فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۸۱ تا ۱۰٬۱۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to Developing a dynamic model for the impact of Servicescape on customer experience in the hotel industry. The present study is a mixed research method. In the qualitative part, the strategy is qualitative content analysis and in the quantitative part, it is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of research method. To gather information in the qualitative section a collection of articles, books and thesis has been used systematically and in the quantitative part, a standard questionnaire was used to collect information. 700 loyal customers of five-star hotels in Northwest of Iran were selected for the study. A clustered sampling method was used to select statistical sample. In qualitative part, To analyze the data of this research, special content analysis processes including open coding,, axial coding were used to emerge concepts and categories. In the quantitative part, the research hypotheses were tested using structural equation modeling technique. The results of the research showed that the substantive staging and communicative staging have a positive impact on the customer experience and the effect of communicative staging on customer experience at different stages of the relationship life cycle is different.
تأثیر درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم در مؤسسات بر ارزش های حرفه ای در موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی تاثیر درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم در موسسات بر ارزشهای حرفه ای درمؤسسات حسابرسی را مورد بررسی قرارداده است.درتئوری هایی فلسفه اخلاق ورفتارسازمانی ادعامیشود ویژگیها و رفتارحرفهای به تنهایی مبتنی برباورهای افرادنبوده، بلکه علاوه براین تحت تأثیرمفاهیم وشرایط سازمانی نیز قرار میگیرد. جامعه آماری پژوهش کلیهی شرکاء، مدیران و سرپرستان مؤسسات حسابرسی مورد اعتماد بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران در سال 1399 بین 159 نفر موردآزمون قرار گرفت. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه طراحی شده که روایی آن مورد تأیید خبرگان حرفه قرار گرفته است جمع آوری شده و برای آزمون فرضیه ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای آماریSpss24 وSmartPls3 استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشاندهندهی وجودرابطه مثبت درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم در مؤسسات و تعهد آنها نسبت به منافع عموم میباشد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر وجود رابطه منفی بین درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم بر مؤسسات و پذیرش و مشارکت در رفتار غیرحرفهای است. علاوه بر این نتایج آزمون فرضیهها نشان داد بین پذیرش اخلاقی حسابرسان نسبت به اقدامات غیر حرفه ای و مشارکت در رفتار غیرحرفه ای رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش نشان میدهد که درک حسابرسان از فرهنگ اخلاقی حاکم بر مؤسسات میتواند عاملی تأثیرگذار در کاهش پذیرش و مشارکت در رفتار غیرحرفه ای اخلاقی حسابرسان و افزایش تعهد این افراد در حفظ منافع عموم باشد. پژوهش حاضر در راستای نهادینه سازی فرهنگ اخلاقی در مؤسسات حسابرسی میتواند مورد استفاده شرکاء، مدیران و سرپرستان حسابرسی مؤسسات حسابرسی قرار گیرد.
اثر تعدیل کنندگی شهرت حسابرس بر رابطه میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر جهت بررسی اثر تعدیل کنندگی شهرت حسابرس بر رابطه میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری صورت پذیرفته است. در این راستا، صورت های مالی 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است و به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. در پژوهش حاضر، تحریف های حسابداری متغیر وابسته است و برابر است با 1 در صورتی که شرکت متعاقبا صوزت های مالی سال جاری را در سال مالی بعد تجدید ارائه می کند، در غیر این صورت صفر. حق الزحمه حسابرسی و شهرت حسابرس به ترتیب متغیر مستقل و تعدیل گر پژوهش هستند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که دریافت حق الزحمه حسابرسی بالا (پایین) توسط حسابرسان، بروز تحریف های حسابداری را کاهش (افزایش) می دهد و این یافته در رابطه با موسسات حسابرسی که از شهرت بالایی برخوردار هستند، قوی تر است. به عبارت دیگر، شهرت بالای حسابرس، رابطه منفی میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری را تشدید می کند.
مشارکت خانواده در سیاست گذاری تربیتی؛ شناسایی عوامل مداخله گر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد شناسایی عوامل مداخله گر و اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست گذاری های تربیتی در کشور، با استفاده از روش کیفی «داده بنیاد» مبتنی بر ابزار «مصاحبه» بوده است. جامعه هدف پژوهش، خبرگان و متخصصان در حوزه سیاست گذاری تربیتی و نیز خانواده (مشتمل بر مدیران حوزه آموزش وپرورش و نیز اساتید و مطلعین دانشگاهی در حوزه سیاست گذاری و خانواده) بوده اند که از میان آن ها 15 نفر با روش اشباع نظری و به شکل نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های این مطالعه مبیّن آن است که عواملی مداخله گر متعددی در بروز پدیده «سیاست گذاری تربیتی مشارکتی (با مشارکت خانواده)» دخیل بوده اند که می توان آن ها را در دو دسته کلی مشتمل بر «علل و عوامل تسهیل گر امر مشارکت» و نیز «علل و عوامل محدودگر امر مشارکت» دسته بندی نمود؛ امّا سهم و میزان اثرگذاری «علل و عوامل تسهیل گر»، به نسبت «علل و عوامل محدودگر»، قابل توجه بوده و فراوانی زیرمقوله های بیشتری را به خود اختصاص داده است؛ به طوریکه مصاحبه شوندگان، عواملی چون: بازتعریف نقش ذینفعان در تعلیم و تربیت، تحولات ساختاری – تشکیلاتی نظام تربیتی، هم راستایی خانواده و نظام تربیتی و نیز تصویب قوانین و مقررات مشارکت پذیری را به مثابه عوامل تسهیل گر، در مشارکت – هر چه بیشتر- نهاد خانواده در سیاست گذاری تربیتی دخیل دانسته و در عین حال، اذعان نموده اند که برخی موانع و کاستی هایی در حوزه های خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و مدیریتی، با ایجاد محدودیت هایی، روند مشارکت خانواده در سیاست گذاری تربیتی را با مشکل مواجه نموده است که از آن جمله می توان به عدم توانمندی خانواده ها برای نقش آفرینی در سیاست گذاری تربیتی، عدم آشنایی و آگاهی والدین از سیاست ها، اهداف و برنامه های تربیتی، نگاه از بالا به پایین مسئولان به نظام تربیتی، ناکارآمدی سازوکارهای موجود در ایجاد تعامل بین خانواده و نظام تربیتی، عدم تمایل مسئولان و تصمیم گیرندگان به تفویض اختیار و تقسیم قدرت در سیاست گذاری تربیتی و.. اشاره نمود.
شناسایی و رتبه بندی پسایندهای منتورینگ: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پسایندهای پیاده سازی فرآیند منتورینگ و تحلیل این دستاوردها در شرکت همراه اول می باشد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) و از نظر استراتژی از نوع مطالعه موردی است. برای رسیدن به این منظور، پس از بررسی جامعه ادبیات منتورینگ، سوال های مصاحبه طراحی شد و بعد از مورد تأیید قرار گرفتن روایی سؤالات، به روش نمونه گیری هدفمند با تعداد 15 نفر از خبرگان حوزه توسعه منابع انسانی و به ویژه منتورینگ مصاحبه انجام شد. سپس، نتایج مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از رویکرد براون و کلارک مورد تحلیل قرار گرفت و دستاوردهای حاصل از پیاده سازی فرآیند منتورینگ در 9 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی؛ مزایا برای منتی، مزایا برای منتور و مزایا برای سازمان قرار گرفت. سپس در مرحله کمی پژوهش این مقوله های اصلی و فرعی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی مورد سنجش و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش در گام دوم پژوهش نشان داد که مقوله اصلی "مزایا برای منتی" بیشترین اهمیت را در بین سه مقوله اصلی دستاوردهای اجرای فرآیند منتورینگ در شرکت همراه اول داشته و بعد از آن مقوله های "مزایا برای سازمان" و "مزایا برای منتور" در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
ارائه الگوی رهبری دانش محور در جهت دوسوتوانی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
153 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه الگوی رهبری دانش گرا در جهت دوسوتوانی سازمانی است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی است. جامعه آماری پژوهش جهت آزمون الگو، ۱۹۳۵۸ نفر از کارکنان بخش اداری سازمان های خدمات بهداشتی درمانی استان کرمان هستند که حجم نمونه 586 نفر بر اساس 5 تا 10 برابر تعداد سؤالات پرسشنامه در نظر گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه-های رهبری دانش گرا و دوسوتوانی سازمانی هستند. یافته های پژوهش ضمن تأیید الگوی پیشنهادی، نشان داد که رهبری دانش گرا و ابعاد آن (جهت یابی یادگیری، ایجاد فضای حمایتی از یادگیری، حمایت از فرایند یادگیری در سطح فردی و گروهی، عمل در نقش الگو، آموزش دانش گرا، ادغام دانش و نوآوری، تحریک انتشار دانش، مهارت های رهبری، حمایت از تسهیم دانش، ارزیابی عملکرد بر مبنای تسهیم دانش و پاداش مبتنی بر تسهیم دانش) بر دوسوتوانی سازمانی تأثیر مثبت دارند و از بین این ابعاد، تأثیر بُعد پاداش مبتنی بر تسهیم دانش بر دوسوتوانی سازمانی بیشتر از سایر ابعاد بوده است.
تحلیل مضامین موثر بر گردشگری پایدار روستایی مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
115 - 151
حوزههای تخصصی:
راهبردهای گذشته درزمینه توسعه نواحی، نتوانسته اند در حل مسائل و معضلات موجود در زمینه هایی چون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی، پایداری محیط زیست و نظایر این ها به گونه ای موفقیت آمیز عمل کنند. یکی از راهبردهایی که اخیراً در بیشتر کشورهای جهان موردتوجه قرارگرفته، توسعه گردشگری در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای گسترش گردشگری است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، چالش ها و موانع گردشگری پایدار روستایی استان اصفهان شناسایی شدند. اطلاعات بر اساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهد از میان 182 کد باز 29 مفهوم پایه ای شناسایی شد که در 7 دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی هستند. نتایج تحلیل ها حاکی از این است که باید در توسعه و ایجاد بسترهای لازم جهت تحقق گردشگری پایدار روستایی به ایجاد زیرساخت های لازم، ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، همچنین سیاست گذاری های مناسب و عملیاتی توجه نمود و لزوم دست یابی به اهداف مدیریتی و سازمانی گردشگری پایدار، کمک گرفتن از خود مردم روستا و مشارکت دادن آن ها از تصمیم گیری تا اجرا بایستی قابل توجه قرار گیرد
بررسی ارتباط میان توسعه بازار مالی و ضریب جینی
حوزههای تخصصی:
افزایش نابرابری درآمد همواره به عنوان یکی از مهم ترین رتبه بندی مسائل سیاسی در سراسر جهان به شمار می آید؛ و در صورت توسعه بهتر و مناسب تر بازارهای مالی، نابرابری درآمد کاهش خواهد یافت. هم چنین پیشگویی های تئوریک از تأثیر توسعه مالی بر نابرابری درآمد بحث برانگیز است. هدف اصلی مطالعه ی حاضر، تبیین رابطه میان شاخص های بازار مالی با ضریب جینی در کشورهای در حال توسعه است. پس از انجام آزمون لیمر جهت انتخاب مدل مناسب، مشخص گردید که مدل از نوع اثرات ثابت است؛ بنابراین رگرسیون با عرض از مبدأ های غیریکسان تخمین زده شد. نتایج تخمین نشان داد تمامی متغیرهای مستقل رابطه ی معنی داری با متغیر وابسته دارند. همچنین از نظر علائم با تئوری های اقتصادی سازگاری دارد. شاخص های توسعه مالی یعنی مطالبات بخش خصوصی و نسبت حجم مبادلات بورس به تولید ناخالص داخلی کشورها با ضریب جینی رابطه منفی و معنی داری دارد. لذا می توان گفت با بهبود شاخص های مالی، ضریب جینی کاهش و در نتیجه نابرابری اقتصادی نیز کاهش می یابد.
مطلوبیت سنجش و گزارشگری ابعاد سرمایه فکری بر ابعاد حسابداری پایداری با تعدیلگری مدیریت دانش سازمانی
حوزههای تخصصی:
امروزه توانایی رقابت مطلق، پایدار و مستقیم بین شرکت ها در میزان حاکمیت استراتژی دانش بر آنها، نهفته است. این استراتژی متمایز، چارچوب کسب و کارها را از اقتصاد صنعتی به اقتصاد دانشی تغییر داده است. با این حال، گزارشگری های مالی فاقد توانایی های لازم جهت ارزشیابی و افشای سرمایه فکری، به عنوان پیشگامان قلمرو دانش میباشند. از طرفی، نظریه های نمایندگی و علامت دهی در شرایط عدم اطمینان به دنبال بهبود یا ثبات در کیفیت گزارشگری می باشند. همچنین، براساس تئوری های قراردادها و ذینفعان، تداوم فعالیت و رقابت شرکت ها و به تبع آن ایجاد، حفظ و بهبود روابط پایدار با ذینفعان، وابسته به کارکردهای حسابداری پایداری است. لذا؛ ارزشیانی و افشای سرمایه فکری به عنوان ارزشی نوآورانه مورد توجه طیف وسیعی از ذینفعان سازمان با منافع ناهمگون قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین مطلوبیت این تقاضا بر ابعاد حسابداری پایداری با تعدیلگری مدیریت دانش سازمانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1394 تا 1398 می باشد. ارزیابی الگوها و آزمون فرضیه ها به روش تحلیل ضرایب مدل های رگرسیونی چند متغیره انجام شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد، سنجش و افشای ابعاد سرمایه فکری برای ابعاد حسابداری پایداری مالی دارای مطلوبیت نهایی مثبت و معنادار می باشد و با ورود متغیر مدیریت دانش سازمانی جهت غلیه بر موانع و چالش های شناسایی سرمایه فکری، مطلوبیت نهایی و شدت رابطه مستقیم موجود افزایش یافته و شرکت ها می تواند به سطح بالاتری از کیفیت گزارشگری پایداری دست یابند
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ریسک اعتباری بانک ها در بستر فینتک
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ریسک اعتباری بانک ها در بستر فینتک می باشد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی-پیمایشی با رویکرد کاربردی می باشد. در فاز اول به شناسایی عوامل موثر بر ریسک اعتباری بانک ها در بستر فینتک پرداخته می شود و در فاز دوم به اولویت بندی این عوامل با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی پرداخته می شود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که که وضعیت اعتباری مشتری، ملاحظات حقوقی و مخاطرات عملیاتی بانک در اولویت اول تا سوم قرار گرفته اند. هم چنین ریسک مباشرت و ریسک مالکیت در اولویت آخر قرار گرفته اند.
مطالعات ادبیات نظری مسئولیت اجتماعی شرکت و کارایی سرمایه گذاری با در نظر گرفتن نقش ساختار سرمایه
حوزههای تخصصی:
امروزه، بحث پایداری شرکت ها که متشکل از مسئولیت پذیری اجتماعی، مسئولیت پذیری زیست محیطی و مسئولیت پذیری اقتصادی است در سطح مجامع مهم بین المللی و حرفه حسابداری مورد توجه قرار گرفته است و بر این اساس رابطه ی این مسئولیت پذیری اجتماعی که مدیران باید به آن پایبند باشند و همچنین کارایی سرمایه گذاری که مدیران باید برای تخصیص بهینه منابع تصمیم بگیرند تا تغییرات ساختار سرمایه مثبت وبهینه ای برای شرکت های خود رقم بزنند از نقش به سزایی برخوردار است لذا با توجه به همین امر به بررسی یک ادبیات کلی از مسئولیت پذیری اجتماعی و کارایی سرمایه گذاری با در نظر گرفتن نقش ساختار سرمایه پرداختیم که در آن ۲۷ مقاله داخلی و خارجی را از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ مورد بررسی قرار دادیم نتایج این مطالعات نشان می دهد، شرکت هایی که مسئولیت پذیری اجتماعی را در سطح بالاتری انجام می دهند و پایبندی بیشتری به آن دارند با توجه، به مقبولیت عمومی آنها از طرف جامعه این ظرفیت را دارند که کارایی سرمایه گذاری بهینه تری داشته باشند و در طرح های با بازده داخلی بیشتری سرمایه گذاری کرده وساختار سرمایه خو را بهینه تر از قبل کنند؛ بنابراین یک بنگاه اقتصادی یا کسب وکار، از هر نوعی که باشد، بدون شک یک موجودیت و دارایی همگانی است. مسئولیت اجتماعی بنگاه تمامی جنبه های حاکمیت شرکتی را پوشش می دهد و در مورد این است که چگونه شرکت ها تجارت شان را به روش اخلاقی انجام می دهند و اثر جنبه های اقتصادی، محیطی و اجتماعی حقوق بشر را در نظر می گیرند. مسئولیت پذیری اجتماعی، در ابعاد اجتماعی موجب بهبود کیفیت زندگی اجتماعی افراد می شود. همچنین مسئولیت پذیری اجتماعی تلاش شرکت برای حداکثر سازی سود را افزایش خواهد داد؛ بنابراین می توان انتظار داشت که کارایی سرمایه گذاری در شرکت هایی که مسئولیت پذیری اجتماعی بیشتری دارند، تحت تاثیر قرار گیرد. همچنین میزان اهرم مالی و نسبت ساختار سرمایه شرکت نیز می تواند براین ارتباط اثر گذار باشد.
تأثیر استفاده مشتریان از فناوری بِلاک چِین بر ریسک حسابرسی و رویکرد حسابرسی یک مطالعه اکتشافی
حوزههای تخصصی:
شناسایی ملاک های ارزیابی پیامدهای اجرای خط مشی مالکیت صنعتی در نقشه جامع علمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به آرمان های بلند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مستلزم تلاش همه جانبه در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی است. در این راستا، مقوله علم و فناوری از مهم ترین زیرساخت های پیشرفت کشور و ابزار جدی رقابت در عرصه های مختلف می باشد. یکی از این زیر مقوله های علم و فناوری، مالکیت صنعتی و سیاست های اجرایی اقدامات ملی مربوط به آن در نقشه جامع علمی کشور است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های ارزیابی پیامدهای سیاست ها و خط مشی های اجرایی اقدامات ملی مربوط به مالکیت صنعتی از نقشه جامع علمی کشور انجام شده است. پژوهش، کیفی و از نوع توسعه ای و روش آن تحلیل محتوا است و از نمونه گیری هدفمند مشارکت کنندگان با حداکثر اختلاف استفاده کرده است. داده ها و اطلاعات موردنیاز از مصاحبه های ساخت نایافته نتیجه شده است. بدین منظور با 13 تن از خبرگان، اساتید و صاحب نظران دارای دانش کافی و تجربه عملی ، مصاحبه و برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از نرم افزار Atlas.ti استفاده شده است. درمجموع، مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ها در 127 کد اولیه و 5 مقوله ا صلی دسته بندی شد. درنهایت، 5 مقوله کار آیی، اثربخشی، تداوم و استمرار، بهبود و ارتقاء و استاندارد مداری شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد 61 شاخص در ارزیابی پیامد سیاست ها تأثیرگذارند که در 9 شاخص اجماع بیشتری وجود داشت.
طراحی الگوی پیاده سازی راهبرد باندلینگ اجتماعی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
475 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف: راهبرد باندلینگ اجتماعی، روش تجاری گسترده ای است برای قیمت گذاری بر مبنای راهبردهای بازاریابی شرکت که به معنای ارائه دو یا چند محصول برای فروش در قالب یک بسته است. در صنایعی که در بازارهای رقابتی فعالی دارند و دایره تولید آن ها مانند لوازم خانگی بسیار متنوع است، راهبرد باندلینگ بسیار کارگشاست. به همین دلیل، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی باندلینگ اجتماعی در صنعت لوازم خانگی با استفاده از نظریه داده بنیاد اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده، از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگانی همچون مدیران شرکت ها، مدیران بازاریابی و اساتید دانشگاهی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی پرسش نامه بود که برای شناسایی مقوله ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور اعتباریابی الگو، از پرسش نامه استفاده شد. برای بررسی روایی بخش کیفی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار و در بخش کمی از روایی اعتبار محتوا و بازآزمون بهره گرفته شد.
یافته ها: روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین بود که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون هم بستگی کندال بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های باندلینگ اجتماعی و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش، مدل باندلینگ اجتماعی بر اساس سه محور فروش، قیمت گذاری و ارتباط با مشتری ارائه شد.
بررسی تاثیر حالات مختلف عاطفی (احساسات) بر تصمیم گیری مغرضانه در حسابداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قضاوت و تصمیم گیری انسان، بر تمام مراحل ایجاد اطلاعات حسابداری، از شروع تا تفسیر اطلاعات، تأثیر می گذارد. روند تصمیم گیری را می توان با احساسات شکل داد، احساسات می تواند سیگنال های ارزیابی، درک ریسک و جهت گیری استراتژیک را تغییر دهد. بنابراین جنبه ای از رفتار انسان در روند قضاوت و تصمیم گیری وجود دارد که در اطلاعات حسابداری افشا شده در صورت های مالی منعکس می شود. از این رو در تحقیق حاضر، تاثیر حالات مختلف عاطفی (احساسات) بر تصمیم گیری های مغرضانه در حسابداری بررسی شده است. این پژوهش، کاربردی از نوع توصیفی و نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در محیط شبیه سازی شده با ارائه یک سناریو به عنوان مدیر مالی می باشند. تعداد نمونه با توجه به نامعلوم بودن تعداد جامعه از طریق فرمول جامعه نامعلوم 198 نفر تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد حالت های مختلف عاطفی (خوشحال/ ناراحت) در تصمیم گیری دانشجویان در نقش مدیران مالی تاثیر معناداری دارد. تصمیم گیری مدیران مالی (دانشجویان حسابداری) که حالت عاطفی معمولی داشته اند نسبت به مدیران مالی که حالت عاطفی غیرمعمول (خوشحال/ ناراحت) داشته اند، کمتر مغرضانه بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد وقتی افراد حالات عاطفی طبیعی و پایدار را تجربه می کنند، می توانند به درستی تصمیم بگیرند. اما وقتی حالتشان غیر معمول است، قادر به تصمیم گیری صحیح نیستند.
رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی و عملکرد شرکت با نقش مزیت رقابتی و سواد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات عمده در محیط کسب وکار و سرعت بالای تغییرات فناوری، محیط کسب وکار را بسیار پیچیده و نامطمئن ساخته است. مدیریت ریسک یکی از راهکارهای شرکت ها برای مقابله با نااطمینانی در محیط کسب وکار است که نقش مؤثری در حفظ و ارتقای کارایی و اثربخشی و در نتیجه، بهبود عملکرد شرکت دارد. علاوه بر این، مدیریت ریسک یک عامل مهم در کنترل هزینه ها و تنوع محصولات و در نتیجه، کسب مزیت رقابتی است که منجر به بهبود عملکرد شرکت می شود. این در حالی است که وجود مدیران دارای تحصیلات مالی (سواد مالی مدیران) در فرآیند مدیریت ریسک، کسب مزیت رقابتی و دست یابی به عملکرد بهتر را تسهیل می کند. با چنین رویکردی، تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی و عملکرد شرکت با نقش میانجی گر مزیت رقابتی و تعدیل گر سواد مالی در واحدهای تولیدی مستقر در شهرک صنعتی یزد به انجام رسیده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل گردیده است. نتایج تحلیل 220 پرسشنامه تکمیلی نشان می دهد که رابطه مزیت رقابتی با عملکرد شرکت به لحاظ آماری معنی دار نیست، اما مدیریت ریسک رابطه مثبت و معنی داری با مزیت رقابتی و عملکرد شرکت دارد. همچنین، رابطه سواد مالی با مزیت رقابتی مثبت و معنی دار است. نقش میانجی گر مزیت رقابتی در رابطه مدیریت ریسک با عملکرد شرکت مورد تأیید قرار نمی گیرد، اما نقش تعدیل گر سواد مالی در رابطه مدیریت ریسک با مزیت رقابتی پذیرفته می شود.
تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر نوسانات بازارهای مالی دنیا
حوزههای تخصصی:
چند ماه پس از استقرار پایگاه های نظامی در نزدیکی مرز با اوکراین، روسیه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ به طور رسمی به اوکراین حمله کرد. این اقدام نظامی نگرانی هایی را در مورد: (۱) مدت درگیری (۲)نحوه واکنش روسیه به تحریم های غرب و (۳) تأثیر بالقوه آن بر اقتصاد جهانی و به ویژه بر واکنش بازارهای مالی جهانی، ایجاد می کند. در این مقاله، ما بر روی مورد آخر تمرکز می کنیم. این حمله همزمان با تلفات جانی و تخریب اموال، ابهامات جدیدی را در بازارهای سهام جهانی (علاوه بر موارد مربوط به همه گیری کووید-۱۹) ایجاد کرده است. به نقل از نیویورک تایمز، در روز حمله، شاخص S&P 500 اولین اصلاح خود را پس از اکتبر ۲۰۲۰ به ثبت رساند، یعنی بیش از ۱۰ درصد نسبت به بالاترین سطح اخیر خود کاهش یافت. بر اساس دانش ما، هنوز هیچ مطالعه تجربی برای بررسی تأثیر جنگ اوکراین و روسیه بر بازارهای سهام جهانی وجود ندارد. این مقاله تلاشی برای پر کردن این شکاف است.
ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در راستای توسعه صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
695 - 716
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کلی طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در راستای توسعه صنعت بانکداری انجام شد.
روش: پژوهش حاضر به روش آمیخته اجرا شده است؛ بدین صورت که ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد، الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی طراحی شده و در رویکرد کمّی، آزمون مدل انجام شده است. داده های بخش کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15نفر از خبرگان دانشگاهی و نظام بانکی کشور، در سطح بانک های دولتی و خصوصی جمع آوری شدند. در بخش کمّی نیز از نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد؛ بدین صورت که پس از انتخاب کردن مناطق 1 و 4 شهر تهران، پرسش نامه ای که بر اساس الگوی طراحی شده تنظیم شده بود، به طور تصادفی بین 248 نفر از مدیران و کارمندان شعب و سرپرستی بانک ملت در این دو منطقه توزیع و جمع آوری شد. روش تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه، کدگذاری های حقیقی و نظری و استفاده از رویکرد گلیزری بود. در بخش کمّی نیز، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی، به طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در صنعت بانکداری بر مبنای دیدگاه خبرگان دانشگاهی و نظام بانکی منجر شد و پس از تأیید روایی و پایایی آن، فرضیه های بخش کمّی تدوین شدند. آزمون فرضیه ها اعتبار مدل را تأیید کرد.
نتیجه گیری: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکتی در صنعت بانکداری، پنج بُعد را دربرمی گیرد که عبارت است از: ابعاد اقتصادی، سیاسی قانونی، فرهنگی اخلاقی اجتماعی، بشردوستانه و عوامل فناوری. افزون بر این، نتایج بخش کمّی حاکی از آن بود که این پنج بُعد مسئولیت اجتماعی شرکتی در بانک ملت معنادار است.
ارائه مدل بهینه برای انتخاب سهام مبتنی بر استراتژی های معاملاتی مومنتوم، معکوس و هیبریدی با استفاده از الگوریتم GWO(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
624 - 654
حوزههای تخصصی:
هدف: استراتژی های کنتراتوم، استراتژی های ترکیبی ای هستند که رتبه بندی پرتفوی در آن ها، بر افق زمانی طولانی مدت و نگهداری آن ها میان مدت است. استراتژی های مومنتریان یا لحظه ای نیز استراتژی های ترکیبی ای هستند که رتبه بندی پرتفو و انتخاب سهام آن ها بر افق زمانی میان مدت مبتنی است؛ اما در بلند مدت نگهداری می شوند. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از الگوریتم GWO و پانل پویا، مدل بهینه ای برای انتخاب سهام مبتنی بر استراتژی های معاملاتی مومنتوم، معکوس و هیبریدی ارائه شود.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. برای برآورد مدل، از اطلاعات 175 شرکت های فعال در بازار اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1390 تا 1399 و همچنین، از نرم افزارهای ایویوز 12 و متلب 2021 بهره برده شده است. بر اساس نتایج 8 بازه زمانی 3، 6، 9، 12، 24، 36، 48 و 60 ماهه بر اساس استراتژی های مختلف مومنتوم و معکوس و ترکیبی در موقعیت های بازنده، برنده و بازنده برنده، برنده بازنده تجزیه وتحلیل شد. گفتنی است، برای برآورد استراتژی ها نیز از دو روش پانل پویا و گرگ های خاکستری استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، رویکرد گرگ خاکستری در مقایسه با روش پانل پویا دقت بیشتری دارد و استراتژی های ترکیبی نسبت به استراتژی مومنتوم ساده، بازده اضافی بیشتری را در بازه بلند مدت نصیب سرمایه گذاران می کند.
نتیجه گیری: به فعالان و سرمایه گذاران بازارهای مالی توصیه می شود که برای بهبود تصمیم های خریدوفروش خود، از استراتژی های ترکیبی بهره بگیرند و با توجه به بهبود نتایج روش گرگ خاکستری نسبت به روش پانل ساده، در محاسبات و تشکیل پرتفوی بهینه نیز از روش های هوش مصنوعی به جایگزینی روش های رگرسیونی استفاده کنند.
سخن سردبیر: پلتفرم های رسانه ای و سیاست گذاری عمومی
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
256-257
حوزههای تخصصی:
پلتفرمهای رسانهای، در سالهای اخیر رشد بسیار سریعی را تجربه کردهاند و به همین نسبت، جنبههای مختلفی از زندگی مخاطبان/کاربران را تحت تأثیر قرار دادهاند. این پلتفرمها، بهواسطۀ موفقیت در رقابت با همتایان سنتی خویش در صنعت رسانه، توانستهاند بازارهای رسانهای را بهراحتی تسخیر کنند. صنعت رسانه، بهطور سنتی، همیشه تأمینکنندۀ اطلاعات بوده و همیشه، زنجیرۀ تولید و توزیع اطلاعات را در دست داشته است؛ بهمیزانی که صنعت رسانه در تولید و توزیع دادهها و اطلاعاتِ باکیفیت، موفق عمل کرده است، جوامع با رشد و توسعه همراه بودهاند و هر زمان که این صنعت در تولید و توزیع داده و اطلاعات موفق نبوده، فرایند توسعۀ جوامع نیز کُند شده است. اکنون، بهواسطۀ قابلیتهای بسیار زیاد پلتفرمهای رسانهای در تولید و توزیع دادهها، این پلتفرمها نقش تأمینکنندگان اصلی داده و اطلاعات را در جوامع برعهده دارند. میتوان گفت، قابلیت ذخیرهسازی و تحلیل دادههای تولید شده توسط کاربران در پلتفرمهای رسانهای، سرآغاز تحولات اخیر در صنعت رسانه بوده است. مرتبط با تحول یاد شده در صنعت رسانه، یکی از حوزههای پژوهشی نوپدید، حوزۀ پلتفرمهای رسانهای و ارتباط آن با سیاستگذاری در مسائل عمومی است. اکنون پرسشهایی از این دست که دادههای پلتفرمهای رسانهای چگونه میتوانند در مراحل مختلف فرایند سیاستگذاری عمومی دخیل شوند؟ از جمله پرسشهای مهم این حوزه محسوب میشود. محیط عمومی که سیاستهای دولتها در آن اجرا میشود، در واقع حوزۀ افکار عمومی است که همۀ ذینفعان سیاستهای مختلف در آن حضور دارند. این محیط، به سیاستهای مختلف واکنش نشان میدهد و موفقیت یا شکست سیاستها در این محیط رقم میخورد. سیاستگذار باید از این محیط پیچیدهای که ذینفعان در آن حضور دارند، آگاهی کافی داشته باشد. تأکید بر نیاز به جمعآوری و تولید دادههایی بر مبنای درگیرسازی همۀ ذینفعان سیاستگذاری نیز، بر همین اساس بهوجود آمده است. پلتفرمهای رسانهای، بهترین بستر جمعآوری چنین دادههای مشارکتی از عموم کاربران و در واقع، ذینفعان سیاستگذاری است که میتواند در اختیار فرایند سیاستگذاری قرار گیرد. درگیر شدن همۀ ذینفعان در قالب پلتفرمهای رسانهای با یک گزینۀ سیاستی، در واقع، توسعۀ قابلیتهای سیاستگذار محسوب میشود که عموم مردم را در تدوین و اجرای سیاستها، درگیر میسازد. این دادههای کلان، غیررسمی و پراکنده، بهصورت لحظهای در موضوعات مختلف در پلتفرمهای رسانهای، تولید و توزیع میشوند. این دادهها میتوانند کارکردهای مختلفی در سیاستگذاری عمومی داشته باشند. از جمله این کارکردها، شناسایی مسائلی است که عموم مشارکتکنندگان نسبت به آن حساسیت و دیدگاه دارند. شناسایی ابعاد مختلف ارزشِ کلان دادۀ پلتفرمهای رسانهای، جهت بهرهبرداری از آن در سیاستگذاری عمومی، از دسته فعالیتهای پژوهشی و عملیاتی است که متخصصان علوم رسانه و سیاستگذاری در کنار متخصصان علوم کامپیوتر، روی آن کار میکنند. شیوههای استخراج دانش از این دادۀ انبوه و استفاده از آن برای تدوین سیاستها، بهینهسازی اجرای آن و ارزیابی سیاستهای اجرا شده، میتواند سیاستگذاریها را تسهیل و به کارآمدی آنها کمک کند. چگونگی استفاده از آنها در فرایند سیاستگذاری عمومی، مسئلهای است که فضای پژوهشی جذابی برای پژوهشگران علاقهمند به حوزههای میان رشتهای ایجاد کرده است. پژوهشگران جوان رشتۀ مدیریت رسانه که به حوزۀ سیاستگذاری علاقهمندند، میتوانند از این دریچۀ نوظهور به تحلیل دادۀ پلتفرمهای رسانهای و ارتباط آن با حوزۀ سیاستگذاری بپردازند.