مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرینات ذهن آگاهی و حافظه کاری حرکتی بر کیفیت زندگی سالمندان فعال بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 32 مرد سالمند ورزشکار از شهر تهران بودند. روش پژوهش نیمه تجربی و نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. شرکت کنندگان به شکل تصادفی در چهار گروه ذهن آگاهی، حافظه کاری حرکتی، ترکیب تمرینات ذهن آگاهی همراه با حافظه کاری حرکتی و کنترل قرار گرفتند و از طریق پرسش نامه اختصاصی سنجش کیفیت زندگی سالمندان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بررسی شدند. مداخلات به مدت 12 جلسه اعمال گردید. نتایج نشان داد اجرای هر سه روش بر بهبود کیفیت زندگی سالمندان مؤثر بوده است. همچنین، نتایج حاکی از آن هستند که مداخله ذهن آگاهی بر خرده مقیاس استقلال و خودشکوفایی و نیز حافظه کاری حرکتی بر خرده مقیاس استقلال تأثیر معناداری داشته است؛ در نتیجه، مربیان و روان شناسان ورزشی می توانند تمرینات ذهن آگاهی و حافظه کاری حرکتی را به عنوان روشی ساده و کم هزینه بر بهبود کیفیت زندگی سالمندان فعال اعمال نمایند.
تأثیر ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ذهن آ گاهی با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی با نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان کرمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. حجم نمونه را 299 دانشجو تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گرد آوری داده ها از معدل تحصیلی نیمسال اول، پرسش نامه سازگاری بیکر و سریاک SACQ))، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI) و پرسشنامه تحصیلی (ASCQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل داده های استنباطی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که ذهن آگاهی به طور مستقیم و معنادار با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی رابطه دارد، و خودپنداره تحصیلی نقش واسطه ای با پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی دارد. از این پژوهش نتیجه گرفته می شود که ذهن آگاهی باعث بالا بردن پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی می شود؛ بنابراین داشتن ذهن آگاهی در محیط های آموزشی منجر به افزایش پیشرفت، سازگاری و خودپنداره تحصیلی دانشجویان می شود.
اثربخشی مداخله شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب ورزشکاران رشته-های تیمی و انفرادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
113-128
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب شناختی، بدنی و رفتاری ورزشکاران بود. 75 نفر آزمودنی به صورت در دسترس انتخاب و در سه گروه تیمی، انفرادی و کنترل جایگزین شدند. بااستفاده از پرسش نامه، بعد از اجرای مداخله شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، اضطراب شناختی، بدنی و رفتاری آزمودنی ها مورد آزمون قرار گرفتند. پس از کنترل تفاوت های اولیه در پیش آزمون در میزان اضطراب شناختی، بدنی و رفتاری، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش با پس آزمون گروه کنترل، وجود دارد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد بین اضطراب کلی آزمودنی های رشته های تیمی و انفرادی تفاوت معنادار وجود دارد. بدین ترتیب که میزان اضطراب رشته های انفرادی بیشتر از رشته های تیمی بود. باتوجه به یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد مداخله شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند موجب کاهش اضطراب شناختی، بدنی و رفتاری در ورزشکاران می شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) شهر شهرکرد
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) شهر شهرکرد انجام پذیرفت. جامعه آماری آن شامل کلیه معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) می باشد که در زمستان سال 1397 در شهر شهرکرد به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند. از بین این افراد به شیوه تصادفی تعداد 40 نفر که نمره پایین در کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی کسب کردند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و بررسی تقسیم شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی زناشویی از باسبی، کران، لارسن و کریستنسن (1995)، و سازگاری زناشویی از اسپانیر (1976) پیش و پس از مداخله آموزشی بین اعضای نمونه توزیع گردید و گروه آزمایش تحت درمان هشت جلسه ای آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. داده ها بوسیله شاخص های توصیفی و تحلیل کواریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به طور معنی داری کیفیت زندگی زناشویی (43/0) و سازگاری زناشویی (17/0) را بهبود بخشید (05/0<P). بنابراین از این آموزش می توان در بهبود کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری زناشویی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر مهارت حل مسئله زنان دانش آموز مدارس بزرگسالان
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر مهارت حل مسئله زنان دانش آموز مدارس بزرگسال شهرستان کرج در سال 95 - 96 انجام پذیرفت. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان بزرگسال دانش آموز مدارس بزرگسال ناحیه 4 استان کرج در سال تحصیلی 95-96 تشکیل دادند (N= 380) که از بین آنها 34 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، به عنوان حجم نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) تقسیم شدند. از آزمودنی های حاضر در گروه آزمایش خواسته شد تا در 8 جلسه 2 ساعته (هفته ای 1 جلسه) آموزش ذهن آگاهی شرکت کنند. برای گرداوری داد ه ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. یک هفته بعد از اتمام جلسات آموزشی از هر دو گروه به طور همزمان و جدا از هم پس آزمون به عمل آمد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش ذهن آگاهی بر مهارت حل مسئله زنان دانش آموز مدارس بزرگسالان شهر کرج در سطح معناداری تاثیرگذار نبوده است. نتیجه گیری: تحقیقات آتی نیازمند آن است سایر روش ها را برای افزایش مهارت حل مسئله زنان مورد ارزیابی قرار دهند
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی دختران بی سرپرست 12 تا 18 سال شهرستان گرگان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی دختران بی سرپرست 12 تا 18 سال شهرستان گرگان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دختران بی سرپرست 12تا 18 سال بود که در مراکز شبانه روزی نگهداری دختران بی سرپرست سازمان بهزیستی شهرستان گرگان نگهداری می شوند. نمونه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر از دختران بی سرپرست 12 تا 18 سال بود که به صورت روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی شرکت کردند ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در گروه آزمایشی و گروه کنترل قبل و بعد از مداخلات پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL- BREF) و پرسشنامه سرسختی کوباسا را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر متغیرهای کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی تاثیر مثبتی گذاشته است. به طوری که در همه ابعاد کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی تفاوت معناداری ایجاد شده است.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، نوروفیدبک و درمان مبتنی بر تمرینات ادراکی - حرکتی اسپارک بر دشواری تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات عصبی تحولی دوران کودکی است که بر ابعاد گسترده ای از کارکردهای افراد مبتلا به آن از جمله تنظیم هیجانی تأثیر دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی و مقایسه درمان های ذهن آگاهی، نوروفیدبک، و درمان مبتنی بر تمرینات ادراکی – حرکتی (اسپارک) بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه تجربی همراه با گروه گواه و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در شش ماه نخست سال 1398 شهر اصفهان بودند که 60 نفر از آنان به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه درمان ذهن آگاهی، درمان نوروفیدبک، درمان ادراکی - حرکتی (اسپارک)، و گروه گواه جایدهی شدند. سه گروه درمانی هر یک به مدت 10 هفته تحت مداخلات مورد نظر قرار گرفتند؛ در صورتی که افراد گروه گواه مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان بنفورد و همکاران (34) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد در مرحله پس آزمون تفاوت معنا داری بین گروه های آزمایش با گروه گواه وجود دارد (01/0 p< ). در مقایسه گروه ها مشخص شد مداخله ذهن آگاهی، اثربخشی بیشتری نسبت به درمان نوروفیدبک داشته (05/0 p< )، ولی تفاوت معنا داری بین مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی و مداخله حسی حرکتی اسپارک مشاهده نشد (05/0 p> ). همچنین یافته های مربوط به مرحله پیگیری نشان داد گروه های مداخله ای ذهن آگاهی و اسپارک میزان اثربخشی خود را حفظ کرده اند (01/0 p< ) ولی از اثر درمانی نوروفیدبک در طی زمان کاسته شده و اثربخشی آن پایدار نمانده است (05/0 p> ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد روش ذهن آگاهی با افزایش وضوح و پذیرش هیجان ها، و مداخله فعالیت های ادراکی- حرکتی از طریق تعدیل ارتباطات عصبی در مغز، موجب تنظیم و برون ریزی هیجانی شده و زمینه را برای کاهش دشواری تنظیم هیجان مساعد می کنند.
اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دبیرستانی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
184 - 172
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان از جمله اختلالهای روانی است که به عنوان مانعی برای انجام فعالیت های عادی و به ویژه وظایف تحصیلی محسوب می گردد. آموزش ذهن آگاهی یکی از رویکردهای نوین برای درمان اختلالات اضطرابی است که پژوهش های اندکی اثربخشی آن را برای این دسته از اختلالات بررسی کرده اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر آموزش ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی وبه شیوه طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری کلیه (214 نفر) دانش آموزان دبیرستان زینب کبری (س)شهر قروه بودند که پرسش نامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی را تکمیل کردند. و از بین جمعیت بالینی 30نفراز آن هایی که دارای نمره اضطراب بالای میانگین بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. برنامه مداخله درمان مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) برای گروه آزمایش در8 جلسه دو ساعته , هفته ای یک روزاجرا شد. داده ها از طریق آنوای آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نمره اضطراب امتحان درگروه آزمایشی به طور معنی داری کمتر از نمرات گروه کنترل شد، بدین معنا که مداخله ذهن اگاهی تأثیر مثبت برگروه آزمایش داشته است ( 50/0> =(P بعلاوه, این تاثیر با پیگیری یک ماهه پایدار بود.بنابراین پیشنهاد میشود این برنامه درمانی به منظور کاهش اضطراب امتحان در دانش آموزان مورد استفاده قرار بگیرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افکار ناکارآمد در کارمندان 115 دانشگاه علوم پزشکی بابل
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مهر ۱۴۰۰ شماره ۴۰
299 - 289
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افکار ناکارآمد در کارمندان 115 دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان 115 دانشگاه علوم پزشکی بابل تعداد 90 نفر در سال 1397 بود و حجم نمونه برای هر گروه آزمایش و کنترل 15 نفر و در مجموع 30 نفر در نظر گرفته شد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار و گروه آزمایش تحت 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد (1987) بود. برای تجزیه تحلیل داده ها روش های آماری توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی) و آمار استنباطی تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر افکار ناکارآمد تأثیر مثبت دارد. آموزش ذهن آگاهی باعث کاهش افکار ناکارآمد می شود. این یافته ها ضرورت آموزش ذهن آگاهی در جامعه را نشان می دهد.
بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت جنسی در زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت جنسی است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز بود که از بین آن ها 196 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در سال 1390-1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده ی پرسشنامه های رضایت جنسی پینی و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا بود. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی با رضایت جنسی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. این تحقیق نشان داد که ذهن آگاهی باعث افزایش رضایت جنسی می شود و ازاین رو هم می توان گفت به کار بردن آن در خانواده درمانی می تواند باعث بهبود روابط زناشویی شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی و شادکامی دانش آموزان مقطع ابتدایی
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی و شادکامی دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود. برای تعیین حجم نمونه 30 نفر دانش آموزان مدرسه دخترانه «معاد»، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در گروه های گواه و آزمایشی گمارده شدند (گروه آزمایش: 15 نفر/ گروه گواه: 15 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد هیلز و آرجیل (2002، فرم کودک) بود. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کورایانس نشان داد که ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی و شادکامی دانش آموزان مقطع ابتدایی مؤثر بوده است (01/0>p) ؛ به عبارت دیگر ذهن آگاهی باعث افزایش میزان سازگاری اجتماعی و شادکامی دانش آموزان شده است. میزان تأثیر درمان بر سازگاری اجتماعی 85/0 و بر شادکامی 83/00 بود. با توجه به اثربخشی ذهن آگاهی، از آن به عنوان یک برنامه آموزشی در جهت افزایش سازگاری اجتماعی و شادکامی دانش آموزان مقطع ابتدایی در مدارس پیشنهاد می گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش فراشناخت ولز با آموزش ذهن آگاهی کابات زین بر اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۵۳-۴۴۱
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب ریاضی یک مشکل گسترده برای همه ی سنین در سراسر جهان است؛ در ارزیابی های بین المللی و بر اساس مطالعات برنامه ریزی بین المللی دانش آموزان، اکثر نوجوانان نگرانی و تنش در کلاس های ریاضی و هنگام انجام اعمال ریاضی را گزارش داده اند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فراشناخت ولز با آموزش ذهن آگاهی کابات زین بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی انجام شد. روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحقیق نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد؛ جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دبیرستان های منطقه ی 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد که از بین آن ها 45 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به صورت تصادفی و مساوی قرار گرفتند. گروه آزمایش اول تحت آموزش فراشناخت ولز در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم تحت آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت، بدون هیچ مداخله ای در انتظار ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سنجش اضطراب ریاضی پلیک و پارکر (1982) و مقیاس سنجش اهمال کاری تحصیلی سولمن و راث بلوم (1984) می باشد. تحلیل داده های این پژوهش در دو بخش توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی، چولگی و کشیدگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره-مانکوا) با استفاده از نرمافزار SPSS-23 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو آموزش فراشناخت ولز و آموزش ذهن آگاهی کابات زین بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی اثربخش است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که این دو درمان بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی، اثربخش هستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که میزان اثربخشی درمان ذهن آگاهی کابات زین بر اهمال کاری تحصیلی و زیرمقیاس های آن، بیشتر از اثربخشی درمان فراشناخت ولز می باشد.
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی انعطاف شناختی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی ذهنآگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی انعطاف شناختی دانشآموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 میباشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس انعطافپذیری شناختی دنیس و همکاران و پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهنآگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی انعطاف شناختی در دانشآموزان رابطه وجود دارد.
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی براساس نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی کنترل توجه دانش آموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس کنترل توجه دریبری و رید (2002)، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصه ای مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل توجه در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
رابطه ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی براساس نقش میانجی تنظیم هیجان در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش میانجی تنظیم هیجان دانش آموزان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم تهران در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 365 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های مرکزی، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (مدلیابی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین ذهن آگاهی و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی تنظیم هیجان در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
بررسی تأثیر آموزش تلفیقی ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۴۰۸-۳۹۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: کم شنوایی یکی از شایع ترین و پیچیده ترین آسیب های حسی است که علاوه بر ایجاد مشکلاتی برای کودک، چالش هایی را نیز برای والدین به خصوص مادر به وجود می آورد. توانایی های شناختی از جمله مؤلفه هایی است که می تواند به مادران کودکان ناشنوا در مقابله با بحران کمک کند. در زمینه اثربخشی درمان های تلفیقی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران کودکان ناشنوا مطالعات کمی انجام شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تلفیقی ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران کودکان کم شنوا انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان کم شنوای استان کرمانشاه (340 نفر) در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس، 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) در پژوهش حاضر استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با بهره گیری از نرم افزار SPSS25 انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد آموزش تلفیقی ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران دارای کودک کم شنوا اثرگذار بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش تلفیق ذهن آگاهی و معنویت درمانی می تواند به مادران دارای کودک کم شنوا، کمک کند تا آن ها ضمن تقویت تمامی مؤلفه های شناختی خود، راحت تر با موقعیت های زندگی روزمره مواجه شده و از خود و فرزند کم شنوا در برابر چالش ها و استرس های زندگی مراقبت نمایند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۲۲-۵۰۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: فرسودگی و تاب آوری تحصیلی از مؤلفه های مهم عملکرد تحصیلی دانش آموزان محسوب می شوند. یکی از روش هایی که به نظر می رسد در بهبود این مؤلفه های تحصیلی تأثیرگذار است، آموزش ذهن آگاهی است. مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان دختر انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که از بین تمامی مدارس این منطقه، 2 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانش آموزان این 2 مدرسه، 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب و آزمون های فرسودگی تحصیلی مسلش (شافوئلی و همکاران، 2002) و تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) روی آن ها اجرا شد. سپس از بین شرکت کنندگانی که نمره بالاتری در فرسودگی تحصیلی و نمره پایین تری در تاب آوری تحصیلی کسب نمودند، تعداد 30 دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 15 دانش آموز به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از انجام آن، آزمودنی های هر دو گروه مجدد مورد آزمون قرار گرفتند تا اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر گروه آزمایش سنجیده شود. جهت تحلیل داده ها، علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی از تحلیل کواریانس نیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مؤثر بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند ضمن کاهش فرسودگی تحصیلی، به افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر نیز کمک کند. بنابراین توجه به آموزش ذهن آگاهی می توا ند نقش مهمی در بهبود جنبه های مثبت تحصیلی در دانش آموزان از جمله کاهش فرسودگی و افزایش تاب آوری تحصیلی داشته باشد.
درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت ارگاسم و عملکرد جنسی زنان مبتلا به اختلال ارگاسم: یک کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف کیفیت رابطه جنسی و به ویژه مرحله ارگاسم یکی از مهم ترین مسائل حوزه سلامت جنسی و باروری محسوب می شود. باتوجه به اهمیت مسئله و نظر به نیاز به شواهد علمی و مطالعات قابل استناد برای تدبیر مداخلات اثربخش و کارآمد، مطالعه حاضر به بررسی اثربخشی درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان اختلال در زنان مبتلا به اختلال ارگاسم می پردازد. مواد و روش ها این پژوهش یک مطالعه تجربی ازنوع کارآزمایی بالینی با جامعه آماری زنان متأهل ایرانی مراجعه کننده به کلینیک های دانشگاهی خانواده، اختلالات جنسی و نیز روان شناسی و روان پزشکی اجرا شده است. به منظور اجرای پژوهش، 25 نفر از زنان واجد شرایط با داشتن ملاک های ورود با روش دردسترس انتخاب و پس از کسب رضایت آگاهانه، پرسش نامه عملکرد جنسی و پرسش نامه محقق ساخته کیفیت تجربه ارگاسم تکمیل شد. سپس آموزش های اولیه درخصوص ساختار و عملکرد دستگاه جنسی زوجین و فرایندهای پاسخ جنسی و اختلالی که در حال حاضر با آن روبه رو هستند، ارائه شد و پروتکل درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه برای داوطلبان اجرا شد. بررسی تغییر عملکرد جنسی و نشانگان اختلالات ارگاسم، قبل از مداخله، پس از تکمیل مداخله و 3 ماه پس از مداخله به روش تحلیل واریانس چندمتغیره ارزیابی و تحلیل شد. یافته ها در مقایسه با نتایج ثبت شده پیش از مداخله، درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی زمان انجام مطالعه در شرکت کنندگان افزایش داد و ارتباط بین درمان و زمان اثر متقابل را معنادار نشان داد. در ارزیابی تأثیر مداخله، براساس نتایج پرسش نامه عملکرد جنسی، تغییرات عملکرد جنسی تفاوت معنا دار پیدا کرد (F(2, 22)=195/95, P<0/0001). نتایج حاصل از تحلیل پرسش نامه محقق ساخته (F(2, 22)=330/97, P<0/0001)، ابزار سنجش نمره ارگاسم (F(2, 22)=352/28, P<0/0001) و نیز ارزیابی تعداد دفعات روابط جنسی در ماه (F(2, 22)=183/15, P<0/0001) نیز اختلاف معنادار در بهبود نشانگان اختلالات ارگاسم را نشان دادند. نتیجه گیری باتوجه به نتایج مطالعه، به نظر می رسد روش های درمانی که بتواند ذهن فرد را بر فرایند تجربه جنسی متمرکز کند، در بهبود و درمان اختلالات جنسی از جمله اختلال ارگاسم مؤثر باشد.
نقش میانجی سرمایه روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و سلامت روان زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و سلامت روان زنان باردار بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را زنان باردار 18 الی 40 سال شهر تهران در سال 1400-1401 تشکیل دادند. تعداد 200 زن باردار به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: مقیاس سلامت روانی (28-MHI) بشارت (1388)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ) بائر و همکاران (2006). از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و مولفه های عمل همراه با آگاهی و عدم قضاوت با اندازه اثر 14/0 و 07/0 اثر غیر مستقیم معناداری بر سلامت روان به واسطه سرمایه روان شناختی دارد (05/0>P) ولی سه مولفه مشاهده، توصیف و عدم واکنش اثر غیرمستقیم معناداری را نشان ندادند (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که مولفه های توصیف و عدم واکنش از متغیر ذهن آگاهی به همراه سرمایه روان شناختی به ترتیب با اندازه اثرهای 18/0، 22/0 و 29/0 اثر مستقیم معناداری بر سلامت راون زنان باردار دارند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که سرمایه روان شناختی با توجه به نقش ذهن آگاهی می تواند تبیین کننده سلامت روان در زنان باردار باشد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی و مثبت اندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۲۰۸-۱۹۹
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه افراد متأهل شهر کرمانشاه در سال 1401 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی انریچ ((EMS فاورز و اولسون (1993)، پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI) سیمپسون (1990)، مقیاس ذهن آگاهی (MAAS) براون و ریان (2003) و پرسش نامه افکار خود آیند مثبت ((ATQ-P اینگرام و ویسنیکی (1988) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد، سبک دلبستگی ایمن نقش مستقیم و معناداری با رضایت زناشویی دارد (001/0P<). همچنین رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی از طریق ذهن آگاهی (001/0P<) و مثبت اندیشی (001/0P<) مثبت و معنادار و رابطه دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی از طریق ذهن آگاهی (002/0P<) و مثبت اندیشی (001/0P<) منفی و معنادار بود. اما رابطه مستقیم دلبستگی ناایمن به رضایت زناشویی (239/0P<) معنادار نشد و در نهایت مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم به واسطه دو متغیر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند.