فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۹
127 - 145
حوزههای تخصصی:
گسترش شتابان دانشگاه ها در سال های اخیر به اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی دامن زده، به گونه ای که جامعه با پدیده ای به نام فارغ التحصیلان بیکار مواجه شده است. ساختار های موجود دانشگاه ها نیز در حال حاضر با هدف آموزش تخصصی شکل گرفته است و کمتر آموزش کار آفرینی را مد نظر قرار داده است. هر چند در حال حاضر آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها، تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است با این حال تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. هدف مقاله حاضر بررسی آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها است. از این رو به بررسی شیوه های آموزشی کار آفرینی در دانشگاه ها پرداخته شده و با استفاده از تجارب کشورهای موفق در آموزش کار آفرینی در سطح دانشگاه، مدلی را برای آموزش کار آفرینی ارائه می دهد. روش کار اسنادی است و برای گرد آوری اطلاعات از اسناد و مدارک داخلی و خارجی، پایگاه های اطلاع رسانی معتبر، کتاب ها و مقالات معتبر استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کار آفرینی، مهارتی قابل آموزش بوده و شیوه های مختلفی برای آموزش آن وجود دارد. از جمله آنها آموزش کار آفرینی به صورت ارائه واحد های درسی، ارائه دوره های کار آفرینی به صورت رسمی در قالب دوره های کارشناسی ارشد و دکترا و ادغام مهارت های کار آفرینی با سایر دروس می باشد.
دولت و سازمان های مردم نهاد محیط زیستی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش های متعددی که طی سه دههٔ گذشته در مورد سازمان های مردم نهاد محیط زیستی در ایران انجام شده، بین مردم و این سازمان ها شکافی قابل توجه وجود داشته است. این سازمان ها هم در اطلاع رسانی به مردم و هم در زمینهٔ فعالیت های محیط زیستی و افزایش دانش، بینش و مهارت مردم دچار ضعف بوده اند. هر چند که دلایل گوناگونی را برای این امر می توان در نظر گرفت؛ اما دولت به عنوان عام ترین نهاد کشور که گاه از آن با عنوان نهاد نهادها یاد می شود نقش بی بدیلی در کارایی یا عدم کارایی این سازمان ها بازی می کند. نحوهٔ نگاه دولت به سازمان های مردم نهاد محیط زیستی و شیوهٔ سیاست گذاری در مورد آن ها به ویژه در بُعد قانون گذاری می تواند سبب شکوفایی این سازمان ها و افزایش بهره وری آنها گردد و یا در مسیری متضاد پیش رود. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و با رجوع به قوانین و مقررات مرتبط با سازمان های مردم نهاد و نیز با به کارگیری برخی از اسناد برنامه ای و گردآوری داده ها از طریق روش کتابخانه ای به دنبال بررسی نحوهٔ مواجههٔ دولت با این سازمان ها و نتایج آن است. یافته ها نشان می دهد که دولت ایران به دلیل میل به تمرکزگرایی در قوانین و آیین نامه های صادره، ضمن محدود کردن حیطه فعالیت و اقدام سازمان های مردم نهاد، امکان دخالت دولت در امور آنها و سلب استقلالشان را فراهم آورد. نتیجهٔ دخالت دولت در امور این سازمان ها چیزی نبود جز ضعف روز افزون سازمان های مردم نهاد، پایین آمدن کارایی شان و بی انگیزگی آنها از یکسو و ناتوانی آنها در برقرار ارتباط مؤثر با مردم و ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست از سویی دیگر.
ظرفیت شناسی مطالعات میان رشته ای علوم قرآن و حدیث (مطالعه موردی تحلیل محتوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تکنیک روش تحلیل محتوا از جمله مطالعات میان رشته ای علوم قرآن و حدیث در دوره اخیر است که از حوزه علوم اجتماعی به عرصه مطالعات قرآنی- حدیثی راه یافته و با هدف ارائه چارچوب منسجم و مدل منطقی در مطالعات با شیوه تحلیلی- ساختاری، متون دینی را پردازش می کند. این مقاله در سه بخش اصلی به معرفی، مبانی و کارکردهای روش تحلیل محتوا در مطالعات متون دینی به عنوان یکی از ظرفیتهای مطالعات میان رشته ای علوم قرآن و حدیث پرداخته است. روش: این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، ظرفیتها و کارکردهای روش تحلیل محتوا را در مطالعات علوم قران و حدیث بررسی کرده است. یافته ها و نتیجه گیری: مهم ترین یافته های این مطالعه از رهگذر استخراج مبانی مطالعات میان رشته ای تحلیل محتوا این است که روش تحلیل محتوا از دو مبنای خاص روش شناختی و معرفت شناختی برخوردار است. کثرت گرایی و ترکیب همگرایانه از مهم ترین مبانی روش شناختی روش تحلیل محتواست. همچنین پرهیز از یکسونگری در قبال پدیده ها و متون، از جمله مبانی معرفت شناختی مطالعات میان رشته ای تحلیل محتواست. کاربست این روش در متون دینی دارای کارکردهای متنوّعی از جمله تنقیح مطالب، پایایی، تقلیل گرایی، نگرش چند سطحی، لایه شناسی متون، مقایسه متون مشترک و از همه مهم تر، تخریج مدل منطقی است که از طریق این کارکردها می توان مطالعات میان رشته ای در علوم قرآن و حدیث را توسعه و تعمیم بخشید.
تبیین مبانی انسان شناختی در قرآن کریم و کاربست آن در تحول علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، تدوین راهکارهای تحول علوم انسانی از طریق مطالعه هدفمند روی مضامین اصلی انسان شناسی قرآنی بود. روش: این تحقیق از نوع کیفی است و به روش تحلیل محتوای مضمونی و همچنین تحلیل عقلانی و استنتاجی انجام شده است. یافته ها: در پاسخ به پرسش تحقیق؛ یعنی ویژگی ها و مضامین اصلی انسان در قرآن، یافته هایی شامل طبع دوگانه، میل به بی نهایت، هویت فازی، کل منسجم، شرف ذاتی، سرشت جهت دار، لوح مکتوب، رسالت آفرینشی، کنش ممتاز، خرد قدسی، اراده نافذ، آزادی معنوی و نیاز به راهنما به دست آمد و مبتنی بر آن، دلالتهای فلسفی برآمده از آن یافته ها، استنتاج شد. نتیجه گیری: در تحول علوم انسانی، استناد و تکیه به انسان شناسی قرآنی و استفاده از تجارب مفید جهانی، ضروری است. با الهام از آموزه های قرآنی می توان به ویژگی ها و ابعاد خاص و منحصر به فردی نایل شد که جز در آموزه های وحیانی یافت نمی شود. بر این اساس، دلالتهایی برای کاربست تحول قابل ارائه است که شامل دلالتهای فلسفی و مطالعاتی است.
کتابِ المرشد فی طب العینِ محمّد بن قسّومِ غافقی و منابعِ بخش چشم پزشکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
کتاب المرشد فی طب العین اثر محمّد بن قسّوم غافقی و به زبان عربی است که در سده ششم قمری و در شش مقاله نگاشته شده است. غافقی در ابتدای این کتاب، آثار چشم پزشکی پیشین را نقد کرده و هدف خود را از نگارش آن، تهیه کتابی جامع دانسته که هر آنچه در چشم پزشکی از علم و عمل مورد نیاز است، در بر داشته باشد. او در المرشد علاوه بر مباحث چشم پزشکی به مواردی چون اخلاق پزشکی، وصایای بقراط و شرافت صناعت طب پرداخته است. غافقی در این کتاب به تجربیات خود در چشم پزشکی در مالقه و قرطبه اشاره کرده است. او از منابع متعددی گاه با ذکر ماخذ و گاه بدون یاد کردن از آن ها بهره برده است. از این میان می توان به المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال اشاره کرد. بررسی منابع این اثر به طور کامل صورت نگرفته است. هدف این پژوهش دستیابی به برخی منابع موجود در این کتاب در مبحث چشم پزشکی است. برای این منظور سه اثر مهم چشم پزشکی دوره اسلامی شامل کتاب العشر مقالات فی العین منسوب به حنین بن اسحاق، المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تطابق بخش هایی از این اثر با المنتخب و به ویژه تذکره الکحّالین است که غافقی بدون ذکر مأخذ از آنها بهره برده است.
سنجش انطباقی با رایانه
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
63 - 85
حوزههای تخصصی:
منطبق کردن دشواری سئوال با سطح ویژگی آزمودنی، کارآترین روش اندازه گیری یک ویژگی است. برای این منظور به آزمودنی ها، سئوال هایی ارائه می شود که اطلاعات دقیقی در باره میزان و سطح ویژگی آنها، بدست آید. این موضوع اندیشه زیربنایی سنجش انطباقی است و از یافته ها و نتایج مدل های نظریه سئوال- پاسخ، در تحلیل سئوال های آزمون، متأثر است. سنجش انطباقی از نتایج طبیعی تفکر به شیوه بیز در برآورد و بررسی تابع آگاهی سئوال آزمون است، و دارای دلالت های ضمنی برای برای تفسیر و تهیه آزمون است. این شیوه دارای تقریب های ساده و متنوعی است. سنجش انطباقی با رایانه (سار)، یک روش پیچیده تر سنجش انطباقی است. اجرای برنامه سار تکرار فرآیندی دو مرحله ای است که در گام نخست، سئوالی به آزمودنی عرضه می شود که دشواری آن با توانایی فعلی برآورد شده برای او برابر باشد. در گام دوم، توانایی آزمودنی براساس اطلاعات حاصل از پاسخ او به سئوال مرحله اول، برآورد می شود. این گام ها تکرار می شوند تا جایی که ملاک های پایان دادن به آزمون محقق شوند. برنامه ریزی واقعی، اجرای عملی و حفاظت برنامه سار ساده نیست. چالش های عملی و پیچیدگی های برنامه سار شامل: خزانه های سئوال، حفاظت آزمون، و مسائل مربوط به آزمودنی ها.
بررسی تحلیلی نظام مند از کاربرد هوش مصنوعی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تحلیلی نظام مند از کاربرد هوش مصنوعی در آموزش عالی از سال 2016 تا 2022 بود.روش پژوهش: در این پژوهش از روش پریزما که روش فراتحلیل نظام مند مبتنی بر شواهد و مدارک است، بهره گرفته شد. بدین منظور 138 مقاله نگاشته شده در خصوص کاربرد هوش مصنوعی در نظام آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت و داده های حاصل با استفاده از کدگذاری قبلی و زمینه ای استخراج و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های این مطالعه نشان می دهند که در سال های 2021 و 2022 تعداد نشریات در رابطه با این موضوع نزدیک به 3 برابر سال های قبل افزایش یافته است و با افزایش سریع تعداد نشریات آموزشی هوش مصنوعی در آموزش عالی، رویه های تازه ای ظهور نموده اند.نتیجه گیری: پژوهش ها در شش قاره از 7 قاره جهان انجام گرفته است و این روند از ایالات متحده به چین انتقال یافته که اکنون پیشرو در تعداد نشریات در این حوزه است. همچنین نبود پژوهشگر از گروه های مختلف آموزشی، خلأهای موجود در ادبیات این حوزه و تبیین چگونگی مورد استفاده قرار گرفتن هوش مصنوعی در آموزش عالی نیز از دیگر نتایج این پژوهش است.
مروری بر روش های تدریس و نقش آنها در توسعه مهارت های فراشناختی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۸
37 - 55
حوزههای تخصصی:
مدل های آموزشی که بر مهارت های فراشناخت تأکید دارند، در رشد فرایندهای حل مسأله و خودتنظیمی تأثیر معناداری دارند. در پژوهش حاضر، تأثیر روش های تدریس (حل مسأله، بحث گروهی، پرسش و پاسخ)، بر مهارت های فراشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر، کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان است که شامل 4167 نفر بوده و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 305 نفر برآورده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی محتوایی آن با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داده است که از دید دانشجویان، نقش روش های تدریس حل مسأله، بحث گروهی و پرسش و پاسخ بر رشد مهارت های فراشناخت، بالاتر از سطح متوسط است و آموزش مهارت های فراشناخت، مستلزم مربیانی است که متعهد به یادگیری مستمر و خودتنظیمی باشند. در واقع، به منظور هدایت نمودن مهارت های فراشناخت دانشجویان، باید روش های تدریس مناسبی را به کارگرفت. در مطالعه حاضر، نویسندگان، روش های تدریس چون حل مسأله، بحث گروهی و پرسش و پاسخ را مورد بحث قرار دادند که مهارت های فراشناخت را رشد می دهند.
جایگاه تساهل و تسامح در اندیشه سیاسی آیت الله سید علی حسینی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه تساهل و تسامح(به معنای مدارا و عدم مداخله از روی قصد و آگاهی نسبت به عقاید و اندیشه های مخالف، با وجود قدرت سرکوب) با وجود پیشینه تاریخی طولانی، هنوز هم محل مناقشه و چالش و نقد و نظر در حوزه فکر و اندیشه سیاسی است. بررسی اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای حاکی از آن است که ایشان ذیل حکومت اسلامی، قائل به لزوم وجود فضیلت اخلاقی مدارا و تساهل و تسامح نسبت به مخالفان و دگراندیشان نزد حاکمان جامعه اند. هدف: محققان در این پژوهش؛ جایگاه، مبانی، اصول و حدود تساهل و تسامح را در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای بررسی کرده اند. روش: روش این پژوهش، مبتنی بر روش داده بنیاد است. یافته ها: مبانی پارادایمی مدارا در اندیشه آیت الله خامنه ای، اعم از مبنای هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی. نتیجه گیری: تساهل و تسامح در اندیشه سیاسی اسلام و به تبع آن اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای، متفاوت از آنچه در غرب مطرح است، وجود دارد و از ویژگی های اصلی حاکمان در نظامات مبتنی بر مردم سالاری دینی محسوب می شود.
ارائه چارچوبی مفهومی برای به کارگیری کلان داده ها در سیاست گذاری آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
121 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی مفهومی برای به کارگیری کلان داده ها در آموزش عالی، اجرا شد. نوع پژوهش، کاربردی و از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. بررسی مفاهیم کلان داده ها از سال 2001 آغاز شده که در بسیاری از کشورها این مفهوم نخست در حوزه تجارت مورد توجه قرار گرفته و پس از آن از سال 2011 به طور مشخص وارد حوزه آموزش عالی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند با توجه به حجم داده هایی که هر یک از بازیگران آموزش عالی در سه بخش فعالیت های نهادی، برنامه های دانشگاهی و آموزش تولید می کنند، نیاز به فهم ارتباط میان داده ها، برای برنامه ریزی و سیاست گذاری بیش از پیش احساس می شود. از مهم ترین این یافته ها می توان به تولید و ثبت داده های ساخت نیافته در آموزش عالی، نبود ساختاری یکپارچه برای مدیریت داده های ساختمند با تنوع ساختاری، اهمیت بعد اجتماعی در برابر بعد فنی آن و کاربرد چشم گیر کلان داده ها در آموزش اینترنتی اشاره کرد. درنهایت، در این مطالعه با توجه به ساختار و مدیریت نظام آموزش عالی در ایران، الگویی در سه سطح دانشگاه، استان و منطقه برای یکپارچه سازی داده های تولید شده در بخش های آموزش، پژوهش، برنامه درسی، آموزشگران و مطالب آموزشی و داده های آموزشی پیشنهاد شده است.
بررسی راهکارهای تقویت توسعه علمی در نهادهای آموزشی با تأکید بر نظریه های انسانی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
29 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر این است که برای تقویت توسعه علمی در نهادهای آموزشی چه راهکارهایی می توان ارائه داد. این امر با کند و کاو نظریه های سازمان و سبک های مدیریت و رهبری صورت گرفته است. پرداختن به بحث توسعه علمی و لزوم آن و بررسی راهکارهای تقویت آن ضروری به نظر می رسد. با توجه به ماهیت سؤال تحقیق به نظر می رسد که با روش اسنادی بهتر می توان جنبه های مختلف موضوع را کاوید.
یافته های تحقیق حاکی از آن است که به طور کلّی نظریه های انسانی سازمان از جمله تئوری Y، نظریه مدیریت مبتنی بر کرامت انسانی می توانند نهادهای آموزشی را هر چه بیشتر به سمت توسعه علمی سوق دهند. همچنین سبک های مدیریت مشارکتی و الگوهای مردم سالارانه که در آنها کارکنان نقش مستقیمی در هدف گذاری، تصمیم گیری، حل مسائل و ایجاد تغییرات سازمانی ایفا می کنند، الگوی مناسبی در سازمان های آموزشی به نظر می رسد.
جغرافیای مطالعات برنامه درسی در ایران: قلمرو روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
145 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی و بازنمایی قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی در ایران بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع کمی و از نظر هدف جزو پژوهش های کاربردی بوده و به روش تحلیل مستندات انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، نشریه های تخصصی انجمن مطالعات برنامه درسی ایران بود که به منظور برآورد حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده (121 مقاله) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی تحلیل محتوا «دامنه قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی» و روش تجزیه وتحلیل داده ها براساس شاخص های تحلیل توصیفی و تفسیری انتخاب شد. نتایج نشان داد قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی ایران، قلمرویی کوچک و محدود است. سهم کل مقاله های مرتبط با قلمرو روش شناسی از تعداد 31 روش (74/91 درصد) تنها 16روش (36/47 درصد) بود که از این بین بیشترین فراوانی با تعداد 24مقاله (83/19درصد) به پژوهش کاوش تحلیل محتوا و کمترین فراوانی با تعداد 1 مقاله (83/0) به پژوهش های پژوهش روایی، پژوهش تلفیقی، پژوهش نظریه ای و پژوهش هنجاری تعلق داشته است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، به منظور بهبود وضعیت و گسترش قلمرو روش شناسی در جغرافیای مطالعات برنامه درسی در ایران پیشنهادهایی ارائه شد.
تمایل دانشجویان به یادگیری مادام العمر و عوامل مؤثر بر آن: کاربرد نظریه شناخت اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
49 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی تمایل دانشجویان کشاورزی دانشگاه رازی به یادگیری مادام العمر و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از نظریه شناخت اجتماعی بندورا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش به صورت توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی به تعداد 1365 نفر بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب بر حسب مقطع تحصیلی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. علاوه بر تأیید روایی و پایایی پرسشنامه های استاندارد در مطالعات گذشته در پژوهش حاضر نیز پرسشنامه ها از لحاظ محتوایی و ظاهری مورد بررسی قرار گرفتند و بومی سازی آنها برای دانشجویان کشاورزی انجام شد. همچنین با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا اعتبار و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و Smart- PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند..یافته ها: میزان تمایل به یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان در سطح متوسط قرار داشت. وضعیت موجود چهار بعد نظریه شناخت اجتماعی بندورا نشان داد که سه بعد انتظار-ارزش، خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان در سطح بالا بود. اما دانشجویان از لحاظ بعد خودکنترلی در سطح متوسط قرار داشتند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که دو متغیر خودکارآمدی به عنوان عامل اول و خودتنظیمی به عنوان عامل دوم بر روی تمایل به یادگیری مادام العمر تأثیر داشت.نتیجه گیری: می توان با نهادینه نمودن یادگیری مادام العمر و پرورش دانشجویان بر اساس آن و از طرفی تقویت یادگیری مادام العمر از طریق ارتقا خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان تا حدودی بر مسئله عدم وجود مهارت و بیکاری دانش آموختگان غلبه نمود.
ارزیابی وضعیت رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۸
57 - 73
حوزههای تخصصی:
: این تحقیق با هدف بررسی وضعیت رفتارهای شهروندی سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه تبریز انجام شده است. جامعه تحقیق شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه تبریز است؛ بدین منظور 227 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه مذکور به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. تحقیق حاضر از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی است و داده های پژوهش به واسطه مقیاس «رفتارهای شهروندی سازمانی پودساکف» گردآوری گردید. برای سنجش اعتبار محتوایی پرسشنامه، از نظرات متخصصان و اساتید دانشگاهی استفاده شد و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 777/0 برآورد گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، با بهره گیری از فنون آمار توصیفی و استنباطی، حاکی از آن است که اعضای هیأت علمی در برخورداری از ویژگی های رفتارهای شهروندی سازمانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. همچنین در مقایسه وضعیت رفتار شهروندی اعضای هیأت علمی براساس جنسیت، رتبه علمی و رشته، تفاوت معناداری میان گروه های مختلف مشاهده نشد.
اصلاح ساختاری رفتار ریاکارانه با تمرکز بر کنشگران مرزی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدت هاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانسته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی و میان رشته ای با استفاده از داده های جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی، روابط بین الملل و ... بوده است. کدگذاری داده ها تا اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل موضوعی ادامه یافت. مقوله های اصلی در بخش علت رفتار ریاکارانه تحت تسلط فرا نظریه ساختار-عمل گیدنز شناسایی می شوند. این نظریه هنجار اجتماعی را نتیجه کنش عاملیتی-ساختاری می داند. به این ترتیب در بخش عاملیت، ساده انگاری بیش ازحد رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و جبر تاریخی و برای مقوله ساختار، انحصار (سازمانی) دولتی، استبداد، استفاده ابزاری از دین و خودکامگی برخی مدیران، قرار دادن سنت در برابر مدرنیته و احساس ناامیدی اجتماعی در برابر بی عدالتی های موجود برای مقوله ساختار پدید آمد. بر اساس الزامات و محدودیت های آموزش وپرورش، ضمن رعایت نظریه کاملاً ایرانی کنشگران مرزی مقصود فراستخواه، مقوله های اجرای اصل شایسته سالاری و تخصیص منابع شایسته ، قرار دادن دروس فلسفه اخلاق و حقوق بشر در سرفصل ها، ایجاد فضا برای روانشناسان، تلاش برای احیای سرمایه اجتماعی، استفاده از هر فرصتی برای ایجاد بستری برای مدرنیته، اجرای مدیریت دانش و اجماع در انجام کنش های مدنی کارآمد نیز به عنوان راهکار پیشنهاد شد.
ارائه الگوی هوشمندسازی سازمانی باتأکیدبر مؤلفه های حکمرانی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
133 - 166
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوشمند سازی سازمانی می تواند با ارائه خدمات به موقع بااستفاده از فناوری، نقشی مؤثر را در حکمرانی خوب سازمانی ایفا کند؛ هرچندکه این امر نیازمند شناخت ابعاد حکمرانی داخلی و بیرونی سازمان و ارائه راهبرد های لازم است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مناسب هوشمندسازی سازمانی در شهرداری ها براساس مؤلفه های حکمرانی خوب نگاشته شده است.روش: پژوهش کاربردی حاضر دارای ماهیتی توصیفی تحلیلی و ازمنظر روش گردآوری داده ها در زمره پژوهش ها آمیخته (کیفی و کمی) و سطح تحلیل فردی است. مشارکت کنندگان شامل خبرگان آشنا به مباحث هوشمندسازی سازمانی و حکمرانی خوب هستند و شامل مدیران و معاونان معاونت های هشتگانه شهرداری تهران (معاونت مالی و اقتصاد شهری، فنی و عمرانی، خدمات شهری و محیط زیست، هماهنگی و امور مناطق، حمل ونقل و ترافیک، شهرسازی و معماری، برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی و امور شورا و معاونت امور اجتماعی و فرهنگی). حجم نمونه به تعداد 116 نفر مطابق فرمول کلاین انتخاب و موردمطالعه قرار گرفت. ابزار پژوهش حاضر، پرسش نامه محقق ساخته است و مصاحبه نیز تا حد اشباع نظری پیش رفت.یافته ها: شبکه مضامین هوشمندسازی سازمانی باتأکیدبر مؤلفه های حکمرانی خوب شامل کارایی هوشمند، مشارکت هوشمند، شفافیت مبتنی بر فناوری ارتباطات، حاکمیت قانون، پاسخ گویی هوشمند و عدالت محوری هوشمند ترسیم گردید. سپس الگوی هوشمندسازی سازمانی در شهرداری ها براساس مؤلفه های حکمرانی خوب، بااستفاده از الگویابی معادلات ساختاری با سطح مقبولیت 85.5% مورد تأیید قرار گرفت.نتایج: نتایج حکایت از آن دارد که هوشمندسازی سازمانی بااستفاده از تفکر آینده نگری مدیران شهرداری تهران، اولویت راهبردی دارد و اتخاذ این راهبرد و اجرای آن می تواند سرعت پاسخ گویی و ابعاد حکمرانی خوب در شهرداری را تسهیل کند اما لازم است که در یک رویکرد همه جانبه و سیستمی، تمامی برنامه های اجرایی شهرداری تهران برای تحقق هوشمندسازی سازمانی باتوجه به ابعاد حکمرانی خوب موردتوجه عملی قرارگیرد.
تبیین الگوی مفهومی تربیت معنوی مبتنی بر صحیفه سجادیه در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۹)
1188 - 1167
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر به منظور تبیین الگوی مفهومی تربیت معنوی مبتنی بر صحیفه سجادیه در تعلیم و تربیت انجام شد. روش : این تحقیق از حیث هدف، کاربردی و رویکرد زیربنایی آن، پژوهش کیفی است و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مفهومی و استنتاجی استفاده شده است. محیط پژوهش شامل کتاب صحیفه سجادیه و نمونه گیری آن، به صورت هدفمند بوده است. یافته ها: شامل مبانی، اهداف، اصول و روشها در الگوی مفهومی تربیت معنوی است. در صحیفه سجادیه، انسان معنوى ابتدا باید شناخت را در خود ایجاد کند. وقتى شناخت انسان به مرحله باورمندى رسید، بعد از آن رفتار اجتماعى پدید می آید. نتیجه گیری : خداوند متعال، هدف غایی و حقیقت بی نهایت و جامع تمام ارزشهاست. مهم ترین هدف تربیت معنوی، زیست بر اساس خواست الهی است و رسیدن به کمال انسانی، یکی از غایات تربیتی محسوب می شود. از آنجا که ساختار وجودی آدمی به گونه ای است که تنها در برقراری ارتباط با خداوند به آرامش می رسد، سایر تلاشهای عقلی و علمی انسان، محکوم به نافرجامی است. رسیدن به آرامش درونى و اطمینان قلبى، از شاخصهاى پیامدى تربیت معنوى اند.
رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
101 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی رابطه میزان سواد رسانه ای با تفکر انتقادی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 500 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته سنجش سواد رسانه ای و پرسشنامه استاندارد تفکر انتقادی ریکتس، 2005) گردآوری و روایی محتوای آنها نیز تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 74/0 و 85/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که بین سواد رسانه ای و تفکر انتقادی دانشجویان رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارت بهتر هرچه میزان سواد رسانه ای افزایش پیدا کند تفکر انتقادی نیز افزایش پیدا خواهد کرد و اگر سطح مهارت سواد رسانه ای پایین تر باشد، تفکر انتقادی دانشجویان نیز در سطح پایینی خواهد بود. همچنین مشخص شد همه مؤلفه های سواد رسانه ای توانایی پیش بینی میزان تفکر انتقادی دانشجویان را دارند.
تبیین سبک های یادگیری دانشجویان در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند است. این تحقیق، از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق برابر 555 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 69 نفر تعیین گردید و برای انتساب مناسب نمونه ها، حجم نمونه 89 نفر ارتقاء یافت. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای شامل شاخص های سبک یادگیری سولمان و فلدر بود. روایی پرسشنامه توسط جمعی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ بین 84%- 64% برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و آزمون t استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که به لحاظ بعد پردازش، دانشجویان بیشتر دارای سبک یادگیری فعال؛ به لحاظ بعد دریافت، بیشتر از سبک یادگیری شهودی؛ از نظر بعد ارائه، بیشتر دارای سبک یادگیری شفاهی و به لحاظ بعد درک و فهم / چشم انداز، بیشتر آنها دارای سبک یادگیری مرحله گرا می باشند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سبک های یادگیری و برخی انگاره های آموزشی (بهره گیری از سمینار و کنفرانس در تدریس، روش آموزشی کار در آزمایشگاه و کارگاه، استفاده از روش آموزشی کارآموزی، رضایت از تدریس واحدهای نظری و استفاده از ترکیبی از منابع آموزشی) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در این راستا، معلوم گردید که بین بهره گیری از روش سخنرانی به عنوان روش تدریس با نمرات کسب شده در سبک یادگیری فعال تفاوت منفی معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها (t استیودنت) نیز حاکی از این بود که بین سبک یادگیری و جنسیت، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی میزان تناسب رشته قبولی با رشته تحصیلی در آزمون کارشناسی ارشد (نمونه موردی: آزمون سال 1388 - گروه علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
69 - 100
حوزههای تخصصی:
آزمون تحصیلات تکمیلی در مقطع کارشناسی ارشد، مهم ترین و گسترده ترین آزمون ناپیوسته داخل است که از سال 1367 به صورت متمرکز و سراسری برگزار می شود. از سال 1384، در آزمون کارشناسی ارشد، شرط تناسب رشته امتحانی با رشته تحصیلی برداشته شد و به داوطلبان اجازه داده شد تا با هر عنوان مدرک تحصیلی بتوانند در آزمون گروه های مختلف آموزشی (به جز گروه پزشکی و دامپزشکی و رشته هایی که شرط عنوان مدرک تحصیلی دارند) متقاضی شوند؛ بر این اساس، بررسی های آماری آزمون سال 1388 با روش تحلیل مستندات نشان داد که عمده پذیرفته شدگان رشته های مختلف این آزمون را فارغ التحصیلان رشته های نزدیک و متجانس تشکیل می دهند. فارغ التصحیلان رشته های مختلف ترجیح دادند که در آزمون رشته خودشان یا در کدرشته های نزدیک و یا هم سنخ شرکت کنند. فارغ التحصیلان رشته های غیر هم سنخ عمدتاً اندک و کمتر از 10 درصد کل داوطلبان هر رشته بوده اند که معمولاً هیچ پذیرفته شده ای ندارند. در گروه علوم انسانی به استثنای مدیریت اجرایی، در تمام رشته ها، بالاترین میزان پذیرش مربوط به فارغ التحصیلان همان رشته بوده است. در تمام کدرشته های امتحانی، حدود 70 درصد از متقاضیان رشته های نامرتبط، پذیرفته نمی شوند. میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های فنی در سایر گروه های آموزشی به ویژه علوم انسانی بیشتر، ولی میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در گروه های علوم پایه، فنی و مهندسی، کشاورزی و هنر کمتر است. در بین متقاضیان رشته های علوم انسانی و هنر، پراکندگی و تنوع رشته های فارغ التحصیلی بیشتر است، ولی این پراکندگی در بین متقاضیان رشته های مختلف گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی محدود می شود.