فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۸۸۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اجتماعی از حوزه های پیش رونده و مورد توجه فلسفه علم اجتماعی معاصر است. مسئله اصلی در این حوزه، نحوه تحقق واقعیت های اجتماعی است. به طورکلی دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد: کل گرایی هستی شناختی و فردگرایی هستی شناختی. کل گرایان قائل به تقلیل نیافتن واقعیت های اجتماعی به مجموعه افراد و روابط میان آن ها هستند و فردگرایان واقعیت های اجتماعی را قابل تقلیل به مجموعه افراد می دانند. در سنت فکری اسلامی نیز این مسئله، به خصوص پس از علامه طباطبایی، مورد توجه قرار گرفته است. کل گرایان برای دفاع از ادعای خود دو دسته استدلال ارائه کرده اند: استدلال های فلسفی و استدلال های تجربی. در این مقاله، با تکیه بر شیوه استدلال آوری گذر به بهترین تبیین، ابتدا استدلال های فلسفی کل گرایان نقد و بررسی و سپس دیدگاهی معتدل و ایجابی ارائه می شود. براساس این دیدگاه، کُلّ غیرقابل تقلیلی به نام جامعه یا فرهنگ وجود ندارد، اما در عین حال واقعیت های اجتماعی خصلت الزام آوری، ثبات و تقرر خود را دارند. این دیدگاه مبتنی بر پاره ای از دستاوردهای علم اصول فقه، به خصوص آرای میرزای نائینی و شهید محمد باقر صدر است. دیدگاه معتدل ارائه شده، لوازم گوناگونی در حوزه روش شناخت اجتماعی دارد و به توسعه روشی به نام ژرف کاوی منجر شده است. روش استدلال بر مدعای اصلی مقاله گذر به بهترین تبیین است.
نگرش ابن ابی الحدید در صفات سلبی خداوند و قرابت او به نظریه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفات خداوند و از جمله صفات سلبی او، از مسائل چالش برانگیز از گذشته تا حال بوده است؛ چنانکه برخی، تنها صفات خداوند را صفات سلبی او دانسته و علم ایجابی به صفات را نفی کرده اند؛ عده ای برای شناخت باری تعالی، او را به انسان یا سایر مخلوقات تشبیه کرده و برخی به جسمیت او قائل شده اند و در قبال آنها برخی دیگر برای فرار از تشبیه دچار تنزیه مطلق شده اند. آنگونه که در نهج البلاغه در میان خطبه های مختلف موجود است امام علی(ع) با ادلّه متعدد، تشبیه و تجسیم را رده کرده اند، متکلمین مسلمان (اعم از شیعه و سنی) با تکیه بر نظرات خود، بیانات امام علی(ع) را در این مورد شرح و توضیح داده اند. در این میان ابن ابی الحدید معتزلی، از شارحان نهج البلاغه، مهم ترین صفات سلبی باری تعالی را با توجه به خطبه های نهج البلاغه توضیح داده است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، تبیین نظرات ابن ابی الحدید و اثبات قرابت دیدگاه وی با متکلمین امامیه بود. روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته ها و نتیجه: ابن ابی الحدید در توضیح صفات سلبی، از جمله نفی تشبیه و اعضا و جوارح و نفی جهت از خداوند و همچنین نفی حلول و عرض و... از باری تعالی، از نظرات متکلمین شیعه متأثر بوده است.
سیاست راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالهای 76-1375(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالهای 76-1375 بود. روش: روش پژوهش حاضر بر مبنای رویکرد ترکیبی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بین سالهای 76-1375 در چه مواردی بوده است. در مرحله اول که از روش کمّی استفاده شد، با روش آماری خی دو تک نمونه ای در محیط نرم افزار اس.پی.اس.اس.25 به تحلیل داده های کمّی پرداختیم. یافته ها: شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان مرکز قانونگذاری و مرجع عالی سیاستگذاری، تعیین خط مشی، تصمیم گیری و هدایت امور فرهنگی، آموزشی و پژوهشی کشور در چارچوب سیاستهای کلی نظام محسوب می شود. با تعیین ترکیب جدید شورا در سال 1375 از سوی مقام معظم رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد مرحله جدیدی شد. در این مرحله شورای عالی انقلاب فرهنگی موظف شد در رأس فعالیتهای خود، به مدیریت فرهنگی جامعه بپردازد. سیاست راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالهای 76-1375 قابل توجه است. نتیجه گیری: نتایج کمّی بیانگر آن است که دانشگاهها و آموزش عالی تعداد 76 مورد(5/53 درصد)، زنان 17 مورد(12 درصد)، شوراهای عالی 26 مورد(3/18 درصد)، آموزش وپرورش 11 مورد(7/7 درصد) و سایر موضوعات 12 مورد(5/8 درصد) است. در مرحله دوم به تبیین این داده ها با روش کیفی پرداختیم و به این نتیجه دست یافتیم که دانشگاهها و آموزش عالی، بیشترین توجه و موفقیت را در شورای عالی انقلاب داشته اند.
الگوسازی فرانظری پارادایم برساخت گرایی- تفسیری در تبیین مسائل محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست، حوزه ای میان رشته ای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی می طلبد. بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیط زیست، رویکرد برساخت گرایی را به کار می گیرند. چرا که این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیط زیستی تأکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به مطالعه پارادایم برساخت گرایی- تفسیری و تعیین قضایای شناختی آن و همچنین ارائه الگویی برای مطالعه برساخت مسائل محیط زیست بپردازد. این مقاله در بستری نظری، با کمک روش فرانظری و ابزار فرانظریه پردازی ریتزر، در جهت نیل به اهداف مذکور انجام شده است. یافته های حاصل از مطالعه سیر تحول فکری پارادایم برساخت گرایی، در اندیشه های کلاسیک و معاصر نشان می دهد، مبانی فلسفی این پارادایم در اندیشه فیلسوفانی قرار دارد که به مطالعه برهمکنش ابژه ها و سوژه ها تأکید دارند. این مکتب در جامعه شناسی برهمکنش ها و زمینه های اجتماعی آن را مطالعه می کند. اندیشمندان حوزه جامعه شناسی مسائل اجتماعی و به طور خاص مسائل محیط زیست، دیدگاه برساخت گرایی را برای مطالعه کشف، ظهور و موفقیت طرح مسائل محیط زیستی به کار می گیرند. با تشکیل مکاتب مطلق و متنی در برساخت گرایی، این رویکرد از ذهن گرایی محض، به سمت توجه به عوامل عینی و ذهنی روی می آورد. بنابراین همچون بسیاری از متفکران دیگر، صاحب بینش تلفیقی شده و به ترکیب سطوح چندگانه واقعیت های اجتماعی مورد اشاره ریتزر، می پردازند. سطوح واقعیت های محیط زیستی در اندیشه برساخت گرا، ارتباط و همپوشانی دارند. در مطالعات اجتماعی باید به ترکیب این قضایا توجه شود. نتایج مقاله حاضر، ارتباط و تعامل قضایای محیط زیستی را در الگوی پارادایمی سطوح عمده واقعیت های محیط زیستی، در نظریه برساختی تفسیری مسائل محیط زیست نشان می دهد.
سنتزپژوهی چیستی معرفت نفس، و وجه طریقیت آن بر معرفت رب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به برداشتهای متعدد از حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی منظور از معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب بود. روش: فراترکیب یا متاسنتز(سنتز مطالعات کیفی) کمک می کند با احاطه به همه نظرات، به نظریه جدیدی درباره منظور از معرفت نفس و وجه طریقیت آن بر معرفت رب رسید. ۱۲ رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد و مقالات علمی به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد همه برداشتها از معنای معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب به این مطلب برمی گردد که معرفت نفس، نقطه آغازین همه معارف دیگر است. نتیجه گیری: منظور از معرفت نفس، شناخت ویژگی ها، مبدء و معاد، ارزش وجودی و هدف آفرینش خود است و منظور از تلازم معرفت نفس با معرفت رب، این است که اگر انسان قبل از سیر در آیات آفاقی خداوند، به مبدء و معاد و ذات و صفات و افعال و هویت و استعدادها و ویژگی ها و ابعاد وجودی و هدف آفرینش و موقعیت خود در هستی نیک بنگرد و نیک بشناسد، همین سرمنشأ همه شناختهای دیگر از جمله شناخت خدا خواهد بود.
بررسی ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی در خصوص «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی»: یک آزمایش انتخاب گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
41 - 83
حوزههای تخصصی:
یکی از راه حل های ممکن برای چالش های ناشی از استفاده خودروهای سواری شخصی به خصوص ترافیک، ازدحام، آلودگی هوای تهران، اجتناب از هزینه های هنگفت اقتصادی و کاهش میزان مرگ و میر سالیانه، به کارگیری رویکرد «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی» است. هدف این مطالعه سنجش ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی برای شناسایی مؤلفه های اثرگذار غیربازاری و ارزشگذاری اقتصادی این مؤلفه ها با استفاده از رویکرد آزمایش انتخاب گسسته و مدل های لاجیت شرطی است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که مؤلفه «فضای سبز و تفریحی اضافی» در مقایسه با سایر مؤلفه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. مؤلفه های «امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی حمل و نقل عمومی» در داخل محدوده مرکز شهر بدون خودرو در اولویت های بعدی قرار دارند و ناهمسانی در ترجیحات شهروندان تهرانی نیز به همین دو مؤلفه برمی گردد. گفتنی است منبع این ناهمسانی نیز متغیر های جمعیت شناختی «درآمد» و «سن» افراد است. در تحلیل و تفسیر مقادیر برآوردی «تمایل به پرداخت» باید گفت شهروندان تهرانی برای مؤلفه های ایجاد مسیر دوچرخه سواری و کاهش متوسط مسافت پیاده روی تا نزدیک ترین ایستگاه، اهمیت نسبی کمتری قائل هستند. در مقابل به مؤلفه های «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده»، «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی بیشتر حمل و نقل عمومی در داخل محدوده» اهمیت بیشتری می دهند؛ به گونه ای که تمایل به پرداخت آنها به ترتیب 44،375 ، 30،000 و 28،125 ریال است که تقریباً یک و نیم تا دو برابر کرایه های فعلی است. بنابراین توصیه می شود در سیاستگذاری ترافیکی برای شهر تهران، دو مؤلفه «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده» و «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده مرکز شهر بدون خودرو» در اولویت بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها قرار گیرند.
مطالعۀ گفتمان فریبکاری میان فردی در چارچوب نظری دیوید بولر و جودی بورگون در دانش آموزان دختر متوسطه دوم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش فریبکاری اجتماعی با خدشه به اعتماد میان فردی، ارتباطات سالم اجتماعی را در سطوح مختلف تهدید می کند. در این مقاله با اتخاذ رویکرد کاربردی، عامل فریب در یک فضای گفتمانی از منظر جامعه شناسی زبان به عنوان یک موضوع بین رشته ای مورد تحلیل قرارداده شد، چرا که تحلیل پدیده ها از نگاه میان رشته ای امکان فهم شرایط و حل بهتر مسائل را فراهم می کند. بررسی انجام شده در یک بستر اجتماعی در سطح دو دبیرستان دخترانه متوسطه دوم شهر تهران، از منظر نظریه فریبکاری میان فردی بولر و بورگون در راستای نیل به دو هدف اصلی مقاله، یعنی یافتن دلایل فریبکاری تحصیلی و نقش عوامل مؤثر در شکل گیری گفتمان فریب و یافتن راه های برون رفت آن، انجام شده است.233 نفر از دانش آموزان 15 تا 17 سال، که تجربه قرار گرفتن در موقعیت فریب را داشتند، انتخاب شدند. نمونه های معرف، ویژگی های مشابهی چون جنس، شغل، مقطع تحصیلی و منطقه خاص سکونت دارند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای 30 سؤالی محقق ساخته حول محور فریبکاری تحصیلی است که توسط سه تن از اساتید هیئت علمی بر اساس مقیاس هفت درجه ای لیکرت و پرسشنامه فریبکاری تحصیلی فارنسه و همکاران (2011) ایجاد و اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS صورت گرفته است. حوزه واکاوی مقاله به کلاس های آن لاین، ارائه تکالیف و امتحانات توجه دارد. ابزار پژوهش دو مقیاس وظیفه شناسی اخلاق تحصیلی و فریبکاری تحصیلی در فضای مجازی است. تحلیل نتایج آزمون بر اساس شاخص همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین وظیفه شناسی و اخلاق تحصیلی با فریبکاری تحصیلی ارتباط منفی معناداری وجود دارد. با توجه به این نتیجه به نظر می رسد تلاش های مداخله ای و آموزشی برای افزایش تعهد اخلاقی فراگیران در کاهش رفتارهای فریبکارانه آن ها اثربخش است. این یافته ها اطلاعات ارزشمندی برای دست اندرکاران آموزشی که هدفشان کاهش فریبکاری در محیط های علمی است، فراهم می آورد و تلویحات مهمی جهت آموزش اخلاقی فراگیران دربردارد.
مناظره مکتوب داور و نویسنده در باب جهت دهی به پژوهش و پژوهشِ ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
87 - 99
حوزههای تخصصی:
آیا پژوهش، حکمرانی پذیر است؟ اگر پاسخ مثبت باشد، این سؤالات مطرح می شوند که: آیا حکمرانی پژوهش به معنای تزریق ایدئولوژی در آن و فرمایشی کردن آن است؟ آزادی پژوهشگر برای جستجوی حقیقت با چه نوعی از سازوکارها قید می خورد؟ هنجارهای جامعه علمی، انتظارات مراجع اقتدار بیرونی اعم از حکومت و جامعه، خواسته های مشتریانی مثل صنعت و ... چه جایگاهی در این قیودات دارند و پژوهشگر در چه فرآیندی پاسخگو می شود؟ هدف مقاله حاضر، بحث در حوالی این سؤالات و مطالب مشابه آن ها است. این مقاله یک مناظره کتبی بین نویسنده مقاله «حکمرانی پژوهش: یک چارچوب نظری» (مجتبی جوادی) و داور آن (نرگس نراقی) است که در همین شماره فصلنامه سیاست علم و فناوری منتشر شده است. نویسنده مقاله مذکور در اعتراض به دلایل رد آن توسط داور، با سردبیر نشریه مکاتبه کرده و با صلاحدید ایشان وارد مناظره با داور شد. با وساطت سردبیر، مکاتباتی چندباره بین نویسنده و داور انجام شد که محتوای آن ها بدون هیچ دخل و تصرفی در این مقاله ارائه شده است. به طور خلاصه، داور با ارائه شواهدی از به کارگیری برخی الفاظ و جملات در مقاله، چنین استدلال کرده است که نویسنده در پی دفاع از علم ایدئولوژیک و ضرورت تزریق ارزش ها در پژوهش بوده و این دفاع نیز در اثر سوء برداشت از رویکرد پارادایم های اخیر علوم اجتماعی در رابطه با حضور ارزش ها در پژوهش است و بدین ترتیب مقاله را مردود اعلام کرده است. نویسنده نیز با ارائه منابع جملات، استدلال کرده است که برداشتِ داور همدلانه نبوده و ایدئولوژیک بودن یا نبودن پژوهش،
الزامات حقوقی تأمین اجرای مؤثر قوانین برنامه توسعه در ایران؛ مورد کاوی قانون برنامه ششم توسعه (آموزه هایی برای قانون برنامه هفتم توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
59 - 90
حوزههای تخصصی:
با سپری شدن بیش از هفت دهه از عمر برنامه ریزی توسعه در نظام حقوقی ایران (از سال 1328)، قوانین برنامه های توسعه همچنان با مشکلات مربوط به خلأ اجرای مؤثر احکام آنها مواجه اند. متن قوانین مذکور علی القاعده باید حاوی الزامات متعددی جهت تأمین اجرای آنها باشد تا بتوان به صورت نسبی از اجرایی شدن مفاد احکام مزبور اطمینان حاصل کرد. برخی از الزامات مذکور به جهت ماهیت خاص احکام قوانین مزبور (برنامه ای بودن) در مقایسه با دیگر قوانین، اقتضائات خاصی را می طلبد. پژوهش حاضر با برگرفتن روش توصیفی - تحلیلی می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که با توجه به اقتضائات خاص قوانین برنامه توسعه، برای اجرای مؤثر این قوانین چه الزامات و سازوکارهایی باید مورد پیش بینی قرار گیرد؟ قانون برنامه ششم توسعه تا چه میزان از این الزامات پیروی کرده است؟ دستاورد این مقاله آن است که با توجه به سلسله مراتب هنجارهای حقوقی در ایران، به نظر می رسد طراحی هرگونه سازوکار اجرایی برای قوانین برنامه نیازمند توجه ویژه به ضرورت برقراری انسجام و به هم پیوستگی میان قانون اساسی، سیاست های کلی نظام، قوانین برنامه توسعه، قوانین بودجه، دیگر قوانین مربوط و مقررات دولتی است. در چارچوب این ضرورت، اجرای مؤثر قوانین برنامه دست کم می تواند از طریق الزاماتی همچون پیش بینی نظام گزارش دهی دوره ای پیشرفت اجرای برنامه، پیش بینی میزان اجرای برنامه ها توسط دستگاه های مربوط به عنوان عاملی جهت تعیین میزان اعتبارات قابل تخصیص به آن دستگاه، پیش بینی تهیه اسناد و سازوکارهای اجرایی لازم برای اجرای مفاد قوانین برنامه توسعه و ... تأمین شود. گرچه برخی الزامات پیش گفته در قانون برنامه ششم پیش بینی شده، اما به دلیل فقدان طراحی سازوکار مناسب، نتایج مطلوبی نداشته است.
طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی بر اساس آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی شامل نقش معلم، نقش یادگیرنده، فرایند یادگیری، فرایند آموزش، ارزشیابی آموخته ها و محیط یادگیری بر اساس آیات قرآن کریم به منظور ارائه مدلی کاربردی و مطرح انجام شد. روش: این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی در قالب استخراج، تبیین و تحلیل آیات مرتبط با هر یک از هفت مؤلفه مهم سیستم آموزشی انجام شده است. یافته ها: برخی از دیدگاهها مانند دیدگاه رفتاری، موضوعی/دیسیپلینی، اجتماعی، رشدگرا، شناختی، انسان گرایانه، ماورای فردی، در خصوص این مؤلفه ها موضع گیری مشخصی دارند. نتیجه گیری: مهم ترین آرمان تربیتی، محوریت خداوند و حضور او در متن زندگی و در تمام اعمال و رفتار آدمی است. معلم نقش راهنمایی مهربان، آگاه و آگاه کننده دارد و یادگیرندگان را به تفکر وا می دارد. یادگیرنده نیز عنصری فعال، پرسشگر و تربیت پذیر است که از ظرفیت وجودی خود آگاه است و فرایند یادگیری، احساس کرامت و ارزشمندی وی را تقویت می کند. فرایند آموزش گام به گام، ساده و قابل فهم و به دور از اطاله کلام است. فرایند ارزشیابی، یادگیرنده را به نقاط ضعف و قوّت خویش آگاه می کند تا درصدد اصلاح و جبران برآید و به خودارزیابی برسد. محیط یادگیری باز و منعطف است، اما قوانین و مقرراتی دارد که تخطی از آنها، عقوبت دارد.
ارزیابی کیفیت ترجمه فارسی و محتوای کتاب اسطوره های کهن: فولکلور در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
این مقاله، برگردان فارسی کتاب اسطوره های کهن را بر اساس الگوی «ارزیابی کیفیت ترجمه» و محتوا و اندبشه آن را ارزیابی می کند. مؤلف نشان می دهد داستان های قرآن قرآن در سایر کتب دینی ریشه دارد و می توان آن را از منظر نظریه های ادبیات شفاهی بررسی کرد. اما به چند دلیل، دوندس در بررسی قرآن به مثابه فولکلور موفق نیست. این مقاله، می کوشد از یک سو، آراء و دیدگاه های دوندس را درباره قرآن از حیث مولفه های محتوایی و به ویژه روش تحقیق دوندس، در پرتو آرای صاحبنظران و پژوهشگران قرآنی بررسی کند و از سوی دیگر، برگردان فارسی این کتاب را بر اساس الگوی «کیفیت ارزیابی ترجمه» در سطوح واژگانی، نحوی، و معنایی بررسی کند. در مجموع، به نظر می رسد تحلیل و تبیین دوندس از کیفیت آموزه های قرآنی و به ویژه قصه های قرآنی، سطحی و کم مایه است و به ویژگی های منحصر بفرد این قصه ها در بطن سوره ها، و اینکه این قصه ها صرفاً بستری و محملی برای تبیین آموزه های دین شناختی قرآن است، وقعی ننهاده است. با این حال، مترجم نیز هرچه به انتهای کتاب می رسد، تسلط نسبی خود را در فرایند برگردان متن اصلی نشان می دهد، درکل، ترجمه همچنان نیاز به ویراستاری ادبی دارد.
ابهام در جرم انگاری بغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
163 - 193
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اصول قانون نویسی در حقوق کیفری، نگارش متن قوانین به صورت صریح و بدون ابهام است. قانونگذار در نظام حقوقی ایران برای نخستین بار در سال 1392 در مواد (287 و 288) قانون مجازات اسلامی به جرم انگاری بغی پرداخت و با استفاده از عباراتی مبهم، دوپهلو و گاهی کلی، علاوه بر ایجاد زمینه تشتت آرای محاکم و سرگردانی سیاست جنایی قضایی موجب شد در مواردی به اصول کلی حقوق کیفری نیز خدشه وارد شود. پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده در پی یافتن این پاسخ است که ابهامات در مواد مربوط به جرم انگاری بغی کدام اند و چگونه می توان آنها را رفع کرد؟ براساس نتایج و داده های به دست آمده، اصلاح و بازنگری در جرم انگاری بغی ضروری است.
بررسی انتقادی تأثیر الحاد تکاملی جدید بر مبانی علوم انسانی با محوریت آرای علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تکامل را چارلز داروین ابتدا در دانش زیست شناسی مطرح کرد، اما گذشت زمان نشان داد این نظریه محدود به حوزه زیست شناسی نماند و امروزه در شاخه های مختلف علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، تفسیر الحادی از این نظریه را، که امروزه در بستر الحاد تکاملی جدید روی داده است، می توان از جمله موانع جدی به منظور اسلامی سازی علوم انسانی تلقی کرد. از سوی دیگر علامه مصباح یزدی را می توان از پیشگامان پروژه اسلامی کردن علوم اسلامی قلمداد کرد. مسئله مقاله حاضر این است که تأثیر الحاد تکاملی جدید بر مبانی علوم انسانی با محوریت آرای استاد مصباح یزدی نقد و ارزیابی شود. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای-اسنادی و صورت گرفته و برای داوری از روش تحلیلی (عقلی) سود جسته ایم. یافته پژوهش نشان می دهد دعاوی ملحدان جدید از حیث اشکالات معرفت شناختی، الهیاتی و دین شناختی به شدت آسیب پذیر است.
شناسایی و رتبه بندی آسیب های ساختاری در مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۲۲-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی آسیب های ساختار مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی غیردولتی استان مازندران بود. روش شناسی: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد، در مرحله کیفی، داده ها با مصاحبه با مطلعین کلیدی جمع آوری شدند. با استفاده از این نتایج پرسشنامه محقق ساخته تهیه گردید. در مرحله کمی، روش کلی تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. روایی صوری و روایی محتوی پرسشنامه با بهره گیری از صاحب نظران و نخبگان تائید گردید. پایایی آن هم با محاسبه ضریب پایایی به روش کرونباخ 898/0 به دست آمد. پرسشنامه در میان جامعه آماری که هیئت مدیره اتحادیه مرکزی غیرانتفاعی کشور و دست اندرکاران غیرانتفاعی مازندران بودند توزیع گردید و 100 پرسشنامه جمع آوری شد. در نهایت با استفاده از آمار توصیفی، استنباطی و نرم افزار SPSS داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی 46 آسیب در سه بعد رسمیت، تمرکز و پیچیدگی شناسایی گردید. برای رتبه بندی آسیب ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شد. مشخص گردید که مؤلفه مهجور بودن مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی در ساختار وزارت علوم در رتبه اول و مؤلفه ضعف وجود دفتر مرکزی غیرانتفاعی غیردولتی در جهت حمایت از مؤسسات در رتبه آخر قرار دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تعداد دانشجویان مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و کمک مؤثر این مؤسسات به آموزش عالی کشور باید توجه بیشتری به این بخش از آموزش عالی خصوصی صورت گیرد. نه آنکه این مؤسسات در ساختار وزارت علوم از نظر مهجوریت رتبه نخست را کسب نمایند. درعین حال پیشنهاد می شود با تغییر نگاه نسبت به آموزش عالی خصوصی از دستاوردهای این پژوهش که در همین راستا است استفاده گردد.
طراحی بوم سازگان نوآوری تجهیزات الکترونیک قدرت در ایران: به سوی حکمرانی عمومی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجهیزات الکترونیک قدرت به مثابه یک نوآوری در تغییر ساختار سنتی شبکه برق و ظهور شبکه های هوشمند نقش به سزایی دارند. مبتنی بر ابرانگاره حکمرانی عمومی جدید ، از شروط لازم تحقق نوآوری های تجهیزات الکترونیک قدرت، توجه به رویکرد مبتنی بر همکاری است که از شاخص ترین مصادیق آن بوم سازگان نوآوری است. پژوهش حاضر با توجه به ضرورت شکل گیری بوم سازگان نوآوری تجهیزات الکترونیک قدرت در کشور و فقدان پژوهش منسجم در این خصوص به طراحی این بوم سازگان می پردازد. روش پژوهش مبتنی بر علم طراحی است. در فاز شناخت ابعاد نظری و منتخبی از اسناد، گزارش ها و مصاحبه های منتخب بررسی شد. در فاز پیشنهاد مفاد 23 مصاحبه انجام یافته با خبرگان به همراه اسناد بالادستی منتخب بر اساس تحلیل محتوای کیفی قیاسی و مبتنی بر یک ماتریس مقوله بندی ساختار نیافته کدگذاری و مقوله بندی شد. در فاز توسعه، خروجی فاز پیشنهاد در یک پنل خبرگی متشکل از 15 نفر از خبرگان حوزه تجهیزات الکترونیک قدرت بررسی و نهایی شد. در فاز ارزیابی، خروجی فاز توسعه با استفاده از سه ابزار شامل ارزیابی مطلوبیت مؤلفه ها، پنل خبرگی و معیارهای سنجش پژوهش های کیفی ارزیابی و مورد تائید قرار گرفت و در فاز جمع بندی، مبتنی بر یافته ها ، دلالت ها و پیشنهادات پژوهش حول محور طراحی بوم سازگان نوآوری تجهیزات الکترونیک قدرت طرح شد.
مدل یابی نقش میانجی سرمایۀ روان شناختی در رابطۀ علّی هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین، 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه برخط انجام شد. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه معنای زندگی، پرسشنامه سرمایه روان شناختی، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی و مقیاس خوددلسوزی بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری اس.پی.اس.اس-22 و آموس-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیّرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: هوش معنوی بر معنای زندگی تأثیر مستقیم و به واسطه سرمایه روان شناختی بر معنای زندگی تأثیر غیر مستقیم دارد. خوددلسوزی بر معنای زندگی اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه سرمایه روان شناختی، بر معنای زندگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: معنای زندگی تحت تأثیر هوش معنوی و خوددلسوزی است و هوش معنوی و خوددلسوزی از طریق افزایش سرمایه روان شناختی، میزان معنای زندگی را تحت تأثیر خود قرار می دهند
آینده پژوهی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در ایران؛ نگاهی محصول گرایانه با استفاده از روش تحلیل لایه علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی، دغدغه هایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند. افزایش شمار فارغ التحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغ التحصیلان، بیش از پیش نمایان می سازد. این مقاله یک پژوهش کیفی و با هدف آینده پژوهی در صدد است تصویری از وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان حوزه علوم انسانی ترسیم کند. جامعه آماری پژوهش اساتید و متخصصان حوزه علوم انسانی است و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و بعد از پیاده سازی مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک و با کاربست روش لایه ای علی، مؤلفه های آن در سطح لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان / جهان بینی و اسطوره/ استعاره شناسایی شدند. در سطح لیتانی، مؤلفه های «بحران بیکاری»، «علوم انسانی مهجور و در حاشیه مانده»، «علوم انسانی ناکارامد / نابلد» و «فقدان هویت مستقل» برساخته شدند. در سطح علل سیستماتیک مجموعه عوامل فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی از علل بنیادین مضامین سطح اول هستند. در سطح گفتمان/ جهان بینی از گفتمان های محصول گرایانه، پست مدرن، علوم انسانی اسلامی و گفتمان مسئله محوری استفاده شد. در سطح استعاره/اسطوره از تعابیر استعاری بچه مهندس، پروفسور بالتازار، پاشنه آشیل/چشم اسفندیار توسعه ملی و علوم پیشرو (جنس اول)/ پسرو (جنس دوم) استفاده شد. در نهایت با مرور ادبیات و مراجعه به مصاحبه ها و رفت و برگشت در آنها و نظرخواهی از خبرگان و متخصصان، دو پیشران نگاه مهندسی وار و از بالا به پایین در مقابل تأمین فضای باز فکری، دانشگاهی، و سیاست یکسان سازی علوم در مقابل توسعه رویکرد مطالعات میان رشته ای شناسایی، و سناریوهای چهارگانه تدوین شدند.
نگاه تأویل گرایانۀ شیخ احمد احسایی به طبیعت و پدیده های طبیعی بر مبنای آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
شیخیه ازجمله فرقه هایی است که خود را به طور کامل از جهان پیرامونی جدا نساخته و طبیعت را همواره جزئی از آنچه باید مورد توجه قرار گیرد دانسته است. شیخ احمد احسایی از عالمان دینی نیمه نخست قرن سیزدهم ه ق و پایه گذار نظریات فرقه شیخیه بود که آثار متعددی با موضوعات گوناگون اعتقادی، کلامی، فلسفی و فقهی از خود برجای گذاشته است. التفات به طبیعت و پدیده های جهان خلقت و ارتباط آن با دین، مذهب و شریعت در آرای مختلف احسایی به چشم می خورد. او به تأویل آیاتی از قرآن که اشاراتی به پدیده های طبیعی دارد پرداخته است و درخصوص مسائلی مانند روند خلقت انسان، معنای آب، آسمان و هوا سخن می گوید. این نگاه پررنگ به طبیعت را می توان در آثار شاگردان و پیروان وی مانند سیدکاظم رشتی و محمدکریم خان کرمانی هم دید، تا جایی که این افراد دارای رساله هایی مستقل در علوم طبیعی مانند هیئت و پزشکی هستند. این نوشته سعی بر آن دارد مقداری به تأویلات شیخ احمد از آیات قرآنی مرتبط با طبیعت بپردازد تا آشنایی بیش تر و دقیق تری با آرا و جهان نگری یک عالم دینی مطرح و بنیان گذار یکی از فرقه های مذهبی با نفوذ عصر قاجار که تفکرات او در زمان ورود گسترده مظاهر تمدنی غرب به کشور طرفدارانی داشت، به دست آید
نقد رویکردهای روش شناختی فردگرا و جمع گرا به نوظهوری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه خرد-کلان از مهم ترین موضوعات در مطالعات اجتماعی به معنای عام آن است. این که پدیده کلان چگونه از اجزا و پدیده های خرد حاصل می شود و قوانین پدیده های کلان چه نسبتی با قوانین ذی ربط پدیده های خرد دارد، به مسئله نوظهوری اجتماعی در همه شاخه های علوم اجتماعی مربوط می شود. هیچ پژوهش اجتماعی بدون پیش فرضی صریح یا ضمنی در پاسخ به این مسئله امکان پذیر نیست. نوظهوری اجتماعی به دو نوع قوی و ضعیف تقسیم می شود و رویکردهای روش شناختی در تأمین شرایط هر یک، ایستارهای متفاوتی دارند. نوظهوری مستلزم مطالعات میان رشته ای است و تحقیق درباره پدیدار نوظهور، استفاده از رشته های متفاوت را ضرورت می بخشد. در این مقاله تلاش می شود که با روش تحلیلی و میان رشته ای و با بهره جستن از مفاهیم فلسفه ذهن، روان شناسی و عصب زیست شناسی، نخست شرایط نوظهوری اجتماعی تبیین گردد و سپس ایستار رویکردهای روش شناختی فردگرا و جمع گرا اعم از تقلیل گرا و ناتقلیل گرا در تأمین این شرایط، نقد و ارزیابی شود. به این منظور، پس از تعریف مفاهیم نوظهوری اجتماعیِ قوی و ضعیف، در تبیین شرایط نوظهوری قوی از مفاهیم برگرفته از فلسفه ذهن هم چون تحقق چندگانه و انفصال فاحش بهره می گیریم. در تأمین شرایط نوظهوری قوی، رویکرد نوظهوری فردگرا با چالش علیت روبه پایین و تقلیل ناپذیری، و رویکرد نوظهوری جمع گرا با چالش شیء انگاری روبرو است.
آسیب شناسی و بررسی وضع مطلوب نظارت شرعی با تأملی در اعتبار فتاوی شرعی فقهای شورای نگهبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
85 - 109
حوزههای تخصصی:
نظارت شرعی بر قانونگذاری از مهمترین اهداف تأسیس و بقای حاکمیت اسلامی است. ازاین رو تشخیص عدم مغایرت قوانین با احکام شرع که از وظایف حاکم اسلامی به شمار می رود، بر اساس اصل (96) قانون اساسی به فقهای شورای نگهبان تفویض شده است. اما در خصوص چگونگی نظارت شرعی [موضوع اصل (4) قانون اساسی] راهکاری در دستور کار مقنن اساسی قرار نگرفته است. این فضای تحیر برانگیز موضوع مناقشات گوناگونی در خصوص بررسی «فتوای معیار» بوده است. مرور پژوهش های پیشین، ضعف هایی را درباره عدم توجه کافی به ابعاد اجتماعی فقه و بی توجهی به شفافیت در بیان ادله احکام شرعی نمایان می کند. با آسیب شناسی انجام شده سؤال اصلی این پژوهش که با روش تحلیل بنیادی سامان یافته است، در خصوص الزامات و راهکارهای وضع مطلوب نظارت شرعی و اعتبارسنجی اصالت فتوای فقهای شورای نگهبان بوده است. یافته های این مقاله مثبِت این فرضیه بوده است که اصالت فتوای فقهای شورای نگهبان بالعَرض و وابسته به ولی فقیه است. همچنین با توجه به دغدغه عبور از وضع موجود برای رسیدن به وضع مطلوب نظارت شرعی، استفاده از دانش ها و تجربیات بشری، مشورت حداکثری با نخبگان و پاسخگو کردن فقه به عنوان الزامات نظارت شرعی مطلوب شناخته شدند و تقویت جایگاه ولی فقیه در قانونگذاری و عدم امکان توکیل قطعی نظارت شرعی به غیر به عنوان راهکارهای دستیابی به وضع مطلوب مورد بررسی قرار گرفتند.