زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)

زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)

زن در توسعه و سیاست دوره 16 بهار 1397 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

زمینه ها و حوزه های تصمیم گیری زنان؛ بازسازی معنایی تجربه و درک زنان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت خانوادگی حوزه های تصمیم گیری زنان سیاست زندگی کلیشه های جنسیتی منابع در دسترس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
گستره و دامنه قدرت زنان به دلیل جایگاه شکننده و آسیب پذیر در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی با محدودیت هایی همراه است. یکی از عرصه هایی که به میانجی آن می توان به کندوکاو در باب قدرت زنان پرداخت، فرایند تصمیم گیری در زندگی روزمره است. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربه زیسته زنان متأهل از تصمیم گیری ها و کشف زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه زنان با پدیده تصمیم گیری از طریق ادراک و معنای ذهنی کنش هایی است که زنان با استفاده از آن ها تلاش می کنند از موقعیت های زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای میان زنان متأهل شهر سنندج به انجام رسید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. نتایج حاصل از مصاحبه با 28 نمونه از زنان سنندجی بیانگر آن است که خودباوری، بازاندیشی و خطرپذیری، پشتوانه خانوادگی، کلیشه های جنسیتی، تجربه (سابقه ) تصمیم گیری و منابع در دسترس زنان از زمینه های تصمیم گیری زنان به حساب می آیند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از تصمیم گیری نشان می دهد که زنان برای تصمیم گیری از استراتژی هایی چون گفت وگوی منطقی، انجام دادن درست و به موقع مسئولیت ها، استقلال و پشتوانه مالی، قرار دادن همسر در عمل انجام شده، بسنده نکردن به وضع موجود و بالا بردن سطح توقع از زندگی مشترک و اعتصاب زنانه بهره می گیرند. تجربه تصمیم گیری برای زنان پیامدهای احساس ارزشمندی، تعمیم و تعمیق تعلق جمعی، خوداتکایی، توانمندسازی و اعتماد به نفس در پی داشته است.
۲.

واکاوی نقش خیریه ها در تولید و تداوم فقر زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنانه شدن فقر خیریه ها نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
این مقاله در پی بررسی مفهوم زنانه شدن فقر از خلال تجربه های مراجعان به خیریه های شهر اصفهان و فهم تأثیر این گونه انجمن ها یا سازمان ها در بازتولید این مفهوم در جامعه است. با استفاده از نظریه زمینه ای مورد نظر چارمز در روش شناسی کیفی، سعی برآن بوده تحلیلی پیرامون این سؤال به دست آید که چگونه خیریه ها در بازتولید فقر زنانه مؤثرند؟ اطلاعات این پژوهش، که از طریق انجام دادن 20 مصاحبه عمیق با زنان سرپرست خانوار یا زنان نیازمند کمک جوان و تنها که برای درخواست کمک به خیریه های شهر اصفهان مراجعه کرده اند گرد آمده است، در مرحله اول با رویکردی تفسیرگرایانه از تجارب مراجعه زنان نیازمند کمک به خیریه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشیِ روش نظریه زمینه ای، 6 مفهوم اولیه، 2 مقوله مرکزی و نهایتاً یک مقوله هسته ای استخراج شد که مؤید مقولات عمده «اصرار بر تسلط اقتصادی» و «ابقای انفعال اجتماعی» از سوی خیریه ها بر زنان بود. در مرحله دوم، با نگاه نقادانه فمنیستی برآمده از دیدگاه هاردینگ، هریک از مفاهیم و مقولات به طور جداگانه و در تحلیلی نهایی بررسی شد. درنهایت، در مدل نظری ای که برآمده از یافته های تحقیق بود، مکانیسم «نابرابری مضاعف» از واکاوی روابط بین مقولات به دست آمده در توضیح سؤال اولیه به دست آمد. همچنین، بخشی یا هریک از مفاهیم اولیه به دست آمده در جریان کدگذاری ها به عنوان «متعین های زمینه ای، مقوم، پشتیبان و تأثیرگذار» بازشناسایی شدند که در تولید، تداوم و بازتولید فقر زنانه از طریق فعالیت های مبتنی بر خیریه و امور خیر نقش دارند. براساس این پژوهش، می توان مدعی شد که فعالیت های مبتنی بر کمک رسانی در خیریه ها نه تنها بر بنیانی مردسالارانه وضع شده اند، بلکه با قراردادن زنان نیازمند کمک در وضعیت نابرابری مضاعف، شرایط فقیرتر شدن این زنان و تداوم چنین وضعیتی و درنهایت بازتولید فقر در زنان را فراهم می کنند. در واقع، طبق یافته ها می توان بدین نظر رسید که خیریه ها برای زنان در جامعه طبق الگوی کمک رسانیِ فعلی خود، «بازتولید انقیاد» می کنند.
۳.

شناسایی زمینه های طراحی مدل بازپذیری اجتماعی موفق زنان مجرم؛ تبیینی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازپذیری اجتماعی زنان مجرم نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
در این پژوهش، تلاش شده بازپذیری اجتماعی زندانیان با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد بررسی و مطالعه شود. هدف از این تحقیق تبیین مدل و الگوی موفق بازپذیری اجتماعی برای زنان مجرم است. داده های این پژوهش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 21 زن، که در مرکز خدمات حمایتی بهزیستی پرونده داشته و همگی در گذشته تجربه مشترک حبس و زندگی در زندان داشته اند، جمع آوری شده و با استفاده از رویه نظریه داده بنیاد مرحله کدگذاری و تحلیل داده ها انجام پذیرفته است. یافته های اکتشافی پژوهش نشان می دهد عوامل متعددی در شکل گیری مقوله مرکزی، یعنی «بازپذیری اجتماعی به مثابه حرکت به سمت عادی سازی زندگی و همنوایی اجتماعی»، زنان اثرگذار است و عوامل زمینه ای همچون ویژگی های فردی، طردنشدن و پشتیبانی از سوی خانواده و دسترسی به سرمایه ها تأثیرگذارند. از سوی دیگر، عوامل مداخله گرانه ای همچون انگیزه های مادرانه، توانمندی و بازتوانی زنان و عدم مصرف مواد مخدر بر فرایند بازپذیری اجتماعی اثرگذارند. یافته های تحلیلی حاکی از آن است که استراتژی ها و راهبردهای زنان به منظور بازپذیری اجتماعی در دو مقوله مناسب سازی و سالم سازی محیطی و گسترش شبکه های اجتماعی قرار می گیرد که درنهایت مجموع این عوامل و استراتژی ها، رضایت از زندگی و سازگاری و ساماندهی اجتماعی یا به عبارت دیگر بازپذیری اجتماعی زنان را میسر می کند.
۴.

تدوین استراتژی هایﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی روان ﺷﻨﺎﺧﺘی زﻧﺎن روﺳﺘﺎیی با استفاده از ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخش طرقبه توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان بینالود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۷۱
توانمندسازی حلقه اتصال زن و توسعه به شمار می رود و ارتباط تنگاتنگی با بهبود مستمر، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و بهبود عملکرد زنان دارد و بخشی از تثبیت زبان توسعه محسوب می شود. از آنجا که هسته و کانون بحث توانمندسازی در توانایی زنان برای کنترل سرنوشت خود قرار دارد (توانمندی روان شناختی)، مقاله حاضر به شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی روان شناختی زنان در نواحی روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی توسعه ای است. گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به شیوه اسنادی و میدانی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM انجام گرفت. در این پژوهش، 142زن روستایی در بخش طرقبه شهرستان بینالود در تکمیل پرسش نامه به صورت داوطلبانه مشارکت داشته اند. در ماتریس SWOT، با توجه به امتیاز نهایی در 79 / 1=IFE و در60 / 2=EFE، به منظور توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی، راهبردهای تدافعی (حداقل حداقل) بهینه شناخته شد. در بین ده راهبرد تدافعی ارائه شده به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، مهم ترین راهبرد «شناسایی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده توانمندسازی روانی زنان روستایی و تلاش برای رفع موانع پیش رو» با امتیاز 176 / 1 و دومین راهبرد «برگزاری کارگاه های آموزشی مختلف در راستای توانمندسازی ذهنی زنان روستایی» با امتیاز 256 / 0 و سومین راهبرد «تشویق زنان روستایی به تشکیل تعاونی و تشکل های مختلف زنان (NGO) و حمایت از آن ها» با امتیاز 219 / 0 معرفی شد.
۵.

واکاوی کیفی قاچاق مواد مخدر از منظر زنان قاچاقچی زندان مرکزی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان فقر فرهنگی قاچاق موقعیت های زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۲
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیده اجتماعی عصر حاضر است که زمینه ساز بروز بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نه تنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار می دهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیسته زنان، کشف علل و زمینه ها و نحوه مواجهه آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. داده های تحقیق از مصاحبه عمیق در زندان مرکزی شهر کرمان با 18 زن قاچاقچی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند به دست آمد و نتایج با استفاده از تحلیل تماتیک تحلیل شدند. طبق نتایج حاصله، علل قاچاق مواد مخدر توسط زنان را می توان در هشت مضمون اصلی: موقعیت های زنانه، مشکلات نظام اقتصادی، ضعف سیستم های مقابله، بسترهای اکولوژیک منطقه، مشکلات خانوادگی، فقر فرهنگی، دوستان ناباب و تضاد طبقاتی قرار داد. بنابراین، قاچاق مواد مخدر توسط زنان پدیده ای چند علتی است که علل و زمینه های شکل گیری آن را نباید فقط در شخص یا نهادی خاص جست وجو کرد؛ بلکه همواره مجموعه ای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی، خانوادگی، قضایی، انتظامی به همراه علل فردی زمینه ساز تحقق قاچاق می شوند.
۶.

بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر همسرآزاری با تأکید بر نقش نظام مردسالاری در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه خشونت فقدان منابع قدرت نظام اجتماعی سنتی نگرش مرد سالارانه همسرآزاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
یکی از آسیب های اجتماعی که جامعه را تهدید می کند همسرآزاری است که خود را به اشکال مختلف در نهاد خانواده نشان می دهد. مقاله حاضر با هدف شناسایی ارتباط بین عوامل اجتماعی مؤثر بر همسرآزاری در سال 1395 نگاشته شده است. رابطه مذکور، با اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسش نامه مطالعه و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. جامعه آماری شامل 120 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مجتمع قضایی شهرستان شاهرود بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد نگرش مردسالارانه ارتباط مؤثر و معناداری بر همسرآزاری دارد. همچنین، تفاوت معناداری بین همسرآزاری در سنین مختلف به دست آمد. نتیجه نهایی پژوهش این بود که با توجه به شاخص های نظام مردسالاری، هرقدر روابط نابرابر قدرت، سلطه مردان بر زنان، نظام سلطه پدرسالارانه، برتری طبقه مردان بر زنان و ستم بر زنان در جامعه بیشتر باشد، میزان همسرآزاری در خانواده و نقش نظام مردسالاری در شکل گیری و شیوع آن نیز بیشتر می شود.
۷.

تعاونی های زنان روستایی، پتانسیلی برای کارآفرینی اجتماعی (مطالعه موردی: تعاونی زنان روستایی مهر آفرین ارم- شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاونی زنان روستایی مهرآفرین ارم زنان کارآفرینی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۲
امروزه کارآفرینی اجتماعی در بخش های عمومی، خصوصی و اجتماعی و در قالب اشکال متفاوت سازمانی (انتفاعی، غیرانتفاعی یا ترکیبی، خیریه ها، تعاونی ها، شرکت های سهامی، بنگاه های تجاری، اتحادیه ها) به تولید و خلق ارزش اجتماعی می پردازد. گسترش فعالیت تعاونی ها و عضوگیری آن ها از میان زنان این سؤال را ایجاد می کند که آیا تعاونی های زنان روستایی می توانند پتانسیلی برای شکل گیری کارآفرینی اجتماعی باشند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن های حاصل از ۸ مصاحبه با کارآفرین و زنان عضو یک تعاونی زنان روستایی و همچنین متن اساس نامه شرکت های تعاونی در قانون، اساس تحلیل قرار گرفت و پاسخ به سؤالات پژوهش از طریق کاربرد روش گرانددتئوری و نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیو.دی.ای ممکن شد. پس از تحلیل، درمجموع ۴۳۸ عبارت معنایی استخراج شد و در ۱۶ مقوله اصلی، ۴۲ مقوله فرعی طبقه بندی و منظم شد. تعاونی به هنگام تأسیس در سال ۱۳۹۰، از دو نوع سرمایه مالی امکاناتی و سرمایه انسانی و ذخیره دانش برخوردار بوده است. ماهیت کسب وکار ایجادشده در تعاونی مطالعه شده علاوه بر آنکه به حل مسئله اجتماع محلی معطوف است، از رویکردی خیرخواهانه در مواجهه با زنان روستایی تحت پوشش برخوردار است. مسئله اجتماعی در این تعاونی، در سطح یک، اشتغال زایی برای کارآفرین و در سطح دو، حل مسائل اقتصادی اجتماع محلی، توان افزایی گروه هایی که فاقد درآمدند، برخورداری از رویکرد منفعت رسانی به زنان روستایی سرپرست خانوار و عضوگیری از زنان بدسرپرست و خودسرپرست بوده است. محیط کارآفرینی در تعاونی زنان روستایی مهرآفرین ارم از چهار تم اصلی یعنی: کارآفرین، زنان روستایی به مثابه اجتماع محلی، زمینه ها و بسترهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی و همچنین موانع بازدارنده از توسعه تعاونی ناشی از ضعف کارآفرین و هیئت مؤسس تشکیل می شود. استراتژی های تعاونی مهرآفرین ارم از استراتژی های فعلی (آموزشی، مدیریت نیروی انسانی، مالی، تولیدی و عرضه و فروش) و همچنین راهبردهای توسعه ای تعاونی در آینده تشکیل شده است. مقوله خوشه ای دستاوردها و پیامدهای تعاونی زنان روستایی مهرآفرین ارم به توانمندسازی و توان افزایی زنان، خلق و ایجاد ارزش و موفقیت های مالی و در عرصه رقابت تعاونی اشاره دارد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵