فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی با واسطه گری صبر در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود. روش این تحقیق، همبستگی بود. جامعه آماری تمام دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه شیراز و 235 دانشجو (95 پسر و 140 دختر) با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی مشخص شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، صبر خرمایی، فرمانی و سلطانی، و سازگاری تحصیلی باکر و سیریک جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیر مستقیم شیوه های فرزندپروری مستبد (4/06 = t) و مقتدر (4/84 = t) بر سازگاری تحصیلی به ترتیب برابر با 0/07 و 0/08 و در سطح 0/01 معنار بوده است. هم چنین اثر غیر مستقیم شیوه فرزندپروری آسانگیر (2/33= t) برابر با 0/05 و در سطح 0/05 معنادار بوده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که صبر در رابطه با شیوه های فرزندپروری و سازگاری تحصیلی، نقش واسطه ای را ایفا می کند. شاخص نیکویی برازش الگو نیز برازش الگوی پیشنهادی پژوهش را تأیید کرد. نتایج پژوهش مؤید این است که شیوه های فرزندپروری به صورت مستقیم و غیر مستقیم با واسطه صبر بر سازگاری تحصیلی تأثیر دارد؛ لذا ضروری است در نظام تعلیم و تربیت به شیوه های فرزندپروری و صبر به عنوان عوامل مؤثر در سازگاری تحصیلی بیش از پیش توجه شود.
واکاوی کیفی قاچاق مواد مخدر از منظر زنان قاچاقچی زندان مرکزی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
111 - 129
حوزههای تخصصی:
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیده اجتماعی عصر حاضر است که زمینه ساز بروز بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نه تنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار می دهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیسته زنان، کشف علل و زمینه ها و نحوه مواجهه آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. داده های تحقیق از مصاحبه عمیق در زندان مرکزی شهر کرمان با 18 زن قاچاقچی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند به دست آمد و نتایج با استفاده از تحلیل تماتیک تحلیل شدند. طبق نتایج حاصله، علل قاچاق مواد مخدر توسط زنان را می توان در هشت مضمون اصلی: موقعیت های زنانه، مشکلات نظام اقتصادی، ضعف سیستم های مقابله، بسترهای اکولوژیک منطقه، مشکلات خانوادگی، فقر فرهنگی، دوستان ناباب و تضاد طبقاتی قرار داد. بنابراین، قاچاق مواد مخدر توسط زنان پدیده ای چند علتی است که علل و زمینه های شکل گیری آن را نباید فقط در شخص یا نهادی خاص جست وجو کرد؛ بلکه همواره مجموعه ای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی، خانوادگی، قضایی، انتظامی به همراه علل فردی زمینه ساز تحقق قاچاق می شوند.
الگوی تفاوت جنسی مرگ و میر در ایران طی سال های 1385- 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
415 - 438
حوزههای تخصصی:
چرخه عمر و سبک زندگی متفاوت مرد و زن در جمعیت های انسانی همواره تفاوت های جنسیتی مهمی را در مرگ دو جنس پدید آورده است. مطالعه حاضر، الگوهای علت سن شکاف جنسی مرگ ومیر در ایران و روند تحولات آن را در ایران طی یک دهه اخیر بررسی می کند. داده های مطالعه، از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده و پس از ارزیابی و تصحیح به روش تعدیل شده براس تراسل و روش بنت هوریوشی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد تفاوت جنسی امید زندگی در سال 1385 حدود 5 / 3 سال بوده که در سال 1390 به 9 / 2 سال کاهش یافته و سپس با اندکی افزایش در سال 1394 به 3 سال رسیده است. در طول دوره مطالعه شده، حدود 80 درصد از تفاوت جنسی مرگ ومیر مربوط به تفاوت های مرگ ومیر مردان و زنان در سنین 20 تا 64 سالگی بوده است. حوادث غیرعمدی در هر سه دوره نقشی مسلط در شکاف جنسی مرگ ومیر داشتند، اما سهم آن در طول زمان کاهش یافته و از 60 درصد به حدود 42 درصد در فاصله سال های 1385 تا 1394 رسیده است. درمقابل، در این دوره، نقش بیماری های قلبی عروقی در تبیین فزونی امید زندگی زنان نسبت به مردان، از 9 درصد به 20 درصد و نقش سرطان ها از 10 درصد به 15 درصد افزایش یافته است. مطالعه تفاوت جنسی در علل مرگ ومیر می تواند ضمن نشان دادن ظرفیت های کاهش مرگ ومیر مردان، به شناسایی نقاط بحرانی مرگ ومیر زنان بر حسب علت و سن نیز کمک کند. بر این مبنا، می توان با تمرکز برنامه ریزی های بهداشتی و پیشگیری از بیماری ها در جهت مشخص، تفاوت جنسی مرگ ومیر را کاهش داد و درضمن، امید زندگی در هر دو جنس را بهبود بخشید.
تبیین جامعه شناسی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت بدن از مفاهیم مهم در جامعه شناسی پزشکی است که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته است و افراد با تغییر ویژگیهای ظاهری بدن خود به ساخت بدن اجتماعی مبادرت می ورزند. در این پژوهش به تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن با استفاده از نظریه های گیدنز، گافمن، بوردیو، فدرستون و ترنر پرداخته شده است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در سال 1395 انجام شده است. جامعه آماری تحقیق عام زنان 19 تا 44 سال شهر ایلام هستند. که نمونه ای 381 نفری بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. مدیریت بدن در چهار بُعد روشهای لاغری و سلامتی، جراحیهای زیبایی، نوع لباس (پوشش) و مراقبتهای بهداشتی و آرایشی مورد بررسی قرار گرفت که به طور کلی میانگین ابعاد مدیریت بدن 978/2 بود که از دیدگاه نمونه پژوهش در سطح متوسطی قرار دارد. یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر زنان مطالعه شده متأهل، خانه دار و متعلق به طبقه متوسط بوده اند؛ ضمن اینکه میان متغیرهای سن، مصرف رسانه ای، دینداری، مقبولیت اجتماعی و گروه های مرجع و مدیریت بدن رابطه معناداری وجود دارد.
اثربخشی مشاوره ی سیستمی بوئن بر بخشش و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
275 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره ی سیستمی بوئن بر بخشش و دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی را شامل می شد که به منظور طلاق در سال 1395 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه ی پژوهش شامل 30 زن ناسازگار (متقاضی طلاق) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه، شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هرگروه 15 نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بخشش (Rye, 1998) و دلزدگی زناشویی (Pines, 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایشی مشاوره سیستمی بوئن در 7 جلسه یک و نیم ساعته برگزار شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون یک هفته قبل و یک هفته بعد از ارائه ی مشاوره انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مشاوره ی سیستمی بوئن به طور معناداری موجب افزایش میزان بخشش و کاهش دلزدگی زناشویی و ابعاد آن شامل خستگی جسمی، خستگی عاطفی، خستگی روانی در زنان ناسازگار می شود (01/0<p). این نتایج می تواند پشتوانه ای برای به کارگیری روش مشاوره ی سیستمی بوئن در کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش میزان بخشش در زنان ناسازگار باشد تا بدین وسیله علاوه بر مانع شدن از فروپاشی بنیان خانواده، باعث بهبود روابط زناشویی شد.
عوامل اجتماعی مؤثر در تعداد فرزندان زنان متأهل شهرستان اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۱
143 - 166
حوزههای تخصصی:
با گسترش فرایندهای مدرنیته بسیاری از جنبه های زندگی ازجمله نگرش خانواده های ایرانی به فرزندآوری تغییر کرده و کاهش محسوس در میزان باروری، پدیده ی شایع درچند دهه ی اخیر بوده است. هدف اصلی مقاله شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر در تعداد فرزندان زنان متأهل است. بررسی مسئله و کاربست برنامه های اقتضایی برای جلوگیری از سالخوردگی جمعیت منطقه ی شهرستان اهر در سالیان آتی با توجه به پتانسیل های طبیعی، کشاورزی و صنعتی این منطقه اهمیت مضاعفی دارد. داده های این پژوهش در بین 760 نفر از زنان متأهل 18 تا 50 ساله ی شهرستان اهر که با روش پیمایش و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، انجام شده است. یافته ها نشان می دهد متوسط تعداد فرزند برای هر یک از زنان 03/2 فرزند است. با کنترل متغیر مدت ازدواج، مدل های رگرسیون نشان می دهد که تحصیلات زن، تحصیلات پدر و ترجیح به داشتن فرزند دختر در پایین بودن سطح باروری زنان و درمقابل، تعداد برادر و خواهر، خانه داربودن زنان و انتخاب همسر از سوی والدین در بالا بودن سطح باروری زنان مؤثر است. نتیجه آنکه بسترهای اجتماعی سه گانه ی اثرگذار در فرزندآوری عبارت اند از ویژگی های خانواده ی پدری، ویژگی های سنی و تحصیلی همسر و ویژگی های زنان که با تغییر این بسترها تصمیم به فرزندآوری زوجین از لحاظ تعداد، فاصله ی بین موالید و حتی جنس فرزندان نیز تحت تأثیر قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد، رفتار باروری زنان یک رفتار فرهنگی شکل گرفته طی دوره های زمانی مختلف است و برای بالابردن تعداد فرزندان زنان باید از برنامه های بلندمدت که دوران کودکی، دوران ازدواج و زمان فعلی زنان را شامل می شود، استفاده کرد.
بازخوانی مفاهیم خدا و هبوط در الهیات فمینیستی مری دیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مری دیلی در کتاب فراتر از خدای پدر : به سوی فلسفۀ آزادی زنان [i] مفاهیم نهادینه شده مردبنیان ادیان، به ویژه مسیحیت را درباره خدا به چالش می کشد و نشان می دهد تصویر خدایی که در نهادهای مذهبی ترسیم شده است با نگاه مردسالارانه، غلبه جویانه، و استیلاگر تطابق دارد. وی تلاش می کند براساس مفاهیم فمینیستی و آموزه های صلح طلبانه و نظریات مربوط به "گوش سپردن" و "مراقبت" تصویری نو از خدا و امکانات جدیدی برای رابطه دیگرگونه میان انسان و خدا ترسیم کند. تصویر جدید از خدا و انسان براساس دیدگاههای اگزیستانسیالیستی و اخلاق فمینیستی به نحوی بیان می شود که به جای رابطه یک سویه و غالب-مغلوب در تصویر سنتی مذاهب از خدا و انسان آنها با یکدیگر در تعامل و همدلی به سر می برند. این مقاله با بررسی این کتاب و دیدگاه های نو و تأمل برانگیز آن در مورد بازمعنابخشی به مؤلفه های الهیات مسیحی در بستر تجربۀ زنان گزارشی از دو مفهوم خدا و هبوط ارائه می کند. [i] Beyond God the Father : Toward a Philosophy of Women’s Liberation
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری و سبک های حل تعارض زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر سبک های حل تعارض و استرس والدگری در زنان متأهل شهر یزد به روش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره و خانواده شهر یزد بود که تعداد 30 نفر (دو گروه 15 نفره برای آزمایش و کنترل) از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه راهبردهای حل تعارض اشتراوس و استرس والدگری بود. داده های پژوهش به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) باعث کاهش میزان استرس والدگری شرکت کنندگان پژوهش می شود. همچنین یافته ها نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در فرآیند حل تعارض و خرده مقیاس های آن یعنی، خرده مقیاس کلامی، خرده مقیاس کاهش میزان غفلت و خرده مقیاس افزایش میزان گذشت مؤثر بود.
نقش عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و مذهبی در روابط فرازناشویی زنان متأهل و ارائه یک مدل درمان بر اساس عوامل مرتبط: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل فردی، خانواگی، اجتماعی و مذهبی مرتبط با روابط فرازناشویی زنان در قالب یک پژوهش کیفی به منظور ارائه یک مدل درمانی جدید صورت گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر دارای دو مرحله بود: مرحله اول به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی صورت گرفت. در مرحله دوم نیز تدوین پارادایم درمان روابط فرازناشویی با استفاده از روش عناصر مشترک انجام شد. گردآوری اطلاعات در مرحله اول طی سه گام صورت گرفت: گام اول، بررسی مقالات مرتبط با عوامل تأثیرگذار در روابط فرازناشویی به روش کیفی و مرور نظام مند بود. گروه نمونه 28 مقاله چاپ شده داخلی از میان مقالات مرتبط بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درگام دوم مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته با 17 نفر زنان دارای تجربه رابطه فرازناشویی انجام شد و اعضای نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گام سوم نیز شامل مصاحبه کیفی با متخصصین حوزه زوج و خانواده درباره علل موثر بر رابطه فرازناشویی بود که با استفاده از روش دلفی انجام شد. در نهایت با استناد به اطلاعات به دست آمده از این سه گام مدل درمانی جدید جهت درمان روابط فرازناشویی زنان با استفاده از روش عناصر مشترک طراحی و تدوین گردید. یافته ها: طبق یافته های مرحله اول پژوهش، 64عامل موثر در بروز رابطه فرازناشویی زنان موثر است که در چهار حیطه فردی-شخصیتی، خانوادگی-تربیتی، فرهنگی-اجتماعی و عوامل مذهبی-اعتقادی تنظیم شد. در مرحله دوم با استناد به عوامل شناسایی شده موثر در بروز رابطه فرازناشویی زنان، مدل درمان جدید
ارائه طرحی برای مصرف مبتنی بر زیبایی در زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
87-97
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای مصرف مبتنی بر زیبایی در زنان در شهر تهران بود. جامعه پژوهش، زنان ساکن در شهر تهران بودند که به مصارف زیبایی می پرداختند. نمونه تحقیق حاضر شامل 28 نفر از زنان 18 تا 40 ساله بود که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها، مصاحبه بود و از کدگذاری به عنوان روش تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نشان داد که نقش ها و کلیشه های جنسیتی در بستر جامعه و همچنین ایده آل های زیبایی منجر به نارضایتی زنان از تصویر بدن خود شده است و نارضایتی از تصویر بدن زنانه منجر به مصارفی از جمله جراحی زیبایی، رژیم درمانی و باشگاه رفتن شده است.
بررسی مهمترین موانع مؤثر بر اشتغال زنان روستایی
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۵
105-116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی مهمترین موانع مؤثر بر اشتغال زنان روستایی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان روستایی شهرستان زیرکوه در سال 1396 بود (بر اساس آخرین آمارها 19737 نفر)؛ که از بین آن ها تعداد 358 نفر، با استفاده از روش های نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع توصیفی مقایسه ای بود. ابزار پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش موانع اشتغال زنان بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زنان شاغل و خانه دار در موانع فرهنگی و اجتماعی (003/0=P)، موانع آموزشی مدیریتی (048/0=P) و موانع فنی (001/0=P) تفاوت معنی دار ولی در موانع اقتصادی (999/0=P)، موانع روان شناختی (440/0=P) و موانع سیاست گذاری (084/0=P) تفاوت معنی داری وجود ندارد.
احیاگری تفکر دینی، مطالبات زن مسلمان و خیزش دو تفکر «فمینیسم اسلامی» و «اجتهاد اصولگرا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیستم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۰
7 - 31
حوزههای تخصصی:
بیش از یک قرن است که احیاگران تفکر اسلامی پیوسته در تلاش اند تا زمینه ی خیزشی را در بازشناسی اندیشه و منش انسانی_ عقلانی برگرفته از هویت مستقل اسلامی فراهم کنند و انفعال حاصل از جریان عصر روشنگری را به موضعی فعال و تأثیرگذار مبدل سازند. این حرکت در بازنگری مطالبات و استیفای حقوق زن مسلمان و پاسخ سنجیده به آن تأثیر فراوانی داشت و سبب وقوع خیزش های گوناگونی در درون جوامع دینی شد، اما رویکرد انفعال و فقدان فن استدلال منطقی و اصولی آنها را با چالش هایی مواجه کرد که مستلزم نقد و تحلیل و چاره اندیشی منطقی شد. جریان فکری «فمینیسم اسلامی» اقدامی در راستای ضرورت فوق برای حل مسائل زن مسلمان بود. برخی اندیشوران زن در جوامع اسلامی این جریان فکری را یک خیزش نامیدند که با خوانشی متفاوت مسائل زنان را بازاندیشی کرده و ادبیات گفتمانی آنها رنگ وبویی جنسیتی و رویکردی مقابله جویانه با تفکرات مردسالار در عرصه ی تاریخ و تفسیر و حدیث و فقه داشت. از طرفی، رویکرد اجتهاد اصولگرا با نگاهی فارغ از جنسیت به تأملات جدی هویتی و با شیوه ی کلامی و فقهی به بازنگری متناسب با واقعیات و فن استدلال خاص و احیاگری در باب مسائل زنان پرداخت. این نوشتار دو جهت گیری متفاوت در بحث احیاگری دینی از سوی متفکرین فمینیسم اسلامی و اصولگرایان اسلامی را مطرح کرده و پس از نقد نگرش انفعالی فمینیسم اسلامی و نقیصه ی فن استدلال پیشکسوتان آن براساس روند حرکت تحولی در جهان اسلام، شیوه ی اصولگرایان اجتهادگرا در حل مسائل زنان را تبیین کرده است. همچنین بر راهبرد امام خمینی (ره) و تأکیدات رهبر فرزانه در گره گشایی فارغ از وابستگی اهتمام نموده و بر ضرورت اقدامات جدی و کلان در تشکیل «مجمع فراقوه ای نخبگان از زنان» تأکید کرده است و در نهایت به اهمیت دخالت زنان اندیشمند مبتنی بر فن استدلال متقن و منطق اصولی و لحاظ پیش دانش های فقهی پرداخته تا روشی کارساز و نوین را در حل مسائل اساسی زنان پیشنهاد دهد.
نمودهای سبک زندگی اسلامی در مشاوره زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مشاوره زوجین و ارتباط های یاورانه و رفتارهای تربیتی آنان است که به سبک زندگی اسلامی می انجامد که به روش پژوهش توصیفی - تحلیلی انجام شد. در این پژوهش با جمع آوری آموزه های قرآن و روایات در زمینه تعاملات مشاوره ای و سبک زندگی اسلامی و توصیف و تحلیل آنها، عملکردهای تربیتی یاورانه همسران استخراج گردید. یافته هاحاکی از آن است کهزوجین می بایست در مشاوره و تعاملات یاورانه تربیتی با یکدیگر، سبکی از زندگی را بسازند که از مشکلات پیشگیری کند و در شرایط بروز مسئله، به حل آن اقدام کرده و سعادتمندی هم دیگر را موجب شوند. بدین منظور توانمندی های روانشناختی مثل یادگیری شیوه های گفتگوی یاورانه، ارتقابخشی به شایستگی های عملی و اخلاقی، خودآگاهی، پذیرش بدون شرط همسر، مواجهه نیکو، همدردی و همدلی، تمرکز درباره موضوع مشخص، تصحیح باورها و عواطف غلط، تقویت حسن ظن، به کارگیری عقل و دیانت در طول زندگی، خودکنترلی در متهم ساختن یکدیگر، بیهوده گویی، لحن ناخوشایند و اموری که برای زندگی مشترک مشکل ساز است، در پژوهش حاضر بررسی شد.
تحلیل گفتمان تفاوت های جنسیتی در تفاسیر آیه 34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات بحث برانگیز در میان مسلمانان معاصر آیه ۳۴ سوره مبارکه نساء بوده است. در این آیه قوامیت مردان بر زنان، نظام نفقه و تمکین و مراحل اصلاحی در صورت نشوز زن تثبیت شده است. در این مقاله با سیری در تاریخ تفسیر آیه خواهیم دید که تفسیر آن در دوران مدرن تحول یافته است. با تحلیل گفتمان تفاسیر به این نتیجه می رسیم که در تفاسیر پیشامدرن نظام رتبه بندی تکوینی بین مرد و زن حاکم بود، در حالی که در نگاه مدرن بیشتر بر تفاوت ها تأکید می شود به نحوی که مفهوم «تساوی بدون تشابه» بر مبنای مفروضات علم تجربی استوار می شود. این نظام بر یک نگاه سیاسی-اجتماعی مبتنی است که سروری هیچ انسانی بر دیگری را نمی پذیرد، اما کسب برخی از جایگاه ها را حاصل نظام طبیعی به ویژه تفاوت جنسیتی می داند
پیش بینی صمیمیت زوجین از طریق الگوهای تربیت خانوادگی (سبک های فرزندپروری، جهت گیری مذهبی، الگوهای انسانی و رسانه ای تربیت خانوادگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل خانواده به واسطه نیاز به پیوند روانی- عاطفی انسان ها که ریشه در خصوصیات فطری دارد صورت می گیرد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی رابطه الگوهای تربیت خانوادگی با صمیمیت زوجین و به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین شهرستان فراشبند که طبق سرشماری سال 1395 تعداد 10692 نفر بودند، تشکیل داد که تعداد 372 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. اطلاعات متغیرهای مورد بررسی در پژوهش با کمک پرسش نامه مقیاس صمیمیت زوجین، پرسش نامه جهت گیری مذهبی، پرسش نامه الگوی سبک فرزندپروری و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. داده ها بر اساس تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین الگوهای تربیت خانوادگی زوجین و صمیمیت زوجین رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و الگوهای تربیت خانوادگی زوجین پیش بینی کننده مناسبی برای صمیمیت آنها در زندگی زناشویی است.
سناریوهای آینده ی خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۱
47 - 82
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اجتماعی است که به لحاظ سبک زندگی و پیامدهای ناشی از آن، در طول تاریخ و در جوامع مختلف، دستخوش تحولات زیادی شده است. از این رو برای هرگونه اظهارنظر و سیاست گذاری در تقویت و تحکیم این نهاد، نیازمند توجه به پیشران ها، روندها و رویدادها در جوامع مختلف ازجمله جامعه ی هدف و جوامع تأثیرگذار است، تا بتوان آینده های بدیل خانواده را در آن جامعه شناسایی و تفسیر علمی کرد. در این مقاله، با تکیه بر دانش آینده پژوهی و روش های کارآمد در این حوزه، سناریوهای آینده ی خانواده در ایران از حیث ساختار و سبک زندگی در یک افق 20 ساله ارائه شده است. مقاله ی پیش رو حاصل یک تحقیق آینده پژوهانه است که در آن شناسایی مؤلفه های کلیدی و پیشران های اصلی با استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسشنامه و به کمک نرم افزار میک مک تعیین شده و سناریوسازی با استفاده از رویکرد چرماک و الگوی لایه ای توسعه ی راهبرد مبتنی بر سناریوسازی انجام شده است. ملک سلیمان، طلا و مس، آن دختر (Her) و گرگ وال استریت عناوین سناریوهای ترسیم شده در این پژوهش هستند که مختصات خانواده در هر یک بحث و بررسی شده است.
تأثیر هویت جنسیتی در برداشت از متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجاییکه مطالعات در حوزه های مختلف به سمت میان رشته ای شدن پیش میرود مبحث هویت فردی و جنسیتی را می توان در سایر حوزه های پژوهشی علوم انسانی اعمال نمود که یکی از آنها برداشت خوانندگان از متن می باشد برای بررسی تأثیر هویت جنسیتی بر برداشت از متن و تحلیل آن ابتدا داستان کوتاهی از شارلوت پرکینز گیلمن (Charlotte Perkins Gilman) انتخاب شد که بازخوردهای اجتماعی و بازخوردهایی در میان منتقدان نظریه جنسیت داشت و از منظر تحلیل گفتمان انتقادی متنی فمینیستی برشمرده می شود این داستان در اختیار عده ای از دانشجویان زن و مرد قرار گرفت و از آنها خواسته شد که تحلیل و برداشت خود از متن را شرح دهند سپس پرسشنامه جامع ویژگی های شخصیتی در اختیار این جامعه آماری قرار گرفت و امتیاز هر یک از افراد با استفاده از نرم افزار SPSS بدست آمد سپس امتیازات حاصله هر فرد با تحلیل و برداشت وی از متن سنجیده شد و براساس نتایج نهایی بدست آمده مشخص شد که بین نمره پرسشنامه هویت شخصیتی (مردانگی مثبت و زنانگی مثبت) و درک نوشتار زنانه که هدف این بررسی بود، ارتباط مستقیم و معناداری برقرار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آگاهی دانشجویان از هویت شخصیتی خود و تأثیر کلیشه های جنسیتی می تواند در فرآیند درک متن، تشخیص ویژگی های زبانی متن، سبک نوشتار نویسنده و نهایتاً ترجمه راهگشا باشد.
بازخوانی انتقادی مفهوم جنسیت و مرزهای تن در کتاب تأدیب النسوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
101-129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با بررسی کتاب تأدیب النسوان به مطالعه و بازخوانی مفهوم جنسیت به مثابه یک برساخت اجتماعی می پردازد تا نشان دهد چگونه مرزهای تن و حدود و ثغور آن با مکانیزم های زبانی تعریف و سپس سرکوب می شود آنجا که تن به واسطه ی زبان به فهم درمی آید به ساخت اجتماعی و فرهنگی تبدیل می شود؛ ساختی که راهی برای فهم آن پدیده ی مادی و زیست شناختی بدن باقی نمی گذارد. بدن زن در کتاب تأدیب النسوان بدنی ذاتاً مزاحم، غیرطبیعی و ضداجتماعی است. بروز و نمایش همین بدن مزاحم است که شاهزاده ی قاجاری را وامی دارد تا در تصحیح آن کتابی مرقوم کند. نصیحت نامه ی او شمای کلی از نظام گفتمانی مردسالارانه در ایران را به نمایش می گذارد که جنسیت را مشخصه ی محدود کننده و طبیعی زنان در نظر می گیرد. سوژه ی مردانه در این کتاب با آلوده انگاری و بیگانه سازی نمادین بدن زن "خود" را تطهیر می کند تا مرز روشنی بین خود و آن "دیگری" که هم غریبه و هم به اندازه ی کافی آشنا است ترسیم کند.
اثر بخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی بر افزایش خودپنداره مثبت زنان خیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
123-134
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی بر افزایش خودپنداره ی مثبت زنان خیابانی بود. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد.نمونه ی مورد بررسی 32 نفر از زنان خیابانی حاضر در مراکز تحت پوشش سازمان بهزیستی و تولدی دوباره شهر تهران بودند که بطور در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس خودپنداره بک بود که توسط افراد هر دو گروه آزمایش و کنترل در ابتدای پژوهش تکمیل شد. پس از پایان دوره ی 13 جلسه ای درمان، مجددا این پرسش نامه در هر دو گروه اجرا شد. داده های بدست آمده از هر دو گروه با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج بدست آمده از تحلیل آماری داده ها نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی بطور معنی داری باعث افزایش خودپنداره ی مثبت زنان شرکت کننده در گروه آزمایش شده است (با سطح معنی داری 05/0 > P ).بدین ترتیب طرحواره درمانی گروهی می تواند در بهبود خودپنداره ی مثبت زنان بی خانمان و خیابانی موثر باشد
تحلیل فقهی و کارکردهای روان شناختی صله رحم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۲
129 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی حکم فقهی صله رحم و تحلیل کارکردهای روان شناختی آن به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد. به منظور دست یابی به اهداف پژوهش، آیات و روایات صله رحم و دیدگاه علمای شیعه مورد کنکاش قرار گرفت. برای روشن نمودن دیدگاه اسلام درباه صله رحم، درک اهمیت و پایبندی عملی به آن، کارکردهای روان شناختی صله رحم تبیین شد. برای دستیابی به هدف مورد مطالعه، صله رحم در دو بخش مورد مطالعه قرار گرفت: در بخش اول مواردی همچون حرمت قطع رحم، وجوب پایین ترین مرتبه صله رحم در حق تمام ارحام (حتی کافر غیرحربی، فاسق و مخالف ناصبی)، استحباب صله مالی و سایر مراتب غیر دال بر دوستی در مورد آنان استنباط شد. در بخش دوم، کارکردهای روان شناختی صله رحم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دهنده کارکرهای مهم روان شناختی همچون آرامش روانی، احساس ایمنی، ارضای نیازهای عاطفی، ارضای نیاز به محبت، تعلق به گروه، ابراز خود و احساس ارزش مندی، شکوفایی استعدادها از طریق همانندسازی و الگوگیری، آموزش و رعایت ه نجارهای خانوادگی و اجتماعی، تسهیل فرایند اجتماعی شدن و درمان اضطراب اجتماعی، طی پایبندی به فریضه الهی صله رحم است.