سارا یداللهی

سارا یداللهی

مدرک تحصیلی: دکتری سنجش و اندازه گیری دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

تأثیر سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی سبک های مقابله ای جبران افراطی و اجتناب

کلیدواژه‌ها: سبک های مقابله ای سبک فرزندپروری طرحواره های ناسازگار اولیه نقش میانجی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۲
مقدمه: طبق مطالعات شدت طرحواره های ناسازگار اولیه به طور مستقیم با تجارب والدینی و شیوه های مقابله مرتبط است. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی سبک های مقابله ای جبران افراطی و اجتناب انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی در سطح کشور بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای (پس از تقسیم کل کشور به 5 ناحیه و انتخاب 5 دانشگاه توسط شخص محقق و پنج همکار آموزش دیده)، 1509 شرکت کننده به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های طرحواره یانگ (YSQ-S3)، فرزندپروری یانگ (YPI)، اجتناب یانگ-رای (YRAI) و جبران افراطی یانگ (YCI) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها: یافته ها برازش مناسب مدل (93/0CFI= ,77/31, X2/df =087/0RMSEA=) را نشان داد. سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه اثر مستقیم و مثبت (27/0β=) معنادار داشت (P<0.01). همچنین، سبک های فرزندپروری از طریق متغیرهای میانجی سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی بر طرحواره های ناسازگار اولیه اثر غیرمستقیم و مثبت (21/0β=) معنادار را دارا بود (P<0.01). تخمین بوت استراپ برای بررسی معناداری اثرات استفاده شد. نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش می توان جهت تبیین عوامل مؤثر بر طرحواره های ناسازگار اولیه و به عنوان مدل مناسبی برای طراحی برنامه های جامع در این زمینه بهره برد.
۲.

طراحی و اعتباربخشی چارچوب مفهومی سنجش شایستگی های غیر شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت تربیتی سنجش شایستگی ها مهارت های غیرشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۳
هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی چارچوب مفهومی برای سنجش شایستگی های غیرشناختی بود. پژوهش حاضر در دو مرحله طراحی و اجرا شد. در مرحله کیفی داده های پژوهشی از سه منبع 1) اسناد بالادستی؛ 2) متون پژوهشی و 3) مصاحبه با صاحب نظران جمع آوری شدند. سه سند بالادستی (برنامه درسی ملّی، سند تحول بنیادین و مبانی نظری تحول) و 24 متن پژوهشی که ملاک های ورود به داده ها را داشتند، کدگذاری شدند. به منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت (10= n). سپس از تحلیل محتوا با رویکرد تلخیصی-تجمیعی و روش کلایزی استفاده شد. همسوسازی نتایج پس از کدگذاری در نرم-افزار MAXQDA-2020 با استاندارد اشتراوس و کوربین به 4 بُعد و 13 مؤلفه انجامید. این چهار بُعد عبارتند از: تدوین برنامه راهبردی، گردآوری شواهد/داده ها، نتیجه گیری و برآیندها (پیامدها). در مرحله دوم اعتباربخشی چارچوب استخراج شده مدّنظر قرار گرفت. به این منظور، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی و پس از تعیین ویژگی های روایی صوری و محتوایی (CVI و CVR) و اعتبار (آلفا) روی نمونه ی صاحب نظران که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند (30= n)، اجرا و اعتبار درونی چارچوب تأئید شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی-تک گروهی نشان داد این چارچوب مفهومی از اعتبار درونی برخوردار است. بر اساس یافته های به دست آمده، نهادهای زیرمجموعه ی آموزش و پرورش ایران می توانند گام هایی در راه آموزش و پرورش شایستگی های غیرشناختی دانش-آموزان بردارند.
۳.

سنجش ابعاد صلاحیت های حرفه ای معلمان ایران: مطالعۀ مروری تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی سنجش شایستگی صلاحیت معلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۸
معلم اساسی ترین عنصر در نظام آموزش و پرورش محسوب می شود و میزان صلاحیت حرفه ای، کارآمدی، علاقه مندی و تسلط حرفه ایِ او در کیفیت فرایند یاددهی یادگیری اثری تعیین کننده دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی صلاحیت های معلمان ابتدایی و متوسطه با استفاده از مرور تلفیقی پژوهش های معتبر در حوزه سنجش این سازه بود. به این منظور، جست وجوی پایگاه های الکترونیکی با استفاده از کلمات فارسی با هدف استخراج پژوهش های مربوط به سنجش صلاحیت های حرفه ای معلمان انجام شد. جست وجوی این پایگاه ها در فاصله دی و بهمن 1399 انجام شد. از مجموع 100 رساله دکتری، طرح پژوهشی و مقاله فارسی چاپ شده از سال های 1385 تا 1399 تعداد 22 پژوهش (15 مقاله، 4 طرح پژوهشی و 3 رساله دکتری) حائز شرایط لازم شناخته شدند. تحلیل این متون با روش مرور تلفیقی انجام شد و رویه پیشنهادی ویتمور و نالف، پس از کدگذاری، در چهار بُعدِ صلاحیت های دانشی، مهارتی، نگرشی/ ارزشی و شخصیتی/ اخلاقی در سه سطح (بالاتر، در حد و پایین تر از متوسط) دسته بندی شد. بر اساس یافته ها، درمجموع معلمان در بُعد دانشی در سطح متوسطی قرار داشتند. همچنین در بُعد مهارتی ازجمله مدیریت کلاس، برنامه ریزی و سازماندهی فرصت های یادگیری، روش های تدریس فعال و اجزای تدریس ازجمله ارزشیابی و نیز کاربرد فناوری در فرایند یاددهی یادگیری پایین تر از متوسط قرار داشتند. اما در بُعد نگرشی/ ارزشی و همچنین در بُعد شخصیتی/ اخلاقی در سطح بالاتر از متوسط بودند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، به توسعه و ارتقای صلاحیت های حرفه ای معلمان با برنامه ریزی نظام مند و مبتنی بر اسناد تحولی و پژوهش های علمی احساس نیاز می شود.
۴.

تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۳۷۳
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ادراک تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا بود تا با تکیه بر شناسایی این مشکلات آموزشی بتوان نسبت به کاهش آنها مبادرت کرد. روش: روش پژوهش در قالب کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است. از این رو از بین والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه 14 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به حد اشباع داده ها رسیدیم و با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. گفت وگوها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان دادند که عوامل ایجادکننده مشکلات آموزش در دوران کرونا برای این گروه از دانش آموزان را می توان در 3 مضمون کلی مسائل مربوط به امکانات، مسائل مربوط به نگرش و مشکلات آموزش والدین و معلمان تقسیم بندی کرد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد با بررسی تجربه والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش دوران کرونا می توان تا حد امکان با تغییر نگرش ها، آموزش مناسب و فراهم آوردن امکانات، بستر مناسبی برای شکوفایی توانایی ها و استعدادهای این گروه از دانش آموزان فراهم کرد. در پایان مقاله بر پایه نتایج پژوهش، پیشنهادهای لازم ارائه شده است.
۵.

مشکلات آموزش برخط در دوران کرونا از دیدگاه معلمان و والدین و ارائه راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش برخط تدریس مجازی معلم از راه دور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۲۱۳
همه گیری کُوید–19 مراکز آموزشی را ناگزیر به تلفیق آموزشِ برخط با روش های سنتیِ یادگیری کرده که به علت ساختار و ماهیت خود مشکلاتی را برای معلمان و والدین به همراه داشته است. هدف پژوهش حاضر مشخص کردن مشکلات آموزش برخط از دیدگاه والدین و معلمان و پیشنهاد راهکار است. ابتدا در فاز کیفی به روش نمونه گیریِ هدفمند، 14 معلم و 15 والد انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. اطلاعات با روش کلایزی تحلیل و مقولات اساسی ازطریقِ آن استخراج شد. در فاز کمّی، دو پرسش نامه بر اساس همین مقولات طراحی و با نمونه گیریِ گلوله برفی به شکل اینترنتی روی 357 والد و 306 معلم اجرا شد. تحلیل اطلاعات پس از تعیین ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ها (روایی سازه به روش تحلیل عاملی اکتشافی، ملاکی، محتوایی و اعتبار)، نشان داد مشکلات آموزش برخط از دیدگاه معلمان در هشت مؤلفه (به ترتیب اولویت: آسیب های استفاده افراطی دانش آموزان از اینترنت، مشکلات شبکه شاد و منابع دیجیتالی، نقض عدالت آموزشی، کمبود امکانات پایه، مشکلات فرایند یاددهی–یادگیری و سنجش، فشار شغلی، همکاری نکردن والدین و سواد رسانه ای پایین) و از دیدگاه والدین در هشت مؤلفه (کمبود امکانات پایه، آسیب های استفاده افراطی از اینترنت، کاهش کارآمدی معلم، وقفه در تحول شخصیتی دانش آموز، کاهش انگیزش، برهم خوردن نظم خانه و ناآشنایی با عناصر و مهارت های آموزشی والدین) مقوله بندی می شوند. براین اساس، پیشنهاد هایی مبنی بر ارتقای سواد رسانه ای، تسهیل تعامل میان مدرسه با والدین، بهبود پیام رسان ها، منابع آموزشی دیجیتالی و آموزش تلویزیونی، فراهم کردن امکانات پایه، ارتقای نظارت والدینی، آموزش مهارت های آموزش غیرحضوری، تشویق ارتباط همسالان و بهبود زمان بندی تدریس مطرح و بررسی شد.
۶.

تعیین نیمرخ های نوعی مقیاس هوشی وکسلر کودکان با استفاده از تحلیل نیمرخ مبتنی بر مقیاس بندی چندبُعدی (PAMS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل نیمرخ با استفاده از مقیاس بندی چند بُعدی مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم هوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۵۵۲
تفسیر نمرات و درک عمیق تفاوت های درون فردی آزمودنی ها مستلزم تحلیل نیمرخ می باشد که خود از چالش های جدی مطالعات حوزه روان سنجی است. هدف پژوهش بررسی تحلیل نیمرخ با استفاده از مقیاس بندی چندبعدی (PAMS) و کاربست آن در استخراج نیمرخ های زیربنایی آزمون هوشی وکسلر کودکان-4 بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی در منطقه 6 شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تعداد 200 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعه موردنظر انتخاب شدند و تمام خرده مقیاس های آزمون وکسلر کودکان-4 را تکمیل کردند. تحلیل نتایج با استفاده از رویه PAMS به استخراج سه نیمرخ تراکمی منجر شد که از معناداری برخوردار بودند و با توجه به کرانه های ابعادی آن ها نیمرخ سرعت پردازش در مقابل حافظه فعال، نیمرخ دانش واژگانی در مقابل هشیاری دیداری و نیمرخ استدلال ادراکی در مقابل درک و فهم کلامی نام گذاری شدند. استفاده از نیمرخ های به دست آمده از رویه PAMS در درک بهتر موقعیت های بالینی و تفسیر عمیق تر نتایج آزمون سودمند است. تلویحات کاربردی و بالینی با تکیه بر پارامترهای فردی مورد بحث قرار گرفت
۷.

بررسی ساختار زیربنایی مقیاس هوشی وکسلر کودکان-4 از طریق مقیاس بندی چندبُعدی و روش های تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندبُعدی کودکان مقیاس بندی وکسلر هوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۳۱۹
هدف: هدف پژوهش تعیین ساختار زیربنایی مقیاس هوشی وکسلر کودکان-4 با استفاده از مقیاس بندی چندبُعدی و تحلیل عاملی تأئیدی و تفسیرپذیری نتایج حاصل از این روش ها در مقایسه با ساختار چهار عاملی مفروض مقیاس است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مدارس منطقه 6 تهران به تعداد 1314 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 200 دانش آموز از میان آن ها انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس هوشی وکسلر کودکان چهار (2003؛ ترجمه، انطباق و هنجاریابی عابدی، صادقی و ربیعی، 1391) بود. داده ها با استفاده مقیاس بندی چندبُعدی و روش های تحلیل عاملی تحلیل شد. یافته ها: یافته های به دست آمده به استخراج سه بُعد سرعت عمل، ماهیت سؤال و نوع پاسخ ابراز شده انجامید ( 021/0 =Stress ، 04/0 =P )، الگوی چهار عاملی مفروض توسط تحلیل عاملی تأئیدی حمایت نشد (63/102 = ، 04/0 =P ) و ساختار سه عاملی مرتبه دوم با اِعمال برخی تغییرات تأئید شد (99 = ، 055/0 =p). نتیجه گیری: از آن جا که بر اساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از راهکار سه گانه نسبت به چهار عامل مفروض به بهبود در تفسیر و درک بیشتر ساختار هوشی می انجامد؛ پیشنهاد می شود این ساختار در بافت بالینی و به منظور ارائه راهکارهای درمانی در امر مشاوره زیربنای تفسیر نتایج قرار گیرد.
۸.

اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر نشانه های اضطراب حالت و صفت در بیماران مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت رفتاردرمانی دیالکتیکی اضطراب حالت-صفت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۰۷۴ تعداد دانلود : ۵۰۰
رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یکی از درمان های شناختی رفتاری مبتنی بر مهارت آموزی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر DBT بر کاهش اضطراب حالت وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع II اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع II مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی در شهر ساری بودند که از بین آن ها 20 نفر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. شرکت کنندگان در طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش مهارت آموزی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی با تکیه بر مولفه های ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی و کارآمدی بین فردی، طی دوازده جلسه دو ساعته و در طول شش هفته بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد. برای بررسی اضطراب در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایشی و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت آماری معناداری وجود دارد. مبتنی بر یافته های پژوهش می توان بیان داشت که مداخله DBT بر کاهش اضطراب حالت و صفت بیماران دارای دیابت نوع II تأثیرگذار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان