فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
193 - 214
حوزههای تخصصی:
ظهور رویکردهای میانه (سازه انگاری اجتماعی، نظریه انتقادی، مکتب انگلیسی) در سنت نظریه پردازی روابط بین الملل حاصل تحولات فکری و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم بوده است. این تحولات که زمینه را برای تقابل رویکردهای جدید در برابر اثبات گرایان فراهم نمود، به مناظره سوم در این رشته مطالعاتی شکل داد؛ مناظره ای که بخش قابل توجه آن را رویکردهای میانه تشکیل داده بودند. درواقع نظریه پردازان رویکردهای میانه نیز در این مشاجرات فکری در برابر خردگرایان قرارگرفتند و در کنار پساساختارگرایان، استدلال های هستی شناختی و معرفت شناختی متفاوت خود را در تقابل با جریان اصلی ارائه دادند. نویسنده در این پژوهش تلاش دارد که مبانی معرفت شناختی رویکردهای میانه را بر اساس 3 دغدغه معرفت شناختی یعنی مسئله امکان شناخت، چگونگی شناخت و غایت و هدف از شناخت را مورد بررسی قرار دهد. ازاین رو، سؤال اصلی این پژوهش این است که دیدگاه هر یک از نظریه های طیف میانه در روابط بین الملل نسبت به امکان شناخت، چگونگی شناخت و غایت و هدف شناخت چگونه است؟ پژوهش حاضر تلاش می کند که با توسل به یک بررسی مقایسه ای به این سؤالات پاسخ دهد.
ترتیبات امنیتی ناظر بر قفقاز جنوبی (فرصت ها و چالش های آینده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۸
57 - 89
حوزههای تخصصی:
قفقاز جنوبی به عنوان جنوب شرقی ترین منطقه اروپا، از بعد ژئوپلتیکی و ژئواکونومیک برای اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه و سایر کنشگران منطقه ای از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد. این منطقه در یکی دو سال اخیر، کانون تحولات مهم امنیتی بوده که تهدیدات و فرصت های بالقوه و بالفعلی را برای ج.ا.ایران ایجاد نموده است. لذا پایش تحولات مذکور، شناسایی و تحلیل بازیگران اصلی و پیش بینی آینده های پیش روی منطقه امری ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی سناریوهای ناظر بر ترتیبات امنیتی قفقاز جنوبی با تمرکز بر بحران اوکراین و با روش شناسی مرکب آینده پژوهی صورت گرفته است. در این راستا ضمن انجام مطالعات اسنادی و بهره-برداری از دانش ضمنی خبرگان موضوع، تعداد 7 کنشگر اصلی منطقه ای و 3 کنشگر اصلی فرامنطقه ای شناسایی و سپس با منطق ماتریس اثرات متقاطع، تعداد 10 متغیر اولویت دار شناسایی شد و سپس در محیط نرم افزار میک مک میزان اثرات مستقیم و غیرمستقیم آنها محاسبه گردید و در مرحله نهایی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است از تعداد 10 بازیگر مهم منطقه ای و فرامنطقه ای، دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان به عنوان عناصر کلیدی و کشور روسیه به عنوان پیشران در معادلات امنیتی منطقه قفقاز جنوبی ایفای نقش خواهند کرد. در پایان تعداد دو سناریو بر مبنای نوع و نحوه عمل بازیگر پیشران منطقه یعنی روسیه ارائه و ترتیبات امنیتی منطقه براساس آن ترسیم و در بخش پایانی ضمن تشریح فرصت ها و چالش های پیش رو، توصیه هایی برای ج.ا.ایران ارائه گردید.
اعمال فراسرزمینی قانون اروپایی حفاظت از داده های شخصی در آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر لزوم حمایت از داده های شخصی کاربران در فضای سایبر امری اجتناب ناپذیر می باشد، لذا حکومت ها و ساز و کار های منطقه ای و بین المللی نظیر اتحادیه اروپا نیز دست به فعالیت های تقنینی در این عرصه زده اند. از طرفی برداشت غالب در زمینه قوانین مصوب درون اتحادیه اروپا این است که اجرای این قوانین نیز محدود به سرزمین دولت های تشکیل دهنده این نهاد منطقه ای می باشد، حال آنکه از مفاد آخرین سند حفاظت از داده اروپا (GDPR: 2016) چنین برداشت می شود که ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از مرز های اتحادیه نیز قابل اعمال است. پژوهش حاضر نیز با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در تلاش است تا با بررسی متن این سند و نسخه قبلی آن (DPD: 1995)، و مهم ترین پرونده های مطرح شده در دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در خصوص انتقال داده های شخصی کاربران اروپایی به ایالات متحده آمریکا، به بررسی امکان اعمال فرامرزی این سند در کشور های غیر عضو اتحادیه نظر آمریکا بپردازد. در نهایت یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که با توجه به قدرت سیاسی و اقتصادی قابل توجه اتحادیه، تعداد زیاد کاربران اروپایی در فضای نت، تفاسیر و آراء ارائه شده توسط دیوان اروپا، سوابق ساز و کار های انتقال داده بین اروپا و آمریکا و همچنین ضمانت اجراهای پیش بینی شده در این سند، می توان گفت که عملا این مقررات ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از اتحادیه نیز اعمال می شود.
علل گسترش حضور چین در حوزهل خلیج فارس(در قالب رویکرد توسعه مسالمت آمیز)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
186-209
حوزههای تخصصی:
منطقه خلیج فارس از دوره باستان در منطقه بین النهرین، به خصوص در زمینه تجارت و حمل ونقل اهمیت داشته است. چین به عنوان کشوری رو به رشد که در نظر دارد تا در اقتصاد گوی سبقت را از آمریکا برباید، در دهه های گذشته سعی کرده تا سیاست درهای باز را در سیاست و اقتصاد دنبال کند و برای همین، روابط خود با جهان را به سطح بالاتری ارتقا بخشیده است. از آنجا که در رسیدن چین به اهداف خود به خصوص در صنعت، نیاز به انرژی حرف اول را می زند، این کشور کوشیده تا این نیاز را از طریق رابطه با مناطق نفت خیز جهان برطرف کند که از نقاط مهم در این عرصه خاورمیانه و به خصوص خلیج فارس است. در دهه گذشته حضور چین در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس موجب شده تا به یک بازیگر مهم در منطقه تبدیل شود. این کشور با ایفای نقش فعال در این نقطه از جهان، نیازهای اساسی صنعت خود را رفع کرده و از جانبی، با بالا بردن سطح روابط خود، به بازیگری مطرح و تأثیرگذار در منطقه تبدیل شده است. با تمام این اوصاف هنوز این کشور یک تازه وارد به منطقه محسوب می شود و در رویکرد خود با چالش های بسیار مواجه است. مقاله پیشِ رو با توصیف شرایط چین، به دنبال تبیین این مسئله است که چین در منطقه خلیج فارس چه اهدافی دارد و در راه دستیابی به اهداف خود چه الگوی رفتاری ای را دنبال کرده است؟ نکته مهم درباره حضور چین در منطقه پیوند منافع سیاسی و اقتصادی است. فرضیه این نوشتار نیز بر همین اساس شکل گرفته است و بیان می کند که چین در راستای دستیابی به اهداف توسعه طلبانه و در چارچوب توسعه مسالمت آمیز به دنبال رفع نیاز انرژی خود و امنیت آن، ارتقای طرح کمربند و جاده و سرمایه گذاری در زیرساخت های اقتصادی منطقه وارد تعامل با کشورهای منطقه شده و الگویی که در منطقه دنبال می کند شامل دوری از مداخله گری، برخورد رفتار تعادلی با کشورهای منطقه و دوری جستن از برخورد با آمریکا است.
Islam Sociology as a Novel Approach in the Sociological Sciences (With Emphasizing on a Critical Reinterpretation of the "Sociology of Religion")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The distinction between "Religion" and "Religiosity culture and religious beliefs in the sensory and phenomenological perspective" has sociological significance and demonstrates a distinct pattern of sociology. The present study in the first section with critically approaches to the "Sociology of Religion" explains the inadequacy of its conceptual and perceptual organization in explaining sociological relationships of religion, with an emphasis on the inherently reductionist and methodological nature of this prevalent discipline. To this aim, the author explains that a "Correct understanding of religion - especially Islam - can be considered as a foundation that influences the existing understanding of sociology of religion" and examines the relationship between religion and society from a distinct perspective compared to the prevailing literature worldwide, highlighting the distinction of this approach compared to the intradisciplinary literature, which mainly involves an essentialist and fixed perception of religion and religious society in the dominant intellectual-religious traditions in the Islamic world. The author argues in this field with an "Ijtihadi" and "Intra-religious" approach about the combined and creative role of "Social Traditions of God" with "Faith and distinctive characteristics of Islamic spirituality" in constructing a new identity for society. By referring to the idea that "When people take steps towards God and the kingdomin a planned manner, they become closer to each other and a global community takes shape," it reaches a new level of religious and Islamic society. In fact, forming the institutions with common and distinct featuressuch as mosques, pilgrimage, and recently the Arbaeen of Imam Hussein (AS) in relation to the historical and glorious experience of the Islamic community in Medina shows that the Islamic society is a society established on justice and fairness, which follows its principles by creating sensitivity towards "Perceptive and Cognitive" levels, "Moral and Inclination" values, and "Behavioral and Action" aspects, within the framework of "Faith and Righteous Deeds."
الگوی رفتار سیاسی اجتماعی شهید رجایی به مثابه ی کارگزار تراز دولت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین متشکل از سه قسمت، باور (فکر)، اخلاق و رفتار است. یکی از مهم ترین انگیزه های مبارزات انقلابی در ایران، برپایی حکومت اسلامی بر اساس این سه عنصر اساسی دین بوده است. حکومت و دولت اسلامی نیازمند کارگزارانی است که بر مبنای معیارهای اسلامی عمل کنند. پس در راه رسیدن به تمدن نوین اسلامی بایستی دولت اسلامی متشکل از کارگزاران اسلامی محقق شود. شهید رجائی هم از سوی امام خمینی (ره) و هم از جانب رهبر معظم انقلاب بارها به عنوان یک کارگزار تراز و قابل الگو شدن برای مسئولین نظام مورد استناد قرار گرفته اند. بر این مبنا این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال است که عناصر حاکم بر الگوی رفتار سیاسی- اجتماعی شهید رجایی به عنوان کارگزار تراز دولت اسلامی چیست؟ در این مقاله تلاش شده است بر اساس اسناد، خاطرات و آثار به جامانده از شهید رجایی، مراتب تعهد ایشان به این الگو بررسی و روشن گردد که در عمل تا چه حد بر اساس این سه عنصر اسلامی (باور، اخلاق و رفتار اسلامی) عمل نموده اند. روش پژوهش در این مقاله، کیفی از نوع تحلیل اسنادی است و راهبرد پژوهش بر مبنای تحلیل محتوای دست نوشته ها، سخنرانی ها، مصاحبه ها و مقالات مرتبط است.
چالش های ائتلاف اسلامگرایان و سکولارها در تونس و ظهور اقتدارگرایی پس از بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
115 - 134
حوزههای تخصصی:
پس از بیداری اسلامی در تونس، فروپاشی دیکتاتوری «زین العابدین بن علی» رئیس جمهوری این کشور و شکل گیری نظام سیاسی دموکراتیک و پارلمانی، دوجناح سیاسی تأثیرگذار در این کشور به همکاری و همگرایی با یکدیگر روی آوردند. جنبش النهضه به عنوان مهم ترین جریان سیاسی تونس نقشی تعیین کننده در تحولات سیاسی داشت و احزاب دیگر ازجمله احزاب سکولار از تشکیل دولت ائتلافی با النهضه استقبال می کردند. مشارکت اسلامگرایان با احزاب مخالف (سکولار) در تونس و تشکیل دولت های ائتلافی هرچند در ابتدا موفقیت آمیز بود اما با تشدید اختلافات بین این دو جناح سیاسی ادامه پیدا نکردند و به بن بست رسید. در این کار پژوهشی علل ترغیب اسلامگرایان و احزاب سکولار به تشکیل دولت ائتلافی و سپس امتناع از آن مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال مقاله حاضر این است که زمینه های ائتلاف سیاسی اولیه بین اسلامگرایان و سکولارها پس از بیداری اسلامی در تونس چه بوده است و چرا این ائتلاف فروپاشید؟ فرضیه این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه الغنوشی و سران جنبش النهضه به اسلام میانه رو و دموکراسی، تشکیل ائتلاف و مشارکت سیاسی با احزاب مخالف (سکولار) را امکان پذیر کرد، اما اختلاف نظر برسر تصویب قانون اساسی و فعالیت گروه های سلفی موجب امتناع این دو جناح از شکل گیری ائتلاف شد که پیامد آن شکل گیری نظام سیاسی اقتدارگرا در این کشور بود. این مقاله، پژوهش نظری است که با مطالعه از منابع اولیه ازجمله کتاب ها و مقالات نوشته شده است و جمع آوری داده ها نیز بر مبنای روش کتابخانه ای بوده است.
آثار امنیتی-زیست محیطی پروژه گاپ(ترکیه) بر کشورهای پایین دست؛ ملاحظات حقوق بین المللی
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 85
حوزههای تخصصی:
اگر روزی طرح موضوع "جنگ آب" عمدتاً در نوشته های محققان برای آینده در نظر گرفته می شد، اینک همان آینده واقعیت پیدا کرده است و جهان به واقع درگیر جنگ آب در نقاط مختلف می باشد. شاید بتوان دو دسته عوامل را در این زمینه دخلیل دانست، مورد اول عامل طبیعی است، گرچه همان را هم دولت ها با برنامه ها و سیاست های اشتباه خود تشدید کرده اند و دومی کاملاً با دخالت انسان انجام شده است که چرخه اکوسیستم را مختل ساخته و مشکلات زیست محیطی جدی را ایجاد کرده است. یکی از سیاست ها و برنامه های اشتباه برخی کشورها، منحرف کردن جریان های آبی و ایجاد سدهای متعدد بدون تدبیر و آینده نگری بوده است. یکی از این سیاست ها و برنامه های پر سر و صدا و زیان بارد، ابر پروژه های آبی ترکیه خصوصاً پروژه آناتولی جنوب شرق(گاپ) می باشد که با ساخت سدهای مختلف روی دجله و فرات موجب بروز مسائل زیست محیطی حاد برای کشورهای پایین دست یعنی عراق و سوریه و پس از آن ایران شده است پروژه گاپ آثار و تبعات زیست محیطی متعددی دارد که این مقاله تلاش دارد در یک نگاه حقوق بین المللی این موضوع را مورد مطالعه قرار دهد و ضمن بررسی ابعاد حقوقی اقدامات ترکیه، تاثیرات امنیتی و زیست محیطی آن برای کشورهای پایین دست مشخص شود. بنابراین در جهت دست یابی به اهداف مشخص شده در این مقاله، به این سوال محوری پرداخته خواهد شد:"هیدروپلتیک ترکیه (با تاکید بر پروژه GAP) چه تاثیرات امنیتی و زیست محیطی برای همسایگان این کشور(سوریه، عراق و ایران) دارد؟"
واکاوی نقش بسیج پوپولیستی در انقلاب اسلامی ایران (بررسی دوره تاریخی 1357- 1342)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد آن است که از رهگذر تحلیل وقایع انقلاب اسلامی ایران، چشم انداز جدیدی از «بسیج پوپولیستی» را نمایان کند. برپایه نظریه ارنستو لاکلائو، مسأله ما فهم روابط میان بسیج پوپولیستی و ضرورت بازسازی «مردم جدید» است. به نظر می رسد در انقلاب اسلامی، هویت «مستضعفان» معرف همان «مردم جدید» است و پرسش اصلی این است که «چگونه مطالبات تهیدستان در بسیج پوپولیستی ادغام شد؟» در این تحقیق از روش «توصیف ضخیم» استفاده شده است. در این روش، تفسیر زمینه مند رخدادها مدنظر قرار می گیرد و پژوهشگر به کاوش در شرایط، انگیزه ها، مقاصد و معانی کنش ها می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در پرتو گفتمان سیاسی تشیع و رهبری امام خمینی (ره)، «مستضعفان» نامی همگون ساز برای وحدت همه مطالبات شد و زنجیره هم ارزی شکل گرفت. در ادامه با بررسی انتقادی اثر برجسته آصف بیات، نویسندگان به این درک نائل می شوند که اگر «مستضعفان» نامی برای شناسایی یک دال تهی نمی شد، آنگاه تهیدستان شهری فارغ از انگیزه های انقلابی همچنان به «پیشروی آرام» ادامه می دادند. دستاورد نهایی این نوشتار حاکی از آن است که بسیج پوپولیستی را نباید در حصار محتوایی ثابت و پیشاتعین یافته تحلیل کرد، بلکه پویایی انقلاب در پرتو کردار مفصل بندی مشخص می شود.
راهبردهای کنش گری رسانه در مدیریت افکار عمومی از منظر مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
کنش گری رسانه ابزاری برای مدیریت افکار عمومی جامعه می باشد، که به وسیله آن جامعه می تواند مسیر سعادت پیروزی و یا شقاوت شکست را کسب نماید. در رابطه با تأثیرپذیری افکار عمومی توسط رسانه اندیشمندان زیادی مباحثی را مطرح نموده اند. سؤال قابل طرح اینکه از منظر مقام معظم رهبری مدیریت افکار عمومی جامعه نیازمند چه راهبردهایی برای کنش گری رسانه می باشد؟ روش به کارگیری در این پژوهش تحلیل مضمون خواهد بود. یافته های پژوهش همچون: مهندسی اخبار جهت کنترل افکار عمومی، تصویرسازی غلط رسانه ای عامل انحراف افکار عمومی، ضعف ما در تولید محتوای مناسب و مانند آنها حکایت از این دارند که از منظر رهبر انقلاب ضرورت دارد رسانه ها در جمهوری اسلامی در دو کلان راهبرد سیاسی اجتماعی و محتوایی عملیاتی به تولید راهبردهای کنش گری بپردازند، که در صورت توجه افکار عمومی جامعه اسلامی در مسیر صحیح مدیریت خواهد شد.
علل و زمینه های الحاقی فنلاند به ناتو در چارچوب «موازنه تهدید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هندسه قدرت در نظام بین المللی متاثر از مناسبات توزیع قدرت تغییرپذیر است. عضویت فنلاند در ناتو تغییر در بسیاری از معادلات سیاسی و بین المللی بوده است. پیوستن فنلاند به ناتو نه تنها بسیاری از معادلات ملی را در فنلاند دستخوش تغییر قرار داد، بلکه در حوزه منطقه ای (اسکاندیناوی و در فضای کلی تر نوردیک) را هم آبستن رخدادهای جدید کرد. علاوه بر این در بعد بین المللی پایه های الگوی موازنه قدرت اروپایی که بعد از فروپاشی دیوار برلین به صورت یک الگوی با ثبات مطرح بود، متزلزل شد. سوالی که مطرح است این که چرا عضویت فنلاند در ناتو، معماری امنیتی اروپا را دستخوش تغییر قرار داده است؟ فرضیه پژوهش در پاسخ به این سوال ضمن توجه به هندسه شکلی و محتوایی موازنه قدرت بین روسیه-اروپا، موازنه تهدید (منابع روسی تهدید کننده فنلاند) را عامل اصلی تغییر دهنده رفتار سیاست خارجی فنلاند در نظر خواهد گرفت. در این مقاله ابتدا به تاریخچه روابط روسیه و فنلاند اشاره می شود، سپس به ادبیات موازنه قدرت از یک سو و موازنه تهدید و منابع چهار گانه تهدید از دیگر سو، به عنوان زیربنای نظم امنیتی نوردیک اشاره خواهد کرد.
واکاوی حضور چین در خلیج فارس در قبال آمریکا از دیدگاه سیاست موازنه گرای نرم رابرت پیپ
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتار بازیگران مختلف در عرصه نظام بین الملل که مستقیما با راهبردهای امنیتی- سیاسی ایران مرتبط هستند، حائز اهمیت می باشد. جمهوری خلق چین مایل به ایفای نقش مهم تر و ارتقای جایگاه در منطقه استراتژیک خاورمیانه است .محرک اصلی جمهوری خلق چین در فعال تر شدن در خلیج فارس نیاز به انرژی نفت و گاز و به موازات آن کم رنگ شدن نقش ایدئولوژیک این کشور در سیاست خارجی از دهه هشتاد به بعد است.هدف پژوهش حاضرپاسخ به این سئوال اساسی است که حضور چین در خلیج فارس در قبال ایالات متحده آمریکا از دیدگاه سیاست موازنه گرای نرم رابرت پیپ چیست؟ این مقاله با استفاده از روش اسنادی با اتکا به منابع مکتوب کتابخانه ای و مقالات اینترنتی و با الهام گرفتن از نظریه موازنه گرای نرم رابرت پیپ انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش حاضرنشان می دهد که با تشدید افول قدرت آمریکا در جهان، چین امروز خواهان جایگاه قوی تری در نظام بین الملل است و به موازات افزایش نیاز خود به انرژی های فسیلی نفت و گاز به حضور گسترده خود در قالب همکاری های مختلف تجاری و اقتصادی در قالب صادرات کالا و خدمات با بازیگران اصلی خلیج فارس در سایه سیاست کلان موازنه نرم با ایالات متحده آمریکا، رویکرد تعامل با غرب و آمریکا را در حوزه خلیج فارس دنبال کرده و می کوشد جایگاه خود را در منطقه به عنوان یک بازیگر فرامنطقه ای تثبیت و ارتقاء دهد.
ظهور دولت های نوچپ گرا در آمریکای لاتینِ پساجنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمریکای لاتین در ابتدای قرن بیست و یکم، شاهد موج بی سابقه ای از پیروزی های نامزدهای چپگرا در انتخابات های ریاست جمهوری بود. چرخش به چپ در منطقه ای که پس جنگ سرد، سیاست های نئولیبرال سیاسی و اقتصادی قدرتمندانه ظاهر شده بود، تحولی قابل توجه به حساب می آید. هدف اصلی این پژوهش، توضیح علل و عوامل مختلف روی کار آمدن دولت های چپگرای نوین در آمریکای لاتین است. سوال اصلی این تحقیق است که «دولت های چپگرای نوین چگونه در آمریکای لاتین به قدرت رسیدند و عوامل موثر بر چرخش به چپ در این منطقه چه بوده است؟». فرضیه ی در نظر گرفته شده این است که «عوامل مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی در چرخش به چپ در آمریکای لاتین موثر بوده است و قدرت گرفتن این جریانات نوچپگرا، تاثیرات قابل توجهی در سطح ملی و منطقه ای داشته است». چارچوب مفهومی این پژوهش، نظریه نظام جهانی جان فوران است و برای بررسی جزییات و چگونگی این رابطه، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. طبق یافته های این پژوهش، بازگشت چپگرایی در آمریکای لاتین در دوره 2010-1998 میلادی ناشی از عوامل بلند مدتِ ساختاری، نظیر نابرابری و دموکراسی نهادی شده؛ و نیز عوامل کوتاه مدتی مانند ناکارآمدی اجرای مدل نئولیبرالیستی اقتصاد در این منطقه و بحران اقتصادی 1998-2002 میلادی بوده است. رونق کالاهای اساسی بعد از 2002 میلادی نیز منابع لازم را برای تثبیت حاکمیت احزاب چپ فراهم کرد
چارچوب های رسانه ای بحران هسته ای و گفتمان ایران هراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، بحران هسته ای ایران در مرکز توجه اندیشمندان روابط بین الملل قرار گرفته است. با وجود چاپ کتاب های گوناگون درباره ریشه ها، پویایی و تاثیرات آن بر امنیت بین الملل و سیاست خاورمیانه، برخی زوایای بحران هسته ای ، به ویژه نقش رسانه در چارچوب بندی کردن آن، نادیده انگاشته شده است. از این رو، نوشته پیش رو تلاشی برای تحلیل و تبیین نقش رسانه در چارچوب بندی کردن بحران هسته ای ایران است. نوشته پیش رو تلاشی است در بررسی نقش رسانه های اصلی امریکا، سی ان ان و فاکس نیوز ، در چارچوب بندی کردن برنامه هسته ای ایران. «سی ان ان و فاکس نیوز چگونه و با چه سازوکاری برنامه هسته ای ایران را چارچوب بندی کرده اند؟» این پرسشِ محوری نوشته پیش روست که خوانشی تحلیلی از نقش رسانه ها در چارچوب بندی بحران هسته ای ایران را نمایان میسازد. فرضیه پژوهش این امر است که چارچوب های رسانه ای تولیدی توسط این دو رسانه امریکایی هم برسازنده و هم تشدید کننده گفتمان ایران هراسی هستند. نوشته با کاربرد روش ردیابی فرایند و تکیه بر تحلیل محتوای کیفی٬ خوانشی تاریخی از بحران هسته ای ایران از دریچه رسانه های غربی را روایت کرده و نشان می دهد که نوشته با تحلیل رخدادهای کلیدی به عنوان " بافتار و زمینه" به نقش فاکس نیوز و سی ان ان با کارکرد خود به عنوان "فزون ساز" و تولید تیتر و تحلیل ّهای جهت ساز به عنوان "متن" از برنامه هسته ای ایران به عنوان "هدف" کوشیده تا مردم امریکا به عنوان "شنوندگان" را متقاعد سازد.
Ghazali and the Conflict between Reason and Religion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abu Hamid Al-Ghazali is one of the most important thinkers of the Seljuk period in Iran. Ghazali’s Thought, based on his works, is very wide-ranging in various fields of religious sciences. At the beginning of his scientific life, he wrote a book entitled “Maqasid al Falasifa” (The Aims of Philosophers), but in the final period of his research, he wrote the “Tahafut al-Falasifah” (The Incoherence of the Philosophers) and joined the opponents of philosophy, in which he expressed the contradictions of philosophers. Consequently, many thinkers believe that he is not only against philosophy but also against reason, and as a result reach the conflict between reason and religion or the sharia of religion.This article examines the question of whether there is a conflict between reason and sharia in Ghazali's thought? Does al-Ghazali mean the philosophical views of philosophers only those that are incompatible with the Shari'a? And what should be done if there seems to be a contradiction? This article tries to address these questions by referring to Ghazali's intellectual works.
بررسی مبانی انجمن حجتیه بر اساس سیر نزول تحولی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
19 - 48
حوزههای تخصصی:
انجمن حجتیه با هدف تبلیغ دین، پاسخ به شبهات، مقابله با نفوذ و گسترش فرقه بهاییت در جامعه ایران شکل گرفت. اما مبانی اعتقادی شان که با ایجاد انحرافات گوناگون، توصیه به خمودی و بی عملی بود، نشاط دینی را از مسلمانان سلب می نمود، از همان ابتدا با معارف اسلامی و گفتمان اصیل قرآنی منافات داشت. تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ گوئی به این سوال اصلی است که مبانی انجمن حجتیه براساس سیر نزول تحولی فهم قرآن کریم چگونه قابل بررسی است. برداشتی غیرپویا از اصل تقیه، مقوله مهدویت، انتظار و تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور، در اندیشه انجمن حجتیه شکل گرفت که سیر نزول تحولی فهم قرآن کریم در دعوت اسلامی و چالش های پدید آمده در مسیر آن خلاف ادعاهای ایشان را ثابت می دارد. نتایج و یافته های این تحقیق حاکی از آن است که خداوند براساس سیر نزول قرآن در طول بیست و سه سال رسالت پیامبر(ص)، با روش تربیتی تحول آفرین در سبک زندگی افراد و جوامع بشری، جهت دستیابی به تکامل افراد، و با در نظر داشتن تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سیر نزول آیات، و همگامی قرآن با دوره های پیشرفت اسلامی، نشان می دهد قرآن کریم متنی منفعل نسبت به فرد و اجتماع و به طور کلی محیط پیرامونش نیست، بلکه با هدف تغییر و تحول فرد و جامعه، در
نقش صوفیه در گسترش تشیع در شیراز از آغاز تا ظهور صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
107 - 121
حوزههای تخصصی:
صوفیه به عنوان گروهی با اوصاف و جاذبه هایی چون زهد و وارستگی و بعضاً دارای کشف کرامات و نیز معلومات دینی و اخلاقی قابل توجه از بعد نظری و فرهنگی جزو گروهای خاص جامعه محسوب می شوند. طبعاً سمت و سوی حرکت فکری و فرهنگی آنان می تواند یکی از شاخص های مهم وضعیت فکری و فرهنگی جامعه لحاظ گردد. از سوی دیگر، در ناحیه شیراز در دوره اسلامی، دست کم از آغاز قرن سوم هجری ما شاهد حضور و فعالیت یک جریان تصوّف شیعی و دست کم متشیّع هستیم که تقریباً همیشه فعّال بوده است. بر اساس این تحقیق آنچه به دست می آید این است که، شاخه های متعددی از صوفیه هستند که علاوه بر خرقه، سلسله مشایخ خود را به یکی از ائمه اطهار (ع) رسانده اند و بعضا با بیان کراماتی از امامان معصوم (علیهم السلام)، عشق و علاقه خود را به خاندان عترت ابراز نموده اند و در میان آنان چهره های برجسته ای به چشم می خورد که در خط فکری مردم اثرگذار بوده اند.هدف از این پژوهش، شناخت نقش صوفیه در گسترش تشیع در شیراز از آغاز تا ظهور صفویه است.این تحقیق به روش تاریخی (توصیفی– تحلیلی) انجام شده است و داده های تحقیق به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است.
الزامات جامعه نخبگانی در تحقق تمدن نوین اسلامی (بر پایه بیانات رهبر معظم انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی به عنوان آرمانی ترین هدف نظام اسلامی، محققان تمدن پژوه را واداشته تا هریک به فراخور معلوماتی که دارند با طرح و بسط تحقیقات پیرامون این فرایند، سهمی ایفا کنند. بر این پایه، جهت دهی مطالعات تمدنی به سمت وسویی که بیشترین ره آورد را داشته باشد، امری ضروری است. نقش «جامعه نخبگانی» در آینده تمدنی اسلام به عنوان یکی از مهم ترین پیشران های شتاب بخش در روند تحولات و حرکت های تمدنی آن گونه که باید روشن نیست و پرداختن به آن تا حدودی مغفول مانده و به رغم جستجوهای نگارنده تحقیقی مبسوط در این زمینه یافت نشد. از سویی دیگر، نیک می دانیم که رهبر معظم انقلاب به عنوان یکی از دغدغه مندان آتیه تمدن اسلامی، در بسیاری از مناسبات، نخبگانِ گوناگون را محور بیانات باریک اندیشانه خویش قرار داده اند و مواردی را به عنوان بایسته های نخبگانی مطرح ساخته اند. ازاین رو، نوشته حاضر ضمن تأکید بر گونه شناسی نخبگانی، می کوشد با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ دهد: برپایه بیانات رهبر معظم انقلاب جامعه نخبگانی با چه الزاماتی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی روبروست؟ مورد کاوی ها نشان می دهد؛ ارتقای معنویت، شتاب بخشی به حرکت علمی، استقلال فکری، وحدت افزایی، دشمن شناسی، بصیرت افزایی، الگو سازی، گفتمان آزاد اندیشی و قانون مداری عناصری نُه گانه هستند که برای تحقق هدف یادشده، جامعه نخبگانی ملزَم به همسویی با آن هاست. در این میان، نقش «نخبگان سیاسی» از دیگر گونه های نخبگانی برجسته تر است.
دورنمای مناسبات ایران و عربستان و پیامدهای سیاسی- امنیتی آن در منطقه (مطالعه موردی کشور عراق)
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر کلیدی و موثر منطقه ای، نقش اثرگذاری در مناسبات و تحولات ژئوپلیتیکی خلیج فارس ایفا کرده اند. در دهه گذشته و به واسطه بسیاری از تحولات سیاسی- امنیتی در سطح منطقه روابط این دو بازیگر با چالش های جدی رو به رو شد و تنش های فی ما بین محیط امنیتی منطقه را هم با نوعی آنارشی سیاسی مواجه ساخت. اکنون و در سایه تحولات جدید منطقه ای، با میانجگیری کشورهایی از جمله عراق و چین شاهد ازسرگیری مناسبات ایران و عربستان از 2021 هستیم که در صورت عمق بخشی بیشتر به این رخداد سیاسی با اهمیت، شاهد تحولاتی بنیادین در معادلات سیاسی – امنیتی منطقه خواهیم بود. در پژوهش حاضر به صورت مشخص پیامدهای سیاسی – امنیتی تحولات روابط میان ایران و عربستان سعودی بر معادلات سیاسی – امنیتی عراق مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت است؛ سوال اصلی پژوهش حاضر این است که دورنمای مناسبات میان ایران و عربستان چه تاثیرات و پیامدهایی برای معادلات سیاسی- امنیتی عراق به دنبال دارد؟ فرضیه پژوهش این گونه ساماندهی شده است که از سرگیری مناسبات میان ایران و عربستان، خارج شدن عراق به عنوان زمین بازی و زورآزمایی سیاسی دو طرف، کاهش نفوذپذیری سیاسی عراق، مواجهه مقتدرانه با بحران های امنیتی داخلی، ارتقاء وزن سیاسی عراق، کاهش فشارها بر اتخاذ یک دیپلماسی متوازن از سوی این کشور و افزایش امیدواری ها به مدیریت چالش های حوزه امنیت زیست محیطی را به دنبال خواهد داشت. در پژوهش حاضر با توجه به بهره گیری از منابع و مستندات پژوهشی و کتابخانه ای از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
مطالعه تطبیقی سیاست خارجی قطر در قبال ایران و عربستان (2013–2023)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی پادشاهی قطر از زمان شکل گیری، همواره در راستای تامین بقا و استمرار حاکمیت خاندان آل ثانی در کشوری با محدودیت های شدید ژئوپلتیک و آسیب پذیری بالا مورد برسازی قرار گرفته در این راستا برای حصول به هدف مذکور، ایجاد توازن در روابط با قدرت های بزرگ منطقه ای دارای جنبه حیاتی می باشد. ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقه ای نقش اساسی در تحولات منطقه داشته و بررسی سیاست خارجی دیگر کشورهای منطقه در قبال این دو قدرت منطقه ای حائز اهمیت می باشد. بنابراین این پژوهش سعی دارد به این پرسش اساسی بپردازد که سیاست خارجی قطر از سال 2013 و در دوران پادشاهی شیخ تمیم بن حمد در قبال ایران و عربستان چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود که پادشاهی قطر در بازه زمانی مذکور با اتخاذ سیاست درهای باز، ضمن پرهیز از تخاصمات منطقه ای، تلاش نموده نقش بازیگر مصالحه گر را در منازعات ایفا نماید. این پژوهش با روش مقایسه ای، کاربست نظریه رئالیسم و استفاده از منابع اولیه و ثانویه مشتمل بر اسناد، کتب و مقالات معتبر داخلی و بین المللی، جستجو در شبکه های اینترنتی، برنامه های هوش مصنوعی و... به بررسی موضوع می پردازد. در پایان یافته های پژوهش موید این واقعیت است که راهبرد سیاست خارجی قطر در برقراری روابط با ایران و عربستان نسبت به سایر کشورهای حوزه خلیج فارس ایجاد موازنه متمایل به عربستان بوده و درواقع تصمیم سازان دستگاه سیاست خارجی قطر استراتژی هایی را اتخاذ نموده که به نزدیکی بیشتر به عربستان همراه با تأمین رضایت نسبی ایران در تحولات منطقه ای منتهی می شود.