فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی هویت اجتماعی در سرمایه گذاری، مدیریت منابع مالی و ارزشگذاری در بنگاه های اقتصادی توسط سرمایه گذاران بالقوه با نظریه نفرین برنده است. جامعه آماری در بحث رفتاری شامل سرمایه گذاران بالقوه و اساتید دانشگاه و دانشجویان دکتری در رشته حسابداری می باشند و با روش هدفمند 100 نفر بعنوان نمونه انتخاب گردیده است و جامعه آماری در ارزش گذاری شامل شرکت هایی که سال 1400 عرضه اولیه داشته اند و صنایع غذایی، زراعت، شیمایی و فلزات اساسی به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع شبه آزمایشگاهی است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی با ابزار سندکاوی و پرسشنامه صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از مفروضات دریافتیم که سرمایه گذاران بالقوه با هویت اجتماعی بالا در ارزش گذاری ثأثیر داشته و دچار پدیده نفرین برنده نشدند که ابعاد جمعی فرضیه رد و فردی تأیید شد و هویت اجتماعی بالا در سرمایه گذاران بالقوه باعث کسب بازده سرمایه گذاری و مدیریت منابع مالی می شود. این اولین پژوهشی است که ویژگی رفتاری سرمایه گذاران بالقوه را از نظر هویت اجتماعی در دو بعد جمعی و فردی در کسب بازده سرمایه گذاری، مدیریت منابع مالی برای تشکیل پرتفوی بهینه و ارزش گذاری شرکت ها بر اساس رویکرد نفرین برنده بررسی کرده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر برند متمایز در کسب وکارهای رسانه های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
628 - 667
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارائه مدل کسب وکار رسانه های دیجیتال با تأکید بر ایجاد برند متمایز است.روش: در مرحله اول، با استفاده از روش داده بنیاد و نمونه گیری نظری، ۲۴ مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئت مدیره، مدیران، معاونان و کارشناسان آژانس های دیجیتال لابراتوار رسانه، دیجیتال مارکتینگ متاوب و شرکت دیجیتال مارکتینگ لوتوس انجام شد. تحلیل کیفی داده های به دست آمده از مصاحبه ها، به شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های کلیدی مدل کسب وکار رسانه های دیجیتال انجامید. این مؤلفه ها عبارت اند از: شرایط علّی: عوامل مدیریتی، زیرساختی و استراتژیک؛ پدیده محوری: برند متمایز؛ راهبردها: فناوری های رسانه ای و دیجیتال؛ عوامل زمینه ای: یادگیری سازمانی و ارتباط با مشتری؛ عوامل مداخله گر: قوانین و وضعیت اقتصادی و پیامدها: رشد اقتصادی و افزایش ارزش برند. در مرحله بعد، مدل ارائه شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی روی داده های جمع آوری شده از ۱۲۰ خبره رسانه های دیجیتال آزمون شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برند متمایز، به عنوان پدیده محوری مدل کسب وکار، تحت تأثیر عوامل مدیریتی، فناوری های دیجیتال و راهبردهای بازاریابی قرار دارد و از طریق بهینه سازی تعاملات مشتری و نوآوری در خدمات رسانه ای، به رشد اقتصادی و ارتقای مزیت رقابتی کسب وکار منجر می شود.نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه چارچوبی جامع، به توسعه ادبیات مدل های کسب وکار رسانه ای کمک می کند و راه کارهایی را برای سیاست گذاران و مدیران رسانه های دیجیتال ارائه می دهد.
ارائه الگوی برندسازی مقصد مبتنی بر نوستالژی صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، ارائه الگوی برندسازی مقصد مبتنی بر نوستالژی صنعت گردشگری است، بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی-توسعه ای می باشد. همچنین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است که از لحاظ زمانی به شکل مقطعی انجام می شود. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 30 نفر از خبرگان دانشگاهی و بازار در رابطه با صنعت گردشگری می باشد که به صورت هدفمند غیرتصادفی و در نهایت با تعداد 30 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری رسیده است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه گردشگران استان تهران در سال 1401 می باشد که از این میان، نمونه ای متشکل از 384 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه حاصل از فاز کیفی است. تحلیل داده ها در روش کیفی با رویکرد داده بنیاد و نرم افزار MAXQDA 20 انجام شد. اعتبار سنجی مدل با تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.آل. اس انجام گرفت. بر اساس تحلیل کیفی، مدل پارادایمی تحقیق در شش بعد عوامل علی (گاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، مدیریت ارتباط با گردشگران، مشارکت گردشگران)، شرایط زمینه ای (زیرساخت های گردشگری)، عوامل مداخله گر (فرهنگ گردشگری میزبان)، راهبردها (برندسازی مبتنی بر نوستالژی)، پدیده محوری (توسعه برند گردشگری) و پیامدها (تصمیم سفر گردشگر) طراحی شد. بر اساس نتایج بدست آمده از اعتبارسنجی مدل در بخش کمی مشخص شد که مدل پیشنهادی این تحقیق از اعتبار مناسبی برخوردار است.
بررسی نقش توسعه بوم گردی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی روستاییان شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : ازآنجاکه توانمندسازی، یکی از اهداف مهم توسعه بوم گردی می باشد، هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش توسعه بوم گردی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی روستاییان شهرستان کرمان بوده است. روش شناسی : این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از مطالعات اسنادی و روش پیمایشی استفاده شده، از این رو به کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش را 27 روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه های بوم گردی شهرستان کرمان تشکیل داده است. یافته ها : یافته ها حاکی از آن است که میزان تأثیر توانمندسازی اجتماعی جهت توسعه بوم گردی با بار عاملی 755/0 و مقدارt (تی) 298/14 و میزان اثرپذیری آن 426/0 و برازش کلی آن، رقم 482/0 را نشان داده است. سپس توانمندسازی اقتصادی با بار عاملی 928/0 و مقدار t(تی) 019/52 در رتبه دوم قرار گرفته است. نتیجه گیری و پیشنهادها : توسعه بوم گردی توانسته است در منطقه در دو بعد توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار باشد. لذا باتوجه به اینکه ارقام به یکدیگر نزدیک می باشد، می بایستی در زمینه تأمین زیرساخت ها جهت تقویت این بعد از توانمندسازی همت بیشتری گمارد. نوآوری و اصالت : با توجه به نقش بوم گردی در توانمندسازی روستاییان در زمینه های اجتماعی و اقتصادی، این پژوهش می تواند الگوی مناسبی جهت برنامه ریزان در مناطق مشابه باشد.
بررسی تاثیر ظرفیت جذب دانش بر حسابرسی داخلی و عملکرد شرکتی مبتنی بر ارزیابی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
100 - 129
حوزههای تخصصی:
محیط رو به تغییر و مبتنی بر فناوری اطلاعات، اهمیت ظرفیت جذب دانش را برای سیستم های کنترل داخلی و حسابرسان داخلی برجسته می نماید. ظرفیت جذب دانش مجموعه ای از اقدامات و فرآیندهای کسب، ترکیب، شبیه سازی، تبدیل و بهره برداری از دانش است که سبب توانمندسازی پویا در سازمان می شود و با ارتقاء جریان اطلاعات مرتبط با تولید و فناوری، می تواند سبب افزایش مزیت رقابتی و بهبود عملکرد شرکتی شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ظرفیت جذب دانش بر حسابرسی داخلی و عملکرد شرکتی مبتنی بر ارزیابی متوازن است. در این پژوهش پس از بررسی روایی محتوا، روایی پرسشنامه ها توسط تکنیک اعتبار سازه تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن ها به وسیله آلفای کرونباخ تائید شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به وسیله پرسشنامه از 295 مدیر مالی یا مدیران ارشد حسابداری و حسابرسی در ایران جمع آوری شده است تا نظر خبرگان مالی مورد ارزیابی قرار گیرد و جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار استنباطی و روش معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 3 استفاده شد. نتایج حاصل از تبیین روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که، ویژگی های حسابرسان داخلی بر روی ظرفیت جذب بالقوه (کسب و ترکیب دانش) تاثیر مثبت و معنی داری دارند و ظرفیت جذب دانش بالقوه (مراحل کسب و ترکیب دانش) نیز بر روی سیستم کنترل داخلی تاثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین، سیستم کنترل داخلی به عنوان متغیر میانجی بر رابطه ظرفیت جذب بالقوه و واقعی تاثیر می گذارد. افزون بر این، فرآیندهای حسابرسی داخلی به عنوان متغیر میانجی بر رابطه میان ظرفیت جذب دانش واقعی و عملکرد شرکتی تاثیر معنی داری دارند. نتایج این پژوهش نه تنها برای حسابرسان داخلی بلکه برای هیات های نظارت بر حسابرسی و تدوین کنندگان استانداردهای حسابرسی داخلی نیز ارزشمند است. همچنین، به سازمان ها پیشنهاد می شود، برنامه های آموزشی را توسعه دهند که به بهبود خلاقیت و توانایی های اکتساب دانش کارکنان کمک می کنند و در عین حال ارزیابی نیازمندی های نرم افزاری هر فعالیت و عملکرد حسابرسی می تواند به شناسایی گلوگاه های نیازمند بهبود بیشتر کمک کند.
مدل سازی اثرات سوگیری های شناختی در سیاستگذاری عمومی: دیدگاه هایی از سیاست تغییر قیمت سوخت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۶۰۲-۵۷۶
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی، اولویت بندی و مدل سازی سوگیری های شناختی مؤثر بر اجرای سیاست ها، به ویژه با تمرکز بر موضوع افزایش قیمت سوخت(بنزین) در ایران انجام شده است. روش شناسی تحقیق شامل یک رویکرد چهار مرحله ای جامع است. ابتدا، مرور ادبیات به شناسایی 14 سوگیری شناختی بالقوه در سیاست های عمومی می پردازد. در مرحله دوم، هشت فرد تأثیرگذار در تدوین سیاست قیمت گذاری انرژی ایران در سال 2019، از طریق روش دلفی فازی نظر خود را ارائه می دهند و 9 سوگیری تأیید می شود. سپس، روش دیماتل فازی برای رتبه بندی و مدل سازی این سوگیری ها بر اساس نظرات کارشناسان به کار گرفته می شود. این روش چندمرحله ای، درک دقیق تری از سوگیری های شناختی فراهم می آورد و بر ارتباط و اهمیت آن ها در تصمیم گیری سیاست افزایش قیمت بنزین تأکید می کند. این پژوهش سوگیری لنگر انداختن را به عنوان عامل غالب در سیاست قیمت گذاری بنزین در سال 2019 ایران شناسایی می کند که بر تخمین های تصمیم گیرندگان تأثیر می گذارد. خطای تاییدی به دلیل تحلیل های ناقص، به ویژه به دلیل عدم وجود نظرسنجی های عمومی جامع، آشکار می شود. خطای بیش اعتمادی به عنوان یک سوگیری کلیدی ظاهر می شود که اعتماد بی مورد سیاست گذاران را شکل می دهد. مدل فازی دیمتل تعامل پیچیده میان این سوگیری ها را نشان می دهد و بینش هایی برای استراتژی های پیشگیرانه در تصمیم گیری سیاست عمومی ارائه می دهد. برای نخستین بار، این پژوهش به بررسی پیامدهای مضر سوگیری های شناختی سیاست گذاران بر ادراک عمومی، رضایت و ناآرامی های پس از یک سیاستگذاری می پردازد. با کاوش در این زمینه ناشناخته، این مطالعه به دنبال مدل سازی علل ریشه ای این پیامدهای منفی ناشی از تصمیم گیری سیاست گذاران تحت تأثیر سوگیری های شناختی برای مردم است.
طراحی مدل دو هدفه لجستیک امداد پس از وقوع بحران با در نظر گرفتن هزینه و زمان بهره گیری از بالگرد وبرنامه ریزی محدودیت-شانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
142 - 164
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مدیریت بحران در فاز پس از وقوع بحران جهت کاهش حداکثری خسارات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. لجستیک امداد قابلیت انتقال سریع نیروهای امدادی و مواد مورد نیاز به مناطق آسیب دیده و نیز نجات آسیب دید گان را دارد. در هنگام وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله، زیرساخت های فیزیکی مانند جاده ها و پل ها اغلب تخریب می شوند و در نتیجه، دسترسی به مناطق آسیب دیده بسیار دشوار و در اغلب موارد غیرممکن می شود. به همین دلیل، بالگردها مناسب ترین وسیله نقلیه برای کمک به آسیب دیدگان هستند. در این خصوص مسئله دیگری که مهم است تفاوت بین بالگردها از نظر زمان سرویس دهی می باشد که بدیهی است هر چه زمان سرویس کوتاه تر باشد، هزینه های آن بیشتر خواهد بود. لذا باید از طریق ابزار مشخصی توازنی بین دو هدف زمان و هزینه به وجود آید.
روش ها: در این مقاله، با در نظر گرفتن شرایط پس از وقوع یک زلزله فاجعه بار در یک منطقه کوهستانی، یک مدل ریاضی برای لجستیک امداد پس از فاجعه پیشنهاد می شود تا نحوه امدادرسانی و برنامه ریزی جهت اعزام بالگردها به مناطق آسیب دیده و نجات و انتقال افراد آسیب دیده به تسهیلات موقت سرویس دهی به ایشان را پوشش دهد. همچنین موضوع وجود عدم قطعیت جمعیت آسیب دیده و تقاضا برای پرسنل امداد و نجات نیز وجود دارد که باید به نحوی مدیریت شود. در این رابطه ابتدا یک مدل ریاضی در حالت قطعی پیشنهاد می شود و سپس با استفاده از روش برنامه ریزی محدودیت-شانس و در نظر گرفتن عدم قطعیت دو پارامتر مورد اشاره به صورت احتمالی، مدل احتمالی مورد نظر مجددا به قطعی تبدیل می شود. همچنین از دو روش معیارجامع و محدودیت اپسیلون برای حل مدل دو هدفه بر حسب زمان و هزینه استفاده می شود.
یافته ها: از یافته های مهم این تحقیق می توان به نوع تعریف متغیرهای تصمیم مدل ریاضی اشاره کرد. یکی از متغیرهای تصمیم مهم تحقیق، ظرفیت در نظر گرفته شده برای آماده شدن و اعزام پرسنل امدادی در هر تسهیل موقت است. این ظرفیت طراحی شده قاعدتا باید از یک حداکثر مقدار ممکن به دلایل فنی کوچک تر یا مساوی باشد و از طرفی نیز به طور عملیاتی تعداد افراد اعزام شده توسط کلیه بالگردها از یک تسهیل موقت طی سفرهای مختلف، باید از این ظرفیت طراحی شده کوچکتر یا مساوی باشد. مشابه این محدودیت ها برای ظرفیت طراحی شده برای درمان جمعیت آسیب دیده هر در تسهیل موقت وجود خواهد داشت. به عبارت دیگر این ظرفیت مورد نظر باید از یک مقدار حداکثری کوچکتر یا مساوی و از جمعیت آسیب دیدگان انتقال یافته به این تسهیل توسط بالگردهای مختلف و در سفرهای مختلف بزرگتر یا مساوی باشد. همچنین دو محدودیت مهم این تحقیق نیز رعایت حداکثر ساعات پروازی هر بالگرد و همچنین تضمین یک سطح خدمت برای پوشش جمعیت آسیب دیده می باشد که به کمک کتغیرهای تصمیم مورد اشاره تعریف آنها ممکن شده است. از یافته های دیگر تحقیق به نحوه مدلسازی مسئله با در نظر گرفتن تضاد بین هزینه و زمان سرویس دهی بالگردها می توان اشاره کرد که در قالب یک مدل دو هدفه صورت گرفته است. همچنین با توجه به اینکه در خصوص دو پارامتر برون زای تقاضای نیروی امدادی و جمعیت مناطق آسیب دیده دارای عدم قطعیت می باشند، با فرض برخورداری از توزیع نرمال با میانگین و انحراف استاندارد مشخص، محدودیت های مرتبط با آنها نهایتا به حالت قطعی تبدیل شده است.
نتیجه گیری: مدل پیشنهادی با رویکرد محدودیت اپسیلون و همچنین روش معیار جامع توسعه یافته برای مطالعه موردی گسل تبریز حل شده است. به صورت پایلوت 13 منطقه آسیب دیده، با فرض وجود 3 مکان برای احداث تسهیل موقت و 5 نوع بالگرد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش تقاضا برای نیروی امداد و مناطق آسیب دیده، میزان هزینه و زمان سرویس دهی افزایش می یابد که نشان دهنده عملکرد منطقی مدل توسعه داده شده می باشد.
نقش چابکی یادگیری در ارتباط میان تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش در مصرف کنندگان با نقش تعدیلگری عجین شدن شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چابکی یادگیری به دلیل تأثیرات چشمگیری که بر سازگاری و موفقیت دارد، یک حوزه مهم برای مطالعه در میان مصرف کنندگان است. بررسی چابکی یادگیری در بازاریابی در حال افزایش است؛ اما تاکنون توجه کمی به پیش بینی کننده ها و پیامدهای چابکی یادگیری شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش مشتریان با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده عجین شدن شناختی است. روش پژوهش حاضر همبستگی است که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری مشتریان باشگاه های ورزشی بود که تعداد 417 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه های تجربه خدمات Klaus & Maklan (2012)، چابکی یادگیری Gravett & Caldwell (2016)، هم آفرینی ارزش Nysveen & Pedersen (2014) و عجین شدن شناختی Hollebeek et al. (2014) استفاده و برای سنجش روایی و پایایی آنها از روش های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، بار عاملی گویه ها و روایی افتراقی بهره گرفته و درنهایت، پرسشنامه ها تأیید شد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 18 و ام پلاس نسخه 7 استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه خدمات بر چابکی یادگیری و هم آفرینی و چابکی یادگیری بر هم آفرینی ارزش تأثیر دارد. همچنین، علاو بر این، چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد. در نهایت، عجین شدن شناختی بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش تعدیلی ندارد. پژوهش حاضر نشان داد که تجربه خدمات به عنوان یک عامل کلیدی نقش مهمی در چابکی یادگیری دارد و این امر منجر به هم آفرینی ارزش با مصرف کنندگان خدمات ورزشی می شود.
ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری در کسب و کارهای بین بنگاهی: مطالعه شرکت های پخش دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت در کسب و کارهای بین بنگاهی (شرکت های پخش دارو) به کمک روش بیبلیومتریک، مرور سیتماتیک و تحلیل عاملی است. این پژوهش از از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پژوهشی آمیخته از نوع اکتشافی متوالی، ابتدا کیفی و بعد کمّی است. پژوهش کیفی حاضر در دو مرحله تدوین شده است. روش آمیخته حاضر طی سه مرحله که مرحله اول و دوم کیفی و مرحله سوم کمی بوده، انجام شده است. در مرحله نخست با استفاده روش بیبلیومتریک به بررسی مقالات و کلید واژه های استفاده شده در زمینه موضوع پژوهش حاضر پرداخته شد. پژوهشگران در مرحله دوم با استفاده از مرور سیستماتیک به منظور شناسایی دقیق تر و کامل تر عوامل کلیدی موفقیت در CRM تعدادی از مقالات موجود در این زمینه را انتخاب و مورد بررسی قرار دادند. با استفاده از داده های حاصل، پرسشنامه ای جهت شناسایی عوامل کلیدی موفقیت تدوین شد. در مرحله آخر بمنظور شناسایی این عوامل در شرکت های پخش دارو با استفاده از پرسش نامه طراحی شده، تحلیل عاملی با حداکثر درست نمایی انجام شد. با استفاده از یافته های بدست آمده، چهارده عامل اصلی برای سنجش عوامل کلیدی موفقیت CRM در کسب و کارهای بین بنگاهی شامل: «مشتری مداری»، «خدمات»، «مشاوره»، «تکنولوژی»، «فرهنگ»، «استراتژی مشتری محور» و «داده کاوی» به عنوان عوامل مرتبط با مشتری و هفت عامل «رویکرد سازمانی»، «مدیریت تغییر»، «مدیریت کارکنان»، «آموزش کارکنان»، «تعهد مدیریت ارشد»، «مدیریت فرآیند» و «استراتژی شرکت» به عنوان عوامل مرتبط با سازمان استخراج شد.
مدل یابی ساخت باشگاه مشتریان کارآمد برای توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساخت باشگاه مشتریان کارآمد برای توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی در نظام بانکی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر استراتژی اجرای پژوهش اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 11 نفر از افراد متخصص و صاحب نظر مدیران و معاونین بانک و کارشناس در حیطه الگوی مدیریتی و باشگاه مشتریان و به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و جامعه آماری در بخش کمی شامل 385 نفر از کلیه افراد عضو باشگاه مشتریان بانک صادرات که با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده در بخش کیف مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از رویکرد تم تحلیل و از نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی از نرم افزارSPSS و AMOS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که (93) کدباز، 52 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی از مصاحبه ها احصاء و در قالب ابعاد مدل ساخت باشگاه مشتریان کارآمد شناسایی گردید و نتایج بخش کمی نشان داد که مؤلفه های شناسایی شده اثری تبیینی و معنادار برساخت باشگاه مشتریان کارآمد در نظام بانکی در جهت توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی دارد.
نگاشت غشاء استنتاج فازی جهت ارزیابی پیشران های حقوقی ورشکستگی در بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
89 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از تعارضات رقابتیِ بازار سرمایه، اختلالات ساختاری شرکت ها از نظر ظرفیت های شرکت با تغییرات بازار می باشد که می تواند به ورشکستگیِ شرکت ها منجر شود. هدف این پژوهش، ارزیابی کارکردهای حقوقی در شناسایی ورشکستگی شرکت های بازار سرمایه براساس رویکرد دو بعدی تحلیل فازی سلسله مراتبی بود.
روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در دسته پژوهش های توسعه ای و ترکیبی قرار می گیرد. در این پژوهش از دو تحلیل فراترکیب و دلفی در بخش کیفی برای شناسایی کارکردهای حقوقی ورشکستگی شرکت ها و تحلیل غشاء استنتاج فازی جهتِ تعیینِ تأثیرگذارترین بعد شناسایی شده در این حوزه، استفاده شد.
یافته ها: نتایج در بخش کیفی، از وجود ۱۲ پژوهش تایید شده و تعیین ۸ بعد حقوقی ورشکستگی شرکت ها حکایت دارد. براساس نتایج بخش کمی یعنی فازی دو بُعدی مشخص شد، فقدان اهمیت حسابداری قضایی به عنوان یکی از ارکان نظارتی بر عملکردهای مالی شرکت ها به عنوان مؤثرترین عامل حقوقی اثرگذار بر ورشکستگی شرکت ها تعیین گردد.
نتیجه گیری: در باب نتیجه ی کسب شده باید بیان نمود، در سایه حسابداری قضایی، جمع آوری شواهد و مدارک کافی طی دو مرحله دادرسی و پشتیبانی قضایی حاصل می گردد تا نسبت به فرآیندهای مالی شرکت ها جهت اعلام تخلف های مالی و ارائه اسناد لازم برای تعیین نوع حکم ورشکستگی مشخص گردد.
طراحی مدل فرازمانی حکمرانی الکترونیک با رویکرد آینده پژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ادبیات حکمرانی الکترونیک نشان می دهد که این حوزه از علم به جنگلی از نظریه های بدون ساختار و فاقد چشم انداز تبدیل شده است تا حدی که طراحان و مجریان را با سردرگمی مواجه می سازد! پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی-آینده پژوهانه، به دنبال مدلی پویا و فرازمانی است که ابعاد، مفاهیم، و شاخص های حکمرانی الکترونیک را، در قالب یک کل شناسایی کند تا کمک کند این سازه اجتماعی در عرصه اجرا، به صورت هدفمند و متوازن رشد کند. مدل اولیه با روش شناسی مطالعه تطبیقی و با استفاده از روش فراتلفیق طراحی شد؛ سپس مولفه های شناسایی شده، با استفاده از پرسشنامه دلفی، در چهار دور مورد آزمون قرار گرفتند. میزان اتفاق نظر میان اعضای پانل نیز، با استفاده از ضریب هماهنگی کندال به دست آمد. برای تعیین کفایت ابعاد و مولفه ها و همچنین تعیین میزان پوشش آنها، و قابلیت پیاده سازی مدل از آزمون فرض دو جمله ای استفاده شد. اعضای تشکیل دهنده پنل شامل اعضای هیئت علمی و محققان سرشناس مرتبط با موضوع تحقیق و خبرگان اجرائی حکمرانی الکترونیک در سطح عالی بودند. یافته های تحقیق سازه حکمرانی الکترونیک را در قالب مدل چهار مقوله ای تحت عناوین زمینه، فراگرد توسعه، محتوا، و عصر طراحی می کند. نتایج نشان می دهد سه مقوله «زمینه»، «فراگرد توسعه» و «محتوا» به صورت دو به دو باهم ارتباط دارند. همچنین مدل نهایی موید آن است که در هر «عصر»، «محتوا» جدید و متفاوتی از حکمرانی الکترونیک ظهور می کند که نیازمند سناریوهای جدید برای مولفه های «زمینه» ای می باشد و همچنین با تحقق «زمینه» جدید، مولفه های «فراگرد توسعه» نیز نیازمند سناریوپردازی جدید برای تحقق محتوا خواهد بود. این رشد و ارتقاء حکمرانی الکترونیک در اعصار مختلف، در قالب یک مدل حلزونی ادامه می یابد.
بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک: رویکرد نوین در آموزش منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف فراترکیب مؤلفه های الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک انجام پذیرفت. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (140 مقاله) که در دهه اخیر در مورد مؤلفه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 22 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک در چهار کد منتخب و 12 محور، فرهنگ یادگیری مبتنی بر وب (فناورانه) (سواد رسانه ای، تعاملات شبکه ای، اخلاق فناورانه)، طراحی آموزشی مبتنی بر موک (مشتمل بر نیازسنجی، تعریف رویکردهای آموزشی (دسترسی) موک، محتوا و منابع)، مدیریت مبتنی بر وب فرانید ضمن خدمت (مشتمل بر مدیریت سامانه های یادگیری، نظارت و ارزیابی، بسترسازی مدیریت دانش )؛ پشتیبانی و به روزآوری (پشتیبانی نرم افزاری، پشتیبانی سخت افزاری) مورد سازمان دهی قرار گرفت. لذا با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک به ابعاد مذکور توجه ویژه صورت گیرد.
تحلیل ساختاری پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تنش های آبی در شهرهای ایران (مورد مطالعه: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین چالش های حال و آینده به ویژه در مناطق خشک جهان، مسأله کم آبی و در مواردی بحران آب است. تنش های آبی در سطح داخلی کشورها نیز در بین ساکنان مکان های روستایی و شهری نیز به چشم می خورد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر تنش های آبی در کلانشهراهواز با تکیه بر رویکرد آینده نگاری می باشد. ابتدا با دیدی سیستماتیک و ساختاری و بر پایه مبانی نظری حاصل شده و با استفاده از روش دلفی، شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار بر تنش آبی در کلان شهر اهواز در ابعاد 5 گانه نهادی - مدیریتی، طبیعی - زیست محیطی، سیاسی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و زیرساختی- کالبدی استخراج شد. پس از تدوین سناریوها، از طریق مصاحبه با متخصصین هر سناریو تفسیر و روایی آنها مورد بررسی قرار گرفت و پیامدهای هر سناریو تحلیل و تفسیر شد؛ در این راستا، در پژوهش حاضر برای شناسایی مهم ترین شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار بر آینده های امنیت آبی کلان شهر اهواز در افق 1420، تعداد 72 عامل کلیدی تأثیر گذار بر تنش های آبی شناسایی شد. از میان 72 عامل کلیدی شناخته شده، پس از پایش (ترکیب همپوشانی ها، حذف موارد بی ارتباط و مبهم و انجام اصلاحات لازم)، در نهایت 46 متغیر تأثیرگذار تنش های آبی بر امنیت فضاهای شهری کلان شهر اهواز استخراج شد. از میانِ 46 عاملِ بررسی شده 16 عامل به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر تنش های آبی ناشی از تغییر اقلیم در کلانشهر اهواز نقش عمده ای ایفا نموده و به عنوان بازیگران اصلی شناخته شدند. در نهایت، با بررسی نتایج، برای 16 عامل اصلی، 48 وضعیت احتمالی مشخص شد. در نهایت، 48 وضعیت احتمالی برای آینده این کلانشهر در نظر گرفته شد که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا بحرانی را شامل می شدند. 2 سناریوهای قوی، 4 سناریوهای با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی)، 9999 سناریوهای ضعیف که سناریوهای با سازگاری بالا (تعداد 4 سناریوی فوق)، نشان دهنده وضعیت حاکم مؤثر بر آینده تنش های آبی ناشی از تغییر اقلیم بر امنیت فضاهای شهری بر کلانشهر اهواز می باشد. نتایج نشان می دهد 4 سناریو احتمال وقوع بیشتری بر تنشهای آبی و آینده کلانشهر اهواز دارند.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:.کارکنان کلیدی به دلیل مهارت ها و ویژگی های منحصر به فردی که دارند، نقش حیاتی در موفقیت سازمان ها ایفاء می کنند. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهایی برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در این پژوهش کیفی، جامعه آماری 17 نفر از مدیران عالی و ارشد بانک های خصوصی و دولتی بودند که تا اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نیز پرسشنامه دلفی فازی استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید شد. از نرم افزارAtlas ti8 برای کدگذاری ها، جهت تایید شاخص ها استفاده گردید.
یافته ها: یافته های حاصل نشان داد پیشایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران شامل 14 عامل و پسایندها نیز شامل 14 عامل می باشند.
نتیجه گیری: نقش کارکنان کلیدی در بانک ها بسیار حائز اهمیت است. با توجه به پسایندهای مهمی که بانک ها در نتیجه وجود چنین کارکنانی خواهند داشت، مدیران باید بر پیشایندها یا عوامل تاثیرگذار در شناسایی کارکنان کلیدی تمرکز داشته باشند.
ابعاد و مؤلفه های اجرای خط مشی های عمومی در نهادهای انقلاب اسلامی؛ مورد پژوهش: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
11 - 36
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف دستیابی به ابعاد و مؤلفه های اجرای خط مشی های عمومی در نهاد انقلابی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به عنوان اولین نهاد انقلابی در حوزه سازندگی که بنیان گذار انقلاب اسلامی فرمان به تأسیس آن داده است؛ صورت گرفته است. این پژوهش از نظر فلسفه و پارادایم فلسفی در قلمرو پژوهش های تفسیری و مبتنی بر تفسیر داده های کیفی شکل گرفته و از روش شناسی تحلیل مضمون و نرم افزار اطلس تی 23 برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی استفاده شده است. برای دستیابی به واحدهای تحلیل، پس از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با خبرگان مرتبط با قلمرو پژوهش که از مدیران راهبردی و عملیاتی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بودند تا اشباع نظری داده های متنی ادامه یافت و (93) واحد معنا شناسایی گردید. بر اساس یافته های پژوهش، (48) مضمون پایه، (12) مضمون سازمان دهنده شامل بسیج نیروی ایمان جامعه، استیذان مستمر، اعتماد به مردم، مردمی سازی ساخت مسکن، به کارگیری رشد دهنده، تقابل با ارزش های سازمانی دیوان سالارانه، اختبار کلید ورود به بنیاد، تقسیم نقش درمقابل تقسیم شأن، برنامه حرکت ملی، سرآمدی در فرایندها، آرمان های بلند نهاد انقلابی، ارزش های خلق شده برای انقلاب اسلامی و (5) مضمون فراگیر شامل فقه و فقاهت مسئله محور، مردم گرانیگاه مسئله شناسی، سازمان نهادی، سازمان جهادی، آرمان ها و ارزش های نهادی استخراج گردید. در پایان، شبکه مضامین ترسیم و مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر در حوزه اجرای خط مشی ارائه گردید.
ارائه الگوی تصویر ذهنی مثبت با تأکید بر فناوری دیجیتال در حوزه گردشگری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
207 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی تصویر ذهنی مثبت با تاکید بر فناوری دیجیتال درحوزه گردشگری استان اردبیل بود. این تحقیق از نوع بنیادی، اکتشافی و کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان، اساتید دانشگاهی مدیریت و گردشگری و کارشناسان حوزه گردشگری استان اردبیل بودند که با توجه به نمونه در دسترس و هدفمند، تعداد 35 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش سه دوری دلفی (تولید ایده، کاهش اقلام و تأیید نهایی مدل) انجام شد و با استفاده از ضریب هماهنگی کندال اشمیت تجزیه و تحلیل شده و رتبه بندی گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که الگوی نهایی تصویر ذهنی مثبت با تاکید بر فناوری دیجیتال در حوزه گردشگری استان اردبیل شامل 23 شاخص و 3 بعد تصویر معنایی (8 شاخص)، تصویر فیزیکی (7 شاخص) و تصویر اجتماعی (8 شاخص) می باشد.
ارائه مدل مفهومی دموکراسی سازمانی با تاکید بر توسعه سرمایه روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
165 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه مدل مفهومی دموکراسی سازمانی با تاکید بر بر توسعه سرمایه روانشناختی در مجموعه کارکنان شرکت ملی نفت ایران است. روش پژوهش کمی بوده و جهت جمع اوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و نرم افزار SmartPLS 3 استفاده شد. تعداد کل حجم جامعه آماری مورد مطالعه برابر با 100000 نفر از این میان تعداد 200 نفر از کل کارکنان شرکت ملی نفت ایران انتخاب شدند که از طریق گرجسی و مورگان برای جوامع محدود به تعداد 200 نفر نمونه رسیدیم. بنابراین در مرحله دوم، تعداد 220 پرسشنامه در بین کلیه کارکنان شرکت نفت ملی ایران توزیع که در نهایت تعداد 211 پرسشنامه کامل و سالم تحویل داده شد. پس از تایید پایایی و روایی پرسشنامه نتایج نشان داد که مولفه ای علی که چون نگرش و دیدگاه مدیران، عوامل ساختاری ، برنامه ریزی نیروی انسانی،عوامل کلان سیاسی و اجتماعی بیشترین تاثیر در دموکراسی سازمانی مبتنی بر توسعه سرمایه روانشناختی کارکنان شرکت ملی نفت ایران را به خود اختصاص داده و پس از آن عوامل راهبردی چون یادگیری سازمانی، جانشین پروری،حمایت و پشتیبانی، مدیریت دانش بیشترین تاثیر را در ایجاد پیامد های ناشی از پیاده سازی دموکراسی در شرکت ملی نفت را دارد.
ارزیابی کارایی شرکت های هواپیمایی با هدف کاهش پتانسیل گرمایش جهانی با روش تحلیل پوششی داده های دومرحله ای استوار با خروجی نامطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
91 - 117
حوزههای تخصصی:
صنعت هوانوردی در سراسر جهان با سرعتی بالا در حال رشد است و از ابتدای تولد این صنعت، کارایی شرکت های هواپیمایی مورد توجه بوده است. با این حال، با وجود افزایش درآمد آن، صنعت هوانوردی در چند سال گذشته در تخریب محیط زیست موثر بوده است. لذا این صنعت به شرکت هایی نیاز دارد که ضمن افزایش درآمد خود، تاثیر بر محیط زیست را کاهش دهند.یک مدل تحلیل پوششی داده های استوار دومرحله ای با برای ارزیابی عملکرد شرکت های هواپیمایی با توجه به ساختار داخلی آن ها با هدف افزایش درآمد نهایی سیستم و کاهش خروجی نامطلوب میزان پتانسیل گرمایش جهانی و عدم قطعیت در در پتانسیل گرمایش ارائه شده است. این مقاله بر ارزیابی کارایی 11 شرکت هواپیمایی در طی سال های 2010 الی 2019 متمرکز شده است. از طریق این مدل های، نتیجه گرفته شد که اکثر خطوط هوایی ایالات متحده، به طور نسبی کارا بوده و میانگین امتیاز کارایی کل آن ها بالای 0.8 می باشد. تنها دو شرکت Spirit و Allegiant دارای میانگین کارایی کل پایین تری می باشند. از سوی دیگر تمامی شرکت ها در مرحله اول نسبتا کارا و دارای میانگین امتیاز کارایی بالای 0.8 و به جز دو شرکت Spirit و Allegiant، در بخش پرواز نیز کارا و دارای میانگین تقریبا بالاتر از 0.9 هستند. عملکرد کلی شرکت ها بیشتر متاثر از عملکرد بخش پرواز آن ها می باشد.
شناسایی و رتبه بندی علل تأخیر مبتنی بر راهبردهای تولید در پروژه های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش پیچیدگی ها و عدم قطعیت هایی که سازمان های تولیدی با آن مواجه اند، تولید محصولات با اتفاقات برنامه ر یزی شده/نشده ای روبه رو خواهد شد که در طول چرخه حیات تولید اتفاق می افتد . در این بین، برخی عوامل تأثیر بسزایی در به موفقیت رسیدن یا شکست سازمان دارند و بیشترین اثرگذاری این عوامل، در بروز تأخیر و اختلال در برنامه زمانی تولید و تحویل است. برخی از این عوامل ناشی از ذات صنعت است که کاهش/حذف اثر آنها دشوار است. اثرگذاری بسیاری از عوامل دیگر کاهش می یابد و در مواقعی حذف می شود. پژوهش های مربوط به تولید بیشتر، بر ارائه راهکارهایی برای رفع مسائلی متمرکز است که به تأخیر منجر می شود . نکته مغفول در پژوهش، شناسایی عوامل زمینه ای است که به تأخیر در برنامه تولید و تحویل محصولات منجر می شوند و ارائه چارچوبی جامع برای شناسایی تأخیرها در محیط های تولیدی است. در این پژوهش، به منظور کاهش تأخیرها و بهینه سازی زمان تولید ، عوامل احتمالی ایجاد تأخیر در سازمان های تولیدی را از طریق بررسی پژوهش مربوط به تولید و تحقیقات تجربی شناسایی و رتبه بندی می کند. نتایج تحقیق به شناسایی 28 عامل بروز تأخیر در 5 گروه ساختاری، فرآیندی، مالی، قوانین، شبکه همکاران و منابع منجر شد. همچنین تأخیر در پرداخت های مالی، بی ثباتی اقتصادی، نگهداری و تعمیرات دیر هنگام تجهیزات، بی ثباتی/کاهش بودجه و وجودنداشتن ساختار مدیریت پیکربندی در کل فرآیند تولید، بیشترین تأثیر را در بروز تأخیر و اختلال در برنامه زمانی تولید در سازمان تولیدی مطالعه شده داشتند.