مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تعین گرایی
حوزه های تخصصی:
چگونگی دخالت خداوند در جهان طبیعت از مسایل دیرین و مهم در حوزه کلام و فلسفه دین به شمار می رود که تلاش برای حل آن به عرضه نظرات گوناگون و بعضاً متضادی منتهی شده که در بازه وسیعی از جبر گرفته تا تفویض گسترده شده اند. این نوشتار با به کارگیری معیاری جدید به منظور تفکیک افعال گوناگون الهی در جهان خلقت، به معرفی و ارزیابی رویکرد علامه طباطبایی - به عنوان فیلسوفی تعین گرا -در قبال این موضوع پرداخته و کوشیده است تا با بازنگری در اصل سنخیت علی، زمینه عرضه راه کارهایی را در هر دو قالب تعین گرایانه و ناتعین گرایانه، به منظور برون رفت از تنگناهای فکری حاکم فراهم نماید. مقاله نشان می دهد که در چارچوب دیدگاه تعین گرایانه، بایستی از طریق توسعه مفهوم سنخیت علی، تأثیر امر مجرد در جهان مادی را به نحو مباشر صحیح دانست و در چارچوب دیدگاه ناتعین گرایانه نیز با تکیه بر اصل ضرورت علی و برداشتی خاص از اصل سنخیت می توان از دخالت علل غیر مادی به منظور تحقق بخشیدن به یکی از احتمالات ممکن دفاع کرد.
ناتعین گرایی و فاعلیت الهی از منظر دیوید بارتالامیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۶
101 - 130
حوزه های تخصصی:
تحولات علمی معاصر، تصور ساده ی ماشین وار از جهانی با قوانین ثابت نیوتنی را آرام آرام با تصوری پیچیده تر، یعنی باور به وجود نوعی عدمِ تعینِ تحویل ناپذیر جایگزین کرده است. اگر باور به جهانی متعین، نفی محدودیت از خداوند در تعامل با مخلوقات را نیازمند تبیین نموده بود؛ اکنون مسأله از سوی مقابل رخ نموده و تلاش فیلسوفان دین و متکلمان بایستی معطوف به بیان نحوه ی فاعلیت و هدفمند عمل کردن خداوند در جهانی شود که علوم تجربی، ضرورت و سنخیت علی را در آن، به ظاهر، به چالش کشیده اند.<br /> این نوشتار به معرفی و ارزیابی رویکرد دیوید بارتالامیو، به عنوان فیلسوفی ناتعین گرا، در این موضوع پرداخته و کوشیده است تا به فرض صحت دیدگاه ناتعین گرایانه در علم، از هدفمندی آفرینش و حاکمیت خداوند بر مخلوقات از طریق نفی امکان بی نظمی های ذاتی و نشان دادن تأثیر عللی غیرمادی دفاع کند.
رویکردهای اختیارگرایان در پاسخ به استدلال شانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختیارگرایان، معتقدند تنها در یک جهان نامتعیّن است که می توان انسان را دارای اراده آزاد دانست ، اما نامتعیّن بودن جهان منجر به شانسی و اتفاقی شدن امور آن و نفی اراده آزاد می شود. بنابراین، «استدلال شانس» مهم ترین مشکل اختیارگرایان است. پاسخ های آنان در برابر صورت بندی تبیینی این استدلال را به سه دسته می توان تقسیم کرد. دسته اول، به مصادره به مطلوب بودن این استدلال قائلند و تبیین تقابلی را تنها برای انتخاب های متعیّن ممکن می دانند و طلب آن را از موقعیت های نامتعیّن، غیر منطقی و دوری می دانند. گروه دوم، باور دارند با این که برای انتخاب های نامتعیّن تبیین تقابلی نداریم، اما می توان آزادی کُنش گر در انتخاب های نامتعیّن را با تبیین غیر تقابلی توضیح داد. دسته سوم، با ارائهٔ مثال هایی در صدد ارائهٔ تبیین تقابلی برای برخی از انتخاب های نامتعیّن بر آمده اند؛ در این صورت، شانسی دانستن انتخاب های نامتعیّن و نفی اراده آزاد در چنین شرایطی رد می شود. در این مقاله بعد از مقدمه ای در باب چیستی اِشکال شانس، به انواع صورت بندی آن و پاسخ های اختیارگرایان به صورت تبیینی این استدلال پرداخته و در نهایت ، به این نتیجه می رسیم که اختیارگرایان از عهدهٔ پاسخ به این اِشکال بر نیامده اند و «اِشکال شانس» هنوز به صورت چالشی حل ناشده پیشِ روی آنهاست.
ناسازگاری مفهومی اراده آزاد از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
175 - 196
حوزه های تخصصی:
مسئله اراده آزاد به لحاظ تاریخی تطورات گوناگونی داشته است. آنچه در دوره معاصر با برجسته شدن علم تجربی مشاهده می شود، نسبت اراده آزاد و تعیّن گرایی فیزیکی است. با وجود اینکه تعیّن گرایی فیزیکی در بعضی رویکردهای علم تجربی تضعیف شده است، همچنان این مسئله در فضاهای فلسفی به قوّت خود باقی مانده است. آنچه در این مقاله درباره آن بحث شده است، به صورت برهان زیر می توان نشان داد: 1. تعیّن گرایی یا درست است یا نادرست؛ 2. اگر تعیّن گرایی درست باشد، گذشته، آینده را و در نتیجه اراده ما را متعیّن می کند و بنابراین، اراده آزاد نداریم؛ 3. اگر تعیّن گرایی نادرست باشد، در یک جهان نامتعیّن، اراده انسان از روی بخت و تصادف است و آزاد نیست؛ 4. بنابراین، در هر صورت اراده آزاد نداریم. مقدمه اول، گزاره بدیهی و صادق است؛ مقدمه دوم، مفاد برهان پیامد است و مقدمه سوم، ادعای برهان شانس است؛ بند چهارم هم نتیجه منطقی مقدمات است. بررسی های تطبیقی این مقاله نیز نشان داد که حکمت متعالیه هم با وجود پذیرش برهان شانس و عدم ارائه پاسخ پذیرفتنی به برهان پیامد، عملاً باید نتیجه نهایی این استدلال را که رد اراده آزاد است، بپذیرد. در مجموع به نظر می رسد تاکنون راه حل نظری قابل قبولی برای مسئله اراده آزاد معاصر یافت نشده است و باید در عقل عملی به دنبال راه حلی برای این مسئله بود.
تحلیل انتقادی طبیعت گرایی اخلاقی مورد نظر فلانگان
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 46
حوزه های تخصصی:
فلانگان در مقاله طبیعی کردن اخلاق، نوعی طبیعت گرائی اخلاقی را تبیین نموده و معقول ترین گونه طبیعت-گرائی اخلاقی را نوسازگارگرائی می داند. براساس این نوع طبیعت گرائی، اراده آزاد با تعیّن گرائی سازگار بوده و شاهد نوعی تعیّن گرائی علمی، در عین مسئولیت اخلاقی خواهیم بود. فلانگان در مقاله خود نقدهای هیوم و مور در مقابل طبیعت گرائی اخلاقی را پاسخ می دهند و از منتهی شدن طبیعت گرائی اخلاقی مورد نظر خویش به نوعی نسبیت گرائی و نیهیلیسم ابائی ندارد، زیرا در هر حال ارزش و خوبی را وابسته به انسان و اکولوژی آن می دانند. پژوهش حاضر ابتدا گزارشی از ماهیت طبیعی گرائی اخلاقی در اندیشه فلانگان بیان می کند. در ادامه از موارد تقویت و نقد کسبییر و راس و ریلتن در قبال دیدگاه فلانگان سخن گفته می شود و در نهایت نقدهائی هستی شناسانه، معرفت شناسانه و انگیزشی و همچنین نقدهائی معطوف به پذیرش نسبی گرائی و نیهیلیسم اخلاقی بر ماهیت طبیعت گرائی اخلاقی مورد نظر فلانگان ارائه می شود.
آیا فنّاوری از لحاظ ارزشی جهت دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله، پاسخ به این پرسش مهم بود که آیا فنّاوری ابزاری خنثی است یا جهت و بار ارزشی و اخلاقی دارد. روش: روش نگارش مقاله، تحلیل اسنادی است. برای پاسخ، ضمن ارائه تعریف مختار از فنّاوری و جهت داری، با ذکر چهار دلیل از طرفداران خنثی بودن فنّاوری(ابزارگرایان) و نقد ادلّه آنان(مثل پیت، مطهری، رحیم پور) به ادلّه طرفداران جهت دار بودن فنّاوری با شش گرایش متفاوت پرداخته شده است(مثل هایدگر، فینبرگ، نصر، پستمن، گلشنی، آیدی، وندپول، کروز، سروش و...). سپس ادلّه کسانی مثل ذات گرایان و تعیّن گرایان را جبری و افراطی دانسته و در نهایت، با پذیرش سخن طرفداران تأثیر علوم پیشینی و فرهنگ در فنّاوری و پذیرش مشروط نظریه «وساطت فنّاوری» و «طرح کاربرد» فنّاوری، به موضعی میانه و معتدل می رسد. یافته ها و نتیجه گیری: نویسنده هم افراط ذات گرایان را رد می کند و هم تفریط ابزارگرایان را و خود موضعی اصلاحی در بین آن دو اتخاذ می کند.