مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
حساسیت به طرد
حوزه های تخصصی:
شرم و انگ حاصل از بیماری به عنوان تجارب هیجانی شایع منفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرن است که هم روی سلامت خانواده و هم افزایش احتمال بازگشت مجدد نشانه های بیمار اثر گذار است. اما هنوز اطلاعات کمی در خصوص این که چرا برخی افراد انگ را استرس زا تر دریافت می کنند و برخی آن را قابل رویارویی در نظر می گیرند، وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان متغیرهای انگ دریافتی، ارزیابی شناختی، حساسیت به طرد و احساس شرم و تعیین پیش بینی کننده های احساس شرم انجام شد.این پژوهش از نوع کمی (پس رویدادی)- همبستگی بود. 150 نفر از خانواده های بیماران روانپزشکی با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شد. میان انگ دریافتی با سایر متغیرها رابطه معناداری وجود دارد، اما ارزیابی شناختی با حساسیت به طرد و حساسیت به طرد با شرم درونی رابطه معناداری ندارند. مدل بدست آمده از تحلیل رگرسیون بیانگر این است که 23% درصد از کل تغییرات شرم درونی توسط انگ دریافتی و ارزیابی شناختی و 23% درصد از تغییرات شرم بیرونی توسط انگ دریافتی و حساسیت به طرد تبیین می گردد. ارزیابی شناختی منفی نسبت به بیماری روانپزشکی مانند در اختیار نداشتن منابعی برای رویارویی با بیماری در ایجاد احساس شرم درونی نقش تعیین کننده ای دارد. حساسیت به طرد به عنوان سبکی که در آن دیگران به عنوان منبع تهدید تلقی می گردند، با بیش برآورد کردن قدرت و جایگاه اجتماعی دیگران در جهت تهدید، آسیب زدن و طرد کردن به احساس شرم بیرونی دامن می زند.
طراحی و آزمون الگوی علّی رابطه بین اعتیاد به اینترنت با خودتنظیمی هیجانی، حساسیت به طرد و خودافشایی برخط با میانجی گری اضطراب اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی علّی رابطه بین اعتیاد به اینترنت با خودتنظیمی هیجانی، حساسیت به طرد و خودافشایی برخط با میانجی گری اضطراب اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی شاغل به تحصیل در سال 95-94 بودند که 370 نفر از آنان با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی، اعتیاد به اینترنت، خودافشایی برخط، حساسیت به طرد و خودتنظیمی هیجانی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی در بعضی از فاکتورهای برازش مدل مناسب نیست و نیازمند اصلاح است؛ در نتیجه با حذف مسیر غیر معنادار اثر مستقیم حساسیت به طرد بر اعتیاد به اینترنت، برازش الگوی نهایی پیشایند داده ها نیز با ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب برابر با 05/0 تأیید شد. بر اساس نتایج مدل، متغیّرهای خودتنظیمی هیجانی، حساسیت به طرد و خودافشایی برخط، از طریق اضطراب اجتماعی اثر غیر مستقیم و معناداری بر اعتیاد به اینترنت داشت. نتیجه گیری: این مدل می تواند نقش مهمی در کاهش اعتیاد به اینترنت داشته باشد؛ به نحوی که 53 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت توسط متغیّرهای مطرح شده در این مدل تبیین می شود.
مقایسه بزرگنمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدز بیماری مزمن و خطرناک و از علل عمده ی مرگ و میر در جهان محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی بیماران مبتلا به ایدز بودند که در زمستان 96 به مرکز بهداشت در شهر ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه ی پژوهش نیز شامل 40 نفر مبتلا به ایدز مراجعه کننده به مرکز بهداشت در شهر ارومیه و 40 نفر از افراد سالم بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در متغیرهای سبک بزرگ نمایی غیرانطباقی، جهت گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد تفاوت معناداری وجود دارد و بیماران مبتلا به ایدز در این متغیرها نمرات بیشتری کسب می کنند. می توان نتیجه گرفت بسیاری از مشکلات روان شناختی که بیماران مبتلا به ایدز تجربه می کنند، تا حدی متاثر از متغیرهای بررسی شده در پژوهش حاضر است. لذا توجه به این عوامل در سبب شناسی و درمان مشکلات روان شناختی این بیماران می تواند گامی مفید در مسیر کمک به کاهش این مشکلات و ارتقاء سلامت روان آنها باشد.
بررسی نقش ویژگی های شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیش بینی عضویت در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه از اینترنت و شبکه های اجتماعی استفاده های فراوان و بعضاً بیمارگونی می شود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیش بینی عضویت در شبکه های اجتماعی انجام شد. در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دبیران مقطع متوسطه شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی که تعداد آن ها 200 نفر، (111 نفر زن، 89 نفر مرد) بود با روش سرشماری، 182 نفر انتخاب شدند که با مقیاس شخصیت مرزی، پرسش نامه حساسیت به طرد و پرسش نامه شبکه های اجتماعی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که حساسیت به طرد و ویژگی های شخصیت مرزی، در پیش بینی عضویت در شبکه های اجتماعی نقش دارد و این دو متغیر 27 درصد از واریانس عضویت در شبکه های اجتماعی را تبیین می نمایند. به نظر می رسد داشتن ویژگی شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در روابط بین فردی واقعی از عوامل اثرگذار در گرایش به استفاده بیشتر و اجبارگونه از شبکه های اجتماعی است.
سوگیری توجه و حافظه کاری در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال شخصیت مرزی یک اختلال مزمن روان شناختی با عدم تنظیم هیجانی، خودجرحی و روابط بین فردی ناکارآمد است که ممکن است بر اثر نقص در کارکردهای شناختی ایجاد شده باشد. پژوهش های زیادی، فرآیندهای عصب شناختی این اختلال را بررسی کرده اند، اما تاکنون هیچ پژوهشی سوگیری توجه، حافظه کاری و ارتباط آن با نشانه های اختلال شخصیت مرزی را مورد بررسی قرار نداده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه و حافظه کاری در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی انجام شد. روش کار: افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با سابقه خودجرحی (39 نفر)، افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی بدون سابقه خودجرحی (47 نفر) و افراد سالم (46 نفر) به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک، نشخوار خشم، حساسیت به طرد، تکلیف شناختی کاوش نقطه و حافظه کاری را کامل کردند. یافته ها: افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی با و بدون سابقه خودجرحی سوگیری توجه بیشتری به خشم و درد نشان داده و در حذف چهره های خشم و درد، و ورود شادی به حافظه کاری آهسته تر از گروه سالم عمل می کنند. بین نشخوار خشم، حساسیت به طرد و نشانه های اختلال شخصیت مرزی با زمان واکنش به محرک های هیجانی خشم و درد نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش شواهدی برای نقص توجه و حافظه کاری فراهم می کند و می تواند به بالینگران و پژوهشگران برای طراحی تمرین هایی جهت برطرف ساختن نقص توجه و حافظه کاری این افراد کمک کند.
درمان و بازگشت معتادان با تاثیر استرس ادراک شده، توانایی حل مسئله و حساسیت به طرد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر عوامل روانی چون استرس ادراک شده، توانایی حل مساله و حساسیت به طرد در درمان و بازگشت بعد از دو ماه معتادان است. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع مقایسه ای است. جامعه آماری مراجعه کنندگان مرد معتاد به مراکز ترک اعتیاد دولتی و خصوصی شهر ساوه (مراکز ترک اعتیاد رضوان، جنت، فردوس و زند) به تعداد 1400 نفر بودند. 112 نفر به روش نمونه گیری هدفمند تعیین شده و به صورت تصادفی در دو گروه (106 نفر با سابقه پاکی حداقل یک سال و 106 نفر با سابقه پاکی زیر دو ماه) دسته بندی شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، پرسشنامه حل مسئله PSI هپنر و پترسن (1982) و پرسشنامه حساسیت به طرد و غفلت عاطفی استفاده شد . روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید و متخصصان این حوزه تأیید شده است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه های استرس ادراک شده (86/0)، حل مسئله هپنر (83/0) و حساسیت به طرد و غفلت عاطفی (72/0) برآورد شد که بالاتر از 7/0 و بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی سؤالات بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ( Manova ) با کاربرد نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که میانگین "استرس ادارک شده"و "حساسیت به طرد" در معتادان درمان شده به طور معنی داری کمتر از گروه بازگشتی بود. در حالی که میانگین "توانایی حل مساله" در افراد پاک بالاتر از افراد بازگشتی برآورد شده است.حجم اثر نیز حاکی از آن بود که تقریباً 4/18 درصد از واریانس "استرس ادارک شده" و 2/18 درصد از واریانس "توانایی حل مساله" از طریق انتساب به گروه ها قابل تبیین است. این رقم در خصوص "حساسیت به طرد" به 8/10 درصد می رسید.
مقایسه اثربخشی روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۲۳-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان بود. روش پژوهش: روش این پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره مسجد سلیمان در سال 1398 بود. از بین جامعه آماری ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی 4 مرکز مشاوره انتخاب، و در ادامه تعداد 20 زوج (40 نفر) از این مراکز به روش تصادفی در قالب سه گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (10زوج برای هر گروه). گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعت و نیمه تحت آموزش قرار گرفتند، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارت های ارتباطی کویین دام، پرسشنامه استاندارد حساسیت به طرد (RSQ) و پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که روش تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی هر دو بر متغیرهای مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین اثر داشته است (P<0/05). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی در بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین موثر است، با این حال روش تحلیل رفتار متقابل نسبت به ایماگوتراپی دارای اثربخشی بیشتری بود.
سبک دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند: نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۸۶-۹۷۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: با وجود اینکه نقش سبک دلبستگی، حرمت خود پایین، و حساسیت به طرد بالا در اعتیاد به تلفن همراه هوشمند تأیید شده است اما هنوز ابهامات فراوانی در نحوه تأثیر این عوامل بر اعتیاد به تلفن همراه هوشمند وجود دارد؛ حتی در برخی از موارد، نتایج پژوهشی در تناقض با یکدیگر هستند، شاید به این علت که غالباً این موارد مسستقل از هم بررسی شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند صورت گرفت. روش: به منظور بررسی رابطه غیر مستقیم سبک دلبستگی و تلفن همراه هوشمند از طریق حرمت خود و حساسیت به طرد، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. کاربران 20 تا 34 ساله ای که از تلفن همراه هوشمند استفاده می کردند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. در این پژوهش 452 شرکت کننده 20 تا 34 ساله (1/49 درصد زنان و 50/9 درصد مردان) به صورت داوطلبانه، پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (2011)، اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393)، حرمت خود روزنبرگ (1965) و حساسیت به طرد نسخه بزرگسال برنسون و همکاران (2009) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر با استفاده از آزمون بوت استراپ نشان داد متغیرهای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای جزئی داشته و در رابطه سبک دلبستگی مضطرب با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای کامل را ایفا می کنند. همچنین جنسیت بر مسیر مستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی مضطرب و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، نقش تعدیل گری دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در راستای حل معضل اعتیاد به تلفن همراه هوشمند به ویژه در مورد زنان، توجه به مؤلفه های حرمت خود و حساسیت به طرد می تواند راه گشا باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر حساسیت به طرد در افراد نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر حساسیت به طرد در افراد نابینا و کم بینا بود. روش : این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. به این منظور جامعه آماری این پژوهش ، شامل تمام افراد نابینا و کم بینای مؤسسه آموزشی نابینایان ابابصیر شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری در دسترس، ۲۶ شرکت کننده انتخاب شدند و به صورت تصادفی ۱۳ نفر در گروه آزمایش و ۱۳ نفر در گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش براساس قرارداد طرحواره درمانی یانگ ۱۰ جلسه (به صورت هفتگی) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. داده ها به روش خودگزارش دهی (پرسشنامه حساسیت به طرد داونی و فلدمن) جمع آوری و با اس تفاده از آزمون کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS-21 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری میان حساسیت به طرد در گروه آزمایش در زمان ورود به طرح، بلافاصله پس از درمان و یک ماه پس از درمان را نشان داد، اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یکی از درمان های مفید و پربازده برای اختلال های مقاوم، مبهم و درازمدت که ریشه در دوران کودکی دارند، «طرحواره درمانی» ابداعی یانگ است و گروهی بودن فرایند درمان نیز از عوامل مهم اثربخشی این الگوی درمانی در پژوهش حاضر محسوب می شد.
رابطه خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر: نقش واسطه ای خودخاموشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه ای خودخاموشی در رابطه میان دو متغیر خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر انجام گرفته است. این مطالعه به لحاظ روش در زمره پژوهش های همبستگی قرار دارد و نمونه پژوهشی آن شامل 381 دانشجوی دختر از دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که به صورت مجازی و از طریق پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در مطالعه شرکت نمودند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به چهار پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004)، حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشارروانی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) تشکیل شده است. نتایج تحلیل به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 نشان داد سطوح خودانتقادی و حساسیت به طرد، علاوه بر تأثیر مستقیم بر جنبه های مختلف آشفتگی روان شناختی دانشجویان، به طور غیرمستقیم و به واسطه دو مؤلفه خودخاموشی یعنی ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده نیز بر میزان آشفتگی های روان شناختی آنها تأثیر داشته است. یافته های پژوهش به ویژه بر نقش واسطه دو مؤلفه از خودخاموشی (ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده در تأثیر متغیرهای حساسیت به طرد و خودانتقادی بر آشفتگی روان شناختی دختران جوان تأکید می کند. مؤلفه ادراک بیرونی از خود به گرایش زنان برای ارزیابی منفی خود براساس استانداردهای بیرونی اشاره دارد و مؤلفه خویشتن تقسیم شده نیز به تمایل زنان برای نمایش یک خویشتن بیرونی بازمی گردد که به طور معمول با مقتضیات نقش زنانه هماهنگ، در عین حال با خویشتن درونی آنها که مملو از خشم و کینه است، تفاوت بسیار دارد.
نقش واسطه ای حساسیت به طرد و عزت نفس در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حساسیت به طرد و عزت نفس در رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر و پسر 15 تا 19 ساله شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 214 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگسال (دراتمن و همکاران، 2018)، پرسشنامه حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) و مقیاس بهزیستی ذهنی وارویک-ادینبورگ (تنانت و همکاران، 2007) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی با حساسیت به طرد رابطه منفی و معنی دار و با عزت نفس و بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و رابطه بین حساسیت به طرد با بهزیستی روانی منفی و معنی دار و با عزت نفس مثبت و معنی دار است. همچنین، اثر غیرمستقیم ذهن آگاهی بر بهزیستی روانی از طریق حساسیت به طرد و عزت نفس، از نظر آماری معنی دار به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد با افزایش ذهن آگاهی در نوجوانان، حساسیت به طرد در آن ها کاهش یافته و عزت نفس و در نتیجه بهزیستی روانی در آن ها افزایش می یابد. از این یافته می توان برای طراحی مداخله و رویکرد جامع ارتقای بهزیستی روانی در جامعه نوجوانان استفاده کرد.
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط بین تجربه مراقبت در کودکی، حساسیت به طرد، پذیرش بی قید و شرط خود و تصور از آینده در کودکان و نوجوانان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
150 - 159
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات جهانی و هشدار دهنده، پدیده کودکان کار است که باتوجه به تبعات مختلف آن این پژوهش با هدف ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بی قید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه ی این پژوهش شامل کودکان کار شهر یزد و اصفهان در سال 1399بود. از بین جامعه، نمونه ای با اندازه 160 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های پذیرش بی قید و شرط چمبرلین و هاگا (2001)، حساسیت به طرد داونی و فلدمن (1996)، انتظار از آینده مک ویرتر (2008) و تجربه مراقبت در کودکی بیفولکو، براون و هریس (1994) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که پذیرش بی قید و شرط بر حساسیت به طرد تأثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. مراقبت نامناسب در دوران کودکی با تصور از آینده رابطه منفی و معنادار و با حساسیت به طرد رابطه مثبت و معنادار داشت. همچنین حساسیت به طرد بر تصور از آینده تأثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. یافته ها از تأثیر مستقیم پذیرش بی قید و شرط بر تصور از آینده حمایت نکردند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با بهبود مراقبت در کودکی و کاهش حساسیت به طرد، و کار کردن بر روی پذیرش بی قید و شرط این کودکان می توان به بهبود زندگی کودکان کار کمک کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان تمامی 470 نفر مراجعه کننده دارای اختلال مصرف مواد افیونی به مرکز درمان سرپایی نسیم رهایی در سال 1401، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفری به شیوه تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سلامت روان (کیز، 2002) و پرسشنامه حساسیت به طرد (فلدمن، 1996) بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت حل مسأله، گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه آموزش خودگویی و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نتایج نشان داد که اثر هر دو روش آموزشی در کاهش حساسیت به طرد و افزایش سلامت روانی در افراد دارای اختلال مصرف مواد افیونی معنادار بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله در کاهش حساسیت به طرد در مرحله پیگیری اثربخش تر از آموزش خودگویی بود اما بین تأثیر دو روش بر سلامت روانی تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه متخصصان و درمانگران حوزه اعتیاد به منظور ارتقای عملکرد روانی و پیشگیری از عود مصرف در معتادان می توانند در کنار دارو درمانی و دیگر روش های متداول از این شیوه های آموزشی نیز استفاده کنند.
اثربخشی طرح واره درمانی بر دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، تمایزیافتگی خود، ذهنی سازی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
245 - 261
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، تمایزیافتگی خود، ذهنی سازی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شهر شیراز در سال 1401 انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز تشکیل دادند که از بین آنها، 50 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (هر گروه 25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش با استفاده از طرح واره درمانی، 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984)، دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998)، ذهنی سازی (فوناگی، 1991) و حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996) بودند.یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر مولفه های دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی (ابراز هیجان مثبت، ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی) افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. آموزش طرح واره درمانی بر تمایزیافتگی خود و مولفه های (واکنش پذیری عاطفی، جایگاه من، عدم گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران) در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. آموزش طرح واره درمانی بر ذهنی سازی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر حساسیت به طرد در افراد مبتلا به اختلل شخصیت مرزی تاثیر دارد. بدین صورت که این درمان توانسته تمایزیافتگی خود و ذهنی سازی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را افزایش و ابرازگری هیجانی منفی و حساسیت به طرد را کاهش دهدنتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت افزایش تمایزیافتگی خود و ذهنی سازی و کاهش ابرازگری هیجانی منفی و حساسیت به طرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.