فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۰۲۱ تا ۱۳٬۰۴۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رهایی بخشی و آزادسازی بشر از قیودی که ره آورد ساختار، اصول، و ارزش های نظام مسلط بین المللی است، عاملی برای طرح نظریات بازاندیشانه ای در روابط بین الملل گردیده که وجه مشترک همة آنها، تغییر نظم و نظام موجود و تلاش برای پی ریزی نظمی نوین و مطلوب در نظام بین الملل است. نظریه انتقادی روابط بین الملل، با تأکید بر مؤلفه هایی چون آزادی، عقلانیت و نیز نقد تجربه گرایی سنتی و علم گرایی محض، تلاش بسیاری برای نقد وضع موجود، فراهم آوردن زمینه ای برای امکانپذیر نمودن رهایی در سیاست جهانی و نیز تحقق زیستِ اخلاقی در نظام بین المللیِ دولت ها به عمل آورده است. همچنین، به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، نیز شاهد طرح گستردة مباحث انتقادی نسبت به نظم و نظام بین الملل هستیم. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، و نیز مطالعه اسنادی، به بررسی تطبیقی مفهوم رهایی بخشی از نظر امام خمینیو نظریه انتقادی روابط بین الملل پرداخته و علاوه بر بیان راهکارهای تحقق رهایی بخشی در نظام بین الملل، وجوه اشتراک و افتراق این دو رویکرد را نیز بررسی کرده است.
تعریف و غایت دانش منطق از نظر منطقدانان مسلمان
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
حضرت زهرا، سلام الله علیها; فریاد رسا بر سر بدعتها
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
انسان، شیطان و خدای میلتون و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر پژوهشی است تحلیلی- انتقادی درباره جایگاه انسان و عجین شدن او با مسائل دینی و موضوع نافرمانی و عصیان. علاوه بر این، مباحثی مانند: پاداش، عقوبت، رستگاری و نجات نوع بشر در دو اثر بزرگ ادب جهان «مثنوی» مولانا و «بهشت گمشده» میلتون مورد بحث و تأمل تطبیقی قرار گرفته است. اشعار و اندیشه های مولانا در ایران و جهان قبول خاص و عام یافته است. مولوی یکی از چند شاعر برتر زبان فارسی و جهان به شمار میآید؛ عموماً میلتون را نیز بزرگترین شاعر انگلیسی، پس از شکسپیر میدانند و «بهشت گمشده» وی را بزرگترین منظومه داستانی انگلیسی. این اثر از بزرگترین حماسههای الهی- انسانی است که به زبانهای جدید سروده شده و مقایسه این دو اثر حتی در یک زمینه مقایسه سخن و اندیشه دو ملت و دو فرهنگ کهن و ریشهدار است. نگارنده در این مقال میکوشد تا با بررسی وجوه مشترک و متضاد اشعار این دو شاعر بزرگ در موضوع انسان، خدا، شیطان و جهان و تحلیل هر یک، به مقایسهای تحلیلی و انتقادی در این راستا دست یابد.
تامین معاش
حوزههای تخصصی:
«خودفراموشی» در بستر از خودبیگانگی با تکیه بر دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی با الهام از منابع دینی با زبان شعر، تمثیل و جملات نغز، سعی در واکاوی معنا، علل، پیامدها و در نهایت راهکارهایی جهت درمان آن داشته است. از نظر مولوی، انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط، از آن دورافتاده و دچار خودفراموشی شده است. آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند، تعلق به ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که تیرگی و ظلمت را بر وی غالب می سازد. در نتیجه او در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود را دارد. این سیر استکمالی آثار مولوی در قالب قوس نزول و صعود قابل تصویر است. از دید مولوی دو دسته عوامل درونی و بیرونی باعث عدم شناخت خویشتن است. از نظر وی نقطه مقابل علل خودفراموشی، راه هایی برای خودیابی و غلبه بر خودفراموشی است. و راه درمان آن چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست.
پیوند متون عرفانی با رئالیسم جادویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی به عنوان سبکی نوین در داستان نویسی، در نیمه دوم قرن بیستم پدید آمد. اگرچه زادگاه این سبک آمریکای لاتین است و نویسندگان این منطقه با آثار داستانی خود، عامل جهانی شدن آن شده، و با نوشته های تحلیلی و انتقادی خود اصول و مؤلفه ها و قواعد این سبک را تئوریزه کرده اند، به گمان برخی اندیشمندان حوزه ادبیات، شیوه یاد شده تنها ویژه این منطقه از جهان نیست و اساساً ریشه های نخست آن را می توان در ادبیات خاور زمین و به ویژه در متون عرفانی جست وجو کرد. تخیل که یکی از مؤلفه های اساسی رئالیسم جادویی است، باعث گُسست علّی و معلولی در روایت داستان می شود. این تخیل که ریشه در افسانه ها، اسطوره ها، باورها، حکایات و قصه های مردمی و بومی دارد، در سرتاسر داستان ریشه می دواند. متون عرفانی و به طور مشخص، تذکره های عرفانی که شرح حالی از عارفان و بزرگان و سالکان طریقت است، در اساس، قالبی داستانی و خیالی دارند که رویدادهای شگفت انگیز و خارق عادت را در بستری واقع گرایانه ارائه می دهند. این شیوه، بسیار شبیه گونه روایی موجود در متون رئالیسم جادویی است. نگارندگان این جستار، پس از ارائه تعاریف و ویژگی هایی از رئالیسم جادویی، به جست و جوی ریشه های آن در ادبیات خاور زمین به ویژه متون عرفانی(تذکره ها) پرداخته و در پایان، نمونه هایی از نقاط مشترک میان این دو مکتب با سبک را یاد کرده اند. مهم ترین نقطه های پیوند مشترک متون عرفانی و رئالیسم جادویی را می توان در شکستن مرز میان واقعیت و فرا واقعیت و اتحاد این دو، اجتماع نقیضین، کنش های کرامت آمیز و رفتار های شگفت و خارق العاده شخصیت های حاضر در حکایت ها، شناخت حقیقت از راه تخیل و... دانست.
آسیبها و آفات مدیریت بعد از عصر نبوی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیمای موعود در قرآن
شناخت حق از باطل در نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
87 - 104
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله، معیارهای اعتقادی شناسایی حقّ از باطل در کلام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در نهج البلاغه است. تبیین موضوع که به روش تحلیلی توصیفی انجام گرفته، با پاسخ گویی به این پرسش که معیارهای اعتقادی حقّ چیست و ویژگی های آن در بازشناسی از باطل کدام است، صورت گرفته است. دست یابی به ملاکی جامع در تشخیص حق از باطل و ترویج فرهنگ علوی و کاربردی کردن آموزه های نظری امیرمؤمنان(علیه السلام) در عرصه های مختلف زندگی از اهداف مهم این نوشتار است. از داده های اصلی مقاله، بیان همسویی قرآن، سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام)، صراط مستقیم، وحی، فطرت و عقلانیت با حقّ در نهج البلاغه است و این شناسایی با توجه به در هم تنیدگی مصادیق حقّ و باطل و ظرافت موجود در بازشناسی معیارهای حق از ویژگی ها و مختصات آن دشواری هایی دارد که با کنکاش در مستندات موجود در مجموعه شریف نهج البلاغه، میسر می گردد.
ساخت و استاندارد سازی آزمون نگرش سنج به مواد مخدر و تعیین رابطه بیان مؤلفه های فردی و خانوادگی با آن
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای تشخیص بیماری
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای مشاوره خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
علوم قرآن از دیدگاه قتاده بن دعامه
حوزههای تخصصی:
ملاحظه روایاتی که از قتاده در لابه لای کتاب های تفسیر وعلوم قرآن به دست آمده است.دیدگاه های قتاده را درباره برخی ازعلوم قرآن منعکس می سازد مثل 1.ناسخ ومنسوخ 2.محکم ومتشابه 3.اختلاف قراءات4.حروف مقطعه 5.امثال قرآن 6.سوگند7.مکی ومدنی8.الفاظ غریب9.تقدیم وتاخیر 10.قصص 11.مبهمات 12.لهجه قرآن 13.علم الغات 14.آیات الاحکام. مثلا یکی از مباحث مهم وگسترده علوم قرآنی نزد قتاده نسخ در قرآن است که از مسائل بحث انگیزبشمار می رود که مدرسه بصره عاملی در جهت پیشرفت قتاده در زمینه مفهوم نسخ بوده وهمین موجب تآلیف کتابی مستقل از ایشان شده است. همچنین قتاده در خصوص محکم ومتشابه محکم را ناسخی می داند که به حلال وحرام آن می توان عمل کرد ومتشابه،را منسوخی می داند که نمی توان به آن عمل کرد وفقط باید به آن ایمان داشت.و درباره حقیقت حروف مقطعه هم،این حروف را اسامی قرآن می داند و در خصوص قصص قرآن،تفسیر قتاده کمی به اسراییلیات آلوده شده است. ضرورت بحث در این علوم قرآنی از آن جهت است که تا قرآن کاملا شناخته نشود و ثابت نگردد که کلام الهی است پی جور شدن محتوای آن موردی ندارد. بنابراین هریک از مسایل علوم قرآنی در جای خود نقش مهمی در بهره گیری از محتوای قرآن ایفا می کند.
متشابهات قرآن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشمندان مسلمان در فرق مختلف با گرایشهای گوناگون فکری درباره متشابهات قران سخن گفته و در این موضوع دچار اختلافات بسیار شده اند ملاصدرای شیرازی با رویکردی روش شناسانه این دانشمندان را از حیث آرایی که درباره متشابهات قران اخذ کرده اند به چهار دسته تقسیم می کند 1- اهل ظواهر 2- اهل تاویل 3- دسته ای که ترکیبی از اهل ظاهر و اهل تاویلند 4- اهل جمع میان ظاهر و باطن او ضمن بررسی و نقد آرای سه دسته نخست دیدگاه دسته چهارم را مورد بررسی قرار می دهد و تنها به تایید روش آنها می پردازد در این نوشته کوشش شده است با استفاده از آثار گوناگون ملاصدرا دیدگاه او در این موضوع مورد تحقیق و بررسی و نقدی مختصر قرار گیرد.
مهندسی تمدن اسلامی از منظر سید منیرالدین حسینی الهاشمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
174 - 197
حوزههای تخصصی:
در اندیشه تمدنی سید منیر الدین حسینی الهاشمی، تمدن بستر ساز ارتباط انسان با جامعه و طبیعت است و لازمه این ارتباط حضور تمدن هم در نحوه تأثیر انسان و جامعه بر طبیعت و هم در نحوه تأثیر طبیعت بر انسان و جامعه است. البته مناسبات و ابعاد حیات اجتماعی آن گاه وصف تمدنی می یابند که نهادینه شده باشند. اسلامی بودن تمدن به معنای جریان روشمند دین در تمامی حوزه های حیات تمدنی اجتماعی بشر است. نظام مفاهیم (مفاهیم بنیادی، راهبردی و کاربردی)، ساختارهای اجتماعی، محصولات تمدنی (که بر اساس آن جریان نیاز و ارضا مدیریت می شود)، زیرساخت اساسی یک تمدن است که بر اساس آن اخلاق اجتماعی و سبک زندگی شکل می گیرد. تمدن مادی غرب اگرچه توانسته است مبتنی بر مبانی و اهداف خود لوازم تمدنی خود را شکل دهد، ولی به دلیل جهت گیری مادی اش تمدنی رو به افول است. بر اساس اندیشه تمدنی سید منیرالدین، به منظور تحقق تمدن اسلامی می بایست مبتنی بر مبانی، آموزه ها و اهداف اسلام ناب هم به شبکه علوم و هم به ساختارها و هم فراورده های تمدنی دست یافت. بر این اساس در شبکه علوم اسلامی که هسته تمدن اسلامی است، دستیابی به سه لایه از دانش های راهبردی و کاربردی ضرورت دارد که در هماهنگی نظری کامل باید زیر ساخت نظری تمدن اسلامی را تمام کنند. این سه لایه نظری فقه سرپرستی، علوم اسلامی کاربردی و مدل های اسلامی اداره جامعه هستند.
تحلیل مفهوم «وظیفه در نگاه نخست» در اخلاق دیوید راس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سر ویلیام دیوید راس، فیلسوف وظیفه گرای اخلاقی در نظریة ابتکاری خود، دو مفهوم «وظیفه در نگاه نخست» و «وظیفه در مقام عمل» را برای حل مشکل تعارض وظایف که کانت با آن روبه رو بود، مطرح کرده است. تعارض فقط مربوط به وظایف در نگاه نخست است، ولی در مقام عمل همیشه فقط یک وظیفه متوجه فاعل است. اما راس چون نگران بدفهمی و اشتباه از مفهوم وظیفه در نگاه نخست بوده، سعی کرده است تا تفاسیر و اصطلاحات جایگزینی برای آن بیاید تا مقصود او را تأمین کند. وی پنج تفسیر یا جایگزین برای آن ارائه میکند: وظیفة مشروط، وظیفة جزء نگر، تمایل به وظیفه، تناسب و مسئولیت. در این مقاله به معناشناسی اصطلاح «وظیفه در نگاه نخست» در اخلاق راس میپردازیم.
مبانی اعتبارسنجی روایات بحارالانوار نزد علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید هر پژوهشگری برای بهره مندی بهتر از بحارالانوار، بزرگ ترین دایره المعارف حدیثی شیعه، ناگریز است با پیش فرض های مؤلفِ آن در اعتبارسنجی روایات آشنا گردد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد علامه مجلسی به پیروی از دانشوران حدیث محورِ پیش از خود، روایات را براساس قراین کتاب شناسانه و به شیوه تحلیل فهرستی، اعتبارسنجی می کرده و در بیشتر موارد، قراین متنی را بر قراین سندی، بیشترارج می نهاده است. همچنین براساس روایات، اصلِ احتیاط تحفظ بر متن احادیث و پرهیز از تأویل مگر به ضرورت و نیز قاعده تسامح در ادله سنن با قید شیعی بودن روایات آن را، در ارزیابی مصادر و احادیث بحارالانوار به کار بسته است. علامه مجلسی براساس چهار مبنای یادشده، روایات را از جهت اعتبار رتبه بندی کرده و اکثر روایات بحارالانوار را معتبر دانسته است، ولی ازآن میان مبنای کتاب محورانه وی، کاربرد و تأثیر بیشتری در اعتباربخشی به روایات بحارالانوار نزد وی داشته است.