مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
پیامدهای فرهنگی
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله که با روش تحلیلی ـ نظری و بر اساس دیدگاه های مختلف مطالعات فرهنگی و رسانه ای صورت گرفته، بررسی نقش رسانه ملی در ارائه الگوی بهینه مصرف در ایران است. ضرورت این مطالعه، به وضعیت نابهنجار مصرف و اسراف در جامعه ایران و علل و عوامل مؤثر بر آن باز می گردد که رسانه ملی در مقابل آن وظایف و مسئولیت های خطیری بر عهده دارد.
چگونگی بروز مصرف گرایی در ایران و پیامدهای آن، همچنین نقش رسانه ها بویژه رسانه ملی در تشدید یا کاهش این پدیده در جریان برنامه سازی و محتوای ارتباطات و پیام های تولید شده ساختار این مقاله را تشکیل می دهد. با توجه به چارچوب نظری، تجزیه و تحلیل یافته ها بیانگر نقش مهم رسانه در ارائه الگوی مصرف صحیح است.
بررسی رویکردهای نظری و یافته های پژوهشی بیانگر نقش مهم رسانه در ارائه الگوی مصرف صحیح است. بر این اساس، راهکارهایی مانند آشنا کردن مخاطبان با پیامدهای مصرف زدگی، انجام مطالعات پیمایشی و پژوهشی در زمینه مصرف و موضوع های مرتبط، هم اندیشی با مردم و نخبگان، ارتقای محتوای برنامه ها، توجه به سیاست های فرهنگی و رسانه ای در زمینه تعدیل مصرف ازجمله پیشنهادهای ارائه شده برای تقویت نقش رسانه در اصلاح الگوی مصرف است.
اشغال سرزمینی و پیامدهای فرهنگی آن (مطالعه موردی اشغال عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ ها در طول تاریخ، پیامدهای خواسته و ناخواسته بسیاری را به همراه داشته اند، که تاثیر زیادی بر وضعیت حال و آینده جامعه جنگ زده و محیط های پیرامونی خود به جا گذاشته است؛ که از جمله آنها می توان به؛ آوارگی، مهاجرت و پناهندگی انبوه جمعیت، گسترش و شیوع فرهنگ خشونت و افراطی گری، انهدام آثار فرهنگ و تمدنی، تهدید جدی بنیان خانواده، کاهش انسجام اجتماعی و تنزل هویت جمعی با افزایش تفاوت های قومی و مذهبی و ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی و هویت های برساخته مجعول ... اشاره کرد. یورش به سرزمین عراق و اشغال این کشور هم از این قاعده مستثنی نبوده و آثار و تبعات فرهنگی و اجتماعی بسیاری را به همراه داشته است که جامعه عراقی را در معرض از هم گسیختگی وآسیب های فرهنگی اجتماعی فراوان قرار داده است. همه اینها حاصل خشونت، ناامنی و ناپایداری ناشی جنگ و اشغال این کشور است. این درحالی است که اخبار منتشره دربارة پیامدهای فرهنگی اشغال عراق، اغلب به انهدام و غارت آثار باستانی این کشور معطوف بوده وکمتر به دیگر ابعاد اشغال پرداخته شده است.
در این مقاله تلاش شده، ضمن طرح برخی از پیامدهای فرهنگی و باتوجه به مقوله هویت و پیامدهای ایجابی بر فرهنگ عراق در قانون جدید این کشور، ارزیابی مناسبی از پیامدهای فرهنگی ناشی از اشغال این کشور ارائه شود و به این سؤال که پیامدهای فرهنگی ناشی از اشغال عراق چه بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی است، که از دیدگاه اندیشمندان حوزه امنیت فرهنگی با رویکرد سازه انگارانه بهره خواهیم برد.
تحلیل جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی توسعه ی شهرهای متوسط در ایران در سال 1396-1397 (مطالعه ی موردی: مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
33 - 58
حوزه های تخصصی:
در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری باید شرایطی فراهم شود تا امکان بسترسازی توسعه ی پایدار انسانی و بهبود رفاه اجتماعی شهروندی، فراهم گردد که در این بستر می توان به برقراری عدالت اجتماعی، طراحی اقلیمی هماهنگ با محیط زیست انسانی، تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی همچون تعهد و مسؤولیت پذیری، تقویت بنیان های اجتماعی و خانوادگی و احیای محیط زیست همگانی و ایجاد انتظام ساختاری در فضای شهری برای ادراک زیباشناختی و خوانایی شهری و بهبود بهره گیری از فضاهای شهری و افزایش رضایت شهروندی و یکپارچگی بخشی به ساختار بصری محیط و منظر شهری اشاره کرد .هدف این مطالعه، تحلیل جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی توسعه ی شهرهای متوسط در ایران طی ده سال گذشته و مطالعه ی موردی مرند است که طی سالهای 96 و 97 مورد پژوهش واقع شده است. جامعه آماری این پژوهش افراد بالای 15 سال ساکن شهر مرند در طی سالهای 96-97 بودند. روش نمونه گیری، نمونه گیری مختلط یعنی طبقاتی و خوشه ای چندمرحله ای بود. در مجموع، 2600 پرسش نامه تکمیل شد که برای تمامی مقاصد آماری کفایت می کرد. در این تحقیق بر روی شاخص های نیازهای ساکنان تحلیل عاملی در هشت عامل انجام شد. آزمون بارتلت با معیار کایزر معادل 840/0 و معنادار بود؛ این امر حاکی از اعتبار این آزمون است. تحلیل عاملی انجام شده کاملاً با شاخص بندی محقق با توجه به مطالعات اسنادی هماهنگ بود که نتایج آن آورده می شود. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد در سطح نیازهای کالبدی و اجتماعی در شهر ، در مجموع، نیازهای زیر برای ساکنان دارای اولویت بوده اند: نیاز به تعاملات اجتماعی ساکنان با یکدیگر و نیاز به امکانات و تسهیلات رفاهی، به ترتیب با متوسط رتبه 34/7 و 18/7 در صدر قرار داشته اند و نیاز به امنیت و احساس تعلق به شهر به ترتیب با متوسط رتبه 26/4 و 74/2 در رتبه های آخر بوده اند. بقیه نیازها در سطح بینابینی قرار گرفته اند.در کل، نتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای عمومی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی یک درخواست مبرم است.
بررسی کارکرد توسعه فضای شهری در الگوهای فرهنگی با رویکرد کمی (مطالعه موردی: شهر متوسط مرند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توسعه فضایی شهرها همواره با خود تغییرات و دگرگونیهایی را در حوزه های مختلف جوامع به همراه دارد. از مولفه های اساسی توسعه فضائی شهرها توزیع جمعیت و سکونتگاههای شهری است؛ نحوه استقرار سکونتگاهها و همچنین توزیع جمعیت پدیده های قابل توجهی را به همراه دارد. از آنجا که دگرگونیها و تحولات در جوامع تابعی از جمعیت و تحرکات و رفتار جمعیتی شهرها بوده است، تقسیم بندی شهرها به شهرهای بزرگ، متوسط و کوچک برای تبیین و تحلیل جامعه شناختی از اهمیت خاصی برخوردار است. شهرهای متوسط، در مقام تعدیل کننده فشارهای مختلف و انتقال دهنده امکانات و خدمات مختلف از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک و روستاها از اهمیت خاصی برخوردار می باشند. این پژوهش به منظور بررسی پیامدهای فرهنگی توسعه فضائی شهرها در ایران انجام شد. همچنین مطالعه صورت گرفته برای این پژوهش مربوط به اطلاعات آماری سالهای 1375-1395 و مطالعه تحولات جمعیتی شهرهای متوسط طی دوره مذکور بوده و شهر متوسط مرند مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور، با استفاده از روش پیمایش، دیدگاه های شهروندان و نخبگان مرند برای هر یک از گویه های تعریف شده در پرسشنامه به دست آمد. اطلاعات به دست آمده از طریق تجزیه و تحلیل آماری تبیین گردید. نتایج حاصل از کاربرد آزمون های آماری نشان می دهد، توسعه فضائی شهر متوسط مرند پیامدهایی در حوزه فرهنگ شهری به همراه داشته است.
بحران کرونا و بازاندیشی فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماه هایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالت هایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسش های اصلی مقاله را توضیح داده می شود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئله مندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته می شود و این که چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ می پردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورت بندی کردن این پرسشگری ارائه می شود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمان ها شرح داده می شود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از این رو بخش مهم مقاله را به ویژگی ها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال می کند که انفجار اطلاعات و دانش، آشنایی زدایی، بازاندیشی در نظام اولویت ها، دیجیتالی شدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل می دهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاه های شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. در عین حال، از تجربه های زیسته و درک های شهودی ام نیز کمک گرفته ام. تجزیه وتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاه ها یکی از راهبردها برای فهم روایت های شکل گرفته از پیامدهای بحران کروناست.
پیوست فرهنگی توسعه آموزش عالی علوم انسانی در ایران؛ بایسته های راهبردی
حوزه های تخصصی:
توسعه آموزش عالی در دو دهه اخیر، با تمرکز بر مقاطع ارشد و دکتری رشته های علوم انسانی در جمهوری اسلامی ایران، موضوع این پژوهش است. در این راستا دو محور پیوست فرهنگی در دستور کار این پژوهش قرار دارد: «احصاء پیامدهای فرهنگی مرتبط با این سیاست» و «توصیه های سیاستی برای رفع پیامدهای منفی و تقویت پیامدهای مثبت احتمالی». علاوه بر این ، پژوهش ما «انگیزه های سیاست گذاران» از این توسعه را نیز بررسی می کند. برای چهارچوب مفهومی، سیزده شاخص توسعه آموزش عالی علوم انسانی، بر طبق نظریه «الگوی چهاروجهی توسعه علوم انسانی» بازخوانی و بازسازی شده است. مرحله جمع آوری داده با دو روش «مصاحبه با نخبگان و اساتید» و «اسنادی مبتنی بر منابع کتابخانه ای» انجام گرفت. در نهایت، داده های بدست آمده ، با رهیافت «داده بنیاد» در سه مرحله، تحلیل و طبقه بندی شد. پیامدها در چهار سطح طبقه بندی می شود: «سطح سازمانی و سیاست گذارانه»، «سطح جامعه علمی»، «سطح فرهنگ عمومی» و «سطح خانواده و فرد». توصیه های سیاستی نیز در چهار سطح «فعالیت های تربیتی، پژوهشی و آموزشی درون دانشگاهی»، «ارتباط دانشگاه و جامعه»، «فرهنگ عمومی» و «خانواده» به دست آمد. در سطح دیگری از تحلیل، پیامدها از سه جنبه واکاوی شده اند: 1. پیامدهای مطلوب در برابر پیامدهای نامطلوب 2. پیامدهای مستقیم در برابر پیامدهای غیرمستقیم 3. پیامدهای قابل انتظار و برنامه ریزی شده در برابر پیامدهای غیرمنتظره. پیامدها از حیث مستقیم/غیرمستقیم نیز به سه طبقه تقسیم شده اند: متغیر مستقل، متغیر مداخله گر و متغیر وابسته.
پیامدهای فرهنگی توسعه گردشگری در کشور از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
21 - 28
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری بر مبنای ارتباطات انسان ها با فرهنگ های متفاوت در بستر مقاصد گردشگری جریان داشته و این ارتباطات گردشگران با فرهنگ های متفاوت، تأثیرات مثبت و منفی متعددی در پی خواهد داشت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناخت مهمترین اثرات توسعه گردشگری بر فرهنگ مقاصد گردشگری، در سطح جامعه محلی و ملی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه نمونه 50 نفر از خبرگان میان رشته ای در حوزه فرهنگ و گردشگری بوده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند توسعه گردشگری پیامدهای فرهنگی مثبت و منفی متعددی بر جامعه مقصد گردشگری در سطح محلی و ملی دارد. تأثیرات مثبت گردشگری در سطح جامعه محلی بر شاخص های احیای سنت ها و مراسم بومی، حفاظت از مکان های تاریخی و باستانی و آشنایی با آداب و رسوم فرهنگ های مختلف است و چنانچه توسعه گردشگری بدون برنامه ریزی دقیق جریان پیدا کند، مخرب بوده و باعث توسعه رفتار تجملی و کالایی شدن فرهنگ در سطح اجتماعات محلی می شود. همچنین توسعه گردشگری در سطح ملی نیز نتایجی از قبیل تقویت غرور ملی و تفاهم فرهنگی با سایر ملل در پی خواهد داشت.
پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی با تأکید بر زنان ایرانی
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
59 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی باتأکید بر زنان ایرانی بود. جامعه آماری شامل کلیه آثار پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی می باشد. نمونه پژوهش موضوع های مرتبط با تأثیر فرهنگی تهاجم تمدن غربی بر زنان ایرانی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات از طریق متون کتابخانه ای وبه صورت فیش برداری صورت گرفت. سپس ارتباط متقابل تمدن غربی با فرهنگ، تفکر و پیامدهای تهاجم تمدن غربی بر فرهنگ و جهان بینی زنان، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه: بین تفکر، فرهنگ و تمدن غربی ارتباط وجود دارد و نوع رابطه ای که تفکر، فرهنگ و تمدن با یک دیگر دارند، لزوماً یک رابطه خطی و طولی نیست. در پاره ای از موارد انتقال تمدن یک الگو به تمدن الگوی دیگر، تفکر نهفته در آن تمدن را هم منتقل می کند. زنان ایرانی با افزایش ورود تمدن غربی درگام نخست با دگرگونی هایی در زمینه ی فرهنگ، با کمرنگ شدن عفت، حجاب و هویت اسلامی ایرانی و... روبرو شدند. درگام دیگر تغییراتی در زمینه ی جهان بینی آنان مشاهده شد. هم چنین تأثیر رواج تمدن غربی تنها بر فرهنگ ایرانی و کمرنگ شدن ارزش ها و سنت-های اسلامی و ایرانی متوقف نشده، و در گامی فراتر جهان بینی ایرانیان را نیز هدف حمله ی خود قرار داده است.
فرهنگ و تاثیر آن بر صنعت گردشگری
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
11 - 20
کشور ما ایران دارای فرهنگی بسیار متنوع و تاریخ کهنی است و یکی از غنی ترین کشورهای جهان از حیث آثار باستانی در بیشترین دوره های تاریخی تمدن و فرهنگ بشر و حتی ما قبل تاریخ است. صنعت گردشگری براساس ارتباطات انسان ها با فرهنگ های متفاوت در بستر مقاصد گردشگری جریان داشته و این ارتباطات گردشگران با فرهنگ های متفاوت، تأثیرات مثبت و منفی متعددی در پی خواهد داشت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناخت مهمترین اثرات متقابل فرهنگ و گردشگری و تاثیرات گردشگری بر فرهنگ است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع، مقالات و اطلاعات موجود انجام می گیرد. نتایج نشان می دهد توسعه گردشگری پیامدهای فرهنگی مثبت و منفی متعددی بر جامعه مقصد گردشگری دارد.
وضعیت فرهنگی برنامه های ورزشی شبکه ورزش با تاکید بر جهانی شدن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۸
51 - 72
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: یکی از حوزه هایی که رسانه نقش پررنگی در انعکاس آن برای مخاطبان دارد، ورزش و پدیده های مربوط به آن است. رسانه ها از جمله عوامل اصلی زمینه ساز جهانی شدن بوده و به عنوان عوامل انتقال دهنده فرهنگ شناخته می شوند؛ لذا شناخت و تشخیص عملکرد برنامه های ورزشی در حوزه فرهنگ با توجه به مقوله جهانی شدن بیش از پیش احساس می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت فرهنگی برنامه های ورزشی شبکه ورزش با تاکید بر جهانی شدن از دیدگاه کارشناسان و برنامه سازان ورزشی است. روش پژوهش: این تحقیق از حیث هدف کاربردی، از لحاظ استراتژی توصیفی و از نظر مسیر اجرا پیمایشی بوده و اطلاعات آن از طریق روش میدانی و کمی جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی صاحب نظران، کارشناسان، همچنین مدیران، متوالیان و برنامه سازان ورزشی تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. حجم نمونه نیز شامل 118 مدیر، برنامه ساز و کارشناس برنامه های ورزشی است. برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته ای به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که بین وضعیت مشاهده شده با وضعیت مورد انتظار زمینه های فرهنگی برنامه های ورزشی شبکه ورزش از لحاظ وضعیت نمایش رشته های ورزشی، وضعیت انتخاب مسابقات ورزشی، پوشش و آرایش، آداب و رسوم، وضعیت هویت، وضعیت ورزش بانوان و اوقات فراغت تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین بین دیدگاه کارشناسان و برنامه سازان در مورد وضعیت انتخاب مسابقات ورزشی، وضعیت آداب و رسوم، وضعیت هویت، وضعیت ورزش بانوان و در مجموع وضعیت فرهنگی برنامه های ورزشی تفاوت معناداری وجود دارد ؛ اما بین دیدگاه کارشناسان و برنامه سازان از لحاظ وضعیت نمایش رشته های ورزشی، وضعیت پوشش و آرایش ووضعیت اوقات فراغت هیچگونه تفاوت معناداری وجود ندارد.