فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در بررسی سیاست خارجی ایران علاوه بر اسناد، مدارک و داده های تاریخی نیاز به اندیشه، مبانی و اصولی است که بتواند واقعیات را تفسیر کند. پژوهش هایی با مبانی واقع گرایی، آرمان گرایی و انتقادی سیاست خارجی ایران را مورد بررسی قرار داده اند. بعد از انقلاب، مبانی اسلامی و شیعی نیز، سیاست خارجی ایران را با اندیشه اسلام سیاسی تحلیل کرده اند. یکی از اندیشه های بومی که توانایی بررسی سیاست خارجی ایران و پوشش دادن نقاط ضعف و ارائه گزاره های اصلاحی را داراست اندیشه ایرانشهری است. پرسش این است آیا ایرانیان دارای سبک در سیاست خارجی هستند. سیاست خارجی ایرانشهری چیست و آیا اندیشه ایرانشهری دارای مبانی، استراتژی و تکنیک در سیاست خارجی است؟ اندیشه ایرانی با توجه به منابع و اصول عقلانی که به صورت میراثی ماندگار در ایران تداوم یافته است، گزاره های کاربردی و استراتژیک در مورد سیاست خارجی دارد. در نوشتار با محوریت قرار دادن اندیشه سیاسی ایرانشهری سعی شده است مبانی و اصول سیاست خارجی ایرانشهری ترسیم گردد و به استراتژی ها و سیاست های کاربردی برآمده از این گونه نگریستن به سیاست خارجی پرداخته شود.
تحلیل نقش شبکه های اجتماعی مجازی در مذاکرات هسته ای وین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقریباً بیشتر سیاستمداران کشورهای جهان، در شبکه های اجتماعی اینترنتی حضور دارند و در حساب های کاربری شان، متن ها و گزارش های کاری را منتشر می نمایند. نقطه اوج این فعالیت ها را می توان در دوران مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 مشاهده کرد. سؤال اصلی که در اینجا مطرح می شود این است که: نقش شبکه های اجتماعی درروند مذاکرات هسته ای وین چگونه بوده است؟ برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تمام داده ها با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایجی که در پاسخ به پرسش فرعی نخست حاصل شد نشان داد که تعامل با مردم، مدیریت افکار عمومی و استفاده از زبان انگلیسی بخشی از نقاط قوت گروه مذاکره کننده هسته ای ایران در استفاده از شبکه های اجتماعی بوده است و از سوی دیگر، نداشتن راهبرد، بی نظم بودن و نداشتن مشاور رسانه ای را نیز می توان در لیست نقاط ضعف مذاکره کنندگان در استفاده از این شبکه ها جای داد. در بخش دیگری از نتایج و در پاسخ به پرسش فرعی دوم مشخص شد که شکستن انحصار رسانه ای جریان اصلی، بالا بردن سرمایه اجتماعی مردم نسبت به مسئولان و تعامل مستقیم با مردم جهان و سخن رودررو با افکار عمومی از مهم ترین اهدافی است که گروه مذاکره کننده هسته ای با استفاده از شبکه های اجتماعی در پی آن بوده است و اما از دید مصاحبه شوندگان این پژوهش، پوشش رسانه ای، ابزار جنگ روانی، جریان سازی رسانه ای، بسترسازی تحلیل اخبار و مکمل جریان گردش آزاد اطلاعات از مهمترین کارکردهایی است که شبکه های اجتماعی در مذاکرات هسته ای داشتند.
Brexit and the English School of International Relations: A Theoretical Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۴, Issue ۲, spring ۲۰۲۰
213 - 240
حوزههای تخصصی:
By causing a serious gap in the optimistic literature on European integration processes, Brexit has provided numerous challenges for international relations theorists. In this regard, in the present article, three influential theories that best explain Brexit will be discussed: neorealism, constructivism, and the English school of international relations. Notwithstanding that both neorealism and constructivism are able to raise important issues, it seems that there are still certain shortcomings in the two theories in explaining Brexit. Neorealism relies too much on macro-analysis and material factors, and, on the other hand, constructivism tries to account for essential factors from the domestic or secondlevel analysis. Therefore, the paper's central question is how does the English School provide a convincing explanatory framework for understanding Brexit? In response to the question, the paper adopts a theoretical perspective to analyze and explain both the micro-level and macro-level of the Brexit phenomenon by utilizing the English School’s central assumptions: institutions, the great power status, pluralist-solidarist debate, and the balance of power. It is concluded that English School is able to explain Brexit more satisfactorily. According to the school’s assumptions, Brexit is not an oddity, but a natural consequence of internal and external equations in the United Kingdom.
تحلیلی بر نقش رقابت پذیری بانک ها در مقاوم سازی صنعت بانکی؛ شواهدی از بانک های منتخب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۸
159 - 189
حوزههای تخصصی:
تحقق اقتصاد مقاومتی منوط به مقاوم سازی نهادهای اقتصادی از جمله صنعت بانکی است. صنعت بانکی با مقاوم سازی ساختار خود از کانال هایی همچون رقابت پذیری، حاکمیت شرکتی و مدیریت منابع می تواند گامی مهم در ایفای سهم خود در پدید آمدن اقتصاد مقاومتی در کشور بردارد. سوال اصلی تحقیق آنست که آیا صنعت بانکی کشور با تقویت حاکمیت شرکتی توانسته است سطح رقابت پذیری بین بانکی و در نتیجه مقاومت ساختاری خود را افزایش دهد؟ پژوهش حاضر با تحلیل وضعیت رقابت در 18 بانک ایران طی دوره زمانی 1397-1385 با استفاده از روش داده های تابلویی و بکارگیری شاخص لرنر و رویکرد ون لونستیجین سوال مذکور را بررسی کرده و نشان می دهد در دوره زمانی مورد بررسی این صنعت توانایی پایینی در تقویت رقابت پذیری و تمرکززدایی داشته که این نتیجه، گویای عدم دستیابی به اهداف مقاوم سازی صنعت بانکی از کانال تقویت فضای رقابتی است. از این رو بهبود فضای رقابتی با تسهیل مقررات و دستورالعمل ها و تلاش در زمینه کاهش سیاست های دستوری و افزایش مشوق های رقابتی توصیه می شود.
تبیین مؤلفه های رهبری اثربخش سازمان های نظامی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹۵
5 - 29
حوزههای تخصصی:
رهبری اثربخش از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی موفقیت سازمان های نظامی است. در این پژوهش مؤلفه های کلیدی رهبری اثربخش یک سازمان نظامی با استفاده از روش پژوهش کیفی داده بنیاد و با انجام 18 مصاحبه عمیق با فرماندهان یکی از یگان های ارتش جمهوری اسلامی ایران معرفی و تبیین شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش که مسئولیت فرماندهی سطوح عملیاتی یگان خود را در دوران دفاع مقدس برعهده داشته اند، به شکل هدفمند و با روش نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است؛ رهبران اثربخش نظامی، از بعد فردی دارای شخصیتی معنویت محور، توسعه یافته و هوشمند بوده اند. این رهبران نظامی، بعد از تأثیرپذیری از عوامل فردی، سازمانی و اجتماعی، باور و اعتقاد درونی به ایثار داشته اند. آن ها در ادامه، راهبردهای رفتاری خاصی مانند اصول گرایی، اعتمادسازی، ایجاد فضای تعاملی سازنده، توانمند سازی و متقاعدسازی پیروان و اعمال نفوذ کارکردی را در تعامل با نیروهای خود به کار گرفته اند. اتخاذ راهبردهای رفتاری ذکرشده توسط رهبران نظامی، باعث تحقق پیامدهای فردی و سازمانی در ابعاد نگرشی، رفتاری و عملکردی، مانند تعهد و رضایت شغلی و سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی و درنهایت انجام موفقیت آمیز مأموریت و پیروزی نظامی شده است. یافته های این پژوهش قابل استفاده ی سازمان های نظامی و غیرنظامی در تدوین طرح های جذب، پرورش و توسعه رهبری است.
سنجش نیازهای پژوهشی تراز انقلاب اسلامی در گستره مناسبات آموزه مهدویت و مطالعات رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی پژوهشی به فرایند شناسایی نیازهای پژوهشی بالقوه و تعیین اولویت ها اشاره می کند. این پژوهه کوشیده است با هدف ارتقای کیفی مهدویت پژوهی، مهم ترین نیازهای «مهدویت پژوهی» با رویکرد «مطالعات رسانه» را در عصر انقلاب اسلامی ارائه نماید. این نوشتار «غلبه پیام مهدوی بر فرهنگ عامه پسند»، «ارائه الگوی مطلوب رسانه ای رویکرد به آموزه مهدویت»، «مهندسی انتقال جهانی اندیشه مهدویت» و «مدیریت مطلوب مواجهه با تهدید نرم رسانه ای آموزه مهدویت» را از مهم ترین الزامات عصر انقلاب اسلامی در مهدویت پژوهی با رویکرد رسانه می داند. تحقق رسانه دینی، گستره عظیمی از فعالیت های فکری در حوزه تولید نرم افزارهای مناسب را می طلبد. پردازش مطلوب پیام رسانه ای مهم ترین وظیفه رسانه تراز انقلاب اسلامی در عرصه مهدویت می باشد. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده ها، نشان دهنده قدرت «استخراجی و تجهیزی» آموزه مهدویت در عرصه مطالعات رسانه است. بدین معنا که این آموزه قدرت انگیزشی در بهره برداری از امکانات مادی و غیرمادی موجود در جامعه برای نیل به اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی در حوزه رسانه را دارا می باشد.
ژئواکونومی و نظم منطقه ای (نوردیک، شرق آسیا، و خاورمیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو سده گذشته، به واسطه تفوق حوزه ژئوپولتیک، مسائل ژئواکونومیک نیز متأثر از آن و به عنوان یکی از زیرشاخه های آن شناخته شده است و خصوصاً در ایران و از جانب جغرافی دانان سیاسی به عنوان یکی از زیرسیستم های سیاست جغرافیایی قلمداد شده است. این درحالی است که ژئواکونومی یکی از حوزه های مجزا با ژئوپولتیک محسوب می شود و در مفاهیم و روش شناسی دو مسیر متفاوت از یک دیگر را طی می کنند. این موضوع وقتی با ملاحظات مربوط به نظم منطقه ای نیز مرتبط می شود با آسیب پذیری ژئوپولتیک و ناتوانی آن در تحلیل بسیاری از موقعیت های هم گرایانه و واگرایانه هم راه می شود، به نحوی که بسیاری از کسانی که در بستر ژئواکونومی به مطالعات و تحقیقاتی دست زده اند معتقدند که نظم ژئواکونومیک با نظم ژئوپولتیک متفاوت است (اگر متباین نباشد). این موضوع را می توان با مطالعه مقایسه ای بین سه منطقه «خاورمیانه»، «جنوب شرق آسیا»، و «نوردیک» مشاهده کرد. سؤال این است که چگونه ژئواکونومی وضعیت اخیر نظم منطقه ای در سه حوزه منطقه ای نوردیک، جنوب شرق آسیا، و خاورمیانه را صورت بندی می کند؟ فرضیه ای که در این جا می توان به آن اشاره کرد این است که باتوجه به متغیرهای الگویی کانتوری و اشپیگل، حوزه ژئواکونومیک منطقه نوردیک (کشورهای سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، و ایسلند) واحد منطقه ای ژئواکونومیک، منطقه جنوب شرق آسیا به سمت تکامل هم گرایی با تکیه بر هویت جاذب و منطقه خاورمیانه منطقه ژئواکونومیک واگرایانه را تجربه می کند. این مقاله ضمن بررسی ابعاد مفهومی و نظری به سراغ بررسی جایگاه ژئواکونومی بعد از فروپاشی نظم دوقطبی خواهد رفت و مؤلفه های تعیین کننده و تأثیرگذار ژئواکونومی را در شکل دهی به نظم منطقه ای، باتوجه به نظرات دو اندیشمند روابط بین الملل، یعنی کانتوری و اشپیگل، درخصوص هم گرایی و واگرایی بررسی خواهد کرد و تأثیر تعیین کننده اقتصاد بر شکل دهی به امنیت و تغییر پارادایمی از ژئوپولتیک به ژئواکونومی را در قوام و دوام نظم منطقه ای در سه منطقه نوردیک، جنوب شرق آسیا، و خاورمیانه واکاوی می کند.
Investigating Political Development in Strengthening Sustainable Security in Sistan and Baluchestan Province
حوزههای تخصصی:
رویکرد انتقادی جهان سوم به حقوق بین الملل، با تاکید بر نقد حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۶)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
حقوق بین الملل، دانشی است که از سوی رویکردهای گوناگون نقد شده، و نقش آن در تثبیت نابرابری و سلسله مراتب حاکم بر جهان مورد تأکید و بررسی قرار گرفته است. «رویکرد جهان سوم به حقوق بین الملل» در موضع انتقادی خود به این نظام، بر مصائب تاریخی محرومان و فرودستان جهان متمرکز است، و انگشت اتهام را به خود حقوق بین الملل بعنوان یکی از عوامل مهم در تثبیت این فرودستی، نشانه گرفته و آن را نقطه عزیمت خود قرار داده است. این رویکرد انتقادی، نظام بین الملل حقوق بشر را نیز، برغم ظاهر فریبنده آن، از نقدهای خود مصون نگذاشته است و بر کارکرد آن در مشروع سازی فرایندی که منجر به تداوم و نیز استحکام این نابرابری می شود، تأکید می کند. در این مقاله، با روش توصیفی، تحلیلی، پس از واکاوی نقدهای اصلی این رویکرد به حقوق بین الملل، به بررسی ماهیت و اهداف آن، و نیز نقد این رویکرد به حقوق بشر پرداخته خواهد شد.
تحلیل نرمش قهرمانانه در راهبرد مقاومت اسلامی «با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مقاومت» در راه هدف الهی، اصلی اساسی در اندیشه انقلاب اسلامی است، اما آیا تنها کنش مقاومت برای تأمین اهداف، رودرویی و برخورد سخت است یا نرمش نیز می تواند عاملی مهم برای رسیدن به اهداف مقاومت باشد؟ آیهالله خامنه ای که بر اساس اعتقاد به قرآن، مقاومت را راهبرد خود در برابر دشمن قرار داده اند، «نرمش قهرمانانه» را روشی کارآمد در راه رسیدن به هدف شمرده اند. اتخاذ این روشِ برگرفته از قرآن، ضمن برقرای توازن بین واقع گرایی و آرمان خواهی، قدرت مانور را برای نظام اسلامی فراهم و مانع تخاصم جاهلانه و سازش منفعلانه می شود. این تاکتیک سازمان یافته و سنجیده، سیاست خارجی را در عین ادب، شدید و سخت اجرا می کند و با شناخت دشمن و هنرمندی در مانور، راه پیروزی را با کم ترین هزینه نشان می دهد. این پژوهش کتاب خانه ای به روش توصیفی تحلیلی و مستند به قرآن، برای تبیین مسأله، ادله قرآنی و شواهدی از سیره پیامبر و اهل بیت: را بررسی و با ارائه معیارها و ملاک های نرمش ثمربخش، جایگاه این رفتار را در برنامه جامع مقاومت نشان داده است. تبیین ضروری نشان دادن نوع خاصی از نرمش در مقاومت سرسختانه در برابر دشمن، نتیجه نوآورانه این پژوهش است.
آزادسازی اقتصادی بر صورت بندی نخبگان حاکم بر مصر؛ تحلیل سقوط نظام سیاسی مصر در سال 2011م(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
247 - 274
حوزههای تخصصی:
آغاز تحولات عربی در سال 2011 پرتوی جدیدی را بر بحث های مربوط به شرایط و ملزومات بقای نظام های سیاسی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا افکند. این تحولات خط بطلانی بود بر این ایده که اقتدارگرایی پایدار در جهان عرب یک اصل عمومی است. صاحب نظران علوم سیاسی همواره سعی داشتند تا انعطاف پذیری نظامهای اقتدارگرا را در این منطقه با رویکردهای مختلفی ازجمله رویکرد نهادی، قدرت نیروهای سرکوب، فاکتورهای فرهنگی و در دسترس بودن رانت تبیین کنند؛ اما تحولات سال 2011 نشان داد برخی نظام های سیاسی خاورمیانه می توانند پایدار نباشند و به همین دلیل این پرسش مطرح می شود که چرا برخی نظام های سیاسی در جهان عرب – در مقایسه با سایر نظام های سیاسی در این منطقه- در سال 2011 موفق به حفظ بقای خود نشدند. برای پاسخگویی به این سوال نوشتار حاضر با بررسی سیاست های آزادسازی اقتصادی موسوم به انفتاح در مصر- به عنوان مطالعه موردی- به این نتیجه رسیده که اجرای سیاست های فوق در مصر منجر به ایجاد نوعی انشقاق درون ائتلاف نخبگان حاکم به ویژه بین طبقه نوظهور اقصادی (الحرس الجدید) و ارتش شد و این موضوع توانایی نظام حاکم را در سال 2011 در حفظ بقای خود به چالش کشید.
راهبردهای پیشرو در پساچهل سالگی انقلاب اسلامی (تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
305 - 328
حوزههای تخصصی:
تحقق نسبی اهداف انقلاب اسلامی نیازمند شناخت وضعیت موجود و برنامه ریزی برای رسیدن به وضعیت مطلوب می باشد. بیانیه گام دوم که توسط رهبر انقلاب صادر شد بیانگر وضعیت انقلاب اسلامی در آستانه چهل سالگی بوده و در واقع طرحی برای گذر از وضع موجود به وضع مطلوب و آرمانی است. نظر به اهمیت این مسئله، این مقاله با روش کیفی از نوع تحلیل اسنادی با کاربست رویکرد تحلیل سیستمی سوات (SOWT)درصدد پاسخگویی به این سوال است: «راهبردهای پیشروی جامعه ایران در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی بر اساس بیانیه گام دوم چیست؟». براساس بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی می توان چهار استراتژی در دوران پساچهل سالگی انقلاب اسلامی طراحی کرد: 1.راهبرد «پیشتازی» انقلاب اسلامی ناظر بر قوت های داخلی و فرصت های بیرونی: 2.راهبرد «صیانتی» انقلاب اسلامی ناظر بر قوت های داخلی و تهدیدهای بیرونی 3.راهبرد «رقابتی» انقلاب اسلامی ناظر بر فرصت های بیرونی و ضعف های داخلی 4.راهبرد «مقاومتی» انقلاب اسلامی ناظر بر ضعف های داخلی و تهدیدهای بیرونی. نظر به توفیقات انقلاب اسلامی در امر «قوت ها» و «فرصت های» حداکثری پیشرو در مقایسه با ضعف ها و تهدیدها، اهتمام دولتمردان باید بسیج منابع، امکانات و ظرفیت ها به منظور برنامه ریزی در راستای عملیاتی کردن راهبردهای مذکور با محوریت راهبرد «پیشتازی» در محیط منطقه ای و نظام بین الملل باشد. این راهبرد به صورت خاص در امر حکمرانی بر حاکم کردن سیاست های درون گرا (ناظر بر توانمندی ها، ظرفیت های مادی و معنوی داخلی، و نفوذ منطقه ای) بجای سیاست های برون گرا (ناظر بر حمایت های بیگانگان) بر دستگاه حکمرانی و افکار عمومی جامعه با در پیش گرفتن طراحی و نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی تاکید دارد.
تأثیر پروژه ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
67 - 86
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر یکی از رویدادهای مهم در منطقه ، مساله تغییر راهبرد خارجی منطقه ای رژیم اسرائیل با استفاده از ابزارهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران است. طبق سند امنیت ملی اسرائیل در سال های 2019 و 2020 اسرائیل قصد دارد تا با مطرح کردن پروژه ایران هراسی، در راهبرد منطقه ای جدید خود علاوه بر بسیج کردن ظرفیت غرب و در راس آن ایالات متحده، برای جلب حمایت بی دریغ از این رژیم خصوصا اعراب خلیج فارس و مشخصا عربستان سعودی ارتباط برقرار کرده و از این طریق علاوه بر تشدید فضای ضد ایرانی در غرب آسیا، توافق و رضایت عملی اعراب را علیه جمهوری اسلامی ایران با خود همراه کند. در حقیقت، پرسش کلیدی در این مقاله این است که گسترش ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل چه تاثیری داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصله از این پژوهش موید آنست که هدف اسرائیل از گسترش ایران هراسی به دلیل بیم از نفوذ نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه است و در واقع با استفاده از ابزارهای موجود مانند برخوردار بودن از حمایت آمریکا و آغاز طرح دوستی با کشور های عربی قصد دارد تا بیش از پیش در پیشبرد مسئله ایران هراسی تلاش کند.
تأثیر متقابل منازعات ملی -منطقه ای بر دولت-ملت سازی ناقص در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
157 - 183
حوزههای تخصصی:
دولت-ملت سازی فرایندی است که از طریق انباشت قدرت مبتنی بر اشباع سرزمینی، ثبات سیاسی-اقتصادی و هم بستگی اجتماعی معنی پیدا می کند. اما این روند درخاورمیانه با نواقصی همراه شد که منازعه های طولانی مدت حاصل از آن، همزمان با تحولات نوین جهانی، این منطقه از جهان را با خطر واگرایی و حتی تجزیه دولت-ملت ها مواجه کرده است. عراق به عنوان یکی از کشورهای این منطقه در آغاز هزاره سوم، علی رغم گذار از نظامی دیکتاتوری به ساختاری دموکراتیک، در احاطه منازعات ملی-منطقه ای قرار گرفته است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با تبیین روند متفاوت دولت-ملت سازی در عراق و بررسی انواع منازعات دامنه دداری که مانع از پیدایش دولتی کارآمد و ملتی منسجم در این کشور شده، به دنبال پاسخ به این سوال است که؛ منازعات ملی-منطقه ای و روند دولت-ملت سازی در عراق چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ نتایج مطالعات نشان می دهد رابطه ای دوسویه و معکوس بین این دو برقرار است. بدین مفهوم که روند ناقص دولت-ملت سازی منازعات متعددی را ایجاد کرده که به تداوم این روند معیوب و نهایتاً به تشدید و گسترش منازعات ملی-منطقه ای منجر شده است.
تجزیه و تحلیل تغییر در سیاست هسته ای دولت یازدهم از منظر فردگرایی تفسیری (1392-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
169 - 190
حوزههای تخصصی:
مساله هسته ای و چگونگی حل آن یکی از مهم ترین موضوعات منازعه آمیز در سیاست خارجی ایران در چندین سال گذشته بوده است، موضوعی که نه تنها به لحاظ بیرونی محل منازعه میان این کشور و اعضای نظام بین الملل بوده بلکه به لحاظ درونی نیز موضوع اصلی نزاع میان جریانات مختلف سیاسی بوده است. باشروع دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در مرداد ماه 1392 (2013) همراه با حاکم شدن «گفتمان اعتدال» به عنوان مشی اصلی سیاست خارجی و روی کار آمدن نخبگان جدید، چگونگی حل این مساله نیز تحت تاثیر قرار گرفت و سیاستی جدید در این حوزه اتخاذ شد که نتیجه آن حصول توافق هسته ای میان ایران و قدرت های بزرگ نظام بین الملل در 23 تیر ماه 1394 (14 جولای2015) بود. توافقی که نشان از چرخشی بزرگ در سیاست هسته ای دولت ج.ا.ایران بود. بنابراین سوال اصلی این پژوهش آن است که چرا در این دوره در ارتباط با چگونگی مواجه با مساله هسته ای از میان گزینه های گوناگون، راه حل «تعامل سازنده» و «مذاکره جدی» برای نیل به توافق، توسط نخبگان تصمیم گیرنده انتخاب می شود؟ در پاسخ به این سوال این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از چهارچوب مفهومی «فردگرایی تفسیری» به بررسی تغییرات ادراکی موثر در تغییر سیاست هسته ای ایران در این دوره می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد تغییرات ناشی از برداشت متفاوت نخبگان تصمیم گیرنده از نقش ملی وایجاد روایت جدید در ارتباط بامنزلت مطلوب ج اایران، ادراکات متفاوت از عوامل ساختاری از جمله تحریم های هسته ای ونهایتا بازنمایی متفاوت از «دیگری غرب» به خصوص آمریکا، منجر به امکان پذیری این تغییر در سیاست هسته ای دولت یازدهم در فاصله زمانی 1392 تا 1394 شده است.
آثار سیاسی فناوری هسته ای بر قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
271 - 287
حوزههای تخصصی:
قدرت ملی، قابلیت یک کشور برای استفاده بهینه از سر چشمه های قدرت خویش برای اعمال اراده و تحصیل منافع ملی است. افزایش قدرت رقابت و حوزه نفوذ هر کشور در عرصه جهانی حاصل ارتقای مؤلفه های قدرت ملی است. مشاهده می شود رویکرد هوشمندانه به سرچشمه های قدرت از جمله فناوری هسته ای به تولید قدرت ملی، وزن ژئوپلیتیکی، گسترش حوزه نفوذ و ارتقای جایگاه جهانی ایران بینجامد و سبب جهشی در حل چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران شود. رده بندی قدرت ملی دولت های مختلف یک کشور، شناخت آنها را تسهیل و تعاملات ملی را شفاف تر می سازد و مردم را در راه تحقق اهداف ملی و صیانت از منافع ملی یاری خواهد رساند. پژوهش حاضر با نگرشی تحلیلی-تبیینی و استفاده از روش های محاسبه قدرت ملی و تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا دستیابی به فناوری هسته ای در ادوار مورد پژوهش به بهبود مؤلفه سیاسی قدرت ملی ایران منجر شده است؟نتایج مؤید این رهیافت مدبرانه است.
مطالعه عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی مردم استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
215 - 243
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی به معنای فعالیت و تلاش مردم برای سهیم شدن در ساختار قدرت سیاسی، ایجاد تعامل بین مردم و حاکمیت است که یکی از ارکان های مهم نظام سیاسی در اداره کشور تلقی می شود. استان ایلام سطح مشارکت بالاتری را در ده دوره انتخاباتی تجربه نموده است. این پژوهش قصد دارد، عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی مردم استان ایلام را بررسی نماید. روش آن، پیمایش، ابزار آن پرسشنامه بوده و از جامعه آماری ۴۱۰۹۴۹ نفر، از طریق فرمول کوکران 384 نمونه به روش خوشه ای تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سطح مشارکت سیاسی مردم در سطح بالا (43.2) است. طبق نتایج آزمون پیرسون بین متغیر اعتماد سیاسی (0.481)، انسجام سیاسی-اجتماعی (0.445)، آگاهی اجتماعی-سیاسی (0.548)، تعلق طایفه ای-ایلی (0.583)، تعلق مذهبی (0.259)، محرومیت نسبی (0.201) مصرف رسانه های جمعی (0.643)، تعلق جناحی-سیاسی (0.465) با مشارکت سیاسی رابطه معنی داری وجود داشته و ضریب تبیین تصحیح شده برابر با 0.549 است.
«یگانگیِ الهی» و «چندگانگیِ انسانی» از منظر الهیات سیاسی و تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل و تبیین نسبت میان وحدت و کثرت در تمدن اسلامی از منظر قرآنی و استلزامات آن در دولت امت گرا یا «دولت تمدنی» در اسلام است. در این راستا با رویکرد تمدنی و با روش تحلیلی-تفسیری، دو عنصر «سُبُل» و «صراط» در قرآن و نسبت بین آن دو (یک راه و چندین طریق) تبیین خواهد شد. این کار کمک می کند تا اولاً، مقوله ی «سبل و صراطِ» نفس الامری (در عالم خلق و ثبوت) را از «سبل و صراطِ» عینی و انضمامی (در عالم اثبات) تفکیک کنیم؛ ثانیاً، رابطه-ی بین سَبیل های متکثر و صراط واحد در عرصه های زمینی و زمانی را تبیین نماییم. دراین منظر، صراط محقَّقِ تمدنی، برآمده از تراکم و انباشت سَبیل های تمدنی است. تا زمانی که سَبیل های تمدنی (کثرات انسانی) انباشته نشوند، اَبَرنظام اجتماعی (صراط تمدنی) شکل نمی گیرد؛ و تا زمانی که این اَبَرنظام اجتماعی صورت نیابد، هویت تمدنی به وجود نمی آید. شکل گیری صراط تمدنی در پیوندی تنگاتنگ با دولت تمدنی، در سه تصویر:«دولت سرزمینی تمدنی»، «دولت سرزمینی ام القری» و «دولت فراسرزمینی تمدنی» است.
صورت بندی جریان های سیاسی دهه نخست انقلاب اسلامی و نظام دانایی آن ها در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان های سیاسی، به عنوان کنشگران حیات سیاسی جوامع، در تحولات سیاسی جامعه ایران، همواره مورد توجه بوده اند. اندیشمندان حوزه سیاست از منظرهای مختلفی به گونه شناسی جریان های سیاسی پرداخته اند. این مسئله پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده اجتماعی در بستر جامعه بسط یافت به این جهت کالبدشکافی جریان های سیاسی از اهمیت دوچندان برخوردار گردید. به این دلیل، این پژوهش به صورت بندی جریان های دهه نخست انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی می پردازد. یافته های تحقیق گویای آن است که حضرت امام ضمن بهره جویی از معیارهای مختلف، معنایی متفاوت ازآنچه در منهج فکری محققان است به صورت بندی جریان های سیاسی پرداخته است.
نقش طالبان بر تولید و تجارت مواد مخدر در افغانستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
57 - 75
حوزههای تخصصی:
افغانستان بزرگ ترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان است و علیرغم اینکه کشوری است که محصور در خشکی بوده و فاقد منابع و ذخایر معدنی است ولی با وجود این شرایط، در منطقه از جایگاه مهمی برخوردار است؛ از جمله همسایگی با قدرت های جهانی مثل چین و روسیه و مجاورت با قفقاز که افغانستان را به یکی از مناطق مهم برای دستیابی به اهداف گروه های تروریستی و کشورهایی همچون آمریکا تبدیل کرده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش گروه تروریستی طالبان در حمایت از تولید خشخاش و مواد مخدردر افغانستان پرداخته است. در افغانستان گروه های تروریستی مختلفی فعالیت می کنند. اکثر این گروه های تروریستی از درآمدهای به دست آمده از تولید و قاچاق مواد مخدر در راستای اهداف تروریستی خود استفاده می کنند. مهم ترین گروه های تروریستی فعال در افغانستان طالبان، داعش و القاعده هستند که در این پژوهش، ضمن اشاره به نقش گروه تروریستی طالبان در حمایت از تولید خشخاش و مواد مخدر در افغانستان و میزان زمین های زیر کشت خشخاش در مناطق تحت کنترل این گروه ، تأثیر تجارت مواد مخدر بر فعالیت طالبان در افغانستان تبیین و مورد بررسی علمی قرار خواهد گرفت.