فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
26 - 9
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که از ابتدا ذهن بشر را به خود مشغول کرده بیان نسبت بین پدیده هاست. هرکدام از فلاسفه نیز به فرا خور دیدگاه ها و نظریات مختلف خود درباره ی آن به بحث و گفتگو پرداخته اند که معمولا این مباحث ذیل سر فصل علیت گرد آوری شده اند. در این مقاله نویسنده سعی کرده است با بهره گیری از روش کتابخانه ای بعد از بیان مبانی مقدماتی کلی به بررسی تطبیقی دیدگاه دو تن از فیلسوفان بزرگ جهان یعنی امانوئل کانت و صدر الدین شیرازی بپردازد . در نهایت نگارنده به این نتیجه رسیده است که کانت با توجه به دیدگاه شناختی و ساختار فکری خود از علیت به عنوان یکی از مقولات فاهمه و ذهنی سخن به میان آورده و ملاصدرا با توجه به دیدگاه رئالیستی که زمینه فکری خود قرار داده است علیت را به عنوان رابطه حقیقی میان مراتب طولی وجود مطرح کرده است.
تبیین و ارزیابی اصول فکری و عقائد بنیادی نقل گرایان شیعی
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
134 - 107
حوزههای تخصصی:
از جمله مهمترین جریانات شیعی مدعی اصلاح در زمان معاصر، گروهی هستند که تنها تاکید بر نقل گرائی دارند و در این بین نیز تنها منبع معتبر برای آن ها قرآن کریم است. اعتقادات و اصول فکری این جریان نواندیش، بسیار شبیه به جریان سلفی گری رایج میان اهل سنت است. حیدرعلی قلمداران، شریعت سنگلجی، محمد جواد غروی و میرزا یوسف شعار برخی از مهمترین افراد این جریان فکری هستند. در نظر این جریان، برخی از عقاید و اعمال مذهبی رایج میان شیعیان مانند شفاعت، توسل و زیارت از نظر قرآن غیر قابل توجیه است و اگر کسی قرآن را معیار قرار دهد به بطلان این امور حکم خواهد کرد. اگرچه این مدعیات باطل در میان سلفیان اهل سنت و وهابیان، نوظهور نیست و بیان و رد شده است ولی طرح آن از سوی شیعیان و واکاوی ریشه این عقاید در شیعه و پاسخ به آن، مسئله ای است که در این مقاله با روش کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی به آن پرداخته می شود. با مراجعه به قرآن کریم مشخص می شود که اشکال اساسی این تفکر، عدم توجه به آیاتی است که در آن ها دستور رجوع به اولی الامر داده شده و ولی مومنین را امامان معرفی کرده است و در واقع این جریان تنها در ظاهر ادعای معیار بودن قرآن را دارد. همچنین برای جانشینی امامان شیعه و تبعیت از دستورات آنان برخی روایات متواتر مانند حدیث غدیر وجود دارد و ادله عقلی نیز تبعیت از دستورات امامان را اثبات می کند.
خوانشی نو از سنت فکری فیلسوفان مسلمان در پرتو نسبت سنجی میان فلسفه و حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
259 - 282
حوزههای تخصصی:
مفاهیم حکمت و فلسفه از مفاهیم پر بسامد در آثار فیلسوفان مسلمان است. جایگاه و ارتباط مفاهیم حکمت و فلسفه در آثار فلسفی به روشنی تبیین نگردیده و در مواردی این دو مفهوم به جای یکدیگر نیز به کار رفته اند. تعابیر متفاوت از حکمت و فلسفه و عدم توجه به مرزبندی میان فلسفه و حکمت در آثار فیلسوفان مسلمان، موجب طرح اشکال ها و ابهاماتی گردیده است. از تعاریف حکمت و فلسفه می توان برداشتهای متفاوتی نمود که بر هم منطبق نمی گردند و لوازم معرفتی متفاوتی به دنبال خواهند داشت. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی از رهگذر نقد و بررسی ارتباط مفاهیم حکمت و فلسفه سعی می گردد تبیین جدیدی از ارتباط میان معنای فلسفه و حکمت ارائه گردد که به موجب آن حدود فلسفه از حکمت مشخص شده و از ابهامات و چالش های پیش رو رهایی یابد. بر این اساس، حکمت آخرین ایستگاه مقام اثبات در ساحت فلسفه است که فیلسوف با پذیرش عقلانی خداوند و پایبندی به لوازم آن - چه لوازم معرفتی و چه لوازم عملی - وارد در حیطه حکمت می گردد. بنابراین سنت فکری فیلسوفان مسلمان با فلسفه آغاز می گردد و در مسیر تکامل خود وارد در ساحت حکمت می گردد.
عوامل بنیادین مؤثر در موفقیت جعفربن ابی طالب(ع) در عرصه تکامل معنوی
حوزههای تخصصی:
با تأمل در مفاد پاره ای از آیات و روایات ناظر به شخصیت والای جعفربن ابی طالب(ع)، به وضوح می یابیم که وی از معدود صحابه نبوی موفق در عرصه «قوس صعودی» (تقرب به پروردگار کریم) بوده است. همین حیثیت معنوی او موجب گردیده است تا دانشوران مسلمان، در قالب نگاشته هایی مستقل و غیرمستقل، به شناسایی و تبیین کارکردهای نیک ایشان در این راستا بپردازند؛ اما در هیچ یک از آنها شناسایی و بررسی تحلیلی عوامل مؤثّر در دستیابی او به چنین موفقیت ارجمند، مورد توجه قرار نگرفته است. بدین جهت این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری، پاسخ گوی این پرسش است که: «عوامل بنیادین مؤثر در دستیابی جعفربن ابی طالب به تکامل معنوی چیست؟». بر اساس یافته های پژوهش، این موارد در دو دسته معرفتی– شناختی، و رفتاری– عملی جای می گیرند. اموری همچون: معرفت به خداوند و ایمان راستین به او، معرفت و باور درست به نبوت رسول اکرم(ص) و رهروی کامل از آن بزرگوار، معرفت به قیامت و ایمان واقعی به آن و عبودیت خالصانه، از موارد معرفتی- شناختی است و اموری مانند بخشش در راه خدا، صبر همه جانبه در طریق بندگی خدا، مهاجرت برای حفظ دین، شهادت در جهت حفظ دین و بقای آموزه های قرآن و اهل بیت((ع)) و... از موارد رفتاری- عملی است.
بررسی ترجمه قرآن بر اساس راهبرد بومی سازی و بیگانه سازی
حوزههای تخصصی:
شکی نیست یکی از دلایل ترجمه قرآن کریم، نیازهای بشر به خصوص فارسی زبان به آگاهی از کلام خداوند بود. رشیدالدین میبدی در اثر ارزشمند «کشف الأسرار و عدهالأبرار» به این فن دست یافته و برای نخستین بار قرآن را در سه بخش، ترجمه، تفسیر و تأویل کرده است. بیشتر پژوهش های درباره این اثر به بررسی بخش سوم پرداخته اند؛ بنابراین پژوهش حاضر به بررسی بخش نخست این تفسیر خواهد پرداخت و ارزیابی کیفیت ترجمه آن که همواره اهمیت ویژه ای داشته، بررسی و تحلیل خواهد شد. گفتنی است باتوجه به وجود نگرش های گوناگون نسبت به ترجمه و تفاوت برداشت ها از مفهوم کیفیت، تفاوت در راهبردهای ارزیابی، امری اجتناب ناپذیر است. یکی از این راهبردها، بومی سازی و بیگانه سازی است که از راهبردهای کلان ترجمه و هدف از آن برجسته سازی متن مقصد یا متن مبدأ می باشد. در پژوهش حاضر کوشیدیم این ترجمه بر پایه کشف نمادهای راهبرد بومی سازی یا بیگانه سازی در ترجمه مزبور با روش توصیفی و تحلیلی استوار گردد. برآیند پژوهش نشان می دهد در میان نمادهای بومی سازی، بسط، گسترش، تصریح، هنجارگرایی و ترادف و در میان نمادهای بیگانه سازی، هنجارگریزی، رعایت نکردن اصل یکنواختی، وام گیری، معادل یابی ناهمگون اتصال ساختاری متن و ترجمه ناقص، بیشترین کاربرد را دارند. با کشف این نمادها روشن می شود نوعی تعادل میان آنها حکمفرماست و سمت و سوی ترجمه نیز به هیچ یک از راهبردها گرایش داده نشده است.
کارکردشناسی نظریه عامل در علم نحو
حوزههای تخصصی:
نحو در قالب سنتی اش همواره روابط میان کلمه ها را در نظامی از عوامل و معمول ها به تصویر کشیده است. این نظام که با عنوان نظریه عامل از آن یاد می شود، در سده اخیر بارها هدف مناقشه بوده و به شدت به آن هجمه شده است. آثار دامنه دار این هجمه نه تنها در نظام آموزشی مقاطع راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه، بلکه در میان حوزویان نیز به چشم می خورد. وجه مشترک انتقادها به نظریه عامل، این تصور است که پرداختن به نظام عامل و معمولی در آموزش نحو و تحلیل های نحوی، اگر مُخل آموزش و فهم تعابیر عربی نباشد، دست کم بی فایده است. مقاله پیش رو به دنبال عرضه کارکردهای نظریه عامل در تدریس نحو و درک دقیق تر تعابیر قرآنی است و ترسیم این کارکردها را اساسی ترین دفاع از نظریه مذکور می داند و در این راستا با استفاده از روش کتابخانه ای اسنادی به گردآوری داده هایی پرداخته است که نشان می دهد دست کم برخی از نحویان متقدم به کارکردهای نظریه عامل در علم نحو نظر داشته اند و بر اساس آن به سازماندهی آموزش إعراب (ترکیب و تحلیل نحوی جملات) و ساماندهی آموزش قواعد نحوی پرداخته اند. افزون بر این، مقاله حاضر با ارجاع به نمونه هایی از آیات قرآن، کارکرد معناشناختی نظریه عامل را در درک دقیق تر تعابیر عربی بازنمایی کرده است.
ارزیابی انتقادی ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
33 - 60
حوزههای تخصصی:
در ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی به 7 مورد از مصادیق مستثنیات دین تصریح شده و قانون گذار آن ها را غیرقابل توقیف و فروش برشمرده است. تعریف مستثنیات دین به مصادیق آن به جهت نبود ملاک منقح، شبهات مصداقیه زیادی پدید خواهد آورد. ابهام در ناحیه ملاک استثنا در این ماده، موجب شده تا قضات، اصحاب دعاوی قادر به تفسیر دقیق و صحیح مقررات آن نباشند. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی، با رویکرد حل مسئله، به نقد و آسیب شناسی این ماده قانونی پرداخته و با فحص در منابع روایی و متون فقهی و حقوقی، ملاک ها و مناطات احتمالی استثنای موارد مذکور را بررسی و با تبیین آن ها، سعی در ارائه تعریفی جامع برای تشخیص بهتر موارد مستثنیات دین توسط مقام صالح قضایی نموده و به ارائه راهکاری نوین جهت شناسایی شأن عرفی معسرین از پرداخت محکومٌ به توسط متغیرهای کمّی پرداخته است و با اثبات تفاوت ماهوی و لزوم تفکیک میان موضوع اعسار از هزینه دادرسی و اعسار مصطلح فقهی، عدم ترتب آثار شرعی مترتب بر معسرین از پرداخت محکومٌ به بر معسرین از تأدیه اجرت محاکم قضایی و غیرقضایی بودن این دسته از دعاوی مورد تحقیق قرار گرفته است و برخی آثار تصویب قانونی آن، همچون حل مسئله اطاله دادرسی پرونده های مرتبط با اعسار از هزینه دادرسی در محاکم قضایی و قضازدایی از حجم بالای این دعاوی ارزیابی شده است.
تقابل وهابیت سنتی و وهابیت دولتی در عربستان سعودی (از 1920 تا 1980 میلادی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با ظهور محمد بن عبدالوهاب و اتحاد او با محمد بن سعود جد خاندان آل سعود، ایدئولوژی وهابیت با قدرت شمشیر به تدریج در شبه جزیره ی عربستان منتشر و فراگیر شد. پس از جنگ جهانی اول و تشکیل دولت سوم سعودی توسط ملک عبدالعزیز، سران قبایل نجد که از پیروان سنتی و بنیادگرای وهابیت بودند، تحت عنوان «جمعیت اخوان» در تحکیم قدرت او نقش مهمی داشتند. اما پس از مدتی با مشاهده ی دگرگونی و انحراف عبدالعزیز از معیارهای وهابیت، به مقابله با او پرداختند. این تقابل منجر به رویارویی و سرکوب «جمعیت اخوان» گردید. گرچه در ظاهر، عبدالعزیز فتنه را خاموش کرد، اما این تفکر در قلب ها و سینه ها نهفته ماند تا بار دیگر در سال 1979 «جمعیت اخوان جدید» به رهبری جهیمان با تسخیر مسجدالحرام در برابر حکومت و بدعت های موجود به قیام پرداخت. بررسی علل و چگونگی این کشمکش که ریشه در تقابل وهابیت سنتی و وهابیت دولتی دارد، موضوع محوری این جستار است که با روش «تاریخی» و رویکرد توصیفی تحلیلی به آن پرداخته است.
تحلیل انتقادی اخبار اختلافات میان امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا (س)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخی نویسندگان اهل تسنن روایاتی در منابع تاریخی و حدیثی خود درباره ی اختلافات امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) نقل کرده اند. متن این اخبار حاکی از آن است که این دو بزرگوار با همدیگر اختلاف داشتند که گاهی منشأ اختلاف آنان خواستگاری یا ازدواج امیرالمؤمنین(ع) از جویریه دختر ابوجهل یا أسماء بنت عُمَیس است. بنابراین، زمینه ی اصلی بروز اختلاف بین آنان حسادت و قهر حضرت زهرا(س) است. مطابق برخی روایات، حتی این اختلاف سبب گشت تا رسول خدا(ص) نیز خواهان طلاق دخترشان از آن حضرت باشند. البته این روایات از طریق منابع عامه به منابع شیعی نیز سرایت کرده و اشخاصی همچون شیخ صدوق ضمن نقل، به نقد آن نیز پرداخته اند. این پژوهش با بررسی اخبار منابع عامه و نقد سندی و محتوایی آنها، روشن ساخته که برخی مورخان و محدثان، اخباری برای کاستن جایگاه این دو معصوم جعل کرده اند. آنان برای تخریب شخصیت امیرالمؤمنین (ع) و پایین آوردن منزلت حضرت زهرا (س)، به سمت توجیه علت صدور روایات رسول خدا (ص) درباره ی حضرت زهرا (س) برآمده اند که فرمودند: «فاطمه پاره ی تن من است» و برای تخریب لقب گرفتن امیرالمؤمنین(ع) به «ابوتراب» روایاتی جعل کرده اند. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و درنهایت، به صورت «انتقادی» سند و محتوای این اخبار را بررسی کرده است.
بازپژوهی انگاره «یکتاپرستی در باورداشت مشرکان عصر نزول» با کاربست تاریخی قرآن
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
101-122
حوزههای تخصصی:
زیست مشرکان عصر نزول، در حوزه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... مورد توجه قرار گرفته است. قرآن مجید به عنوان تنها منبع وحیانی آن دوره، کمک شایانی به بازشناخت عقیده اعراب جاهلی کرده است. باتوجه به استناد وهابیت به آیات قرآن برای اثبات توحید ربوبی مشرکان، لازم است در گام نخست با استناد به آیات قرآن، ادعای آنان مورد نقد قرار گیرد. آیات قرآن با دو رویکرد توصیفی و تبیینی، به گزارش باورداشت مشرکان پرداخته است. آیات توصیفی، وضعیت اعتقادی مشرکان را تصویرسازی کرده و آیات تبیینی، عقیده صحیح توحیدی را با دو نگرش ایجابی و سلبی ارائه داده است. از رهگذر آیات دانسته می شود که مشرکان از عقیده توحید ربوبی بیزار بودند و مبارزات زیادی با موحّدان ربوبی داشتند. آنان برای پروردگار، معادل و همسان قرار می دادند و شئون ربوبیت را از بت های خود درخواست می کردند. قرآن مجید مشرکان را از شریک پنداشتن برای الله در خالقیت و مالکیت و تدبیر امور برحذر داشته و آنان را به عبادتِ یکتا پروردگار عالم دعوت کرده است. این دلالت های قرآنی، ادعای وهابیت مبنی بر توحید ربوبی مشرکان را به چالش می کشد.
تعلیم و تربیت در دیدگاه امام خمینی (ره) با تاکید بر نظریه سعادت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف غایی در تعلیم و تربیت، سعادت انسان است. امام خمینی(ره)، تعلیم و تربیت در سایه عمل به آموزه های روشنگر دین مبین اسلام را مسیر حقیقی در دست یابی انسان به سعادت می دانند و در این باره، بسیار سفارش نموده اند. پژوهش حاضر با عنوان تعلیم و تربیت در دیدگاه امام خمینی(ره) با تأکید بر نظریه سعادت انسان، به تبیین اهداف، اصول و روش های تعلیم و تربیت مبتنی بر سعادت پرداخته است. تحقیق حاضر، کاربردی از نوع توسعه ای- اکتشافی و به روش تحلیل محتوا است. گردآوری داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه ای است. ابزار گردآوری داده ها، فیش و پرسشنامه محقّق ساخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اهداف تعلیم و تربیت مبتنی بر سعادت در دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) عبارت است از: حکمت، فضیلت، قرب الهی، رضایت و خشنودی الهی، رحمت خداوند، خلود در بهشت و تزکیه. اصول شامل: تقدم تزکیه بر تعلیم و تربیت، کرامت، عزتمندی، اعتدال و میانه روی، کمالجویی، حقیقت طلبی، طمأنینه و آرامش و آسودگی. روش ها شامل: تهذیب، حرکت در مسیر خدا، کسب معرفت، اصلاح امور، اخلاص، نصیحت، خیرخواهی، تذکر، ترس نداشتن(پروای الهی)، مراقبه، محاسبه، امر به معروف، مدارا و زهد و ساده-زیستی است.
تحلیل زبانی ادبی واژیه آزر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
139 - 158
حوزههای تخصصی:
از کلماتی که در قرآن کریم به آن اشاره شده و به حضرت ابراهیم(ع) نسبت دارد، واژیه «آزر» است. این واژه فقط یک بار در قرآن و در آییه 74 سوریه انعام: ﴿وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَیهً﴾ آمده است. پیرامون ماهیت و معنای «آزر» از سوی لغت شناسان و مفسران دیدگاه های مختلفی بیان شده است که در یک نگاه جامع، می توان آن ها را از دو جهت ماهیت و معنا بررسی کرد. این پژوهش با هدف بررسی لغوی و تفسیری واژیه آزر با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد زبان شناختی، به کمک ابزار کتابخانه ای، سعی در تبیین مفهوم و کاربرد این واژه در قرآن دارد. یافته ها حاکی از آن است که چندین دیدگاه درباریه «آزر» بیان شده است: نامی برای بت، در معنای وصفی، پرکار و فعال، کلمه ای برای زجر و نهی از باطل، نام خدمتگزار ابراهیم(ع)، پدر ابراهیم(ع) در دوران شرک و أب او، اما در فرهنگ اسلامی و بعد از نزول قرآن، اغلب واژیه «آزر» نام فردی مشرک و بت پرست تلقی شده که قرآن از او با عنوان «أب» ابراهیم(ع) یاد کرده است. بر اساس دیدگاه مشهور شیعه، او عمو یا جد مادری ابراهیم(ع) بود و مشهور اهل سنت نیز او را پدر حقیقی ابراهیم(ع) دانسته اند، اما به دلایل متعدد از جمله عدم ذکر«آزر» به عنوان نام یا لقب پدر ابراهیم(ع) در عهدین و منابع تاریخى و تفکیک قرآن میان «والد» و «أب» این نتیجه حاصل شد که «آزر»، پدر حقیقی ابراهیم نبود.
موانعِ شکرگزاری در زندگی از منظر متون اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
134 - 164
حوزههای تخصصی:
از جمله فضایل فراموش شده در جامعه اسلامی شکرگزاری از خداوند می باشد. این درحالی است که در قرآن و روایات اسلامی، از سویی، بر انجام این فضیلت اخلاقی تأکید بسیار شده و آثار معجزه آسایی برای آن ذکر نموده اند و از سوی دیگر، از ناسپاسی به شدت نهی و سرزنش شده است. احیای این فضیلت اخلاقی و بهره گیری از آن در زندگی، نخست نیازمند رفع موانع آن است. هدف از این پژوهش، بررسی متون اسلامی است تا مشخص شود از این منظر، چه موانعی موجب می شود، انسان ها از شکرگزاری از خداوند و زیستِ شاکرانه، اجتناب کرده و از آثار شگفت آن در زندگی، خود را محروم سازند. برای رسیدن به این هدف، به روش توصیفی تحلیلی، متون اسلامی به ویژه متون روایی مورد تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن، تقسیم موانع، به دو قسمِ درونی و بیرونی بود. در موانع درونی، مهم ترین مانع، «جهل» و «غفلتِ» آدمی مطرح شد که این جهل و غفلت، یا نسبت به «منعم» یا نسبت به «نعمت» بود. در تحلیل اینکه چرا جهل و غفلت نسبت به «نعمت»، مانعی برای شکرگزاری است، از متون اسلامی، سه علتِ «وفور نعمت»، «شمول نعمت» و «کوچک شمردن نعمت» به دست آمد. در موانع بیرونی نیز سه عاملِ «استدراج»، «شیطان» و «جاذبه های دنیا»، مهم ترین مانع، برشمرده شد.
بررسی واژه ظهور در قرآن و روایات و ارتباط آن با سلامت فردی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
170-181
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دهه های اخیر و پس از تحقق انقلاب اسلامی در ایران، مباحث گوناگونی درباره انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) در محافل علمی و میان اندیشمندان آغاز شده و پژوهش های فراوانی نیز در این زمینه صورت گرفته و حتی مراکز تحقیقاتی ایجاد و نشریاتی در این حوزه منتشر شده است و به موضوعاتی چون بررسی عوامل غیبت امام (ع)، زمینه سازی ظهور، علائم ظهور، چرایی یأس از ظهور و نقش مردم در تعجیل ظهور پرداخته شده است. در این پژوهش به بررسی واژه ظهور و روایات مرتبط با آن و سپس به تأثیری که ظهور در تأمین سلامت فردی و اجتماعی دارد پرداخته شده است. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از فرهنگ های لغات و واژه نامه ها، بررسی آیات قرآنی و روایات و همچنین جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی مقالات مانند مگیران و نورمگز در صدد این برآمده است که بتواند معانی مختلف واژه ظهور، مشتقات و کاربردهای استعمالی آن را احصاء و معانی آن را در کلام الله بررسی کند. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ظهور و مشتقات آن در معانی متعددی مانند آشکارشدن و غلبه یافتن به کار رفته و در قرآن از این واژه برای پیروزی اسلام و غلبه آن بر سایر ادیان استفاده شده است. اولین بار پیامبر (ص) این واژه را درباره موضوع مهدویت مطرح کرده است. علاوه براین، از آیات و روایات نیز استفاده می شود که یکی از اهداف ظهور، تجدید حیات دینی و احیای دوباره سنت های فراموش شده است. به تعبیر دیگر، این تجدید و احیاء برای رسیدن فرد و جامعه به صلاح و دورشدن آنان از فساد و تباهی است که زمینه ساز تأمین سلامت فردی و اجتماعی خواهد بود. نتیجه گیری: هدف از ظهور حضرت مهدی (عج) از بین بردن ریشه های ظلم و فساد و تحقق عدالت در سطح جهانی است که با تحقق آن زمینه رشد و تعالی انسان ها فراهم می شود و سلامت فردی و اجتماعی آنان تحقق می یابد.
پیش بینی نشاط معنوی بر مبنای معنا در زندگی و سرمایه های روان شناختی با میانجیگری حس پیوستگی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
96-109
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نشاط معنوی یکی از انواع هیجان های مثبت است که در شرایط استرس زا نقش مهمی در کمک به سازگاری افراد با شرایط دارد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشاط معنوی بر مبنای معنا در زندگی و سرمایه های روان شناختی با میانجیگری حس پیوستگی دانشجویان در دوران همه گیری بیماری کووید 19 انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 360 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی، نشاط معنوی چیریان و افروز، معنا در زندگی استیگر و همکاران، سرمایه های روان شناختی لوتانز و حس پیوستگی آنتونسکی جمع آوری و با نرم افزار اسمارت پی .ال .اس دو و با روش معادلات ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنا در زندگی و سرمایه های روان شناختی با میانجیگری حس پیوستگی ارتباط مثبت و معناداری با نشاط معنوی داشت (00/0>P). نتیجه گیری: معنا در زندگی و سرمایه های روان شناختی ایجادکننده یک منبع مقاومت درونی هستند که در تعامل با حس پیوستگی می توانند در ایجاد نشاط معنوی در دانشجویان مؤثر باشند. ##submission.versionIdentity## ##submission.versionIdentity##
چارچوب مفهومی تربیت اجتماعی: مطالعه ای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
155 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تحقیق های صورت گرفته درحوزه تربیت اجتماعی با ملاک های معیّن برای به دست دادن چارچوبی مفهومی درباره این موضوع بود. به منظور انجام پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده شد. جامعه پژوهش از چهار پایگاه معتبر و مشهور داخلی درحوزه علوم انسانی (گنج، انسانی، جهاد دانشگاهی و علم نت) به دست آمد که مشتمل بر 784 پژوهش در قالب پایان نامه و مقاله بود. بدین صورت که طی فرایندی نظام مند، 61 اثر انتخاب شدند؛ سپس در مرحله تجزیه وتحلیل، با استفاده از روش مطالعه دامنه، توصیف و دسته بندی پژوهش های منتخب درحیطه تربیت اجتماعی صورت گرفت و حجم مطالعات و مضامین اصلی حیطه موضوعی نشان داده شد. پس از آن، از روش شبکه مفهومی از اطلاعات که از انواع پژوهش های فراترکیب است، استفاده گردید. یافته های تحقیق، شامل چهار مؤلفه کلی تشکیل دهنده مفهوم تربیت اجتماعی «روابط انسانی مبتنی بر اخلاق الهی» با دو شاخص عدالت و احسان؛ «مواجهه خردمندانه با میراث فکری _ فرهنگی و مسائل اجتماعی»، «وفاق حق محور» و «مشارکت اجتماعی» بود. هر یک از این چهار مؤلفه کلی دارای زیرمؤلفه هایی در سه حیطه شناختی، انگیزشی و رفتاری بوده که رابطه آن ها با یکدیگر در قالب یک مدل ارائه گردید در بخش توصیفی نیز به لحاظ دقت های موضوعی، توجه به بحث جنسیت، نقش پدر و مادر در این گونه تربیت و همچنین شناخت جریان های دارای تقابل با حق برای این نوع تربیت ضرورت دارد.
تحلیلی بر رابطه قانون و اخلاق از منظر هارت و دورکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 30
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی رابطه قانون و اخلاق در اندیشه هارت و دورکین نگارش یافت. نتایج تحقیق حاکی از این بود که از نظر هارت قانون و اخلاق به دو صورت می توانند رابطه داشته باشند. یکی به صورت عرضی که شامل پذیرش اصول اخلاقی در قاعده رسمیت بخش و رعایت محتوای حداقلی قوانین از منظر اخلاقی بود؛ لذا قانون و اخلاق از نظر محتوایی رابطه ذاتی ندارند، بلکه می تواند در دو شکل مذکور رابطه داشته باشد. دیگری رابطه ذاتی که همان رعایت عدالت صوری قانون بود که به معنای برخورد مشابه با موارد مشابه بود. چنین نگرشی چون تنها جنبه شکلی دارد با اصول پوزیتیویسم ناسازگاری ندارد. از سوی دیگر از نظر دورکین قاضی در پرونده های دشوار ناگزیر است از طریق اصول و ارزش ها که مبنا و ساحت بنیادی نظام حقوقی هستند، موضوع را حل کند. در چنین مواردی قاضی با توسل به اصول و ارزش اخلاقی متناسب، پرونده را بررسی و رأی نهایی صادر می کند. ضمن اینکه در پرونده های دشوار نقش قاضی تنها تطبیق قوانین نیست؛ بلکه وظیفه او تفسیر قوانین است. قاضی باید تلاش کند اصول و ارزش ها را به گونه ای فهم و ادراک کند که انسجام و تمامیت نظام حقوقی یعنی هماهنگی قواعد و قوانین به عنوان رو بنا و اصول و ارزش ها به عنوان زیربنا رعایت شده باشد. بر این اساس، هم هارت و هم دورکین به نقش اخلاق در قانون اذعان داشتند؛ با این حال میان آن دو در چگونگی تحلیل و نگرش به این موضوع تفاوت وجود دارد.
A Comparative Study of Amount of Social Participation and Its Relation with Anomie Feeling in Qur'an and Testaments(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Social issues and social participation and deviations are important issues in divine discussions and teachings. In a number of verses of the Qur’an and the Testaments, the issue of social participation and feeling of anomie has been discussed with similarities and differences. The questions raised here, “what cases and examples of the meaning of anomie are expressed in the Holy Qur’an and the Testaments?” and “what is its relation with social participation?” This research studies and analyzes the issue in the Holy Qur’an and the Testaments, using the comparative study and the descriptive-analytical method. In conclusion, if the members of the society consciously organize their actions, participate with each other, and obey the commands of God and the Prophets, problems and dilemmas mostly will be solved by themselves and the society will move towards happiness and prosperity. In contrast, if the participation and mutual solidarity of people in the society are lost and disobedience to the divine commands and opposition to the divine prophets become widespread in the society, members become abnormal. In case this situation spreads in the society generally, the society will suffer from anomie, abnormality, and disorder.
مَثل و تحلیل کاربست های اخلاقی اجتماعی آن درآیه261 بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکیه قرآن، در راستای تغییر و تحول نفوس، نیل به کمالات و بهبودی احوال اجتماعى بشریت، بر انسان و تربیت اوست. خداوند براى این هدف بزرگ از زبان خود مردم در قالب تمثیل استفاده نموده تا معارف آن، قابل درک گردد. باید اعتراف نمود، آنچه تا کنون درباره تمثیلات قرآنى به رشته تحریر درآمده، بخش اندکی از معارف نهفته در این پهناى ژرف است و گستره تنوع دانشی این عرصه را پوشش نداده از این رو ضرورت دارد، اندیشمندان و فرهیختگان با مداقه، مثالهاى قرآن را از زوایاى مختلف، مورد بررسى قرار دهند و به اسرار متجلّى آن ها دست بیابند.بدین جهت، در این مقاله، سعی شده است به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از داده های کتابخانه ای و کتب تفسیری و روایی به «مَثل و تحلیل کاربست های اخلاقی اجتماعی آن در آیه261سوره بقره»پرداخته شود. برآیند و یافته های حاصل از پژوهش،گویای این است که: پایبندی به دو اصل زکات و نماز، پویایی تمدن جامعه بشری، مقام عبودیت و بسترسازی حیات طیبه را فراهم آورده، انفاق، مقوله ای عام و فرا مالی است؛ و قُرب افق معیشتی مردم به یکدیگر از طرق: تحریم رباخوارى به طور مطلق، وجوب پرداخت مالیاتهاى اسلامى از قبیل زکات، خمس، صدقات، انفاق، وقف، قرض الحسنه، کمکهاى مختلف مالى و زنده کردن روح ایمان و برادرى انسانى در میان مسلمانان، میسر می گردد؛ و اهتمام به امور مسلمانان، دستاوردهای اجتماعی ذیل: انس و وحدت، تقویت دین، کاهش فاصله طبقاتی، همسان سازی معاش افراد جامعه، امید آفرینی، ممانعت از انحرافات اجتماعی، اعطای آرامش و زدودن غصه، را به همراه دارد.
طراحی الگوی مطلوب دعوت بر اساس غرر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
104 - 135
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات فن آورانه رخ داده در جهان، جایگاه «دعوت» نسبت به «امربه معروف» ارتقا یافته است؛ زیرا امربه معروف در جامعه ای قابل تحقق است که مردم بر پیمان های مشترک ملتزم باشند، درحالی که در جوامع امروزی، به دلیل «ازجاکندگی»، فضای اجتماعی برخی از افراد دگرگون شده و تعلق خاطر آن ها به مکان زندگی کمتر شده است. ازاین روی، تراکنش میان چنین افرادی جنبه دعوت به خود می گیرد. باوجود نیاز مبرم به ارائه الگوی مطلوب دعوت، کمتر در این زمینه نظریه پردازی صورت گرفته است. نگارنده در راستای نظریه پردازی اسلامی، با الهام از رویکرد تفسیر موضوعی، قرآن کریم را استنطاق نموده و بر اساس تحلیل «غرر آیات» به الگوی مطلوب کنش دعوتی دست یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در الگوی مطلوب قرآن بنیان، تراکنش آرمانی و تمدن ساز، زمانی تحقق می یابد که انسان ها در جایگاه پیام فرست، «شاهد»؛ یعنی باورمند و عامل به محتوای پیام باشند. در جایگاه مخاطب «مستمع» بوده و بدون محدودیت، ضمن گوش فرادادن به همه صداها گزینشگ. ر باشند و بهترین را انتخاب نمایند. درنهایت، باید دعوت به لحاظ محتوای پیام ازجمله پیام های عاطفی و هنری در چهارچوب اصل «حکمت» قرار گرفته، استدلال پذیر و معطوف به عقل بشری باشد؛ بنابراین با سه کلیدواژه «حکمت»، «شاهد» و «استماع» با محوریت مفهوم «الله» الگوی تراکنش دعوتی طراحی می شود