مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
تحریک الکتریکی فراجمجمه ای
حوزه های تخصصی:
کاربرد تحریک مغزی که شامل روش های تهاجمی و غیرتهاجمی است، امروزه در زمینه علوم اعصاب شناختی شروع به رشد کرده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثرات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای منطقه پیش پیشانی پشتی جانبی بر کاهش ولع سیگار و میزان استرس می باشد. بنابراین، بااستفاده از روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی در جمعیت سیگاری استان البرز، 20 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص داده شدند. ابزار مورد استفاده دراین پژوهش، پرسشنامه ولع سیگار(SUQ) و خرده مقیاس استرس از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) بود. تحلیل های کوواریانس و آزمون t نمرات افتراقی نشان داد که گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون در ولع و استرس کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل داشته است.( به ترتیب با معناداری 035/0 و 000/0 ، 05/0>P) به علاوه، تعداد نخ سیگارهای مصرفی پس از مداخله کاهش معنادری را نشان می دهد. (029/0 ، 05/0>P) به طور کلی، روش تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در کاهش ولع و میزان استرس موثر بوده است.
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر بازداری کودکان مبتلا به صرع کانونی مقاوم به درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
29 - 37
حوزه های تخصصی:
مقدمه: صرع بیماری مزمنی است که علائم بالینی آن ایجاد تشنجات صرعی است که با حملات ناگهانی و معمولاً بدون عامل برانگیزنده، اختلال هشیاری و حرکات غیر ارادی مشخص می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (tDCS) بر بازداری کودکان مبتلا به صرع کانونی پیچیده ی گیجگاهی مقاوم به درمان بود. روش: طرح پژوهش حاضر به صورت تک آزمودنی بود. جامعه پژوهش مراجعه کنندگان به کلینیک بیمارستان قائم مشهد در سال 1394 تا 1396 بودند که توسط پزشک متخصص داخلی اعصاب به صرع کانونی مقاوم به درمان دارویی تشخیص داده شدند. سن مورد نظر افراد نمونه بین 7 تا 11 سال است و تعداد 5 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون هوش مازهای پروتئوس و آزمون برو – نرو بودند. نتایج با استفاده از تحلیل دیداری نمودار و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در آزمون برو – نرو نمرات آزمودنی ها در خطای ارتکاب سیر نزولی داشته است. سه آزمودنی درصد بهبودی بالای 50 داشتند که نشان دهنده ی بهبودی و معناداری بالینی در بازداری است. خطای ارتکاب دو آزمودنی دیگر نیز کاهش پیدا کرده بود و بهبودی اندکی گزارش کردند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که مداخله tDCS می تواند نقش بسزایی در بهبود بازداری کودکان مصروع داشته باشد. بنابراین استفاده از شیوه های نوین درمانی مانند tDCS که نیازمند دارو نیست اثرات مفیدی در وضعیت زندگی این افراد و بهبود عملکردهای روانی آن ها خواهد داشت.
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
25 - 44
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر نظم جویی شناختی هیجانی در زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی در شهر اهواز بود. روش این پژوهش، آزمایشی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل همه زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی مراجعه کننده به مراکز تغذیه شهر اهواز در سال 1398 بوده که تعداد 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند و هر دو گروه در دو مقطع با پیش آزمون و پس آزمون از با استفاده از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش بعد از ارزیابی اولیه به تعداد سه جلسه تحریک آندی نقطه DLPFC راست دریافت نمود در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت ننمودند. داده ها با استفاده از از نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای به طور معنی داری بر تعدیل نظم جویی شناختی هیجان مؤثر بوده است. به علاوه، این مداخله می تواند موجب افزایش ارزیابی مجدد و کاهش نشخوار فکری در افراد مبتلا به چاقی و اضافه وزن گردد.
تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی هم توانی (کوهرنس) قشری مغز بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است که دارای علایم شناختی، هیجانی و رفتاری می باشد. این اختلال با نابهنجاری هایی در فعالیت قشری مغز همراه می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی هم توانی قشری در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش کار: تعداد 36 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بر مبنای معیارهای تصریح شده در DSM-5، به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به تصادف در یکی از گروه های مورد مطالعه (دریافت کننده تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، گروه دریافت کننده تحریک کاذب (شم) و گروه لیست انتظار) گمارده شدند. تمامی شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کرده و فعالیت های مغزی آنها با استفاده از EEG 19 کاناله ثبت گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای تاثیر معناداری بر تغییرات هم توانی یا کوهرنس بین نیمکره ای ندارد. اما، استفاده از تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، در مقایسه با بیمارانی که این تحریک را دریافت نکرده بودند، باعث کاهش معنادار در هم توانی درون نیمکره ای به ویژه در باندهای آهسته مغزی (تتا و آلفا) در هر سه ناحیه قدامی، مرکزی و خلفی مغزی و به صورت چشمگیرتر در نواحی مرکزی شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای باعث کاهش در الگوی فعالیتی نابهنجار در هم توانی نواحی مرکزی می شود که این اثر باعث کاهش اتلاف انرژی مغزی و اصلاح الگوی پردازش اطلاعات در بیماران می گردد.
مقایسه تأثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای با روش اصلاح سوگیری توجه بر کاهش نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
131 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش اصلاح سوگیری توجه و تحریک جریان فرا جمجمه ای بر کاهش نشانگان اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: در این مطالعه از یک طرح کارآزمایی بالینی تصادفی شده استفاده شد. جامعه ی آماری شامل دانشجویان داوطلب با نشانگان اضطراب اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 96 - 1395 بود. شرکت کنندگان 30 دانشجوی داوطلب بودند که براساس ملاک های ورود و خروج در مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (اصلاح سوگیری توجه و تحریک فرا جمجمه ای) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پیش و پس از مداخله همه آنها سیاهه ی هراس اجتماعی را تکمیل کردند و زمان واکنش آنها به تکالیف سوگیری توجه ثبت شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که هر دو روش مداخله در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری منجر به کاهش نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی و سوگیری توجه به محرک های هیجانی منفی و افزایش توجه به محرک های هیجانی مثبت شده است. ولی بین دو روش مداخله، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های مطالعه ی حاضر بر لزوم توجه به و استفاده از رویکردهای نوین درمانی در مواجهه با اختلال اضطراب اجتماعی تاکید دارد.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری ویژه، اختلالی عصب تحولی است که یادگیری خواندن، نوشتن، و ریاضیات را با دشواری هایی مواجه می کند. تحریک الکتریکی فراجمجمه ای یکی از مداخلاتی است که جهت بهبود اختلال یادگیری استفاده می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده و کسب یک نتیجه کلی درباره میزان اثربخشی این مداخلات در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی افراد دارای اختلال یادگیری و کشف متغیرهای تعدیل کننده احتمالی با روش فراتحلیل انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، کلیه مطالعات منتشر شده شامل مقاله و پایان نامه با موضوع اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی بود که با جستجوی سیستماتیک و اعمال ملاک های ورود و خروج، 21 مطالعه جهت ورود به فراتحلیل انتخاب شد و 64 اندازه اثر از نوع d کوهن از این مطالعات استخراج شده و با نرم افزار CMA3 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اندازه اثر ترکیبی محاسبه شده در هر دو مدل اثرات ثابت و تصادفی معنادار است که بر اساس ملاک تفسیری کوهن مقداری متوسط ارزیابی شد. همچنین اندازه اثر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با روش نویز تصادفی بیش از تحریک مستقیم و متناوب بود. نتایج فرارگرسیون نیز نشان داد که سن، نقش پیش بینی کننده و تعدیل کننده دارد و در سنین پایین تر می توان اثربخشی بهتری انتظار داشت. نتیجه گیری: می توان تحریک الکتریکی فراجمجمه ای به خصوص روش نویز تصادفی را به عنوان یکی از مداخلات کارآمد در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه در نظر گرفت.
مقایسه اثربخشی بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1035 - 1052
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال های هیجانی شامل هیجان هایی در کودکان است که با سن آن ها متناسب نیست، با وضعیت فرهنگی آن ها همخوانی ندارد. پژوهش ها نشان داده است که هر دو شیوه بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای بر اختلال های هیجانی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر اختلال های هیجانی در کودکان مبتلا به شب ادراری شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری به اجرا در آمد.
روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری دو ماهه بود، جامعه آماری این پژوهش، تمامی کودکان مبتلا به شب ادراری مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه 5 شهر تهران درسال 1400 بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود، 60 کودک انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفره گمارده شدند. ابزار پژوهش ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ مشکلات رفتاری هیجانی راتر (1991) بود. برنامه های مداخله ای تحریک الکتریکی فراجمجمه ای و بازخورد عصبی در مورد گروه های آزمایش استفاده شد، گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند و داده ها با روش آماری تحلیل واریانس مختلط با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نمرات اختلالات هیجانی در مراحل سه گانه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری درمانی تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 >P). با توجه به میانگین تفاوت ها و این که میانگین گروه بازخورد عصبی از گروه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بیشتر بوده است. نتایج آزمون بون فرونی نشان داد که روش بازخورد عصبی بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری مؤثرتر بود.
نتیجه گیری: با هر دو شیوه مداخله بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای، می توان اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری را کاهش داد و مداخله بازخورد عصبی در درمان شب ادراری کودکان مؤثرتربود.