فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۶۱۸-۱۶۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: بهزیستی روانشناختی از عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی دانشجویان است. در مطالعات مختلف، مداخله های متعددی به تعیین اثربخشی بر بهزیستی روانشناختی پرداخته اند و نتایج متفاوتی گزارش شده است؛ به این صورت که در برخی بهبود بهزیستی روانشناختی با آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و در برخی با آموزش مبتنی بر طرحواره مشاهده شده است، ولی تاکنون مطالعه ای به بررسی مقایسه ای این دو رویکرد و نتیجه آن بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان نپرداخته است. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه امام جواد شهر یزد در سال 1402 بود که از میان آن ها 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند 20 نفر آن ها در گروه گواه و در هر گروه آزمایش 20 نفر قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) استفاده شد. برای مداخلات آموزشی گروه های آزمایش نیز از بسته های آموزشی تیپ شناسی شخیصتی کاترین مایرز و لیندا کربی ترجمه آرسام هورداد (1400) و بسته آموزش مبتنی بر طرحواره یانگ و همکاران (1950) استفاده شد. اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و همچنین تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره باعث افزایش بهزیستی روانشناختی دانشجویان می شود (05/0 p>). همچنین نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره بر بهزیستی روانشناختی تفاوت معنادار وجود دارد و اثرگذاری گروه آموزش مبتنی بر طرحواره بیشتر از آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز می باشد. نتیجه گیری: مهم ترین کاربرد مبتنی بر یافته های به دست آمده از این مطالعه، توسعه و بهینه سازی برنامه های آموزشی و تربیتی مبتنی بر شخصیت شناسی مایرز/بریگز برای بهبود بهزیستی روانشناختی افراد است. همچنین یافته های این پژوهش می تواند راهنمایی برای مدیران آموزشی باشد که چگونه راهبردهای مناسب و اثربخش برای بهبود روانشناختی دانشجویان و فراگیران خود را طراحی کنند.
روایی و پایایی مقیاس خودکارآمدی دیجیتال در نمونه ایرانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقیاس خودکارآمدی دیجیتال در سال 2022 توسط اولفرت و اشمیت به منظور اندازه گیری شایستگی های آزمودنی در استفاده از فناوری های دیجیتالی تهیه و تدوین شد. این مقیاس مشتمل بر 25 گویه بوده و خودکارآمدی دیجیتال را در پنج بعد اندازه گیری می کند که عبارت است از: 1) سواد اطلاعات و داده؛ 2) همکاری و ارتباط؛ 3) تولید محتوای دیجیتال؛ 4) امنیت؛ 5) حل مسئله. هدف از پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی مقیاس خودکارآمدی دیجیتال در نمونه ایرانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع پژوهش های اعتباریابی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش کمی بود که در آن از روش های تعیین روایی و پایایی به منظور اعتباریابی مقیاس خودکارآمدی دیجیتال استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب بود که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری این پژوهش شامل 500 نفر از دانشجویان بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون KMO و بارتلت، آلفای کرونباخ، ضریب پایایی ترکیبی (CR) و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با نسخه 23 نرم افزار SPSS انجام گردید. یافته ها: پس از تأیید روایی صوری، 5 عامل با ارزش ویژه بزرگ تر 1 از طریق تحلیل عاملی اکتشافی شناسایی شد به طوری که 5 عامل به دست آمده در مجموع قادر بودند 55/70 درصد خودکارآمدی دیجیتال را تبیین کنند. تحلیل عاملی تأییدی نیز معناداری گویه های هر 5 عامل را نشان داد. همچنین ضرایب به دست آمده برای روایی همگرا، پایایی بازآزمایی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی همگی بالاتر از 70/0 بوده که نشان دهنده پایایی مناسب این پرسشنامه است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مقیاس خودکارآمدی دیجیتال از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
مدل ساختاری افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش واسطه ای عزت نفس و حمایت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علّی افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری(سهل گیرانه، مستبدانه، مقتدرانه)و نقش میانجی حمایت اجتماعی و عزت نفس بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش،تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهرایلام بودند که تعداد 390 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های مربوط به متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افکار خودکشی بک (1961)، حمایت اجتماعی فیلیپس (1986)، عزت نفس روزنبرگ(1965) و سبک های فرزندپروری بامریند(1973)، جمع آوری شدند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-26 استفاده گردید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد سبک فرزندپروری مستبدانه بر افکارخودکشی اثر مثبتِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر منفی مستقیم دارد. همچنین سبک فرزندپروری مقتدرانه بر افکار خودکشی اثر منفیِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر مثبتِ مستقیم دارد. از طرفی سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر عزت نفس اثرمنفی مستقیم دارد اما این سبک برحمایت اجتماعی و افکار خودکشی اثر مستقیم معناداری نداشت. همچنین سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر افکار خودکشی با نقش میانجی حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت. دیگر نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه برافکار خودکشی با نقش میانجی عزت نفس اثر غیر مستقیم و معناداردارد و در نهایت شاخص های برازندگیِ مدل نهایی، از برازش مطلوب با داده های گردآوری شده حمایت کردند.
تعیین رابطه میان اهداف پیشرفت با اضطراب دانشجویان در درس آمار با توجه به نقش واسطه ای خودکارآمدی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در پژوهش حاضر رابطه میان اهداف پیشرفت با اضطراب دانشجویان در درس آمار با توجه به نقش واسطه ای خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نوع طرح های رابطه ای و به عبارت دقیق تر طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است روش: از بین دانشجویان سال اول، دوم، سوم و چهارم، به صورت تصادفی دانشجویان سال دوم و چهارم انتخاب شدند که تعداد 324 نفر دانشجو پرسشنامه های پژوهش حاضر را تکمیل کردند. در نهایت بعد از حذف پرسشنامه های ناقص، تعداد 312 پرسشنامه تحلیل شد. در تحقیق حاضر به منظور گردآوری داده ها، از مقیاس اهداف پیشرفت میدلتن و میگلی (1997)، مقیاس خودکارآمدی (شرر و آدامز، 1986) و مقیاس اضطراب آمار کرویس و همکاران (1985) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. در پژوهش حاضر برای ثبت داده ها و تحلیل اولیه از نرم افزار SPSS19، و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS استفاده گردید و برای تمام فرضیه ها سطح معنی داری 05/0 >p در نظر گرفته شد. یافته ها: مدل برازش شده پیش بینی اضطراب آمار را نشان می دهد. اعداد روی مسیرها پارامترهای استاندارد شده اند . مسیرها در سطح 001/0 معنادار هستند. از بین متغیرهای برونزا (اهداف تبحری، اهداف عملکردی و اهداف اجتنابی)، متغیر اهداف تبحری بیشترین اثر مستقیم بر اضطراب آمار دارد. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که اهداف پیشرفت اثر مستقیم معنی داری بر اضطراب آمار دارد.
راهکارهای پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان با تکیه بر نقش محوری مدرسه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکی و نوجوانی از دوران های مهم زندگی است که شکل گیری شخصیت در آن صورت می پذیرد، اگر در این دوره فرد مورد مراقبت قرار گیرد، می تواند سبب شکل گیری صحیح شخصیت فرد و تعالی او و نهایتاً جامعه شود. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارائه راهکارهای پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان با تکیه بر نقش محوری مدرسه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی-توصیفی و مروری می باشد. از این رو داده های مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و با مرور ادبیات پژوهش به تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته ها: از جمله نهادهایی که فرد در آن عضو است نهاد خانواده و نهاد مدرسه می باشد. اطفال و نوجوانان عمده ی وقت خود را در نهاد مدرسه طی می کنند بنابراین اگر مدرسه برنامه های خاصی برای هدایت و شکل گیری شخصیت آنها داشته باشد، می توانند از ابتلاء این قشر بسیار آسیب پذیر به جرائم و بزه های گوناگون جلوگیری کنند. بنابراین پیشگیری از بزهکاری کودکان و نوجوانان در مدرسه بازگشت به برنامه های تربیتی و آموزشی صحیحی دارد که در مدرسه وضع شده است. نتیجه گیری: با توجه به تحقیقات به عمل آمده همکاری این دو نهاد یعنی خانواده و مدرسه به صورت هدفمند و سازمان یافته و با شناخت کافی از مسائل تعلیم و تربیت، نقش و حقوق متقابل و با بهره مندی از ظرفیت ها و توان یکدیگر می تواند زمینه ساز تربیت صحیح کودکان و پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوان باشد
اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت بر روابط اجتماعی و درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت بر روابط اجتماعی و درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تخصصی انیسیتو کانسر ابوریحان، موسسه خیریه مهیار و بیمارستان شهدای شهر تهران درسال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگذاری شدند. در این پژوهش گروه آزمایش هفته ای یکبار، مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه ادراک درد (MGPQ، ملزاک، 1975) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF، 2007) جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد در متغیر روابط اجتماعی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p) و در متغیر درد عاطفی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0<p) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>p) معنادار گزارش شد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت در بهبود روابط اجتماعی و کاهش درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان توجه کرد.
تدوین الگوی مفهومی ازدواج موفق مبتنی بر سیره حضرت امیرالمؤمنین (ع) و حضرت صدیقه طاهره (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۳۱-۴
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره حضرت امیرالمؤمنین(ع) و حضرت صدیقه(س) انجام شد. روش: در این پژوهش بنیادی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بدین منظور، منابع مستندی مانند بحارالانوار، وسائل الشیعه و کشف الاسرار و دانشنامه فاطمی و... در زمینه سبک زندگی پیش از ازدواج، نحوه آشنایی و خواستگاری، برگزاری مراسم عروسی، رضایت زوجی و بررسی زندگی مشترک امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) مورد مطالعه قرار گرفت و به صورت هدف مند به بررسی خصائص علوی، فاطمی و سیره ایشان پیش از ازدواج و پس از ازدواج پرداخته شد. سپس روایات و سیره ایشان با تأکید بر رابطه زوجی شان، انتخاب شد. یافته ها: یافته های به دست آمده شامل مضمون هسته ای ازدواج متعالی بود که دربرگیرنده پنج مضمون اصلی 1)فضائل مبتنی بر جهان بینی اسلامی 2)فضائل فردی 3) فضائل رابطه ای 4)فضائل والدینی و 5) فضائل اجتماعی بود. هریک از مضامین اصلی نیز شامل مضامین فرعی و مصادیق مرتبط با آن بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیان گر این امر است که مضامین فرعی کفویت مبتنی بر جهان بینی، علاقه مندی، ازدواج آسان، صمیمیت، احترام متقابل، همدلی، تفاهم، همکاری، همراهی سیاسی و اجتماعی، مسئولیت پذیری، تعهد، قداست رابطه زوجی، رضایت زناشویی از عوامل زوجی موثر ازدواج موفق در سیره امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) است. بر اساس عوامل شناسایی شده، مدل مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره زندگی امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) طراحی شد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روانشناختی و نشانگان اختلال استرس پس از سانحه، در فرزندان افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه جنگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را بر تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روان شناختی و علائم اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بررسی کرده است.
مواد و روش ها در این پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده از طرح تحقیق دو گروهی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون و یک پیگیری 12 ماهه استفاده شد. نمونه پژوهش از میان فرزندان افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بودند که باتوجه به معیارهای ورود براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 70 نفر دختر و پسر (بازه سنی 15 تا 19 سال) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 35 نفری آزمایش (ACT) و کنترل (آموزش مهارت های زندگی برای نوجوانان) قرار گرفتند. افراد پیش از اجرای مداخله و پس از آن به وسیله ابزارهای پرسش نامه پذیرش و عمل-نسخه دوم، مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی و مقیاس اختلال استرس پس از ضربه مورد سنجش قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای ACT دریافت کرد. همچنین برای گروه کنترل نیز به مدت 7 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای، پروتکل مهارت های زندگی برای نوجوانان اجرا شد. درنهایت داده ها به وسیله نرم افزارSPSS نسخه 22 تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس (آنکووا) نشان داد که میانگین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روان شناختی و نشانگان استرس پس از ضربه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری داشت (p>0/01).همچنین نتایج نشان داد که دو گروه ACT و کنترل در مؤلفه علائم برانگیختگی در پرسش نامه اختلال استرس پس از ضربه در پیگیری اختلاف معنادار داشتند، اما در دو مؤلفه علائم تجربه مجدد تروما و بی حسی هیجانی اختلاف معنادار نبود(p>0/05).
نتیجه گیری نتیجه این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود مهارت های تنظیم هیجانی، افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش نشانگان اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه می شود. بنابراین از این روش درمانی می توان در مراکز مشاوره و سلامت روان برای بهبود علائم فرزندان افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بهره گرفت.
نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبک های هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
44 - 59
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر در سال های اخیر، بین دختران ایرانی افزایش یافته است و رفتارهای پر خطر، سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آن ها را به مخاطره می اندازد. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه 16 تا 18 ساله شهر کرج در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. 360 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2016) و به شیوه نمونهگیری دسترس انتخاب شدند و افراد شرکت کننده به دو گروه تقسیم شدند(64 نفر به عنوان خطرپذیر و 296 نفر عادی). شرکت کنندگان به مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانیِ زاده محمدی و همکاران(1390)، باورهای فراشناختیِ کارترایت-هاتون و ولز(1997)، سبک های هویتِ برزونسکی و همکاران(2013)، افکار تکرار شوندهِ مک اوی و همکاران(2014) و تاب آوریِ کانر و دیویدسون(2003) پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص(ممیزی) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری، می توانند گرایش به رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند. تحلیل ممیزی توانست با 1/98 درصد پیشبینی صحیح، نوجوانان را به دو گروه پرخطر و عادی طبقهبندی کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیرگذار است. بنابراین نتایج این پژوهش، میتواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از خطرپذیری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مدیریت والدینی بر سندرم خستگی مزمن و تعارضات مادر-فرزندی در مادران دارای کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت والدینی بر سندرم خستگی مزمن و تعارضات مادر-فرزند در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مادران دارای کودک دختر و پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناسی شهر ساری در سال 1401 که از طریق بررسی پرونده های مشاوره ای سال اخیر مشخص شده بودند، در نظر گرفته شد. 30 نفر از این مادران به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس شرایط ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) جای دهی شدند. هر دو گروه، دوبار مورد اندازه گیری قرارگرفتند. اولین اندازه گیری پیش از مداخله با اجرای پیش آزمون برای هر دوگروه آزمایشی و کنترل، پرسشنامه سنجش چند بعدی خستگی اسمتس (1996)، پرسشنامه مقیاس کیفیت مادرانه پیانتا (1992) بین نمونه توزیع و اندازه گیری شد. بعد از آموزش مدیریت والدین از بسته منتشر شده آموزش مدیریت والدین که در راهنمای درمانی بارکلی ارایه شده، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش، دومین اندازه گیری با اجرای یک پس آزمون در بین دو گروه انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مدیریت والدینی بر سندروم خستگی مزمن (05/0>P) و تعارضات مادر-فرزند (05/0>P) در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری موثر است..
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کوتاه شده حیطه های نگرانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس کوتاه شده حیطه های نگرانی در دانشجویان ایرانی بود. در این تحقیق توصیفی-پیمایشی 250 نفر دانشجو با دامنه سنی(19 تا47)و میانگین 30/4±16/25 با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی همدان انتخاب شدند و به پرسشنامه های حیطه های نگرانی، باورهای فراشناختی، اضطراب فراگیر و نگرانی پن استیت پاسخ دادند. ضرایب آلفای کرونباخ (78/0)، اعتبار همزمان (باورهای فراشناختی،28/0)، اعتبار ملاکی (نگرانی پن استیت، 19/0) به دست آمد که همگی در سطح 01/0p< معنی دار بودند. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 10 سؤالی حیطه های نگرانی در نمونه ایرانی برخلاف نمونه خارجی به جای پنج عامل از چهار عامل اشباع شده است که روی هم قادرند 76 درصد از واریانس مقیاس را تبیین کنند. بنابراین پرسشنامه حیطه های نگرانی ابزاری معتبر و پایا برای سنجش نگرانی است.
کارآمدی یا ناکارآمدی فراشناخت ها: مرور پژوهش ها
حوزههای تخصصی:
زمینه: فراشناخت یک فرآیند ذهنی سطح بالاست که بر سایر فرآیندهای ذهنی اثرگذار است. رویکرد روان شناسی شناختی و رویکرد آسیب شناسی روانی مفهوم سازی متفاوتی از فراشناخت دارند.
هدف: مطالعه حاضر باهدف پاسخگویی به این سؤال انجام شد، آیا فراشناخت ها کارآمد یا ناکارآمد است؟
روش: این مطالعه باتوجه به ماهیت و هدف در زمره مطالعات مروری قرار دارد. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتیProQuest, Google Scholar, Springer, ERIC, ScienceDirect, PubMed, Iran Doc, Magiran, SID در مجموع تعداد 103 مقاله در رویکرد روان شناسی شناختی و رویکرد آسیب شناسی روانی به زبان فارسی و انگلیسی که متن کامل آنها در دسترس بود، مطالعه شد.
یافته ها: مبانی نظری و نتایج پژوهش های انجام شده در روان شناسی شناختی و تحولی، فراشناخت را به عنوان یک سازه ذهنی سطح بالا معرفی می نماید که با یادگیری، حل مسئله، خلاقیت، قضاوت و عملکرد کلی شخص رابطه مثبت دارد. ولی در رویکرد آسیب شناسی روانی، فراشناخت به عنوان یک سازه ذهنی مفهوم سازی شده است که زمینه ساز بسیاری از اختلالات روان شناختی است. نتایج پژوهش های انجام شده در این حوزه روان شناسی نشان می دهد، فراشناخت با اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، اختلال وسواسی اجبار و اختلالات جسمانی شکل رابطه مثبت دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به مبانی نظری و نتایج پژوهش های این دو رویکرد در روان شناسی می توان گفت، فراشناخت دارای نقشی دوگانه است. یعنی فراشناخت در روان شناسی تحولی یک فرآیند ذهنی سطح بالاست که با فعال شدن، عملکرد شخص را افزایش می دهد. پس فراشناخت یک سازه کارآمد است. ولی در آسیب شناسی روانی فراشناخت یک فرآیند ذهنی است که با فعال شدن، عملکرد کلی شخص را کاهش می دهد. یعنی فراشناخت یک سازه ناکارآمد است.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد خود معرف به سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۸۰-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی شهرستان شیراز در سال 1400 بود که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس احساس تنهایی استفاده شد. یک گروه آزمایش درمان متمرکز بر شفقت و گروه دیگر آزمایش آموزش تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته یک جلسه به طور گروهی دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در هر دو رویکرد معنادار و به ترتیب درمان متمرکز بر شفقت در مقایسه با آموزش تنظیم هیجان بر کاهش احساس تنهایی تأثیر بیشتر داشت. از سوی دیگر، آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش انعطاف پذیری شناختی تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت افراد دارای اعتیاد به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان و درمان متمرکز بر شفقت می توانند به انعطاف پذیری شناختی بیشتری دست یابند و احساس تنهایی کمتری را تجربه نمایند. همچنین، درمان متمرکز بر شفقت در افزایش انعطاف پذیری شناختی و آموزش تنظیم هیجان در کاهش احساس تنهایی افراد وابسته به مواد اثریخشی بیشتری دارند.
مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیّه و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدّر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۳۰۴-۲۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیه، و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. تعداد 80 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی و غیر وابسته به مواد در شهر رشت به روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (فرم کوتاه)، سبک های دفاعی، و خودپنداشت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که افراد وابسته به مواد مخدر به طور معناداری نمرات بالاتری در زیرمقیاس های توانایی ذهنی، جذابیت جسمانی، و مهارت های اجتماعی و نمرات پایین تری در زیرمقیاس های کارآمدی شغلی و عیب ها و حسن ها نسبت به افراد غیر وابسته به مواد مخدر داشتند. همچنین، گروه وابسته به مواد تنها در مکانیسم های دفاعی روان آزرده به طور معناداری نمرات بیشتری نسبت به گروه بهنجار کسب کرد و در مکانیسم های رشد نایافته و رشدیافته تفاوت معنی داری بین آنها یافت نشد. در نهایت، گروه وابسته به مواد به طور معناداری نمرات بیشتری در زیرمقیاس های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری نسبت به گروه بهنجار کسب کردند اما در زیرمقیاس دیگرجهت مندی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: ابعاد ضعیف خودپنداشت، استفاده از مکانیزم های دفاعی روان آزرده و سطوح بالاتر طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند عوامل احتمالی پرخطر زمینه ساز گرایش افراد به مصرف مواد باشند.
نقش واسطه ای مؤلفه های افق ازدواج در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش نسبت به ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
203 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای مؤلفه های افق ازدواج در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دختران مجرد اصفهان بود که در طی یک فراخوان در فضای مجازی با توجه به هدف تحقیق تعداد 265 نفر اعلام آمادگی کردند و سپس لینک پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، نگرش و انتظارات از ازدواج براتن و روزن (2012)، اهمیت ازدواج بلت (2016)، سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی (2014) و آمادگی ازدواج جانسون، اندرسون و استیث (2011) برای آن ها ارسال شد و نهایتاٌ داده های 250 نفر به عنوان نمونه نهایی با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزار AMOS-24 و SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: الگوی معادلات ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن (231/0-=β، 05/0=P) اهمیت ازدواج (350/0=β، 05/0=P) آمادگی ازدواج (373/0=β، 05/0=P) و زمان بندی ازدواج (281/0=β، 05/0=P) و سبک دلبستگی اجتنابی (202/0-=β، 05/0=P) و ناایمن (140/0-=β، 05/0=P) با نگرش به ازدواج دختران رابطه معناداری دارند. نتیجه گیری: شکل گیری سبک دلبستگی ایمن همراه با یک فرآیند شناختی مبنی بر آماده بودن برای ازدواج، بر ایجاد نگرش مثبت به ازدواج در دختران مؤثر بوده و به همین ترتیب الگوهای ناسالم دلبستگی بر فرآیندهای شناختی مؤثر بر ازدواج و نگرش به آن تأثیر منفی دارد.
بررسی نقش نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی در سبک زندگی اسلامی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
33-49
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: جوامعی که در اندیشه بهبود وضع موجود و تدارک آینده بهتر برای خود هستند توجه به اوقات فراغت را به ویژه در گروه سنی نوجوانان دانش آموز سرلوحه کار خود قرار می دهند؛ زیرا این افراد سرشار از انرژی، با استعدادهای بالقوه و آینده سازان جامعه شناخته می شوند. بنابراین، هیچ جامعه سالمی نمی تواند نسبت به زمان آزاد اعضایش بی تفاوت باشد؛ درصورتی که این بی توجهی گاه در جامعه ما وجود دارد و با توجه به اینکه در جامعه جهانی بررسی رفتارهای افراد جامعه به ویژه رفتارهای بهداشتی و سبک زندگی آنان امری ضروری است، این امر در جامعه ما مغفول مانده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی در سبک زندگی اسلامی دانش آموزان دختر بود. روش کار: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر متوسطه شهر مشهد بود (6740 N=) که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 348 نفر محاسبه شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی برزگر و همکاران و پرسش نامه سبک زندگی معنویت گرای واکر استفاده شد. استادان دانشگاه روایی ابزار را تأیید کردند و پایایی پرسش نامه ها به ترتیب 77/0 و 83/0 به دست آمد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی و مؤلفه های آن اهمیت بالایی نزد دانش آموزان دارد. علاوه براین، رابطه مثبت و معناداری بین نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی و مؤلفه های آن با سبک زندگی اسلامی دانش آموزان در فعالیت های ورزشی-تفریحی برقرار بود. همچنین بر اساس نتایج، 21 درصد از تغییرات سبک زندگی اسلامی مربوط به مؤلفه های نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش مثبتی که نحوه گذران اوقات فراغت ورزشی می تواند در سبک زندگی اسلامی دانش آموزان داشته باشد، انتظار می رود با انجام این مهم، دانش آموزان در ادامه مسیر تکامل، کمترین آسیب های جسمانی، روانی و شناختی را تجربه کنند.
The Effectiveness of Forgiveness Therapy on The Mental Health and Marital Intimacy of Couples Seeking Divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the effectiveness of forgiveness therapy on the mental health and marital intimacy of couples seeking divorce in Tehran.
Methods: The quasi experimental design was pretest-posttest with a control group. The study's statistical population included all divorce applicants in districts 2 and 5 of Tehran who had been referred to counseling centers for counseling services. By convenience sampling, thirty people were selected from the above population and randomly assigned into two experimental (n=15) and control (n=15) groups. The research instruments were Goldberg Mental Health Questionnaire (GHQ) and Thompson & Walker Marital Intimacy Questionnaire. Data were analyzed using the covariance test.
Results: Based on the results of the research on the effectiveness of forgiveness therapy on the mental health, the difference between the experimental and control groups in terms of the amount of mental health in the post-test was confirmed. The research on the effectiveness of forgiveness therapy on marital intimacy was investigated, and the difference between experimental and control groups was confirmed in terms of marital intimacy in the post-test.
Conclusion: According to the results of this study, it can be said that forgiveness therapy increased mental health and marital intimacy in people under education. Therefore, family counselors and those involved in marital counseling should use the therapeutic forgiveness training protocol to promote mental health and marital intimacy for couples seeking divorce.
The Relationship between Perceived Islamic Parenting and the Desire to Get Married Mediated by Spiritual Well-being in Single Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the relationship between perceived Islamic parenting and the desire to get married mediated by spiritual well-being in single students of Ferdowsi University of Mashhad.
Methods: The research method was descriptive and Structural Equation Modeling (SEM). This study's statistical population included single students of Ferdowsi University of Mashhad who were studying in 2021, among which 400 students were selected through purposeful sampling and completed these questionnaires: Islamic Parenting Questionnaire of Maktobian Bharanchi et al., (2015), Spiritual Well-being Questionnaire of Golparvar et al., (2015), and the student version of desire to get married questionnaire of Heydari, et al., (2004). Structural Equation Modeling was used to analyze the data.
Results: The Pearson correlation results showed a positive and significant correlation between perceived Islamic parenting and spiritual well-being with the desire to get married (p<0.05). In addition, results showed that perceived Islamic parenting could predict the desire to get married both directly and through spiritual well-being and were significant (p<0.001).
Conclusion: According to the research findings, perceived Islamic parenting and spiritual well-being are the variables affecting the desire to get married in single students.
مقایسه ی ظرفیت تأملی، تنظیم هیجان و تاب آوری در مادران کودکان با و بدون اختلال نقص توجه-بیش فعالی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
472 - 483
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی ظرفیت تأملی، تنظیم هیجان و تاب آوری در مادران کودکان با و بدون اختلال نقص توجه-بیش فعالی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری کلیه ی مادران دانش آموزان دوره ی ابتدایی (7-12 سال) شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. از این جامعه 70 مادر کودک فاقد اختلال با روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای و 70 مادر کودک مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی به صورت نمونه گیری در دسترس و با تشخیص روانشناس و روان پزشک انتخاب شدند. سه پرسشنامه ی ظرفیت تأملی والدین (PRFQ، لویتن و همکاران، 2018)، دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و رامر، 2004) و تاب آوری (RS، کونور و دیویدسون،2003) توسط مادران تکمیل گردید. تحلیل داده ها به شیوه ی تی مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد که مادران کودکان نقص توجه- بیش فعال از ظرفیت تأملی و تاب آوری کمتری نسبت به مادران کودکان عادی برخوردارند و همچنین دشواری بیشتری در تنظیم هیجان نشان می دهند. بنا بر نتایج یافته ها می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های مادران می تواند در بروز یا تشدید نشانه های اختلال نقص توجه-بیش فعالی اثرگذار باشد.
بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش وکیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره متوسطه اول شهرستان دزفول
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
675 - 689
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش و کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره اول متوسطه شهرستان دزفول بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دبیران مدارس متوسطه اول شهرستان دزفول در سال تحصیلی97-96 بوده که با استفاده از روش همبستگی و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 234 نفر (104 مرد و130 نفر زن) انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده پژوهش پرسشنامه استرس شغلی ادراک شده پارکر و دکوتیس (1983)، پرسشنامه فشار ناشی از تعارض نقش ریزو، هوس و لیرتزمن (1970)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1975) و پرسشنامه خشنودی شغلی (1989) بود. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22، همچنین برای کلیه فرضیه ها سطح معناداری 05=α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی ادراک شده و خشنودی شغلی دبیران و بین فشار ناشی از تعارض نقش با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و منفی و بین کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و مثبت وجود داشته است.