مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تصویر بدنی
حوزه های تخصصی:
"توجه محافل دانشگاهی و علمی به حوزه بدن را می بایست واکنشی به تغییرات بنیادین صورت گرفته در رابطه بین بدن، اقتصاد، تکنولوژی و جامعه دانست. رشد تکنولوژی های تغذیه، سلامت و ورزش در کنار اهمیت یافتن عاملیت و مصرف گرایی شدید بدن و بدنی شدن را به موضوعی مهم د رمطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر تبدیل ساخته است. مقاله حاضر با اتکاء به یافته های کمی و کیفی جوانان دختر و پسر فعال ورزشی بدنبال شناخت رابطه و احساس این دسته جوانان نسبت به بدن خود و زمینه ها و انگیزه های موثر بر توجه جدی آن ها به تناسب اندام است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که نوگرایی د رجامعه ایران تاثیرات خود را در حساسیت جوانان به کنترل و انضباط بر بدن خویش و حساسیت بیشتر برای ارائه تصویر مطلوب از آن بر جای گذاشته است. به موازات تاثیر این نیرو، گفتمان های رقیب در حوزه عمومی جامعه ( از جمله گفتمان مردانه) مرجع مهمی در شکل دهی، فهم، تفسیر و بازنمایی بدن به شمار می آید که علاوه بر بازتولید سنتی هنجارها و رفتارهای بدنی قواعد و تاثیرات آن بواسطه تغییر نگاه و نگرش های جدید، تغییراتی را نیز متحمل شده است.
"
تأثیر ورزش هوازی بر نگرش زنان در مورد تصویر بدنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: فشارهای اجتماعی نشأت گرفته از افزایش علاقمندی به لاغری و نظرات گسترده در مورد ساختار بدن باعث شده است که نارضایتی از بدن در میان زنان که می تواند منشاء کاهش عزت نفس، افسردگی و سایر اختلالات باشد، بسیار شایع شود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر ورزش هوازی کوتاه مدت بر جنبه های مختلف نگرش تصویر بدنی در زنان بزرگسال می باشد. روش بررسی: در این پژوهش مداخله ای و شبه تجربی، از طریق نمونه گیری در دسترس، 82 نفر از زنان بزرگسال (18 تا ۴۵ سال)، از میان 150 نفر از مراجعان به باشگاه های گل و انقلاب شهر تهران با توجه به همسان سازی و در نظر داشتن معیارهای ورود و خروج (عدم شرکت در انواع ورزش در3 ماه گذشته، عدم ابتلا به اختلالات جسمی و وجود نگرش منفی در مورد تصویر بدنی) انتخاب شده و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه چند بعدی نگرش فرد در مورد بدن خود (MBSRQ) انجام شد. گروه مداخله به مدت 4 هفته و هفته ای 3 روز به مدت 1 ساعت در ورزش هوازی شرکت کردند. داده های حاصل با آزمون های تی مستقل و زوجی و مجذور خی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه دو گروه بعد از مداخله، حاکی از وجود اختلاف معنادار بین آنها در خرده مقیاس های ارزیابی از ظاهر، آگاهی از ظاهر، آگاهی از احساس سلامت جسمانی و آگاهی از احساس بیمار بود، ولی در مورد خرده مقیاس های ارزیابی از تناسب جسمانی ، آگاهی از تناسب جسمانی، ارزیابی از احساس سلامت جسمانی ، رضایت از بخشهای مختلف بدن، مشغولیت فکری با اضافه وزن و ارزیابی وزن بین دو گروه اختلاف معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دوره های کوتاه مدت ورزش هوازی در بهبود برخی ابعاد نگرش تصویر بدنی در زنان بزرگسال مؤثر بوده و می تواند به عنوان یک ابزار درمانی در کاردرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه تصویر بدنی معلولین ورزشکار با معلولین و غیر معلولین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف مقایسه تصویر بدنی مردان معلول ورزشکار با مردان معلول و غیر معلول غیر ورزشکار انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی- مقایسه ای، سه گروه پنچاه نفره از معلولین ورزشکار، معلولین غیر ورزشکار و غیر معلول غیر ورزشکار مرد شهر تهران به طور تصادفی و خوشه ای به ترتیب از اماکن ورزشی مخصوص معلولین، آسایشگاه معلولین کهریزک و ادارات دولتی انتخاب و تصویر بدنی آنها مورد مقایسه قرار گرفت. ابزارهای به کار رفته شامل پرسشنامه اطلاعات فردی محقق ساخته و همچنین پرسشنامه استاندارد خود توصیفی بدنی بود که از 11 خرده مقیاس و کل بدن تشکیل شده است. روشهای آماری مورد استفاده شامل آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی نیومن- کلز بود. یافته ها: تصویر بدنی معلولین ورزشکار در خرده مقیاسهای قدرت، استقامت، هماهنگی، انعطاف پذیری، عزت نفس، فعالیت بدنی، لیاقت ورزشی و کل بدن (۰/۰۰۱P≤) به طور معنا داری از معلولین و غیر معلولین غیر ورزشکار بهتر بود. همچنین در خرده مقیاسهای ظاهر بدن(۰/۰۰۲=P) ، سلامت عمومی(۰/۰۰۱=P) و چربی بدن (۰/۰۱۲=P) ؛ معلولین ورزشکار به طور معنا داری بهتر از معلولین غیر ورزشکار بودند، اما با غیر معلولین غیر ورزشکار تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد معلول ورزشکار به دلیل انجام فعالیت بدنی مستمر تصویر بدنی مطلوبتری نسبت به معلولین و غیر معلولین غیر ورزشکار دارند، لذا توصیه می شود که شرایط انجام فعالیتهای ورزشی برای معلولین مهیا گردد.
بررسی روایی و پایایی مقیاس محرک های تصویری استاندارد در گروهی از دانشجویان شیراز، جنوب ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: مقیاس محرک های تصویری استاندارد که توسط استنکاراد (1983) ساخته شده است، یکی از مقیاس های متداول برای سنجش تصویر بدنی می باشد. به منظور بررسی روایی و پایایی این مقیاس، نسخه انگلیسی آن با رعایت اصول برسیلین، لنر و ثورندایک (1973) در مطالعات بین فرهنگی به فارسی برگردانده شد. روش کار: با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، این مقیاس روی 120 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز اجرا گردید. با انجام تحلیل عاملی داده ها، روایی سازه مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: این مقیاس دارای چهار خرده مقیاس 1. تصویر بدنی ایده آل 2. تصویر بدنی کنونی 3. تصویر ذهنی همسر ایده آل و 4. انعطاف پذیری تصویر بدنی می باشد. همبستگی تفاوت دو خرده مقیاس تصویر بدنی ایده آل و کنونی با عزت بدنی از لحاظ آماری معنادار بود (188/0-=r، 001/0>P). هم چنین، پایایی این مقیاس از طریق روش باز آزمایی بعد از سه هفته، 79/0= rبود و ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) آن 75/0 بود.بحث: این مقیاس دارای روایی سازه، همگرایی و پایایی بازآزمایی (با فاصله سه هفته) مطلوب است و در نتیجه مقیاسی مناسب برای سنجش تصویر بدنی در جمعیت ایرانی است.
"
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر تصویر بدنی و خودکارآمدی در دختران مبتلا به پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر تصویر بدنی و خودکارآمدی در دختران مبتلا به پرخوری عصبی بود. روش: این پژوهش به صورت شبه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از میان دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای پرخوری عصبی شهر اردبیل انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (رفتار درمانی دیالکتیکی) و لیست انتظار گمارده شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه به صورت گروهی تحت رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه عادات خوردن، پرسشنامه تصویر بدنی منفی و مقیاس خودکارآمدی استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی علائم پرخوری مرضی و تصویر بدنی منفی را به طور معنی داری کاهش و خودکارآمدی را افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که رفتار درمانی دیالکتیکی موجب کاهش پرخوری عصبی، بهبود تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی در افراد تحت درمان شده و استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به پرخوری عصبی در جامعه دختران ایرانی پیشنهاد می شود.
مقایسه خرده مقیاس های تصویر بدنی بزرگسالان فعال و غیرفعال و رابطه آن با ترکیب بدنی و نوع پیکری
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه خرده مقیاس های تصویر بدنی بزرگسالان فعال و غیرفعال در دو گروه مردان و زنان و بررسی ارتباط بین تصویر بدنی با ترکیب بدنی و نوع پیکری است. آزمودنی های این تحقیق را 120 مرد و زن 65-25 ساله تشکیل دادند که به دو گروه فعال و غیر فعال تقسیم شده بودند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات در مورد متغیر تابع شامل پرسشنامه خود_توصیفی بدنی بود که از سه خرده مقیاس چربی بدن کل بدن و شاخص توده بدن و نوع پیکری شامل تیپ های چاق پیکر عضلانی پیکر و لاغر پیکر بودند که به روش هیث_کارتر تعیین شده بودند. روش های آماری مورد استفاده شامل MANCOVA دو متغیر (جنس X گروه) و ضریب همبستگی پیرسون و نیز آزمون Z فیشر برای مقایسه ضرایب همبستگی بودند.
بر اساس نتایج تحقیق کوواریانس چند متغیره تعامل معنی داری (F=3.55 P<0.017) در مورد جنس و گروه در خرده مقیاس های تصویر بدنی وجود دارد. همچنین نتایج همبستگی نشان داد که رابطه معکوس و معنی داری بین تصویر بدنی با درصد چربی بدن (r=-0.49 P<0.000) و شاخص توده بدن (r=-0.38 P<0.000) و چاق پیکری (r=-0.48 P<0.000) و عضلانی پیکری (r=-0.38 P<0.000) و نیز رابطه مستقیم و معنی داری در لاغر پیکری (r=-0.39 P<0.000) وجود دارد.
نتیجه اینکه نگرش افراد بزرگسال نسبت به بدن خود ناشی از توانایی ها و ابعاد بدنی بوده و مردان فعال تصویر بدنی مثبت تری نسبت به زنان دارند.
رابطة فشار اجتماعی و تصویر بدنی با اختلالات خوردن در دانشجویان دختر ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة فشار اجتماعی و تصویر بدنی با اختلالات خوردن در دانشجویان دختر ورزشکار و غیرورزشکار بوده است. 195 دانشجوی دختر (92 ورزشکار و 103 غیر ورزشکار) از میان دانشجویان غرب کشور انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامة تصویر بدنی، پرسش نامة فشار اجتماعی و پرسش نامة اختلالات خوردن استفاده شد. نتایج نشان می دهد بین فشار اجتماعی و اختلالات خوردن در گروه ورزشکار (49/0=r) و همچنین بین این دو متغیر در گروه غیرورزشکار (46/0=r) رابطة مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0p<). بین تصویر بدنی و اختلالات خوردن در گروه ورزشکار (32/0-=r) و نیز بین این دو متغیر در گروه غیرورزشکار (29/0-=r) رابطة منفی و معنی داری وجود دارد (05/0p<). مقایسة میانگین نمرات ورزشکاران و غیرورزشکاران نشان میدهد میانگین نمرات اختلالات خوردن در ورزشکاران بیشتر از غیرورزشکاران است. همچنین، میانگین نمرات تصویر بدنی دانشجویان ورزشکار بیشتر از دانشجویان غیرورزشکار است (05/0p<)، اما میانگین نمرات فشارهای اجتماعی دانشجویان دختر ورزشکار کمتر از دانشجویان دختر غیرورزشکار است (05/0p<). در این پژوهش، بیشتر دانشجویان با تصویر بدنی متوسط ضعیف، دارای اختلال خوردن بوده اند و از لحاظ آماری، فشار اجتماعی و تصویر بدنی با اختلالات خوردن رابطة معنی داری دارند. نتایج تحقیق حاضر نشان دهندة این است که تصویر بدنی ضعیف و فشار اجتماعی زیاد اختلالات خوردن را افزایش می دهد.
طرحواره سکونت عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان عشایر در دو شکل اجباری و خودجوش، منجر به ایجاد شهرک های عشایری در کنار روستاها و شهر هایی از کشورمان شد. پدیده اسکان با ابعاد متنوع خود، موجب تغییرات بسیاری در وجوه مختلف زندگی می شود. عدم تطبیق ذهنیت کوچ نشینان سابق با زندگی، معیشت و کالبد زندگی شهری کاملاً مشخص بوده و شدت و سرعت تغییرات، فرآیند گذار این افراد از یک زندگی عشایری به یک زندگی شهری را با دشواری مواجه می سازد.
در طرح واره1 عشایر قشقایی مسکن به شکل چادر موجودیت پیدا کرده و در طی زمان با ریزترین جزییات رفتاری این افراد، محیط و دام خو گرفته است. مسکن شهری عشایر به دلیل ویژگی های اساساً متفاوت خود با سیاه چادر، قادر به برقراری اتصال منطقی به تصویر ذهنی سکونت و کالبد آن نیست. همچنان که در برانگیختن حواس نیز متفاوت با سیاه چادر عمل می کند.
هدف این پژوهش، پیدا کردن عناصر مهم در زندگی و مسکن عشایری و به طور خاص عشایر قشقایی به عنوان جامعه مورد بررسی است تا طراحی به منظور ساخت و ایجاد شهرک های عشایری بر پایه تصویر ذهنی سکونت و پیشینه های روانی اجتماعی زندگی و کالبد آن استوار باشد. از این رو بدن انسان در ضمن آنکه مجرای ادراک حسی محسوب می شود قابلیت به خاطرآوری دارد، فهم تصویر بدنی عشایر از سکونت و مسکن آن در کنار تصویر ذهنی اهمیت پیدا می کند. به منظور فهم این تصویر، دو روش مورد بررسی است. مشاهده رفتار عشایر اسکان یافته به عنوان خروجی تصویر ذهنی و ادراک حسی عشایر از زندگی به عنوان ورودی دستگاه شناختی مورد بحث است.
مقایسه ناگویی هیجانی و تصویر بدنی در افراد چاق، دارای اضافه وزن و وزن بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط بین هوش هیجانی با تصویر بدنی و اختلالات تغذیه در بین ورزشکاران تیمی و انفرادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق به بررسی ارتباط بین هوش هیجانی با تصویر بدنی و اختلالات تغذیه در بین ورزشکاران تیمی و انفرادی می پردازد. روش تحقیق: جامعه آماری این پژوهش کلیه ورزشکاران حرفه ای کشتی ،کاراته، تکواندو ، هندبال ، والیبال و بسکتبال بودند که حداقل سابقه شرکت و حضور در مسابقات استانی را داشتند. نمونه مورد نظر ما شامل 40 ورزشکار کشتی،24 ورزشکار تکواندو ،37 ورزشکار کاراته ، 26 ورزشکار هندبال ، و 48 ورزشکار والیبال و 33 ورزشکار بسکتبال می باشد. که در مجموع 208 ورزشکار نخبه (101 ورزشکار رشته های انفرادی و 107 ورزشکار رشته های تیمی ) بودند. ورزشکاران سه پرسشنامه اختلالات خوردن گارنر و گافینکل، پرسشنامه تصویر بدنی مندلسون و پرسشنامه هوش هیجانی شاته را تکمیل کردند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی با تصویر بدنی ارتباط مستقیم وجود دارد. هم در ورزشکاران رشته های انفرادی و هم در ورزشگاران رشته های گروهی اختلاف معناداری در هردو متغیر هوش هیجانی و تصویر بدنی یافت شد. همچنین بین هوش هیجانی با اختلالات تغذیه ارتباط معکوس وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش پیشنهاد می کند مربیان رشته های مختلف و روانشناسان ورزش به مقوله هوش هیجانی به عنوان یک راهکار مناسب درجهت مقابله با اختلالات تغذیه استفاده کنند. و مربیان و روان شناسان ورزشی از طریق آشناسازی ورزشکاران با هوش هیجانی قدرت درک ادراکی از خود، افزایش قدرت کنترل و تقویت راهبردهای مقابله ای کارامد را درجهت برطرف کردن اختلالات تغذیه بکار گیرند.
رابطه طلاق عاطفی با تصویر بدنی و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه تصویر بدنی و کمال گرایی افراد با میزان طلاق عاطفی آن ها در زندگی مشترک بررسی شد. جامعه آماری کلیه زنان و مردان متأهلی بودند که به دلیل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره خانه های سلامت در شرق تهران در زمستان 1390 و بهار 1391 مراجعه کردند. روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و در دسترس بود. پس از تشریح اهداف پژوهش، تکمیل پرسشنامه ها توسط افراد گروه نمونه شامل 252 نفر ( 146 زن و 106 مرد ) انجام شد . طرح پژوهش از نوع همبستگی بوده و برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون طلاق عاطفی رازقی و همکاران ( 1387 ) ، آزمون تصویر بدنی فیشر ( 1970 ) و پرسشنامه کمال گرایی هیل ( 2004 ) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بررسی شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای طلاق عاطفی و تصویر بدنی در زنان همبستگی معنادار و منفی وجود دارد. هم چنین وجود رابطه معنادار مثبت بین متغیرهای طلاق عاطفی و کمال گرایی منفی از دیگر نتایج این پژوهش بوده است .
مقایسه نگرانی درباره تصویر بدنی و حرمت خود بین نوجوانان مبتلا به اسکولیوز بدون بریس، تحت درمان بریس و نوجوانان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
انحراف جانبی ستون فقرات یک اختلال عضلانی استخوانی است که ستون فقرات در صفحه پیشانی دچار انحنا می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرانی درباره تصویر بدنی و حرمت خود بین نوجوانان مبتلا به اختلال اسکولیوز بدون بریس، تحت درمان بریس و نوجوانان عادی بود. تعداد 237 نوجوان (121 دختر، 116 پسر) 12 تا 18 ساله در شهر تهران در سه گروه انتخاب شدند: مبتلا به اسکولیوز که برای مدت حداقل سه ماه از بریس استفاده می کردند؛ نوجوانانی که مبتلا به اسکولیوز بودند ولی از بریس استفاده نمی کردند و گروه نوجوانان عادی که مبتلا به اسکولیوز نبودند. شرکت کنندگان مقیاس حرمت خود روزنبرگ (RSES) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که نوجوانان مبتلا به اسکولیوز حرمت خود پایین تری نسبت به نوجوانان عادی داشتند. نوجوانانی که مبتلا به اسکولیوز بودند و از بریس استفاده می کردند نسبت به دو گروه دیگر نگرانی بیشتری را نسبت به تصویر بدنی خود ابراز کردند. در مولفه نگرانی نسبت به تصویر بدنی، تفاوت معنادار بین نوجوانان عادی و نوجوانان مبتلا به اسکولیوز که از بریس استفاده نمی کردند یافت نشد. تفاوت های جنسی در مولفه حرمت خود نشان گر این بود که به طور کلی دختران نسبت به پسران حرمت خود پایین تری را گزارش کردند. می توان چنین نتیجه گرفت که اختلال اسکولیوز، حرمت خود و درمان توسط بریس، نگرانی نسبت به تصویر بدنی را بیش از سایر مولفه ها تحت تاثیر منفی روانشناختی قرار می دهد. با توجه به اهمیت پیشگیری و درمان اسکولیوز توسط بریس و تاثیرات روانشناختی استفاده از آن، پیشنهاد می شود که پژوهشگران به تدوین بسته های مداخله ای/ آموزشی جهت ارایه حمایت های روانشناختی به نوجوانان مبتلا به این اختلال بپردازند.
مقایسة نارضایتی از تصویر بدنی و هراس اجتماعی افراد کاراته کار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه نارضایتی از تصویربدنی و هراس اجتماعی در افراد کاراته کار و غیر ورزشکار بود. 40 کاراته کار و 40 نفر غیر ورزشکار با دامنه سنی 22-18 سال به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه روابط چندبعدی بدن-خود و پرسش نامه هراس اجتماعی بود. نتایج نشان داد بین دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار در ارزشیابی قیافه، ارزشیابی تناسب اندام، جهت گیری تناسب اندام و رضایت بدنی تفاوت معنادار وجود دارد و در همه این موارد نارضایتی از تصویر بدنی در بین غیر ورزشکاران نسبت به کاراته کاران بیشتر مشهود بود. نتایج به دست آمده در مورد هراس اجتماعی نشان داد نمرات گروه غیر ورزشکار در بعد ترس، اجتناب و ناراحتی به طور معناداری بیشتر از گروه کاراته کار است. این مسأله نشان دهنده اهمیت فوق العاده فعالیت ورزشی در بهبود تصویر بدنی و کاهش هراس اجتماعی است.
مقایسة تصویر بدنی افراد دچار اسکولیوزیس ناشناخته با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر بدنی مانند هر جنبة روانی دیگر، جزیی از شخصیت انسان است که سیر تکاملی دارد و در شرایطی مانند بدشکلی مشهود، فرد دچار اختلال و ضعف می شود. هدف از این پژوهش، مقایسة تصویر بدنی افراد دارای اسکولیوزیس ناشناخته با افراد سالم بود. پژوهش حاضر توصیفی–مقایسه ای است. به این منظور 54 فرد دارای اسکولیوزیس ناشناخته با میانگین سنی 1/18 سال پرسشنامة تصویر بدنی مندلسون را تکمیل کردند. سپس یک گروه کنترل با گروه مذکور مقایسه شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. تشخیص و شدت اسکولیوزیس از طریق رادیوگرافی صورت گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تصویر بدنی افراد دارای اسکولیویس ناشناخته با افراد سالم تفاوت معناداری وجود دارد (01/0=P) و بین میزان رضایت از ظاهر و رضایت از نگرش دیگران در افراد دارای اسکولیوز و افراد سالم تفاوت معناداری مشاهده شد (03/0=P و 00/0=P). اما بین رضایت از وزن در افراد اسکولیوزی و افراد سالم تفاوت معناداری مشاهده نشد (17/0=P). انحنای تنه و تغییرات ثانویه در ناحیة شانه و کتف در افراد اسکولیوزیس ممکن است موجب ضعف تصویر بدنی در این افراد شود و برخی عوارض روانی را در پی داشته باشد.
نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر روی کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی را هم به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان متاهل شهر اصفهان انجام شده است.\nروش کار: این پژوهش مقطعی-تحلیلی در سال 1393 بر روی 150 زن متاهل شهر اصفهان، با روش نمونه گیری در دسترس، انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های خود گزارش کودک آزاری (CASRS)، ترس از تصویر بدن (BICI) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 21 و آزمون های توصیفی، ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.\nیافته ها: عملکرد جنسی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های غفلت، آزار جسمی و آزار جنسی، رابطه ی منفی معنی دار دارد (01/0>P). تصویر بدنی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های آزار عاطفی (01/0>P)، غفلت (01/0>P) و آزار جنسی (05/0>P) رابطه ی منفی معنی داری دارد. تصویر بدنی و عملکرد جنسی نیز رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0>P). غفلت (22/0- =β، 003/0>P)، آزار جسمی (26/0=β، 01/0>P) و آزار عاطفی (24/0- =β، 01/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای تصویر بدنی و هم چنین غفلت (42/0- =β، 01/0>P)، آزار جنسی (18/0- =β، 02/0>P) و آزار عاطفی (19/0=β، 03/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای عملکرد جنسی در زنان مورد مطالعه داشته اند.\nنتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در دوران کودکی در زنان متاهل با اختلال در عملکرد جنسی همراه است و منجر به تصویر ذهنی منفی از خود و کاهش عملکرد جنسی می شود.
ارائه مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء بهزیستی روان شناختی افراد جامعه، از اهداف مهم هر کشور است. پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز انجام شد. جامعه ی پژوهش حاضر دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند، به این منظور 280 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تصویر بدنی، بهزیستی روان شناختی، خود دلسوزی، عزت نفس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخورداراست. بر اساس نتایج مدل ساختاری، خود دلسوزی پیش بینی کننده ی تصویر بدنی و عزت نفس، تصویر بدنی پیش بینی کننده ی بهزیستی روان شناختی و همچنین عزت نفس پیش بینی کننده ی تصویر بدنی است. تأثیرات غیرمستقیم شامل تأثیر خود دلسوزی بر عزت نفس، تصویر بدنی و خود دلسوزی بر تصویر بدنی و بهزیستی روان شناختی می باشد. لذا پژوهش حاضر اهمیت عزت نفس، تصویر بدنی و خود- دلسوزی را در بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
رابطه خود- دلسوزی و سلامت روان با نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش تصویر بدنی و عزت نفس در سلامت روان زنان، پژوهش حاضر به بررسی نقش میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در ارتباط با خود-دلسوزی و سلامت روان در دانشجویان دختر پرداخت. پروش پژوهش: جامعه ی پژوهش را دانشجویان دختر پیام نور شهرستان دلفان تشکیل می دهد. به این منظور280 دانشجو با روش نمونه-گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های روابط چند بعدی خود-بدن (MBSRQ)، سلامت روان (GHQ)، خود-دلسوزی (SCS)، عزت نفس (RESE) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر با نرم افزار Amos مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین خود-دلسوزی به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق عزت نفس و تصویر بدنی سلامت روان را تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از رویکرد خود- دلسوزی جهت افزایش عزت نفس و تصویر بدنی مثبت زنان استفاده شود. به علاوه با توجه به جدید بودن خود-دلسوزی پیشنهاد می شود پژوهش در این زمینه گسترش یابد. کلمات کلیدی: مدل، عزت نفس، تصویر بدنی، خود- دلسوزی، سلامت روان
بررسی نقش پیش بین تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان زن متاهل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 94-95 بوده است. بدین منظور، در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، 120 نفر از این کارمندان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق شرکت کردند. سیاهه ی مهارت ذهن آگاهی (FFMQ)، فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس الکسی تایمی تور نتو (TAS)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، و اندازه گیری شاخص توده ی بدن (BMI) جهت سنجش متغیرهای ملاک و پیش بین بکار گرفته شدند. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم مسیر ارتباط بین ناگویی خلقی و رضایت زناشویی (01/0>p و 55/0-=β) منفی و معنی دار است. مسیر بین بهوشیاری زمینه ای و رضایت زناشویی (01/0>p و 28/0=β) مثبت و معنی دار است. مسیر ارتباط بین متغیرهای تصویر بدنی و رضایت زناشویی (01/0>p و 25/0-=β) منفی و معنی دارد می باشد. همچنین، تصویر بدنی از طرفی بین بهوشیاری زمینه ای با رضایت زناشویی و از طرفی دیگر بین ناگویی خلقی با رضایت زناشویی اثر میانجیگری دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی ساختاری رضایت زناشویی بر مبنای بهوشیاری زمینه ای، ناگویی خلقی و تصویر بدنی از برازش مطلوب و قابل قبولی برخوردار است.
مقایسه مشکلات تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی - جسمانی در نوجوانان چاق و دارای وزن طبیعی: بررسی نقش تعدیل کنندگی فشار اجتماعی – فرهنگی برای کاهش وزن و تغییر بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه ی مشکلات تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در نوجوانان چاق و دارای وزن طبیعی، با بررسی نقش تعدیل کنندگی فشار اجتماعی-فرهنگی برای کاهش وزن و تغییر بدنی انجام شد. روش: در این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، 70 نوجوان دختر چاق و 72 نوجوان دختر دارای وزن طبیعی به شیوه ی نمونه گیری خوشه-ای یک مرحله ای از میان دانش آموزان مدارس متوسطه ی شهرستان تبریز انتخاب شدند. گروه ها ازنظر تحصیلات، جنسیت و سن همتاسازی شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی چندمتغیره نشان داد که بین نوجوانان چاق و دارای وزن طبیعی از نظر تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی-جسمانی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، فشار اجتماعی-فرهنگی بالا برای کاهش وزن و تغییر بدنی در افزایش اضطراب اجتماعی-جسمانی نقش معناداری دارد. اما نقش تعدیل کنندگی در میزان مشکلات تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی-جسمانی ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که چاقی و فشار اجتماعی-فرهنگی بالا برای کاهش وزن و تغییر بدنی، عوامل مهمی در افزایش مشکلات تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی-جسمانی هستند. اما فشار اجتماعی-فرهنگی نقش چاقی را در افزایش یا کاهش مشکلات تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی-جسمانی تعدیل نمی کند.