فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
143 - 167
حوزههای تخصصی:
تقسیم کار خانگی یا توزیع مسئولیت ها و کارهای ضروری به جهت حفظ و نگهداری خانه و افراد خانواده، از زمان صنعتی شدن به بعد از نظر تاریخی، متحول شده و به عنوان یک پدیده اجتماعی در مباحث دانشگاهی- از دهه 1970 به بعد-اهمیت یافته است. زمینه های اجتماعی و اقتصادی همواره در تاریخ تحولات خانواده، بر نوع روابط و تعاملات زن و مرد و نقشهای جنسیتی آنها در خانواده اثر گذاشته و روابط میان آنها را تنظیم کرده است. این مقاله به توصیف تجربه زنان از تقسیم کار خانگی با همسر در خانواده اختصاص دارد و از مفاهیم تحلیلی مانند برابری جنسیتی در تقسیم کار خانگی، مفهوم وابستگی اقتصادی و خنثی سازی انحراف از نقشهای جنسیتی، ذیل تئوری منابع نسبی، بهره برده است. روش تحلیل تماتیک، مصاحبه های نیمه ساختمند(15 نفر زنان شاغل/خانه دار در گروههای سنی 20 تا 60 ساله) و نرم افزار Max. Q.D.A 2018 به منظور استخراج روابط زوجین در تقسیم کار خانگی بکار برده شده است. یافته ها حاکی از استخراج 2 مقوله اصلی عدم مشارکت در تقسیم کار خانگی و مشارکت در تقسیم کار خانگی، 7 مقوله فرعی شامل: زنانگی سرسختانه، مردانگی هژمونیک، اقناع، خودکفایی اجباری، مثلث سازی اقتصادی، مشارکت تدریجی مردان و تقسیم کار برابر و 228 مفهوم است.
بررسی نقش خانواده های مبدأ در ثبات یا عدم ثبات روابط زوجین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش خانواده های مبدأ در ثبات یا عدم ثبات روابط زوجین انجام شد. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری شامل زوجین ساکن در منطقه شمال غربی شهر تهران در سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه با دوازده نفر از زوجین به اشباع نظری رسید. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری، کدگذاری و تحلیل شد. مقایسه متوالی مفاهیم استخراج شده در کدگذاری باز، به 134 مؤلفه در کدگذاری محوری و 27 مقوله اصلی در کدگذاری گزینشی منتج شد. یافته ها نشان داد، الگوی پارادایمی دارای پدیده مرکزی رعایت و عدم رعایت حریم خصوصی و مرزبندی است. شرایط علی، حساسیت به میزان بیان مسائل خصوصی ، رعایت مرزبندی و میزان استقلال یافتگی از خانواده را شامل می شود و شرایط مداخله گر شامل تفاوت، دخالت، عدم حمایت و بی احترامی است. با توجه به یافته ها می توان گفت رعایت حریم خصوصی، توجه به مرزها و استفاده از راهکارهایی مانند سازگاری، عدم مداخله، ارزیابی و حل مشکل توسط خانواده های مبدأ، موجب ثبات در روابط زوجین می شود. اما عدم توجه به موارد فوق توسط خانواده های مبدأ، بی ثباتی در روابط زوجین را به دنبال خواهد داشت.
بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
121 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره می پردازد.
روش : ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بررسی روایی پرسش نامه ها، از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی استفاده شد و بررسی پایایی از طریق آلفای کرونباخ پایا بودن آنها را آشکار ساخت. پژوهش حاضر با توجه به هدف و روش اجرای آن، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری زنان شاغل در شرکت سنگ آهن مرکزی بافق (با احتساب دفاتر تهران و یزد و سه چاهون) انتخاب شد. برای پیش بینی حجم نمونه یک مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر انجام شد و سپس با استفاده از داده های بدست آمده و محاسبات آن حجم نمونه تعیین شد. سپس حجم نمونه این پژوهش بوسیله نرم افزار SPSS و پس از تحلیل مقدماتی محاسبات مربوط به متغیرهای پرسش نامه سقف شیشه ای ارتقای شغلی و خودپنداره 150 نفر تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته شامل 60 سوال و سه بخش پرسش نامه سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره که در مقیاس پنج ارزشی لیکرت می باشد، استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل آزمون های معادلات ساختاری هم زمان در نرم افزار PLS نشان داد که مؤلفه های سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره کارمندان زن دو به دو با هم وابستگی دارند و مشخص شد تأثیر سقف شیشه ای بر ارتقای شغلی از طریق متغیر میانجی خودپنداره از برازش خوبی برخوردار است و سقف شیشه ای تأثیری معکوس و معناداری بر ارتقای شغلی از طریق عنصر خودپنداره کارکنان زن دارد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مدیران شرکت سنگ آهن در محیط کاری خود، جو بازتری را برای کارمندان زن ایجاد کنند تا این کارکنان بتوانند آزادانه نظرات و پیشنهادات و همچنین توانایی های بالقوه خود را ارائه دهند و با کارکنان دیگر مقایسه شوند و تبادل نظر داشته باشند و از این توانایی های خود درجهت ارتقای جایگاه خود و سازمان بهره مند شوند. به منظور تثبیت سطح خودپنداره کارمندان زن در این شرکت توصیه می شود دوره های آموزشی روان شناسی برگزار شود تا بانوان شاغل نسبت به ضعف و قوت های خود و چگونگی تثبیت و ارتقای خودپنداره اطلاعات لازم را کسب کنند، تا در انجام وظایف محوله خود دچار مشکل و ناتوانی نگردند.
ظرفیت های فقهی برای نیاز های امرور نظام حقوقی خانواده (موجبات درخواست طلاق زوجه در حکم اولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
71-101
حوزههای تخصصی:
براساس فقه امامیه و قانون مدنی زوج دارای حق انحصاری در طلاق است؛ اما زوجه نمی تواند جز در شرایط خاص، از دادگاه درخواست طلاق داشته باشد. موجبات درخواست طلاق زوجه در حکم اولی همچون ایلاء و ظهار، از گذشته تا کنون، در راستای احقاق حق زوجه و جلوگیری از سوءاستفاده زوج هستند؛ اما امروزه می بینیم موجبات درخواست طلاق در قانون به صورت احکام ثانوی نمی تواند پاسخگوی نیاز مسائل روز زنان باشد. از این رو نوشتار پیش رو با روشی توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که آیا زوجه تحت هیچ شرایطی جز ایلاء و ظهار نمیتواند درخواست طلاق به موجب حکم اولیه (بدون اثبات عسروحرج ناشی از مشکل پیش آمده) و بدون پرداخت فدیه داشته باشد؟ در این راستا، پس از بررسی ادله و آراء قضائی در موارد بحث شده، بر مبنای فقه امامیه زوجه می تواند در مواردی شامل عدم ایفاء وظایف زناشویی از سوی زوج، عدم پرداخت نفقه و سوء رفتار زوج، از دادگاه تقاضای اصلاح زوج و در صورت عدم اصلاح، تقاضای طلاق داشته باشد. همچنین در مواردی که بیم گرفتاری در گناه وجود داشته باشد، طلاق واجب است. روشن است اگر این احکام در قانون بازتاب داشته باشند می توانند بسیاری از مشکلات زنان را بر طرف کنند.
تحلیل مدل زیستی-روانی-اجتماعی بر بروز سندرم روده تحریک پذیر در زنان: یک مطالعه مروری
حوزههای تخصصی:
در دهه ی گذشته، سندرم روده تحریک پذیر (IBS) از یک اختلال حرکتی ، به یک بیماری پیچیده که عوامل مختلفی را در بر می گیرد، به خصوص در زنان تبدیل شده است.برخی از این عوامل عبارتند از افزایش حساسیت در اندام های داخلی، تغییر در ارتباط بین سیستم عصبی روده و سیستم عصبی مرکزی و همچنین عوامل روانی و اجتماعی. شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد سابقه سوء استفاده و رویدادهای استرس زای زندگی در ایجاد سندرم روده تحریک پذیر زنان نقش دارند. تحقیقات خوشه بندی IBS را با مکانیسم های یادگیری اجتماعی یا عوامل ژنتیکی توضیح داده اند. این مطالعه مروری با تمرکز بر بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (IBS)و بر اساس مدل زیستی-روانی-اجتماعی ، باورهای سلامت، ورزش ،عوامل استرس زاو عوامل محیطی را بررسی می کند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای سوگ؛ نسخه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
263 - 281
حوزههای تخصصی:
مقیاس معنای سوگ (GMRI)، مقیاسی پنج ماده ای است که برای اندازه-گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این مقیاس توسط نیمیر و میلمن(2014) مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این مقیاس تاکنون در جامعه ایرانی موردبررسی قرار نگرفته و روان سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر در مرحله اول ترجمه این مقیاس از زبان انگلیسی به زبان فارسی و سپس تعیین ویژگی های روان سنجی آن در نمونه ایرانی بود. نمونه پژوهش شامل 215 نفر از زنان سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی مقیاس معنای سوگ با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 77/0 تا 86/0 پایایی ابعاد این مقیاس را تایید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که مقیاس مقیاس معنای سوگ با مقیاس تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این مقیاس در نمونه ایرانی از ویژگی آماری مطلوبی برخوردار است و مخصوصاً می توان آن را در نمونه های ایرانی با اطمینان استفاده نمود.
سنخ شناسی مسائل زنان در نشریات گیلان دوره مشروطه (1285- 1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشریات گیلانِ دوره مشروطه باور های فکری تقریبا هم مسیری را دنبال می کردند و مسلک مشروطه طلبی نشریات داخلی و خارجی فارسی زبان آن دوره را الگوی راه خود قرار داده بودند. یکی از حیطه های قابل توجه اکثر این نشریات توجه به مسائل بانوان در گیلان و نقد سازنده و ارائه راهکار در جهت بهبود اوضاع بود. هدف اصلی پژوهش حاضر که با روش مطالعه کتابخانه ای و براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، سنخ شناسی مسائل زنان در روزنامه های گیلان دوره مشروطه (1285- 1304ه.ش) می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد روزنامه های متعددی از جمله نسیم شمال، جنگل، پرورش، طلوع، گیلان، آموزگار و فرهنگ در شماره های مختلف خودشان به بررسی وضعیت زنان در گیلان پرداخته اند. تعلیم وتربیت، مسائل بهداشتی، حقوق، استقلال، آزادی، برابری و امور فرهنگی بانوان بیشترین اشارات در حوزه بانوان را در این نشریات به خود اختصاص داده است. تعلیم وتربیت بانوان به دلایل متعددی از جمله لزوم ترویج آگاهی در طبقه نسوان به عنوان مادران آینده و جایگزینی تفکرات علمی به جای خرافه پرستی که زمینه ساز پیشرفت کشور بودند، بیشترین تاکید را دارد. از دیگر سو ارتباط با دیگر تفکرات و ممالک از جمله تجارت با اروپا، ارتباط سیاسی و اجتماعی با قفقاز و حضور اقلیت های مذهبی در بارورشدن دیدگاه های پیشرو تاثیرگذار بوده-است.
برساخت هویت دوپاره: زمینه ها و پیامدهای مهاجرت مستقل زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
407 - 433
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر در جایگاه و نقش زنان، تحرک جغرافیایی و مهاجرت مستقل زنان در سال های اخیر، رشد قابل توجهی داشته است. این پدیده ابعاد و پیامدهای ناشناخته ای به ویژه از دیدگاه خود زنان مهاجر دارد. هدف این پژوهش، فهم زمینه ها و پیامدهای مهاجرت مستقل دختران جوان است. این پژوهش با رویکرد کیفی عام (بنیادی) اجرا شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 زن جوان که به تنهایی به شهر یزد مهاجرت کرده اند، گردآوری شد. گزینش مشارکت کنندگان به شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام گرفت. داده ها پس از مکتوب شدن به شیوه کدگذاری داده بنیاد تحلیل شدند. حاصل تحلیل در قالب هفت مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی ارائه شده است. مقوله های اصلی عبارت اند از: ترجیح غریبگی، تأمین شغلی/مالی، ذائقه زیست مستقل، فشار و کنترل خانواده، فاصله گذاری اجتماع میزبان، کژسازگاری و تنگنای اسکان. برساخت هویت دوپاره نیز به عنوان مقوله مرکزی شناخه شد. یافته ها نشان داد زیست ناپایدار در مبدأ با زیست چندپاره در مقصد به شکل گیری هویت دوپاره در میان مشارکت کنندگان منجر شده است. دختران مهاجر تحت محدودیت ها و فشارهای مبدأ اقدام به مهاجرت می کنند، اما سازگاری وزندگی در مقصد نیز برای آن ها خالی از چالش نیست. مواجهه آن ها با شرایط جدید، برساخت هویتی دوگانه را برای آن ها به همراه دارد.
تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارایی سرمایه گذاری با نقش تعدیل گر استقلال هیئت مدیره و دوره تصدی مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
775 - 802
حوزههای تخصصی:
زنان در تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری ریسک گریزتر بوده و محافظه کارتر هستند. این پژوهش رابطه تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی می کند. استدلال بر این است که شرکت ها با تنوع جنسیتی هیئت مدیره، ناکارایی سرمایه گذاری کمتری از شرکت های بدون تنوع جنسیتی هیئت مدیره دارند و وجود مدیران زن در هیئت مدیره، با ناکارآمدی سرمایه گذاری رابطه منفی دارد. این پژوهش شبه تجربی است. همچنین با توجه به اینکه نتایج پژوهش به حل یک مشکل یا موضوع خاص می پردازد، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، تجزیه و تحلیل همبستگی با رویکرد رگرسیونی است. با توجه به اینکه این پژوهش از اطلاعات گذشته برای آزمون فرضیه ها استفاده می کند، پس رویدادی است. در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش برمبنای یک نمونه آماری متشکل از 108 شرکت بورسی (براساس حذف سیستماتیک) طی سال های 1396 لغایت 1400 (540 مشاهده) انتخاب و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره آزمون شد. تجزیه و تحلیل نمونه پژوهش نشان می دهد بین تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارآمدی سرمایه گذاری، رابطه منفی معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد استقلال هیئت مدیره، رابطه بین تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارآمدی سرمایه گذاری را تعدیل می کند. اما دوره تصدی مدیرعامل، رابطه بین تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارآمدی سرمایه گذاری را تعدیل نمی کند.
در جست وجوی زبان زنانه: مطالعه آثار هنرمندان زن ایرانی با الهام از تجربه های دوختن و بافتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
221 - 244
حوزههای تخصصی:
در بسیاری فرهنگ ها، بافندگی و نساجی به عنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفه ای مردان و بافتنی ها و سوزن دوزی های تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنی ها و سوزن دوزی های زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، بلکه نشانگر الگوهای تحمیل شده به زن خانه دار، مطیع و سازگار بود. هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جست وجوی زبان زنانه هستند. از این رو پرسش اصلی این است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جست وجوی زبان هویت زنانه تبدیل کرده اند. برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روش های «تحلیل رویداد» و «تحلیل روند»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس»، «سو+زن»، «زنان می سازند»، «نخش» و «پرسبوک» مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تغییرات تجربه هنرمندان زن معاصر ایران طی سه دهه 1370 تا 1400 است. هنرمندان طی دهه 1370- به ویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس»- دوختن و بافتن را به عنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند، اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهه 1380 در رویدادهای هنری مانند نمایشگاه «سو+زن» و «زنان می سازند» و «پرسبوک» شاهد به کارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی توسط هنرمندان زن برای بازاندیشی هویتی زنان در دهه 1380 و 1390 هستیم.
بررسی تحلیلی- انتقادی اثر اعسار زوج بر حق امتناع زوجه از تمکین در قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
125 - 145
حوزههای تخصصی:
حق حبس زوجه یکی از ضمانت های اجراهای مهریه است که اهمیت قابل توجهی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مفهوم حق حبس و شرایط اجرای آن، اعسار زوج و تأثیر آن در سقوط یا عدم سقوط حق حبس زوجه و همچنین اثر تقسیط مهر بر حق حبس در قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که استفاده از حق حبس، منوط به تحقق دو شرط است که عبارتند از: حال بودن مهریه و عدم تمکین اختیاری. به نظر می رسد این موضوع که براساس بند ۲ ماده ۱۰۶ قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان، حق حبس زوجه حتی درصورت اعسار زوج و تقسیط مهریه تا پرداخت کامل آن محفوظ دانسته شده است، با اصل عدالت و انصاف سازگار نیست و پیامدهای منفی زیادی به همراه دارد. براین اساس، پیشنهاد می شود ماده فوق بازنگری و اصلاح و برای روشن شدن ابهام های موجود در این موضوع، چند بند دیگر مطابق بند های پیشنهادی وضع شود.
زنان، سبک زندگی و دعا در اسلام: مروری روایی با دیدگاه های روان شناختی
حوزههای تخصصی:
این مقاله مروری به بررسی ارتباط پیچیده بین زنان، سبک زندگی و نماز در اسلام با تأکید ویژه بر درج دیدگاه های روان شناختی می پردازد. هدف این تحقیق بررسی جامع مکانیسم هایی است که از طریق آنها نماز در زندگی زنان مسلمان و تأثیر آن بر سبک زندگی و سلامت کلی آنها در دوره ویروس کرونا تأثیر می گذارد. این مطالعه تحلیلی جامع از مقالات فارسی است که با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی معتبر و سازمان های خبری رسمی ایران انجام شده است. بررسی حاضر شامل کلمات کلیدی فارسی مانند «زنان، سبک زندگی، نماز، مرور روایت، دیدگاه های روان شناختی و اسلام» است. معیارهای ورود به مطالعه شامل پژوهش های بالینی، تجربی، مقطعی، مروری و فرضیه های مربوط به زنان و سبک زندگی اسلامی بود. معیارهای خروج شامل وجود محتوای تکراری یا نامناسب در نشریات بود که با موضوع مربوطه همخوانی نداشت. یافته های این تحقیق روایی نقش مهمی را که نماز در زندگی زنان مسلمان دارد، نشان می دهد. نماز به عنوان عملی، عمل می کند که پیوندهای اجتماعی را تقویت می کند و آرامش درونی را تحت شرایط چالش برانگیز مانند همه گیری COVID-19 تقویت می کند. دعا آرامش، درون نگری و کمک های عاطفی را تسهیل می کند و در نتیجه بهزیستی و عملکرد زنان را به عنوان یک استراتژی برای مدیریت استرس، اضطراب و انعطاف پذیری افزایش می دهد و در عین حال ذهن آگاهی و خودکنترلی را تقویت می کند. علاوه بر این، تأثیر دعا را بر زندگی زنان از طریق تأثیر آن بر روال روزانه، رفتار اخلاقی و ارتباطات اجتماعی بررسی می کند و جهت و چشم اندازی را برای پیشرفت شخصی به آنها ارائه می دهد.
زندگی مردابی؛ تجربۀ زیستۀ زنان در مواجهه با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
131-165
حوزههای تخصصی:
زندگی زوجین در مواجهه با طلاق عاطفی وجوه پنهان بسیاری داشته و با رنج های بیشماری همراه است؛ دراین میان تجربه ی زنان به دلیل موقعیت فرودستشان، پیچیده تر و رنج آن ها، افزونتر است. از این رو مطالعه ی حاضر در صدد است تا تجربه ی زیسته ی زنان از طلاق عاطفی را واکاوی و روایت کند. روش پژوهش حاضر، کیفی و بر پایه استراتژی پدیدارشناسی می باشد. روش نمونه گیری، هدفمند بوده و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با زنان درگیر با پدیده طلاق عاطفی که به مراکز مشاوره خانواده شهر بندرعباس مراجعه نموده اند، جمع آوری شده است. فرایندهای داده کاوی، به هشت مقوله رسیده است: روان متلاطم و در هم شکسته؛ زندگی خشونت بار و زیست دلهره آور؛ پیکرهای بی جان؛ زندگی خالی از عاطفه؛ خیانت، تیر خلاص به زندگی؛ خرده رنج های پایان ناپذیر؛ بدن های یخ زده ی دور از هم و زندگی سیزیف وار که تجربه زیسته زنان را بازنمایی می کنند. در نهایت مقوله ی نهایی به یک زندگی مردابی اشاره دارد؛ مردابی مملو از سیاهی و خشونت که زنان را به رغم تقلای فراوان برای رهایی از آن، بیش از پیش در کام خود فرو می برد.
بررسی تأثیر آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج بر سازگاری زوجین در سه سال اول زندگی مشترک در بین جوانان ازدواج کرده شهرهای اصفهان و شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مقدمه : آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج شامل کلاس های آموزشی 6 تا 8 ساعته است که در مراکز بهداشتی با هدف آموزش مهارت های مورد نیاز زندگی مشترک برگزار می گردد و زوجین قبل از ازدواج رسمی ملزم به گذراندن این دوره ها هستند. هدف تحقیق بررسی تأثیر آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج بر سازگاری زوجین بود.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه جوانان شهرهای اصفهان و شهرکرد است که طی سال های (1398-1396) ازدواج کرده اند. حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شده است و ۳۸۷ نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جمع آوری داده ها با پرسشنامه محقق ساخته آموزش و مشاوره قبل از ازدواج و پرسشنامه متعادل شده سازگاری زوجین گراهام بی. اسپانیر (DAS) انجام شد. داده ها نیز با تکنیک های کمّی (آزمون رگرسیون) و با برنامه Spss و Amos تحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد متغیر «آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج» بر متغیر «سازگاری زوجین» و ابعاد آن اثر مستقیم، مثبت و معناداری دارد (۰۵/۰p<)؛ آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج به میزان (39/0) بر سازگاری زوجین، به میزان (30/0) بر رضایت مندی از زندگی زناشویی، به میزان (26/0) بر پیوستگی زوجین، به میزان (23/0) بر هم رأیی و توافق دونفری و به میزان (15/0) بر ابراز عواطف مؤثر است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق «آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج» بر «سازگاری زوجین» تأثیر دارد و باعث افزایش سازگاری زوجین و به تبع باعث افزایش امنیت خانواده ها و امنیت جامعه می گردد. بنابراین توجه بیشتر به آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج و افزایش مدت زمان این دوره ها حائز اهمیت است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه معنویت گرایی، تصور از خود و نوع پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش و حدود آن در دور های مختلف زمانی از متغیرهای گوناگونی در سطح خرد و کلان جامعه تأثیر می پذیرد؛ بنابراین پژوهش حاضر با نگاه جدید به مسئله نوع پوشش ورود نموده و تأثیر معنویت گرایی به عنوان متغیر اجتماعی-فرهنگی سطح کلان و تصور از خود به عنوان متغیر انسان شناختی سطح خرد را بر نوع پوشش دانشجویان دختر مورد بررسی قرار داده است. برای جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی–پیمایشی و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26، PLS3 و Excel استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1001 نفر از دانشجوی دختر دانشگاه شیراز است که تعداد 277 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. نتایج پژوهش با توجه به آزمون اسپیرمن حاکی از آن است که بین معنویت گرایی و تصور از خود، و نیز بین تصور از خود و نوع پوشش رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه آزمون t-valuo نشان داد معنویت گرایی بر تصور از خود در افراد تأثیر مستقیم دارد و طبق مقدار ضریب تعیین (r2) متغیر معنویت گرایی 230/0 درصد از متغیر تصور از خود و تصور از خود 125/0 درصد از متغیر نوع پوشش را شکل می دهد. با توجه به مقدار 496/0- ضریب مسیر و مقدار 456/5 t-valuo متغیر معنویت گرایی بر تصور از خود تأثیر دارد. همچنین تصور از خود بر نوع پوشش افراد با مقدار 379/0- ضریب مسیر و مقدار 245/3 t-valuo مؤثر است. از بین ابعاد متغیر معنویت گرایی، بُعد نیازهای معنوی و از بین ابعاد متغیر تصور از خود بُعد مهارت های اجتماعی دارای بیشترین اهمیت است.
مطالعه عوامل مؤثر بر نگرش محیط زیستی دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی نگرش محیط زیستی دانشجویان بوده است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شیراز بودند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 400 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه محاسبه و با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد بن نگرش محیط زیستی دانشجویان زن و مرد تفاوت معناداری وجود ندارد. بین متغیرهای نگرش زیست محیطی و میزان استفاده از منابع آگاهی محیط زیستی دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت، اما بین نگرش زیست محیطی دانشجویان مرد با توجه به وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود داشت و مردان مجرد از نگرش قوی تری برخوردار بودند. بین متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی و متغیر وابسته رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. بین نگرش محیط زیستی کل دانشجویان و دانشجویان زن با توجه به مقطع تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان کارشناسی ارشد از نگرش محیط زیستی قوی تری برخوردار بودند. نتیجه اینکه تفاوت های جنسیتی در نگرش زیست محیطی تنها در پیوند با برخی از ویژگی های اجتماعی و زمینه ای قابل توجه است. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد به ترتیب متغیرهای مسئولیت پذیری اجتماعی و وضعیت تأهل (مجرد بودن) بیش ترین اثر را بر نگرش محیط زیستی دانشجویان داشتند. درمجموع، متغیرهای وارد شده به رگرسیون چندگانه 48 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین نموده اند. به طور کلی، گونه ای از همگرایی و تمایززدایی جنسیتی در نگرش دانشجویان زن و مرد به محیط زیست وجود دارد.
واکاوی فقهی و حقوقی کتابت نکاح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
80 - 107
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر به دلیل گسترش سواد و رواج کتابت در بین مردم، تمایل به ابراز اراده به صورت کتبی و یا انشاء کتبی بیشتر شده است. در این میان انعقاد عقد نکاح به صورت کتبی نیز ممکن است موردتوجه واقع شود؛ به این صورت که زوج و زوجه اراده خویش را بر نکاح، به صورت کتبی اعلام نمایند و یا نکاح با ایجاب و قبول کتبی واقع شود؛ بنابراین در پژوهش حاضر که به روش توصیفی_تحلیلی از نوع تحلیل محتواست، این سوال مطرح می شود که نکاح کتبی در بین نظر فقهای اسلامی و قانون ایران چگونه است؟ با توجه به نظر مشهور فقهای شیعه و سنی، ایجاب و قبول باید لفظی باشد، لذا با اثبات عدم حجیت اجماع به عنوان مهم ترین دلیل مخالفان نکاح کتبی، همراه با اثبات حجیت کتابت و صراحت و شفافیت آن همچون لفظ و با استناد به عمومات لزوم وفای به عقد و عهد، اطلاقات در برخی آیات نکاح و حجیت کتابت در آیه 282 سوره بقره، صحت و مشروعیت عقد کتبی را تقویت نمودیم؛ بنابراین با توجه به فقدان دلیل معتبر بر لزوم وجود لفظ و اعتبار طریقی نه موضوعی لفظ در نظر فقها، بر اساس ادله مشروعیت نکاح کتبی، می توان قائل به پذیرش نکاح با نوشته شد.
ابعاد حقوقی محدودیت غربالگری ژن شناختی در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت
حوزههای تخصصی:
شناسایی زودهنگام بیماری های قبل از تولد و درمان به موقع ناهنجاری های ژنتیکی، جزء چالش های اصلی سیستم بهداشت و درمان می باشد. در حیطه پزشکی، غربالگری به عنوان یک راهبرد بررسی جمعیت در رابطه با یک خطر تهدید کننده سلامت با تشخیص افراد در معرض خطر تعریف می شود که هدف آن تشخیص زودهنگام برای انجام مداخله یا کنترل زودرس ابتلا به یک بیماری و عوارض ناشی از آن است که در قالب مجموعه ای از آزمایشات غربالگری در ماه های مختلف بارداری انجام می شود. قوانین مربوط به غربالگری ژن شناختی از دهه های گذشته در کشورمان وجود داشته که به موجب آن زوجین پیش از تولد فرزندشان و در جنینی از لحاظ مالی برای انجام آزمایش های مربوطه حمایت می شدند. در نیمه دوم سال 1400 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به تصویب مجلس رسید که به موجب مواد 53 و 56 این قانون محدودیت هایی در غربالگری ژن شناختی به وجود آمد و ماده 56 این قانون، قانون سقط درمانی مصوب 1384 را نسخ کرد. در ماده 53 از این قانون اساساً غربال گری بیماری هایی که منجر به تولد نوزاد با بیماری صعب العلاج می شود منع شده و به علاوه پزشکان و کارکنان بهداشتی نیز مکلف توصیه به غربالگری نیستند. بدین ترتیب بحث عسر وحَرج و سقط انتخابی با ناهنجاری و درمان های با صعوبت ازخانواده محدود شده است. این پژوهش با هدف بررسی لزوم اصلاح مواد 5۳ و 5۶ طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده و رفع چالش زنان در زمینه ژن شناختی و سقط درمانی به صورت جمع آوری اطلاعات و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
مطالعه جامعه شناختی تبیین عوامل اجتماعی نگرش به فرزندپذیری ( مطالعه موردی: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: فرزندآوری همواره راهی برای تکمیل خانواده بوده است. تجربه احساس طبیعی داشتن فرزند به هر دلیلی ممکن است به صورت طبیعی و زیستی برای یک فرد فراهم نباشد، لیکن افراد می توانند آن را با پذیرش فرزند غیر زیستی تجربه نمایند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه رابطه عوامل جامعه شناختی با نگرش نسبت به فرزند پذیری می باشد. چارچوب نظری به کار گرفته شده نظریه داغ ننگ اجتماعی و برچسب زنی می باشد.روش : این پژوهش در جامعه آماری شهر شیراز با تعداد نمونه ۴۰۰ نفر انجام گرفته است. پاسخگویان در این پژوهش زنان متاهل ۲۰ تا ۶۰ سال می باشند، که حداقل ۳ سال از ازدواجشان گذشته باشد، نیمی از این زنان در سطح شهر و نیم دیگر در مراکز ناباروری بوده اند. داده ها به وسیله پرسش نامه و به صورت مراجعه حضوری، گردآوری شده و سپس در محیط SPSS با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون فرضیه ها نشان داد متغیرهای روش زندگی در سلامت معنوی، تحصیلات، سلامت روانی، تعداد فرزند، انسجام در سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، شکوفایی و همبستگی در سلامت اجتماعی، سن، مشارکت، پذیرش و خودکارآمدی سلامت معنوی رابطه ای معنادار با نگرش به فرزندپذیری دارند. نتایج این پژوهش کمک شایانی به درک بهتر ابعاد گوناگون پدیده فرزندپذیری کرده و راه را برای سایر پژوهش های جامعه شناختی در این حوزه هموار خواهد کرد.
آثار حق زوجه نسبت به منع از عزل در روابط زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش این است که حقوق جنسی زنان با اختصاص عاملیت قدرت به مردان در روابط زناشویی، مورد مناقشه مکاتب مدافع حقوق زنان قرار گرفته و برون داد آن، ارائه راهکارهایی ازجمله: منع ازدواج، ازدواج سفید یا ازدواج با هم جنس شده است. اما در جستجوی منابع اسلامی، راهکارهایی همچون تشریع حق زنان نسبت به منع عزل (بیرون ریختن منی هنگام انزال توسط شوهر) به دست می آید. این مقاله با روش اسنادی و به صورت توصیفی- تحلیلی، در پی بررسی آثار حق زوجه در منع از عزل، انجام شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که وجود مطالعات بین المللی در سال های اخیر، ناظر به آثار روابط جنسی کامل و ایجاد رضایت جنسی با انزال منی در رحم زوجه بدون توجه به وجود حق زن نسبت به عزل بود؛ درحالی که تدقیق و تحلیل متون اسلامی، از قرن ها پیش این نتیجه را به دست می دهد که اسلام با مشروعیت بخشی به حق زوجه نسبت به منع از عزل و مکلف نمودن شوهر به رعایت آن، اختصاص عاملیت قدرت در روابط زناشویی به شوهر را تحدید نمود. در نتیجه به حقوقی ازقبیل حق تکمیل لذت جنسی، حق باروری، حق حفظ سلامت جسمی و روحی زنان، لزوم حفظ و تقویت سلامت جنسی خانواده و جامعه و افزایش جمعیت مسلمانان، به عنوان برخی از آثار فردی، خانوادگی و اجتماعی حق زنان در عزل اشاره و تأکید کرده است.