پژوهش های سیاست اسلامی
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم بهار و تابستان 1399 شماره 17 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
راهبردهای مدیریتی رهبر، نقش بسیار تعیین کننده ای در اقتدار ملی دارند؛ از این رو لازم است برای دستیابی، حفظ و افزایش اقتدار ملی، عوامل و راهکارهای آن از منظر آیت الله خامنه ای مورد بررسی قرار گیرند. نوشتار پیش رو بخشی از پژوهشی است که با استفاده از فرایند تحلیل مضمون و نرم افزار MaxQDA به بررسی اقتدار ملی در بیانات و پیام های ایشان پرداخته است. عوامل معنوی اقتدار ملی در اندیشه معظم له که ریشه در تعالیم اسلام دارد، به دو بخش تعالیم مبتنی بر ارتباط با خالق و تعالیم مبتنی بر ارتباط با خلق تقسیم می شود. این پژوهش با هدف کمکی در اقتدار جمهوری اسلامی ایران، به مطالعه موردی تعالیم مبتنی بر ارتباط با خالق پرداخته است و در ادامه با توجه به منشأ دینی این تعلیم ها، مبانی قرآنی آنان را به عنوان ثقل اکبر، استخراج کرده است. این تعالیم در بیان رفتار ارتباطی بندگان با خداوند، شامل مضامین: ایمان، تقوا، توکل، ارتباط قلبی و اعتقادی با خدا، اخلاق الهی، دعا و انگیزه الهی می شود؛ در مقابل، خداوند نیز حمایت و الطاف خود را نسبت به بندگانی که استحقاق دارند، بذل می فرماید.
تحلیل محتوای نامه های امام علی (ع) به کارگزاران با محوریت اصول حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو اصول ابلاغی حکمرانی در تراز اسلامی با محور قرار دادن نامه های حضرت علی ع به کارگزاران خود در نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از روش تحلیل محتوا با تأکید بر رویکرد کمی، استفاده شده است. بر اساس تحلیل-های کیفی صورت گرفته و با توجه به فراوانی داده های آماری موجود در این نامه ها پانزده اصل حکمرانی استخراج گردید. با این فرض که میزان پرداخته شدن به هرکدام از آن ها در تعداد قابل توجهی از نامه ها، می تواند مقدار اولویت هر اصل را نشان دهد به تنظیم و اولویت بندی این اصول اقدام شده است. اصول به دست آمده در ذیل دو دسته کلی؛ اصول مشترک با اصول حکمرانی خوب و اصول خاص حکومت علوی قرار داده شده است و سیاست های مربوط به هریک از این اصول با تأکید بر داده های آماری و تحلیل های کمّی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت معلوم شد دو سوم اصول ابلاغی علی ع از لحاظ اهداف وعناوین کلی با اصول حکمرانی خوب همخوانی دارد و بیشترین تفاوت در اصول عقیدتی و معنوی است. همچنین در موارد مشترک اصول مرتبط با کارایی و اثر بخشی بیشترین تکرار را در نامه های حکومتی داشته اند.
الگوی هدایت سیاسی در اندیشه سیاسی رهبر معظم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدایت در ادبیات اسلامی دارای مفهوم متعالی است و در مرکز تعریف سیاست در منابع اسلامی قرار دارد و هویت بخش آن می باشد که هم به سیاست تشخّص درونی داده و هم تمایزبخش آن با غیر شده است(تاریخچه). پژوهش در باره هدایت سیاسی برخلاف مقوله هدایت از سابقه زیادی برخوردار نیست به طریق اولی فقد پژوهشی در اندیشه سیاسی رهبر معظم انقلاب نیز مبرهن است(پیشینه). اندیشه سیاسی رهبر معظم انقلاب در خصوص هدایت سیاسی چه الگویی ارائه می دهد؟(سؤال). روشی که برای حصول به این پرسش بکار برده شد، داده بنیاد (گراندد تئوری) با رویکرد استراوس و کوربین است که روشی نظامند را برای پژوهش های کیفی ارائه داده اند(روش). در این پژوهش 548 گزاره منتخب در فرایند کدگذاری باز از بیانات رهبر معظم انقلاب، استخراج شد و با تعمق این گزاره ها، 688 مفهوم یا مضمون بدست آمد. از بررسی مقایسه ای این مفاهیم، 101 مقوله حاصل شد. در کدگذاری محوری، مقوله های شناختی و ادراکی، گرایشی و عاطفی و کنشی و رفتاری از میان این مقوله ها به عنوان پدیده های محوری استنباط گردید و سایر مقوله ها بر حسب نوع ارتباط آنها با مقوله محوری، به عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها صورت بندی گردید و در کدگذاری انتخابی، مقوله"انسان سیاسی تراز نظام و انقلاب" به مثابه پدیده مرکزی همه مقوله ها را در حول خود یکپارچه کرده است و بدین ترتیب الگوی هدایت سیاسی در اندیشه سیاسی رهبر معظم انقلاب تدوین گردید.
تربیت سیاسی در اندیشه آیت الله خامنه ای بر اساس نظریه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه تربیت، تربیت سیاسی است که از مهمترین مکانیسم های شهروندپروری به شمار می آید. رویکرد های تربیت سیاسی اسلامی، منبعث از الهیات دینی – انسانی است، بنابراین سیاست ملازم با تربیت اخلاقی و متضمن سعادت دنیوی و اخروی جوامع اسلامی است. چنین استنباط و جایگاهی از مفهوم تربیت سیاسی، مطالعه اصول و مولفه های تربیت سیاسی را در اندیشه متفکران و رهبران اسلامی، ضروری می نماید. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره از چارچوب نظری فطرت، مفهوم تربیت سیاسی در اندیشه آیت الله خامنه ای بررسی می شود. بنابراین سوال مقاله به چگونگی تربیت سیاسی در اندیشه آیت الله خامنه ای اشاره دارد و فرضیه مقاله این است که اندیشه آیت الله خامنه ای با ابتنا بر نظریه فطرت انسان، مفاهیمی همچون عدالت خواهی، مشارکت طلبی، آزادی خواهی و مسئولیت پذیری را از اصول بنیادین تربیت سیاسی اسلامی، قلمداد نموده که با تقویت دو حوزه بینش و نگرش شهروندان، جهت دهی به ایستارها و رفتارهای شهروندان را به عهده دارد.
اصول ، شاخص ها و راهکارهای نیازسنجی در فرایند تربیت و آموزش سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت دارای ساحت ها و عرصه های گوناگونی است و یکی از مهم ترین ساحت های تعلیم و تربیت، ساحت تربیت سیاسی است (پیشینه). برای تحقق اهداف تعلیم و تربیت در ساحت سیاسی ناگزیر به شناسایی نیازهای آن با در نظر گرفتن اصول و شاخص هایی باید بود. از همین رو به منظور طراحی برنامه درسی و آموزشی هوشمندانه، تعیین مبانی، اصول، شاخص ها و راهکارهایی برای شناسایی نیازهای ساحت سیاسی مسأله ای اساسی است. (بیان مساله). بنابراین سوال پژوهش عبارت است از اینکه اصول، شاخص ها و راهکارهای نیازسنجی در فرایند تربیت و آموزش سیاسی چیست؟ (سوال) بر این اساس نوع تحقیق، یک پژوهش کاربردی محسوب می شود. پاسخ به سوال پژوهش با رویکرد کیفی و از طریق تحلیل مضمون داده های حاصل از مصاحبه با خبرگان، اسناد سازمانی و بالادستی، منابع نظری و اعتباربخشی در گروه خبرگی حاصل شده است (روش). بر طبق یافته های پژوهش استمرار، شمول، جامعیت، هماهنگی، مشارکت و اعتبار اصول نیازسنجی محسوب می شود. هر کدام از این اصول دارای مجموعه ای از شاخص ها می باشند که مبتنی بر آن نیز راهکارهایی پیشنهاد شده است(نتیجه گیری).
تبیین مسئله نفوذ در پرتو اعتباریات؛ با تأکید بر آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره انقلاب اسلامی یکی از اساسی ترین مخاطرات، و همچنین یکی از فرصت ها و ظرفیت های بالقوه راهبردی فراروی ایران اسلامی، مساله نفوذ است. با عنایت به این مهم و ضرورت شناخت زیرپایه های نظری مساله نفوذ، مقاله حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ بگوید که: «مسأله نفوذ چگونه بر اساس اعتباریات علامه طباطبایی (ره) تببین می شود؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد که نفوذ، در واقع همان استخدام است که از حب ذات و طبع منفعت طلب آدمی سرچشمه می گیرد. بر طبق این امر ذاتی، همواره «پیروان خود عالی و سعادت گراها» به دنبال نفوذگذاری مِلکی و مُلکی هدایت گرانه (نفوذ مثبت) و در نقطه مقابل نیز «اصحاب خود دانی و نفس گراها» پیوسته در پی نفوذگذاری مِلکی و مُلکی استثمارگرانه ی ضلالت خواه (نفوذ منفی) بوده اند. در این میان، شرط توفیق گفتمان انقلاب اسلامی، در مدیریت هوشمندانه نفوذ مثبت خود و ایجاد حصار ضدنفوذ در برابر نفوذ منفی دشمنان قلمداد می شود.
تحلیل نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلامی سازی علوم انسانی از ضرورتهای جوامع اسلامی است و آن نیز متوقف بر عمل مجاهدانه پژوهشگران می باشد که قرآن از آن به جهاد کبیر یاد می کند. از این جهت پژوهش در «تحلیل نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی» دارای اهمیت جدی است. هم اکنون لازم است تولید علوم انسانی اسلامی در جمهوری اسلامی ایران تبدیل به گفتمان شود ولی کم و کیف رابطه آن با جهاد کبیر که می تواند یکی از متغیرها در تحول علوم انسانی تعبیر شود، همچنان در بوته ابهام است وهمین ابهام در ترابط، می تواند عملیات تولید علوم انسانی اسلامی در مجامع علمی را به کندی مواجه سازد. از این رو، این سؤال مطرح می شود که نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی چیست؟پاسخ احتمالی آن است که استدلال مجاهدانه با قرآن و دیگر منابع دینی و مقابله نمودن با علوم انسانی سکولار، برایند و نتیجه اش تولید علوم انسانی اسلامی در تراز انقلاب اسلامی خواهد بود.این مقاله کوشیده است با تحلیل مصداقی جهاد کبیر و با ابزار کتابخانه ای به تحلیل نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که با تقویت بنیه علمی، شناخت کافی نسبت به منابع معرفتی، موضوع شناسی نسبی در علوم مورد استنباط و روش شناسی صحیح در استنباط از منابع معرفتی توسط پژوهشگران، می توان به تولید علوم انسانی اسلامی دست یافت.
زبان و حوزه اعتبار تمدنیِ جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سه دهه اخیر سطح تحلیل تمدنی در در روابط بین الملل ظهور یافته و سبب تولد مسئله های جدیدی در این حوزه مطالعاتی شده است. از جمله مسئله های نوپدید بازخوانی نقش تمدنی زبان به عنوان یک متغیر فعال در روابط بین الملل است. در این قلمرو توانمندی زبان برای کنشگری در قدرت سازی، ایجاد موازنه و رقابت، ایجاد ارتباط و همکاری و همگرایی مورد توجه قرار می گیرد. در پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ داده می شود که بر اساس تجربه زیسته مسلمانان، زبان در روابط تمدنی (حوزه جهان اسلام) و برون تمدنی (جهان اسلام و سایر تمدن ها) ایفا نموده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که: نقش زبان در تمدن اسلامی ایجاد «حوزه اعتبار تمدنی» بوده است. این نقش هم در گستره درون تمدنی و هم در روابط با محیط بیرونی ( به ویژه در روابط بین الملل در دو سده اخیر) محقق شده است. حوزه اعتبار تمدنی کارکردهای زبان در ایجاد فهم بین الاذهانی در تمدن اسلامی در عین تکثر زبانی، تسهیل ارتباطات علمی در درون امت اسلامی، قرار گرفتن در کانون مواجهه و رقابت با تمدن غربی در سده اخیر، مهمترین شواهدی است که در این بررسی مورد بازخوانی قرار می گیرند. بازخوانی عناصر تمدنی و متغیرهای کلیدی در تمدن اسلامی یا در تجربه زیسته مسلمانان این امکان را فراهم می آورد که فهم روشن تری از ارتباط بین عناصر و فرایند تولید و بازتولید تمدن اسلامی به دست آوریم. با تبیین این روابط می توانیم به قواعد تمدن سازی و یا نحوه بهره برداری از عناصر تمدنی در دوره معاصر بیاندیشیم.
بومی سازی، راهکار مقابله با چالش کارکرد منفی احزاب سیاسی(معطوف به اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر دو نگرش کلی پیرامون رابطه نظام سیاسی اسلام شیعی با تحزّب وجود دارد: نگرش اول، حزب را از ملزومات عصر جدید دانسته، لذا به دلیل نبود نص خاص، استخراج مبانی فقهی آن را غیرممکن می داند. بدیهی است که بر اساس این نگرش، استفاده از حزب به عنوان یک پدیده نوین در نظام دینی با امتناع روبروست و اما بر اساس نگرش دوم، امکان تبیین مبانی فقهی تحزب در چارچوب نصوص عام و قواعد کلی وجود دارد؛ با این حال، تحقق عینی و عملی این مهم نیز با یک مانع جدی روبرو است و آن وجود واقعیتی بنام «کارکرد منفی احزاب» است که استفاده از این پدیده نوین در نظام دینی را با منع شرعی مواجه می گرداند. این مساله در حال حاضر مهمترین چالشی است که نظام مردم سالاری دینی با آن مواجه می باشد. مقاله حاضر تلاش نموده است که در چارچوب نظری سیستمی و با روش تحلیل محتوا از بیانات آیت الله خامنه ای، راهکار برون رفت از این چالش را استخراج نماید. بر این اساس و در چارچوب اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای، «بومی سازی» به عنوان یک رهیافت، راهکار اساسی مقابله با چالش کارکرد منفی احزاب در نظام دینی به شمار می رود.
الگوی راهبردی تعامل نظام حزبی و نظام انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل نظام حزبی و نظام انتخاباتی می تواند یکی از الزامات راهبردی در تحقق دموکراسی باشد. با وجود قدمت صد ساله تشکیل احزاب در ایران هنوز در مواجهه با نظام انتخاباتی با چالش ها و واگرای هایی روبرو می باشد. (تاریخچه) با بررسی به عمل آمده مشخص گردید که تحقیقی در این رابطه وجود نداشته است. (پیشینه) بنابراین بدست آوردن الگوی راهبردی تعامل نظام حزبی و نظام انتخاباتی نیازمند به بررسی است.(مسئله) از این رو پرسش اصلی این است که الگوی راهبردی تعامل نظام حزبی و نظام انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ (سوال) این تحقیق اکتشافی بوده و فرضیه ای در این زمینه وجود ندارد.(فرضیه) بنابراین هدف؛ ترسیم الگوی تعامل نظام حزبی و نظام انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران می باشد.(هدف) این تحقیق به کمک روش داده بنیاد تلاش دارد؛ الگوی راهبردی تعامل احزاب و نظام انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران را تدوین نماید.(روش) پس از استخراج دیدگاه مصاحبه شوندگان و جمع بندی نظرات آنها، کد باز استخراج و از تلفیق آن ها کد محوری و در نهایت از تلفیق کدهای محوری، کدهای انتخابی احصاء گردید. به طوری که تمام کد های محوری در 6 مقوله ی علی، محوری، زمینه ای، مداخله ای، راهبردی و پیامدی دسته بندی شده اند و روابط بین ابعاد مولفه ها و نشانه گرهای الگوی راهبردی تعامل نظام حزبی و نظام انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران تدوین گردیده است. (یافته)
مطالعه تطبیقی مشروعیت مداخله نظامی از طریق دعوت در اسلام و غرب با تاکید بر مشروعیت مقام دعوت کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مشروعیت مداخله نظامی و مشروعیت مقام دعوت کننده از جمله موضوعات بحث انگیز در جهان معاصر است. این نوع مداخلات به لحاظ نظری و مصداق های عملی در اسلام و غرب دارای تفاوت هایی است که بررسی نشده است. بنابراین مشروعیت مداخله نظامی و مشروعیت مقام دعوت کننده در هاله ای از ابهام است. حال سوال این است که: مشروعیت مداخله و مشروعیت مقام دعوت کننده در اسلام و غرب برچه مبنایی است؟(سوال). در غرب در دعوت به مداخله مساله کشور و مشروعیت مقام دعوت کننده مطرح است، اما در اسلام مساله دین کشوری که دعوت شده ملاک است(فرضیه). لذا در نوشتار پیش رو نگارنده با روش تحلیلی و تطبیقی(روش) در صدد به تصویر کشاندن مشروعیت مداخله نظامی با مشروعیت مقام دعوت کننده است(هدف). که کشورهای غربی عضو شورای امنیت بیشتر بصورت سلیقه ای و متفاوت، توام با اهداف سیاسی عمل کرده اند و کشورهای اسلامی نیز دین کشور دعوت شده را مدنظر قرار نداده اند(یافته ها).
دوگانه صلح و عدالت در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی و نئوگرامشین های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
(مساله): مفاهیم صلح و عدالت در اندیشه سیاسی رهبران انقلاب اسلامی جایگاهی کانونی دارد. در نگاه رهبران انقلاب نسبتی وثیق میان این دو مفهوم برقرار است. ایشان معتقدند صلح پایدار تنها زمانی ایجاد خواهد شد که نظامی عادلانه در جهان برقرار گردد. به عبارت دیگر مبنای صلح، عدالت است. مروری بر آثار متفکرین انتقادی روابط بین الملل به خصوص نئوگرامشین هایی چون رابرت کاکس نشان می دهد که آنها هم در ظاهر امر چنین اعتقادی دارند. (سوال): همین شباهت ظاهری این سوال را مطرح می نماید که این دو مکتب چه تشابهات و چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند. (فرضیه): به رغم وجود تشابه این دو مکتب در اعتقاد به پیشینی بودن عدالت نسبت به صلح و برخی موارد دیگر، اما به دلیل تفاوت های مهم فرانظری، این دو مکتب تفاوت های قابل توجهی با یکدیگر دارند. موضوعی که در ذیل سه محور «صلح و عدالت در عالم نظر»، «وضعیت صلح و عدالت در عصر کنونی« و «راه کارهای تغییر در نظام کنونی» واکاویده شده است. (تاریخچه): با توجه به اینکه آثار قابل توجهی در بررسی تطبیقی این دو مکتب وجود ندارد، (روش): این مقاله با بهره مندی از روش تطبیقی به بررسی تفاوت ها و تشابهات این دو مکتب پرداخته است. (یافته): یافته های مقاله حکایت از آن دارد که با توجه به نگرش همزمان رهبران انقلاب اسلامی به دو ساحت معنایی و مادی روابط بین الملل، می توان با بهره مندی از آموزه های ایشان خلاء های موجود در رویکردهای انتقادی روابط بین الملل را که عموماً نگرشی مادی به روابط بین الملل دارند را پُر نمود.