فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۰۱ تا ۶٬۶۲۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی یک تم برای رستورانها (گرافیک) صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی گرافیک و مهارت یا علم گرافیک ، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم رنگ؛ طراحی و انواع گرافیک را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس مفهوم رنگ و طراحی تم و اثر بخشی آن در مسیر موفق بودن در مسیر حرفه ای و شغلی و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، جمع بندی مطالب در مورد آموزش های گوناگون از علم گرافیک ارائه شده است.
واکاوی عوامل موثر آموزش منابع انسانی در بانکداری دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها نشان داده است که آموزش منابع انسانی در بانکها مبتنی بر یادگیری تلفیقی، عامل کلیدی موفقیت بانکها محسوب شود. از سوی دیگر، گذرگاهی برای دستیابی به ارتقای توسعه اثربخشی سازمانی است تا آینده اینگونه سازمانها را تعالی بخشد. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش، هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر آموزش منابع انسانی در بانکها می باشد. در بخش کیفی، با مرور ادبیات و پیشینه ها همچنین مصاحبه هایی با خبرگان برمبنای تحلیل مضمون (تم) شناسایی شد. درهمین راستا اجزای مدل آموزش منابع انسانی در بانکداری دولتی مبتنی بر یادگیری تلفیقی (درک وشناخت، برنامه ریز و هدف گذاری،شیوه های آموزشی،طراحی آموزشی مطلوب، تعاملات آموزشی، شاخص های یادگیری تعیین اعداف آموزشی، کابردهای آموزشی، توسعه الگوهای آموزش منابع انسانی، بهینه سازی فرایند آموزش، چابکی سازمانی و سازمان یادگیرنده) شناسایی شد. جامعه آماری 170 نفر وتعداد نمونه طبق جدول مورگان 118نفر برآورد گردید. با تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، مدل آزمون شد و روایی همگرا، آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و بارهای عاملی تایید گردید و نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار است.از طرفی یافته ها نشان دارد اعتبار الگوی ایجاد شده مورد تایید است. همچنین، مقدار ضریب تعیین برای متغیر اهداف آموزشی 0.906 محاسبه گردید که نشان می دهد 6/90 درصد از تغییرات متغیر اهداف آموزشی توسط آموزش های منابع انسانی قابل تبیین است. نهایتا، نتایج تحقیق نشان داد که آموزش منابع انسانی و یادگیری تلفیقی در بانک های دولتی، پدیده ای چندوجهی و پیچیده است و در بروز آن مجموعه ای از عوامل درون و برون سازمانی موثر هستند.
بررسی عوامل برون سازمانی مؤثر بر فرار از خدمت کارکنان (مطالعه موردی: یکی از یگان های نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اندیشمندان و نظریه پردازان روابط بین الملل بر این باورند که برخورداری هر نظام و حاکمیتی از آمادگی نظامی که در سایه یک سازمان نظامی توانمند حاصل می گردد، از عناصر کلیدی قدرت ملی آن نظام به حساب می آید. جمهوری اسلامی ایران نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نبوده، بلکه نیازمندی اش به یک نهاد مقتدر نظامی به علت تعارض اهداف و آرمان هایش با دشمنان متعدد خارجی، بیش از سایر نظام ها است. یکی از بارزترین وجوه نهادگریزی در سازمان نیروهای مسلح، جرم فرار از خدمت است که امروزه به یک معضل سازمانی تبدیل شده و از جرایم شایع در نیروهای مسلح محسوب می گردد که وقوع آن معلول عوامل متعددی است. با توجه به اهمیت شناخت و بررسی این عوامل، در این مقاله به بررسی عوامل برون سازمانی مؤثر بر فرار از خدمت کارکنان در یک یگان نظامی پرداخته شده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری آن تعداد 150 نفر از کارکنان یکی از یگان های نظامی بوده که در طول خدمت خود مرتکب سه مرحله فرار یا بیشتر شده اند. در گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (با استفاده از ابزار پرسشنامه) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فرار از خدمت کارکنان از عوامل متعددی نشأت می گیرد که در میان عوامل برون سازمانی، به ترتیب: مشکلات اقتصادی، مشکلات عاطفی و خانوادگی، فقدان انگیزه خدمتی، وضعیت تأهل، شرایط جغرافیایی محل خدمت، سن و تبلیغات منفی علیه سازمان بیش ترین میزان تأثیر را داشته اند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج احصاء شده، یگان مورد مطالعه جهت جلوگیری از تحمیل هزینه های وارد شده به سازمان به علت فرار کارکنان می بایست عوامل شناسایی شده در تحقیق حاضر را به ترتیب اولویت مورد توجه و رسیدگی قرار دهد.
شناسایی و اولویت بندی شرایط علی توسعه منابع انسانی در نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی شرایط علی توسعه منابع انسانی در نیروی دریایی با رویکرد ساختاری تفسیری می باشد.روش شناسی:در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظرات خبرگان مقولات و مولفه های مرتبط با موضوع تحقیق شناسایی و کدگذاری گردید. روایی و پایایی تحقیق با توجه به مشارکتی بودن تحقیق همزمان توسط مشارکت کنندگان براساس اعتماد پذیری، انتقال پذیری، و تعمیم پذیری با واقعیت مورد تایید قرار گرفت. در گام بعد با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی تحت عنوان الگوسازی ساختاری- تفسیری روابط بین شرایط علل، و سطح بندی آنها به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفت. با استفاده از این تکنیک و پرسشنامه(ماتریس خودتعامل)، راهبردها در 3 سطح، طبقه بندی شدند.یافته ها براساس نتایج تحقیق، اساسی ترین علل موثر در تحقق توسعه منابع انسانی در نیروی دریایی در شرایط علی توسعه ی منابع انسانی سه معیار عناصر ساختاری، فرهنگی و فراسازمانی مشخص گردید. و بر اساس تحلیل MICMAC متغیرها برحسب میزان نفوذ و وابستگی برگرفته از نظر خبرگان دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج حاصله از نظریه داده بنیاد و تفسیر ساختاری نشان دهنده تاثیر 7 مورد در توسعه منابع انسانی بوده که شامل عناصر ساختاری، عناصر فرهنگی، عناصر فراسازمانی، رهبری سازمان، کنترل سازمانی، اثربخشی سازمان و بهره وری سازمان می باشد. عناصر ساختاری، فرهنگی و فراسازمانی طبق تحلیل ساختاری تفسیری ISM و تجزیه و تحلیل سیستمی MICMAC بیشترین تاثیرگذاری را در بین راهبردهای احصاء شده دارند. از طرف دیگر اثربخشی و بهره وری سازمان بیشترین تاثیرپذیری را دارند. لذا برای حصول نتایج بهتر در امر توسعه منابع انسانی توجه ویژه به عناصر ساختاری، فرهنگی و فراسازمانی ضروری است.
شناسایی مولفه های رفتار حسابگرانه در سازمانها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
142 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های رفتار حسابگرانه در سازمانها است،لذا از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی (( پرسشنامه کیفی(شامل دو پرسشنامه باز و بسته برای هر یک از مؤلفه های دلفی کیفی )وپرسشنامه کمی( پرسشنامه مقایسه زوجی وپرسشنامه دیمتل ) ))است. در این تحقیق از روش آمیخته (کمی-کیفی) جهت تحلیل داده-ها استفاده شده است. روش نمونه گیری در فاز کیفی بصورت گلوله برفی می باشد. جامعه ی آماری در این بخش اسناد و سوابق بالادستی و مقالات و پایان نامه های مرتبط با این حوزه بود. جامعه آماری در فاز کمّی، مرتبط با قسمت تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره می باشد برای محاسبه تعداد خبرگان از تکنیک گلوله برفی استفاده شد که در نهایت 14 مصاحبه با خبرگان صورت گرفت که به نقطه اشباع رسید. درگام اول به بررسی و شناسایی عوامل و معیارهای رفتار حسابگرانه از طریق تحلیل محتوای اسناد و مدارک پرداختیم . در ادامه غربال مولفه های اصلی و راهکارها از طریق روش دلفی کیفی صورت گرفت. بر این اساس با توجه به طیف لیکرت توسط آزمون میانگین گیری و انحراف معیار مولفه ها به شناسایی معیارهای رفتار حسابگرانه پرداخته شد.
ارائه الگوی حکمرانی سبز با رویکرد توسعه پایدار(مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به ارائه الگوی حکمرانی سبز با رویکرد توسعه پایدار در نظام سلامت (مورد مطالعه؛ دانشگاه علوم پزشکی کرمان ) پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ هدف از نوع تحلیلی و از نظر فرآیند جزو تحقیقات کیفی و روش جمع آوری و تحلیل داده ها جزو نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) می باشد. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری و تحقیقات پیشین، ابتدا اقدام به مصاحبه با 12 نفر از خبرگان و صاحب نظران شده است. سپس تحلیل داده ها و استخراج مقوله ها، مفاهیم مرتبط و کد های معنایی به منظور پاسخ به سؤالات تحقیق توسط نرم افزار مکس کیودا (2020) انجام شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. یافته های تحقیق نشان داد سه مولفه ی «تولیت متوازن و یکپارچه»، «ارائه خدمات» و «منابع مالی» به عنوان عوامل علی؛ «محیط قانونی»، «محیط سیاسی»، «محیط فرهنگی و اجتماعی» و «فناوری» به عنوان عوامل زمینه ای؛ «سیاست های دولت» و «مدیریت تغییر» به عنوان عوامل مداخله گر؛ «امور حاکمیت سبز»، «امور قراردادی» و «امور مشارکتی» به عنوان راهبرد ها و « ایجاد هم راستایی بین اهداف، خط مشی ها و ساختار و فرهنگ در بخش سلامت»، «ارتقای سلامت اداری و زیست محیطی» و «پویایی و تطبیق با تغییرات و تحولات در نظام سلامت» به عنوان پیامد ها شناسایی شدند.
ارائه مدل تبیین اثر مؤلفه های تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده محصولات صنعتی با رویکرد عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارائه مدل تبیین اثر مؤلفه های تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده محصولات صنعتی با رویکرد عامل بنیان است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر فرایند انجام جزء تحقیقات کیفی و کمی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش کلیه متخصصان و مطلعین بهای تمام شده محصولات تولیدی صنعتی می باشند و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 35 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. به منظور گردآوری داده ها از بانک های اطلاعاتی شرکت ها از قبیل داده های مربوط به تولیدات صنعتی و قیمت گذاری محصولات استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش تحلیلتم، تکنیک دلفی و مدل عامل بنیان استفاده گردید. نرم افزار مورد استفاده جهت تکنیک دلفی SPSS نسخه 25 و جهت اجرا و شبیه سازی مدل عامل بنیان و اعتبارسنجی آن از نرم افزار Netlogo استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد تغییرات در هر عامل در دوره مورد بررسی ضمن اثرگذاری در عاملهای دیگر در بهای تمام شده تاثیرگذار است و در پایان نیز اعتبار مدل توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین ادغام تئوری محدودیت ها با مدل سازی عامل بنیان می تواند به عنوان یک ابزار کارا در بهای تمام شده محصولات تولیدی مورد استفاده قرار گیرد، و به کمک آن می توان قیمت مناسب فروش محصولات در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت را تعیین و پیش بینی نمود.
الگوی اثربخشی فرایند مدیریت دانش بر تصمیم گیری راهبردی در سازمان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
23 - 49
حوزههای تخصصی:
موفقیت فرماندهان برای مقابله با شرایط نامطمئن و متغیر محیطی در سازمان های نظامی امروزی و در نتیجه رهبری صحیح به منظور رسیدن به اهداف مطلوب سازمان بستگی به تصمیم های اتخاذ شده و درجه صحت و منطقی بودن آنها دارد. مدیریت دانش در تلفیق با مدیریت فناوری اطلاعات کسب اطلاعات از طریق روش های علمی، تصمیم گیری فرماندهان را تسهیل و این امکان را فراهم می آورد که تصمیم اخذ شده کارایی و اثربخشی لازم را دارا باشد. هدف مقاله پیش رو ارائه الگوی اثربخشی فرایند مدیریت دانش بر تصمیم گیری راهبردی سازمانی می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش اجرای آن موردی زمینه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل فرماندهان ستاد آجا در سه حوزه ی، رزمی، پشتیبانی رزمی و پشتیبانی خدمت رزمی می باشند. ابزار گردآوری داده ها، بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای، مصاحبه با خبرگان این حوزه و یک پرسشنامه محقق ساخته می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که فرایند مدیریت دانش از تصمیم گری راهبردی فرماندهان آجا پشتیبانی به عمل می آورد. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که الگوی اثربخشی سامانه مدیریت دانش بر فرایند تصمیم گیری فرماندهان از طریق فرایند مدیریت دانش و نیز زیرساخت فاوا تاثیر گذار می باشد.
اعتبارسنجی مدل مغضوبیت فرد در سازمان؛ نمودی از خشونت در محل کار (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد اعتبار سنجی مدل مغضوبیت فرد در سازمان در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی می باشد. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی، بر اساس نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی و بر اساس ماهیت داده ها از نوع تحقیقات کمی می باشد. برای گردآوری داده ها،پرسشنامه های محقق ساخته در اختیار 210 نفر از کارکنان دانشگاه قرار گرفت که با روش احتمالی و نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم از جامعه آماری 465 نفری به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار -AMOS صورت گرفت. پس از بررسی روایی صوری و محتوا، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تاییدی اعتبار سنجی شد.سپس الگوی مفهومی پیشنهادی از طریق تحلیل مسیر به روش بیشینه احتمال بررسی و در ادامه برازش داده های تجربی با مدل پیش فرض آزمون گردید. نتایج بدست آمده نشان داد بارهای عاملی اکثر سؤالات در حد قابل قبولی بوده و عوامل فردی با ضریب 41/0 عوامل گروهی با ضریب30/0 و عوامل سازمانی با ضریب 38/0 بر مغضوبیت فرد در سازمان تأثیر معنی داری داشته و اثر مغضوبیت فرد در سازمان نیز بر روی تبعات فردی 52/0 و بر روی تبعات سازمانی 27/0 معنی دار بود.شاخص های نیکویی برازش نیز در حالت کلی قابل قبول بوده و مدل ارائه شده از اعتبار لازم برخوردار می باشد.
بررسی مدیریت کلان داده ها و تاثیر آن بر رضایت مشتریان و عملکرد سازمانی در صنعت خرده فروشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
13 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه مدیریت کلان داده ها و تأثیر آن بر رضایت مشتری و عملکرد سازمانی در صنعت خرده فروشی ایران، انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و به صورت آمیخته انجام گرفته و از نوع توصیفی-اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا از مصاحبه باز با 50 نفر از مدیران، متخصصین و خبرگان ستادی حوزه خرده فروشی در تهران که از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، داده های مرتبط با شناسایی مولفه ها و اولویت بندی اهمیت مولفه های استخراج و این داده ها با روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده ها با نمونه گیری در دسترس از 385 نمونه کارشناسان حوزه خرده فروشی، در پاییز 1401 جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تحلیل همبستگی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش شامل شناسایی 56 مفهوم و 27 مقوله در 7 بعد و اولویت بندی و استخراج راهبردهای دو راهی و تحلیل شبکه های اجتماعی و ابزارهای الگوی پایگاه داده ها و استخدام منابع انسانی ماهر برای مدیریت کلان داده ها است که منجر به قابلیت هایی مانند سفارشی سازی در خرده فروشی خواهد شد، که این قابلیت ها باعث افزایش رضایت مشتریان و بهبود فروش سازمان به عنوان مهم ترین مولفه های مورد بررسی در پژوهش خواهد شد. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این است که راهبردها و ابزارهای مدیریت کلان داده ها، تاثیر مثبت و معناداری در ایجاد قابلیت های صنعت خرده فروشی مانند سفارشی سازی گسترده دارد و این قابلیت ها نیز، اثر معناداری بر رضایت مشتریان و افزایش فروش سازمان های صنعت خرده فروشی ایران دارند.
تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه فاکتورهای اجتماعی -اقتصادی مؤثر بر تصادفات رانندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۶۳-۱۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه تصادفات یکی از مشکلات قابل توجه بهداشت عمومی در جهان به ویژه در ایران است. هدف از انجام این مطالعه تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) پرسشنامه فاکتورهای اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر تصادفات رانندگان مصدوم استان آذربایجان غربی بود. روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بوده و جامعه آماری آن شامل 310 نفر از رانندگانی بود که در سال 1399 دچار حادثه ترافیکی شده و به دنبال آن بستری شده بودند. این پژوهش که به صورت تمام شماری انجام گرفت، مراحل شش گانه تحلیل عاملی اکتشافی (شناسایی متغیرها، شاخص های تبیین کننده موضوع، کنترل تناسب داده ها، تعیین روش و تعداد عواملی که باید استخراج کرد، انتخاب روش دوران عوامل، تفسیر و نام گذاری عوامل و محاسبه امتیازات عاملی) و تصمیمات تحلیلی را مطرح و توصیه هایی را برای دستیابی به نتایج مطلوب، ارائه می کند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها: با توجه به آزمون هایKMO و بارتلت به ترتیب همبستگی و کفایت حجم نمونه نشان داد که شاخص ها توانایی عامل شدن را دارند. با استفاده از روش تحلیل حداکثر درست نمایی و روش چرخش عامل ها دو عامل با مقدار ویژه بیشتر از یک یافت شد که نمودار سنگریزه هم آن دو عامل را تأیید کرد. نتایج تحقیق در مجموع 64/24 درصد از واریانس تمامی متغیرها را تبیین می کند. از چرخش عاملی واریماکس نیز برای شناسایی گویه ها استفاده شد. این عامل ها عوامل مستقیم و غیرمستقیم بودند، که بر وقوع تصادفات تأثیر داشتند. علاوه براین، ضریب آلفای کرونباخ (0/84= آلفا) نشان دهنده اعتبار و صحت نتایج فوق بود. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اعتبار سازه های این پرسشنامه بوده و می توان آن را در پژوهش های مربوط به حیطه ترافیک، ارتقای شغلی و افزایش درآمد، ارتقای ایمنی خودرو، آموزش و بهداشت عمومی به کار برد.
ارائه الگوی ظرفیت نوآوری در شرکت های تولید سیمان ایران با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
109 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش توان و ظرفیت نوآوری در شرکت های سیمان ایران می باشد.روش شناسی: این تحقیق از حیث هدف، کاربردی از نوع پژوهش های کیفی و اکتشافی است که با رویکرد تحلیل مضمون و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند با مدیران صنایع سیمان به تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند انجام شده است.یافته ها: شبکه مضامین توسعه یافته در این تحقیق دارای 404 مضمون پایه، 23 مضمون سازمان دهنده و 11 مضمون فراگیربوده است. مضامین فراگیر نهایی که خود در بردارنده مضامین سازمان دهنده ومضامین پایه بوده اند، عبارت اند از: ایجاد ظرفیت نوآوری، مصادیق اصلی نوآوری، ایده زایی و ایده پروری دراین صنعت، بهبود مهارت های مدیریتی، ارتباط دو سویه سیاست نوآوری و راهبردها، تعالی منابع انسانی، توجه به روندهای تجاری، نتایج عملکردی نوآوری، همسویی و حرکت مطابق با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعامل دوسویه با سازمان های بیرونی، رصد و انطباق با تحولات محیطی.ارزش و اصالت پژوهش: ارزش دانش افزایی این پژوهش در ارائه یک مدل کاملا جدید از پیشایندها و پسایندهای تقویت ظرفیت نوآوری در شرکت های سیمان ایران است، از یک سو تا کنون در تحقیقات داخلی چنین الگویی ارائه نشده است و از دیگر سو، رویکرد جهت دار این مدل بر تجربیات مدیران در شرکت های این ارزش این پژوهش را نشان می دهد.
تحلیل تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار با نقش میانجی رفتار شهروندی محیط زیست محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار با تأکید بر نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت فولاد آلیاژی استان یزد (150 نفر) بودند که با فرمول کوکران و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده (108 نفر) انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است. روایی و پایایی پرسش نامه ها حاکی از آن بوده که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی مناسب برخوردار است. نتایج نشان داد مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور و عملکرد پایدار به ترتیب تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار و تأثیر ضعیف، مستقیم و غیرمستقیم، و معنی دار دارد، مسئولیت اجتماعی شرکت بر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور و عملکرد پایدار به ترتیب تأثیر ضعیف، مستقیم و معنی دار و تأثیر ضعیف، مستقیم، غیرمستقیم و معنی دار دارد و همچنین رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور بر عملکرد پایدار تأثیری مستقیم و غیرمستقیم و قوی دارد. در نهایت رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور می تواند نقش میانجی گری را در تأثیرگذاری مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد پایدار و همچنین مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد پایدار ایفا کند. با وجود مدل طراحی می توان انتظار داشت که شرکت مذکور بتواند به منظور افزایش عملکرد پایدار به افزایش سطح مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی شرکت خود بپردازد و اگر بخواهد تأثیرگذاری بیشتری بر آن نیز داشته باشد بایستی بتواند نقش متغیر رفتار شهروندی سازمانی محیط زیست محور نیز توجه کند.
نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
133 - 174
حوزههای تخصصی:
مدیریت برندهای چینی در بازار ایران در گرو درک ذهنیت مصرف کنندگان ایرانی از برند مبدأ کشور چین است. هدف پژوهش حاضر نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین است. برای این منظور از فن استخراج استعاره زالتمن (زیمت) برای شناسایی سازه های ذهنی و از روش نقشه مفهومی برند (بی سی ام) برای نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین استفاده می شود. جامعه آماری پژوهش ناظرهای افتخاری سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، روش نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه روش زیمت دوازده نفر و حجم نمونه روش بی سی ام صد نفر است. بر اساس نتایج پژوهش نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین دارای شش تداعی مثبت و هجده تداعی منفی است. تداعی های مثبت شامل قیمت پایین، تنوع بالا، صرفه جویی، قدرت انتخاب بالا، دسترسی بالا و پس انداز و تداعی های منفی شامل کیفیت پایین، کپی کاری، دوام پایین، پرستیژ پایین، تقلب، تولید انبوه، جنس نامرغوب، ریسک عملکرد، دزدیدن مشاغل کشور، خیانت به کشور، خیانت به صنایع کشور، نابودی اقتصاد کشور، ظاهرنمایی، کیفیت زندگی پایین، بی مصرف، جهانخواری، خیانت به تنوع زیستی، خیانت به محیط زیست است.
مدل خلق ارزش از کلان داده در بازاریابی؛ رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
83 - 113
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به شناسایی زمینه های کاربرد و چگونگی بهره برداری از کلان داده ها در بازاریابی می پردازد. رشد روزافزون داده های حاصل از فعالیت کاربران در اینترنت، شبکه های اجتماعی، رایانش ابری، حس گر ها و تلفن های همراه؛ حجم زیادی از کلان داده مرتبط با حوزه بازاریابی را تولید کرده است. پردازش مداوم این داده ها باهدف فهم روابط، الگوها و چارچوب های بنیادی به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. در این پژوهش بر اساس منطق حا کم بر روش تحقیق فراترکیب، 47 منبع با بهره گیری از متدولوژی کسب بررسی و زمینه های کاربرد کلان داده در بازاریابی شناسایی و اولویت بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل مقالات 170 کد با روش کدگذاری زنده و کدگذاری بر اساس سازه های جامعه شناختی استخراج و در 21 تم و 7 مقوله دسته بندی شدند. به صورت خلاصه و بر اساس مدل مستخرج از یافته های پژوهش می توان چهار بخش: ارزش استراتژیک کلان داده در بازاریابی؛ ارزش اطلاعاتی؛ فرایند تولید و بازتولید اثر و هسته مرکزی مدل را تفکیک کرد. بر این اساس در لایه اول ارزش استراتژیک کلان داده مطرح می گردد. افزایش سطح بینش و تصمیم گیری هوشمندانه و به موقع و بهبود موضع رقابتی و ... در این لایه مطرح می شود؛ این لایه سطح دوم یعنی ارزش اطلاعاتی را متأثر کرده و درنهایت فرایند تولید و بازتولید اثر کلان داده در تصمیم گیری و سیاست گذاری های حوزه بازاریابی را در فرآیندی هم افزا متأثر خواهد کرد. مجموع اثرات این مدل بر فرآیندهای جذب و حفظ مشتری اثرگذار خواهد بود که از آن می توان به عنوان هسته مرکزی مدل یادکرد.
مدل نوسانات بازدهی سهام و سرمایه گذاران درگیر سوگیری های شناختی ابهام گریزی، آشنا گرایی، خود اسنادی و دیر پذیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برخلاف تصور رایج در تئوری مالی مدرن که بیان می کند تصمیم گیرندگان برای به حداکثر رساندن سود خود کاملاً منطقی رفتار می کنند، مطالعات انجام شده درزمینه ی مالی رفتاری نشان می دهد که فرآیند تصمیم گیری انسانی کاملاً منطقی نبوده و مبتنی بر آن نمی باشد. در بیشتر مواقع عوامل مالی-رفتاری فرآیندهای تصمیم گیری ادراکات سرمایه گذاران و واکنش آن ها به شرایط مختلف بازار مالی را بررسی می کنند و بیشتر بر تأثیر شخصیت، فرهنگ و قضاوت سرمایه گذاران بر اساس تصمیمات سرمایه گذاری تأکید می کنند. شناخت سوگیری های رفتاری، سرمایه گذاران را نسبت به فرآیند تصمیم گیری خود آگاه تر می کند و در صورت مواجهه با سوگیری ها، می توانند به خوبی واکنش نشان دهند و از انحراف در تصمیم گیری جلوگیری کنند؛ بنابراین هدف این پژوهش طراحی مدل نوسانات بازدهی سهام و سرمایه گذاران درگیر سوگیری های شناختی می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی است و ازلحاظ روش کار از نوع پژوهش های پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان، مدیران، مشاوران و صاحب نظران در امور مالی می باشند ونمونه آماری بر شامل 160 نفر می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی است و ازلحاظ روش کار از نوع پژوهش های پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که با 30 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، پژوهش به اشباع نظری رسید. نتایج حاصل شده از پژوهش نشان داد سوگیری شناختی ابهام گریزی، آشنا گرایی، خود اسنادی و دیر پذیری بر نوسانات بازدهی سهام شرکت ها تأثیرگذار می باشند. ضرایب مسیر برای هر سوگیری به طور جداگانه محاسبه شده است که تأثیر آن بر نوسانات بازدهی سهام را مشخص می کند.
بررسی تأثیر جو سازمانی بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیر اخلاقی و عملکرد حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی بررسی تأثیر جو سازمانی بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیراخلاقی و عملکرد حسابرسی به اجرا درآمده است. در این راستا پژوهش حاضر از حیث هدف، با توجه به اهداف پژوهش جزو پژوهش های کاربردی می باشد. از منظر گردآوری داده ها، پژوهش حاضر در مجموعه تحقیقات میدانی و پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. بر اساس اطلاعات گردآوری شده حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران محدود به 3100 نفر می باشند. با توجه به محدود بودن جامعه برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. بر این اساس تعداد 342 نفر نمونه در سال 1402 برآورد شده است و در نهایت نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان می دهد که جو سازمانی بر کیفیت حسابرسی تاثیرگذار است و همچنین جو سازمانی نیز بر تصمیمات غیر اخلاقی حسابرسان اثرگذار بوده است و در نهایت جو سازمانی بر عملکرد حسابرسی تاثیر می گذارد.
طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران با رویکرد داده بنیاد: پژوهشی کیفی در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
39 - 78
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمی گردد و موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به وجود مدیران کاردان و لایق است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش وپرورش طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی با روش گرانددتئوری استفاده گردید. جامعه پژوهش، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند با 21 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه مهارت های شناختی-رهبری- مدیریتی و توسعه اخلاق حرفه ای" به عنوان مقوله های محوری، "برنامه ریزی توسعه حرفه ای، استعداد سازمان، فرصت های آموزشی و یادگیری و خودتوسعه ای" به عنوان شرایط علی، " شبکه سازی، ارشادگری، امکانات و منابع و مدیریت مسیر شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " ارزش ها و فرهنگ سازمانی، گروه مدیران و شرایط کاری" به عنوان بستر، " عوامل سازمانی، جو یادگیری- بهسازی- توسعه و موانع و درگیری مدیران" به عنوان شرایط مداخله گر مطرح شدند و جانشین پروری می تواند پیامدهایی برای توسعه فردی و سازمانی در آموزش و پرورش و اثرات مثبت فراسازمانی برای جامعه داشته باشد. این مدل می تواند در راستای توسعه حرفه ای و بهبود کیفیت آموزش و مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در آموزش وپرورش بسیار موثر و سودمند باشد.
رتبه بندی بانک های خصوصی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره SECA و سیستم CAMEL
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد و رتبه بندی بانک های خصوصی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره SECA است. برای ارزیابی عملکرد مالی بانک ها، سیستم های سلامت مختلفی از جمله سیستم CAMEL وجود دارد. در این پژوهش از معیارهای CAMEL برای ارزیابی عملکرد بانک ها استفاده شده است. باتوجه به اینکه هر یک از معیارها بعد خاصی از بانک را ارزیابی می کند، نیاز به روش هایی برای تجمیع این ابعاد احساس می شود که روش های تصمیم گیری چندمعیاره یکی از این روش ها است. در این پژوهش برای رتبه بندی بانک ها در سال 1400، از روش SECA که مدل برنامه ریزی غیرخطی چندهدفه است، به دلیل مزیت ارزیابی هم زمان معیارها و گزینه ها استفاده شده است.
توانایی شناختی، دانش اقتصادی و سواد مالی
حوزههای تخصصی:
توانایی شناختی با بسیاری از نتایج مالی ارتباط مثبت دارد. توانایی شناختی به مهارت های طبیعی مغز اشاره دارد که برای کارهای ساده و پیچیده استفاده می شود. در مجموع، این مهارت ها که به نحوه پردازش اطلاعات، شناسایی الگوها و تحلیل مسائل مربوط است، توانایی شناختی نامیده می شود و می تواند با تمرکز بر حوزه های مختلف بهبود پیدا کند. یک رابطه مهم برای درک میزان ارتباط توانایی شناختی با دانش بیشتر از اقتصاد است، اما این به طور گسترده آزمایش نشده است. در این مطالعه رابطه بین توانایی شناختی و دانش اقتصادی و سواد مالی در میان 353 نفر از سرمایه گذاران فعال در بازار بورس با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری مورد آزمون قرار گرفته است. در این راستا نتایج این مطالعه نشان داده است که ارتباط مثبت و معناداری میان دانش اقتصادی و سواد مالی و توانایی شناختی برقرار است. این در حالی است که این روابط به طور مثبت توسط آموزش میانجی گری می شوند.