فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۳۴٬۶۷۱ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
194 - 212
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به وجود تنوع شناختی، شخصیتی و تفاوت های فرهنگی افراد و همچنین با نگرش به پنهان کاری های متعدد در خصوص افشاء نشانگان بدریخت انگاری بدن، مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد مرضی شخصیت با نشانگان بدریخت انگاری بدن، از طریق میانجی گری حساسیت به طرد و نگرش های فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری؛ کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم نواحی پنج گانه تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که با روش نمونه گیری در دسترس به تعداد ۳۹۶ نفر انتخاب و به پرسش نامه های نشانگان بدریخت انگاری بدن (اوستوزین و همکاران)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه)، ابعاد مرضی شخصیت ((PID-۵، نگرش های فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر (SATAQ-۳) و حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر (پارک) پاسخ دادند. جهت محاسبه شاخص های توصیفی و همبستگی از نرم افزار SPSS و برای مدل یابی معادلات ساختاری نیز، از نرم افزارAMOS استفاده شد. یافته ها: مبتنی بر نتایج در نگاره مدل اصلاحی پژوهش، تمامی مسیرهای مستقیم مفروضه، به غیر از مسیر ابعاد مرضی شخصیت به نشانگان بدریخت انگاری بدن (اندازه اثر: ۱۱/۰ و ۰۹/۰: P)، دارای اثر مستقیم و مثبت معنی داری می باشد (۰۵/۰< P). همچنین نقش میانجی حساسیت به طرد و نگرش های فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر در ارتباط بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد مرضی شخصیت با نشانگان بدریخت انگاری بدن در سطح معنی داری قرار دارد (۰۱/۰< P). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد مرضی شخصیت م ی توانند ش کل گی ری نشانگان بدریخت انگاری بدن را برمبنای مکانی سم ه ای واس طه ای حساسیت به طرد و نگرش فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر در ب ین نوجوان پیش بینی کنند.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1775 - 1785
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجربه مستقیم یک آسیب شدید، مثل مرگ ناگهانی عضوی از خانواده، ممکن است با ایجاد تغییر در شناخت، سلامت فرد را تحت الشعاع قرار دهد و موجب پایداری نشانگان سوگ و اختلال در حافظه سرگذشتی شود. تاکنون مطالعات متعددی در مورد تأثیر درمان پردازش شناختی بر کاهش نشانه های استرس پس از سانحه ناشی از داغدیدگی و برنامه ریزی شناختی انجام شده است، اما در مورد تأثیر این رویکرد درمانی بر نشانگان سوگ و حافظه سرگذشتی، پژوهشی دیده نشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای علائم استرس پس از سانحه، انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، پژوهش شامل بازماندگان دارای علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی بودند که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر شیراز مراجعه کرده بودند و بر اساس پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند. بدین صورت 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت درمان پردازش شناختی در 12 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، تجربه سوگ (بارت و اسکات، 1989) و حافظه سرگذشتی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS-27 انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر درمان پردازش شناختی بر نمرات آزمون تجربه سوگ و آزمون حافظه سرگذشتی در سه طبقه محرک واژه مثبت، منفی و خنثی معنادار بوده است (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان پردازش شناختی با ایجاد شناخت عمیق از تجربه آسیب زا بر بهبود عملکرد حافظه سرگذشتی و کاهش نشانگان سوگ مؤثر است و پیشنهاد می شود درمانگران از آن برای درمان بازماندگان با علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی، استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر پیشگیری از خودکشی (CBT-SP) بر انعطاف پذیری شناختی و خودانتقادگری در نوجوانان پسر دارای سابقه اقدام به خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش نرخ شیوع خودکشی در نوجوانان، یک مسئله مهم در سطح بهداشت جهانی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر پیشگیری از خودکشی (CBT-SP)بر انعطاف پذیری شناختی و خودانتقادگری در نوجوانان پسر 15 تا 18ساله دارای سابقه اقدام به خودکشی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی براساس طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر15 تا 18ساله دارای سابقه اقدام به خودکشی که در آموزش و پرورش ناحیه تبادکان مشهد در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند را شامل شد که از میان آنها تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دوگروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. گروه آزمایش، درمان (CBT-SP) را به مدت 12جلسه 60دقیقه ای به صورت گروهی و هفته ای یک جلسه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) و مقیاس خودانتقادی (LOSC) تامسون و زاروف (2004) گردآوری شد که پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 82/0 و 81/0 برآورد شد و به کمک تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان دادکه CBT-SP باعث افزایش معنادار نمرات انعطاف پذیری شناختی، مولفه های ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار، ادراک گزینه های مختلف و کاهش معنادار خود انتقادگری، خودانتقادگری درونی و خودانتقادی بیرونی می شود. باتوجه به اینکه درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر پیشگیری از خودکشی (CBT-SP) بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش خودانتقادگری در دانش آموزان پسر دارای سابقه اقدام به خودکشی مؤثر است، بنابراین این درمان می تواند به عنوان یک مداخله بالینی، جهت کاهش رفتارهای خودآسیب رسان دانش آموزان دارای سابقه اقدام به خودکشی به کار گرفته شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و شادکامی معتادان در طول درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و شادکامی مردان معتاد انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان تحت درمان داروی متادون بودند که در سال 1399 جهت درمان به مراکز ترک اعتیاد استان قم مراجعه کرده بودند که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از معتادان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای برنامه ی آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر- دیویدسون(2003) و مقیاس شادکامی آرگایل و همکاران (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در تاب آوری و شادکامی وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تاب آوری و شادکامی معتادان مرد در حال بهبودی اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به منظور افزایش تاب آوری و شادکامی معتادان مرد در حال بهبودی استفاده کرد.
تحلیلی بر چالش های حریم خصوصی خانواده و حقوق اعضای آن در فقه امامیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: حریم خصوصی یکی از موضوعات بسیار مهم در فقه و قوانین ملی و بین المللی است. این موضوع در بستر خانواده به منظور حفاظت از اطلاعات اعضای خانواده و حفظ حقوق و حریم شخصی آنها، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به تغییرات اجتماعی، تکامل فناوری و تأثیر آنان در قوانین و رویه ها، و همچنین تناقضات برخی دستورات فقهی می توان چالش هایی را در حریم خصوصی خانواده تشخیص داد؛ به طوری که فقه نیازمند تطبیق با این تغییرات است و باید تصمیم-گیری های خود را با توجه به آنها تغییر دهد. لذا، این پژوهش به بررسی و شناسایی مهمترین چالش های فقه در حریم خصوصی خانواده پرداخته است. روش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته ها: حاصل مطالعات کتابخانه ای و گفتمان های فقهی، پدید آمدن شش چالش اصلی شامل ریاست مرد بر خانواده، ولایت پدر بر فرزند، مسکن و اختیار سکونت، فرزندآوری و حاکمیت مرد بر آن، حق طلاق و ازدواج مجدد زوج و حضانت فرزند و ازدواج مجدد زوجه بود. نتیجه گیری: توسعه ی فهم دقیق و کامل از این چالش ها، راهنمایی های لازم برای نقد و تصمیم گیری در زمینه ی حریم خصوصی خانواده در قوانین فقهی را فراهم خواهد کرد. بنابراین، با توجه به اهمیت این مسئله، توصیه می شود که متخصصان، فقها و پژوهشگران علاقه مند به حوزه ی فقه و حریم خصوصی خانواده به این پژوهش مراجعه کنند تا با مسائل مربوطه آشنا شوند و برای بهبود قانون گذاری در این حوزه تلاش نمایند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان شهرستان زرند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین جوان 20 تا 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان زرند در سال 1401-1400 بود. 28 زوج (56 نفر) به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی و با روش قرعه کشی جایگزین شدند. مداخله درمان هیجان مدار در 10 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1963) و الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (۱۹۸۴) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان تاثیر داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد درمان هیجان مدار، 31 درصد از تغییرات ارتباط سازنده، 37 درصد اجتناب متقابل، 29 درصد توقع/کناره گیری و 42 درصد سلامت روانی زوجین جوان را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از درمان هیجان مدار در بهبود روابط زناشویی و افزایش سلامت روانی زوجینی که ابتدای زندگی مشترک هستند، پیشنهاد نمود.
طراحی الگوی کمال گرایی برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمال گرایی یکی از موضوعات روانشناختی است که توسط روانشناسان مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا بر اساس شواهد پژوهشی، این عامل نقش مهمی در تسهیل یا تضعیف عملکرد ایفا می کند. هدف: هدف از انجام این تحقیق طراحی الگوی کمال گرایی برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی بود. روش: این پژوهش به روش ترکیبی آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، 20 نفر از خبرگان دانشگاهی آگاه به بحث کمال گرایی در ورزش (تا رسیدن به اشباع نظری)، و بخش کمی شامل کلیه بازیکنان حاضر در اردوهای آمادگی تیم های ملی بود که به روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 232 نفر در سال 1401 انتخاب شدند. در بخش کیفی با روش پیاز پژوهش (ساندرز، 2005)، الگوی کمال گرایی برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی در بازیکنان تیم های ملی طراحی شد. براساس مصاحبه های انجام شده و الگوی کمال گرایی طراحی شده، پرسشنامه ای مشتمل بر 10 مولفه ساخته شد. در بخش کیفی مصاحبه ها و نظرات خبرگان تا رسیدن با اشباع نظری ادامه یافت. در بخش کمی با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS، روابط بین عناصر و مؤلفه های الگوی حاضر مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، الگوی کمال گرایی بدست آمده برای ابعاد شخصیتی غیرطبیعی در بازیکنان تیم های ملی به ترتیب، شامل مولفه های روانشناختی منفی گرایی، انتظارات اطرافیان، انتقاد مربی، انتظارات مربی، خویشتن داری، استانداردهای فردی، مثبت گرایی، تلاش برای عالی بودن، ترس از شکست و تردید نسبت به عملکرد بود. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده بیانگر وجود مولفه های روانشناختی مرتبط با شخصیتی غیر طبیعی در الگوی کمال گرایی طراحی شده بود، لذا براساس نتایج بدست آمده کمال گرایی، بر نگرش بازیکنان به جهت ایجاد رفتار مطلوب، تأثیر قابل توجهی دارد.
شناسایی تجارب زیسته مثبت زنان از مادر شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۵۵-۳۴
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی تغییرات مثبت و رویش های مادران در ابعاد مختلف بعد از اتخاذ نقش والدگری است. روش: این پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت مورد مطالعه ، برابر است با مشارکت کنندگان پژوهش، زوج هایی که حداقل 7 سال از زندگی شان گذشته و دست کم صاحب یک فرزند 2 ساله باشند، از زندگی خود رضایت نسبی داشته، ساکن تهران باشند و با رضایت در پژوهش مشارکت کرده ا ند را شامل می شد. مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 18 مشارکت کننده از طریق مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: باتوجه به نتایج تحقیق، مادران معتقدند از زمان به دنیا آمدن فرزند، دچار رویش هایی در ابعاد شخصی، زناشویی و روابط اجتماعی می شوند؛ به طوری که ابعاد شخصی شامل: گسترش مسئولیت پذیری، گسترش خودپنداره و صبر می شود؛ همچنین رویش هایی که در رابطه زناشویی شاهد آن هستیم عبارتند از صمیمت، پربارسازی انسجام زوجی، تحکیم مرزبندی و ایجاد هویت والدینی و در آخر، رویش های روابط اجتماعی عبارتند از بازنگری در نقش اجتماعی و گسترش پیوند با خانواده مبدأ. نتیجه گیری: ورود فرزند تغییرات مثبت در ابعاد شخصی، زناشویی، فرهنگی _ اجتماعی در مادران ایجاد می کند که همین امر سبب افزایش رضایت مندی از رابطه زوجی می شود.
مقایسه اثربخشی مراقبت معنوی و تئوری انتخاب بر شکوفایی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
227 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مراقبت معنوی و تئوری انتخاب بر سرزندگی تحصیلی و شکوفایی دانش آموزان دختر متوسطه اول تبریز بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. 45 دانش آموز با داشتن ملاک های ورود به مطالعه بعد از غربالگری به روش نمونه گیری خوشه ای از میان کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم و هشتم ناحیه یک تبریز انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل (هرکدام 15نفر) قرارگرفتند. گروه های آزمایش، مداخله مختص خود را در 12جلسه 70 دقیقه ای، به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی، مقیاس شکوفایی روان شناختی (HPFS) جمع آوری شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی با کمک نرم افزار SPSS انجام گرفت .یافته ها نشان داد که مراقبت معنوی بر سرزندگی تحصیلی (241/0) و شکوفایی(425/0) و تئوری انتخاب بر شکوفایی(386/0) دانش آموزان دخترتأثیر دارند و تأثیرمراقبت معنوی بر رضایت و شادکامی و مشارکت اجتماعی بیشتر از تئوری انتخاب است. نتایج پژوهش حاکی از اهمیت آموزش مراقبت معنوی و تئوری انتخاب بر سرزندگی و شکوفایی تحصیلی می باشد. آموزش مراقبت معنوی و تئوری انتخاب با کاربرد فنون و روش های خاص خود، احتمالاً سبب پذیرش مشکلات و مواجهه آگاهانه با آن ها و درنتیجه افزایش سرزندگی تحصیلی و شکوفایی شده است؛ لذا می توان از یافته های این پژوهش در تدوین محتوای برنامه درسی نوجوانان بهره جست.
مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
50 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در مرحله اول تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس سه بُعدی فرسودگی تحصیلی (TDBA) برسو و همکاران (2007)، مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS) والرند و همکاران (1992) و مقیاس خوش بینی تحصیلی (AOS) اسچنموران و همکاران (2013) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر بهبود انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش هوش موفق تاثیر بیشتری دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش خودتعیین گری و هوش موفق می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی بالا در مدارس به کار برده شوند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه 3 تا 7 ساله شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند، که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای و گروه آزمایش طرحواره درمانی 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و گروه درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت وارزیابی مجدد مثبت معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت روش طرحواره درمانی تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری داشته است. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای تاب آوری معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت طرحواره درمانی نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر تاب آوری داشته است. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی در مرحله پیگیری می تواند باعث بهبود متغیرهای پژوهش در مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه شود. نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر قابل توجه طرحواره درمانی بر درمان شناختی رفتاری در بهبود تنظیم هیجانی و تاب آوری در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه را نشان می دهد. یافته ها نشان می دهد که هر دو روش درمانی مفید هستند، اما طرحواره درمانی بهبود بیشتری در متغیرهای اندازه گیری شده دارد که در طول زمان نیز پایدار می ماند.
نقش خودکنترلی و حساسیت بین فردی در نوسانات خلقی در بازماندگان خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 141
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش خودکنترلی و حساسیت بین فردی در پیش بینی نوسانات خلقی در افراد با سابقه خودکشی انجام شده است. درک این عوامل می تواند به توسعه مداخلات پیشگیرانه و درمانی بهتر برای این جمعیت کمک کند.
مواد و روش: این مطالعه به صورت مقطعی با نمونه ای از ۲۱۸ نفر از ساکنان تهران انجام شد که بر اساس جدول مورگان و کرجسی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های استاندارد برای نوسانات خلقی، خودکنترلی و حساسیت بین فردی جمع آوری شد. برای بررسی روابط بین متغیرها از همبستگی پیرسون استفاده شد و تحلیل رگرسیون خطی برای ارزیابی قدرت پیش بینی خودکنترلی و حساسیت بین فردی بر نوسانات خلقی انجام گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ انجام شد.
یافته ها: آمار توصیفی نشان داد که میانگین نوسانات خلقی ۲۸.۳۴ (انحراف معیار = ۶.۱۲)، خودکنترلی ۷۵.۸۹ (انحراف معیار = ۸.۴۷) و حساسیت بین فردی ۶۳.۲۳ (انحراف معیار = ۷.۹۸) است. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکنترلی و نوسانات خلقی همبستگی منفی معنی دار (r = -0.42, p < 0.01) و بین حساسیت بین فردی و نوسانات خلقی همبستگی مثبت معنی دار (r = 0.36, p < 0.01) وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که خودکنترلی (B = -0.29, p < 0.001) و حساسیت بین فردی (B = 0.22, p < 0.001) پیش بین های معنی داری برای نوسانات خلقی هستند و ۲۶ درصد از واریانس نوسانات خلقی را تبیین می کنند (R² = 0.26).
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که خودکنترلی پایین و حساسیت بین فردی بالا با افزایش نوسانات خلقی در افراد با سابقه خودکشی مرتبط است. این نتایج اهمیت بهبود خودکنترلی و مدیریت حساسیت بین فردی را در مداخلات درمانی برای کاهش نوسانات خلقی و پیشگیری از رفتارهای خودکشی در این جمعیت برجسته می سازد.
تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجی گری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1285 - 1300
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که عوامل متعددی در سازگاری تحصیلی دانش آموزان نقش دارد که با توجه به اهمیت سبک های فرزندپروری، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی و همچنین شکاف تحقیقات در زمینه ارائه یک الگوی منسجم در این زمینه، انجام مطالعات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجیگری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع سوم متوسطه دوم دخترانه و پسرانه شهرستان فردیس (2537 نفر) در سال تحصیلی 99-1398 بود که تعداد 570 نفر به عنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل 5 پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (1998)، پرسشنامه کیفیت زندگی (منتظری و همکاران، 1384)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران (2002) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینها و سینگ (1993) بود. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری ادراک شده، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بر سازگاری تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند (0/05 >P). همچنین سبک های فرزندپروری ادراک شده از طریق متغیرهای میانجی اثر غیرمستقیم و معنی داری بر سازگاری تحصیلی داشت (0/001>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و لذا استفاده و بکارگیری این مدل در مسائل سازگاری تحصیلی دانش آموزان می تواند به روانشناسان تربیتی، معلمان، مدیران، والدین و متخصصان تعلیم و تربیت کمک کننده باشد.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1707 - 1722
حوزههای تخصصی:
زمینه: زود انزالی یا انزال سریع رایج ترین مشکل جنسی است که اثرات روانشناختی زیادی بر روی رابطه همسران دارد. ازاین رو شناسایی برنامه های مداخله ای هدفمند و مؤثر در این زمینه کمک کننده خواهد بود. تاکنون از روش های مختلفی برای افزایش کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس استفاده شده است، اما در مورد مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان دارای انزال زودرس در دامنه سنی 30-50 ساله بودند که در سال 1401 به کلینیک اختلالات جنسی نجات شهر تهران مراجعه کرده اند. از جامعه آماری مذکور تعداد 32 مرد مبتلا به انزال زودرس و دارای شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند. سپس به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. از پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی مردان (آبراهام و همکاران، 2008) جهت جمع آوری اطلاعات و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش یک، مداخله ذهن آگاهی را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه آزمایش دوم پسخوراند زیستی را به مدت 8 جلسه 20 دقیقه ای دریافت کردند و گروه آزمایش سوم روش ترکیبی (ترکیب دو روش ذهن آگاهی و پسخوراند زیستی) را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند و در فهرست انتظار بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS23 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت آماری معناداری نداشتند. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود داشت؛ و هر سه مداخله درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی باعث افزایش کیفیت زندگی جنسی مردان دارای زود انزالی شد (05/0 P< و 37/193 =F). همچنین، یافته ها نشان داد که روش درمان ترکیبی در بهبود کیفیت زندگی جنسی (27/12 =IJ) مردان دارای زود انزالی به طور معنی داری اثربخشی بیشتری از مداخله ذهن آگاهی و پسخوراند زیستی دارد (05/0 P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر مداخله ذهن آگاهی، برنامه پسخوراند زیستی و و روش ترکیبی می توانند برای بهبود کیفیت زندگی جنسی مردان دارای زودانزالی کارآمد باشند؛ و توصیه می گردد که درمانگران و مشاوران در راستای بهبود کیفیت زندگی جنسی مردان مبتلا به انزال زودرس در کنار سایر مداخلات درمانی از این درمان ها استفاده کنند.
اثربخشی درمان خودکارآمدی هیجانی بر یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی درمان خودکارآمدی هیجانی بر یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر در سال تحصیلی 1402-1401 انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور 30 نفر از بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اهواز، به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله به ابزار پژوهش که شامل پرسشنامه های یادگیري خودراهبر فیشر و همکاران (2013) و پرسشنامه تمایز یافتگی خود اسکورن و فریدلندر (1989)، پاسخ دادند. مشارکت کنندههای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت دوره درمانی خودکارآمدی هیجانی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادهها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره) تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد درمان خودکارآمدی هیجانی باعث افزایش یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر گردیده است.(p<0/05). با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان جهت بهبود یادگیری خود راهبر و تمایز یافتگی خود دانشجویان دختر از درمان خودکارآمدی هیجانی سود جست.
ساخت و اعتبارسنجی پرسشنامه نگرش به خانواده براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
173 - 190
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته نگرش نسبت به خانواده در حیطه های ازدواج، همسرداری، فرزندآوری (فرزندپروری) در ایران تغییر کرده است. تأثیرگذاری خانواده و ایفای مناسب نقش های آن، به ویژه انتقال ارزش ها و فرهنگ جامعه تحت تأثیر نگرش های اعضا قرار می گیرد. با توجه به اهمیت موضوع خانواده و نگرش به آن، محقق درصدد است مؤلفه های نگرش به خانواده را در سه حیطه ازدواج، همسرداری و فرزندآوری (فرزندپروری) از منابع دینی استخراج کند و براساس مؤلفه ها، پرسشنامه مربوطه را بسازد. رویکرد پژوهش کیفی– کمّی بوده، به این معنا که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای متون دینی و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی است که برای سنجش روایی مؤلفه های نگرش و گویه های پرسشنامه استفاده می شود. پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیق کاربردی است. در این پژوهش، نخست مفاهیم مرتبط با خانواده و نگرش به آن مقوله بندی شده و از روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری، مؤلفه های مرتبط با نگرش به خانواده استخراج شد. برای سنجش روایی مؤلفه ها و گویه ها از نظر متخصصان علوم دینی و روان شناسی بهره گرفته شد. پس از ارزیابی کارشناسان از مؤلفه ها، تعداد 32 مؤلفه در سه حیطه و ابعاد ده گانه تأیید شد و براساس این مؤلفه ها، 95 گویه جهت ساخت پرسشنامه به دست آمد. سپس برای تأیید داده های پژوهش، پس از اجرا در بین نمونه 205 نفری از تحلیل عاملی تأییدی و CVI و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ و روش دونیمه سازی استفاده شد که ضریب اعتبار آنها به ترتیب 97/0 و 95/0 گزارش شد که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخوردار است.
تعیین اثربخشی درمان اجتماع مدار همراه با داروی آگونیست متادون برکارکردهای اجرایی سوء مصرف کنندگان مواد تحت درمان اجباری استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بدنبال تعیین اثربخشی درمان اجتماع مدار همراه با داروی آگونیست متادون برکارکردهای اجرایی مصرف کنندگان مواد تحت درمان اجباری استان کرمان ( مصرف کنندگان مواد موضوع ماده 16 قانون مبارزه با موادمخدر) در سال های 1398 و 1399 بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مددجویان درحال ترک حداقل یکی از مواد مصرفی به جز نیکوتین و الکل که در مرکز موضوع ماده 16 کرمان در سالهای 99-1398 نگهداری و به تعداد3582 نفر می باشند.نمونه پژوهش شامل 30نفر که با روش نمونه گیری هدفمند از معتادین موضوع ماده 16 (متجاهر) دارای حکم دستگیری انتخاب گردیده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند.گروه آزمایش در درمان اجتماع مدار همراه با داروی آگونیست متادون قرارگرفت و گروه کنترل فقط درلیست انتظار دریافت درمان قرارگرفت. ابزار این پژوهش پرسشنامه نارسایی در کنشوری اجرایی بارکلی (2011) بوده است. نتایج این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که درمان اجتماع مدار همراه با داروی آگونیست متادون برکاهش نمرات کنش اجرایی خود مدیریتی زمان، خود سازماندهی، خود کنترلی، خود انگیزشی و خودنظم جویی تاثیر معنادار داشته است و مصرف کنندگان مواد موضوع ماده 16، در مقایسه با گروه کنترل که درمانی دریافت نکرده بودند، نمرات کنش اجرایی خود مدیریتی زمان، خود سازماندهی، خودکنترلی، خودانگیزشی و خودنظم جویی پایینتری داشتند و درمان بر روی خودکنترلی و خود مدیریتی زمان به ترتیب با اندازه اثر 473/0 و 45/0 بیشترین تاثیر را داشته است.
مقایسه اثربخشی رویکرد درمانی ذهن آگاهی نوجوان محور و گوش کردن عمیق کامل بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد درمانی ذهن آگاهی نوجوان محور و گوش کردن عمیق کامل بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی انجام شد. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی دوره متوسطه اول در سال تحصیلی 1401-1402 بود. بدین منظور به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از بین 8 آموزشگاه اصفهان تعداد 1400 دانش آموز با اجرای پرسشنامه اضطراب بک و همکاران (1988) مورد غربالگری قرار گرفتند که از این میان تعداد 60 نفر دارای اختلال اضطرابی انتخاب و به صورت شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. افراد گروه های آزمایشی در جلسات ذهن آگاهی نوجوان محور (8 جلسه) و گوش کردن عمیق کامل (8 جلسه) شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز، آزمون تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تصحیح بنفرونی در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. نتایج نشان داد، هر دو روش درمانی، بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی اثربخش بوده است. هم چنین درجهت مقایسه اثربخشی دو رویکرد درمانی، درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر افزایش سرزندگی تحصیلی از درمان دیگر برای دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی تأثیر نیرومندتری داشته است و اثرات مداخله در طول زمان ثابت باقی مانده است. طبق نتایج پژوهش حاضر، می توان استفاده از این دو رویکرد درمانی را در جهت افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال اضطرابی به مدیران، معلمان و مشاوران پیشنهاد داد.
تدوین مدل رضایت زناشویی براساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی مرزهای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل رضایت زناشویی براساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی مرزهای خانواده صورت گرفت. روش این پژوهش همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری است؛ بدین منظور 366 نفر از زوجین شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی با رویکرد اسلامی (جدیری و همکاران، 1396)، سیاهه تمایزیافتگی خود (اسکورن، 2000) و پرسشنامه مرزهای خانواده (هوشیاری و همکاران، 1400) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد؛ همچنین برای طبقه بندی، پردازش، تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (95/0=CFI، 92/0 = NFI ،07/0 =(RMSEA و نتایج پژوهش نشان داد که تمایزیافتگی خود با واسطه گری مرزهای خانواده بر رضایت زناشویی در سطح 05/0P< تأثیر معناداری دارد؛ همچنین مرزهای خانواده در رابطه بین تمایزیافتگی خود با رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند. پس برای بهبود رضایت زناشویی، مداخله در تمایزیافتگی و مرزهای خانواده در زوجین می تواند اهمیت داشته باشد.
پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
127 - 147
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر انجام گرفت. این پژوهش علمی−دینی و از نوع توصیفی−همبستگی است و جامعه آماری را تمامی دانشجویان دختر 18 تا 45 سال دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1400−1399 تشکیل میدهند. نمونه آماری شامل 358 نفر از دانشجویان دختر میباشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای به دست آوردن دادهها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، دلبستگی کولینز و رید، تحول روانی−معنوی جان بزرگی و خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS−24 و آزمون رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج نشان داد که حدود 2/17 درصد از واریانس سلامت روانی توسط سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی، تصور از خدا پیش بینی می شود؛ همچنین سبک دلبستگی ایمن و تحول روانی معنوی رابطه مثبت و معناداری با سلامت روانی دارد و سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی دوسوگرا / اضطرابی و تصور از خدا رابطه منفی و معناداری با سلامت روانی دارد. براساس نتایج پژوهش میتوان دریافت که سبک دلبستگی ایمن، افزایش سطح تحول روانی معنوی و کاهش تصور منفی از خدا از عوامل کلیدی در ارتقای سلامت روان می باشند.