مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
بهشت گمشده
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر پژوهشی است تحلیلی- انتقادی درباره جایگاه انسان و عجین شدن او با مسائل دینی و موضوع نافرمانی و عصیان. علاوه بر این، مباحثی مانند: پاداش، عقوبت، رستگاری و نجات نوع بشر در دو اثر بزرگ ادب جهان «مثنوی» مولانا و «بهشت گمشده» میلتون مورد بحث و تأمل تطبیقی قرار گرفته است. اشعار و اندیشه های مولانا در ایران و جهان قبول خاص و عام یافته است. مولوی یکی از چند شاعر برتر زبان فارسی و جهان به شمار میآید؛ عموماً میلتون را نیز بزرگترین شاعر انگلیسی، پس از شکسپیر میدانند و «بهشت گمشده» وی را بزرگترین منظومه داستانی انگلیسی. این اثر از بزرگترین حماسههای الهی- انسانی است که به زبانهای جدید سروده شده و مقایسه این دو اثر حتی در یک زمینه مقایسه سخن و اندیشه دو ملت و دو فرهنگ کهن و ریشهدار است. نگارنده در این مقال میکوشد تا با بررسی وجوه مشترک و متضاد اشعار این دو شاعر بزرگ در موضوع انسان، خدا، شیطان و جهان و تحلیل هر یک، به مقایسهای تحلیلی و انتقادی در این راستا دست یابد.
زیبایی شناسی آرایه های ادبی در بهشت گمشده جان میلتون و دیوان رودکی سمرقندی
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
205 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بازشناسی پیوند میان هنر و ادبیّات با واکاوی در یکی از عناصر سازنده زیبایی شناسی؛ یعنی آرایه های ادبی است تا بتواند از این رهگذر از یک سو با بررسی آرایه های ادبی که بر آرایش سخن، زیبایی کلام و رسایی معانی می افزایند، تأثیر این فرایند مذکور را در ارتقای سطح معانی در دو اثر بهشت گمشده جان میلتون و دیوان رودکی سمرقندی دریابد و از سوی دیگر زیبایی شناسی را به عنوان شاخه ای از فلسفه که منعکس کننده ارتباط حسّی اثر با مخاطب و میزان لذّتی است که خواننده از اثر می برد، نشان دهد. پژوهش پیش روی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی بهشت گمشده جان میلتون و دیوان رودکی به تحلیل نمونه هایی از آرایه های ادبی به کار گرفته شده در این دو اثر پرداخته است. این تحلیل نشان می دهد که هر دو شاعر در کاربرد ابزارهای بلاغی نه تنها آگاهانه عمل کرده اند، بلکه نحوه استفاده و میزان کاربرد این آرایه ها در راستای فرم دهی به متن و القاء معانی مورد هدفشان قرار دارد.
مطالعه تطبیقی تصویر مرگ در بهشت گمشده و مرگ ایوان ایلیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
371 - 392
حوزه های تخصصی:
مفهوم مرگ و فناپذیری انسان، از پندارهایی است که حضور مهیبش مصرانه چهره برافروخته اش را در همه جا نمایان می کند. به عبارتی، تمام جوانب زندگی، بالاخص فرهنگ، متاثر از نگاه ما به این واقعیت جهان شمول است. برخی مرگ را محدود به آن لحظه نمی دانند که قلب از تپش و ریه از دم و بازدم بازمی ماند. در نزد این گونه افراد ،مرگ حقیقتی است که ممکن است بارها برای یک فرد رخ دهد و برای مدتی کوتاه یا بلند بر او چیره باشد. در طول تاریخ، چنین نگرشی به نیرویی الهام بخش تبدیل شده است. جان میلتون و لئو تولستوی اشخاص برجسته ای هستند که میوه زیباشناختی این دیدگاه متعالی را چیده اند. مطالعه ی پیش رو بر آن است تا با تحلیلی موشکافانه از بهشت گمشده میلتون و مرگ ایوان ایلیچ تولستوی، روشن سازد که میلتون و تولتستوی به نوعی از طبقه بندی درباره مرگ اذعان داشتند و هر یک راهی را برای کنارآمدن و چه بسا مقابله با این واقعیت فراپیش همنوعانشان قرار دادند.
تجلّی عنصر عاطفه در تحلیل معناشناسی شعر شاعران روشن دل: بهشت گمشده میلتون و دیوان رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسالت اصلی ادبیّات به ویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه به عنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهم ترین عنصر سازنده هنری است و پلی میان جنبه درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بیش ترین تأثیر را بر مخاطب می گذارد؛ بدین جهت بررسی و تحلیل این عنصر نسبت به عناصر دخیل دیگر، ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مضامین و افکار دو شاعر روشن دل، جان میلتون و رودکی، با توجّه به احساس مشترک که برخواسته از نقص فیزیکی بین دو شاعر است، می باشد؛ چنان که تفاوت ها و تشابهات فکری آنان می تواند به شناخت بیش تر منجر شود و نیز به تعاملات میان فرهنگی در جهت نزدیکی تمدّن ها و صلح جهانی کمک کند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی راه های انتقال عواطف، احساسات، القای معانی و هنر شاعری نظیر تشبیه، استعاره، حس آمیزی و تصویرسازی توأم با آن و... را با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که حس آمیزی و وجود عنصر عاطفه، عمده ترین نقطه اشتراک میان دو اثر و دو شاعر است. این وجه هر دو شاعر را زمانی می توان قوی تر مشاهده نمود که دریابیم حس نابینایی هر دوی آن ها نه تنها محدودیتی در کارشان ایجاد نکرده، بلکه توانسته است تمایزاتی میان این دو شاعر با شعرایی که از حس بینایی برخوردار هستند، ایجاد نماید.
تحلیل تطبیقی منطق الطیر عطار و بهشت گمشده میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
91 - 118
حوزه های تخصصی:
یکی از آثار ارزشمند عرفانی که به زبان رمزی و سمبولیک سروده شده است، منطق الطّیر عطّار است که سفری پرمخاطره توسطّ مرغان به رهبری هدهد برای رسیدن به سیمرغ -رمز ذات احدیّت –را روایت می کند. بهشت گمشده میلتون نیز اثری سمبولیک است که به لحاظ طرح موانع رسیدن به کمال، مشابهت هایی با منطق الطّیر دارد. ویژگی های زبانی و داستانی مشابه و روح حماسی حاکم بر هر دو اثر است؛ با این تفاوت که در منطق الطّیر، حماسه، عرفانی و در بهشت گمشده، حماسه بیشتر ادبی است. عطّار و جان میلتون از منابع دینی مختص آیین خویش در آفرینش اثر خود بهره گرفته اند. شیوه بیان روایت حضرت آدم(ع) و نسبت دادن گناه آغازین به حوّا یا آدم وحوّا ، فاصله حقیقت تا مجازِ این دو متن را تا حدودی مشخص می کند. همسویی ها و ناهمسویی های نگرش های عطّار و جان میلتون، در این دو اثر ارزشمند برمبنای چه عواملی تعیین می شوند؟ تحلیل تطبیقی در این پژوهش از یکسو مبتنی بر بینش سیّاره ای یعنی نگریستن به تفاوت ها، بدون نفی دیگری و از سوی دیگر مبتنی بر شباهت ها بدون الزام همسان سازی با دیگری و شیوه کلّی پژوهش، تحلیل محتوای کیفی متن است.
عشق در بهشت گمشده جان میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
197 - 220
حوزه های تخصصی:
عشق در کنار آنکه یک مفهوم معرفت شناسی عاشقانه و عارفانه است، پیوندی عمیق نیز با فرهنگ و جامعه پیرامون خویش دارد. در عشق، زیبایی چه در بُعد آفاقی و چه انفسی آن، کانون مهم و هستی شناسانه جاذب و مجذوب است. در ادبیات جهان، مضمون عشق از جایگاه ویژه ای برخوردار است و هر ژانر ادبی نیز فراخور ویژگی ها، فرم و محتوای خود، به تفسیر عشق اقدام می کند. با توجّه به اینکه اثر مورد مطالعه پژوهش حاضر، حماسه الهی- انسانی بهشت گمشده می باشد، شایان ذکر است که یکی از مضامین اصلی در حماسه، عشق است. از آن جا که عشق در دنیای حماسه حد واسطی است میان عشق در دنیای اسطوره با عشق در دنیای واقعی، مطالعه پیش روی با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی نشان داد که عشق نه تنها نقطه عطفی در بهشت گمشده است؛ بلکه طرح خاص خود را برای تبیین ماهیّت آن دنبال می کند. بنابراین، مسأله اصلی مطالعه حاضر تبیین و توصیف جایگاه عشق در بهشت گمشده میلتون است، ضمن پاسخگویی به این پرسش اساسی که در شخصیت پردازی و فرم و محتوای بهشت گمشده تا چه اندازه مفهوم عشق منعکس گردیده است؟
تجلّی اندیشه ها و دلتنگی های سیاسی در اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
189 - 209
حوزه های تخصصی:
ادبیات انتقادی و اعتراضی منعکس کننده جهت گیری ها و دغدغه های معترضان علیه حاکمیت هاست. این اندیشه ها که خودآگاه و یا ناخودآگاه در آثار شاعران مجال ظهور می یابد؛ زمینه مشترکی را در ادبیات ملل مختلف فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب (شاعر عراقی) به دلیل مواجه شدن با ناکامی های سیاسی مشابه از این جهت قابل بررسی است. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که ناامیدی، دلتنگی و سرخوردگی سیاسی از بن مایه های اصلی اشعار هر دو شاعر است. هر دو با پناه بردن به حسرت و تنهایی، ابراز عشق به وطن، استفاده از اسطوره ها، گله از زمانه و مردم زمانه و ابراز انزجار از خائنان برای بیان دلتنگی های سیاسی خود بهره برده اند. هر دو به دنبال بهشت گمشده ای جهت رهایی از فضای سیاسی موجود هستند. احساس شکست، فریب خوردن، سرگشتگی و حتی پشیمانی در اشعار کسرایی بارزتر است. امید و ناامیدی در اشعار کسرایی پابه پای هم پیش می روند ولی در اشعار سیّاب با دو مرحله زندگی اش در ارتباط اند. تنهایی و مرگ اندیشی در اشعار هر دو شاعر وجود دارد.
عادی سازی فساد و مولفه های موثر بر آن در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
121 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق شناسایی و ارزیابی عوامل (درونی و بیرونی) موثر بر عادی سازی فساد در ورزش است، لذا با شناسایی این شاخض ها به تحلیل فساد ورزشی پرداخته می شود. جامعه تحقیق، 23 نفر از خبرگان بین المللی می-باشد که در زمینه فساد سابقه پژوهش و مطالعه داشته اند. بر اساس مرور ادبیات و پیشینهء پژوهش 15 شاخص شناسایی و استخراج شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش ترکیبی تئوری تصمیم گیری چند معیاره فازی شامل: ANP بر اساس DEMATEL استفاده شد. نتایج روابط علّی-معلولی این پژوهش نشان داد که شاخص های جهان بیرونی ( 8 شاخص) به عنوان عوامل اثرگذار (علت)، شناخته شدند. از این بین، شاخص بهشت گمشده، فراوانی فرصت های فساد و هزینه ی پایین مشارکت در فساد، به ترتیب اثرگزارترین بودند. برقرارسازی نظام پایش و بررسی ها برای شناسایی ساختارهای فسادزا و محدود کردن فرصت های فساد، متناسب سازی نظام جرم و مجازات، تلاش برای مقابله با بی تفاوتی و بی حسی اجتماعی، ایجاد سیستم های آموزشی کارآمد جهت همراه کردن جامعه با استراتژی تقبیح فساد، ایجاد سازوکارهای تشویقی برای اقدامات افشاگرانه، می تواند تحمل فساد را در جامعه تا حدود زیادی پایین بیاورد و سهولتِ مشارکت در فساد را از بین ببرد.