مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحریک الکتریکی جمجمه ای


۱.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر اضطراب و افسردگی بیماری عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب افسردگی درمان هیجان مدار تحریک الکتریکی جمجمه ای بیماران قلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۳۸۰
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی شهر تهران در سال 1398 انجام شد . روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون (سه گروهی) با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران قلبی شهر تهران تشکیل دادند که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان هیجان مدار 9 جلسه 60 دقیقه ای و گروه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای 5 جلسه 20 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل افسردگی (بک، استیر و براون، 1996) و اضطراب (بک، اپستین، براون و استر، 1988) بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورداستفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس) انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله به کاررفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری اضطراب و افسردگی بیماران قلبی را بهبود بخشیدند (05/0p <)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان هیجان مدار دارای تأثیر بیشتری بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی بود. به علاوه در مرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p <) که بیانگر پایداری تغییرات مداخله است . نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان هیجان مدار و درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، مداخلات مؤثری در کاهش اضطراب و افسردگی بیماران قلبی دارند اما تأثیر درمان هیجان مدار بیشتر بود.
۲.

تاثیر درمان تحریک الکتریکی جمجمه ای و بازتوانی شناختی رایانه ای بر تغییرات هموداینامیکی منطقه پیش پیشانی مغز کودکان دارای اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال بیش فعالی آزمون عملکرد پیوسته کامپیوتری تحریک الکتریکی جمجمه ای تمرینات رایانه ای شناختی طیف سنجی نزدیک مادون قرمز مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقدمه: اختلال کمبود توجه بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که با نقایصی در مهارتهای شناختی و خودکنترلی هیجانی مشخص می شود. مطالعات بسیاری به عملکرد ضعیف ناحیه پیشانی در بیماران بیش فعال اشاره کرده اند. افزایش تغییرات همودینامیک در منطقه پیشانی این کودکان می تواند باعث کاهش علائم اختلال می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات غلظت هموگلوبین(Hb) منطقه پیش پیشانی این کودکان در حین انجام فعالیت شناختی آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای می باشد. روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری است. از 30 کودک بیش فعال شش تا هشت سال ثبت fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای به صورت پیش آزمون انجام شد. سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول تحت مداخله تحریک الکتریکی جمجمه ای و گروه دوم تحت مداخله شناختی رایانه ای کاپیتان لاگ به تعداد 14 جلسه نیم ساعته قرار گرفتند. پس از اجرای مداخله ها مجددا میزان تغییرات هموداینامیک ناحیه پیشانی از همه شرکت کننده ها به وسیله fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای به صورت پس آزمون ثبت گرفته شد. سرانجام پس از اتمام دوره مداخله با 4 هفته فاصله ، از شرکت کننده ها آزمون پیگیری گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در گروه CES، معنادار بوده اند (01/0p<) ولی این تفاوت از مرحله پس آزمون تا پیگیری معنادار نبود (05/0p>). در گروه کاپیتان لاگ تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پیگیری بر اساس نتایج آزمون t، معنادار بوده اند (05/0p<). نتایج بیانگر عدم معناداری اثر تعامل گروه در زمان برای متغیر میزان جذب اکسیژن می باشد. بین دو گروه CES و کاپیتان لاگ در میزان تغییر جذب اکسیژن از جلسه پیش آزمون تا جلسه پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). نتیجه گیری: بر مبنای یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله CES و مداخله نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ، درمان های موثری به منظور افزایش تغییرات هموداینامیک در منطقه پیش پیشانی کودکان بیش فعال هستند و نیز می توانند باعث بهبود نقص توجه پایدار بینایی در این کودکان شوند.
۳.

اثربخشی مداخلات آموزش شناختی، تحریک الکتریکی جمجمه ای و ترکیب آن ها بر توجه و حافظه تأخیری افراد مبتلابه آسیب خفیف شناختی

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی جمجمه ای تحریک الکتریکی آموزش شناختی نقص خفیف شناختی دمانس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
مقدمه: نقص خفیف شناختی (MCI) از نیم رخ های شناختی سالمندی است که نیازمند رسیدگی و درمان است. ازجمله انواع درمان های توان بخشی شناختی می توان به تحریک مغزی غیرتهاجمی و آمورش مغزی در درمان نقص خفیف شناختی اشاره نمود. هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی مداخلات آموزش شناختی، تحریک الکتریکی جمجمه ای و ترکیب آن ها بر توجه و حافظه تأخیری افراد مبتلابه آسیب خفیف شناختی است. روش: این پژوهش طرح تجربی مورد منفرد، از نوع مقایسه درمان های چندگانه با پیگیری است. جامعه آماری شامل سالمندان مبتلابه نقص خفیف شناختی مراجعه کننده به کلینیک حافظه بیمارستان مدرس اصفهان سال1402 می باشد. مطابق با طرح پژوهش ، دو بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و درمان های سه گانه با توالی تحریک الکتریکی جمجمه ای، درمان ترکیبی شامل آموزش مغزی به همراه تحریک الکتریکی جمجمه ای و آموزش مغزی برای آن ها اجرا گردید. یافته ها: نتایج مرحله پیگیری نفر اول و دوم برای متغیر توجه به ترتیب100PND1= ؛ 05/19 RCI1=؛ 100PND2= ؛ 05/19RCI2= و برای متغیر حافظه تأخیری نفر اول و دوم به ترتیب برابر است با: 100PND1=؛ 13RCI1=؛ 100PND2=؛ 15RCI2= بنابراین چیدمان درمانی تحریک الکتریکی جمجمه ای؛ درمان ترکیبی و آموزش مغزی بر توجه و حافظه تأخیری تأثیر مثبت معناداری دارد. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی جمجمه ای با تأثیر بر انتقال دهنده های عصبی و شبکه های نورونی زمینه را برای اثرگذاری آموزش مغزی از طریق ایجاد سیناپس های جدید و تغییر در آرایش دندریتی فراهم می کند درنتیجه اثرات هم افزایی آن ها به بهبود رفتار های شناختی می انجامد.