فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
167 - 180
حوزههای تخصصی:
رابطه افسردگی و پرخاشگری مادران با فزون کنشی و پرخاشگری فرزندان دختر دانش آموز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
70 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: خانواده به عنوان مهم ترین عنصر جامعه شناخته شده است و در بین اعضای خانواده بیشترین تأثیر را مادر بر روی کودک دارد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه افسردگی و پرخاشگری مادران با فزون کنشی و پرخاشگری فرزندان دختر دانش آموز مقطع ابتدایی شهر سیرجان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری تمام دختران مدارس ابتدایی دولتی شهرستان سیرجان و مادران آنها بود. نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای از این مدارس به تعداد 150 دانش آموز به همراه مادران آنها انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه افسردگی بک (1961)، پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و گلین ویلسون (1975)، تست فزون کنشی کودکان-مقیاس سنجش کانرز (1999)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) به دست آمد و با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین افسردگی مادران با میزان فزون کنشی دانش آموزان (471/ r=) و با پرخاشگری (408/ r=) رابطه معنادار وجود دارد (P<0/01). همچنین بین پرخاشگری مادران با میزان فزون کنشی دانش آموزان (694/ r=) و با پرخاشگری (507/ r=) دانش آموزان ابتدایی مدارس دولتی دخترانه شهر سیرجان رابطه معناداروجود دارد (P<0/01). نتیجه گیری: شرایط خاص یک کودک با اختلال فزون کنشی با سلامت روانی مادران ارتباط معناداری دارد و شرایط روانی مادران نیز می تواند بر حالات روانی فرزندان اثرگذار باشد.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با سازگاری زناشویی وکیفیت زندگی معلمین
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: : رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی بود. روش: از گونه مطالعات کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل معلمین متاهل(زن و مرد) ناحیه 2 تهران بود که با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 120 نفر منتخب، پرسشنامه های استاندارد این تحقیق را تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، شامل پرسشنامه های طرحواره های یانگ(فرم کوتاه مدت)، سازگاری زناشویی اسنیپر(1976) و کیفیت زندگی بهداشت جهانی بود. یافته ها: بیانگر آن بود که طرح واره های ناسازگاراولیه معلمین(متاهل) با شاخص های سازگاری زناشویی آنان رابطه دارد، طرحواره های ناسازگاراولیه با مقیاس های کیفیت زندگی در معلمین رابطه دارد، طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان و مردان تفاوت معنادار دارند، کیفیت زندگی و مقیاس های آن در زنان و مردان تفاوت معنادار دارد. سازگاری و مقیاس های آن در زنان و مردان تفاوت معنادار دارد. نتیجه گیری: طرح واره های ناسازگار اولیه، با سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی آنها رابطه داشته و مقایسه نتایج حاصله با تحقیقات مشابه، همسویی برخی از این نتایج را نشان می دهد.
واکاوی تسهیلگرهای ناپایداری زناشویی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی ارزش ها و باورهای همسران درباره زندگی زناشویی و روابط میان فردی نقش برجسته ای در آشکار ساختن پیش زمینه های بی ثباتی زندگی زناشویی دارد. هدف این پژوهش واکاوی تسهیلگرهای ناپایداری زناشویی و پیامدهای آن در شهر ایلام بود. این پژوهش کیفی در چارچوب دیدگاه زمینه ای و در راستای شناسایی و فهم فرآیندهای علی شکل گیری ناپایداری زناشویی از دیدگاه کارآزمودگان کاردان (دربرگیرنده خبرگان دانشگاهی، کارشناسان شورای حل اختلاف و قضات دادگاه های خانواده) در شهر ایلام انجام گرفته است. در این پژوهش، ۲۰ نفر از شرکت کنندگان با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده های موردنظر بر پایه مصاحبه عمیق، جمع آوری و تجزیه وتحلیل شدند. مدل نمود یافته دربرگیرنده سه بعد شرایط، کنش-همکنش ها و پیامدها است. بعد «شرایط» دربرگیرنده شناخت سطحی، کج روی اخلاقی و رفتاری، رویکرد قهری زوجین، ضعف مهارت های حل مسئله و ناهمسانی همسران» بعد «کنش- همکنش ها» دربرگیرنده نقش سکوت و کنار آمدن، احساس حقارت و مقابله، خشونت و تلافی و گرایش به طلاق، بعد «پیامدها» دربرگیرنده تشدید احساس حقارت و سرخوردگی، دگرگونی و ناکارآمدی ارزش های خانواده، بحران هویت و ناامنیِ اخلاقی است. بنابراین بسترسازی و تقویت مراکز فرهنگ ساز، ارتقاء الگوهای مهارت های زناشویی و تقویت نظارت و درمان مراکز مشاوره برای کاهش ناپایداریِ زناشویی پیشنهادشده است.
اعتبار، روایی و ساختار عاملی پرسشنامه پنج بزرگ(BFI) در دانشجویان دانشگاههای تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
145 - 165
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه پنج بزرگ(BFI) یکی از پرسشنامه های پرکاربرد شخصیت است، اما درباره ویژگیهای روانسنجی آن در جامعه ایران، مطالعات بسیار اندکی صورت گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه BFI به اجرا درآمد. برای این منظور تعداد 390 نفر از دانشجویان دانشگاههای شهر تهران(210 دختر و 180 پسر) با دامنه سنی 18 تا 56 سال(52/27=M؛ 79/8=SD) به روش در دسترس انتخاب و پرسشنامه BFI و NEO-FFI را تکمیل کردند. برای برآورد ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه از آلفای کرونباخ، ماتریس چند صفتی- چند روشی، و تحلیل عاملی تاییدی، استفاده گردید. نتیجه تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که 15 سوال از 44 سوال، روی عاملهای متناظر از بار عاملی قوی(بالاتر از 40/0) برخوردار نبودند و بنابراین از پرسشنامه حذف شدند. شاخص های برازش نشان داد که نسخه فارسی 29 سوالی(BFI-29) با 5 عامل از برازش خوب با داده ها برخوردار است. تحلیل های اعتبار نیز نشان داد که دامنه ضرایب آلفای کرونباخ عاملها از 70/0 تا 79/0 است. کمترین ضریب آلفای کرونباخ مربوط به عامل توافق پذیری و بیشترین آن مربوط به وظیفه شناسی بود. یافته های مربوط به ماتریس چند صفتی- چند روشی نشان داد که پرسشنامه BFI-29 از روایی همگرا و واگرای خوب با پرسشنامه NEO-FFI برخوردار است. در مجموع، با استناد به نتایج پژوهش حاضر می توان چنین گفت که پرسشنامه BFI-29 از ویژگیهای روانسنجی مطلوب برخوردار است و هر زمان که به ابزاری کوتاه برای اندازه-گیری شخصیت مورد نیاز باشد از این پرسشنامه می توان استفاده کرد.
مطالعه روایت پژوهی تأثیر استرس بر یادگیری دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
استرس به عنوان یک مکانیسم واقعیت انکارناپذیر در زندگی کنونی است که سن و سال نمی شناسد و گریزی از آن نیست و در بین دانش آموزان در مدارس بسیار دیده می شود. ازاین رو باید شیوه های صحیح مقابله با استرس و مدیریت آن را، به دانش آموزان به عنوان یک مهارت اساسی در زندگی آموزش داد. درواقع بهترین زمان، برای مقابله و شیوه های کنترل استرس و مدیریت آن، از همان کودکی و در مدارس است. در همین راستا، پژوهش حاضر باهدف بررسی مهم ترین عوامل ایجاد استرس و تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان به صورت مطالعه کیفی و از نوع تحلیل روایی صورت گرفت. به این منظور، 9 روایت به طور تصادفی (از دانش آموزانی که سابقه تجربه استرس های شدید و مکرر را داشته اند) همراه با توصیف، تحلیل و تفسیر آن ها، برگزیده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، مراحل سه گانه کدگذاری انجام شد و پس از استخراج کدهای اولیه و نام گذاری محورها، بر اساس اطلاعات به دست آمده از روایات، مهم ترین عوامل ایجاد استرس در دانش آموزان و تأثیرگذار بر فرآیند یادگیری پدید آمد. بر اساس یافته ها، آشنایی معلمان با فن های کنترل و مدیریت استرس و خنثی کردن عوامل ایجاد استرس در مدارس، با مشارکت خانواده ها و خود فرد، باهدف پیشگیری از اختلال در فرآیند یادگیری مؤثر ناشی از استرس های شدید و مکرر در دانش آموزان، امری ضروری محسوب می شود.
تأثیر بازی های رایانه ای و بازی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
39 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه: کارکردهای اجرایی در کودکان دبستانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا می تواند دارای نقش تعیین کننده ای در بهبود عملکرد کودکان در مدرسه و حتی برای آینده آنها باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های رایانه ای و بازی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان ابتدایی 7 تا 9 ساله مدارس شهرستان بابل در سال 1401 بودند. برای انتخاب نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی سه مدرسه انتخاب شدند. تعداد 15 نفر از هر مدرسه به طور تصادفی در سه گروه (بازی های حرکتی، بازی های رایانه ای و کنترل) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی BRIEF بود. برنامه های گروه حرکتی و رایانه ای برای مدت 12 جلسه (4 هفته و سه جلسه در هفته) انجام گردید. گروه کنترل برنامه های معمول خود را ادامه دادند. آزمون تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 < p اجرا شدند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد با در نظر گرفتن نمره های پیش آزمون به عنوان متغیر کنترل، مداخلات تمرینی(بازی های رایانه ای و بازی های حرکتی) موجب تفاوت معنادار بین گروه های آزمایش و کنترل شد. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی، تفاوت در متغیر کارکردهای اجرایی بین دو گروه تجربی با گروه کنترل معنادار(001/0 p<) ولی با یکدیگر غیر معنادار بود(05/0 p>). نتیجه گیری: می توان با برنامه ریزی مناسب در مدارس از بازی های حرکتی و رایانه ای به عنوان گزینه ای کاربردی در راستای ارتقای کارکردهای اجرایی کودکان استفاده کرد.
سخن سردبیر: مقاله ی علمی: ماهیت، کارکرد و انواع آن
حوزههای تخصصی:
مقاله ها مرسوم ترین و بهترین ابزار ارتباطی بین دانشمندان و پژوهشگران یک حیطه علمی است. بدون این ابزار بین ذهنی امکان رشد و توسعه ی دانش بشری در یک حیطه ی علمی، اگر نگوییم غیرممکن، اما بسی دشوار است. در این سرمقاله تلاش کردیم چیستی و ماهیت مقاله های علمی به عنوان مناسب ترین نحوه ی گزارش پژوهش ها را توصیف کنیم. سپس، کارکرد، کیفیت و دو عنصر مکمل این نوع از گزارش های پژوهشی را به گونه ی مختصر بررسی کردیم. در نهایت، انواع مقاله های منتشر شده در نشریه های علمی را به طور مختصر معرفی کردیم. هدف نشریه ی دوفصلنامه ی روان شناسی معاصر در آینده ی نزدیک این خواهد بود که با ساختاری جدید این نوع مقاله ها را در فهرست انتشار خود قرار دهد.
تمنای بهبود کارکردهای اجرایی و مهارت های خواندن از جام مراقبه در دانش آموزان: تکنیک های ذهن آگاهی در مقابل ساهاجایوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر ارتقای مهارت های خواندن از طریق بهبود مکانیسم های اثرگذار شامل توجه انتخابی و بازداری با استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی و ساهاجایوگا در گروهی از دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی با مشکلات تحصیلی و توجه بود. در یک طرح آزمایشی از نوع پس آزمون و پیگیری یک ماهه ی 200 دانش آموز دختر و پسر دارای افت تحصیلی از دو مدرسه ی داوطلب شرکت در مطالعه ی شهر تهران توسط معلمان به پژوهشگر معرفی شدند. از بین آن ها 60 دختر و 60 پسر با توجه به ملاک های ورود و خروج برای مطالعه جداسازی شدند. این دخترها و پسرها جداگانه و به صورت تصادفی در سه گروه برنامه ی ذهن آگاهی (گروه آزمایشی 1)، برنامه ی ساهاجایوگا (گروه آزمایشی 2) و بدون مداخله (گروه کنترل) قرار گرفتند (در کل هر گروه 20 نفر دختر و 20 نفر پسر). پس از پای ان مداخل ه، ه ر سه گ روه در مراح ل پس آزم ون و پیگی ری آزمون های مهارت های خواندن مبتنی بر پرلز، توجه انتخابی d2 و استروپ (جهت اندازه گیری بازداری) را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد روش های مراقبه موجب بهبود بیشتری در مهارت های خواندن و کارکردهای اجرایی توجه انتخابی و بازداری دانش آموزان شد و با گذشت زمان اثر مداخله نسبتاً پایدار باقی ماند. به علاوه، نتایج نشان داد مداخله ی ساهاجایوگا در مقایسه با مداخله ی ذهن آگاهی بر مهارت های خواندن و توجه انتخابی مؤثرتر بود. اثر زمان و اثر متقابل گروه در زمان برای هیچ یک از متغیرهای وابسته معنی دار نبودند. به نظر می رسد روش های مراقبه می توانند مداخلات مناسب تر و سهل تری در دسترس متخصصان حرفه ای و معلمان در کاهش مشکلات یادگیری و به کارگیری مهارت های تحصیلی باشند.
بررسی ارتباط میان علائم عصب شناختی نرم در پسران دارای اختلال کاستی توجه / فزون کنشی با علائم عصب شناختی نرم در مادران آن ها و تدوین برنامه درمانی برای کودک و مادر: مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر مطالعات زیادی در رابطه با وجود علائم عصب شناختی نرم در اختلال کاستی توجه / فزون کنشی انجام گرفته اما هنوز پیرامون رابطه ی احتمالی میان این گونه علائم در کودک و مادر، و همچنین پیشنهاد رهیافت های مداخله ای و درمانی، در کشور ما پژوهشی صورت نگرفته است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان علائم عصب شناختی نرم در پسران دارای اختلال کاستی توجه / فزون کنشی با مادران شان و ارائه برنامه درمانی برای رفع علائم هم درکودک و هم در مادر بود. روش: این مطالعه از نوع ترکیبی بود بدین ترتیب که در بخش اول (کمی) از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد و در بخش دوم (کیفی) با توجه به نتایج بدست آمده و با استفاده از شبکه مضامین (آتراید - استرلینک) برنامه ای برای بهبود علائم مادر و کودک طراحی گردید. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال کاستی توجه / فزون کنشی ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بوده است. از میان 170 مراجعی که در 5 مرکز درمانی، تشخیص این اختلال را گرفته و حاضر به همکاری بودند، یکصد نفر از کودکان و مادرانشان به شیوه تصادفی انتخاب و تست عصب - شناختی کمبریج (1995) روی آنها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه انجام شد. یافته ها: در بخش کمی پس از تحلیل داده ها، نتایج همبستگی و رگرسیون نشان دهنده همبستگی معنی داری بین علائم عصب شناختی نرم کودک و مادر بود (0/23 =R) همچنین بیشترین میزان همبستگی ها بین نمره کل علائم عصب شناختی نرم کودک با هماهنگی حرکتی مادر (0/71 r=)، نمره کل عصب شناختی نرم مادر با هماهنگی حرکتی و کنترل پاسخ کودک (0/68 و 0/77 r=) و خرده مقیاس های مشابه در هردوی آنها بود. در بخش کیفی نیز با استفاده از روش شبکه مضامین، مضامین پایه (علائم عصب شناختی نرم مادر و کودک)، مضامین سازماندهنده (هماهنگی حرکتی، یکپارچگی حسی و کنترل پاسخ) و مضامین فراگیر (فعالیت های طراحی شده) مشخص شدند که با توجه به آنها برنامه درمانی برای کودک و مادر به طور جداگانه تدوین و اعتباریابی شد که از اعتبار مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: ارتباط معنی دار علائم عصب شناختی نرم و نشانه های اختلال کاستی توجه / فزون کنشی در کودک و مادر حکایت از آن دارد که سازوکار های احتمالی عصب روانشناختی در بروز این ارتباط دخالت دارند و به همین سبب تشخیص بهنگام این گونه علائم در مادران و پیگیری های درمانی مناسب برای مادر و کودک از اهمیت خاصی برخوردار است.
مقایسه بین حس انسجام روانی، خودتنظیمی و سرسختی دانش آموزان سال آخر متوسطه تک فرزند و چند فرزند شهر رشت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین حس انسجام روانی، خودتنظیمی و سرسختی دانش آموزان سال آخر متوسطه تک فرزند و چندفرزند شهر رشت انجام شد. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است و جامعه موردمطالعه این پژوهش، کلیه دانش آموزان سال آخر متوسطه شهر رشت می باشد، که در سال تحصیلی 96-95 مشغول به تحصیل بودند. نمونه موردمطالعه 350 نفر می باشد که به پرسش نامه های احساس انسجام فلنسبرگ (2006)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دیگروت (1990)، مقیاس بررسی دیدگاه های شخصی کوباسا (1982)، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که، بین حس انسجام روانی، خودتنظیمی و مؤلفه هایش در دانش آموزان دختر و پسر تک فرزند و چند فرزند و سرسختی و مؤلفه های آن در دانش آموزان دختر و پسر چند فرزند، تفاوت معنادار است (0/01>P)؛ اما بین سرسختی و مؤلفه هایش به جز مؤلفه کنترل در دانش آموزان دختر و پسر تک فرزند تفاوت معناداری وجود ندارد. با توجه به نتایج فوق باید گفت که حس انسجام روانی، خودتنظیمی و سرسختی روان شناختی در تک فرزندان و چند فرزندان با توجه به تفاوت-های موجود در ویژگی های شخصیتی هر کودک ممکن است از انتظارات و سبک های فرزند پروری والدین باشد.
مقایسه اثربخشی روش های آموزش توجه بر اساس برنامه Fletcher و روش بازتوانی شناختی رایانه ای بر اجتناب شناختی کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مواردی که روی فرایند یادگیری اثر می گذارد و به تبع آن علایق و آموزش ها در فرد تحت تاثیر قرار می گیرد اختلالات یادگیری است. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی دو روش آموزش توجه بر اساس برنامه Fletcher و بازتوانی شناختی رایانه ای بر کارکردهای اجرایی و اجتناب شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون_پس آزمون سه گروهی با گروه کنترل (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان 7 تا 10 سال دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش واقع در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که از میان آنان 30 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اجتناب شناختی Sexton وDugas (2008) و کارکردهای اجرایی (فرم والدین) Gioia و همکاران (2000) استفاده شد. آموزش توجه بر اساس برنامه Fletcher (12 جلسه 45 دقیقه ای گروهی )، بازتوانی شناختی رایانه ای (10 جلسه 30 دقیقه ای به صورت فردی) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک متغیره و با نرم افزار SPSS-24 انجام گرفت. یافته ها:. هر دو مداخله آموزش توجه بر اساس برنامه Fletcher، و روش بازتوانی شناختی رایانه ای، بر افزایش کارکرد اجرایی و میزان اجتناب شناختی کودکان دارای یادگیری خاص تأثیرگذار بودند. از طرفی تفاوت معنا داری میان این دو روش مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود و نظر به این که به طور تقریبی در تمامی مدارس رایانه وجود دارد می توان این گونه برنامه ها را به عنوان بخشی از برنامه آموزشی دانش آموزانی که با مشکلات یادگیری روبه رو هستند قرار داد.
روند شاخص ها، عوامل مؤثر و مداخلات طلاق در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی، طلاق است. این مقاله ضمن بررسی روند طلاق در ایران به بررسی علل مؤثر بر آن و آزمایشات اجرا شده برای بهبود وضعیت آن می پردازد. مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع کیفی است. اطلاعات از سه طریق مرور متون و مستندات مرتبط، مصاحبه با خبرگان و برگزاری جلسه بحث گروهی با ذی نفعان جمع آوری شده است. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده و داده ها به روش تجزیه و تحلیل محتوا ارائه شده است. یافته ها در سالیان اخیر روند نسبت طلاق به ازدواج رو به افزایش بوده و در سال 1395 به بیشترین میزان خود، یعنی 25/3 در هر 100 ازدواج رسیده است. ضعف مهارت و سواد همسرداری، تغییر شیوه های همسرگزینی، افزایش فردگرایی و منفعت طلبی، بیکاری، اعتیاد و تبلیغات فضای مجازی مهم ترین علل طلاق از نظر خبرگان بود. در حال حاضر، برنامه ملی کنترل و کاهش طلاق اجرا می شود، اما مهم ترین چالش های اجرای این برنامه، ضعف همکاری بین بخشی، ضعف مشارکت مردم، پراکندگی و جزیره ای بودن خدمات اجتماعی و تأثیر عوامل کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و بین المللی بر اقدامات این برنامه ملی است . نتیجه گیری آسیب های اجتماعی در درون خانواده به هم گره خورده است. این انباشتگی ایجاب می کند خدمات پراکنده و جزیره ای در قالب واحدهای جامع مراقبت از سلامت اجتماعی به ازای جمعیتی معین طراحی و در سراسر کشور فراهم شود و ظرفیت سازی و دانش استقرار برنامه های ملی در دستگاه های مسئول تقویت شود.
رفتارهای خودآسیب رسان در دختران نوجوان: احتمال خودکشی، نقش عوامل روان شناختی و تأثیر همسالان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: نوجوانان به دلیل عدم رسش کامل شناختی ممکن است نسبت به سایر گروه های سنی در معرض مشکلات آسیب روان شناختی مانند خودکشی و خودآسیب رسانی قرار بگیرند و بررسی عوامل مرتبط با این موضوع از ضروریات مطالعات امروزی است. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی رفتارهای خودآسیب رسانی در دختران نوجوان، احتمال خودکشی و نقش عوامل روان شناختی و همسالان صورت گرفت. روش: این مطالعه به روش توصیفی همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری شامل نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت مشهد بود که در بازه زمانی سه ماهه اول سال 1399 در مراکز زندان مشهد، به سر می بردند. تعداد 148 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب و با استفاده از سیاهه خودآسیب رسانی، مقیاس انگیزه های خودآسیب رسانی (سانسون و همکاران،1994)، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس خودانتقادی (گیلبرت، کلارک، همپل و میلز، 2004)، پرسشنامه قلدری/قربانی (آلوئوس، 1996) و مقیاس الگوگیری از خودجرحی همسالان (کلایتر، نیکسون (2003) ارزیابی شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون در نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نقایص تنظیم هیجانی، خودانتقادی و الگوگیری از خودجرحی همسالان به صورت معناداری خودآسیب رسانی مستقیم را پیش بینی می کنند (0.05>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه می توان نتیجه گرفت مشکلات در تنظیم هیجانات، خودانتقادی و همسالان در افزایش رفتارهای خودآسیب رسان نقش دارند و می بایست در پیشگیری از رفتارهای آسیب زا در نوجوانان مدنظر قرار گیرند.
اثر القای خلق مثبت بر افزایش امید در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امید نقش کلیدی در اعمال و رفتار آدمی دارد، استعدادها را شکوفا می سازد، اعتماد به نفس را زیاد می کند و آینده را روشنی می بخشد. هدف این پژوهش، بررسی اثر القای خلق مثبت بر افزایش امید در بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. تعداد 45 دانشجو که نمره پایین تری در پرسشنامه امید کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش "خلق مثبت و تصویر سازی ذهنی" و گواه) گمارده شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس بررسی شدند. نتایج به دست آمده نشان دادند روش القای خلق مثبت به شیوه تصویرسازی ذهنی و به شیوه خواندن جملات مثبت به طور معنی داری باعث افزایش میزان امید در دانشجویان می شود. با توجه به یافته های پژوهش، روش القای خلق مثبت (تصویر سازی ذهنی و جملات مثبت) در افزایش امید دانشجویان مؤثر است؛ درنتیجه، می توان از این روش در افزایش امید در بین دانشجویان بهره برد.
طراحی الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری دانشگاه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : باوجود رشد کمی تعداد مؤسسه های آموزش عالی و تعداد بالای پذیرش دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در کشور، همچنان تردیدهایی پیرامون توانمندی دانش آموختگان برای حضور در بازار کار وجود دارد. هدف این مقاله ، طراحی الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری به منظور جذب آنها در بازار کار می باشد. روش ها : مطالعه ی حاضر از منظر هدف ، یک پژوهش توسعه ای است که با روش آمیخته صورت گرفته است. از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است. تعداد نمونه، در بخش کیفی شامل شانزده نفر از خبرگان تجربی و نظری بود. در بخش کمی نیز از دیدگاه 140 نفر ازدانش آموختگان و دانشجویان دکتری استفاده شده است.ابزارگردآوری داده ها،مصاحبه و پرسشنامه بود .در تحلیل داده ها نیز روش های تحلیل مضمون، مدل سازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها : درتحلیل کیفی مصاحبه ها، شش عامل مؤثر بر شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری ، از جمله شایستگی پژوهشی، شایستگی آموزشی، شایستگی فرهنگی، شایستگی خدماتی، شایستگی اجرایی و شایستگی اخلاقی شناخته شدند. همچنین شایستگی اخلاقی به عنوان عامل زیربنایی الگو، تأثیر مستقیمی بر شایستگی خدماتی و شایستگی فرهنگی دارد. این مؤلفه ها بر شایستگی پژوهشی و آموزشی نیز اثر می گذارند که در نهایت شایستگی اجرایی قابل حصول است. الگوی اولیه ی شایستگی های کارکردی نیز با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی اعتباریابی شدو شاخص های برازش بیرونی و درونی نشان می دهند که الگوی ارائه شده از اعتبار مناسبی برخورداراست . نتیجه گیری : الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری ، متشکل از شش عامل اصلی، از برازش مطلوبی برخوردار است.این پژوهش برای اولین بار در کشور انجام گرفته که در نهایت با الگوی ارائه شده، انتظار می رود بستر مناسبی برای اشتغال دانش آموختگان درکشور فراهم گردد.
رابطلأ بین کارکردهای اجرایی با انسجام خانواده، تحول مثبت نوجوانی و بلوغ عاطفی در نوجوانان: نقش میانجی تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
۱۱۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای اجرایی، انسجام خانواده، تحول مثبت نوجوانی و بلوغ عاطفی در نوجوانان انجام شد. در قالب یک طرح همبستگی از بین دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس دوره دوم متوسطه شهر قم با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 300 دانش آموز انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق مقیاس BRIEF2، مقیاس ارزشیابی سازش پذیری و پیوستگی خانواده، ویراست چهارم، فرم کوتاه مقیاس تحول مثبت نوجوانان، پرسشنامه بلوغ عاطفی و مقیاس تنظیم هیجان گردآوری و با استفاده از روش پیشرفته آماری مدل یابی معادلات ساختاری، با کاربرد نرم افزار های SPSS25 و Smart PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفروض با یافته های پژوهش بود. رابطه مستقیم بین کارکردهای اجرایی با انسجام خانواده (001/0p=؛ 33/1=T 57/0 =β)، تنظیم هیجان (001/0p=؛ 05/20=T 654/0 =β)، بلوغ عاطفی (001/0p=؛ 58/11=T ؛653/0 =β) و تنظیم هیجان با تحول مثبت نوجوانی (001/0p=؛ 18/38=T ؛538/0 =β) در نوجوانان دختر مثبت و معنادار بود. از سوی دیگر، رابطه مستقیم بین تنظیم هیجان با انسجام خانواده (11/0p=؛ 58/1=T ؛933/0 =β) و تنظیم هیجان با بلوغ عاطفی (328/0p=؛ 979/0=T ؛052/0 =β) در نوجوانان دختر مورد تائید قرار نگرفت. همچنین، تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای اجرایی و انسجام خانواده در نوجوانان دختر نقش میانجی کامل و در رابطه بین کارکردهای اجرایی و تحول مثبت نوجوانی و همچنین در رابطه بین کارکردهای اجرایی و بلوغ عاطفی نیز نقش میانجی جزئی ایفا کرده است. در مجموع، توجه به یافته های به دست آمده می تواند در طراحی و کاربست مداخله های شناختی و روان شناختی کارآمد جهت کاهش مشکلات وتعدیل بحران های پیش رو نوجوانان مورد استفاده پژوهشگران و درمان گران این حوزه قرار گیرد.
پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی از طریق عدم تعهد زناشویی و صمیمیت در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی از طریق عدم تعهد زناشویی و صمیمیت در زنان متاهل بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل شهر شیراز در سال 1401 بود و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، بود. مواد و روش کار: برای گردآوری داده ها پرسشنامه های گرایش به روابط فرازناشویی، تعهد زناشویی و صمیمیت استفاده شد که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی با گرایش به روابط فرازناشویی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، همچنین بین صمیمیت با گرایش به روابط فرازناشویی رابطه معکوس و معناداری وجود داشت.
تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) بر افزایش بهزیستی روانی بیماران دچار اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گاهی موانع و مشکلاتی در زندگی آدمی پدید می آید که سازگاری و در نتیجه تعادل روانی فرد را برهم می زند و باعث بروز اختلالات روانی می شود. هدف پژوهش تعیین تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش نشانگان روانشناختی در بیماران دچار اختلال شخصیت هیستریونیک (نمایشی) بود. روش کار: طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان بزرگسال ساکن شهر سمنان مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک بود. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست نشانه های بیماری 90 سوالی تجدیدنظر شده و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف، استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) و نرم افزار آماری SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: بررسی تفاوت میانگین هریک از مولفه های نشانگان روان شناختی گروه مداخله (روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده) و کنترل حاکی از آن است که با حذف اثر پیش آزمون ها، بین هر دو گروه در مولفه های استقلال، تسلط بر خود، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی، پذیرش خود و بهزیستی روانی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجه به دست آمده نشان می دهد، درمان روان پویشی باعث می شود ابراز هیجانات ناشی از استرس ها در فضای امن همراه با عدم احساس طرد از سوی درمانگر صورت پذیرد که این امر به رشد این افراد منجر می شود. شدلر (2010) معتقد است درمان روانپویشی فشرده کوتاه مدت افزون بر بینش بالا و اثربخشی معنادار، موجب بهبود طولانی مدت مراجعان می شود. این روش از راه تجربه هیجانی اصلاح کننده موجب می شود فرد در محیطی شایسته فرصت یابد با آن چه در طول زندگی از آن اجتناب کرده، روبه رو شود و شیوه های غیرانطباقی را که برای ارتباط با خود و دیگران (یکی ازمولفه های بهزیستی روانی) استفاده می کرده، رها کند.
تحلیل عاملی ابزار بی حوصلگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی حوصلگی حالتی از انگیختگی نسبتاً پایین و عدم رضایت است که به محیطی که از لحاظ میزان تحریک نامناسب است، نسبت داده می شود و وجود ملاکی برای شناسایی و سنجش درست این پدیده در دانش آموزان از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی ابزار بی حوصلگی تحصیلی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان متوسطه مشغول به تحصیل شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه تعداد 393 نفر که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند و به دلیل مخدوش بودن 33 ابزار، 360 نفر وارد مطالعه شدند. داده ها با نرم افزار spss(نسخه26) و lisrel(نسخه 8.5) تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که ابزار بیحوصلگی تحصیلی از روایی و پایایی مناسبی برخودار است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی به شیوه همسانی درونی براساس آلفای کرونباخ به دست آمد. بررسی های مربوط به روایی محتوا، سازه ابزار بی حوصلگی تحصیلی نیز موید روایی ابزار مذکور بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مقیاس دارای یک عامل است و ساختار 10 گویه ای ابزار بی حوصلگی تحصیلی در دانش آموزان ایرانی برازش قابل قبولی با داده ها دارد و شاخص های نیکویی برازش، را تایید می کنند و می توان به عنوان یک ابزار برای سنجش بی حوصلگی تحصیلی در دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.