فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۷۹٬۶۱۹ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
85 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین ضعف های رفتاری انسان و روش های اصلاح آن بر اساس قرآن کریم است. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر قرآن کریم و نمونه پژوهش، آیات مرتبط با ضعف رفتاری است. این تحقیق به لحاظ رویکرد در زمره پژوهش های کیفی قرار داشته، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بدین منظور، داده های اولیه شامل آیات مرتبط با موضوع، با بهره مندی از تفاسیر دست اول، کدگذاری گردیده، سپس طبقه بندی بر اساس مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر در سه محور مبانی، اصول و روش ها صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ضعف های رفتاری در حوزه فردی شامل غفلت در زندگی، ناسپاس بودن، غرور و تکبر، عجول بودن، حریص بودن، کم طاقتی و یأس در مواجهه با سختی ها است. در حوزه اجتماعی، مبانی مسخره کردن، عیب جویی، کینه توزی و نفاق از ضعف های رفتاری انسان می باشد. متناظر با مبانی، جهت اصلاح ضعف های رفتاری در حوزه روش یاد حق، شکرگزاری، هوشیاری، شکیبایی، قناعت ورزی، بالابردن آستانه تحمل در مواجهه با دشواری ها، بخشش، ارشادپذیری، ستّاریّت، تأثیرگذاری قلبی، سکوت مدبرانه و راست گویی شناسایی شد. نتایج حاکی از آن است که برای تحقق رشد واقعی انسان ها، برنامه ای جامع و همه جانبه لازم است تا ابتدا مبانی ضعف رفتاری شناخته شود و سپس متناسب با آن، روش های تربیتی برای اصلاح این ضعف ها با توجه به کلام خداوند اتخاذ شود، به نحوی که روش های تربیتی به دست آمده در تسریع رفع و اصلاح انحراف از وجود انسان هم در حوزه فردی و هم در حوزه اجتماعی بکار گرفته شود.
تحلیل رابطه حقیقت تولّی و تبرّی با الگوی مفهومی سعادت در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
149 - 180
حوزههای تخصصی:
به «تولّی وتبرّی» در علم فقه و کلام اسلامی اهتمام جدی شده اما در علم اخلاق کمتر مورد توجه قرار گرفته است. «تولّی و تبرّی» در لغت به معنای دوست داشتن خوبان و دشمنی با بدان است. مهم ترین اندیشمند اسلامی که آن را در اندیشه اخلاقی و عرفانی توضیح و تبیین کرده، خواجه نصیرالدین طوسی است. ایشان «تولّی و تبرّی» را به معنایی جدید به کار برده و معتقد است «تولّی و تبرّی» از معنایی باطنی - که حالتی نفسانی و فقط به معنای روی آوردن و دوست داشتن خدای متعال و بیزاری جستن از غیر اوست- به معنایی اخلاقی تبدّل یافته و لذا مقدمه تهذیب نفس و تربیت اخلاقی، معیار و زمینه ساز سعادت و تشکیل مدل مفهومی آن قرارگرفته است؛ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی دیدگاه خواجه طوسی را درباره رابطه حقیقت «تولّی وتبرّی» با الگوی مفهومی سعادت بررسی کرده و این نتایج به دست آمده است: 1. «تولّی وتبرّی» به مثابه نشانه دینداری، مقامی است که با کنترل قوای نفس حیوانی (یعنی شهوت و خشم) تحت نظر عقل به مثابه حجت باطنی الهی قابل دستیابی است؛ 2. «تولّی وتبرّی» ترکیبی از سه عنصر معرفتی، گرایشی و توانشی است؛ 3. حقیقت «تولّی وتبرّی» ذوب و استغراق وتبرّی در تولّی و تحصیل تولّی صرف است و این امر شرط دستیابی به مقام رضا و تسلیم است؛ 4. با استمداد از ابزار دستیابی به «تولّی وتبرّی» یعنی معرفت، محبت، هجرت و جهاد می توان به سعادت، یعنی زایش و رویش تمام فضائل اخلاقی و درجات و مقامات عرفانی مانند رضا، تسلیم، ایمان، یقین و در نهایت دستیابی به مقام اهل وحدت(فنا) دست یافت.
معنای تبرک و شیوه های تقدس بخشی اشیا در بین زائران حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
1 - 28
حوزههای تخصصی:
سوغات وجوه مادی و ذهنی دارد که لایه های معانی منتسب به آن برساختی اجتماعی است. پرواضح است که سوغات با توجه به تفسیری که زائر از نظر کاربرد، معانی و خاطراتی که یادآوری می کند، متفاوت است. این پژوهش درصدد بررسی معنای سوغات متبرک، چگونگی تقدس بخشی، شیوه های استفاده و نگهداری از آن توسط زائران است. این پژوهش با رویکرد روشی کیفی تفسیری و به روش تحلیل مضمون انجام شد که بر اساس آن داده های مصاحبه ها مقوله بندی و تلخیص گردید. در این پژوهش با 19 زائر زن در تابستان سال 1401 مصاحبه شد. یافته های پژوهش نشان داده است که زائران عمدتا سه گونه تبرکی (اشیای ذاتا متبرک، سوغات خریداری شده و متعلقات زائر در حین زیارت) را به عنوان ره توشه سفر زیارتی می برند. انگیزه زائران از بردن تبرکی در قالب حفظ شرایط فعلی، تغییر وضعیت مسئله مند و ثبت خاطره برای خود و دیگران طبقه بندی شده است. در ادراک زائران از تبرک دو معنای اصلی نهفته است: هدیه (ای از سوی فردی خاص و مورد علاقه) و یادگاری (نمادی از سفر زیارتی و امام). سوغات متبرک به عنوان واسط تسری فیض و رحمت خداوند ادراک شده است. طیف متفاوتی بین زائران بر حسب تجربه بردن تبرکی مشاهده شد. وجه ماندگاری و وجه کاربردی آن، از ویژگی های مهم تبرکی نزد زائران بوده است. اگر محل دفن امام در مکان مقدس را کانون تسری تقدس و تبرک بخشی تعریف کنیم، از نگاه زائر این تقدس و برکت از ضریح محل دفن امام (ع)، کل حرم، اطراف آن و تا شهر زیارتی امتداد می یابد. لذا شیوه های متبرک سازی از کانون تا امتداد آن در کل شهر زیارتی متفاوت است. از نظر زائران تبرکی ها برای لحظه های بحرانی مانند بیماری یا مناسک گذار زندگی مثل تولد، ازدواج، ورود به مدرسه و دانشگاه و حتی مرگ تاثیر گذارند. تکینه سازی، ترکیب تبرکی با اشیای نامقدس و مصرف تدریجی از شیوه های نگهداری اشیا متبرک توسط زائران بوده است.
تحلیل مبانی هستی شناختی سلامت معنوی در قرآن کریم
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
هر حوزه ای از علم سلامت مانند سلامت معنوی که در پی ورود به واقعیت تجربی به هدف ایجاد تغییر است، در جهان بینی حاکم بر آن ریشه دارد و نمی تواند بدون توجه به مبانی پارادایمی خود، طراحی و اجرا شود. مرز فارق نظریه سلامت معنوی مرسوم با سلامت معنوی برآمده از آیات قرآنی در توجه به این مبانی است. مهم ترین مبانی قرآنی سلامت معنوی مبانی هستی شناسی، انسان شناختی و ... است که زمینه ساز طراحی نظریه سلامت و گذار به مدل سلامت معنوی قرآنی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که مبانی هستی شناسی سلامت معنوی از منظر قرآن کریم چیست و چگونه در متن سلامت معنوی جریان می یابد؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که نوع تلقی از هستی، مؤلفه های خدامحوری، مادی و فرامادی بودن موجودات هستی، هماهنگی و نظام مندی هستی، هدف داری، باور به جهان غیب و عالم آخرت، مرگ و معاد و معنی داری رنج و زندگی از جمله مواردی است که در تحقق سلامت معنوی تأثیرگذار است.
نفقه زوجه و جایگاه آن در تأمین نیازهای مالی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
212 - 185
حوزههای تخصصی:
یکی از احکام قرآن در زمینه خانواده موضوع پرداخت نفقه زن به واسطه شوهر است. از آنجایی که در جامعه فعلی، زنان دارای موقعیت برابر یا برتر اقتصادی و اجتماعی شده اند که بعضاً امتثال یا عدم امتثال این تکلیف مشکلاتی بین زوجین به وجود می آورد، پژوهش حاضر برآن است با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری کتابخانه ای اسنادی به این سؤالات پاسخ دهد که در عقد دائم پرداخت نفقه بر چه مبانی شرعی استوار است؟ آیا پرداخت نفقه می تواند تابعی از شرایط اقتصادی زوجین باشد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم شناسی نفقه دلالت مستقیمی بر فلسفه آن یعنی رفع احتیاج زن به واسطه مرد دارد و یکی از اصلی ترین مبانی قرآنی نیز بیانگر احتیاج اقتصادی زن به واسطه عدم اشتغال و کسب درآمد است و ضمناً اثبات کننده عقلایی بودن تکلیف است. همچنین بر مبنای روایی نیز فلسفه نیاز تأیید می شود. نفقه از نظر فقهی با مبانی «احتیاج» و «عِوَضِ احتباس» تناسب بیشتری دارد. دلایلی همچون غیرتعبدی بودن حکم نفقه، غیرمعاوضی بودن نفقه، نظریه صحت شرط عدم نفقه، حق بودن نفقه، ارتکاز عرفی و اقتضائات جامعه و سیاست گذاری های کلان کشور اثبات می کند که تکلیف نفقه براساس نیاز زن است و در صورت نیاز زن وجوب قطعی دارد؛ اما در صورت بی نیازی و داشتن درآمد، حکم آن می تواند براساس فلسفه تعیین شود و در صورت برگشت به نیازمندی، مجدد حکم وجوب برقرار شود.
مبانی ابضاع از منظر فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
230 - 213
حوزههای تخصصی:
مذاهب فقهی اسلامی با استناد به دلایلی ، از جایز بودن ابضاع سخن گفته و تعاریف و تعابیر گوناگونی از ماهیت آن ارائه نموده اند، با توجه به تأثیر مبانی فقهی ابضاع بر روی ماهیت آن ، بررسی مبانی فقهی ابضاع ضروری به نظر می رسد. پرسش اصلی که تحقیق حاضر در پی پاسخ به آن می باشد آن است که« از دیدگاه مذاهب فقهی اسلامی چه دلایلی ابضاع را پشتیبانی می کند ؟» فرضیه تحقیق آن است که برخی از دلایل مورد استناد برای اثبات جایز بودن ابضاع بر جواز آن دلالت ندارند .این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای امامیه و مذاهب فقهی اهل سنت صورت گرفته است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اختلاف در ماهیت ابضاع موجب آن شده که از یک سو در درباره رکن و شرط بودن قید«تبرعی یا مجانی بودن»در ابضاع و استحقاق دریافت اجره المثل اختلاف پیش آید ؛ از سوی دیگر موجب آن شده که برخی ابضاع را عقد مستقل بدانند و برخی نیز آن را تابع عقد جعاله، یا وکالت و ... بشمار آورند . گاهی به دلایلی همچون آشنا نبودن صاحب سرمایه به تجارت و مانند آن ، ابضاع یک نوع احسان و کمک به رفع نیاز وی می باشد ، که دین آن را تشویق نموده است، از سویی به دلیل محترم بودن فعل مسلمان، عامل حق دریافت اجرت دارد، مگر آن که به مجانی بودن کار وی تصریح شود.
سلوک عملی در مکتب یوگه و طریقه شطاریه با تأکید بر رساله جواهر خمسه محمد غوث گوالیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
337 - 354
حوزههای تخصصی:
در سرزمین هند، تصوف اسلامی و آیین یوگه، به عنوان دو مکتب عرفانی، مناسبات تنگاتنگی را با یکدیگر تجربه کرده اند. بررسی های تطبیقی نشان می دهند که شماری از آداب و اعمال سلوکی تصوف اسلامی و مکتب یوگه با هم تلفیق یافته اند و دستورالعمل های طریقتی شطاریه در هند، به خصوص از زمان شیخ محمد غوث گوالیاری، بیشترین تلفیق را با آداب مراقبه در مکتب یوگه داشته اند. پژوهش حاضر به سیاق تحلیلی و تطبیقی و با مطالعه مندرجات یکی از مهمترین آثار طریقتی و عرفان عملی شطاریان، یعنی جواهر خمسه شیخ محمد غوث گوالیاری، و مفاد یوگه سوتره های حکیم مشهور هندی، پتنجلی، به بررسی مشابهت ها و تأثیرپذیری های میان طریقه شطاریه و مکتب یوگه پرداخته است. بر بنیاد این پژوهش روشن می شود که عارفی مسلمان، مانند شیخ محمد غوث، در به کارگیری روش های عملی مکتب یوگه در نظام عرفان عملی خود، مانعی مشاهده نکرده است. کاربست اذکار اسلامی به همراه اعمال بدنیِ یوگه در سلوک عملی طریقه شطاریه، یکی از بهترین نمونه های تلفیق روش عرفانیِ عرفان هندویی و تصوف اسلامی است.
اسطوره بخارا :مروری انتقادی بر کتاب «طعون و شبهات الشیعه الأمامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها» (2)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
295 - 322
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله تحلیل انتقادی رویکرد و محتوای کتاب « طعون و شبهات الشیعه الأمامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها » در نام گذاری محمد بن اسماعیل بخاری به لقب امیر المومنین فی حدیث است. مولف کتاب این لقب را مشهور ، صحیح و بی نیاز از بحث و نظر می داند . پژوهه فرا رو با بهره گیری از نقد تاریخی به مثابه روش تحلیل و لقب پژوهی اجتهادی به مثابه منطق توصیف ساختار، مضمون و تاریخ گذاری القاب علمی ، رَوایی و صحت ادعای مولف کتاب را به آزمون سپرده است. یافته های مقاله اثبات می کند که مبانی این ادعا مخدوش است ، رویکرد و روش اثبات آن سست و با اصول و قواعد لقب پژوهی اجتهادی ناسازگار است. دستاورد مقاله تبیین اثر پذیری این ادعا از اندیشه های سلفیان معاصر در اسطوره سازی از بخاری به منظور ایجاد هراس و انسداد در مسیر جریان نقد بخاری است که در سده معاصر از سوی جریان های حدیث پژوهی اهل سنّت ، امامیه و خاورشناسان در حال توسعه است .
اندیشه ای در پرواز! مروری انتقادی بر ترجمه کتاب امام قاسم بن ابراهیم و اصول اعتقادی زیدیه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۹)
209 - 225
حوزههای تخصصی:
کتاب امام قاسم بن ابراهیم و اصول اعتقادی زیدیّه یکی از آثار درخور توجّه ویلفِرد مادِلونگ، اسلام پژوه دانشور و نامور معاصر است. پس از گذشت بیش از نیم قرن از انتشار اصل این کتاب به زبان آلمانی، به تازگی، برگردانی فارسی از آن به قلم خانم شیرین شادفر نشر یافته است. ترجمه نامبرده، چنانچه با دقّت و صحّت و بازبینی افزون تری صورت می پذیرفت، اثری سودمندتر و پسندیده تر می نمود. برخی از مهمترین اشکالات عیان در این برگردان عبارتست از: نارسا و نامفهوم بودن شمار زیادی از جملات و عبارات، نثر مغلق و پریشان و غیر روان، ترجمه های نادرست یا غیر دقیق، لغزش در ضبط اسامی و اَعلام، و خطاهای ویرایشی و نگارشی و حروف نگاشتی.
بررسی انتقادی تفسیر شارحان روایت محمدبن عبید از امام رضا (علیه السلام) در نفی رؤیت پذیری خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
9 - 27
حوزههای تخصصی:
در منابع معتبر روایی امامیه، همچون اصول کافی، در ضمن بحث از رؤیت پذیری خداوند از امام رضا (علیه السلام) روایتی نقل شده است که مضمون آن روایت این است که رؤیت خداوند با ایمان با او، نه در دنیا و نه در آخرت، قابل جمع نیست و ازین رو، رؤیت خداوند امکان ندارد. اندیشمندان شیعی این روایت را از روایات صعب و غامض برشمرده اند و در تبیین معنای آن راه حل های متعددی را پیشنهاد کرده اند. اما به نظر می رسد که هیچ یک از راه حل های مورد ارائه، قابل پذیرش نیست؛ چرا که برخی از معانی پیشنهادشده یا با ظاهر روایت همخوان نیست و یا آنکه برخی از آنها به لحاظ معنا نمی توانند مطابق با روایت باشند. بدین جهت یا باید در تبیین معنای این روایت به دنبال راه حل دیگری بود و یا آنکه به جهت ناشناخته بودن محمد بن عبید -که راوی آن است- صدور آن را لااقل به شکلی که در منابع روایی آمده است، نفی نمود.
مفهوم شناسی تاریخی تدبر در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم یکی از وظایف پیامبر اکرم(ص) را تلاوت و تعلیم کتاب و حکمت و هدف از نزول آن را تبیین آیات می داند. در برخی آیات ضمن دعوت به تدبر در قرآن، از اینکه عده ای نگاه تدبرانه به آیات ندارند مورد مذمت و توبیخ واقع شده اند. با توجه به تعدد معانی تدبر در نگاه لغت دانان، همین اختلاف در نگاه مفسران به آیات تدبر نیز دیده می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل تطور معنایی تدبر در تفاسیر فریقین برآن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی با ابزار کتابخانه ای بسیاری از تفاسیر فریقین از صدر اسلام یعنی قرن اول تا عصر حاضر را بررسی کرده تا مشخص کند برداشت مفسران از کلمه تدبر همان معنای لغویون بوده و یا غیر آن مراد است و اینکه تدبر در تفاسیر شیعه و اهل سنت چه تطور معنایی داشته است. با عنایت به ارزیابی دیدگاه مفسران در معنای تدبر از قرن دو تاکنون شانزده معنی برای تدبر ارائه شده است که عبارتند از: 1. استماع 2. توجه 3. تفکر 4. توجه و بررسی عاقبت و نتیجه امور 5. ژرف نگری 6. غور 7. مکاشفه 8. تأمل 9. تفهم 10. ارتباط آیات با یکدیگر 11.پشت سر هم فهمیدن آیات 12. بصیرت و بینش عمیق 13. بررسی و وارسی در معانی و مفاهیم قرآن 14. به دیده دل نظر کردن 15. فکر و نظر 16. توجه به بلاغت. اگرچه مفاهیم ارائه شده از تدبر در قرآن طی زمان های گذشته (از عصر نزول تاکنون) دچار تغییراتی شده، اما می توان برداشت کرد که این مفاهیم با همدیگر تناسب و ارتباط دارند. چنانچه هر کسی که کلام الهی را بشنود و این شنیدن همراه با نگرش قلبی و با تامل و ژرف نگری و به دور از پیش فرض های ذهنی باشد، می تواند به عاقبت و نتیجه کلام الهی و غرض اصلی آیات و سوره های قرآن دست یابد و هدایت شود.
خوانش معناشناسانه واژه «زَقُّوم» در قرآن کریم با تکیه برروابط همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی روشی ساختارگرا برای مطالعه معنای دقیق واژه ها در نظام زبان است، در این دانش حوزه های معنایی واژگان با بررسی همنشین و جانشین های واژه ها تعیین می شوند. این دانش در بررسی واژه های قرآنی و کشف لایه های پنهان معنایی آنها نقش برجسته ای دارد، مقاله حاضر قصد دارد با رویکرد معناشناسی بر اساس محورهای همنشینی و جانشینی به روش توصیفی –تحلیلیبهبررسیواژه«زقُّوم»درقرآنکریمبپردازد تا بدین وسیله مؤلفه های معنایی آن را استخراخ کند. واژه «زَقُّوم» 3 مرتبه در قرآن کریم آمده است. دارای بار معنایی منفی و تصویرساز عذابی سخت و سرانجامی شوم است؛ بنابراین استعمال قرآنی آن به حوزه عذاب و جهنمیان اختصاص دارد. در روند تحقیق مشخص شده که واژه های «شَجَر»، «فتنه»، «نُزُل»، «جَحیم»، «طَعام»، «طَلع»، «آکُل» و «حَمِیم»، رابطه همنشینیِ مکملی و اشتدادی با واژه قرآنی «زَقُّوم» دارند. واژه «شَجَر» پربسامدترین واژه همنشین «زَقُّوم» است کهدر تعیین واژگان جانشینش نقش بسزایی را ایفا می کند، رابطه «زَقُّوم» در محور جانشینی شامل واژه های «خَبِیث و مَلعُون» است. و مفاهیم «خوراک و غذا، آزمایش، وسیله پذیرایی، اختصاص به جهنمیان، آتش، عذاب، طرد شده از رحمت، فساد و ناپاکی» مؤلفه هایی معنایی «زَقُّوم» براساس رویکردی معناشناسانه می باشند. هسته معنایی «زَقُّوم» (عذاب جهنمیان) است که بقیه مؤلفه های معنایی حول آن می چرخند.
Investigating Principles of Conversation between Jesus (PBUH) and Apostles in the Qur’an, Based on Paul Grice's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
123 - 134
حوزههای تخصصی:
Cognitive linguistics is an approach in the study of language that examines the relationship between his language and mind and his social and physical experiences. Cognitive Linguistics is one of the interdisciplinary sciences whose purpose is reflection and precision in the mechanism of the relationship between the structure and the constituent elements of a text in order to better understand the process of completing the meaning and the concept hidden in it. Herbert Paul Grice is one of the linguistic analytical philosophers that according to this point of view, has conducted detailed and extensive studies on conversations and linguistic actions and their indirect and implicit meaning in everyday language, which has become known as Grice's cooperative principle. Conversation is one of the constructive elements of every narrative text that plays a central role in transferring the meaning. Grice sees conversation as a purposeful and rational behavior and it is a type of cooperation-based interaction that has its own logic. According to his theory, every successful dialogue is based on observing the 4 principles of cooperation (quantity, quality, communication and method) and if any deviation from one or more of the four principles is based on a certain relationship and purpose, it leads to the necessity of communication and if this goal is not provided departing from these principles will lead to the failure of dialogue. Therefore, in this research, some of the conversations between Jesus and the apostles in the Holy Qur'an have been analyzed, based on the theory of Grice's rules in a descriptive and analytical method in order to answer the question of how the cooperative principle is used and violated and what effect these violations have on the meaning and purpose of speaker. The results show that the dialogues of Jesus and the apostles in the Holy Qur'an violate the 4th principle of cooperation. The 3rd principle is most evident that the words of Jesus and the apostles have the quantity of 3 times in the Holy Qur'an and 2 other principles namely the principle of communication and the principle of method have a harmonious participation in the dialogue of the apostles and Jesus.
Conflict between the Criminalization Rules of the Anti-Narcotics Law and Qur’anic Teachings(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
165 - 182
حوزههای تخصصی:
In the Anti-Narcotics Law approved in 2016, the legislator has made punishment as the governing criminal policy for drug crimes by determining heavy punishments such as death. The text of the anti-narcotics law has considered "corruption in the world" and "quantitativeness" as criteria for criminalization. In this regard, the question that is raised is: On what basis are the rules of "corruption in the land" and "quantitativeness" established in the anti-narcotics law? By considering the verses and traditions, it can be understood that even if drug crimes are considered as an example of corruption in the world, in order to establish the crime of corruption, qualitative criteria such as the extent of the committed act, major damage to individuals and society, and the continuation of it, are The basic elements are introduced. While the legislator is trying to interpret and clear the ambiguity of the mentioned qualitative criteria by placing the quantity of discovered drugs as the basis. In this writing, using the descriptive-analytical method and relying on reliable Islamic sources, the conclusion has been reached that in order to determine the crime of corruption, qualitative criteria and the extent of the impact that corruption has on individuals and society are considered. Quantitative approach has no Sharia and Quranic basis and contradicts the philosophy of independent criminalization of corruption on earth, which is to eliminate the root of corruption and corruption in society and maintain social order.
بحران معنایی زندگی در تعامل مستشرقین با فقه اسلامی؛ با نگاهی بر مفهوم «حقوق اسلامی» در اندیشه یوزف شاخت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
145 - 173
حوزههای تخصصی:
مدتهاست «حقوق اسلامی» با زبان مسلمانان و ایرانیان همنشین شده. بسیاری از ایشان «حقوق اسلامی» را معادل فقه می دانند. لکن به نظر می رسد که بین این دو تفاوت های مهمی وجود دارد و این تفاوت پیش از آنکه حقوقی باشد، فلسفی است. «فقه»، «حقوق» و «حقوق اسلامی» علاوه بر اینکه به سه دانش متفاوت دلالت می کنند، به سه طرح مختلف از کیفیت سامان دهی نهادهای حقوقی و البته کیفیت حضور آدمی در جهان اشاره دارند. برای اشاره به طرح حقوقی موجود در ایران معاصر و برخی از کشورهای مسلمان می توان از «حقوق اسلامی» استفاده کرد. لکن این طرح در تمشیت و سامان دهی نظام اجتماعی با چالش هایی مواجه است. به نظر ریشه این چالش ها به بحران هایی در خود این طرح باز می گردد. «حقوق اسلامی» درگیر چه بحران هایی است؟ متن حاضر تلاش داشته تا با روشی کیفی، به این سوال بپردازد. طرح «حقوق اسلامی» را می توان در چند گفتمان پیگیری کرد. یکی از این ها، گفتمان مستشرقین است. به نظر می رسد دو نقطه بحرانی در این طرح وجود دارد؛ اولا از نظر دانشی که «حقوق اسلامی» در آن دانش متولد شده، فقه یک امر پیشاحقوقی است و تحقق مستقلی ندارد و نحوه حضورش بی تصمیمی است؛ ثانیا «حقوق اسلامی» دچار بحران معنا است. در اندیشه مستشرقی چون شاخت، فقه از کلام جدا شده و به عنوان حقیقتی صرفا تاریخی و جزئی محل توجه قرار می گیرد. حقوق اسلامی زمانی که ارتباط خود را با کلام از دست می دهد، در مورد پرسش های اساسی حیات انسان سخنی نمی گوید و امکان تولید معنا برای زندگی انسانی را از دست می دهد.
بررسی تطبیقی آرای ملاصدرا و ابن سینا در باب بداهت جهان خارج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
167 - 180
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان مسلمان «محسوسات»، یعنی قضایای ناظر به جهان خارج را «بدیهی ثانوی» تلقی کرده اند، از نظر ابن سینا بدیهیات ثانویه هرچند استدلال پذیر هستند، اما نیاز به استدلال ندارند و به همین جهت بدیهی اند؛ اما از نظر ملاصدرا، بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است، و بدیهیات ثانویه در واقع «نظری» هستند، از این رو ابن سینا وجود جهان خارج را بدیهی و ملاصدرا آن را نظری و نیازمند برهان می داند. در این پژوهش با اقامه دلایلی نشان داده ایم نظر ابن سینا هم تناقض آمیز و هم مستلزم نسبیت و تشکیک در بدیهیات است که هیچ کدام قابل دفاع نیست؛ لذا هم داستان با ملاصدرا معتقد هستیم که: بدیهیات ثانویه واقعا بدیهی نیستند و نظری هستند؛ تشکیک و نسبیت در بدیهیات درست نیست و بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است و «وجود جهان خارج» نظری و نیازمند برهان است. در این مقاله از روش تحلیلی- تطبیقی- انتقادی استفاده کرده ایم.
دراسه تحلیلیه لمبادئ الاستلزام الحواري في روایه «شمس بیضاء بارده» في ضوء قواعد غرایس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعدّ الاستلزام الحواری من أهمّ مرتکزات التداولیه و أبرزها، قد قام علی مبدأ التعاون الذی أقرّه «غرایس» و رأی ضروره أن یتبعه المتحاورون و یسیرون علی هدیه فی حوارهم و قد تفرّع عن هذا المبدأ أربع قواعد تضبط مسار الحوار، و هی: قاعده الکمّ، قاعده الکیف، قاعده المناسبه، قاعده الطریقه، بحیث إنّ أیّ خرق لإحدی هذه القواعد یؤدی إلی اختلال العملیه الحواریه، و انتقال کلام المتحاورین من المعنی الصریح إلی المعنی الضمنی وفقًا للمقام أو سیاق الحال، و نتیجه لذلک الخرق یظهر الاستلزام الحواری الّذی یتغیر بتغیر السّیاق الّذی یرد فیه شریطه احترام مبدأ التعاون. یهدف هذا البحث إلی توظیف مبادئ الاستلزام الحواری فی ضوء مبدأ التعاون الغرایسی و قواعده الأربعه فی روایه (شمس بیضاء بارده) لکفی الزعبی، متتبّعًا المنهج الوصفی التحلیلی، إذ یتطرّق إلی بعض نماذج الاستلزام الحواری فی الروایه، و یقوم بتحللها فی ضوء المنهج التداولی؛ و توصّل البحث إلی توظیف الاستلزام الحواری تداولیًا من خلال خرق المتحاورین لقواعد غرایس. تبیّن فی الدراسه أن خرق قواعد الکمّ و الکیف و المناسبه و الطریقه موجوده فی حوارات الروایه و المقصود بوجود هذه الحوارات، إقناع السامع و إنتباهه إلی خطأ الشخصیه الرئیسیه فی طریقه حیاته و أیضا الهروب من إجابه الأخرین إجابه صریحه لعدم الوفاق بین السائل و المجیب.
رباعیات اسیر شهرستانی در دیوان خاقانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۰)
295 - 312
حوزههای تخصصی:
مسئله اشعار ناسره در دیوان شعرا، یکی از مشکلات همیشگی تاریخ شعر فارسی است. تقریباً می شود گفت که هیچ دیوانی نیست که از اشعار الحاقی در امان مانده باشد. یکی از اصلی ترین دلایل آن در متن های تصحیح شده، استفاده از دستنویس های مشکوک و منابع نامعتمد است. بدین ترتیب که مصحح، در کار تصحیح، به نسخه هایی بر می خورد که دارای اشعار مشکوک است و بدون آنکه در این مسئله ارزیابی دقیقی صورت دهد، آن ها را وارد متن می کند. در مقاله حاضر، به بررسی رباعیات الحاقی در چند چاپ دیوان خاقانی پرداخته ایم و 22 رباعی اسیر شهرستانی را در این چاپ ها شناسایی کرده ایم. منشأ این اختلاط، چاپ مطبعه نول کشور است که در سال 1295 ق در لکهنو منتشر شده است.
راهکارهای والدین در اصلاح ناسازگاری کودک و نوجوان با تأکید بر منابع اسلامی
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
55 - 76
حوزههای تخصصی:
چکیده
مقاله حاضر با هدف ارائه راهکارهای مؤثر والدین در اصلاح ناسازگاری کودک و نوجوان با تأکید بر منابع اسلامی شکل گرفته است. بدین منظور متون دینی و روان شناسی باروش توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. بررسی ها نشان می دهد شیوه های تربیتی والدین بر بروز ناسازگاری های رفتاری فرزندان اثرات قابل توجهی دارد. تحقیقات بیانگر آن است که همسویی روش های اصلاح رفتار با فرهنگ و باورهای دینی افراد در اثربخشی آن نقش بسزایی دارد. بخشی از یافته هایژوهش حاضر عبارتند از: والدین بااستفاده از راهکارهای مستقیم، غیرمستقیم، زمینه ساز و محیطی می توانند به اصلاح ناسازگاری بپردازند، روش های غیرمستقیم شامل زمینه ساز، محیطی و رفتاری است، روش های مستقیم شامل زمینه ساز و روش های مختص دوره تحولی است.
فلسفۀ عرفان در نگرش ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
ابن خلدون (808 732 ق)، به عنوان پایه گذار علم عرفان، اغلب به عنوان فیلسوف تاریخ، جامعه شناس و تمدن شناس معروف شده است، در حالی که در حوزه های متعددی از دانش های عصر خود به پژوهش پرداخته و آثار ارزنده ای از خود به یادگار گذاشته است، یکی از آنها فلسفه عرفان است که تاکنون به آن توجه نشده است. در این مقاله دیدگاه اختصاصی او در این حوزه واکاوی می شود و اصالت و معرفت شناسی عرفان و دریافت های عرفانی و وحدت وجود با مبنای خاص فلسفه عرفان او تبیین می شود. هدف این مقاله توصیفی، دریافت همدلانه ابن خلدون با عرفان است که به روش کتابخانه ای و با مراجعه به آثار اصلی او انجام شده است. اگر چه با چنین مطالعه ای روشن می شود که ابن خلدون اگر عارف رسمی هم نبوده، گرایش زیادی به عرفان داشته است.