فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
253 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مادران و دانش آموزان پسر پایه ششم مدارس شهر دهدشت (سال تحصیلی 1402-1401) بوده است. نمونه های مورد بررسی در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفت. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسش نامه های خودکارآمدی مقابله ای (CSE) Chesney et al.، مقیاس واکنش پذیری هیجانی Nock et al. استفاده شده است. گروه آزمایش طی 8 جلسه (90 دقیقه) تحت آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت قرار گرفتند. اما گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت به نحو معنی داری به کاهش واکنش پذیری هیجانی و افزایش خودکارآمدی مقابله ای در گروه آزمایش منجر شده است. بنابراین، می توان گفت آموزش مهارت های فرزندپروری بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان اثربخش است.
نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
11 - 18
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال 1402 بودند که از بین آن ها به روش نمونه گیری دردسترس 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2023)، پرسشنامه خودپنداره (SCQ؛ ساراسوت، 1984) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS، تامپسون، 2007) انجام شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که خودپنداره به طور منفی و معنادار بر عواطف منفی اثر مستقیم دارد؛ نتیجه دیگر نشان داد خودپنداره به طور مثبت و معنادار بر تاب آوری اثر مستقیم دارد؛ همچنین اثر مستقیم تاب آوری بر عواطف منفی معنادار بود (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که تاب آوری بین خودپنداره و عواطف منفی نقش میانجی دارد (05/0>P). نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که تاب آوری رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی را میانجی گیری می کند، به عبارت دیگر خودپنداره رشد یافته می تواند به سبب ارتقاء تاب آوری، میزان عواطف منفی را در دانشجویان کاهش دهد.
پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی براساس سیستم های مغزی-رفتاری با میانجی گری نشخوار فکری و دشواری درتنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
211 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی بر اساس سیستم های مغزی-رفتاری با میانجی گری نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد قم در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند. تعداد افراد نمونه ۳۱۰ نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه های اضطراب اجتماعی (SPIN) کانور و همکاران (۲۰۰۰)، نشخوار فکری (RRS) نولن هوکسیما و مورو (1991)، دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گرتز و رومر (2004) و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) کارور و وایت (۱۹۹۴) بود. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل آزمون شده از برازش مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری بر نشانه های اضطراب اجتماعی معنی دار بود (001/0p<). همچنین در رابطه ی بین فعال سازی رفتاری با نشانه های اضطراب اجتماعی، نشخوار فکری و دشواری درتنظیم هیجان نقش میانجی را به ترتیب در سطوح معناداری 001/0 داشتند. بنابراین، با توجه به رابطه معنی دار سیستم های مغزی-رفتاری با نشانه های اضطراب اجتماعی و همین طور نقش میانجی نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان درمانگران و مشاوران می توانند در مسیر بهبود سیستم های مغزی-رفتاری در راستای کاهش سطح نشخوار فکری و دشواری در تنظیم هیجان مناسب دانشجویان حرکت کنند.
پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان براساس سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
93 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان براساس سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین بود. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن و والدین آن ها در سال تحصیلی ۱۴02-1401 (حدود 8000 نفر) بود که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 367 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل و چندمحوری بالینی میلون (1944،MCMI-III )، شیوه های فرزندپروری بامریند (1971،PSI ) و پرسشنامه سبک و اختلال شخصیت کوهل و کازن (2009، PSDI-S) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون چندگانه بود. یافته ها نشان داد ویژگی های شخصیت والدین و همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک سهل گیرانه، قادر به پیش بینی اختلال شخصیت نمایشی دانشجویان بوده اند (05/0>p) و در مجموع 7/57 درصد از واریانس متغیر نشانگان اختلال شخصیت نمایشی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک های فرزندپروری و ویژگی های شخصیتی والدین در پیش بینی نشانگان اختلال شخصیت نمایشی نقش اساسی دارند و می توانند در شکل گیری اختلال شخصیت نمایشی در فرزندان نقش بسزایی داشته باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
31 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنطیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 7 تا 9 سال مبتلا به اختلال لکنت مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهرستان رشت در سال تحصیلی1401- 1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 22 نفر از کودکان با اختلال لکنت که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (11نفر) و گواه (11نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، بسته آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی و هر جلسه 45 دقیقه دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خودپنداشت (CSCS) پیرز _ هریس (1969) و کمرویی (RSS) چک و بریگز (1990) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودپنداشت و کمرویی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. نتایج بیانگر این مطلب است که آموزش تنظیم هیجان به عنوان راهبردی موثر در جهت ارتقا خودپنداشت و کاهش کمرویی است.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با ویژگی های تاریک شخصیت با نقش میانجی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
981 - 995
حوزههای تخصصی:
زمینه: در صورت عدم کفایت و ناشایستگی والدین، مسائل و مشکلاتی از جمله کودک آزاری توسط آن ها و یا اطرافیان رخ می دهد؛ کودک آزاری یکی از معضلات بزرگ اجتماعی است که تمام جوامع، چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر می گیرد به طوری که سلامت و آسایش کودک آسیب دیده، به خطر می افتد.
هدف: مقاله حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی ویژگی های تاریک شخصیت بر اساس آسیب های دوران کودکی با نقش واسطه ا ی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی، مدنظر قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و باتوجه به اهداف از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) نیز بهره گرفته شد که بر اساس فرمول کلاین 147، 400 نفر در نظر گرفته شد. همچنین به صورت تفکیکی از پرسشنامه های صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، خودتنظیمی میلر و براون (1999)، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، (1990)، ذهنی سازی یا عملکرد بازتابی فوناگی و همکاران (2016)، ترومای دوران کودکی (CTQ) توسط برنستاین، استین، نیوکمپ، والکر، پوگ و همکاران (2003) جهت تنظیم مدل بهره گرفته شده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازآماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی و آمار استنباطی همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیر مستقیم آسیب دوران کودکی به صفات تاریک شخصیت معنادار نبود، اما همه مسیرهای غیرمستقیم معنادار به دست آمد، که حاکی از تأیید میانجی گری سه متغیر خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک دلبستگی بود (0/05p<).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه توصیه می گردد متخصصان حوزه روانشناسی به آموزش و پرورش مادران در جهت بهبود توانمندی های شکل دهی سبک دلبستگی ایمن در کودکان شان بپردازند. متخصصان حوزه روانشناسی بالینی و درمانگران جهت بهبود نشانگان به ابعاد ذهنی سازی و خودتنظیمی مراجعان دارای صفات تاریک شخصیت توجه ویژه ای داشته باشند
بررسی عوامل فرهنگی و روانی-اجتماعی مرتبط با تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان دادگستری و انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعه شناسی، خانواده اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در شکل گیری ساختار کلان جامعه و افزایش بهره-وری آن نقش بسزا دارد. میان خانواده و جامعه یک رابطه دو سویه برقرار است و هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارد. جامعه شناسان شکل گیری و ساخت شخصیت فرد در خانواده را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری می دانند و بیان می کنند که «از مهم ترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیّت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فکر، احساس و عمل است که همگی ویژگی های یک فرد محسوب می شوند» (یان. رابرتسون، 1374: 112). از این رو اهمیّت پرداختن به موضوع «تحکیم خانواده» ریشه در اهمیّت نهاد خانواده دارد. نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امّت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده می باشد. اولین شرط داشتن جامعه ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. همه دستاوردهای علمی و هنری بشر در سایه خانواده های سالم و امن پدید آمده است. از این رو اندیشمندان علوم انسانی در رشته های تخصصی خود، با رویکردهای گوناگون، به مسائل خانواده پرداخته اند و عوامل ایجادکننده را از منظر تحلیلی خاص، تبیین نمودند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل فرهنگی و روانی-اجتماعی مرتبط با تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان دادگاه خانواده و مشاوران نیروی انتظامی شهرستان زنجان بود که از طریق پرسشنامه با تکنیک دلفی و مصاحبه عمیق با نمونه گیری نیمه ساختاریافته، و نیز با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که: از نظر کارشناسان عوامل فرهنگی اولویت اول را نسبت به عوامل اجتماعی در تحکیم بنیان خانواده داراست.
اثربخشی آموزه های دینی بر سلامت معنوی دانشجویان
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
85 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزه های دینی بر سلامت معنوی دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی با الگوی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن تشکیل می دادند. تعداد 30 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزه های دینی را طی 15 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. گردآوری داده ها با پرسشنامه بهزیستی معنوی (SWBS) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزه های دینی بر افزایش سلامت معنوی دانشجویان مؤثر است. اندازه اثر برای سلامت مذهبی 0.37 و برای سلامت وجودی 0.15 بود. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن بود که آموزه های دینی می توانند سلامت مذهبی و وجودی دانشجویان را افزایش دهد و می توان به عنوان یک مداخله اثربخش از آن استفاده کرد.
بهداشت روان و سبک زندگی سالم با رویکرد دینی و اسلامی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 8
حوزههای تخصصی:
موضوع بهداشت روان موضوعی است که در رابطه با آن پژوهش های زیادی نگارش می شود. همچنین در رابطه با موضوع سبک زندگی سالم و بررسی روابط و تاثیرات آنها بر روی هم نیز جای بسی تامل است. پژوهش گران در رشته روانشناسی همواره بررسی های علمی و پژوهشی خود را در این رابطه در معرض مخاطبین این رشته قرار داده اند. امروزه مشکلات بهداشت روان در دنیا، سهم عظیمی از بار کلی بیماری را به خود اختصاص میدهند و به شکلی مخرب موجب افت سلامت، کارکرد و بهره وری انسانها می شوند. ارزیابی های انجام شده در ارتباط با بار و هزینه های مالی و انسانی مرتبط بااختلالات روانی نشان داده اند که هر ساله میلیاردها دلار ضرر مالی به علت از دست رفتن کارایی کوتاه مدت و بلند مدت این بیماران و مراقبین آنها به وجود می آید. این هزینه شامل هزینه های درمان و از دست رفتن ساعات کار و کاهش نیروی انسانی می شود.در مقاله حاضر نیز تلاش شده است که این موضوع بیشتر و دقیق تر بسط داده شود. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری و استفاده از منابع نظری و تئوری درباره بهداشت روان و سبک زندگی سالم بوده است.یافته های تحقیق نشان می دهد که فاکتور های مورد بحث ارتباط عمیق و غیر قابل اجتنابی با هم دارند و رابطه معنا داری بین داده های پژوهش وجود دارد.
تاثیر مهارت های اجتماعی مدیریت مدرسه در سلامت روان دانش آموزان با تاکید بر مدارس متوسطه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
142 - 145
حوزههای تخصصی:
مهارت های اجتماعی مدیران مدارس می تواند نقش بسیار مهمی در سلامت روانی دانش آموزان ایفا کند، به خصوص در مدارس متوسطه که دوره ای حساس از زندگی دانش آموزان است. مدیران مدارس با داشتن مهارت های ارتباطی، رهبری و حل تعارض می توانند محیطی نرمال و پشتیبان برای دانش آموزان ایجاد کرده و به بهبود روابط اجتماعی و سلامت روانی آن ها کمک کنند. مدیران با توجه به مهارت های ارتباطی می توانند با دانش آموزان در ارتباط صمیمی برقرار کرده و به آن ها احساس اعتماد و حمایت کنند، که این امر می تواند اعتماد به نفس و روانی دانش آموزان را تقویت کند. همچنین، توانایی مدیران در حل تعارض، مدیریت استرس و راهنمایی دانش آموزان در مواجهه با مشکلات اجتماعی نیز می تواند به بهبود سلامت روانی آن ها کمک کند. به طور کلی، مدیران مدارس که دارای مهارت های اجتماعی قوی هستند، می توانند به عنوان نمونه های الگویی برای دانش آموزان عمل کنند و آن ها را در مسیر سلامت روانی و اجتماعی قرار دهند. از این رو، اهمیت آموزش و پرورش مهارت های اجتماعی به مدیران مدارس و اعمال آن در محیط آموزشی بسیار چشم گیر است.
درآمدی مختصر از شش گانه موئلفه حیات طیبه بر اساس سند تحول بنیادین
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
169 - 182
حوزههای تخصصی:
بزرگترین و مهمترین سرمایه هر کشور نیروی انسانی آن کشور و بزرگترین سرمایه هر خانواده فرزندان آن خانواده است که همگی تحت تعلیم معلم قرار می گیرند تا در وجودشان بذر ادب و دانایی بکارند و پرواضح است که بر اساس قاعده فاقد الشیء لایُعطی ، معلمی میتواند آن فضایل را در وجود شاگردانش بپروراند که قبل از آن خود متحلّی به آنها شده باشد . گویی وجود خط رسمی که معلم بر اساس آن طی طریق کند و آموزش و تربیت لازم را بر اساس آن تامین و ارائه بدهد لازمیت بیشتری دارد . یکی از ویژگی های اساسی موردتوجه در تعریف تربیت ، ایجاد آمادگی در متربیان برای تحقق حیات طیبه در همه ابعاد است .این نظام معیار با انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری در همین زندگی دنیایی و در جهت تعالی آن ، از سوی خداوند به انسان اعطا می شود و تحقق آن باعث دستیابی به غایت اصیل زندگی انسان ، یعنی قرب الی الله خواهد شد . حیات طیبه ای که باید از دل سند تحول بنیادی سر بیرون بیاورد ، سندی که نگارش و تصویب این سند می تواند برنامه ریزان و مجریان امور تربیتی کشور را از بحث های نظری گوناگون و بعضاً بی سرانجام در زمینه تربیت و شئون گوناگون آن رها ساخته و آنها را از حالت بلا تکلیفی و تردید خارج و به سمت گام های استوار در مسیر اجرای این سند تحولی رهنمون سازد و گام برداری بجهت ایجاد حیات طیبه را تسریع ببخشد . اما طراحی و تدوین سند تحول ، گر چه شرط لازم برای ایجاد تحول است اما شرط کافی برای آن نیست باید با تعیین و توضیح دقیق روش های عملی پیاده سازی سند تحول در میدانِ عملِ مدرسه آن را از روی کاغذ بکوچانیم و بر روی میدان عمل سُکنا دهیم .
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان در دوران کرونا به دلیل استفاده زیاد از فضای مجازی، معمولا با کاهش سلامت روانی و انگیزه تحصیلی مواجه می شوند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوران همه گیری کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر متوسطه یکم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد 40 دانش آموز با نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش وگواه جایدهی شدند. ابزارهای پژوهش شامل آخرین نسخه اعتباریابی شده پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1970) بود. گروه آزمایش مداخلات درمانی گروهی 10 جلسه 90 دقیقه ای مربوط به مثبت اندیشی را دریافت کردند؛ در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و آموزش های معمول مدارس را دریافت می کردند. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با ویرایش 21 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر مؤلفه های متغیرهای سرزندگی تحصیلی (0/01>P) و انگیزش پیشرفت دانش آموزان مؤثر و مثبت بود (01/0>P) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: مثبت اندیشی با مؤلفه عملکردی خود موجب خودکارآمدپنداری تحصیلی شده و همین موضوع در بهبود سرزندگی تحصیلی مؤثر است و موجب چرخه ای از اتفاقات مثبت تحصیلی برای فرد می شود. همچنین بیان تجارب مثبت و دریافت پس خوراند از سایر اعضا از قوی ترین مراحل روش مثبت نگر در شناخت توانایی های قابل اتکا است که در افزایش انگیزش پیشرفت، نقش دارد.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس مواجهه ی اجتماعی با خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس مواجهه ی اجتماعی با خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات روانسنجی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوّم ناحیه ی یک شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند که از میان آنها نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به مقیاس مواجهه ی اجتماعی با خودجرحی بدون قصد خودکشی زلکوویچ و کول (2017)، پرسشنامه ی خودشفقتی نف و همکاران (۲۰۰۳) و پرسشنامه ی انتظارات خودجرحی بدون قصد خودکشی هاسکینگ و بویز (2017) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همسانی درونی، روایی همزمان، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS26 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از ضریب همسانی درونی نشان داد که این مقیاس از پایایی مناسبی (83/0=α) برخوردار است. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که ارتباط مثبت معنادار بین دو متغیر مواجهه ی اجتماعی با خودجرحی بدون قصد خودکشی با انتظارات خودجرحی بدون قصد خودکشی (001/0>P ،27/0=r) نشان دهنده ی روایی همگرای مناسب و ضریب همبستگی منفی معنادار بین دو متغیر مواجهه ی اجتماعی با خودجرحی بدون قصد خودکشی با شفقت به خود (001/0>P ،25/0-=r) نشان دهنده ی روایی واگرای مناسب می باشد. شاخص های برازش مدل تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل نهایی این مقیاس را تأیید کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخه ی فارسی مقیاس مواجهه ی اجتماعی با خودجرحی بدون قصد خودکشی روایی و پایایی مطلوبی در دانش آموزان ایرانی دارد و مقیاس مناسبی برای موقعیت های بالینی و پژوهشی می باشد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه بار شناختی بر درک مفاهیم علوم و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان پسر ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه بار شناختی بر درک مفاهیم علوم و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مدارس غیر دولتی شهر کردکوی در استان گلستان که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ای به حجم 50 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 25 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان آزمون درک مفاهیم علوم محقق ساخته و پرسشنامه ی اشتیاق تحصیلی (فردریکس و همکاران، 2004) را تکمیل کردند. برنامه آموزش گروهی مبتنی بر نظریه بار شناختی در طی 6 جلسه اجرا شد. این برنامه توسط پژوهشگر و مبتنی بر اصول نظریه بارشناختی طراحی شد. روایی محتوایی پروتکل آموزشی توسط دو ارزیاب مستقل بررسی شد. فرضیه ها با مدل تحلیل کوواریانس آزمون شدند. یافته ها نشان داد که راهبرد آموزش گروهی مبتنی بر نظریه بار شناختی بر درک مفاهیم علوم (001/0> p) و اشتیاق تحصیلی (005/0 > p، 01/3 = t)، مؤثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه بار شناختی به دانش آموزان کمک می کند تا مفاهیم علوم را بهتر درک کنند و اشتیاق تحصیلی را بهبود می بخشد. تلویحات آن به ویژه برای برنامه درسی علوم تجربی در دوره ابتدایی مهم است.
نقش ادراک شایستگی و خودآگاهی هیجانی در پیش بینی رفتارهای قلدری دانش آموران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش ادراک شایستگی در پیش بینی خودآگاهی هیجانی و رفتار قلدری و قربانی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش انجام پژوهش، توصیفی- همبستگی وجامعه آماری1200 دانش اموزمقطع ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 1399-1398 بود. تعداد 268 دانش آموز (138 دختر، 130 پسر) به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. متغیر ها با استفاده از پرسشنامه ادراک شایستگی هارتر (1982)، خودآگاهی هیجانی تانجنی و همکاران (1990) و رفتارهای قلدری-قربانی ریگبی و اسلی (1993) سنجیده شد. اطلاعات با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد خودآگاهی هیجانی با ادراک شایستگی رابطه مثبت و معنا دار (001/0P<، 675/0r= ) و رفتارهای قلدری-قربانی با ادراک شایستگی رابطه منفی و معنیا داری (001/0P<، 547/0-r= ) دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد یک نمره تغییر در ادراک شایستگی، به میزان 67/0 خود آگاهی هیجانی و به میزان 54/0- رفتارهای قلدری-قربانی تغییر می کند. با توجه به نتایج این گونه استنباط می شود که با افزایش ادراک شایستگی در دانش آموزان می توان خودآگاهی هیجانی را در آنها افزایش و رفتارهای قلدری-قربانی را کاهش داد.
عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده از پیشرفت زوجین در مراحل تحول طلاق براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور کشف عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده از پیشرفت زوجین در مراحل تحول طلاق براساس منابع اسلامی انجام شد. روش این پژوهش متشکل از روش کیفی بود که در سه مرحله اجرا شد. به منظور کشف عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده از روش معناشناسی زبانی به کار گرفته شد و برای دستیابی عوامل و مداخلات معنوی از منابع اسلامی از روش تحلیل محتوا و قواعد اصول فقه استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد سه مدل «فروتنی−احسان»، «قدردانی−صبر» و «دوراندیشی−امیدواری» با محوریت ایمان و ارتباط با خدا در شش مرحله «ضعف کارکردها»، «بروز آشفتگی»، «آشفتگی»، «گسستگی»، «طلاق−بازگشت» و «جدایی سازی−بازگشت» به عنوان عوامل و مداخلات معنوی پیش گیرنده اثرگذار است. در مراحل ابتدایی بیشتر از مدل اول استفاده شد و در ادامه با توجه به روند تحول طلاق و سختی ارتباط زوجین بیشتر، مدل های دوم و سوم بیشتر نقش پیش گیرنده را ایفا می کنند.
اثربخشی برنامه ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدن ساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی با بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
23 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدن ساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی با بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری بود.
روش: در یک مطالعه نیمه تجربی و از نوع مطالعات کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تعداد 40 نفر ورزشکار بدنساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی از جمعیت بدنسازان ساکن شهر تهران بزرگتر از 20 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. طبق روش نمونه گیری و ملاک های ورود و خروج آزمودنی ها در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. جهت گردآوری داده ها مطابق طرح پژوهش، آزمودنی های هر دو گروه در مرحله ی پیش آزمون به پرسشنامه های نشخوار فکری (RRS) و کارکردهای اجرایی (EFQ) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 12 جلسه یک و نیم ساعته برنامه ذهن آگاهی را دریافت نمود. بعد از اتمام جلسات مداخله، نهایتا از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و به منظور تعیین اثربخشی مداخله از تحلیل کواریانس استفاده شد و برای تعیین نقش واسطه ای نشخوار فکری در اثربخشی مداخله بر کارکردهای اجرایی از روش تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که روش مداخله ذهن آگاهی بر کارکردهای اجریی و نشخوار فکری اثربخش می باشد (01/0P<) همچنین نتایج نشان داد که نشخوار فکری در اثربخشی برنامه ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدنساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی نقش واسطه ای ایفا می کند. به نظر می رسد برنامه مداخله ذهن آگاهی کارکردهای اجریی را بهبود می بخشد و نشخوار فکری را نیز در ورزشکاران کاهش می دهد.
نتیجه گیری: بر این اساس لازم است مراکز و روان درمانی فعال در حوزه روان شناسی ورزشی برای ارتقای سلامت روانی ورزشکاران از برنامه مذکور استفاده نمایند.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر سرمایه اجتماعی و سلامت روان، مورد مطالعه: دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان لارستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر سرمایه اجتماعی و سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان لارستان انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دو گروهی دو مرحله ای (پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان لارستان بود. از این جامعه، تعدا 30 دانش آموز دختر به عنوان نمونه انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به گروه آزمایش، آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی در به صورت 16 جلسه 45 دقیقه ای در طول دو ماه ارائه شد و گروه کنترل برنامه ای دریافت نکردند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای آموزش، به پرسش نامه های سلامت روان مبتنی بر آموزه های اسلامی( ابوالمعالی و موسی زاده ،1396) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی (پایوا و همکاران،2014) پاسخ دادند.جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس یک طرفه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی، تأثیر معناداری بر بهبود سرمایه اجتماعی و سلامت روان دانش آموزان دارد.
تأثیر تربیت شهروندی در ارتقا مسئولیت پذیری اجتماعی در دانش آموزان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
44 - 53
حوزههای تخصصی:
از جمله نیازهای روانشناختی دانش آموزان که بر عملکرد فردی و تحصیلی آنان موثر است، مسئولیت پذیری و اجتماعی شدن می باشد. مسئولیت پذیری اجتماعی به دانش آموزان کمک می کند تا هویت خود را به عنوان عضوی از جامعه تثبیت کنند. به عبارت دیگر، پرورش مسئولیت پذیری اجتماعی در دانش آموزان به رشد مهارت های اجتماعی آن ها مربوط می شود و به آن ها اجازه می دهد تا به عنوان یک شهروند عضوی فعال و مسئول باشند. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی تأثیر تربیت شهروندی در ارتقا مسئولیت پذیری اجتماعی در دانش آموزان انجام شده است. یافته ها نشان می دهد آموزه های تربیت شهروندی به گونه ای است که دانش آموز را درگیر مشارکت همه جانبه با اجتماع و محیط پیرامون خود می کند؛ همچنین تصمیم گیری و قضاوت عادلانه در روابط اجتماعی را آموزش داده و احترام متقابل را در هویت های قومی، زبانی، نژادی، فرهنگی و جنسیتی را برای فرد بوجود می آورد. این مولفه آموزشی با مشوق هایی چون احساس برادری، همنوعی، تعهد و مسئولیت پذیری همراه است.
Bad Condition in Alice Munro’s Selected Works: A Lacanian Socio-Ethical Psychoanalytic Reading(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper illustrated in Alice Munro’s selected works the bad condition in which the characters are trapped as a result of their contexualized mind that is confined to limited interpretation in accordance with the Other’s desire, their mental attachment and dependence to Symbolic Order and what it imposes as the only way to think and live. Lacan’s concept of Beauty encapsulated in “act[ing] in conformity with one’s desires” is thought while reading Munro’s writings. It is a socio-ethical reading of Lacan. It was proved socio-ethical reading in psychoanalysis is quite fruitful; it gives the data that its effect goes from individual to society. Lacan’s notion on Symbolic Order was theoretically analyzed to prove how ethical psychoanalysis helps characters awareness. The bad condition illustrates living in Symbolic Order. The characters found it intolerable since unlike Lacanian ethics and Beauty that helps human to live his life in its full,morality in Symbolic Order works for desire of the Other. Symbolic Order subjects the characters to structure of power; the dominant socio-political power that follows “morality of the master” meaning that it determined society’s conventions. Characters have no role in making their life by their own decisions and in conformity with their Real desire. They turn into passive individuals with victim mentality. Relinquishment of one’s own desire results in feeling of guilt and regret. Hence, while characters stand out from the social orders, they experience a neutral stance in which they come to awareness; this neutrality illustrates Beauty in Lacan.