مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
قداست
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله تلاش کرده است تا با نگاهی به مبحث نوگرایی در خصوص نظریه پردازان علوم مختلف، به وجود این خصلت در اندیشه های حضرت امام توجه خاص داشته باشد. وی این مقصد را در دو قسمت تحت عنوان «شیوه زیست روحانیت» و «بینشهای عمده نظری» به انجام می رساند. در قسمت اول بر این نکته تأکید می شود که چگونه حضرت امام نگرش نوینی از عالم دینی را به حوزه های سنتی روحانیت معرفی کردند. بحث قسمت دوم در دو بخش «سیاست معنوی» و «قداست طبیعت» پیگیری می شود. در بخش اول با ارائه تعریفی از عرفان و انسان به این نتیجه می رسد که با ورود عرفان و اخلاق در سیاست، انسانی ترین سیاستها بر جامعه حاکم می گردد. در بخش دوم، ابتدا انسان و عالم را با مسجد مقایسه کرده و برای آنان قداستی همتراز قداست مسجد قائل شده و در پایان نتایج زیست محیطی از این مقایسه گرفته است.
ارتباط هنر و عرفان در کشف گنج پنهان خلافت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان معاصر ‘ در عصر توسعه مدرنیته ‘ میان میراث انباشته با معانی قدسی و رهیافت دنیوی عصر جدید ‘ قرار گرفته و به میزان پیشرفت در زمینه غلبه بر طبیعت و تسخیر آفاق ‘ دچار سقوط معنویت گردیده است و با قرار گرفتن در یک وضعیت بینابین ‘ نیازمند پاسخگویی دین به مسایل وجودی انسان شامل : شکاکیت ‘ تناهی ‘ بیگانگی ‘ ابهام و معنای زندگی است . عرفان ‘ جریان روحانی عظیمی است که از میان همه ادیان می گذرد و در وسیعترین معنای خود به صورت وجدان (( حقیقت واحد )) معنا میشود . عرفان با هنر قرابتی تمام دارد . چرا که هر دو با عنصر عشق و محبت که در گذرگاه روح جریان دارد سرشته اند . هردو در پی کشف و ساختن دنیایی جدید برای آدمی هستند . هم عرفان و هم هنر هر دو از مقوله ابهام هستند که از عالمی عینی گرفته می شوند و به درجات قابلیت مظروف خویش ‘ چون سیالی جریان می یابند و هردو از جذبه و الهام سیراب می گردند . جذبه ای که تعین هویت انسانی و شخصی به کلی در آن از میان می رود .
رهبری فکری ـ معنوی «صدّیق» در مکتب حسیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ دین یهود سه جریان عرفانی عمده به ترتیب زمانی وجود دارد: مِرکبِه، قبّاله و مکتب حَسیدی. جریان عرفانی حَسیدی، در قرن هجدهم و توسط اسرائیل بَعَل شَمْ طوُوْ معروف به «بِشت» شکل گرفت. مراکز اولیة حَسیدیسم در اوکراین و لهستان جنوبی قرار داشت. بعدها این نهضت سراسر اروپای شرقی را فرا گرفت. تعالیم حَسیدیسم، شکل عمومیشده ای از قبّاله بود و به جای مراعات شریعت ظاهری یهود، بر اهمیت عبادت باطنی خدا تأکید داشت. یکی از دستاوردهای حَسیدیسم اولیه، تثبیت رهبری کاریزماتیک بود که توسط نیروی معنوی و مقدسی چون صِدّیق در جامعه حَسیدی یهود صورت میگرفت. در این مکتب عرفانی، هر گروهی برای خود یک «ربّی» دارد که به عنوان (Tzaddik) «صِدّیق» از او نام برده میشود. وی واسطة بین خداوند و بندگان است. تئوری صِدّیق در قرن هجدهم، یهودیت را با مفهوم جدیدی از رهبر مذهبی، که هم پرجذبه و هم عرفانی است، معرفی نمود که بر اساس آن، در هر نسل افراد نیکوکار و خالصی وجود دارند که با استفاده از عنایت خداوند و حالت عرفانی خاصشان، رابط بین زمین و آسمان اند و از طریق آنها، لطف و رحمت الهی به انسان ها افاضه میشود.
جایگاه مقدسات در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
از آنجا که قدوس صفت خداوند است و تقدیس مطلق، تنها شایسته خداوند است، قداست هر چیزی نیز از خداوند ناشی می گردد. در این میان انسان با این ظرفیت آفریده شده است که بتواند در ارتباط با خداوند قداست یابد و مظهر «وَ نُقَدِسُ لَکَ» گردد و از ملائکه مقدس خداوند هم بالاتر رود.
علاوه بر انسان مواردی از اعمال، اشیاء، مکان ها و زمان ها نیز تجلی قدوسیت خداوند شده و یا مقدس خلق شده اند و یا در ارتباط با خدا قداست می یابند که و میزان قداست آنان بستگی به شدت ارتباط با خدا دارد. معمولاً هدف از قداست اعمال، اشیاء، مکان ها و زمان ها، تربیت قدسی و ربوبی انسان است. نگاه صحیح به مقدسات نگاهی است که آن ها را تجلی قدوسیت باری تعالی ببینیم و سبب تربیت قدسی و ربوبی ما گردد، نه آن که شائبه استقلال و جدایی از خدا و شرک داشته باشد.
در این تحقیق ضمن مراجعه به آیاتی که با صراحت یا غیر مستقیم مسئله مقدسات را مطرح کرده اند، با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی به تفاسیر متعدد مراجعه شده و در نهایت این موضوع تبیین شده است.
بررسی قداست محیط زیست در متون مقدس هندویی
حوزه های تخصصی:
انسان هندویی با تلفیق عناصر طبیعت و خویشکاری خدایان به سمتی پیش می رود که طبیعت و تک تک عناصر طبیعی وجهه ای از قداست را با خود همراه می کند. حضور آموزه های وحدت وجودی در بطن اندیشه هندویی خود دلیل دیگری بر تقویت این مفهوم تلقی می شود. نوشتار حاضر درآمدی است بر بازشناسی تقدس طبیعت در متون مقدس هندویی به روش پدیدارشناسانه و بازتعریفی است از قداست طبیعت با نظر به مفهوم«مادر زمین» و «وحدت وجود» که هر یک تقویت کننده ارتباط موجودات با امری متعالی است که از میان اصولی ترین آموزه های شریعت هندویی سه اصل«تناسخ،» «اهیمسا» و «بهکتی»، راهکارهایی را برای بیان اهمیت حفاظت از طبیعت ارائه داده است.
بررسی و تحلیل مبانی اخلاقی عهد عتیق با توجه به آموزه معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوهر تعالیم اخلاقی عهد عتیق، شباهت انسان به خداوند است که از طریق عمل به شریعت در زندگی دنیوی محقق می گردد. ازاین رو در تورات، اخلاق و شریعت با یکدیگر رابطه ا ی ناگسستنی دارند و طرح تربیتی حیات مقدس را فراهم می آورند. قداست دارای دو بعد سلبی و ایجابی است که نفیاً مستلزم تقوا و دوری جستن از همه چیزهایی است که مخالفت با اراده خداست و اثباتاً خود را وقف عبادت او کردن است.
آنچه این مقاله بدان اهتمام می ورزد، تحلیل مفاهیم تشبه به خدا، قداست، توحید، عدالت، تقوا و برگزیدگی در عهد عتیق با توجه به آموزه معاد است. ازجمله رهیافت های مهم مقاله حاضر این است که از طرفی اخلاق در عهد عتیق بر محور قداست، توحید، عدالت، شریعت و تقواست و برگزیدگی قوم یهود براساس ایمان به خدا و رعایت عهد و میثاق است و مطلق نیست. از طرفی دیگر، بیشتر آموزه های دینی و اخلاقی در راستای آبادانی حیات دنیوی است و اسفار خمسه فاقد هرگونه اندیشه صریح نسبت به عالم آخرت به عنوان تضمینی برای اجرای ارزش های اخلاقی است و پهنای این آموزه در عهد عتیق به گستردگی قوانین شریعتی و آموزه های عبادی نیست!
واکاوی اسطوره کیومرث در شاهنامه از دیدگاه ساختارگرایی اساطیری لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره کیومرث یکی از اسطوره های مهم فرهنگ ایرانی است. این اسطوره ازنظر پژوهشی ظرفیت بسیاری دارد و ان را از جنبه های مختلف می توان بررسی کرد؛ از این رو به پژوهش های روش مند و منسجم بر مبنای نظریه و نقد ادبی نیازمند است. در این پژوهش کوشش می شود تا اسطوره کیومرث در شاهنامه برپایه نظریه ساختارگرایی اساطیری از لوی استروس تحلیل شود. بر متونی مانند شاهنامه، نقدهای روش مند و امروزی کمتر و نقدهای سنتی و ذوقی، بسیار انجام شده است؛ به همین سبب شایسته است در این زمینه پژوهشی بر مبنای نظریه و با توجه به رویکردهای نقد ادبی انجام شود. روش تحقیق در این مقاله تحلیل کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. ابتدا روایت های مربوط به اسطوره کیومرث از متون مختلف استخراج و رده بندی خواهد شد. سپس یکان ها یا واحدهای اسطوره ای از میان انها استخراج و به صورت تقابل های دوگانه در برابر هم چیده و تحلیل می شود. برپایه نتیجه این بررسی می توان دریافت ساختار اسطوره کیومرث مبتنی بر سه تقابل است: تقابل مقدس و نامقدس، قدرت و افول قدرت، طبیعت و فرهنگ.
بررسی تطبیقی گزاره های زیست محیطی در قرآن و مزامیر عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب های مختلف محیط زیستی موجب شده است تا اندیشوران ادیان مختلف به منظور جلوگیری از فاجعه جهانی محیط زیست، در آموزه های دینی به صورت عمیق تری تفکر و واکاوی کنند. در میان آموزه های ادیان توحیدی، گزاره های اخلاقی متعددی در مقام حفظ و حراست محیط زیست وجود دارد که در بین آنها، «طبیعت» به مثابه نماد و نشانه ای از خالق خود، آفرینشی هدفمند و بی عیب ونقص دارد که گویای رحمت پروردگار در مسخر و رام کردن هستی برای انسان است. این مطالعه با تمرکز بر قرآن و کتاب مزامیر عهد عتیق، در پی کشف و استخراج بن مایه های مشترک محیط زیست طبیعی است. یافته های این تحقیق، حاکی از آن است که بین قرآن کریم و مزامیر داود، از سه منظر هستی شناسی، رابطه طبیعت با خداوند، و رابطه انسان با طبیعت، بن مایه های مشترک فراوانی وجود دارد. صلاح یا فساد، دو راهی است که در مواجهه با طبیعت، فراروی بشر نهاده شده است تا با انتخاب اصلاحگری، زمین را به ارث برند یا به سبب فساد در زمین، به سرگذشت پیشینان این راه دچار شده، گرفتار عذاب و خشم طبیعت شوند. بر اساس نتایج به دست آمده، در برخی موارد، علاوه بر اشتراک در مضامین، در عبارت ها نیز میان قرآن و مزامیر همانندی وجود دارد.
بررسی تطبیقی جلوه ها و کارکردهای اسطوره ای آب در «شاهنامه» با «ایلیاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
157 - 174
حوزه های تخصصی:
مناظر طبیعی بن مایه های اساسی و مشترک توصیف ها و تصویرگری ها در اساطیر ایران و جهان هستند که شاعران احساسی ترین و لطیف ترین پیوند را با آن ها دارند؛ "آب" یکی از جلوه های طبیعت است که در اسطوره های ملل مختلف، همواره از رویارویی قهرمانان با آن در بستر طبیعت سخن به میان آمده است؛ آب در «شاهنامه» و «ایلیاد» جلوه های گوناگونی به خود می گیرد و با توجه به تفاوت جغرافیای طبیعی ایران و یونان باستان که موجب شده است غالب مناظر طبیعی «شاهنامه» در خشکی و اغلب مناظر طبیعی «ایلیاد» در آب های بیکران به وقوع پیوندد؛ اما با این وجود هر دو شاعر تقریباً همسان با یکدیگر از توصیف ها و تصویرگری های آب، برای تقویت پیوند مخاطب با شعر و باورپذیری بیش تر داستان های خود بهره جسته اند.
پرستشگاه در سنت زرتشتی و بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
95-110
حوزه های تخصصی:
پرستشگاه و فضای قدسی، یکی از مباحث بنیادین در بین ادیان گوناگون است که تبیین و تحلیل ابعاد آن، از جهات مختلفی همواره قابل بحث است. ضرورت و اهمیت پرستشگاه از آنجا ناشی می شود که به هرروی از همان آغاز حیات، آدمی همواره در کوشش بوده است تا بتواند فضایی معنوی برای ارتباط با عالم ماوراء را بنیان نهد. جایگاهی مقدس که در ادیان مختلف از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود سخن رفته است. دو آیین زرتشت و بودا، اگرچه در مبانی، فرهنگ و جهان بینی و اصول اعتقادی با یکدیگر تفاوت دارند، در تعالیم اخلاقی و برخی آموزه ها و مناسک دارای نقاط اشتراک اند. ازجمله نقاط مشترک در دو سنت زرتشتی و بودایی می توان به حضور پرستشگاه و قداست آن اشاره کرد. پرستشگاه در دو سنت زرتشتی و بودایی، ازآنجاکه امر مقدس را به ظهور می رساند، قداست می یابد. در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اعتقاد ریشه دارد که انسان تنها در این فضا می تواند با جهان دیگر، یعنی جهان خدایان و نیاکان، ارتباط داشته باشد. زرتشتیان و بوداییان در پرستشگاه، مناسک و آیین های قدسی خود را برگزار می کنند. به بیانی دیگر، در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اندیشه حضور دارد که در فضای قدسی پرستشگاه، اجرای آیین های مقدس، شیوه های درست هدایت و تربیت معنوی تحقق می یابد و گذار از مرتبه ای به مرتبه دیگر در حیات معنوی امکان پذیر می شود. افزون بر این، در سنت زرتشتی و بودایی از طریق حضور در پرستشگاه است که با ارائه احکامی قانونمند، زمینه مطلوب برای تقلیل رنج و خشنودی ایزدان فراهم می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد.
تحلیل فرهنگی-اجتماعی الگوی زیارتی زیارت اربعین
در روایات نسبت به زیارت اربعین سفارش و برای آن زیارت نامه ویژه ای از طرف اهل بیت علیهم السلام ارائه شده است. زیارت اربعین از جهات گوناگون عرفانی، تربیتی و تاریخی بررسی شده است ولی این نوشتار با رویکردی فرهنگی اجتماعی، در صدد بررسی ظرفیت های زیارت اربعین است. بر این اساس می توان زیارت اربعین را الگویی برای سفرهای زیارتی دانست که امروزه به دلیل تأثیرپذیری از الگوی گردشگرانه تا حد زیادی از وجه ایده آل خود دور شده است. الگوی زائرانه در زیارت اربعین را در تغایر با الگوی گردشگرانه سفرهای زیارتی در موارد نگرشی، گرایشی و کنشی می توان بررسی کرد. زیارت اربعین بر اساس الگوی معرفت شناسی، هستی شناسی و جهان شناسی ویژه ای قرار دارد که نتیجه آن در الگوی فراغتی و قداست خاص این سفر بروز می کند. در این الگو معنویت و خرید به عنوان دو رفتار ویژه زائران از فضای اخلاقی و اصول تعالی بخش زیارت تبعیت می کند.