فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۸۸۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدت هاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانسته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی و میان رشته ای با استفاده از داده های جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی، روابط بین الملل و ... بوده است. کدگذاری داده ها تا اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل موضوعی ادامه یافت. مقوله های اصلی در بخش علت رفتار ریاکارانه تحت تسلط فرا نظریه ساختار-عمل گیدنز شناسایی می شوند. این نظریه هنجار اجتماعی را نتیجه کنش عاملیتی-ساختاری می داند. به این ترتیب در بخش عاملیت، ساده انگاری بیش ازحد رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و جبر تاریخی و برای مقوله ساختار، انحصار (سازمانی) دولتی، استبداد، استفاده ابزاری از دین و خودکامگی برخی مدیران، قرار دادن سنت در برابر مدرنیته و احساس ناامیدی اجتماعی در برابر بی عدالتی های موجود برای مقوله ساختار پدید آمد. بر اساس الزامات و محدودیت های آموزش وپرورش، ضمن رعایت نظریه کاملاً ایرانی کنشگران مرزی مقصود فراستخواه، مقوله های اجرای اصل شایسته سالاری و تخصیص منابع شایسته ، قرار دادن دروس فلسفه اخلاق و حقوق بشر در سرفصل ها، ایجاد فضا برای روانشناسان، تلاش برای احیای سرمایه اجتماعی، استفاده از هر فرصتی برای ایجاد بستری برای مدرنیته، اجرای مدیریت دانش و اجماع در انجام کنش های مدنی کارآمد نیز به عنوان راهکار پیشنهاد شد.
طراحی و تحلیل مدل اثرگذاری بوم سازگان نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
23 - 38
حوزههای تخصصی:
اهمیت بوم سازگان های نوآوری در بین محققان و نیز در سطح جامعه در حال افزایش است و بوم سازگان نوآوری ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما به نظر می رسد علی رغم حمایت های انجام شده از سوی دولت، این بوم سازگان هنوز به اثرگذاری لازم نرسیده است. به همین منظور، پژوهش حاضر به تحلیل کارکردهای بوم سازگان نوآوری کشور پرداخته است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و روش نظریه داده بنیاد بکار گرفته شد. نظر 22 مشارکت کننده از طریق مصاحبه و دیدگاه 13 نفر از بازیگران بوم سازگان نیز از طریق داده های ثانویه اتخاذ شد. طبق یافته ها، اگرچه دولت به دنبال رفع موانعی از قبیل قوانین متناقض و بوروکراسی گسترده در بوم سازگان بوده، اما همزمان با گسترش فعالیت دولت، موانع بوروکراتیک نیز که ریشه در دولت دارد، افزایش می یابد. همچنین مشوق های مالی دولت و فراهم آوردن زیرساخت با هدف ایجاد قابلیت نوآوری و تقویت ارتباطات بین بازیگران است، در صورتی که نوع سازوکار حمایتی صورت گرفته، محرکی جدی برای فراهم کردن فرصت یادگیری دانش فناورانه و یادگیری تعاملی میان بازیگرانی مانند دانشگاه و صنعت نبوده است. علاوه بر این از یک سو حمایت دولت از نوآوری در مرحله رشد شرکت هاست، اما از سوی دیگر مداخله گری در کنترل بازار مانع از بهره برداری از همان نوآوری در بازار می گردد. بازیگران بوم سازگان در مواجه با این کارکرد و نیز با توجه به کارایی انطباقی نهادی در بوم سازگان، عوامل کلان و همچنین انگیزه های خویش، سه راهبرد عمده ترک بوم سازگان، عدم ورود به بوم سازگان و یا ماندن حداقلی در آن را اتخاذ می کنند.
تحلیلی از علل افزایش سنوات تحصیل دانشجویان در ایران (موردمطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۸۴-۶۶
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش عالی همواره چالش هایی پیش رو دارد. یکی از مهم ترین این چالش ها افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی علمی جوانب مسئله افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان است. روش: این تحقیق که در سطح دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان جامعه هدف انجام شده، از مطالعه و تحلیل سیستمی اظهارات دانشجویان تحصیلات تکمیلی (15 نفر)، اساتید دانشگاه (10 نفر) و مسئولین ذی ربط دانشگاه (2 نفر) داده های تحقیق گردآوری شد. روش تحقیق تحلیل مضمون است. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق در ابعاد آموزشی-پژوهشی و ساختاری به تفکیک دانشکده های علوم پایه، علوم انسانی و مهندسی تدوین گردید. یافته های به دست آمده نشان می دهند سنواتی شدن دانشجویان در حوزه مسائل آموزشی-پژوهشی به سبب مشکلات پیرامون پایان نامه، واحدهای آموزشی، تدوین مقاله و ارتباط استاد- دانشجو رخ می دهد؛ همچنین در بعد ساختاری عواملی همچون قوانین نظارتی دانشگاه، تخصص اساتید، امکانات پژوهشی و آزمایشگاهی، مباحث مالی پروژه ها و پروژه های بین رشته ای زمینه ساز تأخیر در زمان تحصیل می شود. نتیجه گیری: افزایش سنوات تحصیلی ناشی از عوامل مختلف در سطوح خرد و کلان است و پیامدهای آن به همین تناسب متغیر است. در همین رابطه عوامل ساختاری از دیدگاه اساتید و دانشجویان بسیار مهم تلقی شده و متولیان دانشگاه را بر آن می دارد تا تمرکز بیشتر بر این مسئله داشته باشند. برای این منظور راهکارهایی از جمله تشکیل کارگروه مشورتی اساتید و دانشجویان، تعامل بیشتر دانشکده ها با مرکز مشاوره، تخصیص اعتبار مالی طرح در ابتدای کار و... ارائه شده است که مدیران می توانند در تصمیم گیری ها و اجرای برنامه های خود موردتوجه قرار دهند.
ذخیره معنوی مقابله با کرونا بر اساس آیات قرآنی و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ذخیره معنوی جامعه به معنی انباشت کنشهای ناشی از منفعت غیر مادی در یک جامعه است. هدف مطالعه حاضر، بررسی آیات قرآنی و روایات اسلامی در خصوص نحوه تقلیل ذخیره معنوی جامعه بود که باعث ایجاد بلاهایی نظیر کووید 19 می شود. روش: مقاله حاضر با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد، به بازسازی معنایی ذخیره معنوی بر اساس آیات قرآنی و روایات اسلامی پرداخته است. پرسشهای تحقیق عبارت بودند از: از دیدگاه آیات قرآنی و روایات اسلامی، چگونه تقلیل ذخیره معنوی جامعه باعث ایجاد بلا می شود؟ با تحول معنوی چگونه می توان ذخیره معنوی را افزایش داد؟ چه مدل نظری تحول معنوی را از دیدگاه آیات قرآنی و روایات اسلامی تبیین می کند؟ چه تغییراتی در جامعه ایران باید رخ دهد که تحول معنوی صورت گیرد؟ راهبردهای کنشی و پیامدهای آن چیست؟ یافته ها: متعیّن های تحول درونی انسان و استمداد از دین، به عنوان شرایط علّی درونی؛ معنویت ستیزی استکبار در سده های اخیر به عنوان شرایط علّی بیرونی؛ معنویت در جامعه اسلام، خلأ معنوی جهان امروز و گرایش دوباره بشر به معنویت به عنوان بستر؛ جایگاه و نقش معنویت در مرحله نظام اسلامی، جامعه اسلامی، تمدن اسلامی و مسئولیت دولت اسلامی نسبت به معنویت آحاد جامعه، به عنوان شرایط مداخله گر شناسایی شدند. نتیجه گیری: معنویت در حوزه فردی نظیر خودنگری مداوم، حفظ سکینه در حوزه مسئولان و آموزش اخلاقی جامعه از سوی حکومت، به عنوان راهبرد کنشی؛ هدفدار شدن زندگی، توأم بودن پیشرفت حقیقی با اخلاق و معنویت در جامعه اسلامی به عنوان پیامدهای مثبت تحول معنوی؛ بیماری های همه گیر و طغیانهای سیاسی به عنوان پیامدهای دوری از معنویت؛ و مقوله هسته ای این بررسی نیز تحول معنوی است که مقولات عمده مذکور را در بر می گیرد.
سازمان همکاری شانگهای و دیپلماسی اقتصادی ایران در آسیای مرکزی؛ تبیینی از منظر ظرفیت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
383 - 422
حوزههای تخصصی:
تعمیق روزافزون آثار ناشی از جهانی شدن سبب شده تا کشورها کسب دستاوردهای اقتصادی را از رهگذر نگاه منطقه گرایانه و ظرفیت های ناشی از آن دنبال کنند. اهمیت اقتصادی منطقه آسیای مرکزی همچون نفت و گاز، خطوط لوله، کالاها و بازار مصرفی و صنایع مونتاژ و تأثیرگذاری سازمان همکاری شانگهای بر روندهای این منطقه سبب شده تا دیپلماسی اقتصادی ایران ناگزیر از توجه به آن باشد. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که دیپلماسی اقتصادی ایران در آسیای مرکزی از رهگذر سازمان همکاری شانگهای با چه ظرفیت ها و چالش هایی مواجه است؟ با اتکا به روش توصیفی - تبیینی معتقد است که سازمان همکاری شانگهای فراتر از یک سازمان می تواند نقش مهمی در دیپلماسی اقتصادی ایران در منطقه آسیای مرکزی داشته باشد و این امر در گرو شناخت ظرفیت ها و تقویت آنها و واکاوی چالش ها و کاهش آثار آنهاست. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ظرفیت هایی همچون فراگیری سازمان از حیث اعضا در منطقه، عملکرد سازمان در راستای تحقق سیاست نگاه به شرق ایران و تعریف ساختارهای نوین مبتنی بر همکاری اقتصادی در سازمان می تواند به اهداف دیپلماسی اقتصادی ایران کمک کند. در مقابل، محورهایی مانند رویکردهای امنیتی حاکم بر سازمان و ساختار غیراقتصادی، مداخلات قدرت های فرامنطقه ای و تأثیر آن بر محدودسازی کنش های غیرامنیتی سازمان و در نهایت رویکرد توأم با تردید برخی اعضا نسبت به رفتارهای بین المللی ایران مهمترین چالش های فراروی دیپلماسی اقتصادی ایران در مسیر این نهاد است.
ارائه الگوهای اجتماع پذیری فضاهای آموزشی با تکیه بر اصول سازنده گرایی و تولید فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رواج فضاهای آموزشی همخوان با شیوه آموزشی معلم محور موجب عدم بهبود و سازگاری این فضاها با شیوه آموزشی دانش آموزمحور شده است. در واقع، انتقال نظام آموزشی از آموزش گرایی به سازنده گرایی نیازمند گرایش بیشتر معماران به فراهم کردن بستری برای رخداد تعاملات اجتماعی با گونه های فضایی و روابط جدید است. مقاله حاضر با هدف دستیابی به اصول تولید اجتماعی و معیارهای ارزشیابی فضاهای آموزشیِ همخوان با شیوه یادگیری سازنده گرا بر این فرض استوار است که با بهره گیری از رویکرد سازنده گرایی و اتکا بر نظریه های تولید اجتماعی فضا می توان به گونه هایی مشخص از فضامندی مدارس دست یافت که در طی آن تعاملات کودکان و مشارکت فعال آن ها در یادگیری منجر به افزایش انگیزه آن ها در امر تعلیم و تربیت می شود. این مقاله کیفی و بین رشته ای از لحاظ هدف بر شیوه توسعه ای و از منظر روش بر مبنای تحقیقات توصیفی تحلیلی استوار است. لذا، با استفاده از یک چارچوب تحلیلی از مجموعه نظریه ها، فضاهای آموزشی سه مدرسه که به طور هدفمند انتخاب شده اند، با توجه به قابلیت های فضایی اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش با شناسایی پنج گونه از فضاهای آموزشی به الگویی از ساختار فضایی مناسب شامل مجموعه کلاس، فضای عمومی و فضای مشترک برای کاربرد روش آموزشی سازنده گرا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی دانش آموزان دست یافته است. در واقع، اگر کلاس های رایج به نوعی نماینده مفهوم قدرتِ برخاسته از نظریه لوفور و فوکو باشند، ساختار ارائه شده گونه ای از تبدیل پذیری و سیالیت فضایی را پیشنهاد داده که به رغم مفهوم انعطاف پذیری با پلان کاملاً باز می تواند از هرج ومرج فضا جلوگیری کند.
تدوین بسته آموزشی تربیت شهروندی در حوزه روابط اجتماعی ویژه دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
57 - 74
حوزههای تخصصی:
تربیت شهروندی که برگرفته از ارزش ها و ایدئولوژی جامعه باشد از ارکان مهم هویت ملی است که پرداختن به آن با توجه به نقشی که درشکل گیری احساس تعلق افراد دارد، حائز اهمیت است و این امر به ویژه در سال های اولیه زندگی افراد که مبنای شکل گیری شخصیت آن هاست، بیشتر قابل تأمل است. در این راستا، آموزش وپرورش به عنوان نظام اصلی تعلیم و تربیت در جامعه، نقش مهمی در تربیت دانش آموزان دارد و نیاز است که در برنامه درسی خود، به بررسی چگونگی تربیت شهروندی دانش آموزان بپردازد؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی تربیت شهروندی (شناسایی اهداف، مؤلفه ها و روش های آموزش) در حوزه ی ارتباطات اجتماعی به دانش آموزان دوره ابتدایی بود. پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تحلیل محتوا به شیوه شبکه مضامین انجام گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش معلمان مقطع ابتدایی دوره دوم بودند که با استفاده از رویکرد هدفمند، به روش صاحب نظران کلیدی و استفاده از روش معیار اشباع نظری انتخاب شدند (16 نفر). برای گردآوری داده های موردنیاز از روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده گردید. در پاسخگویی به سؤال اول پژوهش مبنی بر چیستی اهداف تربیت شهروندی در ارتباطات اجتماعی، یافته های حاصل از سه مضمون فراگیر با عناوین مهارت های حیطه ی سر، قلب و سلامت و هفت مؤلفه سازمان دهنده (خودآگاهی، مهارت ارتباطی، همدلی، مهارت های بین فردی و...) و 41 مضمون پایه (هویت فردی، هویت جمعی، تعهد و...) خلاصه گردید. نتایج پرسش دوم درخصوص شناسایی مؤلفه های بسته تربیت شهروندی در حوزه ارتباطات اجتماعی سه مضمون فراگیر شامل دانش، مهارت و نگرش و چهار مضمون سازمان دهنده (شناختی، عاطفی، نگرشی- انگیزشی و مهارتی)، پانزده مضمون پایه (تشویق، تنبیه، وطن دوستی، خداشناسی و...) خلاصه گردید. نتایج پرسش سوم درخصوص روش های آموزش تربیت شهروندی شامل دو مضمون فراگیر ازجمله آموزش فعال و آموزش غیرفعال و پنج مضمون سازمان دهنده (تعاملی، مسئله محور، مستقیم، غیرمستقیم، انفرادی) و 25 مضمون پایه (بازی، سخنرانی، نمایش و...) بود. درنهایت، یافته های پژوهش حاضر توجه به اهداف مشخص فردی و اجتماعی، توجه به دانش، مهارت و نگرش و به کارگیری و روش های آموزش فعال و غیرفعال را در تربیت شهروندی تأیید کرد.
توسعه مدل عامل بنیان تأثیر توزیع مناسب منابع خیریه ها بر نابرابری اقتصادی
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
89 - 112
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش ها در اقتصاد هر کشور، بحث نابرابری اقتصادی، کنترل و جلوگیری از تبعات آن است؛ از این رو، در علم اقتصاد پیامدهای نابرابری اقتصادی، به امر بسیار با اهمیتی تبدیل شده است. همچنین، براساس پژوهش هایی که با استفاده از مدلسازی عامل بنیان به بررسی نابرابری اقتصادی پرداخته شده، به وجود آمدن نابرابری اقتصادی به اثبات رسیده است. یکی از بحث ها در زمینه نابرابری اقتصادی، ایفای نقش خیریه ها در تعدیل و کاهش نابرابری اقتصادی است. در ادبیات تحقیق به وجود پیچیدگی و ابهام در رابطه با نقش خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی تأکید شده است و در بسیاری از آنها به صورت جزء نگرانه به این مسئله پرداخته شده است. در مطالعه حاضر، یک مدل عامل بنیان براساس مدل اقتصادی توزیع ثروت با نرم افزار نتلوگو توسعه داده شده است و در آن نقش خیریه ها و توزیع مناسب منابع آنها در یک محیط شبیه سازی شده، با طراحی سه سناریوی متفاوت گزارش می شود. با بررسی نتایج این سناریوها مشخص می شود وجود خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی مؤثر است و ایجاد سازوکار توزیع مناسب منابع خیریه ها تأثیر بیشتری در کاهش نابرابری اقتصادی دارد
بررسی و نقد کتاب الفاظ و اشیا «باستان شناسی علوم انسانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
149 - 177
حوزههای تخصصی:
الفاظ واشیا: باستان شناسی علوم انسانی پنجمین و از مهم ترین آثار میشل فوکوست. هدف این مقاله بررسی و نقد کتاب الفاظ و اشیا: باستان شناسی علوم انسانی فوکو است. روش تحقیق در مقاله مزبور «روش تحلیل محتوای کیفی» و گردآوری اطلاعات با مطالعه اسنادی است. الفاظ و اشیا درپی تحلیل باستان شناسانه دانش و تحلیل اپیستمه است که آن را از رهگذر واکاوی دو گسست مهم در اپیستمه فرهنگ غربی در سه قلمرو زبان، علوم طبیعی و اقتصاد بررسی می کند. کتاب هم به سبب وجه توصیفی نگاهِ باستان شناسانه فوکو و بی توجهی اش به امر علیّت و هم درپی تعارض رویکردی با جریان های فکری اصلی زمانه اش آماج انتقادها قرار گرفت. فوکو در آثار بعدی اش گرچه به «تبارشناسی» روی آورد، باستان شناسی را دگرگون و اصلاح کرد و کنار نگذاشت. اثر نخست، به ترجمه یحیی امامی از انگلیسی، باعنوان نظم اشیا: دیرینه شناسی علوم انسانی و سپس به ترجمه فاطمه ولیانی از فرانسوی، با عنوان الفاظ و اشیا: باستان شناسی علوم انسانی منتشر شد. ولیانی در انتقال به زبان مقصد موفق تر و در معادل گزینی ها دقیق ترست، اما برخی واژگان برگزیده وی درمقایسه با امامی، در زبان فارسی چندان جاافتاده نیستند. مقاله ضمن نگاه انتقادی به الفاظ و اشیا، به نقد شکلی و محتوایی ترجمه نیز پرداخته است.
تجسم الگوها، جوامع و فرصت ها برای سرمایه گذاری مشترک در صنعت فیلم از دریچۀ تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت جهانی فیلم در سال های اخیر شاهد افزایش همکاری و سرمایه گذاری بین المللی بوده است. بااین حال، تجزیه وتحلیل جامع از سرمایه گذاری های مشترک در این حوزه وجود ندارد. این مقاله از تجزیه وتحلیل شبکه های اجتماعی برای بررسی فرصت های همکاری و سرمایه گذاری های مشترک در صنعت فیلم استفاده می کند. در این پژوهش، شبکه ای متشکل از 150 کشور بر اساس مضامین خلاقانه مشترک در تولیدات فیلم آنها ایجاد شد که بیش از 7800 پیوند را در بر می گرفت. به کارگیری معیارهای مرکزیت، کشورهای کلیدی مانند ایالات متحده، چین و انگلیس را به عنوان قطب های تأثیرگذار با پتانسیل قوی برای هدایت رشد صنعت از طریق مشارکت شناسایی کرد.تجزیه وتحلیل بیشتر از طریق تشخیص جامعه، خوشه های موضوعی متمایز را که توسط تلاش های خلاقانه مشترک متحد شده بودند، آشکار کرد. برای مثال، جامعه «جستجویان هیجان جهانی» فیلم های اکشن می سازد، درحالی که گروه «سینمای فرهنگی - اجتماعی» به مسائل فرهنگی اجتماعی جهانی می پردازد. هر جامعه چشم اندازهای منحصربه فردی را برای همکاری بین المللی و تولید مشترک ارائه می دهد. این تجزیه وتحلیل بینش های مهمی را در مورد ساختار و پویایی شبکه جهانی فیلم ارائه می دهد درحالی که راه های بالقوه بالا برای سرمایه گذاری و همکاری آینده را روشن می کند. این تحقیق بر اهمیت استفاده از تکنیک های تحلیل شبکه های اجتماعی برای بهینه سازی تصمیم گیری ها در مورد سرمایه گذاری های مشترک و پیش بینی نتایج تأکید کرده و به عنوان مدلی برای بررسی داده محور مشارکت در صنایع خلاق عمل می کند.
پدیدارشناسی ادراک بانکداری در زندگی روزمره ایرانیان با تمرکز بر مصرف نسل Yو Z(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
رشد جدی فناوری ها و ورود نسل Z به دایره مصرف کنندگان فناوری و در کنار آن تحولات کلانی همچون پاندمی کرونا، بسیاری از صنایع را دچار تغییرات اساسی کرده است. صنعت بانکداری نیز از این تغییرات مصون نبوده و بانکداری نه در معنای سنتی آن، یعنی رفتن به نهادی با شعب متعدد و حضور فیزیکی در آن ها، که در حال تبدیل به بانکداری تماما دیجیتال و بدون شعبه، تحت عنوان نئوبانک، است. به دیگر بیان، در لایه کلان، تغییرات جمعیتی در نظام مصرف و پس از آن کرونا، باعث ایجاد تقاضایی جدی برای خدمات نئوبانک ها شد و در نهایت نئوبانک ها را از لایه کنام به سطح رژیم اجتماعی-فنی رساند؛ به طوریکه از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱، ۹ نئوبانک ایرانی میزبان بیش از ۱۰ میلیون کاربر بوده اند و بخش مهمی از ریشه این گذار و شیوع فناوری جدید در لایه ادراک مصرف کننده قابل تحلیل است. لذا فهم این پدیده از منظر مصرف کننده برای تحلیل گذار بانکداری ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با بررسی تجربه زیسته افراد در استفاده از نئوبانک ها قصد دارد تا به تعریف مناسبی از شیوه بانکداری جدید در بافت زندگی روزمره جامعه ایرانی با تمرکز بر نسل Z و Y دست یابد. لذا با استفاده از روش پدیدارشناسی موستاکاس، پس از انجام مصاحبه های عمیق با ۱۵ نمونه هدفمند، توصیف های ساختاری و بافتاری استخراج شد و در نهایت در قالب ۵ مضمون اصلی در تجربه الگوی مصرف این دو نسل شامل ۱. تجربه کاملا دیجیتال، ۲. تجربه کاربری مینیمال، ۳. تجربه مفید، ۴. تجربه امنیت و اعتماد و ۵. تجربه مصرف پرستیژی به عنوان پیشران های گذار مفصل بندی شد.
مطالعه تطبیقی پیشران های شکل گیری علم شهروندان به عنوان رهیافتی نوین در سیاستگذاری بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
39 - 59
حوزههای تخصصی:
نوآوری در حکمرانی و استفاده از فرایندهای جدیدی برای رسیدگی به مشکلات جامعه مستلزم استفاده از رویکردی جدید است. یکی از رویکردهای نوین حکمرانی، تعامل شهروندان با دولت و نقش دادن به مردم برای درگیر شدن در تصمیمات و مشارکت در تعیین اولویت ها است. این مطالعه بر علم شهروندان به عنوان یک ابزار برای تحقق رویکرد مشارکتی میان مردم و دولت متمرکز شده و با مرور پیشینه و تحلیل محتوای کیفی به شناسایی پیشران های شکل گیری علم شهروندان پرداخته و پیشران ها را از سه منظر فراهم بودن زمینه، تمایل سیاستگذران به اتخاذ رویکرد مشارکتی و تمایل شهروندان به مشارکت بررسی کرده است. در این مرحله پیشران هایی مانند حفاظت از حریم خصوصی و مالکیت ایده، فراهم بودن فناوری برای مشارکت مردم، اعتماد شهروندان و شفاف سازی امور، کنترل تضاد منافع، آموزش رسمی، درآمد و میزان اوقات فراغت شناسایی شد. سپس با مطالعه تطبیقی، مبتنی بر آمارها و شاخص های بین الملل، وضعیت بالقوه کشور و توانمندی آن در اجرای پروژه های مشارکتی با سه کشور پیشرو آمریکا، استرالیا و آلمان مقایسه شده است. در این راستا، شاخص هایی به عنوان شاخص های بازنمای پیشرانِ علم شهروندان در چهار کشور مطالعه شد. یافته ها نشان داد ایران به لحاظ شاخص های بررسی شده در وضعیتی پایین تر از کشورهای ذکرشده قرار دارد که باعث ایجاد تعادلی نامطلوب میان شهروندان و سیاستگذاران شده است به طوری که هیچ یک از طرفین آمادگی لازم برای پذیرش رویکرد مشارکتی را ندارند و این به حفظ وضع موجود و دشواری تغییر، دامن زده است. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت در کشور ارائه شده است.
تحلیل و بررسی چالش ها و آسیب های روش شناختی فلسفه های انتزاعی در فرایند تولید و تحول علوم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فلسفه ها، فراتر از تفسیر عالم، به دنبال تغییر آن بوده اند و توانسته اند با تولید علوم کاربردی در تغییرات اجتماعی، نقش اساسی ایفا کنند، اما تئوریزه کردن قاعده مند هستی، بدون تمسک به منطق تولید «مفاهیم، تعاریف، احکام» کلان وخرد، امکان پذیر نیست. کدام منطق و روش، ظرفیت تولید مفاهیم و تعریف کلان فلسفی و کاربردی را برای تئوریزه کردن واقعیت و تولید علوم و درنتیجه امکان مهندسی را دارد. در این پژوهش بر این تأکید می شود که منطق صوری، با کاربست «روش کلی نگری» در فرایند کشف ذات پدیده ها، خصوصیت پدیده ها را در سه مرحله «انتزاع، اندراج، انطباق» در سه سطح تولید «مفاهیم، تعریف، احکام کلی» حذف و به شناخت کلی و انتزاعی بسنده می کند و خود را عهده دار کشف روابط و تناسبات عینی پدیده ها نمی داند؛ درنتیجه ظرفیت فلسفی و روشی آن برای تئوریزه کردن پدیده های متغیر عالم، برای تصرف در آن کفایت نمی کند؛ بنابراین کارآمدی لازم و مورد انتظار را در تولید علوم کاربردی اسلامی ندارد.
تحلیل بوم سازگان هوش مصنوعی ایران و شناسایی خلاءهای نهادی و کارکردی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی، یکی از پیشران های اصلی زندگی بشر حداقل در دهه آینده خواهد بود. از این رو بسیاری از دولت ها در صدد برنامه ریزی و استفاده از مزایای این فناوری برآمده اند. به همین منظور یکی از موضوعات مورد توجه، تحلیل بوم سازگان، و فراهم سازی زمینه توسعه این فناوری و تولید ثروت بوده است. اما یافته های تحقیق نشان می دهد که هنوز بوم سازگان هوش مصنوعی در کشور به معنای واقعی شکل نگرفته و از نظر بلوغ، در مراحل شکل گیری ابتدایی است و هنوز وفاق نسبی بین بازیگران مختلف برای تقسیم کار و مأموریت ها وجود ندارد.در این مقاله، با استفاده از روش تحقیق کیفی و به استناد مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه ساختاریافته و پنل خبرگی، سعی شده است بوم سازگان هوش مصنوعی کشور تحلیل، و الگوی پیشنهادی برای بازطراحی آن نگاشت شود. الگوی پیشنهادی، شامل 16 کارکرد و هفت گروه بازیگر اصلی است که باید با یکدیگر در تعامل باشند. در الگوی مذکور، خلاء نهادهایی که در حال حاضر، یا وجود ندارند یا ایفای نقش ویژه ای نداشته اند، به چشم می آید که عبارتند از: خلأ نهاد راهبری، خلأ آگاهی بخش، خلأ استانداردساز، خلأ نهاد اخلاقی، خلأ توسعه نوآوری، خلأ نهاد حکمرانی داده، خلأ کنسرسیوم ها و خوشه های کسب وکار و نهایتاً خلأ نهاد شبکه ساز. علاوه بر این، در برخی از کارکردها، نهاد و یا سازمان هایی برای آن نقش در نظر گرفته شده اند، اما به علل مختلف، خروجی مطلوب و مناسب برای پیشبرد آن کارکرد در بوم سازگان دیده نمی شود. این ضعف های کارکردی عمدتاً مرتبط با نظارت، تحقیق و توسعه، تأمین زیرساخت فنی و ارائه سایر خدمات فنی است.
الگوی مطلوب بازنمایی هویت ملی در کتب درسی پایه ابتدایی بر اساس الگوی فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
33 - 56
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش یکی از حوزه های زندگی بشر است که با فرهنگ پیوندی عمیق دارد ،بر این اساس مدارس طبق شیوه ها و ارزش های فرهنگی شکل می یابند و در چارچوب برنامه درسی هنجارهای جامعه ای را منعکس می کند که در آن زاده شده اند . آموزش وپرورش یکی از حوزه های زندگی بشر است که با فرهنگ پیوندی عمیق دارد، بر این اساس مدارس طبق شیوه ها و ارزش های فرهنگی شکل می یابند و در چارچوب برنامه درسی هنجارهای جامعه ای را منعکس می کنند که در آن زاده شده اند. در اینجا آنچه در درجه اول حائز اهمیت است، برنامه ی درسی تدوین شده در جهت هویت سازی و پس ازآن شیوه ی بازنمایی و تدریس این مفاهیم است که تعیین کننده ی کارکرد برنامه درسی است. لذا پژوهش حاضر با محور قرار دادن رویکرد پرسش محور (الگوی فراشناختی) به برنامه درسی پایه ابتدایی، به بررسی دو گونه ی بازنمایی ذهنی و گزاره ای به ویژه پرسش های کتب درسی پایه ابتدایی می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که بازنمایی هویت ملی در کتاب های درسی چگونه انجام شده است و الگوی مطلوب بازنمایی هویت ملی در کتب درسی پایه ی ابتدایی بر اساس الگوی فراشناختی چگونه است؟ روش مقاله تحلیل محتواست و نگارندگان برای پاسخ به سؤالات پژوهش به بررسی محتوایی در هر دو گونه ی بازنمایی ذهنی و گزاره ای در پانزده کتاب مقطع ابتدائی شامل فارسی، هدیه های آسمانی، تعلیمات اجتماعی در شش پایه اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم ابتدایی پرداخته اند. یافته ها حاکی از آن است که بازنمایی هویت ملی در کتاب های درسی نه بر اساس الگوی فراشناختی بلکه بر اساس الگوی احساسی انجام شده است و وجوه شناختی و فراشناختی هویت ملی در کتاب های پایه ابتدایی به طورجدی مورد غفلت قرار گرفته است
تطور و تکامل مفهوم ناسیونالیسم در هویت ایرانی؛ از آغاز سده سیزدهم تا شهادت شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
109 - 128
حوزههای تخصصی:
ملی گرایی، مفهومی مدرن و برخاسته از تحولات هویتی دنیای غربی است. این لایه ی هویتی جدید به مرور و از سویی همراه با توسعه استعمار دول غربی و از سویی دیگر با توسعه دانش غربی بر هویت کشورهای مستعمره مسلط شد. نظام های سیاسی ضعیف و شبه روشنفکران تقلیدی نیز بر پذیرش این هویت جدید در الگوی تقلیدی و تحمیلی بسیار مؤثر شدند. لیک با گذر زمان و مواجهه ی جامعه ی ایرانی با این لایه ی هویتی جدید، شاهد برخورد و میزبانی فعال از طرف مبانی هویتی ایرانیان نسبت به ناسیونالیسم بوده ایم و در تطور و تکامل زمانی، ناسیونالیسم در چهارچوب های بومی ایرانیان بازتعریف گردید. این بازتعریف از آغاز سده سیزدهم شروع و تا بعد از انقلاب اسلامی تداوم یافت. پژوهش حاضر بر اساس چهارچوب نظری مختار خود، معتقد است که هویت ایرانی دارای سه لایه ی ایرانیت، اسلامیت و انقلابی گری است. این لایه ها به مرور در تعادل قرار گرفته و توانست ناسیونالیسم بومی را قوام بخشد. پژوهش، شهید سلیمانی را مصداقی از این تعادل هویتی می داند که هم ایرانی بود، هم مسلمان و هم انقلابی. بدین منظور پژوهش بارویکردی کیفی و با بهره گیری از روش تاریخی-تطبیقی، قُلل تحولات هویتی سده اخیر را بررسی و این تطور و تکامل را مطالعه کرده است.
بررسی نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی نسبت به موضوع تحول در علوم انسانی (مورد مطالعه: دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی نسبت به مقوله تحول در علوم انسانی در ابعاد سه گانه نگرش شامل شناختی، عاطفی و رفتاری بوده است. روش: این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی محسوب شده است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه قم بود که با استفاده از فرمول کوکران ۱۷۶ نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. اعتبار ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن، بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای بررسی روایی محتوایی از شاخص CVR و برای روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار PLS3 استفاده شد. همچنین پایایی ابزار اندازه گیری از روش هایی مانند آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، متوسط واریانس استخراج شده و ... بررسی و مورد تایید قرار گرفت. آزمون فرضیات پژوهش، با استفاده از نرم افزارSPSS23 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی دانشگاه قم نسبت به موضوع تحول در علوم انسانی مثبت بوده و به ترتیب بعد عاطفی، شناختی و رفتاری در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. همچنین دانشجویان آقا نگرش بهتری نسبت به خانم ها در این زمینه دارند.
تأثیر دو مؤلفه درونی حسادت و عزّت نفس بر دنیاطلبی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طبقه اجتماعی یا کلاس اجتماعی، قشربندی افراد بر اساس ثروت و شغل است. قدرت، احترام و بهره مندی از بهترین خدمات، مزایای اجتماعی طبقات مرفّه است. بدین جهت برخی خانواده ها تلاش می کنند به هر شکل ممکن فرزندانشان را به سویی هدایت کنند که به بیشترین میزان ثروت دست یابند. مطابق گزارشها، ایجاد حس رقابت توأم با حسادت و عزّت نفس، از مؤلفه هایی است که اغلب خانواده ها برای پیشبرد اهداف بیان شده از آنها استفاده می کنند. لذا پژوهش حاضر با این هدف که آیا دو مؤلفه درونی حسادت و عزّت نفس بر دنیاطلبی دختران دانشجو تأثیر دارد یا نه، انجام شده است. روش: طرح پژوهش، مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از تحلیل مسیر به شیوه رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی 1-1400 می باشند و برای جمع آوری داده ها از مقیاس عزّت نفس(آیزنک، 1976) و مقیاس اسلامی حرص(هراتیان و همکاران، 1393) و مقیاس اسلامی حسادت فرم تجدید شده(ولی زاده و همکاران، 1394) استفاده شده است. یافته ها: تحلیلهای آماری نشان داد حسادت، دنیاطلبی دانشجویان دختر را پیش بینی می کند و در سطح معناداری 001/0P< تأیید می شود. اما بر خلاف تصور کلی، فرضیه دوم که عزّت نفس گرایش به دنیاطلبی را پیش بینی می کند، تأیید نشد. نتیجه: حسادت و دنیاطلبی دارای ارتباطی دو سویه اند، اما دنیاطلبی و عزّت نفس رابطه ای معکوس دارند.
انگیزه های خانواده های تهرانی از تحصیل دانشجویان دختر خود در دانشگاههای تک جنسیتی (مورد مطالعه: دانشکدۀ رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی انگیزه های خانواده های تهرانی از تحصیل دانشجویان دختر خود در دانشکده تک جنسیتی رفاه صورت گرفته است. روش: روش پژوهش، کیفی و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بود که با 30 مورد از خانواده های دانشجویان دانشکده رفاه که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مصاحبه عمیق صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته ها: پس از شناسایی و تجزیه و تحلیل گزاره ها، 102 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و چهار مضمون فراگیر طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش در چهار دسته انگیزه های دینی، اجتماعی، آموزشی و روانی دسته بندی شدند. شرایط محیطی دانشکده رفاه، عدم معاشرت دانشجویان با جنس مخالف، تقویت اعتماد به نقش و نیز تقویت باورهای دینی آنان، از جمله موارد مهم مدّ نظر خانواده های تهرانی بود. همچنین از دیدگاه خانواده ها، حضور دختران در دانشکده مذکور می تواند بسیاری از زمینه های فردی و اجتماعی آنان را افزایش دهد.
دور وسائل الإعلام في تشکیل المرأة الداعشیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاع َمصطلحُ جهاد النساء الذی له الأثر الکبیر فی تکوین مفهوم المرأه الداعشیه فی وسائل الاعلام المحلیه والعالمیه، حیث مارست داعش قوه الغوایه والجذب علیهن واستخدمت الأسالیب المتعدده فی تجنید وسائل الإعلام لخدمه أهدافها ومخططاتها، وأثّر ذلک علی تشکیل امرأه داعش والإنخراط فی صفوفه. استخدمتْ داعش أحدث التقنیات الإعلامیه وأکثرها تطوراً، وامتلکتْ جهاز دعایه ٍوإعلامٍ استثنائیٍ ومنظّم بین مطبوع، مسموع، مرئی وبمختلف اللغات. یهدف هذا البحث الی إلقاء الضوء علی دور هذه الوسائل وآلیاتها فی هذا المجال. فبعد مراجعه للمقالات والأبحاث السابقه تبیّن وجود شح فی الدراسات حول هذا الموضوع لاسیما عندما یکون الحدیث عن داعش والنساء. إن ّالدراسه الحالیه من حیث الهدف والغایه هی دراسه تطبیقیه، ومن حیث المنهج دراسه نوعیه سیمیائیه بصریه فی تحلیل البیانات. وقد تم جمع البیانات الهادفه بواسطه المعلومات التی أنتجتها وبثتها داعش فی وسائل الإعلام العالمیه والمحلیه المختاره والمنتشره فی الفضاء السیبرانی ک فیدیوهات، صور، أناشید وغیرها فی الفیس بوک، التویتر والیوتیوب؛ وتحلیلها عن طریق فک الرموز، الشیفرات، والإشارات التی استخدمها التنظیم. وقد شمل المجتمع الإحصائی نوعین من المقابلات؛ الأول: روایات وقصص حکت تجارب الناس الذین عاشوا فی ظل تنظیم داعش، الثانی: الحدیث مع إعلامیین مختصین فیما یخص إمبراطوریه داعش الإعلامیه. بیّنت النتائج أن الوجه القاتم للتنظیم فی علاقته بالنساء یؤکد علی الاستغلال الجنسی الفاحش لهنّ وتحویلهن إلی بضاعه تُباع وتُشتری فی أسواق النخاسه من جهه، وإلی مرافقات للمقاتلین فی مضاجعهم وذلک لشد عزیمتهم تحت ما یسمی ب "جهاد النکاح" من جهه أخری.