فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
319 - 348
حوزههای تخصصی:
انسان دائماً در پی یافتن راهی برای نیل به سعادت ابدی است. در این میان، هر نحله و مذهبی طبق معلوماتش این مسیر را ترسیم نموده و سایرین را بدان دعوت کرده است. مسئله مهم اینجاست که آیا در اسلام نیز به طور جزئی به شاخصه های سعادت اشاره شده است؟ این نوشتار به روش تحلیل محتوا و با تشکیل جدول احادیث و شرح آن ها، حدود 2300 حدیث با ساختار طوبی را مورد کاوش قرار داده و می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که شاخصه های سعادت بشر کدام اند و میزان اهمیت هریک به چه میزان است؟ دستاورد های این پژوهش نشان می دهد که احادیث طوبی را می توان در سه بازه زمانی تقسیم بندی کرد که به ترتیب تکرار شامل حال فرد، آینده و گذشته است. این سه بازه زمانی به عنوان مضامین سازمان دهنده و واژه «ذکر» به عنوان یک مضمون فراگیر است که دربرگیرنده همه آن هاست. «ذکر» به معنای یادآوری نعمت هایی است که خداوند در اختیار بشر نهاده و همچنین به این معناست که انسان دائماً متذکر حالات و عوامل مؤثر بر روح و جسمش باشد تا دچار یأس از گذشته، غفلت از حال و نسیان آینده نشود.
بررسی تناسب آوایی- محتوایی (فنوسمانتیک) در تصویرپردازی نمونه هایی از آیات سوره سجده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آوا، یکی از عوامل اثرگذار در خلق تصویرهای هنری قرآن کریم است که تناسب عمیق آن با محتوا، رمزگشای دلالات و گزاره های متن است و این همسویی آوا (فونتیک) و معنا (سمانتیک)، سطوح معرفتی جدیدی را به روی مخاطب می گشاید که با هر تغییر در واج ها، هجاها، واژگان و بافت موسیقایی، متغیّرهای معنایی نیز دستخوش تغییر می شوند و تصویر جدیدی از طریق این رهیافت های صوتی شکل می گیرد؛ به همین منظور، تناسب آوایی و محتوایی که در زبان شناسی از آن با عنوان «فنوسمانتیک» بحث می شود، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در حیطه این پژوهش قرآنی قرار گرفته و مطابقت حروف، حرکات، واژگان و ضرب آهنگ آیات سوره سجده با معانی بررسی و مشخص شده است؛ هرکدام از این آواها در سوره سجده به خوبی در نقش خود قرار گرفته اند؛ به گونه ای که آوا تحت لوای معنا از کوچکترین جزء به کل بافت سرایت می کند و یک همپوشانی آوا یی و معنایی متناسب با موضوع محوری، نقش تصاویر سوره را برجسته می کند.
بازنمایی شناختی «ضدارزش ها» در گفتمان قرآنی با محوریت طرحواره حجمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه شناختی، «طرحواره حجمی» به عنوان پربسامدترین گونه طرحواره تصویری با ویژگی هایی تجربی در ساختار «حفاظت»، «محدودیت»، «مهارشدگی» و «ثبات مکانی» شناخت مفاهیم انتزاعی را با سازمان دهی مکان مند فراهم می آورد. انگاره های حجمی با مقوله سازی عینی خاستگاه فکری و مراد جدی خالق متن را بازنمایی می کنند. در گفتمان قرآنی، نگرش شناختی و استعاری بنیاد به امور معنوی و به ویژه صفات ضدارزشی بیشتر با انگاره «ظرف-بودگی»، «درون و بیرون» و «اشغال بخشی از فضا» عینیت یافته است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، شیوه مفهوم سازی صفات ضدارزشی در قرآن را با فرافکنی استعاری و تناظر نگاشت حوزه مبدأ و مقصد در فضای هندسی واکاوی می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که مکان مندی در این صفات به چه بسامدی از ظرافت های معنایی در چشم انداز الهی اشاره دارد؟ رهیافت های حاصل آنکه ضدارزش هایی مانند «تصاحب مال یتیم»، «شیطان گرایی»، «ترک انفاق»، «شک»، «کفر» و «نفاق» و ... در حجمی ناخوشایند همچون «غذای آتشین»، «مهلکه»، «بار سنگین» و «اسارت گاه» و «پوشش ضخیم» کالبدینه شده اند که هر یک با توجه به استلزامات منطقی ظرف بودگی، آموزه ای معرفتی همچون «گستردگی آسیب»، «کارکرد انحرافی»، «مهارشدگی»، «محدودیت» و ... را پدیدار می کند. گفتنی است، کاربست چنین طرحواره ای در ضدارزش ها به واکاوی دقیق اندازه، شکل، ابعاد حضور و کارکرد محیطی آن اشاره دارد و به این ترتیب، مفسر یا مترجم را از ارجاع به تعابیر غیرمنطقی وجایگزین بازمی دارد.
خوانش هانری کربن از هم گرایی اهل معنا با تکیه بر آخرت شناسی فلسفی-عرفانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
57 - 76
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در دستگاه فلسفی ملاصدرا برای هانری کربن جذابیت و نقش محوری دارد، ضرورت وجود عالم مثال، جسم مثالی و خیال خلاق در تبیین جهان شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی است. ازآنجاکه دغدغه اصلی کربن رهایی و نجات بشر از بی معنایی است و در این رهگذر حذف عالم میانه و قوه معرفتی آن یعنی خیال را از عوامل مهم این بی معنایی و تقدس زدایی از عالم هستی می داند، به دنبال هم گرایی سسلسله اهل معنا (افلاطونیان عالم) و یافتن وجوه مشترک آنان در سرتاسر تاریخ است. وی با تعمّق در آثار فیلسوفان و عارفان مسیحی در سنت غربی و همچنین با ژرفکاوی در سنت ایرانی – اسلامی و نیز با بهره گیری از روش پدیدار شناسی هرمنوتیکی خوانشی از آخرت شناسی ملاصدرا ارائه می نماید که بیانگر وجوه مشترک فراوانی میان معنویتباوران است. در این نوشتار به بررسی این وجوه مشترک در میان افلاطونیان پارس از یک سو و خانواده اهل معنا در سنت غربی آن از سوی دیگر می پردازیم.
واکاوی آموزه ها و مضامین اخلاقی و تربیتی در مشرب عرفانی شیخ علاءالدین نقشبندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
99 - 119
حوزههای تخصصی:
اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثار بی شماری، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. وجود اندیشه های اخلاقی در شعر و نثر فارسی که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات و متون فارسی غنای خاصی بخشیده است. طب القلوب نقشبندی، رساله ای عرفانی است که محتوای ارزشمند و پرمایه ای را در زمینه مسائل اخلاقی، تربیتی و دینی در خود جای داده است. در این کتاب، اصطلاحات طبی فراوانی آمده است: نام داروها، اشاره های متعدد به اصول طبی قدیم، نام بیماری ها و غیره. نقشبندی این اصطلاحات را در بیشتر موارد به صورت تشبیه به کاربرده تا پیام اخلاقی و عرفانی خود را بیان کند. نویسنده، در این کتاب، مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده است. این مقاله کوششی است به روش توصیفی- تحلیلی در بیان علت پیدایش اوصاف نکوهیده اخلاقی، نسخه شفابخش عرفانی و حصول ملکات فاضله انسانی، با تکیه بر کتاب طب القلوب. یافته ها و نتایج این پژوهش حاکی از آن است که اگرچه فضایل عرفانی و اخلاقی در طب القلوب بیش تر مورد تأکید است؛ امّا رذایل اخلاقی و سرزنش و نکوهش آن ها هم ذهن و فکر نویسنده را به خود مشغول کرده است و در نوشته او نمود یافته است.
مقایس آرای ملاصدرا و پلانتینگا در حل مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
در سنت فلسفه اسلامی، ملاصدرا به عنوان یکی از حکیمان متأله و در ساحت تفکر فلسفه غربی، پلانتینگا به عنوان فیلسوف خداباور، هریک با مبانی و راه حل های خاصی درباره مسئله شر تحقیق کرده اند. اصلی ترین مبنای ملاصدرا، اصالت وجود است و راه حل های او از الگوی عدمی بودن شر و مجعول بالعرض بودن آن تبعیت می کند. پلانتینگا نیز با استفاده از توصیف جهان های ممکن و نسبت میان اختیار انسان و قدرت مطلق خداوند، درصدد اثبات عدم تناقض مسئله منطقی شر با وجود خدا است. این دو متفکر در اصلِ اعتقاد به خدا، عالِم، قادر و خیرخواه بودن خدا، مشابهت، اما در نوع مواجهه، ذاتی بودن گناه، دفاع از نظریه عدل الهی و غلبه نگاه منطقی، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هدف از این مقاله، صرف تبیین و مقایسه مبانی فکری و راه حل های ملاصدرا و پلانتینگا در مسئله شر نبوده است؛ بلکه نقد مبانی و راه حل های این دو متفکر و درنتیجه، ارائه راهکاری تطبیقی برای حل مسئله شر است. روش تحقیق در این پژوهش، از این نظر که به موضوعی اندیشه ای و معرفتی می پردازد و به روش استدلال و تحلیل عقلانی مبادرت می ورزد، بنیادین و نظری است و از این نظر که آرای دو متفکر را مقایسه می کند و تطبیق می دهد، مقایسه ای و تطبیقی است.
مقایس تطبیقی دیدگاه شهید مطهری و علامه عسکری در معناشناسی و مصداق یابی شئون پیامبر و امام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
به واژه شأن در کتب متکلمان متقدم چندان توجه نشده است؛ اما متکلمان معاصر به تازگی به این اصطلاح توجه کرده اند. در این میان، شهید مطهری و علامه عسکری با تعریف شأن و تعیین مصادیق شئون به معناشناسی و مصداق یابی این اصطلاح پرداخته اند. ضرورت پرداختن به این مسئله ازنظر نیاز به تعیین دقیق چارچوب معنایی و مصادیق شأن و گسترش این عرصه علمی در مباحث امامت پژوهی تخصصی است. سؤال این است که معنا و مصادیق شئون پیامبر و امام از دیدگاه شهید مطهری وعلامه عسکری چیست. فرضیه مقاله این است که شهید مطهری و علامه عسکری چارچوب معنایی مشخصی برای شأن، ارائه و مصادیق آن را مشخص کرده اند. شأن در لغت به معنای امر و حال و کارهای بزرگ است و در اصطلاح قرآن و روایات، به معنای امور بزرگی است که بر عهده امام بوده و سزاوار اوست. شهید مطهری از اصطلاح شئون در معانی نزدیکی چون امور، کارها و سزاواری با اولویت «امور و کارها» استفاده کرده است. علامه عسکری در معناشناسی شئون با شهید مطهری هم عقیده بوده و شأن را به معنای «کار» دانسته و وظیفه اصلی پیامبر به معنای تبلیغ دین را از شئون جدا کرده است. شهید مطهری در کتب مختلف خویش در مجموع، شئون پیامبر را شامل مرجعیت دینی، قضاوت و حکومت دانسته و مصادیق حکومت، مرجعیت دینی، قضاوت و ولایت را شئون امام دانسته است؛ اما علامه عسکری به مصادیقی چون تبلیغ قرآن، خلافت، اقامه جماعت، برپاداشتن احکام اسلامی و ایجاد جامعه اسلامی و حکومت عادله به عنوان شئون پرداخته است. درمجموع، هر دو متکلم با اختلاف عبارات، در مصادیقی چون حکومت و مرجعیت دینی به عنوان شئون امام اتفاق نظر دارند.
واکاوی تحلیلی تأثیر قواعد منطقی در گزاره های اصولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
239 - 269
حوزههای تخصصی:
تأثیر بسزای مسائل و قواعد منطقی در گزاره های اصولی و عملیات استنباط احکام شرعی پوشیده نیست تا آنجا که مباحث منطقی از مبادی علم اصول و از مبادی اجتهاد شمرده شده است.بسیاری از اصولیان با تصریح خود و یا با بهره گیری عملی از قواعد منطقی در استدلال های خود، عملاً به تأثیر استفاده از دانش منطق در استنباط احکام تن داده و در مقابل، عده ای نیز منکر کاربرد این علم در مسیر استنباط احکام بوده و برخی آن را از مصادیق خلط حقیقت و اعتبار دانسته اند.در این نوشتار به هدف تقویت جایگاه عقل در اجتهاد، ابتدا رابطه علم منطق با اصول فقه را تبیین نموده و با رویکرد توصیفی تحلیلی به پیشینه تاریخی تداخل مسائل علم منطق با علم اصول فقه پرداخته و پس از بیان مبادی منطقی علم اصول، دیدگاه اصولیان را در خصوص جایگاه دانش منطق به عنوان یکی از مبادی اجتهاد مورد واکاوی قرار داده ایم و ضمن پاسخ گویی به شبهات، با اشاره به نمونه هایی از کاربرد مباحث و قواعد منطقی در گزاره های اصولی و عملیات استنباط احکام فقهی، توقف اجتهاد بر فراگیری اکثر قواعد و مصطلحات علم منطق را اثبات نموده ایم.
تحلیل نشانه شناختی احادیث «رازداری» بر اساس مدل رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
169 - 193
حوزههای تخصصی:
رازداری از جمله روایاتی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر در راستای بررسی فقه الحدیثی روایات رازداری درصدد است با بهره گیری از دانش نشانهشناسی، لایههای مختلف مضمون احادیث مذکور را بررسی کرده و ساختار و نشانه شناختی آنها را واکاوی نماید.در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی، بر اساس رویکرد یاکوبسن انجام شده احادیث رازداری بررسی شده است. نشانه شناسی دانشی است که به وسیله آن می توان به حقایقی از قرآن و احادیث دست یافت تا ارتباط میان خدا و بشر و میان انسان ها را بهتر سامان داد، نشانه شناسی ابزارها و مولفه هایی برای پژوهشگران قرار می دهد تا با مطالعه روشمند نشانه ها تحلیل هایی از متون فراهم آورد. نظریه ارتباط کلامی اهمیت ویژه ای در معنی و اهداف در فرآیند ارتباط اجتماعی دارد. برای فهم هر موضوعی ساختارهای کلامی را با توجه به کارکردهای شش گانه باید معنا کرد.نتایج نشان می دهد روایات رازداری در اسلوب های متفاوت معنایی به کار رفته.احادیث رازداری با توجه به اهداف ارتباطی در فرآیند ارتباطی اجتماعی آن قابل تبیین هستند و در قالب کارکرد های شش گانه قابلیت تطبیق داشته.پرده پوشی معنای مشترک روایات رازداری است در کارکردهای ترغیبی و عاطفی و ارجاعی رویکرد ارتباطی کلامی رومن یاکوبسن نمایان است و دارای ابعاد فردی و جمعی در سطوح روابط انسانی است
نوآوری ابونصرسرّاج طوسی در باب مقامات عرفانی در اللّمع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
احوال و مقامات یکی از مباحث مهم و اساسی در عرفان و تصوف، در میان اهل سیر و سلوک معنوی است. این مقامات، که در نامگذاری، تقسیم، ترتیب و شمارش آن ها میان صوفیه و عرفا اختلاف نظر وجوددارد، در قدیم ترین و مهم ترین کتاب تعلیمی عرفانی در قرن چهارم، «اللّمع فی التّصوف» ابونصر سرّاج طوسی هفت مقام است که به ترتیب عبارتند از: توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل، رضا. مهم ترین اختلاف صوفیه، درباره مقام رضاست که به حال یا مقام بودن رضا برمی گردد. سرّاج مقامات را در طول هم می داند و گرنه سیر و سلوک و ترقّی بی معنا می شود. با توجه به این که هدف سرّاج از تألیف اللّمع، منطبق نشان دادن اصول و مبانی عرفان با قرآن و روایات پیامبر (ص) بوده است، او در طرح مقامات عرفانی نیز، به آیات قرآن و روایات پیامبر(ص) استنادنموده است. از آن جا که شناخت این مقامات عرفانی، به منظور وصال حقّ، برای سالک طریقت دارای اهمیت است، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی ، دیدگاه سرّاج را درباره هر یک از مقامات، تقسیم بندی سه گانه آن ها و ویژگی های مقامات عرفانی بررسی و تحلیل خواهیم کرد..
واکاوی مرگ و مرگ اندیشی در نثر صوفیانه (با تأکید بر متون منثور قرن ششم تا دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
279 - 298
حوزههای تخصصی:
مرگ اندیشی، بیان کننده طرز تفکر و دیدگاه گروهی از جامعه به پدیده زندگی، سرانجام هستی و جهان است. اندیشه مرگ، طیف وسیعی را دربرگرفته و در یک نوع یا یک گروه نیست. بررسی آن ها به نوع زندگی و شیوه معاشرت در جهان پاسخ داده و منجر به حلّ برخی از معضلات مربوط به سوءتفاهم های فکری و فرهنگی شده، مرگ گرایی یا مرگ اندیشی را با سرفصل های مشخصی آنالیزمی کند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، مرگ اندیشی در نثر صوفیان قرن ششم تا دهم در چهارچوب نظام معناشناسی زبان و با به کارگیری داده های متن ابعاد مسئله از زوایای مختلف بررسی شده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به پرسش چگونگی مرگ اندیشی در نظام گفتمانی صوفیه است. نتایج حاصل نشان می دهد که مرگ، تناسب یا تعامل خاصی با عرفان ایرانی اسلامی دارد و در آراء صوفیه می توان مصادیق و شواهد فراوانی درباره وجود آن، غلبه آن بر ذهن و زبان عارف یا صوفی؛ حتی گرایش به سمت مرگ را دید. درمقابل، گرایش به زندگی، راندن مرگ یا نادیده انگاشتن آن نیز از یافته های دیگر پژوهش است. صوفیه تعریف صوفیانه ای از «مرگ»، «شیوه» و «شگرد» آن دارند و با مفهومی که در جهان عادی جریان دارد، تفاوت دارد. همین تفاوت، جریانی را در اندیشه صوفیانه ایران پدیدآورده است که در این پژوهش تحلیل و بررسی می شود. از مهم ترین نتایج پژوهش، تفاوت ماهوی معنای مرگ در اندیشه متصوفه یا افرادی است که در سلک تصوف درآمده اند. تفاوت در نگرش و تفسیر جهان، تفاوت معنایی را نیز به دنبال دارد.
تحلیل عرفانی مفهوم الست در آثار منظوم عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
299 - 310
حوزههای تخصصی:
عالم ذر یا الست برای هر انسانی منحصربه فرد است.بدین معنا که قبل از این که کالبد جسمی او پای در این جهان نهد، به لحاظ روحانی میثاقی با پروردگار می بندد.عالم الست قابل رؤیت و مشاهده نمی باشد.حال چگونه آن را درک کنیم، از این که آدمی ذاتاً پاک ومنزه به عالم می آید اما با توجه به شرایط و آزمونی که از طرف خداوند برای او رقم می خورد، گاهی قادر به مبارزه با نفس خاطی نیست و به چاه ذلت سقوط می کند. اما زمان توبه ،همان بازگشت به عالم الست است. لحظه ای که پیام های الهی را دریافت می کند و از نو با پروردگار خویش پیمان می بندد. معنای الست برگرفته از آیه کریمه قرآن است، که می فرماید: أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى. در عرفان و ادبیات و متون عرفانی به این مهم بسیار پرداخته شده است. شاعران و عارفان و فلاسفه از منظر خود این موضوع را موردبررسی قرارداده اند و همه متّفق القول به یک نتیجه رسیده اند که الست همان بی زمانی است که در آن خداوند اراده کرد بر بنده خود نمایان کند ربّانیت خویش را و اقرار بگیرد از وی بندگی در برابر حضرت احدیّت. در این پژوهش سعی بر آن شده است که پس از واکاوی اجمالی درباره واژه الست و بررسی آن از دیدگاه فلسفه وعرفان، وبیان نظریه ها، و نگاه عطار به این مهم مورد کاوش قرارگیرد.
تحلیل مؤلفه های معنایی «خطیئه» در قرآن کریم با بهره گیری از رویکرد هم زمانی و در زمانی در معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۲۵-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
«خطیئه» یکی از مفاهیمِ حوزه معنایی گسترده گناه در قرآن کریم است، که با مفاهیم متعددی پیوند خورده است. برای تدقیق این مفهوم در قرآن کریم افزون بر التفات بر باهم آیی های آن، بررسی هسته معنایی آن در زبان های سامی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با نظر به معنای «خطیئه» در زبان های سامی، آراء لغویان و روابط هم نشینی آن در قرآن کریم، به بازشناسی مؤلفه های معنایی این مفهوم پرداخته است. دریافت های ریشه شناسی حاکی از کاربست نیای این واژه در مفاهیم: گناه، غفلت کردن، انحراف و خارج شدن است. با توجه به اشتراک واج ها و قرابت آوایی دو ریشه حطّ و خطأ و کاربست آن دو در مفهوم گناه در زبان عبری و عربی، اشتراک نیای آن دو به ذهن متبادر می شود. بررسی باهم آیی ها از وجود مؤلفه های ثقالت، چیرگی، خروج از اعتدال و ذومراتب بودن آن سخن رانده است. بافت آیات از مواجهه حق تعالی در دوگونه: بخشش و کیفر و مواجهه انسان در سه حیطه: ارتکاب، طلب رفع عذاب و طلب بخشش حکایت می کند.
راز هم تایی فاتحه الکتاب با قرآن کریم در آیه 87 سوره حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۹۸-۶۹
حوزههای تخصصی:
سوره مبارکه حمد که جزو سوره های کوچک قرآن کریم و به تعبیر رسول خدا|، سبعاً من المثانی است در آیه 87 سوره حجر، برابر با کل قرآن کریم، معرفی شده است. با وجود برابری این دو سوره، سؤال اساسی این است که سِرِّ هم تایی این سوره با کل قرآن کریم در چیست؟ این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، در صدد است تا راز هم تایی این سوره با کل قرآن کریم را کشف نماید. از تعابیر: «سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی» و «وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» در آیه 87 حجر و روایات معصومان^ که این سوره را امتنان بر رسول خدا|، عدل قرآن کریم، تلاوتش در نماز سبب حفظ قرآن کریم از مهجوریت و خواندن آن، معادل کل قرآن کریم، توصیف کرده اند، به دست می آید که انحصار ستایش و ربوبیت به پروردگار، اظهار ایمان به مبدأ و معاد و تقاضای هدایت و همراهی با بندگان برگزیده خداوند، هم در سراسر قرآن کریم محور معارف آن، قرار گرفته و هم به عنوان سه رکن اصلی در سوره مبارکه حمد، بازتاب یافته است.
جایگاه شناسی «احادیث خودتوصیفی»؛ مطالعه موردی رجال الکشّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«توصیف راویان»، به منظور پذیرش یا رد احادیث ایشان، برآمده از خاستگاه های متفاوتی است که اعتبارها و کارکردهای گوناگونی را در پی دارد. بهره گیری از احادیث امامان(ع) در این وادی، به عنوان منبعی مهم برای راوی شناسی، هماره مورد بحث و نظر بوده است. در میان این دسته احادیث، با دسته ای با نام «احادیث خودتوصیفی» روبروییم. پذیرش این گونه احادیث، با توجه به چالش های پدیدآمده در کنار آن، از دیرباز مورد بحث و نقد عالمان شیعی قرار گرفته است. پژوهش پیش رو، به هدف بررسی و تحلیل چالش ها و مشکلات پیش روی این ابزار راوی شناسانه سامان یافته است. از این رو به ارائه تعریفی جامع برای احادیث خودتوصیفی و ترسیم مرزهای آن پرداختیم و انواع گزارش های خودتوصیفی را نمایاندیم.
بررسی تحلیلی نظریه پیوند معنایی آیات از نظر نوع، جهت و گستره، در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
88 - 106
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریاتی که در حوزه علوم قرآنی مطرح می شود؛ نظریه پیوند معنایی آیات است. در این نظریه به هماهنگی و انسجام آیات و وحدت موضوعی قرآن توجه می شود و برای تبیین مفهوم یک آیه به سایر آیات مراجعه شده و با برقراری پیوند صحیح بین آیات، مراد الهی کشف می شود. این پژوهش به بررسی پیوند معنایی آیات از نظر نوع، جهت و گستره، در تفسیرالمیزان می پردازد. روش جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و روش پردازش به آن ها به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد، یافته های به دست آمده نشان می دهد که توجه به مشترکات مفهومی یا ساختاری، جمع بین مفاهیم و بررسی تفکیکی اجزای پیوند از مؤلفه های تأثیرگذاری معنایی آیات بر یکدیگر است. همچنین در انتخاب جهت پیوند معنایی، مؤلفه هایی نظیر مبنا قرار دادن احادیث معصومین(ع)، استفاده ترکیبی از تضاد و تفصیل، اصل قرار دادن اشتراک معنایی، قابل طرح است. در خصوص بررسی پیوند معنایی از نظر گستره توجه به آیات کلیدی که گستره وسیعی از آیات به وسیله آنها تفسیر می شود، آیات غرر، آیاتی که از منتها درجه صراحت برخوردارند و آیاتی که مفاهیم عام و پایه ای دارند، راهگشاست.
نقد اندیشه اعتدال در امر انفاق با تکیه بر آیات قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
41 - 62
حوزههای تخصصی:
هر واژه قرآنی معنا و کارکردی خاص دارد و کاربرد هر واژه، با دقت تمام صورت گرفته است. ازاین رو ممکن است یک واژه به دلیل تعدد کاربرد و نزدیکی معنای لغوی و اصطلاحی، ما را در تبیین و تفسیر کلام وحی دچار خطا نماید. واژه «ینفقون» یکی از این واژگان است که برخی مفسران، بنا بر استناد به آیه 67 سوره فرقان و مضمون آیه 29 سوره اسراء، قائل به اندیشه «رعایت اعتدال در انفاق» شده و مرز هزینه کردن در راه خدا را محدود تبیین کردند؛ درحالی که آیات فراونی در تضاد، تقابل و نقد این اندیشه وجود دارد. برای اینکه تفاوت های معنایی کشف شود، لغت نامه ها مرجع مناسبی بودند. سپس بررسی منظر مفسران در آیات دیگر که در مقابل اندیشه اعتدال قرار دارند. آن گاه معنای هر واژه در هر آیه، آن گونه که هست، به دست آمد. بر این اساس، در پژوهش حاضر، «اندیشه اعتدال» با بررسی واژه «نفق» و آیاتی که «عدم اعتدال در انفاق» را تأیید می کنند، مورد نقد قرار گرفت. با توجّه به این نقد، آن آیاتی که به معنای «اعتدال در انفاق» تفسیر شده اند، در واقع به معنای اعتدال در «هزینه کرد» و «خرج کرد» زندگی هستند، نه به معنای انفاق در راه خدا؛ زیرا مفهوم واژه اعتدال در انفاق در راه خدا، مانند اعتدال در اطاعت از رسول خدا (ص)، ناصحیح و ناکافی است.
بررسی انتقادی خاستگاه انسان در برنامه فبک، از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
فلسفه برای کودکان(فبک) یک برنامه آموزشی بر پایه خردورزی و استنتاج عقلی درکودکان است. شاخصه فبک ، روش فعال آموزشی است. میتوان درون مایه فلسفی فبک را بر اساس مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی تفکیک و تحلیل کرد. خاستگاه انسان، یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی در فبک است.در این مقاله با تحلیل ادبیات داستانی فبک، خاستگاه انسان در فبک استخراج و بر اساس حکمت متعالیه نقد شده است. مدعای فبک، نوعی اندیشه آزاد و بدون القاء عقیده است اما محتوای برنامه در پوشش فلسفه ای خاص، با مبانی پراگماتیسمی همگرایی دارد. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، طرح مساله خاستگاه انسانی در برنامه فلسفه برای کودک، بدون انگاشت بعد مجرد انسان ناتمام است و انسان تنها ماهیتی جسمانی تفسیر نمیشود. بر این اساس مبنای کشف ادراکات آموزشی منحصر در حواس جسمانی نمیشود و قابلیت ارتقا دارد. مرتبه بندی ادراکات و عدم انحصار آن در تجربه حسی از مؤلفه هایی است که به نفی خاستگاه زیستی در فبک می انجامد.
شناخت های جهت دهنده میل به کمال از دیدگاه قرآن با تمرکز بر اندیشه آیت الله محمد تقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
109 - 128
حوزههای تخصصی:
بی شک انسان فطرتاً«کمال خواه» و دائماً به دنبال بهبود وضع موجود خویش است. عوامل گوناگونی این میل را سمت وسو می دهند؛ چراکه این میل ممکن است در مسیر صحیح خود، یعنی کمال واقعی، قرار گیرد و یا به سمت کمال پنداری جهت دهی شود. این مقاله، با هدف ایده پردازی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تبیین نقش شناخت های جهت دهنده میل به کمال با تأکید بر اندیشه علامه مصباح یزدی(ره) پرداخته است. نتایج به دست آمده عبارتند از: 1) توجه به این شناخت ها زمینه ساز برگزیدن مصداق صحیح کمال، شناسایی مسیر صحیح رسیدن به آن و نهایتاً رسیدن به کمال حقیقی انسان است. سه دسته شناخت، یعنی شناخت های فطری، عقلانی و وحیانی، هریک به طریقی، در جهت دهی میل به کمال مؤثرند؛ 2) شناخت فطریِ خداوند، سبب ایجاد گرایش به خداوند و خضوع در برابر او و نیز دوری گزینی از هواهای نفسانی می شود. نیز الهام فطری فجور و تقوا، کلیات رابطه اعمال با سعادت و شقاوت آخرتی را در نهاد انسان به ودیعت می گذارد؛ 3) عقل با حرکت بین معلومات و مجهولات، به شکوفایی میل به کمال و نیز پذیرش وحی الهی کمک می کند. شناخت عقلی خداوند، نبوت، عصمت و معاد، مقتضی شناخت راه صحیح کمال و عوامل آن است؛ 4) شناخت وحیانی نیز با بیان مصداق کمال نهایی و راه رسیدن به آن، با استفاده از روش های بشارت و انذار و بیان پیامدهای مثبت یا منفیِ رفتارهای دنیایی انسان در جهان آخرت، در جهت دهی به کمال طلبی انسان مؤثر است.
عقلانیت عملی صحیح و سقیم از دیدگاه علامه محمدحسین طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
129 - 146
حوزههای تخصصی:
عقلانیت علاوه بر توصیف امور نظری، وصف کنش هم قرار می گیرد. هر کنشی در انسان برخاسته از عقل عملی اوست، اما اگر توجه عقل عملی به نحو افراطی معطوف به یکی از قوای پایین تر یعنی شهوت، غضب یا وهم شود، عقل انسانی تابع آن قوه بوده و عقلانیت سقیم شکل می گیرد، اما اگر عقل عملی در توجه به قوای حیوانی، به حکم عقل نظری عمل کند، عقلانیت صحیح شکل می گیرد. لذا عقل عملی در یک وضعیت دوگانه ای قرار دارد. در عقلانیت سقیم، عقل عملی ممکن است تابع شهوت، غضب یا وهم واقع شود و اعتبارات ملایم با آن ها را ایجاد کند. کنش برخاسته از عقلانیت معطوف به شهوت، غضب و وهم به ترتیب عبارت است از: جذب امور خوشایند و سازگار، دفع امور ناخوشایند، نیل به امور اعتباری از قبیل تملک. در عقلانیت صحیح، کنش های ملائم با شهوت، غضب و وهم به مقداری است که مزاحم کمال اخیر عقل نباشد. این مقدار توسط عقل عملی و با حکم عقل نظری تعیین می شود.