فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش، ارزیابی تاثیر دینداری و آگاهی از مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان جامعه ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی در شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز بوده است.
روش : پژوهش حاضر از حیث هدف یک پژوهش کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز می باشد. همچنین تعداد ۳۸۴ نفر با روش فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شده و 410 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس توزیع و تعداد 397 پرسشنامه جمع آوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با ارزیابی ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که به میزان 820/۰ بوده است. در آزمون فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart-PLS استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که دینداری، هنجارهای ذهنی، اثربخشی ادراک شده مصرف کننده، بازاریابی محتوا، آگاهی از مُد و منبع شناخت مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز تأثیر معناداری دارند. همچنین نقش دینداری بر نگرش نسبت به رفتار نشان داده شده است. نگرش نسبت به رفتار بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی تاثیر مثبتی دارد. در نهایت، نقش کنترل رفتاری درک شده بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی ناچیز است.
نقش زن در رقص قاسم آبادی با تأکید بر آیین شالی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
133 - 150
حوزههای تخصصی:
سهم بیشتر نیروی کار مرتبط با شالی کاری در استان گیلان، مربوط به زنان روستایی است که از دانش تجربی زیادی در حیطه کاری خود برخوردارند و از این رو حضور آن ها اهمیت ویژه ای دارد. زنان آداب شالی کاری یعنی کاشت، داشت و برداشت را در آیین های نمایشی مانند رقص قاسم آبادی نشان می دهند که علاوه بر جذابیت بصری، بیانگر پیوند معنوی و اسطوره ای با طبیعت هستند. بر همین اساس پرسش پژوهش حاضر در راستای نقش شاخص زنان در رقص قاسم آبادی و اجرای آداب شالی کاری مطرح شده و هدف از آن پاسخ به اهمیت حضور زنان در رقص قاسم آبادی براساس آیین شالی کاری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مردم نگاری در منطقه، مشاهده، مصاحبه، ثبت و ضبط اطلاعات انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زنان در رقص قاسم آبادی به کمک انواع مهارت های یدی، قواعد شالی کاری و سپاسگزاری از برکات آن را نمایش می دهند. به عبارتی، رقص قاسم آبادی آینه تنوع فرهنگی و اندیشه های انسانی است. زنان در قالبی شاد، مفهوم الگوهای حرکت در شالی کاری را نشان می دهند و به همین دلیل این مفاهیم جایگاه اسطوره ای پیدا می کنند. از این رو به عنوان یک الهه مادر همتای ایزدبانوی اَناهیتا، مادر انسان و مادر زمین محسوب می شوند و مورد پرستش قرار می گیرند. به عبارت دیگر، تداوم و تمدید حیات و زنده بودن نقش زنان در ناخودآگاه آدمی به منظور انتقال برکت بخشی، پیونددهندگی و شفابخشی تجسم می شود.
مطالعه عوامل مؤثر بر نگرش محیط زیستی دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی نگرش محیط زیستی دانشجویان بوده است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شیراز بودند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 400 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه محاسبه و با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد بن نگرش محیط زیستی دانشجویان زن و مرد تفاوت معناداری وجود ندارد. بین متغیرهای نگرش زیست محیطی و میزان استفاده از منابع آگاهی محیط زیستی دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت، اما بین نگرش زیست محیطی دانشجویان مرد با توجه به وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود داشت و مردان مجرد از نگرش قوی تری برخوردار بودند. بین متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی و متغیر وابسته رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. بین نگرش محیط زیستی کل دانشجویان و دانشجویان زن با توجه به مقطع تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان کارشناسی ارشد از نگرش محیط زیستی قوی تری برخوردار بودند. نتیجه اینکه تفاوت های جنسیتی در نگرش زیست محیطی تنها در پیوند با برخی از ویژگی های اجتماعی و زمینه ای قابل توجه است. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد به ترتیب متغیرهای مسئولیت پذیری اجتماعی و وضعیت تأهل (مجرد بودن) بیش ترین اثر را بر نگرش محیط زیستی دانشجویان داشتند. درمجموع، متغیرهای وارد شده به رگرسیون چندگانه 48 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین نموده اند. به طور کلی، گونه ای از همگرایی و تمایززدایی جنسیتی در نگرش دانشجویان زن و مرد به محیط زیست وجود دارد.
مدل ساختاری کیفیت زندگی زناشویی براساس بخشودگی زناشویی با نقش میانجی پاسخگویی ادراک شده همسر در زنان متاهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی پاسخ گویی ادراک شده همسر در رابطه بین بخشودگی زناشویی و کیفیت زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1401 بود. 397 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از 13 مرکز در 8 منطقه تهران انتخاب شدند. به منظور گردآوری داد ه ها از پرسش نامه بخشودگی زوجین پولارد و همکاران (1998)، مقیاس کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و مقیاس پاسخ گویی ادراک شده همسر ریس و همکاران (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS22و Amos.24.0 مورد استفاده قرار گرفت. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بخشودگی زناشویی هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری پاسخ گویی ادراک شده همسر با کیفیت زناشویی زنان رابطه دارد (116/0 =β). ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، مشاوران ازدواج و خانواده درمانگران می توانند در پیش بینی کیفیت رابطه زوجین، پیشگیری و درمان آسیب های ارتباطی میان زوجین به نقش مهم پاسخگویی ادراک شده توجه نمایند.
نقش میانجی احساس تنهایی در رابطه استفاده از رسانه های اجتماعی با کیفیت زندگی مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
108 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدلی جهت پیش بینی کیفیت زندگی مادران خانه دار براساس استفاده از رسانه های اجتماعی و نقش واسطه ای احساس تنهایی بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران خانه دار منطقه 6 شهر تهران بود، که 400 مادر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1996)، پرسشنامه میزان و نوع مصرف رسانه ای محمودیان و همکاران (1394) و احساس تنهایی دهشیری و همکاران (1387) بود. جهت ارزیابی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل تدوین شده، با داده-های این پژوهش از برازش کاملی برخوردار بود. همچنین نتایج حاکی از این بوده که استفاده از رسانه های اجتماعی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، از طریق واسطه گری احساس تنهایی بر کیفیت زندگی مادران خانه دار تاثیر معنادار داشتند (000/0=P). بر اساس یافته های پژوهش لازم است که در رابطه با متغیرهای زیربنایی مانند استفاده از رسانه های اجتماعی و احساس تنهایی که بر کیفیت زندگی مادران خانه دار تاثیر می گذارند، مداخله و بررسی صورت گیرد تا زمینه ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مادران و متعاقب آن خانواده، فراهم شود.
زنان، سبک زندگی و دعا در اسلام: مروری روایی با دیدگاه های روان شناختی
حوزههای تخصصی:
این مقاله مروری به بررسی ارتباط پیچیده بین زنان، سبک زندگی و نماز در اسلام با تأکید ویژه بر درج دیدگاه های روان شناختی می پردازد. هدف این تحقیق بررسی جامع مکانیسم هایی است که از طریق آنها نماز در زندگی زنان مسلمان و تأثیر آن بر سبک زندگی و سلامت کلی آنها در دوره ویروس کرونا تأثیر می گذارد. این مطالعه تحلیلی جامع از مقالات فارسی است که با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی معتبر و سازمان های خبری رسمی ایران انجام شده است. بررسی حاضر شامل کلمات کلیدی فارسی مانند «زنان، سبک زندگی، نماز، مرور روایت، دیدگاه های روان شناختی و اسلام» است. معیارهای ورود به مطالعه شامل پژوهش های بالینی، تجربی، مقطعی، مروری و فرضیه های مربوط به زنان و سبک زندگی اسلامی بود. معیارهای خروج شامل وجود محتوای تکراری یا نامناسب در نشریات بود که با موضوع مربوطه همخوانی نداشت. یافته های این تحقیق روایی نقش مهمی را که نماز در زندگی زنان مسلمان دارد، نشان می دهد. نماز به عنوان عملی، عمل می کند که پیوندهای اجتماعی را تقویت می کند و آرامش درونی را تحت شرایط چالش برانگیز مانند همه گیری COVID-19 تقویت می کند. دعا آرامش، درون نگری و کمک های عاطفی را تسهیل می کند و در نتیجه بهزیستی و عملکرد زنان را به عنوان یک استراتژی برای مدیریت استرس، اضطراب و انعطاف پذیری افزایش می دهد و در عین حال ذهن آگاهی و خودکنترلی را تقویت می کند. علاوه بر این، تأثیر دعا را بر زندگی زنان از طریق تأثیر آن بر روال روزانه، رفتار اخلاقی و ارتباطات اجتماعی بررسی می کند و جهت و چشم اندازی را برای پیشرفت شخصی به آنها ارائه می دهد.
ابعاد حقوقی محدودیت غربالگری ژن شناختی در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت
حوزههای تخصصی:
شناسایی زودهنگام بیماری های قبل از تولد و درمان به موقع ناهنجاری های ژنتیکی، جزء چالش های اصلی سیستم بهداشت و درمان می باشد. در حیطه پزشکی، غربالگری به عنوان یک راهبرد بررسی جمعیت در رابطه با یک خطر تهدید کننده سلامت با تشخیص افراد در معرض خطر تعریف می شود که هدف آن تشخیص زودهنگام برای انجام مداخله یا کنترل زودرس ابتلا به یک بیماری و عوارض ناشی از آن است که در قالب مجموعه ای از آزمایشات غربالگری در ماه های مختلف بارداری انجام می شود. قوانین مربوط به غربالگری ژن شناختی از دهه های گذشته در کشورمان وجود داشته که به موجب آن زوجین پیش از تولد فرزندشان و در جنینی از لحاظ مالی برای انجام آزمایش های مربوطه حمایت می شدند. در نیمه دوم سال 1400 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به تصویب مجلس رسید که به موجب مواد 53 و 56 این قانون محدودیت هایی در غربالگری ژن شناختی به وجود آمد و ماده 56 این قانون، قانون سقط درمانی مصوب 1384 را نسخ کرد. در ماده 53 از این قانون اساساً غربال گری بیماری هایی که منجر به تولد نوزاد با بیماری صعب العلاج می شود منع شده و به علاوه پزشکان و کارکنان بهداشتی نیز مکلف توصیه به غربالگری نیستند. بدین ترتیب بحث عسر وحَرج و سقط انتخابی با ناهنجاری و درمان های با صعوبت ازخانواده محدود شده است. این پژوهش با هدف بررسی لزوم اصلاح مواد 5۳ و 5۶ طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده و رفع چالش زنان در زمینه ژن شناختی و سقط درمانی به صورت جمع آوری اطلاعات و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
ظرفیت های فقهی برای نیاز های امرور نظام حقوقی خانواده (موجبات درخواست طلاق زوجه در حکم اولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
71-101
حوزههای تخصصی:
براساس فقه امامیه و قانون مدنی زوج دارای حق انحصاری در طلاق است؛ اما زوجه نمی تواند جز در شرایط خاص، از دادگاه درخواست طلاق داشته باشد. موجبات درخواست طلاق زوجه در حکم اولی همچون ایلاء و ظهار، از گذشته تا کنون، در راستای احقاق حق زوجه و جلوگیری از سوءاستفاده زوج هستند؛ اما امروزه می بینیم موجبات درخواست طلاق در قانون به صورت احکام ثانوی نمی تواند پاسخگوی نیاز مسائل روز زنان باشد. از این رو نوشتار پیش رو با روشی توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که آیا زوجه تحت هیچ شرایطی جز ایلاء و ظهار نمیتواند درخواست طلاق به موجب حکم اولیه (بدون اثبات عسروحرج ناشی از مشکل پیش آمده) و بدون پرداخت فدیه داشته باشد؟ در این راستا، پس از بررسی ادله و آراء قضائی در موارد بحث شده، بر مبنای فقه امامیه زوجه می تواند در مواردی شامل عدم ایفاء وظایف زناشویی از سوی زوج، عدم پرداخت نفقه و سوء رفتار زوج، از دادگاه تقاضای اصلاح زوج و در صورت عدم اصلاح، تقاضای طلاق داشته باشد. همچنین در مواردی که بیم گرفتاری در گناه وجود داشته باشد، طلاق واجب است. روشن است اگر این احکام در قانون بازتاب داشته باشند می توانند بسیاری از مشکلات زنان را بر طرف کنند.
آثار حق زوجه نسبت به منع از عزل در روابط زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش این است که حقوق جنسی زنان با اختصاص عاملیت قدرت به مردان در روابط زناشویی، مورد مناقشه مکاتب مدافع حقوق زنان قرار گرفته و برون داد آن، ارائه راهکارهایی ازجمله: منع ازدواج، ازدواج سفید یا ازدواج با هم جنس شده است. اما در جستجوی منابع اسلامی، راهکارهایی همچون تشریع حق زنان نسبت به منع عزل (بیرون ریختن منی هنگام انزال توسط شوهر) به دست می آید. این مقاله با روش اسنادی و به صورت توصیفی- تحلیلی، در پی بررسی آثار حق زوجه در منع از عزل، انجام شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که وجود مطالعات بین المللی در سال های اخیر، ناظر به آثار روابط جنسی کامل و ایجاد رضایت جنسی با انزال منی در رحم زوجه بدون توجه به وجود حق زن نسبت به عزل بود؛ درحالی که تدقیق و تحلیل متون اسلامی، از قرن ها پیش این نتیجه را به دست می دهد که اسلام با مشروعیت بخشی به حق زوجه نسبت به منع از عزل و مکلف نمودن شوهر به رعایت آن، اختصاص عاملیت قدرت در روابط زناشویی به شوهر را تحدید نمود. در نتیجه به حقوقی ازقبیل حق تکمیل لذت جنسی، حق باروری، حق حفظ سلامت جسمی و روحی زنان، لزوم حفظ و تقویت سلامت جنسی خانواده و جامعه و افزایش جمعیت مسلمانان، به عنوان برخی از آثار فردی، خانوادگی و اجتماعی حق زنان در عزل اشاره و تأکید کرده است.
The Relationship between the Perception of Family Functioning and Distress Tolerance with Academic Self-Discipline: The Mediating Role of Mental Vitality(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
102 - 120
حوزههای تخصصی:
This study aimed to examine the relationship between perceived family functioning, distress tolerance, and academic self-discipline, with the mediating role of mental vitality. The research method was correlational using structural equation modeling. The statistical population included all students at Imam Khomeini International University during the 2023-2024 academic year. A total of 260 students were selected as the study sample using cluster random sampling. Research instruments included the Family Functioning Questionnaire (Epstein et al., 1980), Academic Self-discipline Questionnaire (Afrooz, 2007), Distress Tolerance Scale (Simons & Gaher, 2005), and Mental Vitality Scale (Ryan & Frederick, 1997). Data were analyzed using structural equation modeling in AMOS 24 software. The findings indicated that the conceptual model had good fit indices. Examination of direct pathways showed that family functioning and distress tolerance were significantly related to academic self-discipline. Furthermore, analysis of indirect pathways revealed that mental vitality mediates the relationship between academic self-discipline and both family functioning and distress tolerance. The results suggest that students' academic self-discipline can be enhanced by improving their perceptions of family functioning, increasing their distress tolerance, and fostering their mental vitality.
مطالعه جامعه شناختی تبیین عوامل اجتماعی نگرش به فرزندپذیری ( مطالعه موردی: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: فرزندآوری همواره راهی برای تکمیل خانواده بوده است. تجربه احساس طبیعی داشتن فرزند به هر دلیلی ممکن است به صورت طبیعی و زیستی برای یک فرد فراهم نباشد، لیکن افراد می توانند آن را با پذیرش فرزند غیر زیستی تجربه نمایند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه رابطه عوامل جامعه شناختی با نگرش نسبت به فرزند پذیری می باشد. چارچوب نظری به کار گرفته شده نظریه داغ ننگ اجتماعی و برچسب زنی می باشد.روش : این پژوهش در جامعه آماری شهر شیراز با تعداد نمونه ۴۰۰ نفر انجام گرفته است. پاسخگویان در این پژوهش زنان متاهل ۲۰ تا ۶۰ سال می باشند، که حداقل ۳ سال از ازدواجشان گذشته باشد، نیمی از این زنان در سطح شهر و نیم دیگر در مراکز ناباروری بوده اند. داده ها به وسیله پرسش نامه و به صورت مراجعه حضوری، گردآوری شده و سپس در محیط SPSS با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون فرضیه ها نشان داد متغیرهای روش زندگی در سلامت معنوی، تحصیلات، سلامت روانی، تعداد فرزند، انسجام در سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، شکوفایی و همبستگی در سلامت اجتماعی، سن، مشارکت، پذیرش و خودکارآمدی سلامت معنوی رابطه ای معنادار با نگرش به فرزندپذیری دارند. نتایج این پژوهش کمک شایانی به درک بهتر ابعاد گوناگون پدیده فرزندپذیری کرده و راه را برای سایر پژوهش های جامعه شناختی در این حوزه هموار خواهد کرد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای سوگ؛ نسخه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
263 - 281
حوزههای تخصصی:
مقیاس معنای سوگ (GMRI)، مقیاسی پنج ماده ای است که برای اندازه-گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این مقیاس توسط نیمیر و میلمن(2014) مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این مقیاس تاکنون در جامعه ایرانی موردبررسی قرار نگرفته و روان سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر در مرحله اول ترجمه این مقیاس از زبان انگلیسی به زبان فارسی و سپس تعیین ویژگی های روان سنجی آن در نمونه ایرانی بود. نمونه پژوهش شامل 215 نفر از زنان سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی مقیاس معنای سوگ با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 77/0 تا 86/0 پایایی ابعاد این مقیاس را تایید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که مقیاس مقیاس معنای سوگ با مقیاس تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این مقیاس در نمونه ایرانی از ویژگی آماری مطلوبی برخوردار است و مخصوصاً می توان آن را در نمونه های ایرانی با اطمینان استفاده نمود.
آزمون الگوی ساختاری رفتارهای خودکشی و کمال گرایی با میانجی گری نومیدی، نیازهای بین فردی و سندرم بحران خودکشی در زنان از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل رابطه ساختاری بین رفتارهای خودکشی(اندیشه پردازی خودکشی، اقدام به خودکشی) و کمال گرایی با میانجی گری نومیدی، نیازهای بین فردی(سربار بودن ادراک شده و تعلق پذیری خنثی) و سندرم بحران خودکشی در زنان از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری تمامی زنان ساکن شهرستان بستک در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 317 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از خانه بهداشت های جامعه مذکور انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار اندازه گیری مقیاس چند بعدی کمال گرایی (هیویت و فلت، 1999)، پرسشنامه نیازهای بین فردی (هیل وپتیت2014)، مقیاس نومیدی ( بک وستیر،1988)، مقیاس سندرم بحران خودکشی (بلوچ- الکوبای، 2021) و پرسشنامه تجدید نظر شده خودکشی (عثمان و همکاران، 2001) بود. تحلیل داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی از نیکوئی برازش خوبی برخوردار بود. یافته ها حاکی از رابطه مستقیم و معنی دار کمال گرایی با نومیدی، سربار بودن ادراک شده و تعلق پذیری خنثی؛ ناامیدی با سندرم بحران خودکشی؛ ادراک سربار بودن با سندرم بحران خودکشی؛ تعلق پذیری خنثی با سندرم بحران خودکشی بود. علاوه بر آن سندرم بحران خودکشی با افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نیز رابطه مثبت و معنی دار دارد (p<0.01). نتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد که بین کمال گرایی و سندرم بحران خودکشی ، از طریق نومیدی، سربار بودن ادراک شده و تعلق پذیری خنثی؛ وبین نومیدی و افکار خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین سربار بودن ادراک شده و افکار خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین تعلق پذیری خنثی و افکار خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ و بین نومیدی و اقدام به خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین سربار بودن ادراک شده و اقدام به خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی؛ بین تعلق پذیری خنثی و اقدام به خودکشی، از طریق سندرم بحران خودکشی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در بستر فرهنگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
33 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در بستر فرهنگی زنان مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر اصفهان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از زنان مطلقه که به مرکز ملاقات آفتاب شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1403 مراجعه کرده بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مقیاس خود- ارزیابی انطباق اجتماعی بوسک و همکاران (1997)، پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (1969)، مقیاس نشخوار خشم ساکودولسکی و همکاران (٢٠٠١) گرداوری گردید. داده های به دست آمده در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار spss-22 تجزیه و تحلیل شد. یافته های نشان داد که دیگر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش عملکرد اجتماعی و کاهش ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در زنان مطلقه شده است (05/0≥p). به بیانی دیگر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم و افزایش عملکرد اجتماعی در زنان مطلقه شده بود.در نتیجه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند به عنوان یک مداخله مبتنی بر فرهنگ برای زنان مطلقه مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ بر باورهای همسرگزینی و ترس از شکست در ازدواج در دختران مجرد با طرحواره رهاشدگی دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ برباورهای همسرگزینی و ترس از شکست در ازدواج دردختران مجرد با طرحواره رهاشدگی دارای والدین مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری دختران مجرد دارای طرحواره رهاشدگی با والدین مطلقه درشهر اصفهان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفرانتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(15 نفر) وکنترل(15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (1998)، نگرش های مربوط به انتخاب همسرکاب و همکاران (2003) و پرسشنامه ترس از شکست در ازدواج اسماعیل پور و نورمحمدی (1398) بود.گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای با استفاده از برنامه آموزش پیش از ازدواج متمرکز بر طرحواره مورد مداخله قرار گرفتند ولی برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررانجام شد. نتایج نشان داد آموزش پیش از ازدواج متمرکز بر طرحواره مبتنی بر باورهای فرهنگی بر طرحواره طرد و رهاشدگی، باورهای همسر گزینی شامل عشق باوری، تجربه محوری، ایده آل گرایی، متضاد جویی و آسان بینی و متغیر ترس از ازدواج در مرحله پس آزمون تاثیر معنی داری دارد. براساس یافته های پژوهش آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ ، بر باورهای ناکارآمد همسرگزینی و ترس از ازدواج دختران مجردی که طرحواره طرد و رهاشدگی و دارای والدین مطلقه هستند اثربخش بود.
در جست وجوی زبان زنانه: مطالعه آثار هنرمندان زن ایرانی با الهام از تجربه های دوختن و بافتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
221 - 244
حوزههای تخصصی:
در بسیاری فرهنگ ها، بافندگی و نساجی به عنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفه ای مردان و بافتنی ها و سوزن دوزی های تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنی ها و سوزن دوزی های زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، بلکه نشانگر الگوهای تحمیل شده به زن خانه دار، مطیع و سازگار بود. هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جست وجوی زبان زنانه هستند. از این رو پرسش اصلی این است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جست وجوی زبان هویت زنانه تبدیل کرده اند. برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روش های «تحلیل رویداد» و «تحلیل روند»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس»، «سو+زن»، «زنان می سازند»، «نخش» و «پرسبوک» مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تغییرات تجربه هنرمندان زن معاصر ایران طی سه دهه 1370 تا 1400 است. هنرمندان طی دهه 1370- به ویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس»- دوختن و بافتن را به عنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند، اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهه 1380 در رویدادهای هنری مانند نمایشگاه «سو+زن» و «زنان می سازند» و «پرسبوک» شاهد به کارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی توسط هنرمندان زن برای بازاندیشی هویتی زنان در دهه 1380 و 1390 هستیم.
بررسی تأثیر آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج بر سازگاری زوجین در سه سال اول زندگی مشترک در بین جوانان ازدواج کرده شهرهای اصفهان و شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مقدمه : آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج شامل کلاس های آموزشی 6 تا 8 ساعته است که در مراکز بهداشتی با هدف آموزش مهارت های مورد نیاز زندگی مشترک برگزار می گردد و زوجین قبل از ازدواج رسمی ملزم به گذراندن این دوره ها هستند. هدف تحقیق بررسی تأثیر آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج بر سازگاری زوجین بود.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه جوانان شهرهای اصفهان و شهرکرد است که طی سال های (1398-1396) ازدواج کرده اند. حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شده است و ۳۸۷ نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جمع آوری داده ها با پرسشنامه محقق ساخته آموزش و مشاوره قبل از ازدواج و پرسشنامه متعادل شده سازگاری زوجین گراهام بی. اسپانیر (DAS) انجام شد. داده ها نیز با تکنیک های کمّی (آزمون رگرسیون) و با برنامه Spss و Amos تحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد متغیر «آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج» بر متغیر «سازگاری زوجین» و ابعاد آن اثر مستقیم، مثبت و معناداری دارد (۰۵/۰p<)؛ آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج به میزان (39/0) بر سازگاری زوجین، به میزان (30/0) بر رضایت مندی از زندگی زناشویی، به میزان (26/0) بر پیوستگی زوجین، به میزان (23/0) بر هم رأیی و توافق دونفری و به میزان (15/0) بر ابراز عواطف مؤثر است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق «آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج» بر «سازگاری زوجین» تأثیر دارد و باعث افزایش سازگاری زوجین و به تبع باعث افزایش امنیت خانواده ها و امنیت جامعه می گردد. بنابراین توجه بیشتر به آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج و افزایش مدت زمان این دوره ها حائز اهمیت است.
بررسی و تحلیل گفتمان اخبار خشونت خانگی در بستر رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
111 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی گفتمان های ناشی از رواج اخبار خشونت خانگی در بستر رسانه های مجازی (اینستاگرام، تلگرام و واتساپ) در اجتماع است. پژوهش حاضر با روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است؛ نمونه پژوهش شامل 15 زن و مرد متأهل شهرستان خرم آباد بود که به روش هدفمند از بین افراد در دسترس با توجه به ملاک های رغبت برای شرکت در پژوهش، استفاده روزانه از رسانه های مجازی (حداقل 2ساعت در روز)، تحصیلات دانشگاهی و سلامت جسمانی و عقلانی در سال1400 انتخاب شدند. مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته و براساس محورهای نظریه لاکلا و موفه انجام شد. نتایج نشان می دهد که رواج اخبار خشونت خانگی در رسانه های مجازی، برآمدن گفتمان غالب ناامنی اجتماعی و از بین رفتن ارزش ها است؛ دال مرکزی شکل گرفته حول محور بی ثباتی و بی اعتمادی اجتماعی، قابل بحث است که با مضامین هم ارز، ساختار خود را شکل می دهد تا در نهایت هویت مخاطب حاضر در صحنه، هویتی بحران زده و تحت فشار ترسیم شود که گفتمان های حاکم بر او، به ضدیت و مخالفت با جهان بینی های ثابت و ارزشی وی می پردازند. راهبردهایی همچون، سواد رسانه ای، آگاهی از مسائل اجتماعی، افزایش تمایز یافتگی فردی و اجتماعی، استحکام پیوندهای اجتماعی و خانوادگی و کسب فلسفه مستحکم وجودی و ارزشی می تواند ساختار شکن گفتمان غالب باشد. در نتیجه می توان گفت که شناخت فرایند پیش رو و تلاش در گفتمان سازی های متقابل، متناسب با بافت فکری، فرهنگی و ارزشی جامعه ایرانی اسلامی، می تواند از گسترش آسیب های اجتماعی از جمله خشونت خانگی جلوگیری کند و سبب تحکیم ارزش های فردی و اجتماعی شود.
بررسی نقش خانواده های مبدأ در ثبات یا عدم ثبات روابط زوجین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش خانواده های مبدأ در ثبات یا عدم ثبات روابط زوجین انجام شد. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری شامل زوجین ساکن در منطقه شمال غربی شهر تهران در سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه با دوازده نفر از زوجین به اشباع نظری رسید. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری، کدگذاری و تحلیل شد. مقایسه متوالی مفاهیم استخراج شده در کدگذاری باز، به 134 مؤلفه در کدگذاری محوری و 27 مقوله اصلی در کدگذاری گزینشی منتج شد. یافته ها نشان داد، الگوی پارادایمی دارای پدیده مرکزی رعایت و عدم رعایت حریم خصوصی و مرزبندی است. شرایط علی، حساسیت به میزان بیان مسائل خصوصی ، رعایت مرزبندی و میزان استقلال یافتگی از خانواده را شامل می شود و شرایط مداخله گر شامل تفاوت، دخالت، عدم حمایت و بی احترامی است. با توجه به یافته ها می توان گفت رعایت حریم خصوصی، توجه به مرزها و استفاده از راهکارهایی مانند سازگاری، عدم مداخله، ارزیابی و حل مشکل توسط خانواده های مبدأ، موجب ثبات در روابط زوجین می شود. اما عدم توجه به موارد فوق توسط خانواده های مبدأ، بی ثباتی در روابط زوجین را به دنبال خواهد داشت.
بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
121 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره می پردازد.
روش : ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بررسی روایی پرسش نامه ها، از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی استفاده شد و بررسی پایایی از طریق آلفای کرونباخ پایا بودن آنها را آشکار ساخت. پژوهش حاضر با توجه به هدف و روش اجرای آن، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری زنان شاغل در شرکت سنگ آهن مرکزی بافق (با احتساب دفاتر تهران و یزد و سه چاهون) انتخاب شد. برای پیش بینی حجم نمونه یک مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر انجام شد و سپس با استفاده از داده های بدست آمده و محاسبات آن حجم نمونه تعیین شد. سپس حجم نمونه این پژوهش بوسیله نرم افزار SPSS و پس از تحلیل مقدماتی محاسبات مربوط به متغیرهای پرسش نامه سقف شیشه ای ارتقای شغلی و خودپنداره 150 نفر تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته شامل 60 سوال و سه بخش پرسش نامه سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره که در مقیاس پنج ارزشی لیکرت می باشد، استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل آزمون های معادلات ساختاری هم زمان در نرم افزار PLS نشان داد که مؤلفه های سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره کارمندان زن دو به دو با هم وابستگی دارند و مشخص شد تأثیر سقف شیشه ای بر ارتقای شغلی از طریق متغیر میانجی خودپنداره از برازش خوبی برخوردار است و سقف شیشه ای تأثیری معکوس و معناداری بر ارتقای شغلی از طریق عنصر خودپنداره کارکنان زن دارد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مدیران شرکت سنگ آهن در محیط کاری خود، جو بازتری را برای کارمندان زن ایجاد کنند تا این کارکنان بتوانند آزادانه نظرات و پیشنهادات و همچنین توانایی های بالقوه خود را ارائه دهند و با کارکنان دیگر مقایسه شوند و تبادل نظر داشته باشند و از این توانایی های خود درجهت ارتقای جایگاه خود و سازمان بهره مند شوند. به منظور تثبیت سطح خودپنداره کارمندان زن در این شرکت توصیه می شود دوره های آموزشی روان شناسی برگزار شود تا بانوان شاغل نسبت به ضعف و قوت های خود و چگونگی تثبیت و ارتقای خودپنداره اطلاعات لازم را کسب کنند، تا در انجام وظایف محوله خود دچار مشکل و ناتوانی نگردند.