مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
فمینیسم رادیکال
حوزه های تخصصی:
برای مدتهای طولانی بحث در مورد موضوعاتی که زنان و نقشهای آنها را در جامعه متأثر میسازد، تحت تسلط افراطیون سنتی و رادیکالها بوده است. در این مباحث گروهی از فمینیستهای رادیکال «سرکوب زنان» را به موضوع مادری ربط داده و ادعا نمودهاند که رایجترین موانع بر سر راه زنان به واسطه بیولوژی تولید مثل ایجاد شده است. تندروهای سنتی نیز غالباً با تأکید بر راههای غیرواقعی زنان را محدود به نقشهای سنتی اعم از خانهداری و بچهداری مینمودند. فمینیستهای تندرو و سنتی هر دو به زنان امروزی خیانت کردهاند، آنها با قراردادن زنان در یک موقعیت محدود و تنگ ایدئولوژیکی نشان دادند که از مسائل زن امروزی غافلند و با آن فرسنگها فاصله دارند. در این مقاله موضوعات، چالشها و محدودیتها در باب مادری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نویسنده ضمن تأکید بر این مطلب که مادری امری صرفاً بیولوژیکی نیست، بلکه مقولهای اجتماعی است؛ سعی دارد که تحلیلهای جامعهشناختی خود را در یک زمینه سیاستگزاری تفسیر کند و به این نتیجه برسد که چگونه سیاستگزاران اجتماعی میتوانند شرایط مادران را با توجه به تجربههای خاصی که از زندگی دارند، بهبود بخشند.
فمینیسم و روسپیگری
حوزه های تخصصی:
هرچند روسپیگری سابقهای در زمانها و ادوار گذشته دارد، اما امروزه موضوع خدمات جنسی به موضوعی پیچیده با ابعادی چندگانه تبدیل گردیده و نظریات مختلفی جهت توجیه آن طرح شده است. سودآوری صنعت گستردهی جنسی شامل انواع بهرهکشی جنسی، پورنوگرافی، لزبینیسم و سوء استفاده از زنان و کودکان، نظامهای قدرت و سلطه را به سوی توجیهات نظری و عملی سوق داده است از جمله شاخههایی از فمینیسم در لوای دفاع از حقوق زنان و به بهانه آزادی آنها و حق آنان در کنترل بدن خویش، موضعی موافق روسپیگری اتخاذ کردهاند. این نوشتار با تبیین نظرگاههای مختلف فمینیسم دربارهی روسپیگری زنان، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
کرامت زن در اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوعها و مباحث مربوط به زنان همواره یکی از مباحث مهم و فراگیر در طول تاریخ اندیشه ها بوده و در دوران معاصر، به دلایل مختلف، از رشد و بسامدی بیشتری در ایران و جهان برخوردار شده است. رویکرد معقول به مباحث این عرصه و دفاع منطقی از اندیشه های اسلامی درباره زنان، مستلزم آشنایی هر چه بیشتر با دیدگاههای اسلامی و غیر اسلامی است که در این زمینه مطرح شده اند. این امر اگر به گونه ای تطبیقی انجام شود از دامنه تأثیر بیشتری برخوردار است و دایره وسیع تری از حقیقت را روشن می سازد. از این رو در نوشتار حاضر در یک گونه شناسی تطبیقی، نگرش امام خمینی و فمینیسم رادیکال در باب کرامت زن مورد بررسی قرار گرفته است. فرضیه این مقاله آن است که در مورد دفاع از کرامت زن، نگرش اسلامی در خوانش امام خمینی، نسبت به نگرش فمینیستی در خوانش فمینیسم رادیکال غربی، از برجستگی و دفاع پذیری بیشتری برخوردار است. در مقاله حاضر، پس از بیان برخی نکته های مقدماتی، دیدگاههای امام خمینی و فمینیسم رادیکال درباره زنان معرفی، آنگاه پس از یک بررسی تطبیقی، دلایل برتری نگرش امام بیان خواهد شد. در پایان نیز برخی نکته هایی که امروز در پیگیری اندیشه امام به کار می آید ارائه می گردد.
مبانی فلسفی فمینیسم رادیکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از جنبش دفاع از حقوق زنان، از نیمة قرن بیستم به بعد، تمایلات رادیکال از خود نشان داد و به نقد بنیادین گفتار مسلطی پرداخت که آن را علت اصلی فرودستی زنان میدانست. این علت از نگاه آنان، نظام مردسالاری بود که ریشه در روابط سلطة مرد/ زن در درون خانه داشت، و از اینجا به روابط سلطه در دنیای اقتصاد و سیاست میرسید. فمینیسیت های رادیکال در این موضع خود از گفتار فلسفی- سیاسی مطرح در نیمة قرن، یعنی نئومارکسیسم و نئوفرویدیسم، متأثر بودند. این مکاتب که با تأکید بر عنصر فرهنگ به جای اقتصاد، بیطرفی و واقعنمائی علم و اعتبار آداب و رسوم رایج را مورد تردید قرار دادند، و اغفال را صفت مهم نظام سرمایهداری دانستند، سرمشقی برای فمینیسم رادیکال شدند. مقالة حاضر در پی تقویت این فرضیه است که همانطور که دیدگاه های شالودهشکن کسانی مثل بنیامین و مارکوزه بهویژه در باب سیاست، به سبب ماهیت زیر و زبرکنندة خود، شانس اندکی برای تحقق داشت و به زودی جای خود را به اصلاحطلبی دهة هفتاد سپرد، فمینیسم رادیکال، بهویژه ربطی که میان تعریف از امر سیاسی و وضع زنان مطرح میکند، هم سرنوشتی متفاوت نمیتواند داشته باشد.
بررسی انتقادی فمینیسمِ لیبرال – رادیکال و مارکسی – سوسیالیستی با الگوی فطرت گرایانه در مطالعات زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های فمینیسم لیبرال و فمینیسم مارکسیتی- سوسیالیستی، علیرغم تفاوت های بنیادی که با یکدیگر دارند اما از این لحاظ که رهایی «زن» را در گرو شبیه گردانیدن او به مرد می دانند با یکدیگر متشابهند. این دسته از نظریات فمینیستی با نادیده گرفتن استعدادهای متفاوت زنان و مردان، خواهان تشابه وضعیتی این دو جنس، در همه عرصه ها هستند. این تشابه وضعیتی، نه تنها رهایی زنان از بند محدودیت های اجتماعی را در پی ندارد بلکه موجب تحقیر جنس زن خواهد شد. فمینیست های رادیکال نیز نه تنها تفاوت های «جنسیتی» میان زن و مرد را به رسمیت نمی شناسند بلکه نافی تفاوت های «جنسی» نیز هستند. کرامت و شأن «زن» به عنوان مخلوقی الهی که بهره مند از امکانات فطری است در نظریات فمینیستی جایگاهی ندارد. الگوی فطرت محور با بهره گیری از نصّ صریح قرآن، در صدد به دست دادن تعریفی از «زن» بر می آید که از «مرد» منتزع نیست. در این الگو رابطه مکمل و اعتلای زن و مرد از استلزامات وجودی هر یک از دو جنس به شمار می آید. همچنین در الگوی فطرت محور، پویایی رابطه میان زن و مرد، بر بستر نهاد خانواده است، نهادی که مبانی وجودی اش به واسطه اشاعه ی نظریات فمینیستی به مخاطره افتاده است
بررسی انتقادی دیدگاه اکوفمینیسم رادیکال درباره جواز سقط جنین از منظر اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
95-112
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد اکوفمینیست ها میان مسائل زنان و مشکلات طبیعت نوعی ارتباط و تناسب وثیق وجود دارد. برخی از آنها نظیر فرنسواز دوبون، رزماری رویتر و مری دیلی معتقدند یکی از عوامل ستم بر زنان و تخریب طبیعت، فرهنگ مردسالاری و تسلط مردان بر تمامی امور است. به ادعای آنان، الهیات مردسالارانه کتب مقدس، فرهنگ مردسالاری را تقویت و نهادینه کرده، اختیار امور زنان ازجمله حفظ یا سقط جنین را به مردان سپرده است تا زنان را زیر سلطه و نظارت خود نگه دارندکه موجب ظلم جنسیتی به زنان شده است. به علاوه عدم جواز سقط جنین برای زنان به دلیل افزایش جمعیت که از سوی ادیان مقدس تبلیغ و ترویج می شود، موجب تخریب بیشتر منابع طبیعی شده، به محیط زیست آسیب می رساند. آنان دفاع از جواز سقط جنین را به منظور مبارزه با سلطه مردان بر زنان و طبیعت ضروری دانسته اند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد ادله این طیف از اکو فمینیست های رادیکال درباره جواز سقط جنین به روش تحلیلی و علّی است. در نقد ادعای آنان به نادرستی ادعای سقط جنین به دلیل احترام به طبیعت یا روحیه طبیعت دوستی همه زنان پرداخته می شود، همچنین ادعای جواز سقط جنین به دلیل حق تصمیم گیری زن و آزادی مطلق و حداکثری برای زنان نقد می گردد؛ به علاوه ضمن بیان ارزش ذاتی حیات انسان در الهیات قرآن کریم به ارزشمندی حیات جنین نیز پرداخته می شود.
نقد و بررسی کتاب دو جستار درباره فلسفه سیاسی فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر ضمن مرور کتاب «دو جستار درباره فلسفه سیاسی فمینیسم» و روند کاریِ سه نویسنده آن که از نظریه پردازان فمینیستی هستند، به بررسی رویکردهای رادیکال، لیبرال و جامعه گرا در نظریه های فمیسنیتی می پردازد و در طی این بررسی،، مباحث کتاب را با نگاهی انتقادی مرور می کند. همچنین تجدیدنظرطلبی فمینیستی که در جستار دوم کتاب طرح شده است را با نمونه هایی از تجدیدنظرطلبی جهان سوم گرا و غیرغرب گرا مثلا موهانتی در هند و انلویه در مالزی مقایسه می کند. حاصل بحث اینکه نظریه فمینیستی طرح شده در جستار یکم کتاب اگرچه ادعای عبور از غرب را دارد، ولی به صورت ایدئولوژیک غربی است یعنی باور و جهان بینی اروپا- امریکایی دارد. نظریه اجتماعی جستار دوم نیز اشاره فشرده ای به ارکان فمینیسم جامعه گرا دارد، و با اینکه چندان به حوزه های اجتماعی غیرغربی نپرداخته است، زمینه طرح آن در جوامعی که ارکان جامعه مدنی در آنها قوتی دارد، فراهم است. روش انجام پژوهش، توصیفی است و در آن با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال خوانش نقدگونه کتاب هستیم تا نکات مثبت و منفی آن را دریابیم. هدف این مقاله، یافتن نقاط فراز و فرود و به تعبیری درستی و نادرستی ادعاهای نویسندگان کتاب درباره زنان و زنانه نگری است.
تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان: آزمون تجربی نظریه های منابع در دسترس زنان و فمینیسم رادیکال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۴۹
۴۰۶-۳۶۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت علیه زنان یک پدیده ی جهانی است. بخش اعظمی از تحقیقات نشان می دهند که در وقوع خشونت علیه زنان تفاوتهایی وجود دارد که ناشی از عوامل فرهنگی منحصر به فرد هستند. لذا تفاوت در فرهنگ خواه بر اساس منطقه جغرافیایی، قلمروهای ملی، مذهب یا قومیت، سبب به وجود آمدن تفاوت در نگرش نسبت به خشونت علیه زنان، شده است. تحقیق حاضر از میان انواع مختلف خشونت علیه زنان، خشونت درون خانواده و در این حیطه خشونت شوهران علیه زنان را مورد بررسی قرار می دهد. هدف این پژوهش تبیین علل اجتماعی مسئله خشونت شوهران علیه همسرانشان در شهر سنندج می باشد. روش: روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بوده است. جامعه آماری تحقیق، متشکل از کلیه زنان۴۵-۱۵ ساله متأهل ساکن شهر سنندج می باشد. در مجموع ۴۰۰ نفر از این زنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای حصول اطمینان از اعتبار ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، از روش اعتبار محتوی و اعتبار سازه استفاده شده است. همچنین آلفای کرونباخ روشی است که برای محاسبه پایایی مقیاس های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها: درحالی که فقط۶/۸درصد از نمونه تحقیق اظهار داشته اند هیچ خشونتی را از سوی شوهر خود تجربه نکرده اند،۶۰/۸درصداز زنان پاسخ گو خشونت کمی را از سوی شوهران شان متحمل شده اند و ۳۲/۴درصد پاسخ گویان نیز خشونت متوسط و زیادی را از سوی شوهر خود تجربه کرده اند. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، متغیر پایبندی زنان به نقش های جنسیتی مهم ترین تبیین کننده خشونت شوهران علیه زنان بوده است. نتایج: زنانی که نقش ها و کلیشه های جنسیتی و سلطه مردانه را پذیرفته اند نسبت به زنانی که این کلیشه ها را نمی پذیرند و در برابر این کلیشه ها مقاومت نشان می دهند، خشونت کمتری را از سوی شوهران خود متحمل شده اند. از این رو، هر چه میزان پایبندی زنان به نقش های جنسیتی بیشتر باشد، از میزان خشونت نسبت به این زنان کاسته خواهد شد.
نقدی درون داستانی بر فمینیسم رادیکال: رویکرد انتقادی مهسا محب علی بر فمینیسم رادیکال در قالب رمان نفرین خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
629 - 649
حوزه های تخصصی:
بازتاب ایده و طرح های فمینیستی در متون ادبیات داستانی موجب شد تا در برهه های مختلف، زنان تمایل زیادی به خلق متون زن محورانه پیدا کنند. اکنون با نگاهی گذرا بر پژوهش های پیشین در نقد رمان نفرین خاکستری (1381) اثر مهسا محب علی، کاملاً مشخص می شود اکثر این پژوهش ها در قالب مقاله و پایان نامه، این اثر را صرفاً متنی فمینیستی در نظر گرفته اند و به تحلیل عناصر این رویکرد اکتفا کرده اند، درحالی که نویسندگان در جستار پیش رو سعی کرده اند موضوع مغفول مانده پژوهش های دیگر منتقدان در خصوص نقد فمینیستی رمان نفرین خاکستری را با پرسشی جدی روبه رو سازند. می توان مهم ترین پیش فرض این جستار را برطرف ساختن ابهام رویکردی نویسنده با توجه به تلاش آرمان گرایانه اش در نظر گرفت. بدین منظور نویسندگان این مقاله درصدد نقد و بررسی رویکرد انتقادی و اعتراضی مهسا محب علی نسبت به فمینیسم رادیکال در قالب رمان نفرین خاکستری هستند. این مقاله پژوهشی است به روش تحلیل محتوای کیفی، که با استفاده از منابع اسنادی، کتابخانه ای، مصاحبه و سایت های معتبر بر مبنای استنباط نویسندگان از تحلیل داده های تحقیق فراهم آمده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش استخراج و تحلیل درون متنی مؤلفه هایی در حیطه فمینیسم رادیکالی همچون: بکرزایی- خودباروری، مردستیزی و تحقق فردیت زن است که محب علی با استفاده از این موارد در میانه داستان با تغییر عقیده بر این حقیقت تأکید می کند که آموزه های شالوده شکنانه فمینیسم رادیکال در کاهش نابرابری ها و ظلم های جنسیتی به توفیق های قابل اعتنایی دست نیافته است و این گونه مبانی نظری فمینیست های رادیکال را زیر سؤال برده است.