فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی و ارائه راهکارهای بهبود کاربست نظام آراستگی محیط کار موسوم به فایو اس[1] (5 S) در مراکز نگهداری و تعمیر (نت) یک سازمان دفاعی می باشد.روش شناسی: این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی بوده و از نظر ماهیت گردآوری داده ها نیز، توصیفی / پیمایشی می باشد. جهت شناسایی آسیب ها و راهکارها از روش کیفی و جهت تایید و اولویت بندی راهکارها از روش کمی استفاده شده است. در هر دو بخش کمی و کیفی روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات در روش کتابخانه ای، مطالعه کتابها، مقالات داخلی و خارجی و وبگاه ها و در روش میدانی، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. در تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس[2] و در بخش کیفی از نرم افزار مکس کیودی ای[3] استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کارکنان و مدیران بخش های نگهداری و تعمیر در سازمان دفاعی مورد مطالعه می باشد. حجم نمونه در بخش کیفی، تعداد 10 نفر از خبرگان سازمانی با روش هدفمند (گلوله برفی) و در بخش کمی نیز حدود 80 نفر با استفاده از روش تمام شماری انتخاب شدند.یافته ها: پژوهش حاضر پس از معرفی نظام آراستگی محیط کار کارکنان به عنوان یک ابزار قدرتمند برای ارتقاء کیفیت و بهره وری، راهکارهای احصاء شده را رتبه بندی نموده و در پایان پیشنهاداتی متناسب با این راهکارها به منظور تسهیل و هموارسازی اجرای این نظام در مراکز نگهداری و تعمیر سازمان ارائه نموده است.نتیجه گیری: نیاز سازمان به ارتقاء بهره وری، ارائه آموزش های مرتبط و مؤثر به کارکنان و مدیران، تسهیل قوانین و مقررات، نهادینه کردن نظافت محیط کار به عنوان یک فرهنگ و وظیفه همگانی به منظور تداوم نظام آراستگی و جلب حمایت از نظام آراستگی به وسیله مدیران ارشد سازمان، به عنوان مهمترین راهکارهای مورد تآکید می باشند.
طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
48 - 65
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساسات در درون سازمان ها هستند و نمی توان آن ها را از محیط کاری جدا دانست و توجه به مدیریت احساسات حائز اهمیت می باشد. هدف این پژوهش، طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات در دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
روش بررسی: روش تحقیق از لحاظ هدف اکتشافی و رویکرد کیفی می باشد. جهت گردآوری دادهها و شناسایی عوامل از روش تحلیلمحتوا و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گزینشی تا حصول به اشباع نظری استفاده گردید. از تکنیک دلفی فازی برای غربالگری عوامل، و برای مدلسازی و سطح بندی عوامل شناسایی شده، مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت احساسات شامل عوامل زمینه ای، عوامل شناختی- اجتماعی، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری می باشند. در سطح بندی عوامل مشخص شد که عوامل زمینه ای در سطح سوم و تاثیرگذارترین عامل در مدیریت احساسات می باشد.
نتیجه گیری: برای تقویت و ارتقای مدیریت احساسات در دانشگاه ها، عواملی که بر این مهم تاثیرگذارند، باید مورد توجه مدیران قرار بگیرند. عوامل زمینه ای در درجه اول، و عوامل ساختاری و عوامل شناختی- اجتماعی در درجه دوم از اولویت بالاتری برخوردار می باشند.
بررسی نقش میانجی انگیزش در ارتباط بین خودکارآمدی و نوآوری سازمانی کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
39 - 64
حوزههای تخصصی:
مدیران سازمانی به این میاندیشند که چه روشی را اتخاذ نمایند تا نیروی کار با حداکثر توان و انگیزه به کار در سازمان ادامه دهند چرا که انگیزش منبع مهمی برای مدیریت منابع انسانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انگیزش در ارتباط بین خودکارآمدی و نوآوری سازمانی کارکنان انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع همبستگی بود که به شیوه میدانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری شهرهای مادرسلیمان، پاسارگاد و مرودشت واقع در استان فارس در سال 1401 به تعداد تقریبی 420 نفر بودند که با توجه فرمول مورگان تعداد 200 نفر بصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شد. به منظور جمعآوری دادههای مربوطه از سه پرسشنامه خودکارآمدی ریگز و نایت (1994)، پرسشنامه انگیزش شغلی هرزبرگ (1997) و پرسشنامه نوآوری سازمانی اتلای و اکیف (1986) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل ساختاری با استفاده از دو نرمافزار spss24 و Amos. 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که بین هر سه متغیر پژوهش ارتباطی معنادار وجود دارد نتایج پژوهش حاکی از تأثیرگذاری خودکارآمدی بر نوآوری سازمانی بعد از تأثیر متغیر میانجی انگیزش کارکنان بود. به نحویکه با ارتقاء سطح انگیزش شغلی با توجه به بهبود خودکارآمدی کارکنان میزان نوآوری سازمانی افزایش مییابد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود سازمانها برای دستیابی به سطح بالاتری از نوآوری و در نتیجه عملکرد بالاتر، بایستی به انگیزش کارکنان توجه نمایند.
الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی در سازمان بر مبنای آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پدیده کارکنان نامرئی یکی از چالش های مهم سازمان های امروزی است که در آن افراد با وجود حضور فیزیکی، از نظر ذهنی و عملکردی مشارکت مؤثری ندارند. این معضل می تواند بهره وری سازمان را کاهش داده و موجب هدررفت منابع شود. در مکتب اسلام، انسان حامل امانت الهی و مسئولیت خلیفه اللهی است و آموزه های دینی راهکارهایی برای دوری از کسالت، تنبلی و فرار از مسئولیت ارائه می دهند. پژوهشگران دانش مدیریت، عوامل پیدایش، مقوله های محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای و پیامدهای این پدیده را بررسی کرده اند. باوجوداین، ضرورت دارد این مقوله با نگاه دینی و آموزه های وحیانی مورد تتبع قرار گیرد و مبانی، ابعاد و مؤلفه های آن تبیین شود. هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی با استفاده از منبع وحی و مفسرین واقعی است. این پژوهش در نظر دارد با معرفی الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی برمبنای آموزه های اسلامی، به اثربخشی اقدامات مدیریتی نسبت به این نوع رفتار کمک نماید. با توجه به ضرورت دانش بومی مبتنی بر فرهنگ و اعتقادات اسلامی، این هدف از اهمیتی ویژه برخوردار است.روش: این پژوهش با استفاده از روش داده بنیاد (Grounded Theory) انجام شده است. در این روش، کشف یا تولید نظریه برمبنای حقایق و واقعیات موجود و ازطریق جمع آوری نظام مند داده ها صورت می گیرد. برای گردآوری داده ها از منابع دینی شامل قرآن کریم، نهج البلاغه، غررالحکم و دیگر متون روایی استفاده شد. همچنین، مصاحبه های وسیعی با کارشناسان علوم قرآنی و مدیریتی صورت گرفت. در مرحله نخست، برای واژه یابی معادل کارکنان نامرئی در متون اسلامی، لغاتی مانند کُسالی، مُطفف، نقض عهد و تسویف بررسی شد. در مرحله کدگذاری باز، حدود 250 آیه و روایت مرتبط با موضوع کدگذاری و مفاهیم اولیه استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، این مفاهیم براساس اشتراکات و سازگاری معنایی در قالب مؤلفه های محدودتری دسته بندی شدند. در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی، وجوه مشترک مؤلفه ها شناسایی و الگوی نهایی با تعیین روابط بین مقولات شکل گرفت. برای اعتباریابی و اعتمادپذیری نتایج، از چهار عنصر استناد دینی، انسجام و هماهنگی، مطابقت با واقعیت و کارآمدی استفاده شد.نتایج: تحلیل داده ها به شناسایی 32 مؤلفه در پنج بعد اصلی منجر شد که جزئیات آن در جدول ذیل قابل مشاهده است:الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی برمبنای آموزه های اسلامیابعادمؤلفه هامتغیر علّیفقدان بینش، مشکلات جسمی، مشکلات شخصی، فرهنگ سازمانی، رفتار سیاسی، فقدان مسئولیت پذیری، فقدان وجدان کاری، فقدان تعهد سازمانیمتغیر راهبردیتقویت ایمان، رعایت تقوا، تخصص گرایی، شجاعت داشتن یا ریسک پذیری، دوراندیشی و تدبیر، وقت شناسی، توانمند سازی، شاخص عملکرد، اقدام و پشتکار، عدالت در توزیعمتغیر مداخله گرقدردانی و توبیخ، جبران خدمات، اجر اخروی، کسب روزی حلالمتغیر زمینه ایقوانین و مقررات، رضایت شغلی، اخلاق حرفه اینتایج و پیامدهابی اعتمادی عمومی، زیان مادی و اخروی، شکست در اهداف، محرومیت از مزایا- کاهش منزلت اجتماعی، روابط ناسالم، مشکلات روحیبحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد مدیریت اسلامی در مقایسه با رویکردهای رایج، تفاوت های اساسی در برخورد با پدیده کارکنان نامرئی دارد. درحالی که مدیریت رایج بر نظارت های سخت گیرانه، قوانین خشک و انگیزه های مادی تکیه دارد، مدیریت اسلامی بر وجدان کاری، ایمان، تقوا و انگیزه های الهی تأکید می کند. در این رویکرد، کارکنان نه به دلیل ترس از تنبیه، بلکه به خاطر احساس مسئولیت در برابر خداوند و باور به اجر اخروی، وظایف خود را به بهترین نحو انجام می دهند. همچنین، تأکید ویژه مدیریت اسلامی بر رزق حلال، عدالت و خودکنترلی، رویکردی متمایز در مدیریت رفتار کارکنان نامرئی ارائه می دهد. در اندیشه اسلامی، نفس کار ارزش است و برابر با جهاد در راه خداست. مسائلی چون حلال و حرام، تبعات لقمه حرام، تقوا و امانت داری، مبانی متفاوتی از نتایج مطالعات پیشین را در برخورد با کارکنان نامرئی ارائه می دهد. این یافته ها می تواند به طراحی سیستم های مدیریتی کارآمدتر و منطبق با فرهنگ اسلامی کمک کند.تقدیر و تشکر: از تمامی کارشناسان علوم قرآنی و مدیریتی که در انجام این پژوهش ما را یاری نمودند، صمیمانه سپاسگزاریم.تعارض منافع: نویسندگان اعلام می کنند که هیچ گونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش وجود ندارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اختلاف پروژه های راهسازی و اشارات و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی در وزارت راه و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل اصلی بروز اختلاف پروژه های راهسازی و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مهندسان عمران و معماری با بیش از 5 سال سابقه می باشد و نمونه ها به روش غیر هدفمند بر اساس روش آماری 43 نفر برآورد گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه، توسط 5 نفر از اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از طریق ضریب آلفایی کرونباخ 84/. محاسبه شد. ارزیابی داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel صوررت پذیرفت. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روابط ریاضی میانگین وزنی ، میانگین و همچنین فرمول okpala بهره گرفته شده است. در پایان پژوهش نیز با توجه به عوامل تعیین شده راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش احتمال بروز دعاوی در پروژه های ساخت در پانزده عامل در حوزه راهسازی کشور با هدف توسعه و اموزش منابع انسانی و افزایش حداکثر بهره وری و کاهش ضایعات منابع انسانی ارائه گردیده است.
شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهم ترین مسائلی که عملکرد سازمانها را تحت تاثیر قرار داده و زمینه موفقیت آنها را فراهم می آورد مسئله سلامت سازمان است. شناخت سلامت سازمانی مدارس می تواند تسهیل کننده امور آموزشی، تربیتی و اداری مدارس و پیش بینی کننده اثربخشی فعالیت های مدارس باشد و باعث اجرای برنامه ها به صورت علمی و کارشناسانه گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی با رویکرد کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 25 نفر از خبرگان که به عنوان تیم تصمیم در شناسایی شاخص ها و ابعاد متغیرها که از روش غیرتصادفی (هدفمند) و روش گلوله برفی استفاده شد.یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور، 57 شاخص در غالب 13 مولفه و 3 بعد(سازمانی، مدیریتی و رفتاری) شناسایی شد. برای بعد سازمانی معیارهای رویکرد، پاسخگو بودن، اجتماع پذیری، یادگیری و جو، برای برای بعد مدیریتی معیارهای رهبری، انگیزش، فرآیند و مالی و برای بعد رفتاری معیارهای نوآوری، فرهنگ سازی، توسعه کارکنان و اعتبار سازی تقسیم شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور باید به سه بعد سازمانی، مدیریتی و رفتاری توجه داشت.
ارزیابی دسترسی به فضای باز شهری در بحران زلزله بر اساس مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط خاص سیاسی، زلزله خیزی، فیزیکی و جمعیتی، کلان شهر تهران را در موقعیت حساسی هنگام بحران زلزله قرار داده است. ارزیابی شبکه ارتباطی و توزیع فضاهای باز شهری نقش مهمی در تخلیه اضطراری و کاهش آسیب پذیری شهرها دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و تحلیل دسترسی به این فضاها به منظور کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع زلزله است. در ابتدا، فضاهای باز شناسایی و نقاط تمرکز جمعیت با استفاده از تحلیل نقاط داغ و سرد تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایه، الگوی فضایی نقاط جمعیتی شناسایی و فاصله آن ها نسبت به فضاهای باز محاسبه گردید .نتایج نشان می دهد که فضاهای باز نسبت به فضاهای نیمه باز از فراوانی بیشتری برخوردارند و عمدتاً در بخش های شمالی منطقه قرار دارند. همچنین، تراکم جمعیت در مرکز منطقه بالا و در بخش های شرقی پایین است و به طور متوسط، فاصله نقاط تمرکز جمعیت با فضاهای باز و نیمه باز به ترتیب 300 و 400 متر است. تحلیل محدوده خدمات نشان می دهد که دسترسی به فضاهای باز در مدت زمان 15 تا 300 ثانیه امکان پذیر است، اما در برخی مناطق غربی دسترسی محدود است. دسترسی به فضاهای نیمه باز وضعیت مطلوبی ندارد و در بخش های از شمال، غرب و شرق منطقه دسترسی امکان پذیر نخواهد بود. به طور کلی هنگام وقوع زلزله در سطح منطقه غیر از قسمت هایی از لبه غربی و شرقی طی زمان مذکور دسترسی مناسبی به فضاهای امن وجود دارد.
ارائه مدل معادلات ساختاری سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
38 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت حمل و نقل بیشترین رشد را در تولید گازهای گلخانه ای دارا است و کاهش سهم آلاینده های تولید شده توسط این صنعت از مهم ترین چالش های برنامه های مقابله با تغییرات اقلیمی است. حمل و نقل هوایی به عنوان یکی از بخش های مهم و رو به توسعه در حمل و نقل جهانی، نقش مهمی در رشد اقتصادی بازی می کند. اما امروزه در این صنعت که با تولید گازهای گلخانه ای تاثیر زیادی بر تغییرات آب و هوایی می گذارد، به خط مشی ها و پژوهش های مرتبط با آن، در جهت کاهش تاثیرات حمل و نقل هوایی بر آب و هوا، توجه بسیاری شده است. بهبود عملکرد محیط زیستی صنعت هواپیمایی یکی از مسائل مهم این صنعت است. در ایران توجه به مسائل محیط زیستی در حمل و نقل هوایی به تازگی مورد نظر پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است؛ با توجه به خلاء پژوهشی در این حوزه، تاکنون الگوی مشخصی شامل ابعاد و مولفه های خط مشی محیط زیستی، در صنعت حمل و نقل هوایی ارائه نشده است. بخش بزرگی از مسائلی که نتیجه عدم توجه به محیط زیست در حمل و نقل هوایی کشورمان بوده محصول نگاه بخشی و فقدان الگوی جامعی است که تمام ابعاد و مولفه های محیط زیستی در آن در نظر گرفته شده باشد و سیاستگذار با توجه به این الگو بتواند ضمن توسعه، پاسخگوی خواست رو به تزاید توجه به محیط زیست در سطح ملی و بین المللی باشد. مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی انجام شده است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی-کاربردی و از نظر طرح اکتشافی متوالی، از نظر نوع، آمیخته (کیفی، کمی) و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. این پژوهش از نظر زمانی متوالی بوده و از منظر وزن نیز بیشتر متوجه مرحله اول است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از متخصصین حمل و نقل هوایی و محققین تغییرات اقلیمی است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان و مدیران سازمان هواپیمایی کشوری به عنوان سیاستگذار اصلی صنعت حمل و نقل هوایی و به تعداد 331 نفر و حجم نمونه 178 نفر است. نمونه گیری در بخش کیفی به روش هدفمند و در بخش کمی به روش تصادفی ساده انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و با استفاده از تحلیل مضمون براون و کلارک، تحلیل شدکه در قالب شش مرحله آشنایی با داده ها، شکل گیری کدهای اولیه، جست و جوی کدهای گزینشی، شکل گیری مضامین فرعی، اسم گذاری مضامین اصلی و گزارش گیری انجام و مدل اولیه با استفاده از مدل سه شاخگی تهیه شد. مدل در بخش کمی، با استفاده از پرسشنامه و استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی شد.
یافته های پژوهش: یافته ها نشان می دهد سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی 4 بعد اصلی و 14 مولفه دارد. بعد ساختاری (889/0) بیشترین اهمیت را داراست، بعد زمینه ای (865/0) ، بعد محتوایی (756/0) و بعد محیط زیستی (466/0) در جایگاه بعدی قرار دارند. معیار نیکویی برازش مدل مفهومی تحقیق (662/0) نشان دهنده برازش قوی مدل است. به منظور خط مشی گذاری سبز در صنعت حمل و نقل هوایی بهتر است به ترتیب به ابعاد ساختاری، زمینه ای، محتوایی و محیط زیستی توجه شود.
محدودیت ها و پیامدها: اگر تحقیق در شرکت های هواپیمایی انجام شود ممکن است نتایج دیگری به دست آید، شرکت های هواپیمایی به مباحث اقتصادی بیشتر اهمیت می دهند و نزد ایشان مسائل محیط زیستی از درجه چندم اهمیت برخوردار است.
پیامدهای عملی: پژوهش حاضر می تواند به عنوان راهنمایی کاربردی برای توجه سیاستگذاران به ابعاد مختلف مسائل محیط زیستی در راستای توسعه پایدار عمل کند.
ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر اولین تحقیقی است که مدل سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی را در ایران ارائه کرده و به شکل منسجم در اختیار سیاستگذاران این صنعت قرار می دهد.
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بازاندیشی موانع مشارکت مردمی در حکمرانی نهاد مدرسه بر مبنای تحلیل نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه مشارکت در آموزش و پرورش به عنوان راه حلی جهت برخورداری از فرصت های برابر آموزشی است. همچنین محلی برای بروز استعدادها و افزایش توانمندی افراد است. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی موانع مشارکت در تامین منابع نهاد مدرسه است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که روش انجام آن در بخش اول تحلیل محتوای کمی پژوهش های پیشین است که بر اساس جستجو در پایگاه های اطلاعاتی تمام 30 تحقیق با موضوع موانع مشارکت در آموزش و پرورش که در قالب مقاله در طی سال های 1375-1399به چاپ رسیده بودند؛ انتخاب شدند. و در بخش دوم تحلیل شبکه مضامین مستخرج از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران آموزشی و مدیران مدارس شهر تهران است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع متوالی مدیران انتخاب و حجم آن باتوجه به اشباع اطلاعات تعیین شد.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که اگر چه پژوهش های پیشین مهم ترین مانع را عوامل فرهنگی – اجتماعی کادر مدرسه تشخیص داه بودند، ولی نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که گستره ی این موانع در سه سطح نگرش ها، رفتارها و زیرساخت های نهادی – قوانین تنطیمی – و در میان بازیگران بیشتری قابل دسته بندی است که نشان از پیچیدگی و عمق ریشه ای بعضی موانع دارد. هم چنین یافته های تحقیق نشان داد که از جمله موانع مشارکت، می توان به حرفه گرایی بیش از حد، تمرکزگرایی، پولی کردن آموزش، عدم شفافیت، عدم اعتماد به مردم و نرخ بالای تغییرات برنامه ها از سوی سیاست گذاران؛ طرح واره نفتی والدین، سهم خواهی آنان، عدم رعایت اخلاق، وجود فشار اجتماعی و از سوی مدیر و کادر آموزشی داشتن تعریف ناصحیح از مشارکت، عدم پاسخگویی به والدین، عدم انگیزه آنان و هم شکلی بین مدارس اشاره نمود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است مدرسه به عنوان نهاد اجتماعی در کنش متقابل با سایر نهادها درنظر گرفته شود و برای بهبود مشارکت در حکمرانی مدرسه، نیاز به تغییرات نهادی در این حوزه است.
ارزیابی و رتبه بندی صندوق های سرمایه گذاری در سهام با رویکرد تکنیک نوین فرصت از دست رفته بر مبنای فاصله در فضای مختصات قطبی (OPLO-POCOD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
117 - 140
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه در دنیای اقتصاد مدرن با توجه به رشد بازار سرمایه، اهمیت سرمایه گذاری برای مردم بیشتر شده است. از دغدغه های اصلی سرمایه گذاران در وهله اول انتخاب مناسب ترین گزینه سرمایه گذاری است. صندوق های سرمایه گذاری مشترک، نوعی سرمایه گذاری است که به جمع آوری وجوه سرمایه گذاران پرداخته تا در طیف متنوعی از اوراق بهادار سرمایه گذاری کنند و از این طریق منجر به کاهش ریسک سرمایه گذاری و افزایش بازده می شود. در حوزه تصمیم گیری سرمایه گذاری، فرآیند انتخاب مناسب ترین صندوق از میان طیف وسیعی از گزینه ها می تواند پیچیده باشد. در ادبیات تحقیق، معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری توسعه داده شده است. در این تحقیق مهم ترین معیارها مشخص شده و با استفاده از تکنیک نوینی در حوزه تصمیم گیری چند معیاره مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفته اند.
روش ها: فرصت از دست رفته یک مفهوم اساسی در اقتصاد و مدیریت است که به معنای هزینه های ناشی از عدم انتخاب بهترین گزینه ممکن در یک موقعیت خاص می باشد. این مفهوم می تواند به عنوان پایه ای برای تعیین ارزش مرتبط با اطلاعات و تصمیم گیری های اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع، فرصت از دست رفته به ما کمک می کند تا درک بهتری از هزینه های واقعی انتخاب های خود داشته باشیم و به این ترتیب، تصمیمات بهتری اتخاذ کنیم. در این تحقیق، با توجه به مفروضات حل مسأله، از تکنیک جدید فرصت از دست رفته بر مبنای فاصله در فضای مختصات قطبی (OPLO-POCOD) برای ارزیابی و رتبه بندی صندوق های سرمایه گذاری استفاده شده است. این تکنیک به دلیل برخورداری از منطق قوی و علمی در تحلیل فرصت های از دست رفته، به عنوان ابزاری کارآمد در فرآیند تصمیم گیری شناخته می شود. یکی از مزایای بارز این تکنیک، قابلیت آن در انجام ارزیابی دقیق و رتبه بندی جامع از گزینه های مختلف است. با استفاده از این روش، می توان به سادگی و به طور سیستماتیک، فرصت های از دست رفته هر گزینه را سنجید و جایگاه آن ها را نسبت به بهترین وضعیت موجود مورد ارزیابی قرار داد. این ارزیابی براساس فاصله در فضای مختصات قطبی انجام می شود که به تحلیلگران این امکان را می دهد تا به صورت شهودی و کمی، نقاط قوت و ضعف هر گزینه را شناسایی کنند. به طور کلی، این تحقیق نه تنها به درک بهتر مفهوم فرصت از دست رفته کمک می کند، بلکه با ارائه یک روش نوین برای ارزیابی و رتبه بندی صندوق های سرمایه گذاری، می تواند به سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان در انتخاب های آگاهانه تر یاری رساند. این رویکرد می تواند به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری در حوزه سرمایه گذاری و مدیریت مالی کمک کند و در نهایت به افزایش کارایی و اثربخشی سرمایه گذاری ها منجر شود.
یافته ها: در این تحقیق با استفاده از فیلتر اندازه دارایی صندوق ها و عملکرد یک ساله، دو ساله و سه ساله و براساس اطلاعات موجود در سایت مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران (فیپیران)، تعداد 20 صندوق سرمایه گذاری در سهام از بین انواع صندوق های سرمایه گذاری مشترک که دارای بیشترین دارایی و بهترین عملکرد هستند، انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که صندوق های سرمایه گذاری گزینه 14 با مقدار 0.000841DOL=، گزینه 15 با مقدار 0.017437 =DOL و گزینه 19 با 0.03432 = DOL بالاترین رتبه بندی را داشته اند.
نتیجه گیری: بر اساس این تحقیق ضمن رتبه بندی جامع گزینه ها به تحلیل جزئی تر در سه بعد ویژگی های صندوق، ویژگی های شخصیتی مدیر صندوق و معیارهای ارزیابی عملکرد صندوق پرداخته شده است. مدیران هر صندوق سرمایه گذاری، ضمن آگاه شدن از رتبه صندوق، می توانند کارآمدی و ناکارایی صندوق را در ابعاد مختلف و براساس صندوق های برتر تحلیل نمایند.
تاثیر کارایی بازار و ظرفیت قیمت بر سودآوری سهام آتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
کارایی بازار یک مفهوم کلیدی در اقتصاد مالی است. علاقه زیادی به ارزیابی میزان کشف قیمت کارآمد در بازارهای مالی وجود دارد. در دنیایی با اصطکاک بازار، که در آن اطلاعات پرهزینه است و هزینه های مبادله وجود دارد، بازارها نمی توانند از نظر اطلاعاتی کاملاً کارآمد باشند. پژوهش حاضر با هدف تاثیر کارایی بازار و ظرفیت قیمت بر سودآوری سهام آینده شرکت های بورس اوراق بهادار تهران صورت پذیرفت. روش پژوهش این تحقیق از نظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است از سوی دیگر پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی (نیمه تجربی) است، همچنین این پژوهش از نوع مطالعه ای کتابخانه ای و تحلیلی علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) نیز می باشد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی-همبستگی قلمداد می شود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد.داده های مورد بررسی این شرکت ها در طی سال های 1392 تا 1400 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ای آماری نشان داد کارایی بازار و ظرفیت قیمت سهام بر سود آوری سهام آتی شرکت های بورسی تاثیر دارد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی انگیزش شغلی در تعاونی های روستایی استان مازندران
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی انگیزش شغلی در تعاونی های روستایی استان مازندران می باشد. این پژوهش از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان تعاونی های روستایی استان مازندران می باشد. تعداد نمونه مطابق با جدول کرجسی و مورگان 2۴6 تعیین گردید و روش نمونه گیری تحقیق، تصادفی ساده می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد مربوط به سرمایه اجتماعی و نوآوری سازمانی و نگرش شغلی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و نوآوری سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و ضریب تأثیر آن برابر 0.382 می باشد. سرمایه اجتماعی بر انگیزش شغلی تأثیر دارد و ضریب تأثیر آن برابر0.489 است و انگیزش شغلی بر نوآوری سازمانی در سازمان های تعاونی تأثیر مثبت و معناداری دارد و ضریب آن برابر 0.397 می باشد. همچنین، از آزمون سوبل برای سنجش تأثیر نقش میانجی متغیر انگیزش شغلی استفاده گردید و نتایج نشان دهنده نقش میانجی انگیزش شغلی می باشد.
گونه شناسی درجه تمرکزگرایی تصمیم گیری در ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
117 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تصمیم گیری در سازمان ها خصوصاً سازمان های فرهنگ محور به عنوان یک فرآیند اساسی در تعیین سیاست های فرهنگی است. این پژوهش، با هدف گونه شناسی و طراحی الگو درجه تمرکزگرایی تصمیم گیری در ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ) با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری کل انجام شده است. روش ها: جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و گونه شناسی که حدود 19 مقاله و کتاب؛ همراه با مصاحبه نیمه ساختاریافته از جامعه آماری که تعداد هشت نفر اساتید دانشگاه آزاد اسلامی و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند، استفاده شد؛ در مرحله بعدی، با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری کل، سطوح جدید و روابط و علل روابط بین معیارها با استفاده از تعداد هشت پرسش نامه های زوجی تهیه شده از خبرگان تعیین شد. یافته ها: در گونه شناسی تعداد پنج گونه نماینده با سه نوع کرانه به دست آمد و از مصاحبه خبرگان همراه با تحلیل محتوا ششمین گونه برای ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ) مشخص شد و در مرحله سوم با استفاده از روش TISM گونه های نماینده در چهار سطح مشخص گردیدند. نتیجه گیری: ساختار ساده دارای بالاترین قدرت نفوذ و ساختار بوروکراسی حرفه ای دارای بالاترین قدرت وابستگی است. ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ) دارای نیروی هم افزایی از جمع پنج ساختار هستند و با یک نوع تمرکز نسبی یک قسمت مهمی به نام ایدئولوژی سازمانی را خلق می نمایند.
طراحی مدل توسعه مهارت های پرسشگری مبتنی بر بوم مدرسه در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
140 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه مهارت های پرسشگری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان خراسان رضوی مبتنی بر بوم مدرسه است. برای پاسخ به این سؤال در بخش کیفی از روش پژوهش نظریه داده بنیاد و با رویکرد کیفی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار 2020 MaxQDA استفاده شد. روش نمونه گیری، از نوع هدفمند که در مجموع با انجام 10 مصاحبه با اساتید و خبرگان حوزه های مدیریت آموزش به اشباع رسید. در بخش کیفی پس از انجام مصاحبه ها و فرایندهای کدگذاری تعداد 217 کد باز شامل 11 کد برای بازیگران، 37 کد برای شرایط علی، 12 کد برای پدیده، 33 کد برای زمینه، 45 کد برای شرایط مداخله گر، 49 کد برای راهبرد، 30 کد برای پیامد در کدگذاری اولیه شناسایی شدند که پس از تبدیل شدن به مقوله های فرعی و مقوله های اصلی این تعداد کاهش یافتند. نه مقوله اصلی به عنوان راهبردهای مؤثر شناسایی شدند که شامل تقویت دانش آموزان؛ توانمندسازی والدین؛ توانمندسازی معلمین؛ تغییر در نحوه تدریس و آموزش؛ برنامه ریزی مناسب ملی در راستای تقویت مهارت دانش آموزان (مخصوصاً پرسشگری)؛ رشد بستر فکری و فرهنگی مدارس؛ توانمندسازی و افزایش قدرت مدارس در آموزش؛ بسترسازی برای پرسشگری در مدارس و رشد فرهنگ پرسشگری در جامعه بود. این راهبردها دارای 49 کد باز بودند. عللاوه بر این در این پژوهش شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، بازیگران و پیامدهای مدل ارائه شد.
رابطه خط مشی های توزیع اعتبارات اشتغالزایی با عملکرد فردی (مطالعه موردی: مددجویان بهزیستی استان یزد)
حوزههای تخصصی:
بودجه ریزی مناسب بر رشد و توسعه اقتصادی کشورها اثرگذار است. اعتبارات بخش مهم بودجه کل کشور است که به اشخاص حقیقی و حقوقی و به گونه های مختلف توزیع می شود. یکی از آیتم های مهم اعتبارات مرتبط با بحث اشتغالزایی است. هدف از این تحقیق بررسی رابطه خط مشی های توزیع اعتبارات اشتغالزایی بر عملکرد فردی مددجویان بهزیستی استان یزد است. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی و همچنین موردی است که در سال 1402 در ادارات بهزیستی استان یزد انجام شد. برای انجام تحقیق یک نمونه 150 نفری از کارکنان ادارات بهزیستی استان یزد انتخاب شدند. در این تحقیق یک فرضیه اصلی تنظیم شد. برای بررسی فرضیه های تحقیق از پرسشنامه طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شد. بعد از تکمیل تحقیق و انجام آزمون های آماری توصیفی و استنباطی فرضیه های تحقیق تأیید شدند. شواهد آماری مطالعه مربوطه نشان داد که تدوین خط مشی های توزیع اعتبارات اشتغالزایی بر عملکرد فردی مددجویان بهزیستی استان یزد تأثیر معناداری دارد. سازمان برنامه و بودجه باید در خصوص اعتبارات اشتغالزایی برنامه ریزی های دقیق و مناسبی داشته باشد تا در بهبود عملکرد مددجویان اثرگذار باشد.
طراحی مدل فضاسازی فرهنگی در جشنواره های هنری فجر انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
123-140
حوزههای تخصصی:
هنر ماهیت حسن آفرینی دارد و جشنواره هنری انتشار امواج این زیبایی با بسامد مشخصی است. جریان انرژی این امواج در جامعه عامل ایجاد شور و حرکت در جامعه می گردد و خود این امر تسویه فرهنگ اجتماعی را در پی دارد. آنچه که به عنوان مقدمه و لازمه این معنا باید در نظر داشت وجود سه عامل مهم ذیل است: 1. نسب شناسی و نسبت سنجی هنرها با یکدیگر، 2. درک مفاهیم بلند اسلامی و فجر انقلاب اسلامی به عنوان مرتبه ای از حقیقت تاریخ مقدس و بالاترین آستانه حق نمایی در عالم، 3. و توان ترکیب و برنامه ریزی و سازماندهی مبتکرانه این امکانات جهت خلق فضایی اشتیاق آفرین در جامعه بنابراین در ناحیه تفکری به پرداخت نظری هنرها با یکدیگر و نسبت آنها با هم اقدام شده است به این صورت که چگونه و تحت چه شرایطی یک موضوعی قابلیت تبدیل و تبیین در قالبی دیگر را پیدا کند، و در ناحیه باوری به وجود مهمترین محتوای حاکم بر فرم های هنری اشاره میشود . ضرورت بحث حاضر از این منظر است که فضای فرهنگی جامعه غالبا به شیوه پیمایش این چرخه وابسته است. روش تحقیق حاضر بر مبنای تحلیل محتوای کیفی است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و مصاحبه های مکرر ثبت شده است. مهمترین محصول مطالعه نیز، ارائه یک مدلی تحلیلی برای کارکردگرایی صنایع فرهنگی و خلاق و یک پیشنهاد ساختاری برای ساماندهی و بهینه سازی برگزاری فرایند جشنواره است که بتواند منشا اثر خیری در مرتبه انقلاب اسلامی قرار گیرد.
ارائه الگوی رصدخانه خط مشی و حکمرانی به عنوان تسهیل کننده حکمرانی هوشمند و شواهد محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
33 - 62
حوزههای تخصصی:
محیط پیچیده، پویا و تعدد بازیگران، ماهیت تصمیم گیری و خط مشی گذاری در نظام های سیاسی را پیچیده و چالش برانگیز ساخته است. جهت مواجهه با چالش های موجود در این فضا و اتخاذ تصمیماتی مبتنی بر واقعیات، لازم است مسائل عمومی به طور دقیق و همه جانبه رصد شده و ضمن بهره مندی از ایده و نظرات ذی نفعان در صورت بندی و ارائه راهکارهای سیاستی، تحلیل های پیشینی مبتنی بر شواهد نیز ارائه گردد. این مهم، در دهه های اخیر در قالب راه اندازی ساختارهایی با عنوان "رصدخانه خط مشی" یا "رصدخانه حکمرانی" مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. با توجه به کارایی چنین نهادی در کشور، پژوهش پیش رو در نظر دارد تا با بررسی تطبیقی رصدخانه های خط مشی و حکمرانی، منبعی علمی را در راستای کمک به طراحی و توسعه این مراکز فراهم آورد. در این پژوهش، از روش الگوبرداری برای بررسی تطبیقی رصدخانه های خط مشی و حکمرانی در سراسر جهان استفاده شده است. از میان بالغ بر 100 رصد خانه، 32 رصدخانه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و در گام بعدی، با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل این مراکز پرداخته شد. یافته های پژوهش در خصوص چیستی و چگونگی رصدخانه های خط مشی و حکمرانی در قالب دسته های مفهومی شامل گستره موضوعی، مأموریت، اهداف و اقدامات، ساختار سازمانی و فرایندها، تولیدات و خروجی ها ارائه شده است.
شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی تولید ناب در صنعت چاپ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی موانع پیاده سازی تولید ناب، تعیین روابط علت و معلولی میان موانع پیاده سازی تولید ناب و اولویت بندی یا رتبه بندی موانع پیاده سازی تولید ناب در صنعت چاپ ایران انجام شده است . پژوهش از نوع توصیفی و به دو روش میدانی و کتابخانه ای بوده و جامعه آماری شامل 100 نفر از مدیران ارشد و مدیران تولید 50 چاپخانه منتخب شهر تهران می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. برای محاسبه حداقل حجم نمونه لازم از فرمول کوکران و برای تعیین روابط علت و معلولی و رتبه بندی موانع پیاده سازی تولید ناب در صنعت چاپ از تکنیک دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای مدل سازی در نرم افزار سوپردسیژن استفاده شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: محدودیت مالی، تعهد و پشتیبانی نامناسب مدیران ارشد، دانش و مهارت ناکافی مدیران ارشد، درک و آگاهی کم در زمینه مفاهیم تولید ناب و مزایای پیاده سازی آن، کیفیت پایین مواد اولیه و کمبود مشاور متخصص در زمینه تولید ناب در حوزه چاپ و نشر، موانعی از نوع علت هستند و بر سایر موانع تأثیر می گذارند. فقدان آموزش و توانمندسازی کارکنان، نبود سیستم انگیزشی مناسب در سازمان، مقاومت کارگران در برابر تغییر، ماشین آلات و قطعات و تکنولوژی های قدیمی، چیدمان و زیرساخت قدیمی و توسعه-نیافته و انتخاب و استفاده نادرست از ابزارها و شیوه های ناب، موانعی از نوع معلول هستند و از سایر موانع تأثیر می پذیرند. دانش و مهارت ناکافی مدیران ارشد، تأثیرگذارترین مانع می باشد. مقاومت کارگران در برابر تغییر، تأثیرپذیرترین مانع می باشد. محدودیت مالی، بیشترین ارتباط را با موانع دیگر دارد.
طراحی الگوی شایستگی های نیروی کار صنایع تولیدی در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
201 - 222
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با وجود تحولات ناشی از فناوری ها در فرآیندهای کاری، دگرگونی دیجیتال مستلزم بهره گیری از مهارت های انسانی برای تضمین قابلیت استفاده و کارایی فناوری های دیجیتال است. در این راستا، بازار کار نیز نیازمند انطباق با تقاضاهای جدید مرتبط با این تغییرات است. انقلاب صنعتی چهارم تأثیر چشمگیری بر نیروی کار داشته و موجب دگرگونی های اساسی در پروفایل های شغلی شده است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی شایستگی های نیروی کار در انقلاب صنعتی چهارم و آزمون آن در شرکت های تولیدی بزرگ استان آذربایجان شرقی انجام شده است.
روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، در حوزه پژوهش های کاربردی-توسعه ای قراردارد و روش تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بوده است که در بخش کیفی بر اساس روش داده بنیاد و استفاده از نرم افزار NVivo، سازه و اجزاء الگوی شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی مشخص شده است. همچنین در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعتی بودند و در بخش کمی، مدیران بخش صنعتی که تعداد ایشان 302 نفر بوده است، نمونه گیری در بخش کیفی به صورت اشباع نظری انجام گرفته و هفده فرد خبره در مصاحبه ها شرکت نموده اند. در بخش کمی با استفاده از قاعده سرانگشتی 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، قلمرو مکانی تحقیق صنایع تولیدی بزرگ استان آذربایجان شرقی و قلمرو زمانی آن سال 1401 بوده است. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بر اساس یافته های بخش کیفی بوده و برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهند که شرایط علی، زمینه ای و مداخله ای به طور مستقیم بر طراحی الگوی شایستگی های نیروی کار در انقلاب صنعتی چهارم تأثیرگذار هستند. در شرایط علی، عواملی مانند پویایی محیط فناوری و نیاز به مهارت های جدید، نیروی کار را به سمت یادگیری و به روزرسانی مداوم مهارت ها سوق می دهند. از سوی دیگر، شرایط زمینه ای شامل پشتیبانی فرهنگی و سرمایه گذاری در زیرساخت ها به تقویت فرآیند یادگیری و توسعه شایستگی ها کمک می کند. همچنین، مداخلات مدیریتی و برنامه های آموزشی به عنوان شرایط مداخله ای، می توانند به افزایش توانمندی های نیروی کار در زمینه های فنی و اجتماعی کمک کنند. این شرایط به واسطه ارتقاء عملکرد سازمانی و بهبود کیفیت کار، به تحقق اهداف سازمانی و افزایش رضایت شغلی منجر می شوند. در نهایت، این یافته ها بر لزوم اتخاذ راهکارهای مناسب برای بهبود مستمر شایستگی های نیروی کار تأکید می کنند تا سازمان ها بتوانند در دنیای رقابتی امروز به موفقیت دست یابند، نتایج حاصل از بخش کمی پژوهش بیانگر آن بود که شرایط علی بر مقوله اصلی و مقوله اصلی بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها تأثیر مثبت و معناداری دارد. شرایط مداخله گر بر راهبردها و درنهایت شرایط زمینه ای بر راهبردها تأثیر مثبت و معناداری دارد.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهند که برای طراحی الگوی شایستگی نیروی کار در دوران انقلاب صنعتی چهارم، نیاز به شناسایی مهارت های کلیدی است که شامل تسلط بر فناوری های نوین، مهارت های اجتماعی و همکاری، سازگاری و انعطاف پذیری، و تفکر انتقادی و خلاق می شود. این شایستگی ها در افزایش توانمندی های نیروی کار و پاسخ گویی به چالش های جدید محیط کار حیاتی هستند. همچنین، پژوهش به ضرورت زیرساخت های حمایتی فرهنگی و دولتی برای پیاده سازی موفق این الگو اشاره دارد و تأکید می کند که آموزش های منسجم و برنامه های توسعه ای باید برای ارتقاء مهارت های کارمندان به کار گرفته شوند. در نهایت، این الگوی شایستگی به سازمان ها کمک می کند تا بهره وری را افزایش دهند، کیفیت کار را بهبود بخشند و رضایت شغلی و نگهداری استعدادها را تقویت کنند.
شناسایی عوامل بازدارنده رفتارهای غیر اخلاقی در سازمان (مورد مطالعه: صنعت پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش هایی که سازمان های امروزی با آن مواجه هستند، وقوع رفتارهای غیراخلاقی است و در سازمان مورد پژوهش در مقاله حاضر نیز یکی از دغدغه های مدیران جلوگیری از بروز اینگونه رفتارها می باشد. به همین منظور هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل بازدارنده رفتارهای غیراخلاقی در یکی از شرکت های ایرانی صنعت پتروشیمی بوده است. برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق کیفی تحلیل مضمونی با رویکرد کینگ و هاروکز استفاده شده که دارای سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و تشکیل مضامین فراگیر می باشد. همچنین به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته با مدیران و کارکنان ارشد سازمان مورد مطالعه که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، بهره برده شده است. حاصل انجام 14 مصاحبه، شناسایی 94 کد توصیفی، 14 کد تفسیری و 4 مضمون فراگیر می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل بازدارنده رفتارهای غیراخلاقی از عوامل فردی و روان شناختی، عوامل بین فردی و گروهی، عوامل زمینه ای-سازمانی و عوامل نهادی و محیطی تشکیل شده و مولفه های آن باورها و ارزش های فردی؛ نگرش ها و انگیزه های مبتنی بر اخلاق؛ رفتارهای فردی اخلاق محور؛ رفتارها و تعاملات جمعی اخلاق مدار؛ الگوها و مربیان رفتاری؛ نگرش و رفتارهای مثبت درون گروهی؛ عدم وجود رفتارهای مخرب سیاسی؛ مدیریت اثربخش و توانمند؛ نظام حمایت، تنبیه و کنترل کارآمد؛ توسعه نظام شفافیت؛ اقدامات و فرآیندهای مؤثر مدیریت منابع انسانی؛ فرهنگ سازمانی اخلاق مدار؛ بستر خانواده، جامعه پذیری و انگیزاننده های اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی می باشند.