مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
فرهنگ راهبردی
حوزه های تخصصی:
مهم ترین عوامل شکل دهنده و تأثیرگذار بر فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران چه مواردی هستند؟ تحت تأثیر این عوامل، فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی بر چه محورها و شاخص های استوار است؟ به نظر می رسد مهم ترین عوامل شکل دهنده و تأثیرگذار بر فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران شامل مواردی چون اسلام شیعی، عوامل اقتصادی، حافظه تاریخی، موقعیت جغرافیایی، تجربه جنگ 8 ساله و درک واقعیات بین المللی باشند. ضمن اینکه بدبینی به بیگانه، پایداری و مقاومت، بی اعتمادی راهبردی، ابهام راهبردی، عمل گرایی، خوداتکایی و بازدارندگی، مهم ترین محورها و شاخص های فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران هستند. با عنایت به اهمیت این بحث، هدف مقاله حاضر ارزیابی و شناخت زمینه های ایجابی، سازنده و همچنین، اصول و شاخص های فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران است. بدون تردید، این امر کمک فراوانی به درک دکترین و برنامه های نظامی کلان و همچنین، سبک دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران می نماید.
فرهنگ راهبردی و دفاع ملی؛ مطالعه موردی جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ راهبردی از متغیرهای کلیدی در تعیین سرنوشت سیاست ها و برنامه های دفاعی دولت هاست. این مقاله ضمن بیان اهمیت فرهنگ راهبردی در دفاع ملی، به این نکته اشاره دارد که پیروزی در جنگ مستلزم بهره برداری هوشمندانه از پتانسیل های فرهنگ راهبردی است. برای مثال، تحریک ابعاد تهاجمی فرهنگ راهبردی با وجود اینکه ممکن است موفقیت های تاکتیکی به دنبال داشته باشد، اما تضمین کننده پیروزی نهایی نیست. رفتار آلمان و ژاپن در طول جنگ جهانی دوم گواهی بارز در این خصوص به شمار می آید. این مقاله در عین حال، با اشاره به نقش فرهنگ راهبردی ایرانیان در طول جنگ هشت ساله با عراق به این جمع بندی می رسد که بهره برداری هوشمندانه سیاستمداران ایرانی از ظرفیت های فرهنگ راهبردی، زمینه را برای پیروزی نهایی در جنگ تسهیل کرد.
فرهنگ راهبردی و سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی شوروی و افول قدرت این کشور از سطح جهانی به سطح منطقه ای موجب شد تا نخبگان سیاسی این کشور در سیاست های خود تجدیدنظر کرده و عمده توجه خود را به منطقه خارج نزدیک متمرکز نمایند. سیاست منطقه ای روسیه در قبال منطقه خاورمیانه از جمله مواردی بود که دستخوش تغییرات گسترده شد و در حالی که در زمان شوروی این منطقه از جهات اصلی سیاست خارجی به شمار می رفت، در سیاست خارجی روسیه تقریبا به فراموشی سپرده شد. به قدرت رسیدن پوتین و نخبگان سیاسی حامی تفکرات وی در سال 2000، بار دیگر موجب توجه روسیه به منطقه راهبردی خاورمیانه شد، اما حوادث موسوم به بهار عربی را می توان نقطه عطفی در احیای سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه قلمداد کرد. سئوال اصلی مقاله این است که نقش مولفه های فرهنگ راهبردی در سیاست خاورمیانه ای جدید روسیه چیست؟ فرضیه نیز عبارت است از این که سیاست خاورمیانه ای جدید روسیه به صورت جدی از فرهنگ راهبردی این کشور متاثر بوده و درک روسیه از خود، برداشت نسبت به نظم جهانی، درک از تهدید و سبک خاص سیاست امنیتی این کشور از جمله پیشران های موثر بر سیاست جدید آن هستند که موجب شکل گیری چشم انداز بین المللی این کشور شده و راهبردها، اهداف کلان و عملیاتی سیاست جدید روسیه در خاورمیانه تابع محورهای این چشم انداز هستند. بر این اساس، فصل جدیدی از روابط روسیه با منطقه خاورمیانه را باید به انتظار نشست که مبتنی بر محورهای چشم انداز بین المللی مسکو خواهد بود.
تأثیر فرهنگ راهبردی بر تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه نشان می دهد کشورهایی با جایگاه بین المللی مشابه ولی سنت های فرهنگی متفاوت، در مقابل رویدادها و تحولات به روش یکسانی تصمیم گیری نمی کنند. این ناشی از آن است که فرهنگ راهبردی، نظام ارزشی در زمینه تصمیم گیری فراهم می کند که سیاست خارجی کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد. براین اساس، در این مقاله تلاش شده است به این سؤال پاسخ داده شود که فرهنگ راهبردی چگونه بر تصمیم گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأثیر می گذارد؟ فرضیه نویسندگان مقاله این است که فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی از طریق تعریف هویت ملی ایرانی- اسلامی و نقش های ملی خاص، تصمیم گیری سیاست خارجی ایران را تحت تأثیر قرار می دهد.
چگونگی تاثیر فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی بر رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ تکوین نقش دولت رسالت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از هنجارهای داخلی موثر بر سیاست خارجی کشورها، فرهنگ راهبردی است که به نقش هر بازیگر در عرصه روابط بین الملل شکل می دهد. لذا نخبگان سیاسی با فرهنگ های راهبردی متفاوت، در موقعیت های مشابه در عرصه بین المللی، رفتار سیاست خارجی متفاوتی را اجرا می کنند. در واقع، هنجارهای متفاوت در فرهنگ راهبردی دولت ها موجب می شود تا ادراک متفاوتی از واقعیت های مشابه داشته باشند. بر این اساس، هنجارهای شکل دهنده به فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی ج.ا.ایران بر رفتار سیاست خارجی آن موثرند. لکن مسئله این است که رفتار سیاست خارجی ج.ا.ا چگونه از فرهنگ راهبردی متاثر می شود. پرسش اصلی این است که فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی چگونه بر رفتار سیاست خارجی ج.ا.ایران اثرگذار بوده است؟ چارچوب نظری مقاله، تلفیقی از نظریه سازه انگاری و رویکرد فرهنگ راهبردی است و برای فهم فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی ج.ا.ا، از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی بهره گرفته شده است. فرضیه محققان که پس از بررسی مورد تائید قرار گرفت این است که هنجارهای فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی موجب تکوین نقش ملی دولت رسالت محور برای ج.ا.ا گردیده و متناسب با آن، رویکرد های رفتاری استقلال طلبی، فراملی گرایی و تجدیدنظرطلبی را در سیاست خارجی ج.ا.ایران به دنبال داشته است.
تحول در فرهنگ راهبردی و دکترین امنیت ملی ترکیه؛ چرخش یا توازن در سیاست خارجی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایلات فزآینده ترکیه در پیگیری راهبردهای مستقل از متحدان غربی و نزدیکی آن به قدرت های شرقی در تأمین اهداف امنیتی- دفاعی و همچنین، کنش گری فعال منطقه ای آن در به چالش کشیدن ترجیحات امنیتی قدرت های غربی، این سؤال را ایجاد کرده که آیا جهت گیری های بین المللی ترکیه در مسیر چرخشی محوری قرار گرفته یا صرفاً ناظر بر بازسازی سیاست خارجی این کشور در محیط نوین بین المللی و منطقه ای است؟ این مقاله با مفهوم بندی نگرش های راهبردی ترکیه و ارائه تصویری چارچوب مند از تحولات نوین فرهنگ راهبردی و دکترین امنیت ملی این کشور، به بازاندیشی در ایده های غالب از چرخش محوری در جهت گیری های کلان سیاست خارجی ترکیه می پردازد. در این راستا، فرهنگ راهبردی نوین ترکیه با تأکید بر اصل خودیاری و توانمندی های ملی، به طور فزاینده ای به دنبال تأمین استقلال راهبردی از متحدان غربی در شرایط گذار نظام بین الملل است. این ضرورتاً به معنای خروج از اتحاد فراآتلانتیکی نیست، بلکه ناظر بر متوازن سازی روابط با غرب و شرق به منظور تثبیت موقعیت راهبردی ترکیه به عنوان بازیگر مستقل بین المللی است.
تحلیل مقایسه ای الگوی رقابت ایالات متحد و فدراسیون روسیه در اوراسیای مرکزی (2000-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییر و تحول هایی که در سال ها و دهه های اخیر در هرم قدرت جهانی پدید آمده است، فرهنگ راهبردی مؤلفه بنیادینِ مهمی است که در مناظره چهارم روابط بین الملل با تأثیرگذاری بر نوع نگرش دولت مردان کشورهای مؤثر در عرصه سیاست بین الملل، همپای مؤلفه های مادی قدرت در شکل دهی به کُنش راهبردی کشورها در عرصه سیاست و روابط بین الملل پیش رفته است. با توجه به این انگاره بنیادین که فرهنگ راهبردی می تواند نوع کنشگری ایالات متحد و فدراسیون روسیه در حوزه راهبردی اوراسیای مرکزی در فضای پساشوروی به عنوان یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جهان را تجزیه و تحلیل کند، با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از مفروض های نظری فرهنگ راهبردی در پی پاسخ به این پرسش هستیم: در دو دهه اخیر فرهنگ راهبردی و مؤلفه هایِ برخاسته از آن چه تأثیرهایی بر اقدام های فدراسیون روسیه و ایالات متحد در حوزه اوراسیای مرکزی برجای نهاده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که فرهنگ راهبردی به مثابه عامل و پیشرانِ مؤثر بر مجموعه اقدام های فدراسیون روسیه در فضای پساشوروی شامل مؤلفه هایی مانند توسعه طلبی راهبردی، گسترش هویت اسلاو ارتودکس و گفتمان ملی گرایی روسی و تثبیت قدرت ملی در محیط ژئوپلیتیک است. در مقابل، ایالات متحد برای ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی، تثبیت موقعیت ابرقدرتی و ایجاد موازنه گرایی منطقه ای، فرهنگ راهبردیِ خاصی را در این حوزه قدرت آفرین و چالش زا برای خود ترسیم کرده است.
نگاهی دیگر به مبانی روابط خارجی ج. ا. ایران: فرهنگ راهبردی در دهه 1358- 1368(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: این مقاله فرهنگ راهبردی ایران را در یکی از مهم ترین نقاط عطف خود؛ یعنی دهه نخست پس از انقلاب اسلامی به کاوش گذاشته است. نویسندگان، با مبنا قرار دادن نقشه ادراکی امام خمینی (ره) به عنوان مهم ترین تصمیم گیرنده امنیتی و راهبردی کشور در این مقطع، تصویری فراگیر و مبتنی بر روش شناسی علمی از فرهنگ راهبردی کشور طی دوران مذکور ارائه کرده اند.
طرح سؤال: این مقاله درپی پاسخ دادن به این سؤال است که مؤلفه ها و ویژگی های فرهنگ راهبردی ایران پس از انقلاب چه بوده است؟
یافته های تحقیق: این مقاله نشان می دهد که به رغم وجود عناصری چون: قدرت ملی، توان نظامی، روحیه ملی و حمایت مردمی، مؤلفه هایی چون: عاملیت الهی، شهادت طلبی، عدالت و... ویژگی های خاصی به فرهنگ راهبردی این دوره می بخشند. در نتیجه، مؤلفه ها و ویژگی های فرهنگ راهبردی ایران در این دوران، نشان دهنده وجود یک شیوه متفاوت با روش های مألوف برای پاسخ دادن به تهدید و دفاع از کشور است و تفاوت این شیوه ملی با سبک ها و فرهنگ های راهبردی موجود، می تواند زمینه شکل گرفتن یک «نظریه امنیتی ایرانی» در حوزه روابط بین الملل و مطالعات امنیتی باشد.
روش و ابزار تحقیق: نویسندگان مقاله با استفاده از روش نقشه برداری ادراکی و تحلیل محتوای ۳۲ سخنرانی امام خمینی(ره)، نقشه ادراکی نگرش راهبردی امام خمینی را به عنوان مبنای تحلیل فرهنگ راهبردی ایران پس از انقلاب ترسیم کرده اند.
بررسی روابط جمهوری اسلامی ایران و چین از دریچۀ فرهنگ راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان اثر حاضر درصدد برآمده اند تا از رهگذر مطالعه و سنجش معیارها، منابع و اسناد چینیِ مرتبط با مقوله فرهنگ راهبردی به این پرسش بنیادین پاسخ گویند که پیوست های فرهنگ راهبردیِ چین چگونه بر ساخت سیاست های همگرایانه و واگرایانه این کشور شرق آسیایی در قبال ج.ا.ایران تأثیر گذاشته است؟ فرضیه اصلی پژوهش آن است که چین با تأسی از عناصر و مؤلفه های مستتر در فرهنگ راهبردی و متغیرهای کلان تأثیرگذار بر دیپلماسی عمومی خود مبادرت به اتخاذ سیاست های نوینی از قبیل چندجانبه گرایی، پرهیز از جنگ طلبی و تأکید بر صلح و امنیت در حوزه راهبردی غرب آسیا کرده است. ردگیریِ راهبردهای مورد اشاره به نوبه خود موجب شده تا روابط تهران و پکن طی سالیان اخیر خط سیر سینوسی را در پرتو اقدامات واگرایانه و همگرایانه تجربه نمایند.
تأثیر مؤلفه های فرهنگ راهبردی بر روابط دوجانبه و منطقه ای ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ راهبردی در تدوین سیاست ها، تنظیم آئین ها، تعیین هدف های کلان دفاعی - امنیتی، جهت گیری سیاست خارجی کشورها و مبانی هویتی دولت ها نقش تعیین کننده ای دارد. پیشینه تاریخی، ویژگی های فرهنگی و موقعیت جغرافیایی منابع مشترک، فرهنگ راهبردی کشورها را شکل می دهند که در قانون اساسی و فرهنگ سیاسی آن ها منعکس شده است. مؤلفه های فرهنگ راهبردی، مبنای هدف ها و منافع نخبگان ایران و روسیه در مورد روابط دو کشور هستند. بر اساس این مؤلفه ها می توان نوسان روابط تهران و مسکو را تحلیل کرد. در این نوشتار با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد تحلیلی ژرف نگرانه و نیز استفاده از مبانی نظری فرهنگ راهبردی به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که مؤلفه های فرهنگ راهبردی چه تأثیری بر روابط دوجانبه و منطقه ای ایران و روسیه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی داشته اند؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که با توجه به ملاحظه ها، هدف ها و منافع ایران و روسیه و تعریف آن ها، در چارچوبی متفاوت مؤلفه های فرهنگ راهبردی مانع از شکل گیری الگوی تعامل پایدار و روابط راهبردی میان دو کشور بعد از فروپاشی اتحاد شوروی شده اند. بر این اساس، آن ها یکدیگر را به عنوان متحدی موقت برای دستیابی به هدف ها و منافع و دفع تهدیدها در نظر می گیرند. بررسی روابط ایران و روسیه در قالب فرهنگ راهبردی امکان آسیب شناسی روابط، تدوین راهبرد و تنظیم سیاست همسایگی را در سیاست خارجی به منظور تأمین منافع ملی فراهم می کند.
نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت: جستاری در چیستی «امنیت فرهنگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
177 - 215
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، با جستاری در چیستی «امنیت فرهنگی»، به تبیین نظری این مفهوم از منظر نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت می پردازیم. مفروض مقاله این است که امنیت فرهنگی را به مثابه مفهوم یا حتی پدیدار نمی توان درک کرد مگر آنکه به بازشناسی و بازنمایی شقوق مختلف نسبت مفهومی «فرهنگ» و «امنیت» دست یازید. در پاسخ به این مسئله یا پرسش محوری، پردازش مفهومی مقاله حاضر نشان می دهد که عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده و مقوم امنیت، عمدتاً فرهنگی هستند؛ عناصر و مؤلفه هایی همچون وجوه ذهنی، زبانی، معنایی، گفتمانی، تصوری، ادراکی، احساسی، روانی و اخلاقی امنیت، از این جمله اند و بدون آن ها، تکوین، تقویم و تداوم امنیت ناممکن است. در مقاله حاضر، پس از تعریف مفاهیم فرهنگ و امنیت در مقدمه، به شقوق مختلف نسبت مفهومی فرهنگ و امنیت با تأکید بر فرهنگ به مثابه متغیر مستقل می پردازیم. در نتیجه این پردازش، نویسنده در مقام فرضیه مقاله، به چهار نسبت مشخص؛ یعنی «فرهنگ به مثابه یکی از ابعاد و بخش های امنیت»؛ «فرهنگ به مثابه موضوع ارجاعی امنیت»؛ «فرهنگ به مثابه شاکله محیط امنیتی» و «فرهنگ به مثابه منبع تهدید امنیت» اشاره کرده است.
واکاوی رفتارهای اسرائیل در سوریه در چهارچوب فرهنگ راهبردی (2020- 2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
بحران سوریه طی سال های 2013 تا 2020، به یکی از مهم ترین بحران های خاورمیانه تبدیل شد و این بحران در سطوح مختلف ازجمله ریشه های داخلی، نقش عوامل منطقه ای و قدرت های بزرگ قابل تأمل است. اسرائیل ازجمله بازیگران منطقه ای است که اهداف متفاوتی در مقایسه با سایر قدرت ها برای خود در این بحران تعریف کرده بود. هدف این مقاله تبیین بنیان های فرهنگی حضور اسرائیل در بحران سوریه است. سؤال اصلی مقاله عبارتست از: «کنشگری اسرائیل در بحران سوریه از سال 2013 تا 2020 بر چه مبنایی انجام شد؟» فرضیه مقاله اینگونه صورت بندی شده است: «رفتارهای راهبردی اسرائیل در بحران سوریه متأثر از برخی مؤلفه های فرهنگ راهبردی از جمله منزوی بودن در محیط امنیتی، بقا تحت تهدید و جزم اندیشی تقابلی بود». یافته های مقاله نشان می دهد مؤلفه های فرهنگ راهبردی موجب شکل دهی به منافع راهبردی و سپس کردارهای راهبردی اسرائیل شد. حاصل کردارهای راهبردی که به طور عمده در قالب حملات گسترده پیشگیرانه و پیشدستانه صورت گرفت، برای موازنه سازی و برتری نظامی در قلمرو حاکمیت سوریه علیه اهداف متحدین سوری بویژه ایران انجام شد. داده های این مقاله به شیوه کتابخانه ای گردآوری و با روش کیفی پردازش شده است.
سوءبرداشت های پوتین و جنگ ۲۰۲۲ اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
دیدگاه ها و تحلیل های متفاوتی از حمله سال ۲۰۲۲ روسیه به اوکراین مطرح شده است. برخی از این تحلیل ها، دلیل حمله روسیه را فشار غرب، گسترش ناتو به مرزهای روسیه و نادیده گرفتن دغدغه های مسکو می پندارند و برخی دیگر بر این باورند که جاه طلبی های شخصی پوتین، فرهنگ راهبردی متفاوت روسیه و مسائل داخلی عامل اصلی متوسل شدن کرملین به جنگ با کی یف هستند. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که سوءبرداشت های پوتین از شرایط داخلی و معادله های منطقه ای و بین المللی چه تأثیری بر رویکرد او نسبت به اوکراین گذاشتند؟ برای پاسخ به آن، یک چارچوب مفهومی ترکیبی و برگرفته از آرای مارتین وایت و جک لوی، از دانشوران برجسته جهانی در زمینه سیاست بین الملل، طراحی کردیم و به کار گرفتیم. رویکرد این مطالعه از نوع تبیینی است و روش پژوهش به کارگرفته شده، روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار است. در این روش براساس متغیرهای مشخص شده در چارچوب مفهومی، داده های مورد نیاز با مراجعه مستقیم و غیرمستقیم به آرا و دیدگاه های پوتین و دیگر نخبگان را به دست آورده، رمزگذاری و تفسیر کردیم. یافته های نگارنده نشان می دهند که پوتین در سه بعد دچار سوءبرداشت بنیادین شد. این سوءبرداشت ها همراه با دو عامل پررنگ در فرهنگ راهبردی روسیه یعنی «غرور» و «ترس»، مانند تسهیل گری موجب تسریع و توجیه جنگ با اوکراین شد. این سه دسته سوءبرداشت از این قرارند: ۱. سوءبرداشت در برآورد میزان قدرت خود و دشمن؛ ۲. سوءبرداشت در زمینه نیت های خصمانه دشمن و ۳. سوءبرداشت در زمینه واکنش طرف های سوم. این سوءبرداشت ها در کنار اطلاعات نادرست و سوءمحاسبه ها و ترکیب آن ها با غرور و ترس، نقش مهمی در تصمیم پوتین برای جنگ داشته اند.
فرهنگ راهبردی و راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
107 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه بین فرهنگ راهبردی و راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس و غصب سرزمین های اسلامی تاکنون بارها کشورهای اسلامی را مورد تجاوز قرار داده یا آن ها را به حمله نظامی تهدید نموده است. رژیم صهیونیستی طی این مدت همواره از راهبرد نظامی مشخص و ثابتی استفاده کرده است گویی که ما با یک الگوی ثابتی از تفکر و اقدام در راهبرد نظامی این رژیم مواجه هستیم. ازاین رو این مقاله درصدد بررسی دلیل اتخاذ این راهبرد نظامی مشخص از منظری متفاوت با نگرش نظامی است. نویسنده معتقد است که دلیل اتخاذ راهبرد نظامی مشخص از سوی رژیم صهیونیستی را باید در عوامل فرهنگی خصوصاً فرهنگ راهبردی این رژیم جستجو نمود. بر این اساس، مقاله حاضر ابتدا به بررسی نقش فرهنگ راهبردی در اتخاذ شیوه جنگ می پردازد. آنگاه عناصر و مؤلفه های فرهنگ راهبردی رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت تأثیر این مؤلفه های فرهنگی بر راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی نشان داده می شود.. این مقاله برای آزمون فرضیه خود از روش توصیفی- تبیینی استفاده کرده است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی نشان می دهد که این فرهنگ راهبردی سبب گردید که خصومت بین رژیم صهیونیستی و همسایگانش به یک امر تقریباً دائمی تبدیل گردد.
بررسی تقابل ایالات متحده و فدراسیون روسیه در بحران اوکراین از دریچه فرهنگ راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
29 - 52
حوزه های تخصصی:
علی رغم وجود مسائل متعدد در روابط میان فدراسیون روسیه و ایالات متحده، بحران 2022 اوکراین ازجمله محورهای مهمی است که طی مدت زمان اخیر نه تنها موجبات رویارویی مجدد واشنگتن و مسکو را فراهم آورده، بلکه دامنه آن از قلمرو ملی خارج شده و به مسئله ای مهم در تعاملات منطقه ای و بین المللی مبدل ساخته است. با توجه به اهمیت چگونگی کنشگری فدراسیون روسیه و ایالات متحده در بحران مذکور و همچنین نتایج حاصل از آن، نگارندگان پژوهش حاضر کوشیده اند تا با روش کیفی و رویکردی توصیفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ گویند که مؤلفه های فرهنگ راهبردی چه تأثیری بر الگوهای رفتاری دولتمردان روس و آمریکایی در قبال بحران اوکراین 2022 داشته است؟ فرضیه ای که در مقابل پرسش مذکور مطرح شده ناظر بر آن است که تقابل دو کشور در صحنه اوکراین را می توان به شدت متأثر از مبانی فرهنگی، ارزشی، ژئوپلیتیکی و تاریخی دو کشور دانست و بر این اساس است که جنگ، توسل به زور، بازدارندگی و استراتژی معنا یافته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است در بحران اوکراین رؤیای قدرت بزرگ و بازگشت به شکوه امپراتوری، مسائل ژئوپلیتیکی، نگرش منفی نسبت به نیات کنشگران رقیب، سنت های مربوط به کلیسای ارتدکس و ملی گرایی روسی، در مقابل باور به قدرت مطلق ایالات متحده در عرصه سیاست و روابط بین الملل، استثناگرایی، توجه ویژه به ارزش های لیبرال دموکراسی و ادامه جنگ تا تسلیم بی قیدوشرط دشمن، قرار گرفته است. در قالب این مؤلفه ها، الگوی رفتاری هریک از طرفین به سمت الگوی تقابل حداکثری و بازی با حاصل جمع صفر کشیده شده است