فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع امامت و جانشینی رسول خدا (ص) که با واقعه مهم و سرنوشت ساز غدیر اعلام و تفهیم عمومی شد، به عنوان یک موضوع مهم اعتقادی جایگاه و اهمیت ویژه ای در مطالعات اسلامی یافت. در طول تاریخ اسلام بسیاری از متکلمان، مورخان و محدثان اسلامی به این موضوع پرداخته و متناسب با جهت گیری های فکری و اعتقادی خود آن را تحلیل کرده اند. یکی از آثار شاخص شیعه در حوزه غدیر پژوهی که به انگیزه پاسخ به شبهه های غدیر و اثبات برتری امیرمؤمنان (ع) در امامت و جانشینی با استناد به احادیث و اخبار فریقین به ویژه اخبار فضایل به نگارش درآمده است، المسترشد فی الأمامه نوشته محمد بن رستم طبری مشهور به طبری کبیر از محدثان قرن سوم و چهارم هجری می باشد. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه اسنادی، شیوه های مؤلف در گزارش و نقد شبهه های منکران ولایت و جانشینی رسول خدا (ص) و اخبار ساختگی درباره فضائل خلفا مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که طبری کبیر با چینش منظم و دسته بندی شبهه ها و تشکیکات منکران در المسترشد فی الإمامه، به نقد و پاسخ گویی آنها با استفاده از شواهد و مدارک معتبر به ویژه از منابع اهل سنت پرداخت، تا از این طریق برتری امیرمؤمنان (ع) را در مسأله خلافت و جانشینی رسول خدا (ص) نشان دهد.
«خودگرایی» سرشتی و «دیگرگرایی» اخلاقی در اندیشه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
9 - 28
حوزههای تخصصی:
ابن عربی، از یک سو، درباره «خودگرایی سرشتی» سخن می گوید و تأکید می کند، سرشت انسان چنان است که گرایش حاکم بر اعمالش، کسب خیر فردی است، و آدمی خود می داند که ثمره هر عملی، از لحاظ مادی یا معنوی، به خود او باز می گردد؛ اما شیخ اکبر از سوی دیگر، بر «دیگرگرایی اخلاقی» با محوریت شفقت و کاستن از درد و رنج های همه انسان ها تأکید می کند. مسئله مقاله حاضر این است که چگونه سازگاری میان خودگرایی سرشتی و دیگرگرایی اخلاقی امکان پذیر است؟ به منظور پاسخ به این پرسش با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا خودگرایی سرشتی بر اساس مبانی عرفانی ابن عربی درباره مظهریت خاص اسمایی انسان ها و استعدادهای اعیان ثابته شان و فردانیت آنها از حیث سلوک معنوی و نیز غایت شخصی شان تبیین می شود؛ آنگاه با تکیه بر دیدگاه ابن عربی درباره خلقت انسان ها به صورت الهی و یگانگی بنیادین شان، دیگرگرایی اخلاقی بر مبنای حرمت ذاتی انسان ها و بازگشت خیر هر عمل خیرخواهانه به خود فرد، البته با وسعت دادن معنای «خود» به «خود کلی»، توجیه می شود و در نهایت، با تأکید بر توقف خیر و سعادت فردی بر خیر و سعادت جمعی، سازگاری مذکور نشان داده می شود.
«انسان کامل» در اندیشه اشراقی سهروردی و در نظام فلسفه فارابی: بررسی تطبیقی نظریه «قطب» و «حاکم آرمانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی و تأملات نظری پیرامون «انسان کامل» در بین متفکران جهان اسلام، اعم از نظریه پردازی پیرامون حقیقت انسان و سعادت قصوای او یا توصیف ویژگی های حکمران آرمانی و خلیفه الهی، در حضور یا غیاب خلافت حاکم حقیقی و خلیفه الهی، یکی از مهم ترین مباحث مورد مطالعه در حوزه فلسفه است که با نام بزرگانی چون فارابی، خواجه نظام الملک، سهروردی، ملاصدرا و دیگران پیوند خورده است. در همین زمینه، این پژوهش در رهیافتی تطبیقی به دنبال بررسی و تحلیل آرای فارابی و سهروردی در مورد انسان کامل و حاکم آرمانی با رویکردی حِکمی است. بر مبنای چنین رویکردی، فارابی سعادت حقیقی و غایت قصوای کمال انسانی را در تجرد عقلی و اتصال به عقل فعال می داند، و سهروردی در مقام حکیمی متأله از تأله و خداگونگی و تجرد از ماده و توانایی بر خلع بدن سخن می گوید. نزد هر دو اندیشمند، توانایی عقل انسانی در غلبه بر وجود مادی معیار سعادت و کمال است. اتصال به عقل فعال یا اشراق عقل فعال، علاوه بر افاضه معرفت حقیقی، سبب و علت غلبه بر بدن عنصری و سلطه بر جهان عناصر است. لذا اشراقات انوار الهی اکسیر علم و قدرت است. همچنین سعادت غایی نیل به مرتبه عقل فعال است. «حاکم آرمانی» و «قطب» هر دو به این مقام نائل می شوند. بر مبنای نتایج این پژوهش، به رغم تفاوت در روش و رویکرد فلسفی این دو حکیم مسلمان، هر دو در صدد ارائه حقیقت واحدی هستند، یکی به اجمال و دیگری به تفصیل. این امر حاکی از سیر تکاملی اندیشه های فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی است. مهم ترین وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه را باید در مضامین و مفاهیمی چون نسبت حکمت نظری و عملی، سعادت قصوا، انسان کامل و حاکم آرمانی جستجو کرد.
واکاوی راهبردهای یادگیری از نگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به راهبردهای یادگیری از نگاه قرآن انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا مفهوم راهبردهای یادگیری و دیدگاه متناظر با این راهبردها در نظریات یادگیری یعنی نظریات شناخت گرایی مطرح گردید؛ سپس با الهام از روش استنطاقی شهید صدر و در چارچوب رویکرد دانش آموز محور، به بررسی آیات و استخراج آیات ناظر به این رویکرد پرداخته شد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی بوده و از حیث گردآوری داده ها توصیفی است و در پی پاسخ به این پرسش است که راهبردهای یادگیری از نگاه قرآن چیست. حاصل این تحقیق، دستیابی به هشت راهبرد است که چهار راهبرد به قرآن اختصاص دارد و در هیچ یک از نظریات یادگیری شناختی به آن اشاره نشده است و درباره چهار راهبرد دیگر که در نظریات یادگیری از آن سخن به میان آمده، تفاوت هایی با دیدگاه قرآن وجود دارد. برخی از این راهبردها بین فرایند آموزشی و غیرآموزشی مشترک اند و برخی مختص به فرایند آموزشی اند. همچنین برخی از این راهبردها در تمامی مراحل رشدی انسان قابل استفاده اند و برخی نیز به مرحله خاصی از رشد اختصاص دارند.
| نکته| حاشیه| یادداشت
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۹)
303 - 324
حوزههای تخصصی:
آیا سعدی در حکایت از قرآن کریم خطا کرده است؟
«زر بصره» در شعر اثیرالدین اخسیکتی
«بنی آدم اعضای یکدیگرند» یا «بنی آدم اعضای یک پیکرند»؟
مرد باید خودش «جنم» داشته باشد (1)
مرد باید خودش «جنم» داشته باشد (2)
تحلیل فقهی وضعیت تملک موصی به در اثر قتل موصی توسط موصی له(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
291 - 318
حوزههای تخصصی:
قتل موصی توسط موصی له در وصیت تملیکی، در عین حال که چالش برانگیز و فاقد پیشینه تحقیقاتی است، شائبه این مسئله را مطرح می سازد که آیا چنین قتلی می تواند محرومیت موصی له از تملک موصی به را فراهم نماید؟ طبق بررسی های صورت گرفته، سه دیدگاه فقهی در این زمینه قابل احصاء است که مطابق نظر مشهور، قتل موصی توسط موصی له، تأثیری نسبت به تملک موصی به نداشته و موصی له همچنان مالک موصی به شمرده می شود. اما دو دیدگاه دیگر با اندکی تفصیل، مبتنی بر این است که قتل موصی توسط موصی له، همچون باب میراث، موجب حرمان موصی له از موصی به می شود. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ضمن تحلیل و ارزیابی نقادانه مبانی فقهی دیدگاه های مطرح و نیز با بهره گیری از مستندات و مؤیدات موجود، دیدگاه خلاف مشهور را قابل دفاع دانسته و حرمان موصی له از موصی به را از نقطه قوت بیشتری برخوردار می داند؛ با این استدلال که از سویی، هیچ دلیل و مستندی وجود ندارد که بر عدم مانعیت قتل از وصیت تملیکی تصریح نماید، و اطلاق آیات و روایات و اصل به عنوان عمده دلیل دیدگاه مشهور، هر کدام از جهاتی قابل خدشه بوده و صلاحیت اثبات دیدگاه مشهور را ندارد. از سوی دیگر، مستنداتی چون اقتضای عرف و اراده عموم، بهره گیری از حکم حرمان قاتل از میراثِ مورّث با شیوه تنقیح مناط و الغای خصوصیت و بلکه فحوی الخطاب این حکم، حرمان موصی له از موصی به را موجه و معقول می نماید. با این مبنا، تعمیم مفاد ماده 880 قانون مدنی به باب وصیت تملیکی نیز به قانون گذار عرفی پیشنهاد می شود.
سیرۀ علما و اندیشمندان اهل سنت در زیارت قبور اهل بیت پیامبر (ص)؛ مطالعۀ موردی، زیارت امام رضا (ع) توسط بزرگان اهل سنت افغانستان تا ظهور صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیره عملی بزرگان اهل سنت افغانستان در زیارت مزار مطهر امام رضا(ع)، مهر بطلانی است بر دیدگاه وهابیت که ضمن تخریب مزارات و اهانت به آنها، مردم مسلمان را از توسل و تبرک به مزارات بزرگان دینی و مذهبی منع و نهی می کنند. مسئله این پژوهش بررسی و تحلیل جایگاه زیارت امام رضا(ع) نزد بزرگان اهل سنت افغانستان تا ظهور صفویه است. این پژوهش با انگیزه واکاوی سفر بزرگان اهل سنت افغانستان برای زیارت امام رضا(ع)و توسل به آن حضرت، با رویکرد نقد دیدگاه وهابیت که زیارت را منافات با توحید می دانند، انجام گرفته است. نیل به این مقصد، در سایه توصیف و تبیین جایگاه و اهمیت زیارت امام رضا(ع) نزد بزرگان اهل سنت با گردآوری داده های کتابخانه ای با روش توصیفی تحلیلی است. برآیند این پژوهش، تبیین حضور بزرگان اهل سنت افغانستان برای زیارت حرم امام رضا(ع) است که در قالب تشرف به حرم آن حضرت، زیارت آن امام معصوم(س)، دعا و نیایش در کنار مضجع آن امام همام و توسل به آن حضرت تبلور یافته است. حضور این بزرگان برای زیارت امام رضا(ع) برخلاف دیدگاه وهابیت است که امروزه در کشور های اسلامی، ازجمله افغانستان، فعالیت دارند و مانع حضور مردم برای زیارت قبور امام زادگان و بزرگان می شوند و سفر برای زیارت اهل بیت پیامبر(ص) را امری ناروا می دانند.
تحلیل جایگاه نوپاتریمونیالیسم در سیاست خارجی عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نقش، جایگاه و میزان تأثیرگذاری متغیرهای داخلی و اهمیت آن بر فرایند تصمیم سازی در عرصه سیاست خارجی اهمیت ویژه ای دارد. سیاست خارجی در امتداد سیاست داخلی قرار دارد و تصمیمات این حوزه برخواسته از شرایط و متغیرهای داخلی مانند ساختار اداره دولت، سازوکارهای انتقال قدرت، تأثیر افراد، نهادها و ساختار و فرهنگ سیاسی کشور است. از دیگر سو، پاتریمونیالیسم به عنوان بخشی از ساختار سنتی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس که انتقال قدرت به صورت موروثی را به همراه دارد و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشورها به ویژه عربستان سعودی، موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده است. در این پژوهش با این فرض که کاربست رویکردهای مختلف در سیاست خارجی عربستان، از ابتدای شکل گیری بر عنصر پادشاه به عنوان هسته اصلی قدرت بناشده، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که نوپاتریمونیالیسم و تأثیر آن در سیاست خارجی این کشور چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مفاهیم هویتی، جانشینی و ساختاری و فرهنگ سیاسی از مهم ترین عوامل در رویکردهای مختلف سیاست خارجی عربستان هستند که از ابتدای شکل گیری آن تاکنون بر عنصر پادشاه به عنوان هسته اصلی قدرت بناشده و رفتار دولت در حوزه خارجی را همواره تابعی از وضعیت و شرایط قدرت پادشاه در نظام سیاسی، فرایندهای جانشینی در این کشور و سیستم های تابعه آن کرده است. در حالی که تصمیم سازان سیاست خارجی نسل پیشین عربستان، احتیاط، محافظه کاری و شکیبایی را در سیاست خارجی مهم می دانستند، انتقال قدرت در قالب نوپاتریمونیالیسم به نسل جدید نخبگان سیاسی عربستان، به درپیش گرفتن سیاست های جدید و تهاجمی منجر شده است.
بازنگری در حجیت اصاله الثبات با تکیه بر دلیل انسداد صغیر
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال ششم ۱۴۰۲ شماره ۶
99 - 128
حوزههای تخصصی:
با توجه به فاصله زمانی بسیاری که بین زمان صدور آیات و روایات و زمان رسیدن آن به دوره کنونی وجود دارد، احتمالاتی همچون پدیده نقل، از بین رفتن قراین عمومی، تغییر فضای صدور حدیث و... رخ نموده و احتمال تغییر ظهور متون دینی را نمایان می سازد. اندیشمندان علوم اسلامی برای حل مشکل تغییر ظهور الفاظ، بر اصل «اصاله الثبات» تکیه نموده اند تا از این راه پایداری آن را اثبات نمایند؛ آنان برای اعتبار اصل مزبور، به نکاتی همچون سیره عقلا، استصحاب و اموری دیگر استناد نموده اند. به نظر می رسد مستندات ارائه شده برای اصاله الثبات، فاقد نصاب حجیت بوده و با تکیه بر قواعد نخستین، نمی توان به ظواهر متون دینی استناد جست، اما به نظر می رسد بتوان با تکیه بر دلیل ثانوی انسداد صغیر، ظن به ظهور زمان صدور را معتبر دانست و در پرتوی آن، اعتبار متون دینی را احیا نمود؛ خواه موافق اصاله الثبات باشد و خواه مخالف آن.
واکاوی کیفیت انتزاع مفاهیم فلسفی بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
105 - 123
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهه انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک کیفیات محسوس اشیاء را دارند و حتی قادر به درک تمام عوارض هم نیستند. با پذیرش این دو مطلب، راه انتزاع مفاهیم فلسفی از واقعیات محسوس خارجی بطورکلی بسته بنظر میرسد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه ازجمله تقرر و ثبوت مفاهیم فلسفی در خارج، نحوه وجود نفس و کیفیت ادراک آن درصدد اثبات این مطلب است که مفاهیم فلسفی، مستقیم و بدون واسطه از خارج و از دل ادراکات حسی بدست می آیند. اگرچه این نظریه در آثار صدرالمتألهین وجود ندارد اما مبانی فلسفی وی، زمینه و بستر چنین تبیینی را بخوبی فراهم میکند.
نقد دیدگاه کلارک اچ. پیناک در باب «رابطه عاشقانه خداوند با انسان» از منظر متکلمان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
25 - 41
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین ویژگی هایی که پیناک برای خداوند برمی شمارد «عشق» است. به بیان او الهی دانان سنّتی مسیحی متأثر از اندیشه یونانی با قرار دادن صفت عشق ذیل «ویژگی های اخلاقی خداوند» و پس از بحث در باب مابعدالطبیعه، آن را به حاشیه رانده اند؛ حال آنکه بر مبنای کتاب مقدّس «عشق» از اوصاف ذاتی خداوند بوده و او اساساً یک فرد عاشق (و معشوق) است. بدین جهت توجّه به این مسئله در مسیحیت بسیار محوری است. از دیدگاه متکلمان امامیه اگرچه عقیده پیناک در باب رابطه عاشقانه خداوند با انسان دارای امتیازاتی نسبت به الهیات سنتی است، لکن بر لازمه هایی که او برای این ارتباط برمی شمارد نقدهایی وارد است. ایشان معتقدند اولاً آن ابعاد از رابطه که حاکی از تأثر و ضعف است بر خداوند صادق نمی باشد، و دوم، کمال مطلق خداوند مخلّ برقراری این امر نیست. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به نقد دیدگاه پیناک از منظر متکلمان امامیه پرداخته می شود.
مطالعه فقهی حقوقی قرارداد حمل و نقل کالای قاچاق و ید متصدّی حمل و نقل بر مال قاچاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
139 - 168
حوزههای تخصصی:
قرارداد حمل و نقل، قراردادی است که ما بین متصدّی حمل و نقل و مُرسِل (ارسال کننده کالا) منعقد می شود. نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که قرارداد حمل و نقل در فرضی که حمل کالا از طریق قاچاق باشد چه وضعیّتی دارد؟ این تحقیق که به روش توصیفی -تحلیلی انجام شده، حاکی از این است که برحسب توافق یا عدم توافق بر امری که از مصادیق قاچاق است، قرارداد حمل و نقل باطل یا صحیح خواهد بود؛ به علاوه این که ید متصدّی حمل و نقل، دائر مدار صحّت یا بطلان قرارداد حمل و نقل نیست و در شرایطی که متصدّی، اقدام به حمل کالای قاچاق کرده باشد بایست قواعد مربوط به ید امانی و ضمانی مورد لحاظ قرار گیرد. در این خصوص، مسأله در قالب پنج فرض مطرح گردیده تا به دقّت وضعیّت تمامی صورت ها مشخّص شود؛ یافته اصلی تحقیق در نهایت آن است که ید متصدّی، علی الاصول، ید ضمانی است.
ارزیابی پیش فرض های خداشناسی از منظر برخی روشنفکران دینی در برداشت از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
167 - 188
حوزههای تخصصی:
پیش فرض ها و باورهای ذهنی مفسر به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در تفسیر او از متون تأثیرگذار است. برخی از مفسران تأثیر پیش فرض ها در تفسیر متون را نمی پذیرند و برخی دیگر آن را ضروری می دانند. آقای مجتهدشبستری بر اساس هرمنوتیک فلسفی، وجود پیش فرض را در تفسیر قرآن ضروری می داند و معتقد است بدون آن، فهم هیچ متنی محقق نمی شود. از مهم ترین پیش فرض های مجتهدشبستری در برداشت از قرآن، پیش فرض های خداشناسی اوست. وی با سه پیش فرض اساسی درباره خداوند، به سراغ فهم قرآن رفته؛ خداوند اثبات ناپذیر است؛ انسان در مواجهه با خدای نامتشخص قرار دارد؛ به دلیل عدم وجود ساحت زبانی در خدا نمی توان اعتقاد به وحی زبانی داشت. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی، نقدهای وارد بر سه پیش فرض خداشناسی مجتهدشبستری را بررسی می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پیش فرض های وی به دلیل تناقض درونی و مخالفت با عقل قابل پذیرش و تعمیم به تفسیر صحیح قرآن کریم نیست.
مؤلفه ها و امتیازات عرفان شیعی
حوزههای تخصصی:
عرفان شیعی مولود طبیعی نصوص دینی مبتنی بر منطق کشف و تولید "از" منابع وحیانی است، نه منطق تبیین و تطبیق "بر" منابع وحیانی. آنچه در نوشتار پیش روی بر محور همین منطق، تحقیق و تدقیق شده، مؤلفه ها و امتیازات عرفان شیعی بصورت "ایجابی - اثباتی" است.عرفان نظری شیعی بر دو مؤلفه توحید (توحید صمدی قرآنی= توحید شهودی - وجودی) و موحد (پیامبر و امام = انسان کامل) بنیاد نهاده شد، که البته از شعاع دانش و بینش برخی عارفان شیعی در مقام بیان و تبیین آن ها استفاده کرده است. بنابرین در نوشتار حاضر به مسئله مهم مؤلفه ها و امتیازات عرفان شیعی با تکیه بر این فرضیه پاسخ داده شد که: "کتاب و سنّت (نصوص دینی و وحیانی) ظرفیت منبعیّت برای عرفان شیعی را دارا است" و برونداد آن تولید و توصیف توحید صمدی برمدار دو مسئله مهم 1- توحید و تجلّی 2- بینونت وصفی خدا و خلق و بیان و تبیین جایگاه انسان کامل تبلور یافت.
بررسی مفهوم آیدوس در محاورات افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
205 - 225
حوزههای تخصصی:
افلاطون در مجموعه آثارش در رابطه با پژوهش های اخلاق شناختی دو رویکرد متفاوت دارد؛ نخست رویکردی است که در مقابل سوفسطائیان در پیش گرفته بود و منکر آموختنی بودن فضیلت (arete) است و از یگانگی آریته در مقابل چند گانگی آریته نزد سوفسطائیان سخن می گوید همه را شایسته تربیت نمی داند و بر انحصار تربیت تاکید دارد. دوم رویکردی است که بر اساس آن معتقد به آموزش با راهکارهای عملی تراست که همه مردمان را شایسته بهره مندی از فضیلتی مانندآیدوس (aidos)، (shame) می داند و آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه ی استواری دولتشهر و سعادتمند شدن آن معرفی می کند. در دوره آثار افلاطون، دیدگاه سه متفکر که عبارتند از پروتاگوراس، سقراط و افلاطون در رابطه با مفهوم آیدوس مطرح شده است. در رساله سقراطی خارمیدس از مجموعه محاورات به طور مستقیم این سوال مطرح شده است که آیا آیدوس فضیلت محسوب می شود یا خیر؟ در رساله پروتاگوراس به موضوع آموختنی بودن فضیلت آیدوس پرداخته شده است و در آن اشاره شده است آیدوس فضیلتی است که مانند دیگر هنرها تخصصی نیست بلکه فضیلتی است که همگان باید از آن بهره مند باشند البته به این شرط که با آموختن بتوانند آن را در خود پرورش دهند و به طبیعت اجتماعی آیدوس و نقش آن در حمایت از نظم مدنی می پردازد. در رساله جمهور و فایدروس در مبحث نظریه سه جزئی نفس انسان درونی سازی احساس شرم بیان شده است اما در هیچکدام از این دیالوگ ها شرح خاصی از ماهیت آیدوس بیان نشده است.
گونه شناسی و مدل یابی اخلاق عرفی در قرآن و مقایسه با نظرگاه های اندیشمندان غربی
حوزههای تخصصی:
اخلاق فرادینی که عقل و وجدان انسان ها را مخاطب قرار می دهد، خطابی است که بیان بسط یافته ی سخن «اگر دین ندارید آزاده باشید» را متذکر می شود. هدف پژوهش حاضر شناخت گونه های این اخلاق انسانی و مشترک بین همه انسان ها در قرآن بوده تا از این طریق، مدل نهایی هر بخش با توصیفاتی که در قرآن از آن شده است استخراج گردد و در گام نهایی مقایسه ای اجمالی با نظرگاه های هفت فیلسوف و متفکر غربی جهت تائید فرادینی بودن این مدل صورت گیرد. به دلیل چندوجهی بودن مقاله حاضر، روش پژوهش نیز ترکیبی از مراحل پدیدارشناسی توصیفی در مرحله رجوع به آیات قرآن، تحلیل و کدگذاری داده ها به شیوه استراتژی داده بنیاد با نرم افزار MAXQDA در سه بخش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و روش کیفی بررسی داده های کتابخانه ای در بخش مقایسه با نظرگاه های اندیشمندان غربی می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پنج گونه اصلی فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و سیاسی در اخلاق فرادینی قرآنی در بخش کدگذاری انتخابی مورد توجه است. در بخش مدل یابی توصیفی، بیشترین آیات اخلاق فرادینی مربوط به گونه اجتماعی و سپس فردی اختصاص دارد و کمترین توصیفات مربوط به گونه های سیاسی و اقتصادی است.
Existentialistic Analysis of Time-Faith Relation, with a Look at Surah Al-ʿAṣr(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
91 - 100
حوزههای تخصصی:
Time is the basis of human life in this world and it is not only his biological background, but also a background for his intelligent life. Man thinks about time and looks at it from the angles of different sciences; from physics to philosophy; and from cosmology to anthropology. The concept of "Time" has also received attention in the Qur'an, and due to the dedication of an independent surah to this concept and the oath to time has assigned a special place to it in the form of the concept of "al-ʿAṣr". The epistemological connection of this concept with the concepts of "Man", "Loss", and "Faith" is very important from an existential point of view, which organizes the current approach in this article. The existential and existentialistic condition of man is the condition of this world that requires timing. This is a possibility for humans, which indicates a time limit for humans. This situation is associated with the feeling of loss in the passage of time, which is absolute and inseparable from the situation of this world. This is the human condition and, of course, it is a condition that presents possibilities to the human being. Time passes on man and confronts man with the concept of eternity and immortality. Eternity is placed in front of man as a possibility to face an existential contradiction in order to achieve salvation as an existential concern by choosing faith in a transcendental and spatial origin and destination.
چالش های تفاسیر و ترجمه های قرآن درباره وزن «أفعل تعیین» به عنوان یکی از سیاق های حصر در قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
71 - 99
حوزههای تخصصی:
وزن «أفعل» یکی از اوزان بسیار پرکاربرد در قرآن کریم است که نیازمند بازنگری در تفسیر و ترجمه است. بیشتر مفسّران و مترجمان قرآن، این وزن را به صورت تفضیل، تفسیر و ترجمه کرده اند؛ درحالی که با توجه به سیاق بیشتر آیاتی که این وزن در آن ها به کار رفته است، روشن می شود که کاربرد آن در بیشتر آیات، برای تعیین و حصر است و نه تفضیل. بدین معنا که برخلاف باور عمومی، وزن «أفعل» و «فُعلی» همواره به معنای «تفضیل» نیست تا در ترجمه فارسی از «تر و ترین» استفاده شود، بلکه گاهی «أفعل» و «فُعلی» برای بیان «تعیین» و حصر است؛ زیرا «أفعل» و «فُعلی» زمانی به مفهوم و معنای «أفعل تفضیل» است که برای مقایسه بین دو چیز یا دو کس به کار رود؛ درحالی که گاهی اصلاً مقایسه ای در کار نیست. این نوع استعمال وزن «أفعل» در امر واجب و معیّن است که در قرآن کریم بارها استعمال شده است و در این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی، نمونه هایی از این نوع کاربرد در قرآن با توجّه به تأثیر زیاد آن در تفسیر و ترجمه آیات، واکاوی شده است.
تحلیل انتقادی موحد انگاری مشرکان در توحید ربوبی بر محور آیه 31 سوره یونس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلفیان ضمن تقسیم بندی توحید ربوبی و الوهی، بر باورمندی مشرکان بر توحید ربوبی اصرار دارند و آسیب بزرگ آنان را شرک عبادی می دانند و با استناد به آیه ۳۱ سوره یونس و آیات مشابه، مسلمانان را به دوری از توحید در عبادت و افتادن در گرداب شرک متهم می کنند. مسئله اصلی این نوشتار بررسی انتقادی موحد انگاری مشرکان در توحید ربوبی از سوی سلفیون است و در این مقاله تلاش می شود ضمن تبیین شرک ربوبی در عصر جاهلی، نگره سلفیون را در تضاد با فهم سلف دانسته و ضمن تأکید بر ترتب عبادت بر ربوبیت و عدم تفکیک آن دو، آیات مورد استناد ایشان بخصوص آیه مورد اشاره بررسی شده و به آیات ناظر بر شرک ربوبی مشرکان اشاره شود؛ آیات متعدد قرآنی گواه تأمل و مخالفت مشرکان در مقوله رازقیت پروردگار و امور دیگر از سوی خداوند است و غالب نزاع های مشرکان مکه با رسول الله(ص) و مومنین را بر محور ربوبیت خداوند سبحان می داند.
عقل و مدیریت ساحت های درونی انسان از نظر اپیکتتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
29 - 45
حوزههای تخصصی:
اپیکتتوس در انسان شناسی خود به دو ساحت یا سپهر قائل است: سپهرِ برون و سپهرِ درون. ساحت یا سپهر برون را زئوس سامان داده است و انسان در این سپهر آزادی و مسئولیت ندارد. سپهر درون تحت کنترل و مسئولیت انسان است و سه ساحت را دربر می گیرد: داوری های عقلانی یا باورها، احساسات و عواطف، و خواسته ها و اجتناب ها. به نظر اپیکتتوس، درمیان ساحت های درونی از همه مهم تر داوری های عقلانی است و ساحت های دیگر را معین می کند . او برای اثباتِ اینکه داوری های عقلانی علت احساسات و عواطف و خواسته ها هستند مثال ها و گفتگوهای بسیاری می آورد. بنابراین احساسات و عواطف و همچنین خواسته ها نتیجه کارکرد عقل است. اگر کارکرد عقل درست باشد نتیجه آن احساسات خوب و خواسته های منطقی است و اگر کارکرد عقل ناقص باشد عواطف منفی و خواسته های نامعقول به دنبال دارد. رواقیان، برخلاف افلاطون و ارسطو، به عناصر غیرشناختی در ذهن انسان قائل نیستند و ذهن انسان را یکپارچه عقلانی می دانند. آنها همه احساسات و عواطف را به باورهای عقلانی ارجاع می دهند. اپیکتتوس نیز ذهن انسان را عقلانی قلمداد می کند.