فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: عدم وجود رویه واحد و ماده قانونی خاص در خصوص تفسیر قراردادهای بیمه، سبب بروز اختلاف در آرای قضایی و بروز مشکلات برای بیمه شدگان و اشخاص ثالث ذی نفع شده و موجب محرومیت این افراد از حقوق خود گردیده است. ازآنجایی که تفسیر صحیح و منصفانه قراردادهای بیمه می تواند به رفع اختلافات و ابهام ها کمک کرده و تسریع در اجرای این قراردادها را فراهم آورد، این مطالعه درصدد آن است که با عنایت به اصول حاکم بر تفسیر قراردادهای بیمه، به ویژه اصل حسن نیت و قاعده تفسیر علیه انشاکننده، وجود یک خلأ قانونی در این حوزه را نشان دهد.روش : پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است و با تحلیل تطبیقی بین نظام های حقوقی مختلف، تطور دکترین ها و اصول حاکم بر تفسیر قراردادهای بیمه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که قراردادهای بیمه به دلیل ویژگی های خاص خود، ازجمله الحاقی بودن و تحمیلی بودن، نیاز به تفسیر ویژه دارند که حمایت از بیمه گذاران را در اولویت قرار می دهد.بر این اساس، نتایج این پژوهش لزوم تجدیدنظر در رویه های قضایی و قانونی مرتبط با تفسیر قراردادهای بیمه را مورد تأکید قرار می دهد. با توجه به فقدان رویه واحد و ماده قانونی خاص در این زمینه، پیشنهاد می شود که قانون گذار با اختصاص ماده ای به این موضوع، از بروز اختلافات و ناهماهنگی های قضایی جلوگیری کند.درنهایت، یافته های این پژوهش نشان می دهد که تفسیر صحیح قراردادهای بیمه، نه تنها موجب حفظ حقوق بیمه گذاران و ذی نفعان می شود، بلکه به تسهیل روابط حقوقی و افزایش اعتبار قراردادهای بیمه نیز کمک می کند. بنابراین، حمایت قانونی از بیمه گذاران و ایجاد یک چهارچوب حقوقی روشن و منسجم برای تفسیر قراردادهای بیمه که در حال حاضر مفقود است، ازجمله مهم ترین یافته های این پژوهش به شمار می آید.نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های خاص قراردادهای بیمه و نابرابری ذاتی بین بیمه گذار و شرکت بیمه، تفسیر قرارداد در شرایط ابهام باید به نفع بیمه گذار انجام شود. این قاعده به حفظ تعادل قراردادی و حمایت از بیمه گذار در برابر موقعیت برتر شرکت بیمه کمک می کند. همچنین، برای جلوگیری از اختلاف در تفسیرهای قضایی، صرف تفسیر قضایی کافی نیست و نیاز به مداخله قانون گذار برای تدوین قواعد مشخص جهت جلوگیری از تفسیرهای متفاوت احساس می شود.بر این اساس، اختصاص ماده ای به این موضوع که در موارد ابهام و اجمال، قراردادهای بیمه باید به نفع بیمه گذار تفسیر شوند، می تواند از بروز اختلافات و ناهماهنگی های قضایی جلوگیری کرده و به استقرار رویه ای واحد و پایدار در تفسیر قراردادهای بیمه منجر شود.
ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی در ایران: دیدگاه استادان و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
697 - 732
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با ارزشیابی سطح کیفیت درونی برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی، از دیدگاه استادان و دانشجویان این رشته و بر اساس عناصر ۹ گانه الگوی فرانسیس کلاین، تلاش کرده است که مراجع تدوین کننده سرفصل برنامه درسی مذکور را از میزان موفقیت این برنامه ها، برای رسیدن به هدف های آموزشی مطلوب (از چه جهاتی مؤثر بوده و از چه جهاتی به تغییر یا تکمیل نیاز دارد) آگاه سازد تا برای بهبود و نیل به بازده و برون داد مدنظر به درستی تصمیم گیری کنند.روش: این پژوهش از نوع کمی و در دسته مطالعات توصیفی از نوع کاربردی قرار می گیرد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه استفاده شده است. پرسش نامه تحقیق به دست ۴۶ نفر از کل ۵۲ دانشجوی ترم سوم به بعد کارشناسی ارشد حسابرسی در دانشگاه های دولتی کشور و ۲۸ نفر از ۵۱ عضو هیئت علمی این دانشگاه ها تکمیل شده است. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون تی تک نمونه ای تجزیه وتحلیل شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با توجه به دیدگاه استادان و دانشجویان، همه عناصر برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی، کیفیت نامطلوبی دارند. در این میان، از دید دانشجویان، فقط عنصر فضا (مکان) و از نگاه استادان، فقط عنصر گروه بندی فراگیران کیفیت مطلوبی دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که سرفصل برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی، در تمام عناصر ۹ گانه کیفیت درونی برنامه درسی، نامطلوب است و به بازنگری نیاز دارد. درخصوص عنصر «هدف»، در این برنامه درسی هدف به وضوح نگاشته شده است؛ اما به افزایش هم زمان دانش (همان مباحث تئوری) در کنار مهارت (نظیر مهارت های ارتباطی، حل مسئله، تصمیم گیری، نگارش، کار گروهی و…) و نگرش (از جمله خلاقیت و نوآوری، مسئولیت پذیری اجتماعی، پایبندی به اصول اخلاقی و…) دانشجویان توجه کافی نشده است و تمرکز هدف در این برنامه، فقط روی افزایش «دانش» دانشجویان بوده است. از سوی دیگر، «محتوای» این برنامه درسی با وجود تناسب با ساختار رشته حسابداری، دربرگیرنده آخرین نظریه ها و پیشرفت های علمی جدید نیست. افزون براین، از نظر عنصر «زمان»، ساعات (تعداد واحد درسی) اختصاص یافته به دروس با محتوای این دروس مطابقت ندارد و به برخی دروس که چندان ضرورتی برای این رشته ندارد (نظیر حسابداری مدیریت و تئوری های حسابداری)، زمان هایی اختصاص داده شده است که بهتر است این زمان ها به دروس جدید منطبق با نیازهای در حال تغییر جامعه و بازار کار اختصاص یابد؛ برای مثال می توان به دروس جدیدی همچون تجزیه وتحلیل کلان داده ها، نرم افزارهای تخصصی پیشرفته حسابرسی، حسابرسی رایانه ای و مبتنی بر هوش مصنوعی، اقتصادسنجی و پژوهش های حسابرسی، کارآموزی و مانند اینها اشاره کرد. از سوی دیگر، این برنامه به گونه ای نوشته نشده است که استادان رشته حسابداری را ملزم کند تا تدریس خود را بر اساس روش های نوین و فعال بنا کنند. در خصوص «مواد و منابع آموزشی» نیز، کتب و منابع درسی ذکر شده در این سرفصل، به راحتی در دسترس دانشجویان قرار دارد؛ اما این منابع به روز نیستند. همچنین امکانات کمک آموزشی در این رشته مهیا نشده است. به علاوه، کیفیت «یادگیری» نیز در این برنامه درسی نامطلوب است که از بی توجهی به راهبردهای تدریس و نیز، امر یادگیری در این برنامه درسی نشئت می گیرد. عنصر «گروه بندی فراگیران» نیز در این برنامه درسی مغفول مانده است، در حالی که با رونق گرفتن شبکه های اجتماعی، می توان از ظرفیت های آن در راستای افزایش کیفیت این عنصر و نیز عدالت آموزشی بهره مند شد. در نهایت، با توجه به کیفیت نامطلوب شیوه «ارزشیابی» دانشجویان در این برنامه درسی، لازم به نظر می رسد که ارزشیابی های مستمر و سایر روش های نوین ارزشیابی، مدنظر مراجع بازنگری کننده این برنامه درسی قرار گیرد.
ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی جهت کسب مزیت رقابتی پایدار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
883 - 908
حوزههای تخصصی:
هدف: در اقتصاد دانش بنیان کنونی، شرکت های کوچک و متوسط مبتنی بر دانش، در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها نقش اساسی ایفا می کنند. در این راستا، دولت ها می کوشند تا با پشتیبانی لازم، زمینه را برای رشد چنین شرکت هایی فراهم کنند؛ اما در این میان، شدت رقابت بسیار زیاد در این حوزه، مسئله اساسی به شمار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی، برای کسب مزیت رقابتی پایدار در شرکت های دانش بنیان انجام شد.
روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی توسعه ای، از منظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از منظر ماهیت داده ها، پژوهشی آمیخته است. جامعه آماری بخش کیفی، مدیران شرکت های دانش بنیان بود. این افراد با روش هدفمند انتخاب شدند و با ۱۷ نفر اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری بخش کمّی نیز، مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان بود که حجم نمونه با قاعده تحلیل توان کوهن و نرم افزار جی پاور ۱۱۳ نفر برآورد شد و با روش خوشه ای – تصادفی نمونه گیری صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تحلیل مصاحبه های تخصصی، از روش تحلیل کیفی مضمون استفاده شد. داده های بخش کمّی نیز با روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار مکس کیودا و اسمارت پی ال اس انجام گرفت. برای بررسی اعتبار بخش کیفی، از روش هولستی (درصد توافق مشاهده شده) استفاده شد. میزان توافق دوکدگذار در این روش 633/0 به دست آمد که از 6/0 بیشتر بود؛ بر این اساس می توان گفت که تحلیل کیفی از اعتبار کافی برخوردار است. برای سنجش اعتبار پرسش نامه، از روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) استفاده شد و اعتبار آن به تأیید رسید. همچنین آلفای کرونباخ کلی پرسش نامه در یک مطالعه مقدماتی 816/0 به دست آمد. پس از توزیع پرسش نامه بین نمونه منتخب، روایی پرسش نامه با سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی هم گرا (AVE) و روایی واگرا بررسی شد. مقدار AVE برای تمامی متغیرها بزرگ تر از 5/0 بود. برای محاسبه پایایی نیز پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل محاسبه شده بزرگ تر از 7/0 گزارش شد.
یافته ها: در مرحله کدگذاری باز ۲۸۳ کد شناسایی شد. در نهایت از طریق کدگذاری محوری، به ۵ مضمون فراگیر، ۱۱ مضمون سازمان دهنده و ۵۱ مضمون پایه دست یافتیم.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آمیزه بازاریابی اجتماعی، مشتری محوری و بازاریابی، بر مسئولیت قانونی و اخلاقی شرکت تأثیر می گذارد. مسئولیت قانونی و اخلاقی، خود استراتژی بازاریابی اجتماعی را شکل می دهند و بر عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شرکت اثر می گذارند. در نهایت، انتظار می رود که عملکرد پایداری شرکت های دانش بنیان، به کسب مزیت رقابتی در شرکت های دانش بنیان منجر شود. در این مطالعه شاخص GOF مقدار 616/0 به دست آمد که از 36/0 بزرگ تر است. همچنین شاخص RMS_theta به میزان 101/0 به دست آمد که از 12/0 کمتر است. شاخص SRMR نیز 05/0 محاسبه شد که از 08/0 کمتر است؛ بنابراین برازش مدل مطلوب است.
شیوه های رایج فریب مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای: تبیین مدل درخت فریب مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1029 - 1054
حوزههای تخصصی:
هدف: رواج پدیده فریب و تقلب در فروشگاه های زنجیره ای، یکی از چالش های مهم در صنعت خرده فروشی است. این پدیده را می توان از چند منظر بررسی کرد: تقلبی که مشتریان در خرید از این فروشگاه ها انجام می دهند، تقلبی که کارکنان فروشگاه ها انجام می دهند یا فریبی که فروشگاه ها در حق صاحبان سرمایه و سهام انجام می دهند و در نهایت، فریبی که فروشگاه ها در قبال مشتریان خود انجام می دهند! در خصوص آخرین نوع فریب خلأ پژوهشی وجود داشت و انگیزه ای شد که در پژوهش حاضر، به بررسی و شناسایی شیوه های رایج تقلب و فریب مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای پرداخته شود. ارائه مدلی برای تبین شیوه های فریب مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای، هدف نهایی این مقاله است.
روش: از رویکرد ترکیبی و آمیخته، برای به تصویر کشیدن ابعاد کلاه برداری و فریب مشتری توسط فروشگاه های زنجیره ای استفاده شده است. پس از کاوش در ادبیات موضوع و مطالعات اسنادی، مصاحبه عمیقی با مشتریانی که خریدهای زیادی انجام داده اند و نیز با افراد کلیدی مطلع و خبرگان این صنعت صورت گرفت و فهرستی از مؤلفه های رایج فریب مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای استخراج شد؛ سپس چارچوب مفهومی از مدل فریب مشتریان با استفاده از روش شناخت نگاشتی و با مشورت خبرگان صنعت خرده فروشی ترسیم شد. در نهایت با استفاده از رویکرد کمّی (پیمایش میدانی) به ارزیابی اعتبار مدل اولیه اقدام شد و با به کارگیری تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری، مدل نهایی با عنوان «درخت فریب مشتریان» به دست آمد.
یافته ها: بیش از نیمی از پاسخ گویان، مصادیقی از تقلب و فریب را احساس کرده اند. این حجم از فریب و تقلب، زنگ خطری برای صنعت خرده فروشی است. مؤلفه های تببین شده از فریب مشتریان، در قالب یک مدل درختی نمایش داده شده است. شیوه های رایج فریب مشتریان در پنج شاخه اصلی این درخت عبارت اند از: تبلیغات فریبنده، عدم التزام به خدمات متعهد شده، دست کاری در قیمت کالاها، دست کاری در ویژگی های محصولات و دست کاری در محل چیدمان کالاها در قفسه ها.
نتیجه گیری: فریب مشتریان توسط فروشگاه های زنجیره ای، یکی از پدیده های بی اخلاقی جدید و رایجی است که به تازگی روند رو به رشدی داشته است. در این پژوهش ابعاد مختلف و متفاوت این پدیده بررسی شد و عوامل تشکیل دهنده آن استخراج و در قالب یک مدل ارائه شد. مدل تبیین شده می تواند راهنما و نقشه راهی باشد برای ذی نفعان (بازاریابان، سیاست گذاران و...) صنعت خرده فروشی، به ویژه تصمیم گیران و برنامه ریزان در فروشگاه های زنجیره ای تا به رفع این معضل و پرهیز از به کاربردن این شیوه ها اقدام کنند. همچنین این مدل می تواند برای نهادهای بازرسی، نظارتی و حاکمیتی مفید باشد تا علاوه بر به روزرسانی فهرست های نظارتی خود و تشدید مجازات فریب کاران، بتوانند در تکریم و احقاق حقوق مشتریان فریب خورده کوشاتر باشند. به علاوه، سایر سازمان های مردم نهاد و حامیان حقوق مصرف کنندگان و...، از مخاطبان اصلی این پژوهش هستند که می توانند از این نتایج برای پیشبرد فعالیت های خود بهره مند شوند. از دلایل مهم استفاده از نماد درخت برای نمایش پدیده فریب، می توان به آگاه کردن مشتریان، افکار عمومی و جامعه پژوهشگران و... اشاره کرد؛ زیرا در صورت نادیده گرفتن این موضوع و با گذر زمان، این درخت فریب تنومند می شود و شاخه ها و برگ های آن نیز بیشتر خواهد شد؛ حال آنکه با به صدا در آوردن زنگ خطر رشد درخت فریب مشتریان، انتظار می رود که نهادهای متولی بتوانند شاخه ها و برگ های این درخت در حال رشد را به موقع کوتاه کنند.
توسعه مدلی جامع جهت پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
569 - 594
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر توسعه یک مدل جامع پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد ترکیبی دلفی فازی مدل سازی ساختاری تفسیری است. نوآوری این پژوهش در نظر گرفتن تمام فاکتورهای بُعد فنی، بنیادی، کلان اقتصادی و احساسی پیش بینی قیمت سهام است که با استفاده از روش های ریاضی مدل سلسله مراتبی، برای تعیین تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین معیارهای پیش بینی قیمت سهام انجام شده است.روش: در این پژوهش، ابتدا به دلیل عدم قطعیت احتمالی در پاسخ خبرگان، از روش دلفی فازی استفاده شد و با تجزیه وتحلیل داده ها، از میان ۵۴ معیار پیش بینی قیمت سهام استخراج شده از ادبیات پژوهش، معیارها شناسایی شدند و در دو مرحله در اختیار خبرگان و سرمایه گذاران صنعت بورس اوراق بهادار تهران و اساتید دانشگاه قرار گرفتند. از میان این عوامل، ۱۵ معیار به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین معیارها انتخاب شد که ۵ معیار میانگین متحرک نمایی، اندیکاتور کانال قیمت، اندیکاتور قدرت نسبی، اندیکاتور حجم معاملات تعادلی و اندیکاتور قیمت مؤلفه های بُعد فنی؛ نرخ ارز از مؤلفه کلان اقتصادی؛ حجم معاملات از مؤلفه بُعد رفتاری و نسبت قیمت به سود هر سهم، نسبت سود عملیاتی به فروش، نسبت سود ناخالص به فروش، نرخ رشد فروش شرکت، سود تقسیمی هر سهم، درآمد هر سهم و خرید هر سهم از مؤلفه های بُعد بنیادی انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط میان آن ها بررسی و مدل سلسله مراتبی تبیین شد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از مدل در مدل سازی ساختاری تفسیری، مشاهده شد که قیمت به سود هر سهم و شاخص جریان پول، در انتهای سلسله مراتب قرار می گیرد و قدرت محرکه زیادی دارد؛ زیرا نحوه قیمت گذاری سازمان ها بر محصولات، روی خرید سرمایه گذاران بسیار مؤثر است و روش انبساطی یا انقباضی پول، در قیمت گذاری قدرت محرکه زیادی دارد. معیارهایی که در پایین سلسله مراتب قرار میگیرند، عبارت اند از: نرخ ارز که یکی از عوامل کلان اقتصادی است و اندیکاتور قدرت نسبی و میانگین متحرک نمایی که عوامل فنی هستند و به عنوان تأثیرپذیرترین شاخص ها شناسایی شدند. یافته های این پژوهش، یک مدل سلسله مراتبی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را در بورس اوراق بهادار ایران، در اختیار سازمان ها و سرمایه گذاران و صنایع فعال در بورس قرار می دهد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مدل سازی ساختاری تفسیری نشان داد که متغیرهای نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی و نرخ ارز، از بُعد کلان اقتصادی، می توانند بر قیمت سهام تأثیر داشته باشند؛ اول به این دلیل که افراد در سبد دارایی مالی خود ترکیب های مختلفی از پول نقد، سهام، سپرده های بانکی، اوراق مشارکت، طلا و ارز را نگهداری می کنند و دوم به این دلیل که متغیرهای یادشده بر شرایط مالی بنگاه های اقتصادی و ارزش سهام شرکت آن ها اثرگذارند.
ارائه مدلی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
398 - 425
حوزههای تخصصی:
هدف: انعطاف پذیری زنجیره تأمین به مقابله باعدم قطعیت های موجود محیط رقابتی کمک می کند. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی و تبیین مدل فرایندی انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو در ایران است.
روش: روش تحقیق این پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی است. ابتدا با استفاده از نظریه داده بنیاد، به عنوان روشی کیفی، پس از ۲۱ مصاحبه و اشباع نظری، مدل انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران با ۲۴ مقوله فرعی در قالب ۶ مقوله اصلی شکل گرفت. سپس در بخش کمّی پژوهش، بعد از توزیع و تکمیل ۲۶۰ پرسش نامه در سطح سازمان های لیزینگ خودرو ایران با روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر فرضیه های مربوط به روابط ابعاد مدل انجام گرفت و اعتبارسنجی مدل در مورد مطالعه بررسی شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی انعطاف پذیری عبارت اند از: «انتظارات مرتبط با مشتریان»، «عوامل مرتبط با تأمین کنندگان» و «انگیزه های مرتبط با تأمین مالی». شرایط زمینه ای به دست آمده عبارت اند از: «عوامل مرتبط به قانونی مقرراتی»، «عوامل مالی اقتصادی»، «عوامل مرتبط به شرایط زیست محیطی» و «عوامل فرهنگی اجتماعی مرتبط». شرایط مداخله گر انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی به دست آمده عبارت اند از: «ترکیب مالکیت و سهام داران شرکت لیزینگ»، «عوامل مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات»، «عوامل مرتبط با سیستم ها و زیرساخت های صنعت»، «عوامل مرتبط با حمل ونقل و جابه جایی». پدیده انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین در برگیرنده «راه حل های تأمین مالی»، «ارتباطات مؤثر عناصر زنجیره تأمین»، «عوامل مرتبط با توانایی اعتباردهی» و «مدیریت ریسک مناسب» تعریف شد. همچنین، راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی دربرگیرنده «نوآوری و توسعه محصولات جدید»، «توسعه شبکه فروش و خدمات پس از فروش»، «توسعه مهارت های آموزش و خدماتی» و «توسعه همکاری های بین زنجیره تأمین» تعیین شد. پیامدهای انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین شرکت های لیزینگ عبارت اند از: «افزایش تولید محصولات خودرویی»، «افزایش سطح دسترسی به خدمات»، «دسترسی آسان تر به منابع مالی»، «بهبود گردش اطلاعات مالی» و «افزایش بهره وری زنجیره تأمین». در بخش کمّی پژوهش، بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شده، «عوامل مداخله گر انعطاف پذیری» بر «شرایط علّی انعطاف پذیری» و «راهبردهای انعطاف پذیری» مؤثر است. «شرایط علّی انعطاف پذیری» بر «توجه به انعطاف پذیری» اثر دارد. همچنین ابعاد «عوامل زمینه ای انعطاف پذیری» و «توجه به انعطاف پذیری» بر «راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین» اثر معناداری دارند و در نهایت «راهبردهای انعطاف پذیری» بر «پیامدهای انعطاف پذیری» مؤثر است.
نتیجه گیری: برای افزایش انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی، الگوبرداری از تجارب نمونه های موفق شرکت های داخلی و بین المللی در توسعه محصولات جدید، به ویژه در بستر فناوری های نوپدید، نظیر اینترنت اشیا توصیه می شود. در ضمن، مدیریت مشکلات خدمات پس از فروش، افزایش اعتماد و ارتباط مؤثر با مشتریان و افزایش دانش، تجربه و مهارت های کارکنان متناسب با تغییر و تحولات صنعت، از مهم ترین ارتقادهندگان انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی صنعت لیزینگ خودرو ایران است.
فهم پدیده رنجش سازمانی کارکنان دارای مدرک دکتری سازمان های دولتی به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
138 - 159
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رنجش سازمانی نوعی ناراحتی و آزردگی از فرایندها، رفتارها، کنش و واکنش های روزانه است که مدیران سازمان ها را درگیر چالش می کند. در واقع رنجش سازمانی به نحو مؤثری مانع رسیدن سازمان به اهدافش می شود. لذا این پژوهش با هدف فهم پدیده رنجش سازمانی کارکنان صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر به روش کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. نمونه گیری نیز به روش نظری بود که بر مبنای آن ۱۹ مصاحبه با مدیران و خبرگان به عمل آمد.
یافته ها: نتیجه مصاحبه ها، مجموعه ای از مضامین اولیه بود که در فرایند کدگذاری باز، گردآوری و از آن ها مقوله هایی احصا شد و با کدگذاری محوری، پیوند میان مقوله ها صورت گرفت که عبارت بودند از: ۱. شرایط علی: شامل نظام ارزیابی عملکرد ناکارآمد، رفتار سیاسی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی، عوامل محیطی، عوامل مدیریتی، بی عدالتی سازمانی؛ ۲. دیده محوری: شامل ارتباطات نامطلوب سازمانی، تورش رفتار اسنادی، رفتار ماکیاولیگری؛ ۳. راهبردها: شامل ضعف های عملکردی، برهم زدن انسجام سازمانی؛ ۴. پیامدها: شامل تسریع فرسودگی شغلی، عدم تاب آوری، تزلزل سلامت اداری، تلاش های فرد برای انتقام، کیفیت زندگی کاری نامطلوب؛ ۵. عوامل زمینه ای: شامل مسائل اخلاقی، معضلات بوروکراسی، کوتوله پروری مدیران؛ ۵. عوامل مداخله گر: شامل استراتژی های تصویرسازی، نیروی کار ناهمگون، انتظارات فرد در قالب پارادایم کدگذاری محوری.
نتیجه گیری: الگوی شناسایی شده رنجش سازمانی می تواند در ارتقای کیفیت و بهبود عملکرد و همچنین، خوشایندسازی محیط کار تأثیر بسزایی داشته باشد. فرایند رنجش سازمانی مدیران را روشن می کند و با مبنا قرار گرفتن در امور مدیریتی، به حل این معضل و کاهش تبعات بعدی آن در سازمان های دولتی کمک کند.
طراحی مدل اولویت بندی عوامل موفقیت برندهای کارآفرینانه کرمانشاهی؛ کاربست رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 48
حوزههای تخصصی:
برندسازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل پیش برنده در رشد و پایداری کسب وکارهای کارآفرینانه شناخته می شود. در دنیای رقابتی امروز، شناسایی و تقویت این عوامل می تواند نقش مؤثری در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار ایفا کند. این مطالعه با رویکرد آمیخته اکتشافی در دو بخش کیفی (روش نظریه بنیانی) و کمی (توصیفی) با هدف طراحی مدل اولویت بندی عوامل موفقیت برندهای کارآفرینانه کرمانشاهی انجام پذیرفته است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 31 نفر از خبرگان از قبیل مدیران با سابقه، متخصصان بخش خصوصی، اساتید دانشگاه ها و سیاست گذاران مرتبط با برندسازی، با روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی جمع آوری شد و تحلیل آنها به شناسایی 2918 کد باز، 301 مفهوم و 60 زیرمجموعه منجر گردید. در بخش کمی، اطلاعات با پرسشنامه محقق ساخته از 20 نفر از خبرگان گردآوری و با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و به کارگیری نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. یافته ها نشان داد مهمترین عوامل در مدل پژوهش شامل مهارت های مدیریتی، محصول و برند به عنوان شرایط علّی هستند. در شرایط مداخله گر، عوامل تأمین منابع مالی، حمایت های دولتی و خصوصی نقش دارند. از نظر شرایط زمینه ای، عوامل اجتماعی-فرهنگی، سیاسی-قانونی به عنوان مهم ترین عوامل شناسایی شدند. در راهبردها، استراتژی های مدیریتی، ساختارسازی سازمانی مجدد، توانمندسازی و استراتژی های عملکردی در تأمین و تولید از اهمیت بالایی برخوردارند. پیامدهای کلان شامل افزایش انگیزه فعالان کسب وکار، فرصت های ورود برای تازه واردین و افزایش اشتغال پایدار هستند. در سطح بنگاه، کاهش بدهی های مالی، جذب نیروی انسانی متخصص از جمله پیامدهای اصلی می باشند. بهبود مدیریت، همکاری فروش، توسعه فناورانه و برنامه ریزی برند به عنوان پیشنهاداتی جهت موفقیت برندسازی برای کسب وکارها می توانند مؤثر باشد.
بررسی تاثیر مدرک تحصیلی مدیرعامل بر کیفیت کنترل داخلی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳ (جلد ۳)
210 - 230
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت علمی و تغییرات شدید محیطی، قدرت نرم توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است و ابتکارات انسانی می تواند تأثیر زیادی بر جامعه بگذارد. مدیران مالی شرکت ها نقش مهمی در فرآیند کنترل داخلی شرکت ها دارند. بر این اساس ، هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر مدرک تحصیلی مدیرعامل بر کیفیت کنترل داخلی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران) می باشد. به منظور اجرای این پژوهش نمونه ای متشکل از 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1395-1401 انتخاب شده است . داده های پژوهش از نرم افزار ره آورد نوین و صورت های مالی و سامانه کدال استخراج شده و فرضیه با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره و روش GLS آزمون شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد مدرک تحصیلی مدیرعامل تاثیر مثبت و معناداری بر کیفیت کنترل داخلی دارد.
نقش سیستم های کنترل داخلی بر اطمینان پایداری عملکرد مالی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
234 - 253
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش سیستم های کنترل داخلی بر پایداری عملکرد مالی هدف این مطالعه بوده است. برای محاسبه پایداری عملکرد مالی از دو معیار بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. متغیر سیستم های کنترل داخلی بر اساس سوالات پرسشنامه سنجش شده است. در این مطالعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1401 به عنوان جامعه آماری تحقیق مدنظر هستند. دربخش دوم که برای متغیر مستقل باید از پرسشنامه استفاده کنیم، جامعه آماری شامل حسابرسان داخلی در سال 1402 می باشد که بر اساس فرمول کوکران محاسبه می شود و تعداد 153 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری احتمالی و تصادفی ساده مورد استفاده قرار می گیرد وحجم نمونه با توجه به جامعه محدود و محاسبات نمونه کوکران 210 نفر مشخص شد. همچنین برای آزمون فرضیه ها از تکنیک های اقتصادسنجی و نرم افزار ایویوز استفاده شده است. یافته های این مطالعه نشان داد سیستم های کنترل داخلی، محیط کنترل داخلی، ارزیابی ریسک، فعالیت های کنترلی، اطلاعات و ارتباطات، نظارت داخلی بر پایداری عملکرد مالی تاثیر دارد. بر اساس یافته های مطالعه می توان دریافت که مدیران باید بهبود محیط کنترل داخلی و افزایش دانش و تخصص خود را در زمینه محیط کنترل داخلی اعمال کنند. این اصل باعث کاهش ریسک مالی خواهد شد.
شناسایی پیشایندها و پیامدهای فرهنگ سازمانی نوآورانه در نظام اداری با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرهنگ سازمانی نوآورانه می تواند پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم زیادی برای سازمان های دولتی در عصر تغییرات مداوم محیطی و عدم اطمینان در آینده داشته باشد. این مقاله با هدف شناسایی پیشایندها و پیامدهای فرهنگ سازمانی نوآورانه در نظام اداری با رویکرد آینده پژوهی انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد اکتشافی ترکیبی متوالی کاربردی است. شناسایی پیشایندها و پیامدها با رویکرد کیفی و روش تحلیل موضوعی انجام شده است. شرکت کنندگان در این مرحله اعضای هیئت علمی و کارشناسان منتخب نظام اداری بودند و برای بررسی نظرات آنها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای اعتبارسنجی عوامل شناسایی شده در مرحله کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بدین منظور پرسشنامه ای بر اساس عوامل محاسبه شده طراحی و بین خبرگان منتخب به صورت هدفمند توزیع شد تا روابط بین شاخص ها و مقوله ها ارزیابی شود.یافته ها: یافته ها نشان داد که پیشینه فرهنگ سازمانی نوآورانه در نظام اداری شامل گرایش های اقتصادی، فناوری، اجتماعی-فرهنگی، محیطی، سیاسی و سازمانی در نظام اداری است. پیامدها نیز به دو دسته پیامدهای سازمانی و اجتماعی طبقه بندی شدند. تحلیل های کمی معنی دار رابطه بین شاخص ها و مؤلفه های مورد نظر را تأیید کرد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق می تواند دانش مفیدی را برای مدیریت فرهنگ سازمانی نوآورانه نظام اداری فراهم کند، زیرا شناسایی همزمان پیشایندهای فرهنگ سازمانی نوآورانه و پیامدهای سازمانی و اجتماعی آن می تواند به افزایش دانش سازمان کمک کند. مدیران نظام اداری توجه همزمان به سوابق محیطی و سازمانی و پیامدهای سازمانی و اجتماعی فرهنگ سازمانی نوآورانه از ویژگی های بارز این پژوهش تلقی می شود
ارائه یک الگوریتم ابتکاری ارتقاء یافته برای مسئله تخصیص مکان ذخیره سازی تحت یک خط مشی ذخیره سازی اختصاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
173 - 226
حوزههای تخصصی:
ذخیره سازی و چیدمان صحیح محصولات در انبار، باعث افزایش کارایی در پاسخگویی به درخواست ها، تسریع در شناسایی محصولات، افزایش قابلیت دسترسی به اقلام موجود در انبار، استفاده بیشتر از فضای موجود در انبار، تعیین موقعیت محصولات در انبار و آسیب ندیدن آن ها، فراهم آمدن حداکثر انعطلاف پذیری و شرایط مطلوب انبارداری می شود. با بررسی مطالعاتی که در حوزه انبارداری و چیدمان محصولات در انبار صورت گرفته و قبل از چیدمان محصولات در انبار، به صورت جامع و فراگیر با توجه به ویژگی کالاها،دسته بندی روی آنان صورت نگرفته است. لذا در این مقاله با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین و داده کاوی با توجه به ویژگی هایی که برای کالاها در انبار کارخانه تولیدی - صنعتی فراسان در نظر گرفته شده است به دسته بندی محصولات پرداخته و سپس به چیدمان محصولات در انبار با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی پرداختیم. هدف از مسئله مورد بررسی در حوزه انبارداری و چیدمان محصولات،علاوه بر دسته بندی محصولات بر اساس ویژگی های آن ها ،کمینه کردن تابع هزینه به دست آمده نسبت به مدل برنامه ریزی ریاضی می باشد.از این رو برای دسته بندی کالاها از الگوریتم مبتنیبر چگالی (DB ) ، شبکه عصبی نگاشت خودسازمان ده (SOM ) و روش خوشه بندی سلسله مراتبی (AGNES) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شبکه SOM،عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم مبتنی بر چگالی دارد و همچنین الگوریتم مبتنی بر چگالی عملکرد بهتری نسبت به روش خوشه بندی سلسله مراتبی دارد.
طراحی مدلی برای انتخاب و پایش استراتژی همکاری با تأمین کننده با استفاده از پایش پروفایلی فازی هزینه های پیش بینی نشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
99 - 142
حوزههای تخصصی:
تحولات علمی و فناوری، به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث تغییرات چشمگیری در زندگی روزمره انسان ها شده و دورکاری به عنوان یک رویکرد نوین در مدیریت کارها و انجام فعالیت ها، به خصوص در شرایط ایجاد شده توسط پاندمی کرونا، مورد ترویج قرار گرفته است. با توجه به نیاز روزافزون بوجود آمده از جنبه های تکنولوژیک و بحران های فراگیر، این مطالعه مفهوم دورکاری را در چارچوبی که شامل دوره ی کرونا و انقلاب صنعتی پنجم است، مورد بررسی قرار می دهد و نیاز به توجه علمی جامع و روش های نوآورانه را تأکید می کند. برای رفع این چالش ها، این تحقیق با بکارگیری رویکرد متدولوژی سیستم های نرم یک مدل سیستمی ارائه می دهد که دیدگاه ها و محدودیت های مختلف ذینفعان را در نظر می گیرد و هدف آن افزایش اجرای کار از راه دور است. با استفاده از روش های سیستمی و تحلیل داده های کیفی، این مطالعه به روشی انعطاف پذیر و سیستمی به توسعه مدل می پردازد. علاوه بر این، نقش فناوری، فرهنگ سازمانی و استراتژی های مدیریت در کاهش انزوای اجتماعی و افزایش کارایی کار از راه دور را برجسته می کند. یافته ها بر جنبه پویای اکوسیستم کار از راه دور تأکید می کنند و اهمیت راهکارهای چندجانبه برای موفقیت سازمانی در دوران انقلاب صنعتی پنجم را تأکید می کنند.
تدوین مدل بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ و شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن انجام شده است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار دارد و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمّی صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل 25 مقاله فارسی و لاتین مرتبط با بهبود عملکرد در شتاب دهنده که به روش سرشماری در روش فراترکیب انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش دلفی نیز شامل 30 نفر از اعضای هیئت علمی رشته مدیریت و مدیران شرکت های مرتبط با شتاب دهنده های استارت آپ بوده است. در بخش کمی نیز 250 نمونه از کارکنان شتاب دهنده های ایران با روش طبقه ای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار آن از طریق روش های روایی سازه و بارهای عاملی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمد و تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی همچنین تحلیل مسیر، با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و smart pls بهره برده شد. براساس تحلیل عاملی اکتشافی 73 گویه پرسشنامه در 12 مؤلفه اصلی و 61 مؤلفه فرعی طبقه بندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد 12 مؤلفه منابع انسانی مربیگری، فنون مدیریت، منظر مشتری، بهبود مستمر، پشتیبانی، روابط مالی، فرایندهای داخلی، مدل کسب وکار، اکوسیستم برنامه، رقبا و محیط بر بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ مؤثر است.
اثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی بر رابطه میان میانگین -واریانس بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
167 - 192
حوزههای تخصصی:
نوسان بازار مالی یک شاخص مهم برای اندازه گیری خطر در بازار است که تأثیر مهمی در تصمیم سرمایه گذاران جهت سنجش خطر، مدیریت سبد سرمایه گذاری و قیمت گذاری دارد و دغدغه مشترک تنظیم کنندگان مقررات دولتی، سرمایه گذاران و بازارهای سرمایه است. مبادله میانگین واریانس در دوره های که نوسان بازار مالی قوی است همبستگی منفی بین بازده سهام و تغییرات نوسانات وجود دارد، زیرا بازده مورد انتظار با واریانس شرطی بازده در دوره ای که نوسانات ضعیف است مرتبط است. هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی براثر تعدیل کننده نوسان بازار مالی و رابطه میانگین واریانس بازده سهام است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که بر اساس روش حذفی سیستماتیک، تعداد 112 شرکت طی سال های 1400-1394 به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده را با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره ارائه شده در پژوهش به کمک نرم افزار استتا و ایویوزانجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان داد نوسانات بازار مالی رابطه معناداری با میانگین واریانس بازده سهام دارد. مقدار نوسان کل نیز بر میانگین واریانس پیش بینی نشده بازده سهام تأثیر مثبت داشته که نشان می دهد که قیمت سهام موردتوجه سرمایه گذاران به بازار سهام بوده و باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری و شوک های نامطلوب بازار سهام افزایش حجم معاملات بازده سهام نیز افزایش داشته است. همچنین متغیرهای نرخ ارز، تورم، رشد تولید واقعی توانسته است میانگین واریانس بازده سهام را افزایش دهند.
طراحی الگوی ماهواره ای معیارهای ارتقای عملکرد مراکز خدمات درمانی:با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت خدمات درمانی تاثیر قابل توجهی بر ارتقای کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی داشته اند. با این حال، تفاوت آشکاری بین ظرفیت بالقوه این نظام ها و عملکرد فعلی آن ها وجود دارد. این شکاف بین پتانسیل و واقعیت، چالشی است که نیازمند توجه و اقدامات موثر است تا بتوان از تمام ظرفیت های موجود در نظام سلامت به نحو بهینه استفاده کرد. لذا ارائه یک نگرش کل نگر از طریق یک الگوی سیستمی و جامع می تواند مدیران سازمان های خدمات درمانی را از این حیث یاری نماید. هدف از این پژوهش طراحی و ارائه الگوی ماهواره ای جامع بر اساس معیارهای ارتقای عملکرد مراکز خدمات درمانی می باشد. روش ها: این پژوهش بر اساس هدف بنیادی و از حیث روش کیفی بوده و دارای رویکرد استقرایی می باشد. داده های این پژوهش براساس ادبیات پژوهش و انجام مصاحبه های کیفی از 19 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مدیران و کارشناسان خدمات درمانی بدست آمد. سرانجام داده ها از طریق تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: این پژوهش منجر به طراحی الگوی ماهواه ای معیارهای ارتقای عملکرد مراکز خدمات درمانی شد. این الگو دارای 5 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی می باشد که 5 مضمون اصلی تشکیل دهنده آن عبارتند از: منابع انسانی، منابع غیرانسانی، تصویرسازی، مزیت استراتژیک داخلی و ساختار. نتیجه گیری: براس اس بررسی معیارهای ارتقای عملکرد حائز اهمیت در مراکز خدمات درمانی، س ازمان ه ای ارائه دهنده خدمات بهداش تی و درمان ی ضمن توجه به معیارهای اثرگذار بر عملکرد بایستی الگ وی خ اص خ ود را طراح ی نموده و در عرص ه عم ل، توجه به نگرش سیستمی و حوزه های مختلف سازمانی را بهبود بخشیده و مانع امر بهینه سازی بخشی در حوزه مدیریتی خود گردند.
ارزیابی نقش ظرفیت خلاق بر تحقق نشاط فرهنگی در شهرهای تاریخی با تأکید بر مؤلفه های جاذب طبقه خلاق (مورد مطالعاتی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط فرهنگی، با ارزیابی وضعیت ترویج فرهنگ و میزان مشارکت فرهنگی در شهر، سرزندگی فرهنگی شهری را می سنجد. نظربه وجود ظرفیت های خلاق و فرهنگی قابل توجه در شهرهای تاریخی ایران، این موضوع نیازمند بررسی است که مبتنی بر چه سازوکاری می توان از ظرفیت های خلاق این شهرها درراستای تحقق نشاط فرهنگی استفاده نمود. لذا هدف از پژوهش حاضر، سنجش تأثیرپذیری نشاط فرهنگی شهرهای تاریخی از مؤلفه های ظرفیت ساز خلاق باتأکید بر مؤلفه های جاذب طبقه خلاق است. ماهیت پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان شهرداری منطقه بافت تاریخی شهر یزد به تعداد 240 نفر بوده است و نمونه آماری شامل 144 نفر از این افراد است که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است و داده های پژوهش بااستفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (PLS) موردتحلیل قرارمی گیرد. براساس نتایج بدست آمده، مؤلفه های ظرفیت ساز خلاق به طورمستقیم باعث تحقق نشاط فرهنگی درشهر نمی شود اما مؤلفه های ظرفیت ساز خلاق ازطریق جذب طبقه خلاق، بر نشاط فرهنگی تأثیر غیرمستقیم می گذارد. براین اساس، سرمایه گذاری برای شناسایی و پرورش مؤلفه های ظرفیت ساز خلاق در شهرهای تاریخی، به خودی خود نمی تواند همبستگی معناداری با افزایش سطح نشاط فرهنگی ایجادکند اما چنانچه استفاده از ظرفیت های خلاق شهر، درراستای حفظ و جذب طبقه خلاق صورت گیرد، نشاط فرهنگی بیشتری را در شهرهای تاریخی شاهد خواهیم بود.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای سرزندگی محلات شهری با روش داده بنیاد (مطالعه موردی: محله جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
6 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه ، یکی از دغدغه های مهم در طراحی فضاهای شهری، سرزنده بودن این مکان ها است که باعث تداوم حضور شهروندان می شود. توجه به علایق شهروندان ، ایجاد کاربری های متنوع و فعال شبانه روزی، ایجاد کانون های تجمع و تعاملات ساکنان ، مشارکت دادن شهروندان در فرایند برنامه ریزی محله و توجه به علایق و ترجیحات آن ها، از نیازهای اساسی یک فضای شهری سرزنده است که بی توجهی به آن ها، موجب کاسته شدن توانمندی محیط در دست یابی به شاخص های سرزندگی شهری می شود. محله جلفا با توجه به اینکه محله ارامنه شهر اصفهان است، یکی از محله های مهم شهر محسوب می شود که جدای از نقش مهم آن در آسایش زندگی ساکنان محله ، نقش مهمی در ارائه یک تصویر مطلوب برای گردشگران و سایر افراد واردشده به شهر نیز دارد و در تمامی برنامه ها و برنامه ریزی های شهری مورد غفلت قرار گرفته است. امروزه، در محله جلفای اصفهان یکی از عواملی که نسبت به چند دهه گذشته بیشترین تأثیر را در شادابی و نشاط شهرها و شهروندان داشته، فضاهای شهری است. با توجه به رشد سریع جمعیت و وسعت شهرها و همچنین ترافیک، آلودگی بصری، در دسترس نبودن خدمات، کمبود فضاهای عمومی مناسب برای تفریح، نبود ارتباطات اجتماعی، نبود پیاده روهای مناسب و در کل کمبود فضاهای جذب جمعیت، فضاهای شهری کارکرد واقعی خود را از دست داده اند (شهر شاد). از این رو، عدم نشاط و احساس شادی در مکان ها و فضاهای شهری، یکی از چالش های اساسی شهرسازان و طراحان شهری معاصر در ایران و شهر اصفهان محسوب می شود. با توجه به هدف اصلی پژوهش حاضر، به بررسی سرزندگی در محله جلفای اصفهان پرداخته می شود. مواد و روش ها با توجه به اینکه در مطالعه حاضر به تبیین و بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای سرزندگی محلات شهری در محله جلفای شهر اصفهان پرداخته می شود ، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است، چرا که علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، جنبه کاربردی نیز خواهد داشت. با توجه به هدف و ماهیت، این پژوهش از نظر روش، پژوهشی کیفی است. راهبرد مورد استفاده برای بخش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) و طبقه بندی اطلاعات جمع آوری شده از خبرگان تحقیق است. جامعه آماری تحقیق، اساتید و متخصصان شهرسازی و طراحی شهری است و حجم نمونه شامل 20 نفر از خبرگان است که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در نمونه گیری از دو روش نمونه گیری آسان و گلوله برفی استفاده شد. معمولاً در پژوهش های کیفی برای کسب بیشترین اطلاعات، از نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده می شود، به منظور گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختار یافته استفاده شد. در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات از بخش های مصاحبه و بررسی منابع، در این مرحله از روش داده بنیاد و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی)، برای طبقه بندی داده ها استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و برای انجام بهتر پژوهش و استخراج کدها، مفاهیم و مؤلفه های محوری و تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و پنل ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد. یافته ها براساس بررسی تحقیقات و یافته ها و دیدگاه های خبرگان رشته طراحی شهری عوامل زیادی باعث شده است محله جلفای اصفهان به عنوان یک محله مطلوب که دارای کیفیت اجتماعی بالایی است، شناخته شود. شهر اصفهان دارای پیشینه ای تاریخی از نظر فرهنگ و هنر، خط و معماری است. ابتدا باید شناختی کامل از شهروندان محله جلفا ارائه دهیم که شامل زبان، فرهنگ و نوع آداب و رسوم آنان می شود که توانسته است تأثیر مهمی بر محیط اجتماعی خود داشته باشد. براساس یافته های تاریخی، ساکنان این محله از اصفهان در واقع مردمانی بوده اند که براساس اسناد تاریخی در پنج مرحله مهاجرت باعث شکل گیری محله جلفای اصفهان شده اند و دلیل آن نیز مهاجرت ارامنه در جلفای ارس است که توسط شاه عباس یکم صورت گرفته است. در مهاجرت هایی که طی مراحل مختلف صورت گرفته، نوع مهارت خانواده ها که شامل 200 خانواده سنگ تراش می شده، باعث توسعه حوزه غربی این شهرک شده است. با مهاجرت مرحله چهارم که نزدیک به 12 هزار ارمنی در بخش شمالی زاینده رود به جلفا رونق بسیاری به دست آمده و در مهاجرت پنجم که به سال 1670 میلادی صورت گرفته، تعداد زیادی از گروه های مردمی منطقه ارامنه ارمنستان به جلفا و در محله ایروانی ها سکونت گزیدند. نتیجه گیری با بررسی محله جلفا عواملی که باعث افزایش و رونق گردشگری و جاذبه های طبیعی این منطقه شده شامل آداب و رسوم و نوع معماری شهری، نمادها، آرامگاه، کلیسا که آداب و رسوم و نگرش و فرهنگ یک اقلیت را نشان می دهند و گردهمایی در مراسم ها، توجه به نوع بافت استحکام و زیبایی خانه ها، ایجاد فضای سبز، بسترسازی فضای کسب وکار مناسب و جلوگیری از تجمع زیاد ماشین ها در فضای شهری، ظاهر و مبلمان شهر و استفاده از نمادهای بصری جذاب و خلاقیت در نوع معماری شامل معماری ورودی در کلیساها، تقویت و حفظ پاتوق ها و موقعیت قرار گرفتن خانه ها و بسیاری از موارد دیگر می تواند در کیفیت محیط اجتماعی محله جلفا تأثیرگذار باشد.
بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان و تاثیرات متقابل آنها بر قضاوت حسابرسان
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
34 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در رفع ابهامات بین مدیریت شرکت و حسابرسان مستقل نوع روابطی است که بین مدیران شرکت و حسابرسان شکل می گیرد و روابط بین آنان نیز متأثر از سبک رهبری مدیریت است. هدف این پژوهش تبیین تاثیر رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان و تاثیرات متقابل آنها بر قضاوت حسابرسان می باشد. جامعه آماری، حسابداران رسمی و مدیران حرفه ای در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. برای اندازه گیری مدیریت دانش از پرسشنامه نیومن و کنراد(1999) و برای اندازه گیری رهبری تحول گرا از پرسشنامه باس و آوولیو(2010) و برای اندازه گیری قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان از پرسشنامه هارت(2012) استفاده شده است. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، با تحلیل عاملی تأییدی، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوانی و تایید قرار گرفت. همچنین در سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. که چون این ضرایب بزرگتر از 7/0 باشد، آزمون از پایایی قابل قبولی برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری دارد. و فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان نیز بر قضاوت و تصمیم گیری در حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این بررسی میتواند برای گروه های متعددی ازجمله قانون گذاران حرفه حسابرسی سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و مؤسسه های حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه مدل تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی از طریق رفتار فردی ایده آل کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد کیفی
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف متمایز و متعالی انقلاب اسلامی در سایه دشمنی های استکبار جهانی و فشارهای اقتصادی و همچنین در راستای رشد و کمال آحاد جامعه و بسط عدالت، منوط به استفاده از الگوی اقتصادی متناسب با آن است. الگوی معرفی شده در شرایط کنونی کشور توسط مقاوم معظم رهبری، الگوی اقتصاد مقاومتی می باشد. بی شک اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی، مستلزم تشکیل سرمایه های انسانی و اجتماعی مناسب، محیط مناسب و داشتن الگوی رفتاری است. لذا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی رفتار فردی ایده آل کارکنان سازمان ها درجهت تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد می باشد.پژوهش حاضر از نظر فلسفه کیفی با رویکرد استقرایی بوده و به لحاظ ماهییت پژوهشی اکتشافی است. در این پژوهش محقق با روش داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار maxqda2018 داده های جمع آوری شده را دسته بندی وکد گذاری نموده است. در پژوهش حاضر 10 خبره (مصاحبه شونده) که غالباً اساتید دانشگاه و مدیران اجرایی و کارشناسان دستگاه های دولتی بوده اند، منبع تحقیق را تشکیل داده اند.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل رفتاری کارکنان سازمان های دولتی در جهت تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی دارای ابعاد اصلی ارزش، نگرش و رفتار در سطح فرد و فرهنگ، ساختار و فرآیند در سطح سازمان می باشد که خود به مقوله های فرعی تقسیم می شوند. سپس با توجه به نتایج به دست آمده شرایط علّی، مقوله محوری، زمینه، راهبرد، شرایط مداخله گر و پیامد الگوی رفتاری در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی به روش نظریه داده بنیاد استخراج گردیده اند.