فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دو دهه اخیر پژوهش های متعددی به موضوع رفتارهای سلامت محور و نقش تعیین کننده عوامل اجتماعی و فرهنگی در میزان آن پرداخته اند. از جمله این عوامل، می توان به مفهوم کلیدی سرمایه اجتماعی اشاره نمود. هدف اصلی این پژوهش، برآورد اندازه اثر رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای سلامت محور در میان مطالعات انجام شده در ایران است.
روش: این تحقیق با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های انجام شده در ایران و روش فراتحلیل به ارتباط بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای سلامت محور پرداخته است. بدین منظور کلیدواژه های گوناگون مرتبط با سرمایه اجتماعی و رفتارهای سلامت محور در سه پایگاه اطلاعاتی Irandoc، Magiran و SID جست وجو شدند. در مجموع، تعداد 26 مطالعه که در فاصله سال های 1386 تا 1402 منتشر شده بودند، به فراتحلیل وارد شدند. جهت بررسی پیش فرض خطای انتشار نیز از آزمون همبستگی رتبه ای بگ و مزومدار استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که اندازه اثرات ترکیبی ثابت برابر با 407/0 (001/0p < ) و اندازه اثرات ترکیبی تصادفی برابر با 419/0 (001/0p < ) بوده است که بر مبنای معیار کوهن، بالاتر از سطح متوسط ارزیابی می شود. همچنین، متغیرهای سال انتشار پژوهش ها، موقعیت جغرافیایی، جامعه آماری، شیوه نمونه گیری، جنس و سن می توانند به عنوان منبع ناهمگنی برای مطالعات داخل کشور در نظر گرفته شوند.
نتیجه گیری: مبتنی بر نتایج، ابعاد خرد و فردی سرمایه اجتماعی بیشتر از ابعاد ساختاری و نهادی آن در رابطه با رفتارهای سلامت محور مورد توجه قرار گرفته اند. از این رو، ضرورت داد تا در پژوهش های آتی به هر دو بعد این مفهوم پرداخته شود.
مقدمه: در دو دهه اخیر پژوهش های متعددی به موضوع رفتارهای سلامت محور و نقش تعیین کننده عوامل اجتماعی و فرهنگی در میزان آن پرداخته اند. از جمله این عوامل، می توان به مفهوم کلیدی سرمایه اجتماعی اشاره نمود. هدف اصلی این پژوهش، برآورد اندازه اثر رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای سلامت محور در میان مطالعات انجام شده در ایران است.
روش: این تحقیق با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های انجام شده در ایران و روش فراتحلیل به ارتباط بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای سلامت محور پرداخته است. بدین منظور کلیدواژه های گوناگون مرتبط با سرمایه اجتماعی و رفتارهای سلامت محور در سه پایگاه اطلاعاتی Irandoc، Magiran و SID جست وجو شدند. در مجموع، تعداد 26 مطالعه که در فاصله سال های 1386 تا 1402 منتشر شده بودند، به فراتحلیل وارد شدند. جهت بررسی پیش فرض خطای انتشار نیز از آزمون همبستگی رتبه ای بگ و مزومدار استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که اندازه اثرات ترکیبی ثابت برابر با 407/0 (001/0p < ) و اندازه اثرات ترکیبی تصادفی برابر با 419/0 (001/0p < ) بوده است که بر مبنای معیار کوهن، بالاتر از سطح متوسط ارزیابی می شود. همچنین، متغیرهای سال انتشار پژوهش ها، موقعیت جغرافیایی، جامعه آماری، شیوه نمونه گیری، جنس و سن می توانند به عنوان منبع ناهمگنی برای مطالعات داخل کشور در نظر گرفته شوند.
نتیجه گیری: مبتنی بر نتایج، ابعاد خرد و فردی سرمایه اجتماعی بیشتر از ابعاد ساختاری و نهادی آن در رابطه با رفتارهای سلامت محور مورد توجه قرار گرفته اند. از این رو، ضرورت داد تا در پژوهش های آتی به هر دو بعد این مفهوم پرداخته شود.
مقایسه صمیمیت زناشویی زوجین دارای عزت نفس شکننده، آسیب دیده و ایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
22 - 32
حوزههای تخصصی:
عزت نفس به عنوان نگرشی درونی نسبت به خود و عامل تعیین کننده رفتار انسان در زمینه فردی و اجتماعی از جمله روابط زناشویی و صمیمیت به شمار می آید. هدف از این مطالعه، مقایسه صمیمیت زناشویی زوجین دارای عزت نفس شکننده، آسیب دیده و ایمن بود. روش این پژوهش علی-مقایسه ای بود. به منظور انجام این پژوهش 176نفر از مردان و زنان متاهل شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون(1983)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و مقیاس ترجیح حروف الفبای نام نوتین (1985) پاسخ دادند. سپس باتوجه به نمرات عزت نفس صریح و ضمنی آنها در یکی از سه گروه پژوهش یعنی عزت نفس شکننده، آسیب دیده و ایمن قرارداده شدند. در نهایت داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شد. نتایج مقایسه اختلاف میانگین صمیمیت زناشویی در سه گروه عزت نفس نشان داد که اختلاف معناداری بین گروه عزت نفس شکننده و دو گروه عزت نفس آسیب دیده و عزت نفس ایمن با سطح معناداری کمتر از 0/01 وجود دارد. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که در افراد متأهل دارای عزت نفس شکننده نسبت به دوگروه دیگر صمیمیت زناشوییِ بیشتری مشاهده می شود. پیشنهاد می شود جهت تأیید و تبیین دقیق تر این یافته پژوهش های بیشتری انجام شود.
تاثیر آموزش برنامه سال های شگفت انگیز بر تنظیم رفتاری هیجان مادران کودکان اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
178 - 184
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان اوتیسم در تنظیم هیجان و تعامل با فرزندشان با چالش های خاصی مواجه هستند و به آموزش و برنامه ریزی نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی برنامه سال های شگفت انگیز بر تنظیم رفتاری هیجان مادران کودکان اوتیسم انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران کودکان اوتیسم شهرستان شهرضا در اصفهان در سال تحصیلی 1399-1400 بود. نمونه شامل 20 مادر می شد که به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز توانبخشی کودکان اوتیسم انتخاب شدند. آن ها به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند، به نحوی که در هر گروه ده آزمودنی بود. تمام آزمودنی ها پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان (کرایج و گارنفسکی، 2019) را به عنوان پیش آزمون کامل کردند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش برنامه سال های شگفت انگیز قرار گرفت اما گروه کنترل از برنامه رایج مرکز استفاده کرد. برای تحلیل داده ها از آزمون یومان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه سال های شگفت انگیز به طور معناداری بر مولفه های اقدام به کار دیگر (0/023=P و 2/26-=Z)، کناره گیری (0/007=P و 2/68-=Z)، رویارویی فعال (0/001=P و 4/00-=Z) و جستجوی حمایت اجتماعی (0/001=P و 3/49-=Z) از تنظیم رفتاری هیجان در مادران کودکان اوتیسم تاثیر داشت. نتایج حاکی از آن بود که برنامه سال های شگفت انگیز با تمرکز بر تعامل والد-کودک، خودکارآمدی و شناخت هیجان های خود و دیگران می تواند به عنوان روشی مفید و موثر برای بهبود تنظیم رفتاری هیجان مادران کودکان اوتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر راهبردهای یادگیری زایا بر درک مطلب خواندن دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شیوه های یادگیری زایا (طراحی و تصویرسازی ذهنی) بر درک مطلب خواندن دانش آموزان متوسطه اول شهر بجنورد که در سال تحصیلی98-99 مشغول به تحصیل بودند، انجام گردید. روش این پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه هدف دانش آموزان دختر متوسطه اول پایه هشتم شهرستان بجنورد بودند. با توجه به طرح آزمایشی مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ۲ کلاس (55 نفر) انتخاب شدند. پس از انجام پیش آزمون و اطمینان از همگنی گروهها، مداخلات آزمایشی «مطالعه به کمک طراحی» و «مطالعه با کمک تصویرسازی ذهنی» در دو گروه آزمایشی در چهار جلسه و در طی سه روز انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون درک مطلب و متن آزمایشی محقق ساخته بود. داده ها به کمک آزمون درک مطلب ۲۰ سوالی محقق ساخته جمع آوری و با نرم افزار SPSS 22 و آزمون آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، مطالعه با استفاده از راهبرد یادگیری به کمک طراحی (۷۲٪) و راهبرد یادگیری به کمک تصویرسازی ذهنی (۵۳%) درک مطلب دانش آموزان را در مقایسه با مطالعه به روش سنتی بهبود می بخشد و میانگین اندازه اثر این دو راهبرد یادگیری زایا بر درک مطلب (%56) به دست آمد که نشان می دهد که استفاده از این راهبردها باعث یادگیری بیشتر دانش آموزان می شود.
طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
118 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مشکلات ذهنی سازی، طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک انجام گرفت.
روش: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد. در بخش کیفی پس از مصاحبه با 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک ساکن استان اصفهان و 22 نفر از والدین ایشان، مشکلات ذهنی سازی آن ها از طریق تحلیل مصاحبه ها با روش پدیدارشناسی استعلایی در قالب 3 مضمون کلی، 18 زیرمضمون اصلی و 50 زیرمضمون فرعی استخراج گردید. سپس مبتنی بر این مضامین و در چارچوب مفاهیم نظریه ذهنی سازی، برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک طراحی شد. پس از تایید روایی محتوایی بر اساس شاخصCVI، با روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع (A-B) با آزمودنی های مختلف، 5 نفر از والدین دارای کودک مبتلا به دیابت دارای معیارهای ورود به پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در برنامه شرکت کردند. کارایی این برنامه در چهار مرحله (خط پایه، حین مداخله، پس از مداخله و پیگیری) با استفاده از پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، مقیاس کنش تاملی والدینی (PRFQ) و نشانگرهای تحقق اهداف برنامه مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها بر اساس شاخص های تحلیل دیداری بررسی شد.
یافته ها: حاصل بخش کیفی این مطالعه استخراج 3 مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنی سازی، انواع مشکلات شایع ذهنی سازی و پیامدهای شکست ذهنی سازی است که مبنای طراحی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک قرار گرفت. نتایج بخش کمی نیز نشان داد برنامه طراحی شده ضمن برخورداری از اعتبار کافی، بر افزایش کنش تاملی والدین و کاهش مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک مؤثر بوده و این تأثیر مثبت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق، پیشنهاد می شود این برنامه جهت کمک به بهبود سلامت جسمی روانی کودکان مبتلا به دیابت و خانواده های آنان به طور گسترده اجرا شود و هم چنین برای کودکان مبتلا به دیگر بیماری های مزمن نیز مناسب سازی شود.
تبیین روابط علی بین سبک های فرزندپروری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بر اساس نقش میانجیگر تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
477 - 500
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت تحصیلی میزان موفقیت فرد در دستیابی به اهداف خاص محیط های آموزشی به ویژه مدرسه را نشان می دهد. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس غیرانتفاعی منطقه 1 آموزش و پرورش تهران در سال 1400-1401 تشکیل می دادند. 240 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی یک جلسه و به صورت انفرادی به پرسشنامه پیشرفت تحصیلی (Pham & Taylor, 1994) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (Garnefski & Kraaij, 2006) و والدین آن ها نیز به پرسشنامه فرزندپروری (Baumrind, 1973) پاسخ دادند. داده های بدست آمده از این پژوهش با روش حداکثر درست نمایی در نرم افزار ایموس نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 208/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 306/0=β) و پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر مستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه (001/0=p، 221/0-=β) و مقتدرانه (001/0=p، 303/0=β) با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان (045/0=p، 028/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان (001/0=p، 073/0=β) معنادار بود. نتیجه گیری: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تحت تأثیر سبک های فرزندپروری می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تبیین کند.
اثربخشی درمان مراجع محور راجرز بر خودانگاره و تحمل پریشانی زنان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مراجع محور راجرز بر خودانگاره و تحمل پریشانی زنان با علائم افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان کارگر شرکت خیاطی واقع در شهرک صنعتی یزد در سال 1401 بودند که به کمک روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از آن ها انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگذاری شدند. ابزار سنجش این پژوهش، پرسشنامه خودپنداره راجرز RSS (1957) و تحمل پریشانی DTS (سیمونز و گاهر، 2005) بود. درمان مراجع محور راجرز، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده بود. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (05/0>P) بین پس آزمون گروه کنترل و آزمایش در خودانگاره و تحمل پریشانی وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مراجع محور راجرز یکی از روش های مؤثر در ارتقای خودانگاره و تحمل پریشانی زنان با علائم افسردگی است.
آزمون نظریه کنترل-ارزش در حوزه ملال تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان سال اول دوره ی دوّم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کنترل-ارزش در سال های اخیر جهت پیش بینی هیجان های تحصیلی مورد استفاده قرار گرفته است. اما، ملال تحصیلی بعنوان یکی از هیجان های منفی، کمتر بررسی شده است. از این رو، هدف مطالعه حاضر آزمون روایی نظریه کنترل-ارزش در پیش بینی ملال تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان سال اول دوره دوم متوسطه بود. روش اجرای این پژوهش از نوع توصیفی (الگویابی علّی) بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان سال اول دوره دوم متوسطه شهر ارومیه تشکیل دادند که تعداد 384 نفر با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های ملال تحصیلی آس و همکاران (2010)، کنترل تحصیلی پری و همکاران (2001)، انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992)، ارزش تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی اون و فرامن (1988) و یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS23 و Amos26 استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مؤلفه های نظریه کنترل-ارزش رابطه منفی معناداری با ملال تحصیلی دارند. بر اساس شاخص های برازش مدل ساختاری، نظریه کنترل-ارزش مدلی روا برای تبیین ملال تحصیلی درس ریاضی بود. بنابراین پیشنهاد می شود که دست اندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامه هایی معلمان و دانش آموزان را از مؤلفه های نظریه کنترل-ارزش به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع ملال تحصیلی کمتر شود.
بررسی روایی و پایایی پرسشنامه فرزندپروری یانگ (نسخه سوم) در نمونه ای از نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۱۱۵-۸۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: تجارب نامطلوب دوران کودکی تأثیر مهم و دائمی بر سلامت و رفاه طولانی دوران زندگی دارند و ارتباط نزدیکی با تشکیل طرحواره های ناسازگار اولیه دارند. برای بررسی دقیق نقش روابط والد-کودک در این فرآیند، پرسشنامه فرزندپروری یانگ طراحی شد و از طریق نسخه های بعدی بهبود یافت. هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین روایی و پایایی نسخه سوم پرسشنامه فرزندپروری یانگ در نمونه ای نوجوانان شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودندکه از میان آن ها به شیوه در دسترس 922 نفر انتخاب شدند. روایی همگرا و واگرا با استفاده از پرسشنامه های پذیرش-طردوالدین (خالق و روهنر، 2002)؛ دلبستگی به والدین-همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) افسردگی، اضطراب، استرس (لاویباند و لاویباند، 1995)، شرم درونی (کوک، 1993)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 1995) و قدردانی (مک کالوک و همکاران، 2002)، ارزیابی شدند. پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، امگا، همبستگی بین آیتمی و دوبار اجرا اندازه گیری شد. یافته ها: همبستگی بین پرسشنامه فرزندپروی یانگ با پرسشنامه پذیرش و طرد والدینی و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه شرم درونی، و آیتم های افسردگی، اضطراب و استرس در پرسشنامه DASS همبستگی مثبت، و با پرسشنامه بهزیستی روانشناختی، پرسشنامه قدردانی همبستگی منفی داشت. نتایج آلفای کرونباخ برای کل سؤالات مربوط به پدر 94/0 و برای مادر 93/0 گزارش شد. نتایج بازآزمون نشان می داد که همبستگی بازآزمون 92/0 است که نشان دهنده ثبات در بازه زمانی بوده است. نتیجه گیری: نسخه سوم پرسشنامه فرزندپروری یانگ، دارای روایی و پایایی خوبی برخوردار بود. بدین خاطر، امکان استفاده از آن، با رعایت احتیاط های علمی، در گستره پژوهشی مرتبط با نوجوانان و گستره بالینی نوجوانان، فراهم شده است. هر چند پژوهش های آتی با پشت سر نهادن محدودیت های پژوهش کنونی، دورنمای بهتری از شرایط پرسشنامه را در جامعه ایران آشکار خواهند نمود.
درک معنایی مصرف کنندگان مواد مخدر عضو انجمن معتادان گمنام نسبت به اعتیاد، فرآیند و درمان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
103 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر فهم دیدگاه مصرف کنندگان مواد مخدر عضو انجمن معتادان گمنام از اعتیاد، روندهای منجر به درمان و درمان اعتیاد بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد عضو انجمن معتادان گمنام در شهر مهریز یزد بود که از بین آن ها 19 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که مصرف کنندگان مواد مخدر در ابتدا دچار درماندگی چندلایه (درماندگی اجتماعی، درماندگی خانوادگی، درماندگی اقتصادی، درماندگی روانی و درماندگی جسمانی) می شوند. مصرف کنندگان عضو انجمن معتادان گمنام بعد از آن به مرور و تحت تأثیر عوامل مختلف (بازسازی خانواده، بازیابی روانی، نگرانی اقتصادی، هراس از آینده و بازیابی هویتی) خواست رهایی از اعتیاد و درمان در آن ها شکل می گیرد. در نهایت، با حضور در انجمن معتادان گمنام، درمان انجمن محور (خودآگاهی، پذیرش اعتیاد، هویت یابی، تقویت اراده، همدلی و درک و تقویت سرمایه اجتماعی) خود را دنبال می کنند. نتیجه گیری: اعتیاد فرآیندی چندلایه است و درمان آن در انجمن معتادان گمنام نیز با لحاظ این مسئله صورت می گیرد. توجه به ابعاد اجتماعی مانند مشارکت، حمایت، شبکه سازی، همدلی و درک متقابل، تعهد و تعلق و مسئولیت پذیری بنیادِ درمان اعتیاد در این انجمن سبب تداوم درمان در افراد می شود.
اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۷۰-۵۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه معلمان شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1970)، پرسشنامه اشتیاق به کار اترخت اسچافلی و همکاران (2002) و پرسشنامه کیفیت زندگی شغلی استون و ون لار (2018) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار اس پی اسس نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان به کاربرده شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی در دوران نوجوانی می تواند مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری برای فرد به همراه داشته باشد که معمولأ تا بزرگسالی ادامه می یابد.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان بوده است.
روش: پژوهش حاضر مطالعه موردی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان 12- 18 ساله بود که در سال 1401-1402 به کلینیک های روان شناختی غیردولتی شهر رشت مراجعه داشتند. حجم نمونه شامل 3 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1996)، آزمون بازیابی خاطرات خودشرح حالی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. شاخص تغییر پایا، شاخص اندازه اثر، شاخص درصد بهبودی و رگرسیون آمیخته با استفاده از نرم افزار SPSS24 برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بسته درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی در کاهش علائم افسردگی نوجوانان (05/0p<) و افزایش خاطرات خود شرح حالی معنایی و کاهش خاطرات خود شرح حالی بیش کل گرا مؤثر بود (05/0p<).
نتیجه گیری: هنگامی که فرد به جای اجتناب یا نادیده گرفتن خاطرات اختصاصی، به تصاویر نزدیک می شود، هیجان پنهان در آن آشکار و معنایی جدید از آن تصاویر برای فرد محقق می شود که به بهبود خلق کمک می نماید. با توجه به اثربخشی بسته درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و خاطرات اتوبیوگرافیک نوجوانان، پیشنهاد می شود درمانگران حوزه سلامت برای مراجعان دارای تشخیص افسردگی به یافته های این پژوهش توجه داشته باشند.
واژه های کلیدی: افسردگی، حافظه اتوبیوگرافیک، درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی، نوجوانان.
مولفه های ارزیابی اثربخشی عوامل موثر بر سکوت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه : رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی مهم در فرآیند تدریس و آموزش تعاملات آموزشی است که زمینه بهبود آموزش را فراهم می آورد، سکوت تحصیلی پدیده ای روان شناسی است که مانع تعامل و مشارکت فعال دانش آموزان در کلاس درس می شود. از این رو منجر به کاهش کارآیی تدریس در محیط های آموزشی می شود. هدف پژوهش حاضر شناخت مؤلفه های مؤثر بر سکوت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه در محیط های آموزشی است. روش پژوهش حاضر تحلیل مضمون است، جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه دست اندرکاران آموزش و ذی نفعان در دوره متوسطه شهر زاهدان بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند - ملاک محور انتخاب شدند و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 15 نفر از معلمان دوره متوسطه 9 نفر از دانش آموزان بودند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. رویکرد تحلیل مضمون در این پژوهش، رویکرد شبکه مضامین بوده است. جهت بررسی اطمینان پذیری و اصالت یافته از معیارهای روش گوبا و لینکلن (1980) استفاده شد. تحلیل نتایج نشان دهنده چهار بُعد اصلی مؤثر بر سکوت کلاسی دانش آموزان شامل، عوامل فردی، عوامل آموزشی، عوامل ساختاری و عوامل فرهنگی است. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت سکوت تحصیلی دانش موزان به عوامل مختلفی وابسته است که نیازمند توجه است.
کارآیی درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی ادراکی و تصویر بدنی نگرشی در بیماران مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن: کارآزمایی بالینی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
268 - 281
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی ادراکی و تصویر بدنی نگرشی در بیماران زن مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن صورت گرفت. در این پژوهش با استفاده از یک طرح نیمه تجربی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه، از بین زنان مبتلا به اختلال بدریخت انگاری مراجع کننده به کلینیک های روانپزشکی شهر تبریز در سال 1401، سه نفر به شیوه هدفمند انتخاب شدند و درمان پذیرش و تعهد را به مدت 8 جلسه یک ساعته دریافت کردند، شرکت کنندگان قبل از شروع درمان، در طی مراحل درمان و دوره پیگیری پرسشنامه های تصویر بدنی نگرشی (MBSRQ) و پرسشنامه تصویر بدنی ادراکی را تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی نگرشی با میانگین شاخص تغییر پایای 3/62 و درصد بهبودی 58/66 و تصویر بدنی ادراکی با میانگین شاخص تغییر پایای2/28 و درصد بهبودی 62 تاثیر مثبت دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد می تواند تصویر بدنی ادراکی و نگرشی در بیماران بدریخت انگاری بدنی را بهبود دهد. این یافته ها تلویحات عملی در موقعیت های بالینی دارند که مورد بحث واقع شده اند.
مقایسه اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان فن آوری واقعیت مجازی بر کانون توجه و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب اجتماعی اغلب نرخ بهبودی ضعیف تری نسبت به سایر اختلالات اضطرابی دارد. مرور مطالعات پیشین نشان می دهد دو متغیر نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی و کانون توجه (که یکی از پیش بینی کننده های اختلال اضطراب اجتماعی است)، پاسخ ضعیف تری به درمان های معمول روانشناختی می دهند. از جدیدترین رویکردهای جایگزین تلفیقی، درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان فن آوری واقعیت مجازی است، که در مورد مقایسه اثربخشی آن ها در بهبود کانون توجه و کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان فن آوری واقعیت مجازی بر کانون توجه و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناختی شهر تهران در پاییز و زمستان سال 1401 بود. نمونه آماری نیز شامل 45 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که به صورت در دسترس انتخاب شده و در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانون توجه (وودی و همکاران، 1997) و مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) استفاده شد. همچنین درمان برنامه زمانی پارادوکس (بشارت، 1396) در شش جلسه بر روی گروه آزمایش اول و درمان فن آوری واقعیت مجازی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش دوم اجرا شد، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکردند. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل چندمتغیری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی و نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان برنامه زمانی پارادوکس و فن آوری واقعیت مجازی برکانون توجه و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی تأثیر معنادار داشتند (0/001 P<). بین اثر بخشی درمان واقعیت مجازی و برنامه زمانی پارادوکس برکانون توجه تفاوت معنادار وجود نداشت، اما بین اثربخشی درمان فن آوری واقعیت مجازی و برنامه زمانی پارادوکس بر نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت معنادار وجود داشت؛ بدین صورت که درمان برنامه زمانی پارادوکس در مقایسه با درمان مبتنی بر فن آوری واقعیت مجازی در کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی اثربخشی بیشتری دارد (0/001 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد درمان برنامه زمانی پارادوکس و درمان مبتنی بر فن آوری واقعیت مجازی می توانند به عنوان رویکرد درمانی منطبق با نیازهای بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند
بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد برانگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ی ششم ابتدایی انجام شد.
روش کار: پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریزدر سال تحصیلی 98-1397 بود که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی دردو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفت. گروه آزمایش 16جلسه ی آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های بدست آمده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی درمرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بطور معناداری انگیزش تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی و کاهش معنادار بی انگیزگی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد(001/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی درونی ، بیرونی و بی انگیزگی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تایید شد. بنابراین این بسته آموزشی جهت آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود.
تأثیر تمرینات بینایی بر توانایی حرکتی کودکان مبتلا به اتیسم شهر کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افغانستان شاید تنها کشوری است که هیچ سیستم شناسایی، درمانی و مراقبتی از کودکان طیف اتیسم ندارد. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیرات تمرینات بینایی بر توانایی حرکتی کودکان طیف اتیسم در شهر کابل است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کمی و نیمه تجربی بوده، که با روش میدانی اجراء شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان طیف اتیسم شهر کابل بوده که با روش نمونه گیری هدف مند و در دسترس 14 کودک 6 تا 12 ساله بر اساس مصاحبه تشخیصی اتیسم-تجدید نظر شده ADI-R به دو گروه پیش آزمون و پس آزمون تقسیم شده بودند و به مدت 6 هفته و جلسه 30 دقیقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. از ابزارهای آزمون لک لک اصلاح شده، آزمون راه رفتن پاشنه به پنجه و آزﻣﻮن ﺣﺮﮐﺘﯽ دﺳﺖ و اﻧﮕﺸﺘﺎن Peabody برای سنجش توانایی حرکتی استفاده شد و در نهایت دادها با نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته های نشان داد که، تمرینات بینایی بر توانایی حرکتی کودکان طیف اتیسم در تعادل ایستا، تعادل پویا و در حرکت انگشتان تاثیرات مثبت و معنادار داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: کودکان طیف اتیسم در افغانستان از محروم ترین کودکان طیف اتیسم در دنیا هستند که هیچ برنامه و نهادی برای شناسایی، درمان، مراقبت و حمایت از آنها وجود ندارد. بنابراین، دست کم می توان با مداخلات و تمرینات جانبی به توانایی، سازگاری و هماهنگی اعضای بدن آنها کمک کرد.
اثربخشی آموزش شناخت اجتماعی بر همدلی و بی تفاوتی اخلاقی نوجوانان با قلدری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قلدری سایبری تبدیل به یک نگرانی رو به افزایش در رویکردهای نظری و روش شناختی شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناخت اجتماعی بر همدلی و بی تفاوتی اخلاقی نوجوانان با قلدری سایبری بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای مهارت شناخت اجتماعی را آموزش دیدند و گروه گواه در این مدت هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های همدلی اورگاوو و همکاران (2017)، بی تفاوتی اخلاقی کاپرارا و کاپانا (2006) و قلدری سایبری آنتیاد و همکاران (2016) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه پس از آموزش شناخت اجتماعی از نظر تأثیر بر متغیرهای همدلی و بی تفاوتی اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش شناخت اجتماعی بر همدلی و بی تفاوتی اخلاقی نوجوانان با قلدری سایبری شایسته است که این رویکرد به عنوان یکی از ابزارهای جدید و کاربردی مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.
نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی موفق، سبک دلبستگی ایمن و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
217 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی موفق، سبک دلبستگی ایمن و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در دانش آموزان بود. روش این مطالعه توصیفی-همبستگی و با روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 600 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داد ه های پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد شبکه های اجتماعی (SNAS)، پرسشنامه منزلت های هویت تحصیلی (AISQ)، مقیاس تجدیدنظر شده سبک های دلبستگی بزرگسالان (RAAS)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (ASEQ) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS نسخه 28 و AMOS نسخه 26 تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم هویت تحصیلی موفق (0/15-=β و sig=0/001)، دلبستگی ایمن (0/23-=β و sig=0/001)، تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه (0/48=β و sig=0/001) و خودکارآمدی تحصیلی (0/43-=β و sig=0/001) بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی موفق (0/34-=β و sig=0/001)، دلبستگی ایمن (0/26-=β و sig=0/001) و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه (0/29=β و sig=0/002) با اعتیاد به شبکه های اجتماعی نقش میانجی و معنادار دارد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد و روانشناسان سایبری می توانند از نتایج اینگونه تحقیقات برای کمک به دانش آموزان دارای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی استفاده کنند.
اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر علائم وسواس مذهبی و نشخوار فکری در مبتلایان به اختلال وسواس جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
53 - 69
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس مذهبی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به اختلال وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل بر اساس متغیّر سن، تأهل، تحصیلات و سابقه وسواس به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را بصورت گروهی در 15 جلسه نود دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM-5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه وسواس مذهبی و پرسشنامه نشخوار فکری بود که شرکت کنندگان در ابتدای درمان به آن پاسخ دادند و در انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به آنها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس مذهبی و نشخوار فکری و مؤلفه های آنها می شود (p<0/001) و دستاوردهای درمان دو ماه پس از اتمام درمان، حفظ می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی استفاده کرد ومتخصصان و درمانگران می توانند از این روش برای کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بهره ببرند.