نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۷۶٬۸۵۷ مورد.
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
73 - 86
حوزههای تخصصی:
هانری کُرْبَنْ (۱۹۰۳–۱۹۷۸م) فیلسوف، شیعه شناس و ایران شناس فرانسوی از نخستین متفکران اروپایی است که عرفان و تفکر ایرانی اسلامی به ویژه شیعی را به غرب شناسانده است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای به بررسی دیدگاه هانری کُرْبَنْ درباره ویژگی های مذهب تشیّع یعنی مسئله «امامت» و «مهدویت» می پردازد. سؤال اصلی پژوهش این است که کُربَن چگونه با مسئله «امامت و مهدیت» مواجه شده است؟ کُرْبَنْ در مسئله «امامت» نقش امام را آموزش معنای تأویلی کلام وحی و هدایت پیروان به سوی روح و باطن این کلام می داند. مأموریت امام، انتقال جنبه درونی مأموریت پیامبر(ص) است، یعنی پیامبر «کلمه» و امام «روح» آن را انتقال می دهد. در اندیشه او آخرین امام، موجودیتی اسرارآمیز دارد و با لقب هایی چون «قائم»، «مَهدی»، «منتظَر»، «حجّت» و «امام غایب» خوانده می شود. در واقع معنای عمیق «غایب از نظر» این است که انسان ها خود در پوششی فرو رفته اند که توانایی درک دیدن امام را ندارند. با وجود آنکه امام برحسب ظاهر در پرده غیبت به سر می برد، ولی بر دل و جان شیعیان پرتو افشانی می کند. «مهدویت»، بنیاد اصلی شیعه و عرفان آن است و خوشبختانه ضمیر خودآگاه شیعی به سوی آینده ای نامعلوم و مبهم چشم نمی دوزد، بلکه نگاهش به «فرجی» معطوف به «آخرالزمان» است.
بررسی آیات جهاد و نقد دیدگاه برخی مستشرقان
منبع:
تحقیقات قرآنی و حدیثی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
27 - 46
حوزههای تخصصی:
جهاد یکی از فروع دین اسلام و به معنی کوشش و تلاش مضاعف همه جانبه برای اعتلای کلمه الله و تحقق حاکمیت الهی بر روی زمین است. جهاد، دفاعی براساس اعتقادات پذیرفته شده تمام بشریت باوجود اختلافات فاحش بین اقوام مختلف، امری مقبول و مشروع است. جهاد ابتدایی در اسلام براساس آموزه های دینی، شرایط ویژه خود را دارد مانند حضور معصوم و اذن ایشان به جهاد که دراین صورت باتوجه به عصمت معصوم و عدم دخالت هوی وهوس و منافع شخصی، این جهاد نیز از تمام اشکالات مطرح شده مبراست. جهاد، تلاشی است برای کسب آزادی در بیان حقایق، رفع موانع و آزاد کردن انسان ها از زیر بار ستمگران تا آحاد ملت بتوانند خود با آزادی عقیده و عمل راه صحیح را انتخاب کنند. براساس نظر اسلام، اصل نه صلح است و نه جنگ، بلکه مسئله به اختلاف موارد گوناگون است. اصل مشروعیت جهاد ابتدایی از مسائل اجتماعی اسلامی است که دلایل عقلی و نقلی فراوانی بر اقامه آن وارد شده است، اما برخی به ویژه مستشرقین یا به دلیل عدم شناخت کافى از فلسفه تشریع جهاد و شرایط آن به ویژه در مورد جهاد ابتدایی یا از روى غرض و رزی، اسلام را به خشونت و توسل به زور براى تحمیل عقیده متهم کرده اند و به این ترتیب به اصل مهم و کاربردی جهاد در اسلام حمله کرده اند. حکم جهاد برای رشد، ترقى و تکامل انسان و باهدف رفع موانع از مسیر حرکت تکاملى انسان وضع و تشریع شده است.
تأملی انتقادی بر نظریه ی «ضرورت بالقیاس» در تبیین ماهیت جملات اخلاقی و حل مسأله ی هست و باید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
3 - 24
حوزههای تخصصی:
نزد صاحبان نظریه ی ضرورت بالقیاس، تبیین ماهیت جملات اخلاقی با حل مسأله ی «هست و باید» هیوم، دو امر در هم تنیده است و پرداختن به یکی، عین پرداختن به دیگری است. این نظریه در راستای دست یابی به موارد بسیار مهمی در اخلاق، همچون کلیت، قطعیت، واقع گرایی، مطلق گرایی و داشتن معیار برای ارزیابی نظام اخلاقی مطرح شده است؛ لذا نگاهی نقادانه به این نظریه از اهمیت به سزایی برخوردار است. مقصد و مقصود مقاله ی حاضر ارزیابی نظریه ی ضرورت بالقیاس، هم در تبیین ماهیت جملات اخلاقی و هم در حل مسأله ی هیوم است. رویکرد نویسندگان دارای دو مرحله است؛ در مرحله ی اول مبناهایی برای ارزیابی یک نظریه، در حل مسأله ی «هست و باید» ارائه می شود؛ مرحله ی دوم با ارائه چهار نقد(مبتنی بر مبانی مطرح شده در مرحله ی اول) حول ابهامات و مبانی این نظریه انجام می پذیرد. به عقیده ی صاحبان مقاله، چهار نقد بر نظریه ی ضرورت بالقیاس وارد است:1- دور و تسلسل؛ 2- ناسازگاری با وظیفه گرایی؛ 3- مصادره به مطلوب؛4- انکار بدیهیات اخلاقی.روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی از نوع استنتاجی و به سبک مساله محور است.
مولفه های هرمنوتیکی تاثیرگذار بر فهم بهتر گزاره های دینی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
25 - 49
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم حوزه معرفت شناسی دینی مولفه های هرمنوتیکی تاثیرگذار بر علم و معرفت دینی می باشد عواملی که انسان را در فهم بهتر و عمیقتر از گزاره های دینی یعنی قرآن و سنت یاری می رسانند و می توانند در مواجهه با متون دینی و یا بازخوانی آنها در رویش و تولید معانی و محتوای جدید از گزاره های دینی نقش بسزایی داشته باشند و معارف جدید و نوی را از متون دینی فرا روی انسان قرار دهند، مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به مجموع مولفه های هرمنوتیکی از این جهت که چه نقش و تاثیری در تولید و رویش معانی جدید و فهم بهتر گزاره های دینی از منظر آیت الله جوادی آملی پرداخته که موجب روشن شدن روشی جدید برای تفسیر معانی جدید و نوآورانه از گزاره های دینی می گردد عواملی که از نظر وی چنین می باشند:1. رشد و تولید معرفت دینی 2. ناطق بودن متن شریعت 3. نفی تفسیر به رای 4. تفاوت در متکلم، مخاطب و الفاظ 5. اعتقاد به روح معنا 6. ذو مراتب بودن معانی گزاره های دین 7. ذو مراتب بودن فهم انسان ها از گزاره های دین 8. درک بهتر دین در سایه رشد علوم تجربی 9. تاثیر پیش فرض ها بر نوع فهم از متن 10. عرضه سئوالات جدید به دین 11. شبهه و اشکال معرفتی به دین 12. مقتضیات زمان و مکان
بررسی دلایل روایی عدم طرح ملکات در دانش فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
65 - 92
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش فقه و اخلاق یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار بر مباحث میان رشته ای این دو دانش است. دیدگاه های متفاوتی در خصوص این نسبت وجود دارد که می توان آن ها را در سه دسته اتحاد، تنافر، و تعامل طبقه بندی کرد. طرفداران تمایز، چه در معتقد به تنافر و چه تعامل، یکی از تفاوت های اساسی میان فقه و اخلاق را در موضوع می دانند: موضوع فقه به رفتار انسانی مربوط می شود، در حالی که اخلاق به ملکات و منش ها می پردازد. این پژوهش به بررسی دلایل روایی که امکان دارد ملکات و منش ها را از حوزه فقه خارج کنند و داخل در علم اخلاق کنند، می پردازد. روش تحقیق به صورت جمع آوری و تحلیل دلالی گزاره های نقلی بوده است. نتایج نشان می دهد که سه دلیل روایی ممکن برای عدم موضوعیت ملکات در فقه، از قوّت کافی برخوردار نیستند. در پایان هم یک دلیل عقلی و انسان شناسانه که دست به تأویل روایاتِ دالِ بر حرمت رذایل اخلاقی زده، بررسی و نقد شده است.
تحلیل روش شناختی نقدهای آیت الله جوادی آملی بر آراء رشید رضا در مسئله ی «توسّل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰
3 - 22
حوزههای تخصصی:
مسأله «توسّل» و پیوند آن با «شِرک»، از مسائل مورد اختلاف میان شیعه و اهل سنّت است و این اختلاف که برخاسته از مبانی و نگرش های کلامی مختلف بوده، در تفاسیر فریقَین به چشم می خورد. گروهی از مفسّران معاصر اهل سنّت «توسّل» را مصداق آشکار شِرک خوانده و آیات قرآنی مرتبط با توسّل را به گونه ای دلخواه و متناسب با منظومه فکری معرفتی خویش تفسیر کرده اند. رشیدرضا از جمله مفسّران سنّی است که در تفسیر المَنار به گستردگی با مسأله «توسّل» به دیده انکار و منع نگریسته است. اندیشه وی در این زمینه از سوی آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم به نقد کشیده شده است. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که رشیدرضا در موضوع «توسّل» نگرشی جانب دارانه دارد که از پیش فرض های کلامی وی سرچشمه گرفته است. او سعی داشته تا با طرح اندیشه نادرست، توسّل به انبیاء و اولیاء از سوی شیعه را به نقد کشد. در مقابل، آیت الله جوادی آملی با تکیه بر مبانی قرآنی، روایی و عقلی، بیش از هر چیز از روش «بازتعریفِ مفاهیم اصلی» بهره جسته تا خلطِ مفاهیم و مغالطات وی را روشن سازد. او بر خلاف رشیدرضا، «توسّل» را از دایره مصادیق شرک خارج ساخته و توحیدِ ناب را از توحید متحجّرانه رشیدرضا و هم اندیشان وی جدا دانسته است. از نظرگاه آیت الله جوادی آملی، «توسّل» همسویی و همگامی با نظام خلقت و سنّت الهی است. نقدهای آیت الله جوادی آملی بر رشیدرضا در مسأله «توسّل»، از سنخِ نقدهای «مبنایی» است، نه بَنایی.
تحلیل «اضافه» و «نسبت» و جایگاه آن ها در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰
43 - 62
حوزههای تخصصی:
اگرچه درحکمت سینوی فقط برای اضافه وجودی غیرمستقل در نظر گرفته میشود، اما نسبتها نیز خصوصیت هایی مشابه با اضافه دارند. از نظر ابنسینا نسبت به معنای اعمّش هر گونه ربط بین دو طرف است. این نسبت در خارج، سبب تحقّق اعراض نسبی می شود؛ و اما در ذهن، نسبت، به علاقهای اطلاق میشود که مقولات نسبی لازم دارند. وقتی این نسبت (علاقه) از جهت خود نسبت ملاحظه گردد، به ناچار هر دو طرف، از جهت همین نسبت، نه از جهت ذاتشان، مورد نظر است و در این صورت چیزی جز اضافه نیست، ولی وقتی این علاقه فقط از یک طرف منظور شود، شامل شش مقولهی نسبی است و «نسبت» در یک معنای دیگر مختص به آنها می شود. از این معانی نسبت به دست میآید که در فلسفه ابنسینا نسبت همان وجود غیرمستقلی است که برای اضافه اثبات میشود. مقولاتی که متوقف بر چنین نسبتیاند، علاقهای را لازم دارند که به حسب این علاقه، تعقّلشان نیز در مقایسه با غیر به دست میآید. از چنین وجودی، مفاهیمی اضافی مانند خود نسبت و ربط انتزاع میشوند که از افراد اضافه به شمار میآیند و میتوان آنها را اضافه وجودی در مقابل اضافات ماهوی نامید.
شناسایی ماهیت حقوقی شیربها با تأکید بر رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه ملزومات زندگی مشترک از وظایف قانونی زوج است؛ بااین حال در برخی از مناطق به حکم عرف، جهیزیه را زوجه فراهم می کند. زوج نیز چند قلم از اجناس لازم برای زندگی مشترک را که معمولاً ارزش مادی زیادی هم دارند، تهیه می کند تا با درج در سیاهه جهیزیه به همراه دیگر اقلام به منزل مشترک بدرقه شود. در عرف چنین اقلامی را شیربها نامیده اند. در دعوای استرداد جهیزیه، دادگاه با این پرسش مواجه خواهد شد که چه کسی مالک این اموال محسوب می شود؟ پاسخ به سؤال در گرو تبیین ماهیت توافق صورت گرفته است. درخصوص ماهیت شیربها ازمنظر فقهی و حقوقی اختلاف وجود دارد. برخی آن را در قالب عقود معین، همچون هبه و جعاله و صلح، و برخی نیز در قالب توافق خصوصی تفسیر کرده اند. گروهی نیز ماهیت شیربها را به شرط ضمن عقد و نیز تعهد به نفع شخص ثالث تعبیر کرده اند. این اختلافات، رویه قضایی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با استناد به قالب های پیش گفته، حسب تفسیری که از جواز یا لزوم شیربها صورت می گیرد، این اقلام را برخی محاکم متعلق به زوج و برخی متعلق به زوجه می دانند. این تحقیق نشان می دهد قالب های مزبور با وجود داشتن رگه هایی از تناسب، دارای تمایزاتی آشکار با شیربها است. شیربها دارای ماهیتی خاص است که با توجه به خصایص آن و سکوت قانون، قلمرو آثارش را عرف تعیین می کند.
An Analytical Approach to the Human Body from the Perspective of Transcendental Wisdom and Yoruba Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۸, Spring ۲۰۲۴
25 - 48
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This research paper aims to delve into the foundational beliefs and principles of Yoruba Philosophy and Transcendental wisdom regarding the human body, including its composition, function, and significance, aiming to explore the similarities and differences in their interpretations and comparative analysis between these two philosophies.METHOD & FINDING: By utilizing library research, descriptive analysis, and analytical approaches, this study provides a comprehensive examination of the concept of the human body in the realms of Yoruba Philosophy and Transcendental Wisdom. It investigates how these philosophical perspectives influence cultural practices, rituals, and beliefs related to the human body in Yoruba and Islamic societies, critically reflecting on the implications of these varied philosophical views for understanding the nature of the human body, its connection to the soul, and its place within cosmology and metaphysics.CONCLUSION: The study conducts a comparative analysis of the human body in Yoruba Philosophy and Transcendent Wisdom, highlighting the divergent perspectives. In Yoruba Philosophy, the human body is viewed as an essential aspect of an individual's holistic existence, intricately connected to spiritual and material realms. It is considered to embody various spiritual essences and energies crucial for achieving internal equilibrium. The body also holds significant cultural and social value, representing personal and communal identities. Conversely, in Transcendental Wisdom, the human body is seen as a transient vessel facilitating the soul's pursuit of enlightenment and divine knowledge, portraying it as a means for its transcendental journey.
اطلاق ذات در شرع و توحید اطلاقی عرفان بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محتویات وحیانی کتاب و سنّت و شرع مبین معرفت خداوند متعال منفکّ از حقیقت توحید نیست؛ لذا هر جا سخن از معرفت خداوند متعال در میان است منظور معرفت توحیدی است. بنابراین منظور از معرفت خداوند متعال معرفت و آگاهی به وحدت و یکتایی و عدم تجزّی وهمی و عقلی و خارجی ذات حق متعال می باشد که در شرع از آن به اطلاق ذات یاد شده است. همچنین با توجه به اینکه این معرفت به خدای واقعی یعنی الله می باشد؛ دارای ویژگی ولهی است. لذا معرفت توحیدی معرفتی ولهی و به فعل خود خداوند متعال می باشد. معرفت یکتاییِ خداوند متعال درگرو دریافت معرفت اطلاق ذات به معرفی خود خداوند متعال است. در شرع، امر به سکوت در باره ذات حق متعال شده، و از تفکّر و غور و غوص در فعل خداوند متعال در معرفی خودش نهی گشته است. در این نوشتار، به چند نکته اشاره شده است: این معرفت توحیدی است، و به فعل خداوند متعال تحقّق می یابد. پیامدهای نابخردانه تفکر و سخن در ذات حق را باید دید، مغایرت معرفت خداوند متعال در محتویات وحیانی کتاب و سنت با معرفت او تبارک و تعالی در علوم بشری اهمیت دارد. سپس به نقش ارکان توحید در معرفت توحیدی و اطلاق ذات خداوند متعال یاد آوری شده تا از این طریق نتایج بی توجهی به جایگاه ارکان توحید در دلالت به اطلاق ذات و انحراف علوم بشری به توحید اطلاقی و نتایج نابخردانه آن آشکار گردد. نتیجه این گفتار آگاهی به نقش حجج الهی؟عهم؟ بعنوان ارکان توحید در معرفت توحیدی است.
عملکرد حوزه علمیه قم در حیطه اخلاق اجتماعی در یکصد سال اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از زمان تأسیس حوزه علمیه قم که قریب یکصد سال می گذرد، این حوزه نقش تأثیرگذاری در تحولات اجتماعی داشته است. این تحولات از منظر اخلاقی قابل بررسی و واکاوی است. مقاله حاضر با گونه شناسی این تأثیرات بر اساس شاخص هایی همچون جغرافیای تأثیر، قلمرو تأثیر، نوع مخاطب متأثر از حوزه، نوع برونداد تأثیر و نیز زمان و تاریخ این تأثیرگذاری به ابعاد گوناگون تأثیرات اخلاقی حوزه می پردازد. این گونه شناسی نشان می دهد که در یکصد سال تأسیس حوزه علمیه قم- چه قبل از انقلاب اسلامی ایران وچه بعد از آن - این حوزه توانسته است با تأثیرات اخلاقی خود در برخی مقاطع تاریخی، تحولات قابل توجهی را ارائه کند. مبارزات سیاسی- اجتماعی، خدمات عمومی و عام المنفعه، تواصی و خیرخواهی اجتماعی و مشارکت های همدلانه، و پس از انقلاب اسلامی در مقاطعی مثل جنگ، محرومیت زدایی و سازندگی کشور همواره حوزه ها الهام بخش اخلاقی اجتماع بوده اند. این تأثیر فراتر از کشور ایران در کشورهای دیگر نیز قابل رصد است.
مقابله حوزه علمیه قم با جریان های انحرافی سده اخیر در عرصه تفسیر و علوم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
133 - 154
حوزههای تخصصی:
مقابله حوزه علمیه قم به عنوان یکی از چند حوزه بزرگ تأثیرگذار جهان تشیع در سده چهاردهم شمسی با جریان های انحرافی اعم از التقاطی و غیر التقاطی در عرصه دانش تفسیر و علوم قرآن چگونه بوده است؟ این مقاله با جمع آوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی و با روش توصیفی- تحلیلی به این موضوع و داوری در باره آن می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در سده اخیر سه جریان انحرافی در عرصه تفسیر ظهور کرده اند: 1.جریان علم گرا با گرایش اصالت حسی و تجربی(افراد ملی مذهبی و نهضت آزادی) 2.جریان روشنفکری با گرایش سوسیالیستی و جامعه شناختی (بخشی از حسینه ارشاد و گروه جنبش مسلمانان مبارز) 3.جریان مارکسیستی شبه اسلامی با گرایش سیاسی مبتنی بر انقلابیگری (گروه های مجاهدین خلق و فرقان). در سده اخیر از عالمان حوزه علمیه قم علامه طباطبائی و شاگردان وی، به ویژه شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی به مقابله جدی با این جریان ها برخاستند. عدم اشراف به مقدمات ضروری و مبانی علمی صحیح تفسیر، خودمرجع پنداری در قرائت متون دینی و ضدیت با حوزه و روحانیت از دلایل اصلی این انحرافات فکری در تفسیر آیات از سوی این جریان ها بوده است.
تحليل الاستعارة الاتجاهية (فوق -تحت) في رواية فرانكشتاين في بغداد لأحمد السعداوي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
121 - 140
حوزههای تخصصی:
یعتبر علماء اللغه المعرفیون، مثل لایکوف وجونسون، الاستعاره لیس کحرفه أدبیه؛ ولکن کأداه مناسبه لکیفیه التفکیر والإشاره إلیها على أنها استعاره مفهومیه. من الأنواع المهمه من الاستعاره المفهومیه هی الاستعاره الاتجاهیه، ولها دور مهم فی نقل الدلالات الثقافیه والتعبیر عن موضوعات مجرده فی شکل أحاسیس وتجارب مادیه. یتناول هذا المقال الاستعاره الاتجاهیه (فوق تحت) فی روایه فرانکشتاین فی بغداد ، بطریقه وصفیه تحلیلیه. على الرغم من أن التخطیط (فوق تحت) فی الروایه، یستخدم فی الغالب للتعبیر عن الحالات الفیزیائیه الطبیعیه، إلا أن المؤلف فی بعض الحالات یشیر أیضا إلى نیته باستخدام التغریب والانزیاح واستخدام الاستعارات المضمونیه. فی هذه الروایه، یتم استخدام استعاره اتجاهیه (فوق) مع موضوع الهیمنه، والقوه، والصحه، والسعاده، والحیاه، والجبر، والوفره، والعقلانیه، والإیمان، والفهم، والفرج، والأمل، والمکانه الاجتماعیه الجیده، والمعرفه، والدفء، والفخر. ومن ناحیه أخرى، فقد ذکر المؤلف ضمن الاستعارات الاتجاهیه (تحت)، وهو ما یعنی السیطره، والضعف والعجز، والمرض، والحزن، وما إلى ذلک. وقد تصور المؤلف الحاله المادیه لهذه المواضیع، ولإدخالها فی ذهن المخاطب، استخدم کلمات، مثل "فوق"، و"علی"، و"تحت"، وأیضا الأفعال الماضیه والمضارعه. استخدم المؤلف المواقع الفیزیائیه والجسدیه للإنسان فی العالم والتجارب الموضوعیه له حتی یشیر إلی المیزات الثقافیه والفکریه ودلالاتها التی تحملها هذه الاستعارات. بعباره أخری، فهو باستخدامه لهذه الاستعارات، أعطی الکلمات معانی جدیده وجعل لبیانه قوه تمیزه عن سائر الکلام.
نقش و جایگاه «حکمت» در گفتگوی میان پیروان ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 302
حوزههای تخصصی:
همزیستی پیروان ادیان، قدمتی به بلندای قرن ها دارد و این مراودت ها به تکامل دوستی ها، نزدیکی سنت ها و یافتن نقاط مشترک انجامیده است. در عصر کنونی نیز گفتگو بین ادیان بزرگ جهان امری ضروری است. افزایش ارتباط مستقیم مردمی که دارای جهان بینی ها، عقاید، فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوتی هستند یکی از عواملی است که ضرورت گفتگوهای بین ادیانی و میان فرهنگی را ایجاب می کند که در اثر آن مردم علاوه بر اینکه پیروان دارای عقاید و جهان بینی های مختلف را درک می کنند، موضع خود نسبت به آنها را نیز مشخص می کنند. این مقاله به بررسی امکان و راهکار تحقق گفتگوی ادیان پرداخته و مقوله حکمت را مهمترین و جامع ترین مولفه در گفتگوی ادیان می داند. بررسی ریشهشناختی حکمت در سنت های دینی مختلف و جایگاه و اهمیت آن در ادیان و نیز کنکاش در کارکردهای آن، نشان می دهد که حکمت از یک سو بر ضرورت گفتگو تاکید دارد و از سوی دیگر می تواند بهترین مبنای گفتگو باشد. جامعیت حکمت در زمینه گفتگوی ادیان به حدی است که نه تنها می تواند مبنای گفتگو باشد بلکه در روش و نحوه گفتگو نیز بسیار کارآمد و کارساز است. پس از تحلیلِ ضرورت گفتگو و امکان تحقق گفتگوی ادیان بر مبنای حکمت، به این نتیجه می رسیم که این گفتمان الهیاتی حکمی به بینش اخلاقی منجر خواهد شد که والاترین ثمره آن عدالت است که رعایت آن می تواند به داوری منصفانه در باره دیگری بینجامد.
واکاوی اهمیت هوش مصنوعی از نگاه مقام معظم رهبری
حوزههای تخصصی:
انباشت حجم عظیمی از داده های گوناگون در فضای اینترنت، شبکه های اجتماعی و سِرورهای شرکت های بزرگی مثل: گوگل، فیس بوک و توئیتر موجب شد که تمام دانش بشری به طور یکپارچه برای همگان دسترس پذیر باشد. جمع آوری داده های کلان و پیاده سازی الگوریتم های مشخّص روی آنها، درعمل، به استخراج دانش بشری توسط ابزارهای خاصّ، مانند چت جی پی تی (ChatGPT) انجامیده و نتایجی با کمترین خطاها به دست آمده است.
گاهی آنچه امروزه در باره هوش مصنوعی (Artificial intelligence) گفته می شود، بیشتر نگاهی افراطی و تهدیدآمیز است و واقعیت عینی ندارد. گفتنی است که هوش مصنوعی ابداعات جدیدی را شکل داده، دامنه فعّالیت، توانمندی و رفاه انسان ها را توسعه می بخشد و از مشکلات جامعه امروزی می کاهد؛ ولی این طور نیست که این فنّاوری نوین، جایگزین انسان یا مشاغل مربوط به او شود؛ بلکه سخن درست، این است که بگوییم هوش مصنوعی، فرصت های تازه ای را پدید می آورد و شکل مشاغل و کارها را به گونه ای شگفت تغییر می دهد. بنابراین، هرگز نباید تصوّر کرد که هوش مصنوعی، نابودکننده بشر و مشاغل مرتبط با آدمی است؛ بلکه تغییردهنده شکل و روش اجراء آنهاست و درواقع، به نوعی روند دستیابی به نتایج را آسان تر نموده و حتّی با حضور خودش، مشاغل جدیدی را ایجاد کرده و توانایی انسان را در عرصه های مختلف وسعت داده است.
از این دست مباحث که بگذریم، یکی از دغدغه ها و توصیه های همیشگی رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، مقوله هوش مصنوعی است. توجّه جدی و قانونمند به فضای مجازی، استفاده از ابزارهای روز دنیا، پرهیز از غفلت و بی توجّهی نسبت به مسئله هوش مصنوعی، لزوم ارتقاء رتبه علمی کشور در حوزه هوش مصنوعی، دستیابی به استقلال علمی در زمینه فنّاوری های نوین و فعّال و اثربخش بودن در این عرصه، از جمله محورهای فرمایشات مقام معظم رهبری در زمینه فنّاوری های امروزی، به ویژه هوش مصنوعی است.
نظر به اهمّیّت بحث هوش مصنوعی و سفارش ها و تأکیدهای مستمرّ رهبر معظم انقلاب در باره این مسئله جهانی، لازم دیدیم که سخنان معظم ٌله را در این مورد بکاویم و نکات مطرح شده در فرمایشات ایشان را یادآور شویم.
تحلیل انگاره و نقش آن در فهم تحولات حدیثی؛ بررسی انگاره «شؤم المرأة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت «الشؤمُ فی المرأهِ و الفَرَسِ و الدّارِ» روایت مشهوری است که تداعی کننده انگاره شومی زنان است. این روایت در منابع اهل سنت به پیامبر(ص) نسبت داده شده و در منابع روایی شیعه گاه از امام صادق(ع) و گاهی از پیامبر(ص) نقل شده است. نتیجه تحلیل انگاره «شؤم المرأه» و روایات تداعی کننده آن با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به این قرار است که بخشی از این روایات، که «روایات مبنا» در ترویج این انگاره محسوب می شوند، در بوم مدینه شکل گرفته و برخی محدثان سرشناس مدینه عامل اصلی ترویج آن بوده اند. تفرّد مطلق در سه طبقه نخست راویان و تعارض محتوایی این روایات با نگرش کریمانه قرآن و پیامبر(ص) به زنان شاهدی بر ساختگی بودن آن هاست. تعدادی روایات پراکنده نیز وجود دارد که ناظر به «روایات مبنا» شکل گرفته و در حکم واکنش به این انگاره است. این واکنش ها را می توان در چهار دسته تقسیم کرد: واکنش های مشروط، واکنش های توضیحی و تعلیلی، واکنش های تقابلی-اصلاحی و واکنش های تقابلی-انکاری. تحلیل تاریخی و زبان شناختی این روایات نشان دهنده تأخر آن ها از روایات دسته نخست است.
آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی: یک مطالعه پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بازنمایی آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی است. این پژوهش در قالب رویکرد کیفی و به روش پدیدار نگاری انجام شده است. پانزده کارشناس حوزه پیش دبستانی و تربیت دینی از سطح کشور به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاکی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند تا زمان اشباع داده ها گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوا کیفی استفاده شد. یافته ها حاکی از آسیب های جدی و اساسی در دو بعد درون سازمانی و برون سازمانی است. آسیب های درون سازمانی شامل؛ آسیب های مربوط به مربّیان، آسیب های مربوط به هدف گذاری تربیت دینی، آسیب های مربوط به محتوا و شیوه های ارائه آن به کودکان و آسیب های برون سازمانی شامل؛ آسیب ها در بخش سیاست های مدیریتی و آسیب ها در بخش سیاست های فرهنگی – اجتماعی است. بر اساس یافته ها، پیشنهادهای برای رفع آسیب های تربیت دینی پیش دبستانی ارائه شده است.
معناشناسی واژه «حُکم» در قرآن کریم و امکان سنجی دلالت آن بر حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «حُکم» سی بار در قرآن کریم به کار رفته است. باوجود کاربردهای پربسامد این واژه و سایر مشتقات آن در قرآن کریم که تفاوت های معنایی روشن یا مبهمی را در این متن مقدّس به نمایش می گذارد، لغت شناسان و صاحبان کتب وجوه و نظائر در عمل معانی کلّی و محدودی را برای آن گزارش کرده اند. این پژوهش سعی دارد علاوه بر پیجویی همزادهای این واژه در زبان های سامی، با توجه به هم نشین های این واژه و بافت کاربرد آن در قرآن کریم، برخی معانی را معرفی کند که لغت شناسان به آن توجه نکرده اند. براساس این، علاوه بر داوری که قطعی ترین و پرکاربردترین معنای این واژه در عربی قرآنی است، معانی توانایی داوریِ صحیح، فرمان و دستور، مسئولیت و مأموریت و احتمالاً فرمانروایی از معانی دیگر این واژه در قرآن کریم است. همچنین، کاربرد «حُکم» در معنای حکومت و فرمانروایی که در عربی کلاسیک و معاصر گسترش آن را شاهدیم، در قرآن کریم محدود و غیرقطعی به نظر می رسد و دالّ اصلی این معنا در قرآن کریم «مُلک» و مشتقات آن است.
بررسی نقش استعاره ها و اسطوره ها در شکل گیری مسائل و چالش های بینشیِ مبلغین دینی و راهبردهای مواجهه آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
106 - 141
حوزههای تخصصی:
استعاره ها و اسطوره ها همواره به عنوان مقولاتی مرتبط با دانش های ادبی، زبان شناسی یا نشانه شناسی مورد توجّه و کاوش قرار گرفته اند و کمتر به نقش های این مقولات در شکل گیری مسائل اجتماعی یا در تصویر راهبردهای عملیاتی حل مسئله توجه شده است. «مدل تحلیل لایه ای علت ها» (CLA) ازجمله روش هایی است که با تأکید بر نقش استعاره ها و اسطوره ها در شکل گیری پدیده ها و مسائل اجتماعی، آنها را به عنوان عمیق ترین لایه های علّت ها قلمداد کرده است که با لایه های بالاتر علّی (لیتانی، علل اجتماعی، علل گفتمانی) در تعامل هستند. پژوهش حاضر که بر مبنای تحلیل لایه ای علت ها انجام شده، درصدد است تا بر اساس آن، نقش استعاره و اسطوره های مؤثر در شکل گیری مسائل بینشی مبلغین دینی را تبیین کند. در این پژوهش، بر پایه مطالعه کتابخانه ای و با تکیه بر روش تحلیل مضمون بازتابی، از بیانات رهبر معظم انقلاب دو مسئله بینشی به عنوان مضمون اصلی استخراج شده و برپایه مصاحبه با فرهیختگان تبلیغی حوزه علمیه و یافته های شخصی نگارنده، لایه های علّی آن تحلیل شده است که در نتیجه آن 7 عامل استعاری و 5 عامل نمادین (اسطوره ای) در رابطه با مسائل بینشی مبلغان دینی، شناسایی گردید. در این پژوهش افزون بر تبیین موارد مزبور، به بیان راهبردهای متناسب با آنها نیز پرداخته شده است.
استثناهای اصل عدم نقل در وضع لغات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
7 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های استنباط از ادله لفظی، احتمال تغییر معانی الفاظ در طول زمان است. در مقابل این احتمال به اصل عدم نقل استناد شده و لفظ آیات و روایات مطابق معنای متأخر آن ها تفسیر می شود. باوجود گستره استفاده از اصل عدم نقل، استثناهای این اصل کمتر مورد ارزیابی تفصیلی قرار گرفته است. هدف از این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی به رشته تحریر درآمده، بیان چیستی استثناهای اصل عدم نقل و بررسی صحت هر استثنا بر پایه مبانی مختلف در پذیرش این قاعده بوده است؛ چراکه در کتب اصولی استثناهای اصل عدم نقل به صورت پراکنده و با صرف نظر از تطبیق مبانی مختلف بیان شده اند. از سوی دیگر در معدود آثار پژوهشی پیرامون اصل عدم نقل فقط به اصل برخی از استثناها اشاره شده است. در موارد نادر موجود هم از صحت سنجی موارد استثنا بر اساس مبانی مختلف اصولی خودداری شده است. پس از بررسی ها روشن شد که مهم ترین استثناهای این اصل عبارتند از: الف) علم به اصل نقل و شک در زمان آن؛ ب) علم به زمان نقل و جهل به تاریخ استعمال؛ ج) وجود مقتضی خاص برای نقل؛ د) عدم فحص از معارض. مهم ترین مبانی اصولی در پذیرش قاعده عبارتند از استصحاب، سیره (عقلا و متشرعه) و غلبه استعمال؛ بر اساس هر مبنا، استثناهای موردپذیرش در اصل عدم نقل متفاوت خواهد بود.