ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
۳۶۱.

طراحی مدل شناسایی ریسک های فرایندی در بنگاه های اقتصادی با رویکرد نظارت سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ریسک بنگاه اقتصادی نظارت سازمانی حسابرسی داخلی حراست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
امروزه چالش های مدیریت ریسک بطور فزاینده ای از شبکه پیچیده ای تشکیل شده است که می تواند کسب و کار و ایجاد فرصت های جدید برای مدیریت بنگاه ها را تهدید کند. درک ریسک هایی که بنگاه های اقتصادی با آن مواجه می شوند این امکان را فراهم می سازد تا مدیران بنگاه ها توانایی بهتری در تشخیص و مقابله با رخدادهای غیر منتظره را ایجاد نمایند. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل شناسایی ریسک های فرایندی در بنگاه های اقتصادی با رویکرد نظارت سازمانی به اجرا درآمد. این پژوهش یک پژوهش کاربردی، به روش تئوری زمینه ای می باشد. در این پژوهش عوامل موثر بر ریسک فرایندی در بنگاه های اقتصادی با رویکرد نظارت سازمانی، شامل شناخت بنگاه، کشف ریسک ، خنثی سازی و مهار ریسک های داخلی ، پیشگیری از آسیب ها در بنگاه اقتصادی و شاخص اهمیت ریسک مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج میزان تاثیر گذاری شاخص شناخت بنگاه برابر 1.371 و بیشترین تاثیر گذاری را بین شاخص ها دارد همچنین میزان تاثیر پذیری این شاخص برابر 0.243 که کمترین تاثیر پذیری را بین شاخص ها دارد.
۳۶۲.

Optimal Inflation Rate Measurement for Minimizing Economic Inequality: The Dynamic Stochastic General Equilibrium Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Optimal Inflation Rate Distribution of Income Dynamic stochastic general equilibrium(DSGE)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۵
The equitable distribution of income is considered as a development indicator in countries. Thus it is required to identify factors impacting the equitable distribution of income to make suitable policies to improve it. The present study aims to determine the optimal inflation rate in order to minimize income inequality by using the dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) method in Iran during 1997-2017. The results revealed the optimal inflation rate to be 3.74%. An increase or reduction in the optimal inflation rate of 3.74% enhances income inequality. Thus, the government should target the inflation rate in its policies to achieve minimum inequality. Hence, inequality fluctuations (rises and declines) will be probable.
۳۶۳.

ارائه چارچوب توسعه شهروند محوری در اداره امور عمومی (مورد مطالعه: شهرداری زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شهروندمحوری دموکراسی محلی اداره امور عمومی شهرداری زنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۹۴
اداره امور عمومی شهروند محور رویکردی برای حکمرانی است که نیازها و منافع شهروندان را در مرکز تصمیم گیری و ارائه خدمات قرار می دهد. این موضوع شامل طراحی و اجرای سیاست ها و برنامه های عمومی است که پاسخگوی نیازها و ترجیحات شهروندان باشد و اطمینان حاصل شود که خدمات عمومی در دسترس، کارآمد و مؤثر هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب توسعه شهروند محوری در اداره امور عمومی در شهرداری زنجان انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان سازمانی و دانشگاهی خط مشی گذاری، مدیریت دولتی و مدیریت شهری به تعداد 17 نفر یافته ها تحلیل و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار 2020Maxqda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 3 جنبه، 31 مولفه و 146 کد استخراج گردید. مدیران و مسئولان ملی و استانی ابتدا بایستی شاخت و آگاهی دقیقی از پیشایندهای توسعه شهروند محوری به دست آورند و سپس اقدام به اتخاذ و پیاده سازی راهبردهای اثربخش نمایند تا به پیامدهای شناسایی شده دست یابند. در این پژوهش، الگوی توسعه شهروند محوری در قالب 31 مولفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای توسعه شهروند محوری ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در توسعه ادبیات حوزه پژوهش و تبیین اهمیت دموکراسی محلی سودمند باشد.
۳۶۴.

مکان های سوم بستری برای اجتماع پذیری شهری؛ شناسایی مکان های سوم کوی گلستان (سبزوار) در راستای کاهش جدایی گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماع پذیری جدایی گزینی قرارگاه های رفتاری کوی گلستان مکان سوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه در حالی که فضاهای اجتماع پذیر در مناطق محروم و کم توسعه شهری نقش مهمی در تقویت انسجام اجتماعی، افزایش احساس امنیت و حس امنیت ادراک شده، دریافت حمایت محلی، اعتماد اجتماعی و افزایش مشارکت ایفا می کنند، مزایای متعددی برای مکان های سوم به عنوان نوعی از فضاهای عمومی اجتماع پذیر شهری که مردم برای تعامل، زندگی عادی و گردهمایی های اجتماعی غیررسمی انتخاب می کنند، ذکر شده است. مکان های سوم، به عنوان فضاهایی میان خانه (مکان اول) و محل کار (مکان دوم)، قلمروی اجتماعی برای معنابخشی به زندگی غیررسمی، ترمیم زندگی رسمی و خانوادگی، و تسهیل روابط اجتماعی دوستانه را تشکیل می دهند. مکان های سوم افراد را به شبکه های سرمایه اجتماعی، حمایت، منابع و اطلاعات متصل می کنند و از طریق ایجاد فرصت های اقتصادی، ارتباطات حرفه ای و کسب حمایت برای کاربرانشان عمل می کنند. آن ها نه تنها به عنوان مکان هایی برای تأمین نیازهای فیزیکی مردم عمل می کنند، بلکه به عنوان فضاهایی برای تأمین نیازهای روانی و عاطفی آن ها مانند دریافت همبستگی و حمایت عاطفی، دوستی تجاری و وفاداری، تسهیل زندگی شهری برای زندگی عمومی و غیررسمی دوستان، همسایگان و غریبه ها خدمت می کنند. کوی گلستان، به عنوان سکونتگاه قومیتی در مرکز تاریخی و تجاری شهر سبزوار، از جدایی گزینی شدید رنج می برد و برای چندین سال ساکنان آن به دنبال راهی برای خروج از بن بست اقتصادی و اجتماعی ناشی از جدایی گزینی فضایی اجتماعی، و ادغام جدی در جامعه شهری هستند. این محله با مساحت 6/7 هکتار و جمعیت 765 نفر با مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و کارکردی مواجه است. تعاملات اجتماعی و مبادلات اقتصادی بین ساکنان محله و سایر شهروندان سبزوار در پایین ترین سطح قرار دارد. از طرفی دیگر، عدم پذیرندگی فضایی فیزیکی و کارکردی محله، همراه با فقدان هرگونه تعامل اجتماعی همراه با پیش فرض های ذهنی و دیدگاه های قالبی محله و ساکنانش توسط جامعه شهری، ایجاد و تطبیق فضاهای موجود و ممکن که تعاملات اجتماعی بین ساکنان محله و جامعه شهری را تقویت کند، ضروری می سازد. مواد و روش ها این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. در این رابطه، برای شناسایی مکان های سوم در کوی گلستان، چارچوب مفهومی نظریه مکان سوم و نظریه قرارگاه رفتاری به کار گرفته شده است. مطالعه قرارگاه های رفتاری مکان های سوم در دو بُعد مکان (قرارگاه رفتاری) شامل ویژگی های فضایی فیزیکی و کارکردی، و رفتارهای جاری در فضا با استفاده از روش نقشه برداری رفتاری انجام پذیرفته است. گردآوری داده ها در چندین مرحله انجام گرفته است. ابتدا، با در نظر گیری شرایط انزوا و جدایی گزینی کوی گلستان، پژوهشگران پس از ارائه توضیحات به معتمدان محلی و بازدیدهای متعدد از محله، سعی کردند از طریق گفت وگوهای دوستانه اعتماد و پذیرش لازم را کسب کنند و در عین حال، با شرایط کلی محله آشنا شوند. سپس برای شناسایی مکان های سوم یادشده، مبتنی بر چارچوب مفهومی، طرح پژوهش، و ویژگی های فضایی و اجتماعی مطرح شده برای مکان های سوم در ادبیات پژوهش و بر اساس مشاهدات غیرمشارکتی انجام شد و در مرحله بعد نیز در بررسی ویژگی های فضایی کالبدی، کارکردی، و اجتماعی مکان های سوم شناسایی شده مبتنی بر طرح پژوهش به کمک مشاهدات، ثبت تصاویر، و تهیه نقشه برداری های رفتاری اقدام شده است. به این منظور پس از حضور چندین باره در کوی، شناسایی فعالیت های اصلی در جریان در فضا، با توجه به مشاهدات روزانه، تصاویر ثبت شده، و نُت برداری های شماتیک و اختصاص آیکون به هریک از فعالیت های جاری در فضا و همچنین نمایش موقعیت وقوع هر یک از فعالیت ها روی نقشه، طی سه روز در دو نوبت صبح و عصر و هربار به مدت نیم ساعت روی هر مکان سوم مورد هم پوشانی قرار گرفت. علاوه بر این، برای دستیابی به تجربیات زیسته ساکنان، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افرادی که به صورت تصادفی از حاضران ثابت در مکان های مختلف محله انتخاب شده بودند، انجام شد. درخور یادآوری است فرایند نقشه برداری رفتاری شامل شناسایی فعالیت های اصلی در فضا، مشاهدات روزانه، تصاویر ثبت شده و یادداشت برداری شماتیک با تخصیص نماد به هر فعالیت جاری در فضا، و همچنین نمایش موقعیت وقوع هر فعالیت روی نقشه ها بود. همچنین باید توجه داشت که رفتارهای خرید، با توجه به وقوع غیرمکرر آن ها، شامل هر رفتار تعاملی مربوط به خرید مانند سلام کردن، پرسش درباره محصولات، چانه زنی و پرداخت (چه منجر به خرید شود یا نه) می شد، در حالی که رفتارهای غیرتعاملی مانند نگاه کردن به کالاها به دلیل ماهیت غیراجتماعی آن ها ثبت نشد. یافته ها بر اساس یافته های این پژوهش و مطابق با ویژگی های فضایی فیزیکی، کارکردی و اجتماعی پیشنهادشده برای مکان های سوم، پنج مکان واجد شرایط و منطبق با ویژگی های مکان سوم در کوی گلستان شناسایی شد. همه این مکان ها در نیمه بالایی کوی گلستان، نزدیک به فضاهای تجاری محله یا در درون بافت مسکونی محله واقع شده اند. هیچ مکان سومی در نیمه پایینی محله که فضاهای باز و جمعی کمتری وجود دارد، شناسایی نشد. از نظر موقعیت فضایی، این مکان ها عمدتاً در نقاطی واقع شده اند که نسبت به گذرگاه های اطرافشان دارای گشودگی فضایی هستند. فضاهای مجاور مناطق باز، تقاطع چندین گذرگاه، یا عقب نشینی در امتداد گذرگاه به دلیل گشودگی فضایی، امکان حضور افراد بیشتری را در این مکان ها فراهم کرده و زمینه تشکیل مکان های سوم محله را فراهم کرده اند. فعالیت غالب در این مکان ها گفت وگو است که ایستاده یا نشسته رو به میدان یا گذرگاه مجاور صورت می گیرد. همچنین، نتایج مصاحبه ها نشان می دهد انتخاب مکان برای تعاملات اجتماعی توسط ساکنان کوی گلستان به مجموعه ای از عوامل فیزیکی و اجتماعی بستگی دارد. مصاحبه شوندگان به طور خاص ویژگی هایی مانند سایه مناسب، فضای باز مطلوب، پله ها برای نشستن، نزدیکی به خانه و پوشش گیاهی مطلوب را ذکر کردند. تحلیل این یافته ها، علاوه بر انطباق این ویژگی ها با معیارهای پیشنهادشده برای نظریه مکان سوم، نشان می دهد فضاهای مورد استفاده ساکنان محله، محیط های خنثی هستند که افراد به راحتی می توانند در آن ها حضور داشته باشند و گفت وگو فعالیت اصلی آن ها است. از طرفی، در میان مکان های سوم شناسایی شده، دو مکان (شماره های 1 و 2) در امتداد گذر گلستان واقع شده اند که علاوه بر تعاملات اجتماعی معمول در میان ساکنان، فعالیت های تجاری نیز در آن ها انجام می شود. بخشی از این تعاملات اقتصادی بین ساکنان محله و شهروندانی که برای خرید وارد گذر تجاری اصلی محله می شوند، رخ می دهد. در مقابل، سه مکان سوم دیگر (شماره های 3، 4 و 5) که در مناطق درونی محله و دور از فضاهای تجاری و کارگاهی واقع شده اند، تنها شاهد حضور ساکنان محله در گردهمایی ها و فعالیت های مشترک مانند تقسیم کارهای خانگی، مراقبت از کودکان، خوردن غذا و کشیدن قلیان هستند. این مطالعه نشان می دهد فضای باز مناسب و وجود پله ها برای نشستن عوامل مهمی در تشکیل مکان های سوم در محله هستند. از طرف دیگر، در شرایط محدودیت فضای سبز در محله و آب وهوای نیمه خشک شهر سبزوار، سایه اندازی و پوشش گیاهی نسبتاً مطلوب برخی مکان های سوم از دیگر موارد مهم گزارش شده در مصاحبه ها توسط ساکنان بود. نتیجه گیری یافته های این پژوهش نشان می دهد پنج مکان سوم در کوی گلستان قابل شناسایی است که می تواند نقش مهمی در کاهش جدایی گزینی در این منطقه ایفا کند. مکان های سوم تجاری شناسایی شده (شماره های 1 و 2)، با ظرفیت های اجتماع پذیری و ایجاد پذیرش اجتماعی در میان ساکنان محله و شهروندان، می توانند زمینه مناسبی برای کاهش جدایی گزینی و ادغام فضای عمومی محله در عرصه عمومی گسترده تر بافت تاریخی و تجاری سبزوار فراهم کنند. مناسب سازی این مکان های سوم تجاری در برنامه های آتی می تواند تأثیر بسزایی بر ارتقای اجتماع پذیری و کاهش مشکلات جدایی گزینی محله داشته باشد. علاوه بر این، پرداختن به سه مکان سوم دیگر به دلیل اثرات آن ها بر سرمایه اجتماعی، سلامت روانی و اجتماعی، تاب آوری و توانمندسازی ساکنان بسیار مهم است. در این رابطه، بر اساس نظریه تماس، تماس روزانه بین فردی بین گروه های مختلف به طور بالقوه زمینه کاهش دیدگاه های قالبی، تعصب و ایجاد نگرش های مثبت نسبت به گروه های دیگر را فراهم می کند. بنابراین، بهبود دسترسی، امنیت و ایمنی این فضاها، همراه با امکان برآوردن نیازهای مختلف کاربران، به ویژه فراهم کردن سرپناه، مکث و فضاهای نشستن از طریق طراحی های ساده و بی تکلف ولی مناسب، می تواند نقش مهمی در فراهم کردن زمینه حضور و تعاملات تجاری گروه های اجتماعی مختلف ایفا کند. این مطالعه پیشنهاد می کند که ارتقای مکان های سوم تجاری شناسایی شده می تواند به طور قابل توجهی اجتماع پذیری را بهبود بخشد و مسائل جدایی گزینی در محله را کاهش دهد. پژوهش حاضر نشان می دهد این فضاها، به ویژه آن هایی که مجاور مسیر اصلی تجاری کوی واقع شده اند، پتانسیل پذیرش تعاملات اقتصادی و اجتماعی بین ساکنان و شهروندان میزبان را دارند و به این ترتیب به ادغام جامعه حاشیه نشین در جامعه شهری گسترده تر کمک می کنند. بنابراین مناسب سازی مکان های سوم شناسایی شده کوی از طریق ویژگی های مطرح شده در نظریه مکان سوم شامل رسیدگی به کیفیت ظاهری محیط، مناسب سازی فضا به منظور امکان حضور اقشار مختلف، ایجاد فضاهای مناسب برای توقف و نشستن در مکان، تأمین روشنایی در شب، بهبود کیفیت فضای سبز، و استقرار تجهیزات پشتیبان و ارتقادهنده حضورپذیری فضا همچون اختصاص میان افزاهایی همچون فضاهای خدماتی و تجاری محلی همچون نانوایی، قصابی، آرایشگاه، و غیره، در کنار استفاده از تجهیزات ورزشی، بازی کودکان، و آبخوری و سایبان می تواند نقش بسزایی در تقویت جایگاه مکان های سوم یادشده در زندگی اجتماعی محله داشته باشد.
۳۶۵.

طراحی و تبیین الگوی حکمرانی شبکه ای هوشمند در مدیریت شهری در شهرداری های خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی شبکه ای حکمرانی هوشمند مدیریت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
مطالعه حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی حکمرانی شبکه ای هوشمند در مدیریت شهری در شهرداری های خراسان شمالی انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی-توسعه ای، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی و از نظر طرح پژوهشی، یک پژوهش آمیخته می باشد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید مدیریت شهری و مدیران شهرداری های خراسان شمالی است که 15 نفر به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران و کارشناسان شهرداری های خراسان شمالی است که با فرمول کوکران، حجم نمونه 278 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه براساس چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری تایید گردید و پایایی بخش کیفی با محاسبه ضریب هولستی به میزان 713/0 مطلوب برآورد گردید. روایی بخش کمی با روش های روایی صوری (دیدگاه داوران)، روایی همگرا (بالای 5/0) و روایی واگرا بررسی شد. پایایی پرسشنامه نیز با برآورد آلفای کرونباخ، ضریب رو و پایایی ترکیبی (بالای 7/0) مطلوب ارزیابی شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد عوامل مدیریتی، عوامل فنی حکمرانی شبکه ای هوشمند، شفافیت مدیریت شهری و مشارکت شهروندان الکترونیک بر حکمرانی شبکه ای هوشمند تاثیر دارند. حکمرانی شبکه ای هوشمند بر راهبرد مدیریت هوشمند شهری موثر است. خدمات هوشمند شهری در این رابطه نقش زمینه ای و بسترساز دارند و مدیریت شهری سنتی نیز یک عامل مداخله گر است. در پایان راهبرد مدیریت هوشمند شهری منجر به پیامدهایی نظیر عملکرد زیست محیطی، عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی و حکمروایی خوب شهری می شود.
۳۶۶.

مدل ایجاد نگرش کارآفرینانه دانشجویان گردشگری (مورد مطالعه؛ دانشجویان گردشگری دانشگاه های استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی گردشگری مدلسازی ساختاری تفسیری مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۲
هدف از انجام این پژوهش طراحی مدلی برای ایجاد نگرش کارافرینانه در دانشجویان گردشگری دانشگاه های یزد است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش در دو گروه شامل خبرگان گردشگری و دانشجویان گردشگری دانشگاه های استان یزد می باشند. با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری با مشارکت تعداد 14 نفر از خبرگان گردشگری، پرسشنامه مقایسات زوجی میان عوامل شناسایی شده تکمیل گردید. سپس از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS کمک گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فرصت بازار بر محیط کسب و کار مساعد تأثیر مثبت دارد. همچنین محیط کسب و کار مساعد بر حمایت دولتی، توانایی سازماندهی و و مدیریت و فرهنگ کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری دارد. و در نهایت عوامل تجربه و دانش، روحیه کارآفرینی و همکاری و شبکه سازی بر قدرت خلاقیت و نوآوری تاثیرگذار بودند.
۳۶۷.

تحلیل یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری زدایی مهارت افزایی عصر دیجیتال مدیران فناوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۸
در جهان پر شتاب و تحول آفرین کنونی، همه شواهد حکایت از محوری بودن نقش انسان در عبور از مشکلات، گشایش تنگناها، ایجاد تکنولوژی پیشرفته و تولید فناوری های گوناگون دارد. در این عرصه مدیران سنگ زیر بنای هر سازمانی هستند و سازمان در صورت مدیریت صحیح و برخوداری از مدیران بامهارت می تواند به توانمندی و توسعه برسد. لذا در این مقاله ،سعی شده است یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر دیجیتال مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های jترکیبی می باشد، که داده های از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با نخبگان، که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، گردآوری شدند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد، در نهایت 59 مضون پایه، 11مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون عالی بدست آمد. مضمون های بدست آمده با روش توافق جمعی و آزمون دوجمله ای مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سه عامل کلیدی درک دیجیتالی شدن)داشتن چشم انداز دیجیتال، تفکر انتقادی و انعطاف پذیری شناختی)، بستر سازی دیجیتال(باز تعریف وظایف و مسئولیت ها، سازگاری و انطباق پذیری، سواد دیجیتال، ذهنیت دیجیتال) و تغییرات پیشرو(هوش عاطفی- اجتماعی ،شبکه سازی، تفکر انعکاسی) از مهارت های اساسی مدیران برای موفقیت سفر دیجیتال سازمان ها می باشد.
۳۶۸.

تحلیل مؤلفه های مؤثر بر ارزیابی بلوغ صنعت 4/0 در بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوغ صنعت 4/0 بانکداری دیجیتال فناوری های نوین در بانکداری کسب وکار هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۳
بانکداری به عنوان یکی از ارکان حیاتی اقتصاد، با تحولات عمیق و بنیادین ناشی از ظهور صنعت 4/0 مواجه شده است. صنعت 4/0 با ترکیب پیشرفته ترین فناوری ها نظیر اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و سیستم های سایبری-فیزیکی امکان ایجاد زنجیره های ارزش هوشمند و چابک را در سیستم های بانکی فراهم می کند. این تحولات بانک ها را با چالش های مدیریتی و فنی متعددی، به ویژه در مواجهه با محدودیت های فناورانه و زیرساختی، روبه رو کرده است. در این پژوهش، مؤلفه های کلیدی تأثیرگذار بر ارزیابی سطح بلوغ بانک های ایرانی در پذیرش و پیاده سازی فناوری های صنعت 4/0، با تأکید بر بلوغ دیجیتال، شناسایی و تحلیل شده اند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بانکی و فناوری اطلاعات انجام شده و داده ها با روش تحلیل محتوای پنهان بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند که «زیرساخت های دیجیتال و فناوری های نوین» با زیرمعیارهایی نظیر بهینه سازی زیرساخت ها و امنیت فراگیر، «خدمات هوشمند و مشتری محور» شامل رایانش ابری و دستگاه های خودپرداز هوشمند، «تحول دیجیتال و مدیریت تغییر» با زیرمعیارهایی همچون نگرش دیجیتالی و تصمیم گیری غیرمتمرکز، «قوانین و استانداردهای دیجیتال» شامل استاندارد باز و محافظت از مالکیت معنوی، «کسب وکار هوشمند و داده محور» با محوریت هوش تجاری و خدمات سرویس گرا و «فرآیندهای یکپارچه و هوشمند» شامل قرارداد هوشمند و داده کاوی، مؤلفه های اساسی در بلوغ صنعت 4/0 در بانکداری ایران محسوب می شوند. این پژوهش با ارائه چارچوبی جامع برای ارزیابی سطح بلوغ بانک ها، به آن ها کمک می کند تا از طریق بهینه سازی زیرساخت ها و فرآیندها، رقابت پذیری و بهره وری خود را در بازارهای مالی افزایش دهند.
۳۶۹.

کاهش هزینه کشف تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری: با رویکرد هم جوشی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم جوشی نظریه گواه دمستر شفر کشف تقلب کارت های اعتباری شبکه عصبی مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: امروزه اکثر شرکت ها و سازمان ها، تجارت الکترونیک را برای به دست آوردن بهره وری در خدمات و محصولات خود، در زمینه هایی مانند کارت اعتباری، مخابرات، بیمه درمانی، بیمه خودرو و غیره به کار گرفته اند. از طرفی، با توجه به حجم رو به رشد تراکنش های کارت های اعتباری و انواع روش های کلاه برداری و تقلب در این کارت ها، تقاضا برای کشف تقلب در این حوزه نیز افزایش یافته است. با توجه به انواع راه کارها و الگوریتم های ارائه شده برای کاهش هزینه تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، هدف از این پژوهش، ارائه روشی ترکیبی و بهینه، برای کاهش هزینه تشخیص تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، با استفاده از هم جوشی الگوریتم های ناهمگن طبقه بندی و خوشه بندی در سطح تصمیم گیری است. روش: این پژوهش روی داده های یک مجموعه تراکنش های بانک برزیلی در بازه زمانی دو ماهه، از ۱۴ جولای ۲۰۰۴ تا ۱۲ سپتامبر همان سال انجام شده است. در این مقاله با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، به عنوان یک رویکرد با سرپرستی و الگوریتم خوشه بندی K نزدیک ترین همسایه، به عنوان یک رویکرد بدون سرپرستی، تابع هزینه را به دست آوردیم. همچنین با توجه به شاخص های مختلف کشف تقلب که تاکنون در ادبیات معرفی شده، شاخص هزینه کشف تقلب انتخاب و بر اساس این تابع هزینه که نخستین بار توسط گادی و همکارانش (۲۰۰۸) معرفی شد، به سنجش این شاخص ها پرداختیم. از آنجا که استفاده از تنها یک الگوریتم هزینه زیادی دارد، به منظور کاهش آن، هم جوشی الگوریتم ها به دو روش نظریه گواه دمستر – شفر و هم جوشی احتمالی پیشنهاد شده است. هر دو روش هم جوشی در سطح تصمیم استفاده شده و ورودی های ناهمگن، از دو رویکرد با سرپرستی و بدون سرپرستی با هم ترکیب شده اند. یافته ها: با توجه به الگوریتم های اجرا شده، استفاده از تنها یک الگوریتم برای به دست آوردن تابع هزینه قابل قبول، می تواند بسیار پُرهزینه باشد. در حالی که استفاده از رویکرد هم جوشی، می تواند در کاهش هزینه تأثیر بسزایی داشته باشد. هم جوشی احتمالی، در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر کاهش هزینه چشمگیری داشته است که هر دو این الگوریتم ها، در سطح تصمیم به کار رفته اند. هم جوشی احتمالی نسبت به شبکه عصبی مصنوعی، کاهش هزینه ای معادل ۴/۲۱ درصد و نسبت به الگوریتم K نزدیک ترین همسایه، کاهش هزینه ای معادل ۸/۳۵ درصد داشته است. نتیجه این مطالعه، در نهایت با مقاله ای که اولین بار این مجموعه داده در آن با الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی به کار رفته است، مقایسه شده و کاهش هزینه چشمگیری را نشان داده است. نتیجه گیری: در این مطالعه با استفاده از دو الگوریتم طبقه بندی و خوشه بندی و هم جوشی آن ها در سطح تصمیم، نشان دادیم که روش های ترکیبی در مقایسه با استفاده هر یک از الگوریتم ها به تنهایی، کاهش هزینه بیشتری خواهند داشت. همچنین هم جوشی احتمالی در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر، هزینه کمتری برای کشف تقلب در سیستم های مالی دارد که این نتیجه درخور توجهی برای بانک ها و مؤسسه های مالی است تا یک سیستم کشف تقلب خوب بسازند.  
۳۷۰.

A Mathematical Model for Reviewer Assignment Problem: Balancing Maximum Coverage, Fairness, and Expertise Matching(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: reviewer assignment maximum coverage Fairness expertise matching

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۵
Objective : This study tackles the reviewer assignment problem by proposing a model that optimizes reviewer-proposal matching based on thematic coverage, fairness, and expertise, while considering workload balance and team size constraints. The model incorporates practical constraints such as limits on the number of proposals each reviewer can handle and team composition requirements. This approach is especially relevant to institutions like academic conferences, journals, and funding organizations, aiming to enhance the integrity and efficiency of the review process. Methods : This study is classified as descriptive research with a practical orientation and relies on data collection through applied methods. The approach is grounded in mathematical modeling. Initially, the selected articles are grouped into clusters. Reviewers are then assigned to these clusters using a multi-objective binary integer programming model that incorporates all relevant criteria and constraints. To implement this model, 150 articles were selected through purposive sampling. The model was optimized using Python, employing both the branch-and-bound algorithm and a genetic metaheuristic algorithm to maximize the degree of reviewer-proposal matching within the proposed framework.  Results : The proposed model demonstrates strong practical relevance by closely reflecting real-world reviewer assignment challenges. By simultaneously optimizing thematic coverage, evaluation fairness, and reviewer expertise, the model captures the complexity of actual allocation scenarios. To validate its effectiveness, the model was solved using both the branch-and-bound algorithm and a genetic algorithm. The branch-and-bound method yielded an objective value of 177.349 in approximately one hour, while the genetic algorithm reached 120.35 in just seven minutes. Although branch-and-bound guarantees optimality, its longer runtime makes it less practical for larger datasets. Given the similarity of results, the genetic approach is a reliable and scalable alternative. Conclusion : This study introduces a new allocation strategy and mathematical model for reviewer assignment, addressing often-overlooked factors such as reviewer expertise, grouping, and conflicts of interest. By integrating these elements, the proposed model better reflects real-world conditions. Future work is encouraged to expand on these findings with new frameworks and methods.
۳۷۱.

بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطۀ بین تقاضای شغلی و ابهام نقش با رفاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقاضای شغلی ابهام نقش رفاه خودکارآمدی دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
بهبود رفاه و حمایت از کارکنان سبب موفقیت سازمان شده است اگر سازمان کارکنان را مورد حمایت خود قرار داده آنها احساس تعهد بیشتری به سازمان داشته و در جهت فزایش عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان تلاش می کنند. یافتن عوامل موثر بر رفاه کارکنان امری ضروری است و به سازمان ها جهت بهبود عملکرد و رسیدن به موفقیت کمک نموده است، از این رو این پژوهش در پی آزمون مدلی ازعوامل علی موثر بر رفاه کارکنان با میانجی گری خودکارآمدی در کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی صوری، روایی همگرا و روایی افتراقی متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLs3 انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه که شامل 490 نفر بوده است و با استفاده از جدول مورگان 215 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد که چالش های شغلی و ابهام نقش هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری خودکارآمدی بر رفاه کارکنان موثر بوده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که تقاضاهای شغلی بیش از حد و ابهام در نقش کارکنان توانسته است خستگی عاطفی را افزایش و درگیری کاری کارکنان را کم کرده که این دو سبب کاهش رفاه کارکنان شده است.
۳۷۲.

تحلیل کتاب سنجی چابکی استراتژیک با بهره گیری از تحلیل هم رخدادی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل هم رخدادی واژگان چابکی استراتژیک دیاگرام استراتژیک کتاب سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۴۸
هدف: چابکی استراتژیک به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت استراتژیک، در کانون توجه بسیاری از پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است. چابکی استراتژیک همچنان ابهام های زیادی دارد و برای بعضی از محققان، غیرشهودی و ملموس نیست. درک عمیق چابکی استراتژیک برای دانشگاهیان و مدیران اجرایی بسیار جذاب است؛ زیرا چندین شکاف در ادبیات موجود آشکار است. هدف از این مقاله، ارائه درک ساختارمند از حوزه چابکی استراتژی است تا پژوهشگران و مدیران با نگاه اجمالی، به نقشه دانش طراحی شده، به کلیات این حوزه پی ببرند. روش: در این مقاله با استفاده از یک روش کتاب سنجی، یعنی تحلیل هم رخدادی واژگان، به کشف مهم ترین زیرحوزه های چابکی استراتژیک، از منظر مقاله های علمی به چاپ رسیده در این حوزه پرداخته شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد که با تجزیه وتحلیل روابط بین واژگان کلیدی به کاررفته در مقاله ها، موضوعات و الگوهای مهم و مؤثر را در این زمینه شناسایی کنند. زیرحوزه های به دست آمده با استفاده از روش دیاگرام استراتژیک تجزیه وتحلیل می شوند و جایگاه هر یک، از دو منظر توسعه علمی و کاربردپذیری مشخص می شود. به این ترتیب، می توانیم قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و همچنین، چالش ها و راه کارهای موجود و پیش رو در این زمینه را بررسی کنیم. یافته ها: در مجموع شش زیرحوزه مختلف تحت عناوین ابعاد چابکی استراتژیک، نوآوری فناورانه و مدیریتی، مدیریت زنجیره تأمین، ارزیابی عملکرد شرکت، ماهیت غیرقطعی استراتژی ها، تأثیر پویایی در چابکی سازمان استخراج شد. این زیرحوزه ها با توجه به معیارهای مختلف مانند چگالی (معیاری برای اندازه گیری توسعه علمی) و مرکزیت (معیاری برای اندازه گیری کاربردپذیری) ارزیابی و مقایسه شدند. نتایج نشان داد که زیرحوزه های مختلف، در میزان توسعه علمی و کاربردپذیری با هم متفاوت هستند و برخی از آن ها نسبت به دیگران مزیت بیشتری دارند. به همین دلیل، پیشنهادهایی برای بهبود و توسعه هر یک از زیرحوزه ها ارائه شده است. ابعاد چابکی استراتژیک، هم از منظر توسعه علمی و هم از منظر کاربردپذیری بالاتر از سایر حوزه ها قرار دارد. در واقع می توان چنین برداشت کرد که این حوزه همانند موتور پیشرانی عمل می کند که سایر حوزه ها را نیز با خود یدک می کشد. از سمتی دیگر، ماهیت غیرقطعی استراتژی های این حوزه و همچنین، ارزیابی عملکرد شرکت ها، از منظر چابکی با وجود توسعه علمی مناسب، کاربرد قابل قبولی در سایر حوزه ها پیدا نکرده است. انتظار می رود که این دو حوزه، از منظر کاربردپذیری بیش از پیش مطالعه شود. نوآوری های فناورانه و مدیریتی نیز در نقطه مقابل قرار دارد؛ بدین صورت که می بایست بیشتر از منظر توسعه داخلی در کانون توجه قرار گیرد تا از منظر کاربردپذیری. در این بین مدیریت زنجیره تأمین چندان مورد توجه نبوده و در مرحله ظهور قرار گرفته است که انتظار می رود در سال های آتی، پژوهشگران بیشتر به آن توجه کنند. نتیجه گیری: حوزه چابکی استراتژیک، همچنان جای زیادی برای توسعه علمی و عملی دارد. برای پُرکردن این شکاف، نیاز است تا با ترکیب حوزه های به دست آمده، خلأهای موجود را پُر کرد. تحلیل های به دست آمده می تواند پژوهشگران را در راستای شناسایی گپ های تحقیقاتی یاری کند تا موضوعات جدیدتری را در زمینه چابکی استراتژیک تعریف و شکاف های تحقیقاتی حاضر را پُر کنند.
۳۷۳.

تأثیر جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد شرکت ها: نقش نوآوری محصول سبز در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهت گیری استراتژیک پایدار نوآوری محصول سبز عملکرد اجتماعی و مالی و محیطی شرکت های دانش بنیان کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۸
عملکرد بر توانایی شرکت در بهره برداری اثربخش از منابع موجود به منظور رسیدن به اهداف از قبل تعیین شده متمرکز است. هدف این پژوهش بررسی جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد شرکت های دانش بنیان در کشور از طریق نوآوری محصول سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان در کشور می باشد. حجم نمونه آماری طبق قاعده سرانگشتی 10-5 برابر تعداد گویه های پرسشنامه، 203 نفر انتخاب شد که پرسشنامه ها به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس بین آنان توزیع و جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد، جهت گیری استراتژیک پایدار (کریادو-گومز و همکاران ، 2020: جیانگ و همکاران ، 2018؛ کویتاستین و همکاران ، 2019)، نوآوری محصول سبز (گئو و همکاران ، 2020؛ شو و همکاران ، 2016) و عملکرد اجتماعی، مالی و محیطی (ایران منش و همکاران، 2019) بوده است. جهت سنجش روایی از روایی صوری، روایی سازه و روایی همگرا و واگرا استفاده شده است و جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد که در نهایت روایی و پایایی ابزار تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی با نرم افزار اس پی اس اس و در بخش استنباطی با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. نتایج نشان داد که جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد اجتماعی (0.608:12.574)، مالی (0.511: 9.698) و محیطی (0.375: 9.161) شرکت های دانش بنیان در کشور اثرگذار است. همچنین نقش میانجی نوآوری محصول سبز در تاثیر جهت گیری استراتژیک پایدار بر عملکرد اجتماعی (0.273: 5.594)، مالی (0.352: 6.577) و محیطی (0.507: 12.108) در شرکت های دانش بنیان در کشور تایید شد.
۳۷۴.

Applying Preferred Information of the Decision Maker with Production Trade-offs in the Process of Evaluating the Performance of Banks(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Data Envelopment Analysis Banking Two stage Preferred information production trade-offs

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۲
One of the methods to apply preferred information of the decision maker (DM) in the process of evaluating the efficiency of banks is the method of production trade-offs in data envelopment analysis (DEA). In this paper, we propose a two stage network DEA framework for incorporating value-judgments in the form of production trade-offs to analyze the efficiency of banks. We obtain technical and cost efficiency from banks based on bank manager's opinion. We use the production trade-off method to consider the importance of each of the inputs, intermediate measure and outputs relative to each other to evaluate the performance of commercial banks. We show that by changing the production trade-offs matrix, the technical and cost efficiency scores of banks also change. We propose efficient targets for inefficient banks. At the end, we bring the results of the paper.
۳۷۵.

شناسایی و رتبه بندی مولفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت منابع انسانی اخلاق اخلاق حرفه ای رویکرد فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۴
هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع داده ها، آمیخته (کیفی- کمی) با رویکرد اکتشافی می باشد. عوامل و مؤلفه های شناسایی شده با نظر خبرگان سنجیده شد و بر اساس مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تحلیل و ترکیب عوامل و در نهایت اولویت بندی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان و مدیران صاحب نظر در مدیریت منابع انسانی بود که بصورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب شدند و با روش دلفی، اطلاعات مورد نیاز از آنها جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شد و در نهایت در قالب 6 مؤلفه و 37 شاخص مؤلفه ها تأیید شدند.  براساس یافته ها، این مؤلفه ها به ترتیب شامل: مساوات و توسعه، خودکارآمدی و خود کنترلی، عوامل فنی – تخصصی، کمال حرفه ای، منافع ذی نفعان و تولید محتوای رقابت طلبی می باشند. نتایج  نشان می دهد مدیریت منابع انسانی با استفاده از رویکردهای اخلاقی می تواند به هدایت نگرش ها و رفتارهای کارکنان و انجام بهینه وظایف و اهداف خود در دنیای رقابتی بپردازد.
۳۷۶.

طراحی و تبیین مدل فراشایستگی های رهبری بر مبنای نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری فراشایستگی شایستگی رهبران سازمان های اجرایی دولتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: رهبران عضو حیات بخش سازمان هستند و برخورداری آن ها از شایستگی های لازم برای انجام وظایف و ایفای نقش های شان ضروری است. در این راستا، مدل های شایستگی با رویکرد تجویزی، بر آن شده اند تا مجموعه ای از شایستگی های رهبری را در قالب نیم رخ شایستگی ها شناسایی و معرفی کنند. به تازگی برخی از صاحب نظران با انتقاد به اینکه این مدل ها مدیران را در تشخیص و توسعه شایستگی های موردنیازشان منفعل و نابینا فرض می کنند، از اصطلاح فراشایستگی های رهبری سخن به میان آورده اند. فراشایستگی ها، هسته بنیادین سایر شایستگی ها هستند که به رهبران امکان کسب و توسعه سایر شایستگی های موردنیاز را می دهند. پیشینه های نظری و تجربی پژوهش نشان می دهد که به دلیل نو بودن موضوع، پژوهش های اندکی در این زمینه در سطح داخل و خارج انجام شده است و اندک مطالعات انجام شده نیز، فقط بر شناسایی انواع فراشایستگی های رهبری متمرکز شده اند و تصویری از پیشایندها، بسترها، راهبردها و پیامدهای آن ارائه نداده اند. با توجه به این ضرورت و خلأ نظری، پژوهش حاضر بر آن شد تا به ارائه مدلی در این زمینه که ابعاد مختلف آن را به تصویر می کشد، گامی در جهت شناخت بیشتر این برساخت بردارد. روش: این پژوهش، در چارچوب پارادایم تفسیرگرا به صورت کیفی انجام شده است. با توجه به کمبود نظریه در حوزه فراشایستگی ها، این پژوهش از راهبرد داده بنیاد و به منظور ارائه مدل جامع مشتمل بر پیشایندها، زمینه ها، راهبردها و پیامدها از رویکرد نظام مند بهره برده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ۱۱ نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، استفاده شد. ارزیابی کیفیت داده های حاصل از مصاحبه، براساس معیارهای چهارگانه گوبا و لینکلن صورت گرفت. در نتیجه تحلیل متن مصاحبه ها، ۲۳۸ مفهوم اولیه شناسایی شدند که در قالب ۳۶ کد باز، ۱۳ کد محوری و ۶ بُعد طبقه بندی شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش، به ارائه مدل فراشایستگی های رهبری متشکل از ۶ جزء منجر شد. در این مدل، نیروهای سه گانه نهادی (فشارهای محیطی، قانونی و هنجاری)، به عنوان عوامل علّی، حکمرانی نظام اداری به عنوان شرایط زمینه ای و منابع فردی به عنوان عوامل مداخله گر معرفی شدند. همچنین، سه دسته از فراشایستگی ها شامل شناختی، هیجانی و اخلاقی، به عنوان پدیده محوری و هم سو با آن ها، سه دسته راهبرد شناسایی شدند که انتظار می رود پیامدهایی را در سطح فردی و سازمانی به همراه داشته باشند. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که برنامه های توسعه رهبران سازمان ها، باید به جای شایستگی ها، بر فراشایستگی ها متمرکز باشد. با بهره گیری از فراشایستگی های معرفی شده در مدل پیشنهادی و راهبردهای آن، رهبران قادر خواهند بود به نوع شایستگی های موردنیازشان و کسب و توسعه آن ها اشراف پیدا کنند و زمینه خودتوسعه ای را فراهم کنند.
۳۷۷.

A Hybrid Approach to Feature Extraction and Information Gain-Based Reduction for Image Classification(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Image classification Feature extraction feature reduction information gain UCI ge-netic algorithm

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۶
Image classification is a significant process in the field of computer science. It has applications in every field, such as spam detection in emails, medical diagnosis, image recognition, sentiment analysis, object detection, weather forecasting, pattern recognition, and security. Image classification deals with the grouping of images based on labels or characteristics. Feature extraction, feature selection, feature reduction, and classification are the main steps used to classify images. A medicinal and non-medicinal flowers data set is prepared by clicking images for the study. Methodology is used to achieve satisfactory classification results on the seeds, Wisconsin Diagnostic Breast Cancer, Heart Failure Clinical Records, and Wisconsin Prognostic Breast Cancer data sets, which are taken from the University of California, Irvine (UCI) repository. The proposed methodology suggests an efficient feature extraction and selection approach for data sets under consideration. An information gain-based genetic algorithm is used for feature reduction. It is performed on the extracted features to retrieve an optimized feature set. Fitness of the features is evaluated to choose the most relevant features. A neural network is used to classify the obtained feature subset. Better classification results are attained with the help of feature extraction and feature reduction.
۳۷۸.

Optimizing Vertical Handover Using Multi-Criteria Decision Making in Heterogeneous Networks(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Vertical handover quality of service wireless communications Technology Internet Protocols standard

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۲
Vertical handover (VHO) in heterogeneous wireless networks is essential to keep users continuously connected and also to guarantee that the Quality of Service (QoS) of mobile communications is adequate. The focus of this paper is to apply various Multi-Criteria Decision Making (MCDM) tools to model a comprehensive VHO decision-making framework. This proposed methodology brings together more than one parameter of a given networking environment, such as signal intensity, QoS, and energy requirements, into one or more decision models. Using analytical methods such as the Analytical Hierarchy Process (AHP) for criteria weighting, we continuously optimize network conditions, thereby enhancing the efficiency and reliability of Vertical Handover (VHO). Several experiments were made to test the efficiency of the given MCDM-based VHO algorithm. The performance evaluation of the proposed method reveals superior handover performances in terms of success rates, less latency, and better QoS as compared to other VHO techniques. In addition, our research conclusion implies that integrating MCDM into the VHO decision-making will not only facilitate the network resource optimization but also improve the user satisfaction in the heterogeneous networking domain. This paper, in the wireless communications area, makes a significant contribution by presenting a powerful framework for DNS and VHO. The subsequent studies will be directed towards improving this algorithm for real-time applications and experimentation in the new generation networks, such as 5G Networks.
۳۷۹.

ارایه یک الگوی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اکوسیستم ارزیابی اکوسیستم صادراتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
در سال های اخیر توسعه اقتصاد دانش محور، موجب تولید انبوه محصولات دانش بنیان شده است، که در مواردی بیش از نیاز داخل بوده و بازار صادراتی آن از اهمیت ویژه ای برخودار شده است. تمرکز بر کیفیت و افزایش صادرات این محصولات، توجه را به موضوع اکوسیستم صادراتی و ارزیابی آن جلب کرده است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود یک الگوی ارزیابی، خلاء پژوهش های علمی در این زمینه را نمایان ساخته است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان انجام گردید. این تحقیق از نوع اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی است که از نظریه داده بنیاد سیستماتیک برای تحلیل داده ها استفاده می شود. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان انجام گرفت. در این پژوهش 3667 مقوله شناسایی شد که از این تعداد 83 مقوله فرعی، 13مقوله محوری و 5 مقوله انتخابی در چارچوب مدل پارادایمی و پدیده محوری انتخاب شد، که چارچوبی را فراهم می کند تا بر اساس آن سیاستگذاران حوزه دانش بنیان بتوانند پتانسیل لازم را برای بهسازی و نوسازی این اکوسیستم به منظور تکامل پذیری آن به دست آورند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه اکوسیستم صادراتی را قادر می سازد تا با استفاده از الگوی ارزیابی ارائه شده چارچوب اجرایی مناسب تری را برای صادرات محصولات دانش بنیان طراحی نمایند.
۳۸۰.

ارائه مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی استراتژی صنعت نفت رویکرد داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۸۱
در پژوهش حاضر، مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت توسط استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد تدوین شده است. با انجام مطالعات گسترده نظری در توانمندسازی کارکنان، پس از انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان حوزه منابع انسانی، با به کارگیری شیوه نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری، طی فرایندی رفت و برگشتی و به صورت همزمان، اقدام به مصاحبه کدگذاری داده های مستخرج از متن مصاحبه طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و در ادامه مفاهیم حاصله از کدگذاری محوری را در چارچوب مدل مفهومی پژوهش (کدگذاری گزینشی)، ارائه نموده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استراتژی های توانمندسازی کارکنان صنعت نفت تحت تأثیر عوامل علّی، زمینه ای و مداخله گر قرار می گیرند. این عوامل شامل بهینه سازی فرایند مدیریت عملکرد، برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزش و توسعه، یکپارچه سازی سیستم های اطلاعاتی و منابع انسانی، و توسعه و تقویت سیستم های مدیریت دانش است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان