فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی ترمیمی با محوریت ساخت نرم افزار آموزشی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در دوره ی ابتدایی شهرستان قزوین انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در گروه پژوهش های توصیفی - تحلیلی، با رویکرد داده بنیاد بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان در مقطع تحصیلی دوره ی اول و دوم ابتدایی، شهرستان قزوین بود و بر اساس جدول کریسی - مورگان نمونه ای به حجم 216 نفر معلم و 34 نفر متخصص برنامه ریزی درسی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای پاسخگویی به سؤال های تحقیق، در ابتدا به مطالعه نظری موضوع تحقیق، طراحی و ساخت اپلیکیشن آموزشی اقدام شد و سپس با طرح پرسشنامه محقق ساخته، که روایی صوری و محتوایی آن را متخصصان بررسی کردند و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه و در نهایت الگو و نرم افزارطراحی شده از دیدگاه معلمان و متخصصان اعتبارسنجی شد. یافته ها نشان داد که تمامی عناصر در نظر گرفته شده برای برنامه درسی ترمیمی (هدف با سطح معنا داری35/0،محتوا باسطح معناداری 57/0، روش های یاددهی- یادگیری با سطح معناداری39/0 و روش های ارزشیابی با سطح معنا داری98/0) از دیدگاه معلمان و متخصصان دارای اعتبار است و بین نظر این دو گروه به لحاظ درجه اعتبار، تفاوت معناداری وجود نداشت.
طراحی وارائه مدل رابطه ابعاد پنج گانه شخصیت با مهارت حل مسئله وکمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
175 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف طراحی و ارائه مدلی برای بررسی رابطه بین ابعاد پنج گانه شخصیت و مهارت های حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. مواد و روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی و نمونه ای از دانش آموزان دختر از مدارس مختلف انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد که ابعاد شخصیت، مهارت های حل مسئله و رفتارهای کمک طلبی تحصیلی را اندازه گیری می کرد، جمع آوری شدند. تحلیل های آماری شامل تحلیل همبستگی و رگرسیون برای بررسی روابط بین این متغیرها انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین ابعاد پنج گانه شخصیت و هر دو مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی وجود دارد. به طور خاص، ویژگی هایی مانند تاب آوری و وظیفه شناسی با مهارت های بالاتر حل مسئله و تمایل بیشتر به کمک طلبی تحصیلی مرتبط بودند. نتیجه گیری: مطالعه نتیجه می گیرد که ویژگی های شخصیتی نقش مهمی در تأثیرگذاری بر مهارت های حل مسئله و رفتارهای کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر ایفا می کنند. تقویت ویژگی های شخصیتی مثبت می تواند بهبود این مهارت ها را تسهیل کرده و به نتایج تحصیلی بهتر منجر شود. تحقیقات آینده باید بر استراتژی های مداخله ای که این ویژگی ها را تقویت می کنند، تمرکز کنند.
بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی مبتلایان به فیبرومیالژیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف فیبرومیالژی یک سندرم درد اسکلتی-عضلانی مزمن است که با درد در سطح گسترده، نقاط حساس، خستگی و اختلال خواب مشخص می شود و علت شناسی آن ناشناخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی مبتلایان به فیبرومیالژیا بود. مواد و روش ها روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مبتلا به فیبرومیالژیا بود که در نیم سال دوم 1401-1402 به مطب متخصصین روماتولوژی شهر تبریز مراجعه کرده اند و توسط فوق تخصص، روماتولوژی مبتلابه فیبرومیالژیا تشخیص داده شده بودند. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از این بیماران بود که به صورت دردسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه گمارده شدند؛ 18 نفر در گروه آزمایش که تحت کلاس های آموزشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری طی 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند و 18 نفر در گروه کنترل که هیچ گونه مداخله ای دریافتند نکردند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه ﺗﺠﺪیﺪﻧﻈﺮﺷﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣک ﮔیﻞ، پرسش نامه خستگی مزمن و پرسش نامه توانمندسازی روانشناختی بود. یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس (مانکوا) نشان داد میانگین دو گروه آزمایش و کنترل بر مؤلفه های ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری داشت (0/05˂P). نتیجه گیری براساس یافته ها می توان گفت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری باعث بهبود ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی در مبتلایان به فیبرومیالژیا می شود. بنابراین از این روش درمانی می توان در مراکز مشاوره و سلامت روان برای بهبود افراد مبتلا به فیبرومیالژیا بهره گرفت. ۸۱۹,۱
رابطه سبک مدیریت کلاس درس و مهارت های ارتباطی معلم با عملکرد تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه سبک مدیریت کلاس درس و مهارت های ارتباطی معلم با عملکرد تحصیلی دانش آموزان شهر کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه معلمان و دانش آموزان ابتدایی شهر کرج تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که چهار مدرسه به عنوان نمونه انتخاب و در هر مدرسه 6 کلاس پایه ششم ابتدایی انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه در بین دانش آموزان هر کلاس به صورت تصادفی ساده داده های لازم گردآوری شد. تعداد حجم نمونه با توجه به تعداد جامعه نامحدود تعداد 200 نفر (معلم و دانش آموزان) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990)، سبک های مدیریت کلاس درس گراشا (1996) و مهارت های ارتباطی کوئین دام پاسخ دادند. نتایج نشان داد متغیرهای سبک مدیریت کلاس درس و مهارت های ارتباطی معلمان به شکل مثبت و معنی داری عملکرد تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کنند. بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان جهت بهبود عملکرد تحصیلی واقع شود.
ارزیابی تمایل به ماندگاری در سازمان معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان: اثر شفقت به خود و معنویت در محیط کار
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۰۰-۳۹۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی ماندگاری در سازمان بر اساس شفقت به خود و معنویت در محیط کار انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های تمایل به ماندگاری در سازمان موسوی و قیتانی (1396)، شفقت به خود نف و همکاران (2003) و معنویت در محیط کار میلیمان و همکاران (2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 25 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان وجود داشت. همچنین همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان با تمایل به ماندگاری در سازمان وجود داشت. 43/5 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و درمجموع 53/7 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان تبیین شد. بر اساس نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان نقش مهمی در پیش بینی تمایل به ماندگاری در سازمان دارند و توجه نهاد آموزش وپرورش به این متغیرها در جهت اعتلا و رشد معلمان و عملکرد آنان ضروری به نظر می رسد.
شناسایی مدل مفهومیِ تفکر طراحی در آموزش علوم پایه با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دروس علوم پایه در برنامه درسیِ رشته های علوم پزشکی جایگاه ویژه ای دارد. در این راستا لازم است تغییرات کارآمدی در رویکردهای آموزشیِ مرتبط با این دروس ایجاد شود. هدف پژوهش حاضر تعیین مولفه های رویکرد تفکر طراحی در آموزش علوم پایه به کمک فراترکیب است. روش کار: روش پژوهش در این مطالعه فراترکیب است که با استفاده از رویکرد 7 مرحله ای سندولسکی و باروسو تدوین شده است. جامعه آماری، شامل تمامی پژوهش های مرتبط با موضوع از سال 2012 تا 2021 هستند که از پایگاه های نشریات انگلیسی به صورت نظام مند، با استفاده از کلیدواژه هایDesign thinking and Science Design thinking and Pedagogy, Design thinking and Basic Sciences, وDesign thinking and Education جستجو گردید و با رعایت معیارهای ورود و خروج، مورد بررسی قرار گرفته و از مجموع 128 پژوهشِ شناسایی شده، تعداد 8 سند با روش کدگذاری سه مرحله ای کوربین و اشتراوس مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. یافته ها: مهم ترین مولفه های رویکرد تفکر طراحی در آموزش علوم پایه را می توان در قالب مدلی با 5 مقوله اصلی، 11 مقوله و 37 مفهوم تدوین نمود که مقوله های اصلی شامل ویژگی های عاطفی، یادگیری، شناختی، اجتماعی و بازدارندگی می باشند. نتیجه گیری: انتظار می رود یافته های این پژوهش جهت استفاده ی برنامه ریزان آموزش پزشکی در راستای سازماندهی فرایند آموزشِ دروس علوم پایه مورد بهره برداری قرار گیرد و اصول آموزشی با توجه به ظرفیت رویکرد تفکر طراحی، تدوین گردد.
تأثیر نرم افزار شناختی- رایانه ای بر کارکرد اجرایی و استدلال کمی کودکان 12- 7 ساله مبتلا به دیسکلکولیا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توانبخشی شناختی بر بهبود علائم اختلال دیسکلکولیا نظیر کارکرد اجرایی و استدلال کمی تأثیر گذاشته و سایر عملکردهای کودکان را تحت تأثیر قرار می دهند.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی نرم افزار شناختی- رایانه ای بر کارکرد اجرایی و استدلال کمی کودکان ۱۲-۷ ساله مبتلا به دیسکلکولیا بود.
روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال دیسکلکولیا شهر اصفهان در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بودند. تعداد ۴۵ کودک مبتلا به اختلال دیسکلکولیا به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش آموزش برنامه شناختی-رایانه ای کاپیتان لاگ (۲۰۲۰) در ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر (وکسلر، ۲۰۱۴)، آزمون کامپیوتری عملکرد پیوسته (رازولد، ۱۹۵۶)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، ۱۹۴۸)، آزمون برج لندن (شالیس، ۱۹۸۲) بود. داده های حاصل از پژوهش، با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و با اس تفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نرم افزار شناختی رایانه ای کاپیتان لاگ، بر کارکرد اجرایی (توجه، خطای حذف و پاسخ صحیح، حل مساله و انعطاف پذیری شناختی) تأثیر معناداری داشت (۰/۰۰۱>p)، اما بر استدلال کمی اثر معناداری نداشت (۰/۰۵<p).
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی برنامه شناختی- رایانه ای کاپیتان لاگ می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود توانایی شناختی کودکان ۱۲-۷ ساله مبتلا به دیسکلکولیا مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر تنظیم هیجان و شدت علائم اوتیسم کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
225 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین اثربخشی پروتکل بازی درمانی فلورتایم بر تنظیم هیجان و شدت علائم اوتیسم کودکان مبتلا به طیف اوتیسم بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را تمامی کودکان 7-10ساله مراجعه کننده به مراکز اوتیسم شهرستان های چالوس و تنکابن در سال 1402تشکیل دادند که از بین آنها 30 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. گروه آزمایش طی 20 جلسه 20دقیقه ای بازی درمانی فلورتایم قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان -نسخه کودکان و نوجوانان (ERQ-CA، گالن و تاف، 2012) و مقیاس تشخیصی اوتیسم گیلیام (GARS، گیلیام، 1994) بود. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون شاخص های تنظیم هیجان و شدت علائم در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) وجود داشت. بطور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بازی درمانی فلورتایم بر تنظیم هیجان و شدت علائم اوتیسم کودکان مبتلا به اوتیسم موثر بوده است.
امکان سنجی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
1 - 10
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر امکان سنجی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا بود. پژوهش به روش نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا در شهر تهران در سال 1402-1403بود. نمونه پژوهش بعد از غربال با توجه به ملاک های ورود و خروج با روش نمونه گیری هدفمند از کودکان واجد الشرایط وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تشخیصی اتیسم گیلیام - ویرایش دوم (1994) بود. جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس با انداز گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده در دو مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشت (001/0p<). همچنین، اندازه اثر نشان از تأثیر 29/0 درصدی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های اجتماعی بود. نتیجه گیری می شود که برای بهبود مهارت های اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم می توان برای آموزش کارکردهای اجرایی از واقعیت افزوده استفاده کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روانشناختی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
245 - 254
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روانشناختی مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام مادران مراجعه کننده به مرکز اوتیسم شهر ری در سال 1402 بود. نمونه آماری شامل 30 مادر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های افسردگی بک (1979، BDI-II) و انعطاف پذیری روانشناختی دنیس و وندروال (2010، CFI) بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه (90 دقیقه ای) تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل در هیچ جلسه ای شرکت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در سطح معناداری 05/0 تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون افسردگی و انعطاف پذیری روانشناختی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت. در نتیجه می توان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را برای کاهش افسردگی و افزایش انعطاف پذیری مادران دارای کودک اوتیسم به کار برد.
تجربه زیسته بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر از عوامل زمینه ای ابتلا به بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
73 - 82
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر از عوامل زمینه ای ابتلا به بیماری صورت گرفت.روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 13 نفر از بیماران دارای سندروم روده تحریک پذیر در شهر تهرآن بودند. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج از استان تهران در سه ماهه سوم 1401 صورت گرفت و تا زمان اشباع اطلاعات ادامه یافت. گردآوری داده ها، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد و پس از ضبط هر مصاحبه، محتوای استخراج شده به صورت واژه به واژه نوشته شد. کدگذاری داده ها، همزمان با جمع آوری داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از روش کُلایزی (هفت مرحله) انجام شد. مجموعا از تعداد 13 مصاحبه، 13 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان می دهد عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی و عوامل فردی- اجتماعی از پیامدهای ابتلا به سندروم روده تحریک پذیر است.
بررسی تأثیر سبک زندگی اسلامی بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی شادکامی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
143 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبک زندگی اسلامی بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی شادکامی در بین دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان ارومیه می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی−همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر گروه علوم تربیتی پردیس های شهید رجایی و علامه طباطبایی دانشگاه فرهنگیان ارومیه با حجم 1650 نفر بود که حجم نمونه از راه نمونه گیری تصادفی طبقه ای 312 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد سبک زندگی اسلامی، شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی استفاده شده، و مدل سازی معادله ساختاری حداقل مربعات جزئی (SEM) با استفاده از Smart PLS برای آزمون فرضیه ها به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد: سبک زندگی اسلامی به میزان 88٪ بر شادکامی و به میزان 43٪ بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان مؤثر است. شادکامی نیز به میزان 53٪ بر خودکارآمدی تحصیلی تأثیرگذار است؛ همچنین سبک زندگی اسلامی با نقش میانجی شادکامی بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان به میزان 52٪ تأثیرگذار است؛ بنابراین با توجه به نتایج آماری، کلیه فرضیات تحقیق تأیید و این نتیجه کلی پژوهش حاصل شد که شادکامی بین رابطه سبک زندگی اسلامی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان نقش میانجی را دارد.
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی بر افزایش خوش بینی مادران باردار و سلامت نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
149 - 158
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی بر افزایش خوش بینی مادران باردار و سلامت نوزاد انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان فردوس در نیمه اول سال 1397 می باشند که تعدادشان 492 نفر می باشد. از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اعمال شد. جهت گرداوری اطلاعات از آزمون جهت گیری زندگی (LOT) و آزمون آپگار استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و آزمون t مستقل استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، مادرانی که در جلسات ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی شرکت داشتند، از نظر خوش بینی نسبت به مادرانی که در این برنامه حضور پیدا نکرده بودند و در گروه کنترل بودند، در سطح بالاتری قرار داشتند.
نتیجه گیری: نمره های آپگار دقیقه اول و پنجم در نوزادان مادرانی که در جلسات ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی شرکت داشتند، نسبت به نوزادان مادرانی که در این برنامه حضور پیدا نکرده بودند و در گروه کنترل بودند، در سطح بالاتری قرار داشت.
مشاوره پس از فقدان تروماتیک: تأثیر بر خودشفقتی، رشد پس از تروما و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی اثربخشی بسته مشاوره فقدان تروماتیک بر خودشفقتی، رشد پس از تروما و افسردگی در سوگواران انجام شد. روش : ای ن پژوهش از نوع آزمایشی ب ا پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل ب ود. جامعه آماری شامل تمامی زنان و مردان سوگوار با تجربه فقدان تروماتیک در بازه ی 19 تا 40 سال در شهر اصفهان و سال 1401 بود. طبق ملاک های ورودی و تمایل افراد، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بسته ی مشاوره تنها برای افراد گروه آزمایش در 6 مرحله و با تعداد 6 تا 10 جلسه حضوری تا 90 دقیقه اجرا شد و جهت رعایت اصول اخلاقی، در پایان پژوهش، جلسات برای گروه کنترل نیز انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودشفقتی ، رشد پس از تروما و افسردگی استفاده شد. داده های پژوه ش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به وسیله نرم افزارSPSS 22 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در نمرات خودشفقتی، رشد پس از تروما و افسردگی بین گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود دارد (P<0/05) و بعد از یک ماه پیگیری نتایج نیز باقی مانده بود.نتیجه گیری: با توجه ب ه اثر معنادار بسته مشاوره فقدان تروماتیک برای افزایش خودشفقتی و رشد پس از تروما و کاهش افسردگی سوگواران میتوان این بسته را جهت تسهیل فرآیند سوگواری افراد استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری بر عزت نفس فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
22 - 34
حوزههای تخصصی:
≤هدف این مطالعه تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی–رفتاری بر عزت نفس فرزندان بود. این مطالعه به روش نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره اول دبیرستان ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 و مادران آن ها بود. با توجه به هدف مطالعه 63 نفر از مادران به عنوان نمونه آماری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 21 نفر (دو گروه تجربی و یک کنترل) قرار داده شدند و 63 نفر دانش آموز، فرزندان همین مادران به پیروی از مادرانشان در گروه های تجربی و کنترل قرار گرفتند. مادران یکی از گروه های تجربی مداخله آموزشی را مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر به روش شناختی-رفتاری با استفاده از بسته ی آموزشی مربوطه طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. عزت نفس فرزندان با استفاده از مقیاس عزت نفس هیر (HSS) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که آموزش روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با (0/01≥F=115/74، P) و درمان شناختی–رفتاری با ( P≤0/01،F=75/43 ) بر عزت نفس فرزندان مؤثر بوده است. مقایسه نتایج نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تفاوت معنی دار نسبت به درمان شناختی-رفتاری اثربخشی بالاتری داشته است (P≤0/5). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک تکنیک های مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری با اولویت درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای عزت نفس فرزندان استفاده کرد.
تأثیر آموزش مهارت های خودتعیین گری بر سرزندگی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مداخلات مبتنی بر خودتعیین گری بر سرزندگی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت است. این مطالعه، یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه مورد بررسی پژوهش حاضر شامل دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت شهرستان شاهرود بودند. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز تیزهوش کم پیشرفت بود که به شیوه نمونه گیری قضاوتی انتخاب و به طور تصادفی و مساوی، در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش در برنامه ی آموزش مهارت های خودتعیین گری که در 8 جلسه 50 دقیقه ای (یک جلسه در هفته) اجرا شد، شرکت کرد، در حالیکه گروه گواه در این برنامه شرکت نکرد. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه ی سرزندگی تحصیلی (1391) و پرسشنامه ی امید تحصیلی (2001) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های خودتعیین گری بر سرزندگی تحصیلی و امید تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>P). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های خودتعیین گری بر سرزندگی و امید تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت تأثیر دارد. لذا، می توان از این روش در برنامه آموزشی و توان بخشی این گروه از کودکان بهره برد.
تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
785 - 800
حوزههای تخصصی:
زمینه: تولد و حضور فرزند با ناتوانی هوشی در خانواده ها انواع مختلفی از واکنش های عاطفی و شناختی را به دنبال خواهد داشت، لذا برخی از مادران این کودکان تفکر انعطاف پذیر ندارند و در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل عدم داشتن سرمایه روانشناختی بالا دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی بود.
روش: روش مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بود که در سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران (مدارس استثنایی شهر تهران، سال تحصیلی 1401-1400) دارای پرونده می باشند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرجیل، 2005)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و ونادروال، 2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شادکامی بر اساس سرمایه روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی (از طریق انعطاف پذیری) تأثیر غیرمستقیم دارد (0/000=p). رابطه ی مذکور حدود 77 درصد از اثر سرمایه های روانشناختی بر شادکامی از طریق انعطاف پذیری تبیین شده است (0/020=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به اینکه مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی در برخورد با مسائل و مشکلات انعطاف پذیری کمتری دارند و به سختی می توانند مسائل و مشکلات را بپذیرند لذا بهتر است تحقیقات گسترده تر با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
طراحی و آزمون مدل علّی یادگیری خود راهبر براساس خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی و سرزندگی تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1107 - 1128
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت یادگیری خودراهبر در شرایط حاکم بر نظام آموزشی ایران اهمیت زیادی پیدا کرده است. جنبه های روانشناختی مختلفی میان دانش آموزانی که از طریق خودراهبر به یادگیری می پردازند، فعال و درگیر می شود. در ادبیات موجود در این زمینه یادگیری خودراهبر مورد توجه بوده ولی متغیرهای تأثیرگذاری مانند خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر اتنقادی، سرزندگی تحصیلی و انگیزه پیشرفت مورد غفلت واقع شده اند.
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل علی یادگیری خود راهبر بر اساس خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی و سرزندگی تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان ایذه بود. حجم نمونه در این پژوهش بر اساس فرمول کوکران برابر با 400 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های آمادگی یادگیری خودراهبر (فیشر و همکاران، 2001)، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی (ریکتس، 2003)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2006)، پرسشنامه خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت (هرمنس، 1970) میباشد. به منظور توصیف و تحلیل داده های خام از نرم افزار (SPSS-22) و به منظور تعیین برازش مدل مورد مطالعه، از نرم افزار تحلیل ساختارهای گشتاوری (AMOS-22) استفاده شد.
یافته ها: نتایج بیانگر این است که بین خلاقیت هیجانی با یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد. همچنین بین تفکر انتقادی با یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد. بین سرزندگی تحصیلی یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد (0/05P>). بین انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد که گرایش به تفکر انتقادی از طریق انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه داردو سرزندگی تحصیلی از طریق انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه دارد (0/05P>).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، متغیرهای خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی، سرزندگی تحصیلی و انگیزه پیشرفت اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر یادگیری خودراهبر دارند. این مدل نشان داد می تواند مدل مناسبی برای ارتقای یادگیری خودراهبر در میان دانش آموزان باشد و انجام مطالعات بیشتر با نمونه های بزرگ تر می تواند دیدگاه های بهتری ارائه نماید
تاثیر تفکر جنایی بر همدلی با نقش میانجی رفتارهای یاری رسان در زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 101
حوزههای تخصصی:
اجتماعی، انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی شهر اصفهان بودکه حداقل یک سال از محکومیت آن ها می گذرد. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی هدفمند استفاده شد، بدین صورت که در مرحله اول از بین تعداد کل زنان زندانی در فاصله بهار و تابستان 1402، پس از اجرای مصاحبه بالینی و اجرای آزمون میلون 3، تعداد افرادی که تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی گرفتند به عنوان گروه هدف و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که تعداد آنها 128 نفر بود و جهت شرکت در پژوهش به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه بالینی چند محوری میلون3 (مارنات، 2003)، پرسشنامه تفکر جنایی (گلین والترز، 1995)، پرسشنامه فهرست واکنش های بین فردی (دیویس، 1983) و پرسشنامه شخصیت جامعه پسند (پنر، 2002)، پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل آماری به شیوه معادلات ساختاری، از نرم افزار pls استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که متغیر رفتار یاری رسانی در تاثیر تفکر جنایی بر همدلی نقش میانجی دارد و تاثیر این دو بر یکدیگر را تقویت می کند و با توجه به نتایج حاصل می توان اذعان داشت که رفتارهای یاری رسان در تاثیر همدلی بر تفکر جنایی زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارای نقش میانجی می باشد.
نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
93 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان شاغل مرد و زن در یک واحد نظامی شهر اردبیل در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 113 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی اضطراب کرونا ویروس علیپور و همکاران (1398)، بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1983) راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss انجام گرفت. یافته ها نشان داد که بین بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی رابطه ی منفی و معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی براساس متغیرهای بهزیستی معنوی (01/0 > P، 265/0-= β) و راهبردهای مقابله ای (001/0 > P، 315/0- = β) قابل پیش بینی است. با توجه به نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای در اضطراب بیماری کرونا، در طراحی برنامه ها و مداخلات روان شناختی برای کاهش اضطراب بیماری افراد نظامی در زمان شیوع کرونا و سایر بیماری های واگیردار توجه به این مؤلفه های روان شناختی ضروری به نظر می رسد.