فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
1 - 27
حوزههای تخصصی:
اولین شرح حال و خاطرات مکتوب زنان ایران، به زمان قاجار باز می گردد. ولی تاکنون پژوهشی درباره محتوای این سفرنامه ها صورت نپذیرفته و نگاه به زنان قاجار محدود، کلی و گاهی اغراق آمیز است. این درحالی است که نگاه از بستر سفرنامه و شرح حال، حقیقی و مبین واقعیت زمان خویش است. هدف این پژوهش، شناخت نگاه زنان قاجار از فضا و خوانش فضاهای تجربه شده آنها است. پرسش اصلی پژوهش آن است که فضاهای معماری و شهر در سفرنامه ها زنان عصر قاجار از چه جنبه هایی بازنمایی شده است؟ برای پاسخ، سفرنامه های زنان قاجار را انتخاب نموده و از خلال متون آن ها به چگونگی شرح و بازنمایی فضای شهر و معماری، پرداخته می شود. رویکرد پژوهش تاریخی-تفسیری و شیوه ی گردآوری داده ها، اسنادی و روش تحقیق، تحلیل مضمون است و نتایج بیانگر آن است که بازنمایی شهر و معماری در سفرنامه های زنان قاجار، طیفی از کیفیات بصری تا ویژگی های ذهنی را در برمی گیرد و شخصیت راوی، در کیفیت و نوع خوانش و شرح ویژگی مکان موثر است و با وجود موانع پیش روی این زنان، آن ها تا حد ممکن به شرح جزئیات مکان ها می پردازند، که این در خصوص شرح فضاهای شهری، توجه آنها به عظمت بناها، آبادانی و ازدحام جمعیت قابل تامل است.
مطالعه ی عوامل مداخله گر در آسیب پذیری زنان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
157 - 178
حوزههای تخصصی:
عوامل مداخله گر می توانند منجر به کاهش یا افزایش آسیب پذیری زنان پس از طلاق شوند. این پژوهش با هدف واکاوی عوامل مداخله گر در آسیب پذیری زنان پس از طلاق، در قالب طرح کیفی، مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی، رهیافت تحلیل محتوای قراردادی، از طریق نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 35 زن انجام شد. مثلث سازی داده ها به سه روش مختلف مشاهده، مصاحبه و مطالعه ادبیات طلاق انجام شد. طبق یافته ها 2 تم اصلی، 5 مقوله و 25 زیر مقوله شناسایی شد. نتایج نشان داد که به طور کلی عوامل مداخله گر فردی و فرا فردی در آسیب پذیری زنان پس از طلاق اثر گذارند. اگرچه امکان مداخله در همه عوامل شناخته شده وجود ندارد، یکی از عوامل شناخته شده امکان پذیر جهت مداخله روانشناختی، افزون بر خود فرد، خانواده زنان است که می توان با آگاهی بخشی در مورد شرایط استرس زا طلاق و ایجاد فرهنگ سازی مراجعه والدین به مشاور جهت یادگیری نحوه برخورد مناسب با دخترشان پس از طلاق، شدت آسیب پذیری زنان را کاهش داد.
مطالعه ی کیفی گذران اوقات فراغت دختران در خوابگاه دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
145 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر واکاوی و مطالعه ی تجارب و ادراکات، نیازها و چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان دختر در خوابگاه دانشگاه یزد است. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی بوده و از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 12 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی دانشگاه یزد بودند که اطلاعات آن ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، 17 مضمون اصلی و 112 مضمون فرعی شناسایی شدند. تجارب و ادراکات مثبت دانشجویان از گذران اوقات فراغت شامل 4 مضمون اصلی: افزایش سرمایه اجتماعی، ارتقاء ویژگی های روان شناختی و تمرین اخلاق، خودباوری و شکوفایی فردی، کسب مهارت و شناخت توانمندی ها بوده است. در واکاوی تجارب و ادراکات منفی اوقات فراغت دانشجویان نیز 4 مضمون اصلی شامل: تفاوت های فرهنگی و روابط تنش زا، نداشتن مهارت های ارتباطی، شرایط سخت و ناآرام محیطی و روانی خوابگاه، ناهنجاری های اخلاقی شناسایی شده است. در مطالعه نیازهای گذران اوقات فراغت 4 مضمون اصلی شامل: اصلاحات فرهنگی - اجتماعی، نبود خدمات و تجهیزات، برنامه ریزی تعاملی و هوشمندانه، آموزش و اشتغال آفرینی به دست آمده است. در مطالعه روش گذران اوقات فراغت 5 مضمون اصلی شامل: آموزش و یادگیری، تفریح و سرگرمی، فعالیت های هنری - مهارتی، فعالیت های فکری - ورزشی، فعالیت های فرهنگی - اجتماعی به دست آمد.
آموزه های نماز و تعالی خانواده اسلامی(مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان مهمترین نهاد تاثیر گذار در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. به طوریکه از ساختارهای اصلی جامعه اسلامی جهت تحقق اهداف خلقت انسان و رسیدن به مقام خلیفه اللهی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های پیشران تعالی خانواده اسلامی براساس آموزه های نماز در شرایط کنونی بود. پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش (20 نفر) اساتید و روحانیون دانشگاهی استان اصفهان در سال 1401 بودند که بر اساس رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار و با توجه به اشباع نظری مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با الگوی کلایزی (1978) انجام شد و یافته ها در قالب سه جدول با عناوین «مقدمات و زیرساخت ها»، «ابعاد» و «آثار و نتایج» و 87 مضمون فرعی در قالب 11 مضمون اصلی با عناوین «هدفمندی، شرایط و مقدمات، برنامه و چشم انداز، کیفیت(مقدمات و زیرساخت ها با 32 مفهوم پایه)، روانی- جسمانی، فردی- اجتماعی، حقوقی(ابعاد شامل 26 مفهوم پایه)، استحکام و پایداری، حریم و حرمت، سلامت و تربیت و تعالی(آثار و نتایج با 29 مفهوم پایه)» طبقه بندی و شناسایی شدند. این مضامین زمینه ساز تعالی خانواده اسلامی از یک سو و بازآموزی و تقویت آموزه های نماز در خانواده از سوی دیگر و در نتیجه کمک به تحقق خانواده متعالی اسلامی در سطح گسترده خواهند شد.
نقش شیوه های فرزندپروری مادران ، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی در تربیت دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن (زن و فرهنگ) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
105 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شیوه های فرزندپروری مادران، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی در تربیت دختران بود.جامعه پژوهش کلیه متون روان شناسی شیوه های فرزندپروری، سرمایه فرهنگی و مهارت های-اجتماعی در تربیت دختران بود. نمونه پژوهش مطالب شیوه های فرزندپروری مادران ، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است.گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای وفیش برداری انجام شد سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ازبین شیوه های فرزندپروری مادران، شیوه مقتدرانه بهترین روش برای تربیت کودکان به ویژه دختران است؛ تربیت فرزندان در این شیوه محدود کننده نیست و فضا برای استقلال آن ها وجود دارد؛کودکانی که در این شیوه تربیت می شوند افراد سالم تری هستند و بهتر ارتباط برقرار می کنند. هم چنین کودکان سرمایه فرهنگی را از طریق والدین دریافت می کنند؛ سرمایه فرهنگی به سه شکل تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی مطرح می شود؛ کودکان و مخصوصا دختران که بیشترین وقت خود را با مادران می گذرانند، از طریق فرایند همانندسازی از رفتار و منش های نشأت گرفته از غنای فرهنگی آنان الگوبرداری می کنند و این عاملی برای رشد اجتماعی دختران می شود. سرمایه فرهنگی از اهمیت بسیاری در عقاید رایج تعلیم و تربیت مدرن برخوردار است. والدین پلی میان اندوخته های فرهنگی و عقاید موجود در زندگی روزمره و یادگیری در کودکان هستند؛ مادران به دلیل اثرات شایانی که در آموزش و کسب مهارت های اجتماعی کودکان ایفا می کنند بر بالندگی اجتماعی فرزندان در آینده، اهرم مهمی تلقی می شوند.
نیازسنجی مادران شاغل بر اساس تجربه زیسته مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در جامعه امروزی اشتغال زنان ونوع مشارکت اجتماعی آنها تحولاتی را درنقش های کلیشه ای سنتی ایجاد کرده است و لازم است نیازهای زنان شاغل به عنوان مادر بررسی شود.روش: جهت بررسی مناسب تجربه زیسته زنان، مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شده است. نوع نمونه گیری، هدفمند بوده تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داشت. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است که با 6 مصاحبه اشباع داده ها بدست آمد. اما محققین جهت حصول اطمینان، مصاحبه ها را تا شماره 10 ادامه دادند. مشارکت کنندگان شامل 10 زن مدیر در سطوح عالی مدیریتی در ارگان های دولتی بودند که فرزندانی زیر سن 18 سال داشتند.یافته ها: برای سنجش روایی و پایایی داده های کیفی، از درگیری پیوسته، مشاهده مداوم، ذهنیت پیش رونده و ازکمیته ی راهنما برای ارزی ابی و اج رای برنام ه ی مص احبه استفاده شده است. روش تحلیل مضمون براساس مدل براون وکلارک(2006) انجام گرفت. در مرحله تحلیل، 4 مضمون اصلی و 9 مقوله فرعی بدست آمد. مضامین اصلی شامل «نیازهای فردی»، «نیازهای ساختاری»، «نیازهای درون گروهی»، «بازنگری درقوانین» می شود. مقولات فرعی نیز شامل «توانمندی آموزشی»، « دریافت مشاوره»، «خدمات شهری»، «خدمات بهداشت»، « خدمات سازمانی»، «تغییرنگرش های اعضای جامعه»، «تغییر نگرش در خانواده»، «اصلاح در اجرای قوانین» و «ضمانت اجرای قوانین» است. نتایج: طبق نتایج بدست آمده نیازهای مادران شاغل باید علاوه بر سطح فردی در سطح ساختاری نیز در نظر گرفته شود. همچنین نیازها باید در بین گروه های عضویتی مادران ملاحظه شود و از سوی دیگر در حقوق مربوط به اشتغال زنان بازنگری صورت گرفته و قوانینی مناسب تر طراحی شوند.
بازیابی نظام سایزبندی لباس بانوان ایرانی بر اساس مطالعات آنتروپومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
567 - 594
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگی هنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمی تواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. بنابراین جمع آوری داده های ابعادی متناسب با آناتومی افراد جامعه و طراحی الگو برای اندام آنان می تواند به بهره وری بیشتر از پوشاک بومی کمک کند. با وجود اختلاف در ابعاد بدنی ایرانیان با دیگر کشورها، همچنان از داده های ابعادی آنان در ترسیم الگو استفاده می شود. هدف این پژوهش بررسی مغایرت های انداز ه ای موجود در شیوه های متداول سایزبندی لباس و ارائه راهکار است. پرسش آن است که جمع آوری اطلاعات آنتروپومتری افراد تا چه اندازه می تواند به بهبود شیوه سایزبندی پوشاک کمک کند؟ این تحقیق کاربردی است و به روش بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های اندازه گیری شده حاصل از پژوهش میدانی انجام شده اس ت، از این رو ماهیتی کمی -کیفی دارد. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی، ابعاد بدنی 1290 نفر از بانوان 20 تا 44 ساله اندازه گیری و سایز آن ها از 32 تا 58 دسته بندی شد. با بهره گیری از نرم افزار SPSS به تحلیل داده ها پرداخته شد. در نهایت اندازه های دسته بندی شده بانوان با اندازه های سیستم مولر مقایسه گردید. باتوجه به یافته ها، در بسیاری از پارامترها تفاوت چشمگیری میان ابعاد اندامی ایرانیان و اندازه های ذکرشده در سیستم مولر وجود داشت، در نتیجه مجموعه ای از اعداد جدید براساس اطلاعات آنتروپومتری بانوان ایرانی در نظام سایزبندی جایگزین گردید.
رابطه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 100 نفر که برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی بهره گرفته شده است. داده های گردآوری شده در دو سطح مورد تجزیه وتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از ضرایب همبستگی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بین سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود داشت. سلامت معنوی در بین زنان متأهلی که کیفیت زناشویی خوبی دارند بالاتر بود.
نقد فرهنگی و چالش های تعارض هویتی زنان در جدال با کلیشه های جنسیتی مطالعه موردپژوهانه: داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
کلیشه های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقه بندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو می کوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان برمبنای مهم ترین مبانی نقد فرهنگی در حوزه جنسیت و به چالش کشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنج های زنان در خانواده به عنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آن ها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهم ترین حوزه مورد انتقاد السمان، حیطه فرهنگ عامه جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیب شناسی کلیشه های جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان به عنوان قشر فرادست جامعه مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابری های جنسیتی، آسیب های نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهم ترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعه عربی در داستان های خود برجسته ساخته است.
کلیشه های جنسیتی در گلستان و بوستان سعدی «براساس الگوی ترکیبی ماکیونس (2001) و تایلور (2003)»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
141 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کشف و فهم گفتمان های مسلط بر جامعه، دوره تاریخی یا گروهی خاص، بررسی و واکاوی کلیشه های جنسیتی است. کلیشه های جنسیتی تصاویری یکنواخت و قالبی درباره رفتارهای خاص زنان و مردان است که بدون بررسی و آزمون، ارائه و پذیرفته می شوند. ماکیونس (2001) و تایلور (2003) در این راستا الگویی ارائه داده اند که شامل هفت گویه اصلی و بنیادی راجع به کلیشه های جنسیتی است. ازآنجاکه سعدی یکی از ادیبان و اندیشمندان در حوزه های فرهنگی و اجتماعی قرن هفتم است،بررسی آثار او از منظر بازنمایی کلیشه های جنسیتی، دربستر ادبی، تاریخی و اجتماعی اهمیت دارد. بدین منظور در این پژوهش با توجه به الگوی مذکور، دو اثر مهم سعدی، گلستان و بوستان، مورد بررسی و تحلیل قرارمی گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد شش گویه از هفت گویه این الگو در گلستان و بوستان در قالب عبارات و حکایات مختلف بازنمایی شده اند و سعدی و جامعه او به این گویه ها نگرش مثبت دارند. زنان از این منظر ترسو، ضعیف، منفعل، مشارکتی، مطیع، وابسته، عاطفی، زیبا، ظریف، کم هوش و کم استعداد هستند. در مقابل مردان شجاع، قدرتمند، فعال، رقابتی، مستقل، زمخت، بی احساس، عقلانی، باهوش و زیرک هستند. نکته قابل توجه این است که این الگو برای قرن های متمادی در گفتمان جامعه ایرانی بازتولید شده است.
فراتحلیل عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش به جراحی زیبایی در ایران افزایش پیدا کرده است. پژوهش هایِ فراوانی در حوزه روانشناختی- اجتماعی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی در بین گروه های مختلف و با روش های متفاوت انجام شده است. هدف پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایجِ مطالعات صورت گرفته پیرامون عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله «علمی-پژوهشی» و «علمی-ترویجی» که در بینِ سالهای (1380- 1399 شمسی) در این زمینه در ایران منتشر شده بودند، انتخاب و تحلیل شدند. این مقاله ها شرایط و معیارهای مطالعه فراتحلیل را دربرداشتند. اندازه اثرها نشان دادند که «طرح واره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) داشته است. به طوری که، میانگین اندازه اثر آن مثبت و زیاد است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکم بینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. یافته ها نشاندهنده آسیب های روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیبایی است که منتج از فضای فرهنگی جامعه می باشد.
تحلیل فرایند قانون گذاری در حوزه فعالیت های خانه داری زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از جمله کارهای پژوهشی راهبردی با برد کلان است و پژوهشگران با یک سوال اصلی و سه سوال فرعی، به بررسی سیاست گذاری ها و قوانین موجود می پردازند. چهارچوب مفهومی مورد استفاده، فرانظری است. روش به کار گرفته شده برای بررسی و تحلیل قوانین موجود، تحلیل محتوای کیفی است که سیاست گذاری ها و قوانین کنونی را در سه سطح کلان، میانی و خرد، بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است توجه به زنان و بالطبع فعالیت های خانه داری زنان، مد نظر سیاست گذاران کشور قرار گرفته است؛ اما زمانی که به لایه های پایین تر در سطح قانون گذاری، عملیاتی کردن و پیاده سازی قوانین مراجعه می شود، از میزان قانون گذاری در چهارچوب خانواده محوری و اجرایی ساختن قوانین برای کلیه زنان خانه دار کاسته شده و در حد پیاده سازی برخی برنامه های حمایتی باقی می ماند. لذا پیشنهاد می شود قوانینی که به صورت راهبردی هستند، به سطوح میانی و خرد و قابل اجرا تبدیل شوند. همچنین محوریت خانواده در قانون گذاری، که از لوازم ثبات و استحکام نظام است و قوانین مقطعی و پراکنده نمی توانند راهکارهای مناسب باشند. از طرف دیگر، مد نظر قرار ندادن ضمانت اجرای قوانین، موجب شده است که قوانین به صورت جزیره ای تدوین شوند و به زوایای مختلف آن توجه نشود. بر این اساس، ضرورت دارد در قانون گذاری در حوزه کار خانگی زنان، تفکیک مناسبی صورت گیرد و به طور دقیق مشخص شود که قوانین، مربوط به کدام قشر از زنان هستند.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر فرآیندهای خانواده ایرانی و بهزیستی روانی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
21 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر فرایند خانواده ایرانی و بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار شهر خرمشهر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهر خرمشهر در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان سرپرست خانوار بود که به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نقر) جایگزین شدند. طرح پژوهش آزمایشی ازنوع پیش آزمون_ پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ریف (1989) و مقیاس خودگزارشی فرایندهای خانوادگی برای خانواده های ایرانی سامانی(1387) بود. مداخله برنامه آموزش مثبت اندیشی در طول 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه آموزشی، پس آزمون برای دو گروه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و یک متغیری، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین های فرآیند خانواده دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (90/11F= و 05/0>P). هم چنین بین میانگین های بهزیستی روانی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (85/13F= و 05/0>P). بنابر این می توان نتیجه گرفت که آموزش مثبت اندیشی بر فرآیند خانواده و بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار اثربخش است و می توان برای ارتقاء فرایند خانواده ایرانی ، بهزیستی روانی و در پی آن توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده و جامعه بهره جست.
خوانش ترامتنی قالیچه زن نشسته محفوظ در گالری احد زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
493 - 515
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار تصاویر زنان بیشتر در قالب زنان اسطوره ای یا غربی در قالی های تصویری بافته شده است. از جمله قالیچه های این دوره که تحت تأثیر هر دو گفتمان قرار گرفته، قالیچه زن نشسته محفوظ در گالری احدزاده است. این قالیچه از نظر شکل ظاهری شباهت بسیار به قالیچه ملکه ارمنستان دارد و همچنین تحت تأثیر قالیچه دنیا بر پشت گاوماهی نیز است. با توجه به آنکه این قالیچه برگرفته از یک قالیچه با مضمون اسطوره ای و یک قالیچه از زن غربی است، لذا آنچه در این پژوهش به آن پرداخته می شود، ارتباط میان متن ها با یکدیگر است. هدف از این پژوهش، بررسی و مطالعه چگونگی ارتباط قالیچه ملکه انگلستان و قالیچه دنیا، با قالی محفوظ در گالری احدزاده است و به این پرسش پاسخ می دهد: ارتباط این قالیچه ها که بیانگر دیدگاه غربی و اسطوره ای است با قالیچه احدزاده چگونه قابل تبیین است؟ چه دگرگونی هایی در فرایند شکل گیری این ارتباط رخ داده است؟ پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تطبیقی و بر اساس دیدگاه بیش متنیت ژنت شکل گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد هر دو شاخه تقلیدی و تغییری میان متن های موجود واقع شده است. رابطه متن اول و سوم از نوع بیش متنی و رابطه متن دوم و سوم از نوع بینامتنی است. همچنین رابطه متن اول و سوم از گونه تراگونگی است، تغییر هم در سبک و هم در مضمون رخ داده و متن جدید تنها به یک گفتمان نمی پردازد بلکه گفتگومندی میان دو گفتمان غرب گرایی و باستان گرایی را بیان می-کند و قالیچه هویت جدید یافته است.
«استراتژی باند الاستیک»: تجربۀ زیسته زنان از مقابله با خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی بسترهای خشونت خانگی در تجربه زنان استان خوزستان انجام شد. از میان روش های تحقیق کیفی برای بررسی تجربه خشونت روش پدیدارشناسی تفسیری بکار گرفته شده است. 18 شرکت کننده به وسیله نمونه گیری هدفمند و با استراتژی نمونه گیری معیار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها در زمینه بسترهای خشونت شامل 230 مفهوم اولیه و 13 مضمون محوری بود. مضامین اصلی «حمایت اجتماعی ضعیف، دینامیک قدرت به عنوان سازنده روابط عاشقانه، تخصیص اعتبارات حساب نشده به مردان، غیرت و شرف مردانگی، استفاده از راهبردهای ناکارآمد، زنانگی سنتی برساخت فرهنگی-اجتماعی، هویت بخشی به رفتارخشونت زای مردانه، احساس استیصال و درماندگی، تاب آوری و راهبرد سازگارانه، عدم وجود قوانین سخت گیرانه، فقر زنانه و عدم توازن قدرت» بود که در نهایت می توان این مضامین را به سه بستر «ساختاری، خرد و تعاملی» نسبت داد. نتایج این مطالعه نشان داد خشونت به دو دلیل بی عدالتی هرمنوتیکی و کمبود منابع تفسیر جمعی رخ می دهد و تحت تأثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداش ها و تنبیه هایی ایجاد می گردد که شخص در جریان کنش هایش دریافت می کند. در نهایت این تنش قوی منجر به استراتژی باند الاستیک[1] خواهد شد که حاکی از یک فرآیند طولانی مدت حرکت بین مخالفت فعالانه با خشونت و تسلیم شدن و ماندن در موقعیت برای مدتی طولانی تر، قبل از این که رابطه را ترک نماید، است. [1]. Elastic Band Strategy
چارچوب های تصمیم گیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیون های مجلس (مورد مطالعاتی: زنان نماینده مجلس)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی زنان در عرصه های کلان تصمیم گیری های سیاسی و مدیریتی از مؤلفه های اساسی توسعه پایدار است؛ مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چارچوب های تصمیم گیری نخبگان سیاسی زن در حوزه کمیسیون های مجلس چیست؟ در این پژوهش نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان نماینده در ده دوره مجلس شورای اسلامی است. روش پژوهش بر اساس تکنیک تحلیل محتوای کیفی و کمی، تکنیک مصاحبه نیمه-ساخت یافته در مرحله جمع آوری داده ها و متن مصاحبه است. برای تحلیل داده ها از برنامه Excel و نرم افزار ویزیو، در چارچوب نمودارها و مدل-های مختلف استفاده شده است. یافته های پژوهش در رابطه با مقولات مختلفی چون: چارچوب تصمیم گیری نشان داد که بیش ترین فراوانی تصمیم-گیری در حوزه کمیسیون ها بر اساس علاقه و تخصص است؛ در مقوله چارچوب ترجیحات کمیسیونی بیشترین فراوانی کمیسیون فرهنگی است که ناشی از سابقه فرهنگی، تخصص و علاقه نخبگان سیاسی زن در این حوزه است؛ فراوانی موافقان و مخالفان تشکیل کمیسیون زنان تقریباً به هم نزدیک است؛ هرچند به طور نسبی تعداد موافقان تشکیل کمیسیون زنان بیشتر است، اکثر موافقان از جناح اصولگرا هستند. در رابطه با مقوله چارچوب علی موافقت با تشکیل کمیسیون زنان، بیش ترین فراوانی، عدم کفایت فراکسیون و سپس بحث ضرورت تشکیل و کارکرد مؤثر فراکسیون زنان درگذشته است؛ بیش ترین فراوانی در رابطه با چارچوب علی مخالفت با این کمیسیون، عدم ضرورت و سپس کفایت فراکسیون و کمیسیون برای بررسی مسائل زنان ذکرشده است. پژوهشگر در مجموع 3 مقوله اصلی، 6 مقوله فرعی اول و 60 مقوله فرعی دوم؛ تعداد 221 عبارت معنایی شناسایی شده و به شکل نمودار ترسیم و تحلیل شده است.
پیامبر اکرم (ص) و فراگرد ارتباطی زن در خانواده عصر نبوی (برپایه روایات برگزیده از بحارالانوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
119 - 148
حوزههای تخصصی:
ترسیم الگویی صحیح از رفتار زن در دایره ارتباطات خانوادگی می تواند گامی به سوی سلامت و تعالی جامعه باشد. ازاین رو، راهبری و روشنگری زنان در اندیشه، تفکر و عملکرد، در مطالعات و برنامه های رهبران و سیاستگذاران علوم اجتماعی جایگاهی ویژه دارد. بررسی ابعاد شخصیتی زن ازجمله کنش های کلامی و غیرکلامی و فراگردهای ارتباطی وی در جایگاه مادری، همسری و دختری همواره مورد توجه معصومین(ع) و به ویژه رسول اکرم(ص) بوده است. پژوهش حاضر باهدف ارائه تبیینی از تعاملات ارتباطی زن در خانواده متعادل از منظر رسول اکرم(ص) انجام شد. ازاین رو، کلیه منابع مکتوب مربوطه مورد بررسی قرار گرفت و عناصری که از سوی پیامبراکرم(ص) برای زن به مثابه منبع پیام خانواده توصیه و یا در رفتارهای ایشان گزارش شده است، با مدل ارتباطی آندروش و پوستروم کدگذاری و تحلیل شد. بدین منظور 10 روایت نخست از بخش روایات نقل شده از پیامبر اکرم(ص) درباره تعامل ارتباطی زنان در خانواده از کتاب بحارالانوار استخراج و پس از کدگذاری مؤلفه های ارتباطی آنها، در قالب نظریه بومی شده آندروش و پوستروم مقوله بندی و واکاوی شد. نتایج نشان داد که پیامبر اکرم(ص) با واکنش های اصلاحی، ترمیمی، ایجابی و سلبی خود نسبت به عملکرد و رفتار زنان عصر خویش که برگرفته از رویکردهای مادی و غیردینی جامعه عرب بود، آنها را به سوی بینش الهی و فرا مادی و توجه به ملاک های اسلامی فرا می خواند.
Perceived Lived Experience of Women in Response to Their Husband's Infidelity: A Phenomenological Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Infidelity is an important matter in marital relationships and it has undesired and deleterious outcomes for the family. This study aimed to investigate the lived experience of women in response to their husband’s infidelity. This study employed a qualitative descriptive-phenomenological method to examine women’s responses to their husband’s infidelity in marital life. Nine female participants were recruited using purposive sampling. The data were collected using semi-structured interviews and the data collection process continued until theoretical saturation. The data analysis showed 13 contributing themes related to women’s lived experience in response to the husband’s infidelity: (1) self-harm, (2) deciding to end the relationship, (3) threatening the husband to engage in mutual infidelity, (4) the disruption of normal life, (5) loss of belief in being unique, (6) feeling inferior and humiliated, (7) skepticism about religious beliefs and justice in the world, (8) losing self-confidence, (9) losing contact with the outside world, (10) self-blame, (11) distrust in the world, (12) losing the meaning of life, and (13) aggression and quarreling. The results showed that the women who experienced the infidelity of their spouse showed different reactions based on internal experiences and external reactions. Therefore, considering the effect of marital infidelity on personal and interpersonal relationships, it is necessary to know and understand these reactions.
تجربه زیسته مادران ایرانی از همیاری در شرایط همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف تجربه مادران از همیاری در شرایط همه گیری کووید-19 می باشد.جامعه آماری شامل تمامی مادران ایرانی بود. نمونه پژوهش مادران ساکن شهر اهواز بودند که از بین آن ها 16 مشارکت کننده به روش هدفمند انتخاب شدند.روش این مطالعه کیفی و با استفاده از طرح پدیدارشناسانه انجام پذیرفت. داده ها به روش مصاحبه های عمیق همراه با سوالات بازپاسخ جمع آوری و با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت پس از تحلیل داده ها و طبقه بندی کدهای اولیه، 3 مضمون اصلی و 9 مضمون فرعی به دست آمد. مضمون اصلی اول هماهنگی زوجی شامل (تسهیل گری در امور خانه، حمایت عاطفی از یکدیگر، مراقبت در زمان بیماری و حمایت های مالی و شغلی)، مضمون اصلی دوم همراهی خویشاوندی شامل (حمایت های دو سویه با خانواده مبدا و تقویت روابط خانوادگی) و مضمون اصلی سوم همدلی اجتماعی شامل (برآوردن نیازهای مادی، برآوردن نیازهای عاطفی و تجربه شعف همیاری) استخراج گردید. نتایج نشان داد در شرایط همه گیری روحیه همیاری در بین زنان چه در کانون خانواده و چه در سطح وسیع تر در جامعه وجود داشت. هم چنین همایند شدن بیماری همه گیر به عنوان یک رویداد تنش زا با پدیده مثبتی هم چون همیاری، صحنه هایی از رد و بدل شدن تجارب ناب انسان دوستانه را نمایان ساخت. در واقع همیاری از تجارب ناب انسانی است که جایگاه آن در تاریخ مردم ایران زمین از گذشته های دور مشخص بوده و در حال حاضر جزئی از میراث اجتماعی و فرهنگی این سرزمین را تشکیل می دهد.
بررسی کیفی هویت زنان شهر بندر عباس بر مبنای مصرف و فرهنگ بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی هویت زنان شهر بندر عباس بر مبنای مصرف و فرهنگ بومی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان بومی شهر بندر عباس می باشد. نمونه پژوهش 18 نفر از زنان بومی بود که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و با روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به اشباع نظری به دست آمد. روش پژوهش کیفی بوده و داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک و کدگذاری سه مرحله ای انجام گرفت. یافته ها نشان داد: به لحاظ جامعه شناختی چون شهروندان عضو گروه های اجتماعی گوناگونی هستند، افراد در شهرهای چندفرهنگی، موقعیت پیچیده تری را به لحاظ شکل گیری و فهم خود از هویت شان تجربه می کنند. مصرف، شیوه ی جدیدی از زندگی است که بر هویت اثرگذار است که منجر به تقویت آن می شود. بنابراین برساخت هویت بومی از خلال مصرف عناصر فرهنگ بومی در بین زنان شهر بندرعباس صورت می گیرد. «مصرف فضا»، «مصرف مناسبتی و غیرمناسبتی غذا برای کسب هویت»، «مصرف جمعی و آیینی عناصر بومی»، «مصرف فردی برای کسب هویت جمعی»، و «هویت بخش بودن مصرف زبان» منجر به برساخت مقوله هسته ی «مصرف هویت به مثابه سبک زندگی» شده است که نشان می دهد هویت بومی در شهر بندرعباس بر پایه مصرف در نزد زنان بومی تداوم یافته و مصرف بیشتر منجر به تقویت این هویت شده است. ویژگی فرهنگ بندرعباس این بود که مجموعه ای از عناصر در آن مصرف می شود و مجموعه منسجمی از عناصر فراهم می آید که بر ماهیت خاص کنش های زنان جامعه اثرگذار بوده و خاستگاه مهم هویت بخشی برای زنان و جامعه بومی شده است.