علوم روانشناختی

علوم روانشناختی

علوم روانشناختی دوره 22 بهار (خرداد) 1402 شماره 123 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نقش میانجی گر استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وسواس فکری - عملی رابطه ای ابعاد کمال گرایی استحکام من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۶۳
زمینه: اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای یکی از تظاهرات ناتوان کننده اختلال های طیف وسواس فکری - عملی است که شامل افکار، تردیدها و اعمال وسواسی است که بر رابطه و ویژگی های شریک زندگی فرد متمرکز است. با وجود توجه روزافزون به اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای، پژوهش های زیادی در مورد عوامل زمینه ای، شناختی و شخصیتی نشانه های این اختلال انجام نشده است. هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی گر استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه ای بود. روش: طرح این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. تعداد 430 نفر (324 زن، 106 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشکده های دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1402-1401 در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه وسواس فکری - عملی رابطه ای (دورون و همکاران، 2014)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1395) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1386) بودند. داده های پژوهش توسط ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS28 و AMOS28 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی میانجی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد، 1 CFI=، 1TLI= و 0/001 RMSEA=. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای (0/01 p<) و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس فکری - عملی رابطه ای بود (0/01 p<). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد کمال گرایی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای را پیش بینی می کنند. همچنین استحکام من، میانجی ارتباط بین ابعاد کمال گرایی و شدت نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرآیندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای دارای اهمیت است.
۲.

میزان استفاده از احساس گناه و شرم به عنوان کنترل درونی در سرمایه گذاران بخش خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس گناه احساس شرم اقتصاد رفتاری سرمایه گذاری خصوصی عوامل روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
زمینه: عوامل روانشناختی نقش مهمی در تصمیمات اقتصادی افراد دارند. اثرپذیری سرمایه گذاران از عواطف و احساسات روانشناختی به خصوص احساس گناه و شرم می تواند به عنوان ابزار کنترلی برای یکی از مهم ترین چالش های پیش روی سرمایه گذاران بخش خصوصی، یعنی اجرای تعهدات در قراردادهای سرمایه گذاری ایفای نقش کند. علی رغم اهمیت این عوامل روانشناختی، تحقیقات اندکی درباره میزان استفاده از این احساسات در بین سرمایه گذاران خصوصی انجام گرفته است. هدف: هدف اصلی از این پژوهش بررسی میزان استفاده از عوامل روانشناختی شامل احساس گناه و شرم در سرمایه گذاران بخش خصوصی به عنوان کنترل درونی در اجرای قراردادهاست. روش: 300 نفر از سرمایه گذاران استان فارس به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به سؤالات مطرح شده پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کلاس پنهان شامل آزمون های نسبت احتمال ونگ-لو-مندل-رابین، لو-مندل-رابین تعدیل شده و پارامتریک بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کلاس پنهان وجود دو کلاس پنهان را تأیید می کند. گروه اول شامل 50/18 درصد از جمعیت است که با احتمال 9/6 درصد، به هیچ عنوان از سازوکار شخص اول اجرای قرارداد (احساس گناه و شرم) استفاده نمی کنند و با احتمال 90/4 درصد از آن به طور نسبی استفاده می کنند. گروه دوم شامل 49/82 درصد از جمعیت است که با احتمال 29/8 درصد، افراد به هیچ عنوان توجهی به احساس گناه و شرم در سرمایه گذاری های خود ندارند و با احتمال 70/2 درصد از سازوکار شخص اول اجرای قرارداد (احساس گناه و شرم) به طور نسبی استفاده می کنند. نتیجه گیری: باتوجه به میزان استفاده از احساس گناه و شرم در سرمایه گذاران بخش خصوصی، بایستی سامانه هایی طراحی شوند که توانایی ذخیره و به اشتراک گذاری شهرت اخلاقی فعالان اقتصادی و معاملات گذشته آن ها را با کمترین هزینه دارند.
۳.

بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر بهزیستی تحصیلی، روانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بهزیستی تحصیلی بهزیستی روانی بهزیستی اجتماعی دانشجویان ناسازگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
زمینه: بررسی سلامت روان دانشجویان سال اول نشان می دهد که درصد قابل توجهی از آن ها قادر به سازگاری عاطفی نیستند و مشکلات سلامت روان شامل باورهای غیرمنطقی، مشکلات هیجانی، انگیزشی، ارتباطی و اجتماعی و یادگیری همراه با افت قابل ملاحظه عملکرد تحصیلی را تجربه می کنند؛ اما محتوای هیچ یک از مداخله ها، مبتنی بر تجربه زیسته دانشجویان دارای بیشترین مشکلات سازگاری با دانشگاه نبوده است. هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر بهزیستی تحصیلی، روانی و اجتماعی دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه بود. روش: پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 40 نفر از دانشجویان ناسازگار سال اول دوره کارشناسی دانشگاه آزاد واحد بندرعباس بودند که در پرسشنامه سازگاری دانشجو با دانشگاه (بیکر و سیریک، 1986)، نمره پایین تر از نمره میانگین کسب کردند. دانشجویان با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی (تومینین-سوینی و همکاران، 2012)، بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) و بهزیستی روانی (ریف، 1989) استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 18 جلسه یک ساعته آموزش سازگاری با دانشگاه را دریافت کرد و پس از دو ماه مطالعه پیگیری به عمل آمد. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر افزایش بهزیستی تحصیلی، روانی و اجتماعی دانشجویان ناسازگار تأثیر معناداری داشته است (0/01 P<)؛ به نحوی که نمرات مؤلفه های بهزیستی، افزایش معناداری در مرحله پس آزمون داشته و در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری به واسطه کاهش مشکلات دانشجویان در سازگاری با دانشگاه به افزایش مؤلفه های بهزیستی آن ها در سال اول منجر می شود.
۴.

رابطه ساختاری توجه مثبت مشروط والدین با ارزش مدرسه: نقش میانجی گر خودکارآمدی تحصیلی، جهت گیری هدف تبحرگرا و ارضای نیاز خودمختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه مشروط والدین ارزش مدرسه خودکارآمدی تحصیلی جهت گیری هدف نیازخودمختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۹
زمینه: ارزش ها کلیدهای انگیزشی انتخاب و تلاش برای دستیابی به اهداف به شمار می روند و ارزش مدرسه به عنوان میزان ارج و قداستی که دانش آموزان برای مدرسه قائل هستند یکی از مؤلفه های بهزیستی تحصیلی به شمار می رود مطالعات نشان داده بهزیستی تحصیلی با توجه مشروط والدین به عنوان یک الگوی رفتاری والدین ارتباط دارد علاوه بر آن ارضای نیاز خودمختاری، افزایش خودکارآمدی، جهت گیری هدف تبحری نیز از شروط دستیابی به بهزیستی و ارزش مدرسه به شمار می آید اما تاکنون هیچ پژوهشی ارتباط این متغیرها را به صورت یکپارچه مورد بررسی قرار نداده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری توجه مثبت و مشروط والدین با ارزش مدرسه با توجه به نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی، جهت گیری هدف تبحرگرا و ارضای نیاز خودمختاری بود. روش: طرح این پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود، جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزن شاغل به تحصیل در مقطع اول متوسطه شهرستان یزد بود تعداد 1302 نفر به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس بهزیستی تحصیلی، توجه مشروط والدین، خودکارآمدی تحصیلی، جهت گیری هدف و نیازهای روانشناختی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیُرسون و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار LISREL8.8 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادکه توجه مشروط با ارضای نیاز خودمختاری، خودکارآمدی، ارزش مدرسه و جهت گیری هدف تبحرگرا رابطه مثبت و معنادار دارد و همچنین توجه مشروط با ارزش مدرسه با نقش میانجی گری جهت گیری هدف، ارضای نیاز خودمختاری و جهت گیری هدف تبحرگرا رابطه ساختاری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان به این نتیجه رسید که انتخاب الگوی ارتباطی حمایتگر توسط والدین با افزایش ارضای نیاز خودمختاری، باورهای خودکارآمدی و هدایت افراد به سمت جهت گیری تبحرگرا موجب افزایش ارزش مدرسه به عنوان یکی از شاخص های بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان می شود.
۵.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی درمان عقلانی هیجانی رفتاری شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۴۸
زمینه: شایستگی اجتماعی یکی از پیش بینی کننده های موفقیت تحصیلی، روانی و اجتماعی در نوجوانان است. پژوهش های پیشین نشان داده است واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری روش های مناسبی برای بهبود سازگاری اجتماعی می باشند، اما تاکنون میزان اثربخشی این دو رویکرد درمانی بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر مورد مطالعه و مقایسه قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر بوشهر در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه آماری شامل 60 نفر از دختران نوجوان بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. در جلسات واقعیت درمانی از پروتکل ترکیبی (گلاسر، 2010؛ وبولدینگ، 2011) و جلسات درمان عقلانی هیجانی رفتاری از بسته آموزشی ترکیبی (الیس، 2004؛ درایدن و نینان، 2010؛ نینان و درایدن، 2009) و برای جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (اسمارت و سانسون، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری شایستگی اجتماعی را افزایش دادند. همچنین آموزش واقعیت درمانی در مقایسه با درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش بیشتر شایستگی اجتماعی شد (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش شایستگی اجتماعی در نوجوانان دختر می شود. بنابراین، مشاوران مدارس می توانند از این روش های درمانی در جهت بهبود مؤلفه های پنچ گانه شایستگی اجتماعی (جرأت ورزی، همکاری، همدلی، مسئولیت پذیری و خودکنترلی) استفاده کنند.
۶.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی فرسودگی تحصیلی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
زمینه: فرسودگی و تاب آوری تحصیلی از مؤلفه های مهم عملکرد تحصیلی دانش آموزان محسوب می شوند. یکی از روش هایی که به نظر می رسد در بهبود این مؤلفه های تحصیلی تأثیرگذار است، آموزش ذهن آگاهی است. مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان دختر انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که از بین تمامی مدارس این منطقه، 2 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانش آموزان این 2 مدرسه، 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب و آزمون های فرسودگی تحصیلی مسلش (شافوئلی و همکاران، 2002) و تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) روی آن ها اجرا شد. سپس از بین شرکت کنندگانی که نمره بالاتری در فرسودگی تحصیلی و نمره پایین تری در تاب آوری تحصیلی کسب نمودند، تعداد 30 دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 15 دانش آموز به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از انجام آن، آزمودنی های هر دو گروه مجدد مورد آزمون قرار گرفتند تا اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر گروه آزمایش سنجیده شود. جهت تحلیل داده ها، علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی از تحلیل کواریانس نیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مؤثر بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند ضمن کاهش فرسودگی تحصیلی، به افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر نیز کمک کند. بنابراین توجه به آموزش ذهن آگاهی می توا ند نقش مهمی در بهبود جنبه های مثبت تحصیلی در دانش آموزان از جمله کاهش فرسودگی و افزایش تاب آوری تحصیلی داشته باشد.
۷.

طراحی و اعتباریابی پرسشنامه هوش هیجانی (فرم خودسنجی) برای ارزیابی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریابی طراحی پرسشنامه هوش هیجانی فرم خودسنجی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
زمینه: پژوهش ها به اهمیت هوش هیجانی بر جنبه های محتلف زندگی کودکان تأکید می کنند. اما مطالعات کمتری به طراحی آزمون مناسب برای سنجش هوش هیجانی در کودکان پرداخته اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی پرسشنامه هوش هیجانی مطابق با فرهنگ ایرانی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 6 تا 9 سال شهر تهران در سال 1400 بوده اند. حجم نمونه 618 کودک (313 پسر و 305 دختر) که به شیوه ی در دسترس از مدارس انتخاب شدند. در این راستا بر اساس بررسی هدفمند پژوهش های علمی در زمینه هوش هیجانی نسخه اولیه پرسشنامه با 60 گویه طراحی شد. برای روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و پایایی درونی با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: در فرآیند روانسنجی پرسشنامه گویه هایی که نسبت روایی محتوایی آن کمتر از 0/62 و شاخص روایی محتوایی آن کمتر از 0/79 بود حذف شد. تحلیل عاملی اکتشافی 59 گویه را با ساختار 6 عاملی نشان داد و تحلیل عاملی تأییدی موید این یافته بود. همچنین همسانی درونی سؤال ها 0/865 به دست آمد که نشان می دهد پرسشنامه از اعتبار خوبی برخوردار است. نتیجه گیری: ابزار طراحی شده یک پرسشنامه معتبر برای سنجش هوش هیجانی در نمونه کودکان ایرانی بوده که پژوهشگران و سایر متخصصان مربوطه می توانند از این ابزار در پژوهش های روانشناختی خود استفاده کنند
۸.

الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های سازش نایافته اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودافشایی هیجانی طرحواره های سازش نایافته اولیه ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۸
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات و نظم جویی هیجانی است که با ناتوانی بالینی در شناسایی احساسات تجربه شده توسط خود یا دیگران مشخص می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد، اما در زمینه پیش بینی این طرحواره ها در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد فلذا در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 2007)، مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه، فرم کوتاه یانگ (2003) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001)، استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و و همچنین معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه نقش واسطه ای ایفا می کند (0/05 >p) و میان ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل واسطه ای، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه متغیرهای محرومیت هیجانی، نقص/شرم، وابستگی/بی کفایتی، ایثارگری و استحقاق/بزرگ منشی، متغیر ناگویی هیجانی را پیش بینی کرده و از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
۹.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود مراقبتی ذهن آگاهی تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۱۵
زمینه: تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. تحقیقات نشان داده که هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان به اجرا در آمد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به کلینیک پزشک متخصص مراجعه کرده و تشخیص سرطان پستان دریافت کرده بودند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل؛ آزمون تصویر بدنی فیشر (1970)، خلاصه طرح جلسات آموزش ذهن آگاهی کابات زین (2015) و خلاصه طرح جلسات آموزش خود مراقبتی کلارک و همکاران (2014) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی بر نمرات تصویر بدنی در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/31 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/1 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش ذهن آگاهی از گروه آموزش خودمراقبتی بیشتر بوده است، بنابراین آموزش ذهن آگاهی در افزایش تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: با هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی، می توان تصویر بدنی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد.
۱۰.

مدل یابی پیش بینی عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در مردان سوء مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد علائم روانشناختی منفی دشواری نظم جویی هیجان مت آمفتامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۶
زمینه: سوءمصرف مت آمفتامین به دلیل اثرات مخرب بر مغز و وسوسه شدید همراه با علائم روان پزشکی قابل ملاحظه، برنامه پیشگیری و درمان را با مشکل مواجه کرده است. فقدان مهارت های نظم جویی هیجان همراه با باورهای شناختی ناکارآمد میل به مصرف مت آمفتامین را افزایش می دهد. نظم جویی هیجان در سوء مصرف کنندگان مت آمفتامین در مطالعات پیشین مورد مطالعه قرار گرفته است، اما مطالعه ای که عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد مخدر را بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش میانجی دشواری نظم جویی هیجان در جامعه مورد پژوهش بررسی کند، یافت نشد. هدف: این مطالعه با هدف مدل یابی پیش بینی عقاید وسوسه انگیز مصرف مت آمفتامین براساس علائم روانشناختی منفی با نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در مردان سوء مصرف کننده ی مت آمفتامین انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی - همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مصرف کننده مت آمفتامین 20 تا 45 ساله مقیم در مراکز ترک اعتیاد وابسته به اداره کل بهزیستی استان اصفهان در سال 1401-1400 و نمونه شامل 262 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز (بک و کلارک، 1993)، مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (لاویباند و لاویباند، 1995)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) بود و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر برای بررسی برازش مدل ارائه شده با داده های به دست آمده و نرم افزار SMARTPLS-3 استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد، مدل علّی عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد بر اساس علائم روانشناختی منفی با نقش میانجی دشواری نظم جویی هیجان در مصرف کنندگان مت آمفتامین مقیم در مراکز ترک اعتیاد در استان اصفهان برازش خوبی دارد (0/5 P>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر که نظم جویی هیجانی ضعیف افراد در بلند مدت باعث ناکارآمدی او در کنترل ترک اعتیاد می شود و این امر به مرور باعث تأثیر عقاید وسوسه انگیز بر تداوم سوءمصرف مواد شود، لذا پیشنهاد می شود برای کاهش عقاید وسوسه انگیز مصرف مواد، از روش های آموزش ارتقای نظم جویی هیجان استفاده کرد
۱۱.

مقایسه اثر بخشی درمان پذیرش و تعهد، شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی بر نشانگان اختلال روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت درمانی درمان شناختی - رفتاری زندانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه: تحقیقات نشان می دهد اختلالات روانی در زندانیان شیوع بالایی دارد و مداخلات روانشناختی می تواند به بهبود سلامت روانشناختی آن ها کمک کند. درمان شناختی - رفتاری بر تغییر تفکر خودکار و انتقاد از خود برای ایجاد شخصیت سالم تمرکز می کند. درمان ACT بر افزایش انعطاف پذیری روانشناختی متمرکز است که توانایی توجه به تجربیات در لحظه حال بدون قضاوت است و در واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری افراد تأکید می کند. با این وجود، انجام پژوهش مقایسه ای این سه درمان در زندانیان کمتر مورد توجه قرارگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی بر نشانگان اختلال روانی زندانیان مرد زندان مرکزی اصفهان بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زندانیان مرد زندان مرکزی اصفهان بودند که از میان آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی نظام دار، 120 نفر انتخاب شدند و در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند (هرگروه: 30 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز در دوره پیگیری چک لیست نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) دراگوتیس و همکاران (1994) را تکمیل کردند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز، استروزال و ویلسون، 1999)، درمان شناختی – رفتاری (بک و همکاران، 1979) و واقعیت درمانی (گلاسر، 1965) بر روی گروه های آزمایش، به صورت مجزا به مدت دوازده جلسه اجرا گردید و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مختلط بیانگر اثربخشی هر سه مدل درمانی بر بهبود نشانگان وسواس عملی - فکری، حساسیت در روابط متقابل، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان گسسته گرایی بود (0/05 p<). همچنین، طبق نتایج آزمون تعقیبی، بین سه گروه درمانی در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری مشاهده شد و درمان شناختی - رفتاری بر نشانه های اختلال روانی بطور معناداری اثربخشی بیشتری در مقایسه با واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد داشته است (0/05 p<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و واقعیت درمانی موجب بهبودی در سلامت روانشناختی زندانیان مرد شده است و درمان شناختی - رفتاری اثربخشی بیشتری داشته است.
۱۲.

بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانبخشی شناختی کنترل مهاری کارکردهای اجرایی سرد حافظه فعال انعطاف پذیری شناختی اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۱۰
زمینه: کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی از جمله کارکردهای اصلی شناختی هستند که در اختلال کمبود توجه/فزون کنشی نقش دارند. توانبخشی شناختی به عنوان یک روش درمانی مؤثر و غیردارویی در بهبود و ارتقاء کارکردهای شناختی در طیف وسیعی از اختلالات روانی و رفتاری مطرح شده است، اما اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی، کمتر مورد مطالعه قرارگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی کنترل مهاری بر کارکردهای اجرایی سرد مانند حافظه فعال، انعطاف پذیری شناختی در کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر و پسر ۷ تا ۱2 سال مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که مبتلابه اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بودند. نمونه آماری شامل 30 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اسنپ (SNAP-IV، سوانسون، نولان و پلهام،1980)، آزمون رایانه ای چند محرک پیشین (N-BACK، کرچنر، ۱۹۵۸) و آزمون رایانه ای ویسکانسین (WSCT، گرانت و برگ، 1948) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در عملکرد گروه آزمایش و گروه گواه در مؤلفه های حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی تفاوت وجود دارد (0/05 P>). نتیجه گیری: به نظر می رسد تکالیف ساختاریافته با هدف تقویت مهار تداخل و پاسخ به بهبود کارکردهای اجرایی سرد، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی کمک می کند

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰