فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
226 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش آگاهی واج شناسی و توانمندسازی شناختی بر بهبود مهارت خواندن (سرعت خواندن، صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با مشکل خواندن بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان نارساخوان پایه ی سوم و چهارم مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهرستان کاشان (1403 1402) بود. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 36 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای یک گروه، آموزش آگاهی واج شناسی با کمک برنامه امین و برای گروه دیگر، توانمندسازی شناختی با کمک برنامه سام، هر کدام به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی سطح خواندن اصفهان (1384) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش آگاهی واج شناسی بر بهبود مؤلفه های صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی (0.05 >P) و توانمندسازی شناختی بر بهبود مؤلفه های سرعت خواندن، صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی (0.05 >P) در دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، روش آموزش آگاهی واج شناسی و توانمندسازی شناختی باعث بهبود مهارت خواندن در افراد نارساخوان می گردد و می تواند به عنوان یک روش در درمان اختلال یادگیری توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شود.
اثربخشی آموزش رویکرد چند حسی فرنالد بر نارساخوانی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رویکرد چند حسی فرنالد بر بهبود درک خواندن و سازگاری تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال خواندن چهارم و پنجم ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان رامسر در سال تحصیلی 1402- 1403 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. گروه آزمایش، مداخله آموزشی رویکرد چند حسی فرنالد را در 15 جلسه 45 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نارساخوانی (FQ) وکسلر(1945، پرسشنامه سازگاری تحصیلی (AISS) سینها و سینگ (2005) بود. داده های گردآوری شده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون بهبود درک خواندن و سازگاری تحصیلی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش رویکرد چند حسی فرنالد به صورت موثری در جهت افزایش سازگاری تحصیلی و بهبود درک خواندن در دانش آموزان دوره چهارم و پنجم استفاده کرد.
ارائه مدل پیش بینی کیفیت روابط مادر- کودک بر اساس ابعاد خردمندی و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی با میانجی گری فقدان لذت جویی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
249 - 278
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی کیفیت روابط مادر- کودک بر اساس ابعاد خردمندی و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی با میانجی گری فقدان لذت جویی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم بود. این مطالعه حاضر همبستگی- توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان اتیسم در شهر اهواز بوده که 200 نفر از این مادران به روش در دسترس از مدارس کودکان اتیسم انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های کیفیت روابط مادر- کودک (Pianta)، پرسشنامه سه بعدی خردمندی (Ardelt)، فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگسالان (Ditommaso et al.) و پرسشنامه فقدان لذت جویی (Snaith et al.) بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارSPSS-20 و AMOS-20 انجام شد. نتایج به دست آمده نشان دادند بین همه ضرایب مسیر به جز احساس تنهایی خانوادگی به کیفیت روابط مادر- کودک (59/0 p=، 03/0-β=)، بعد عاطفی خردمندی به فقدان لذت جویی (53/0 p=، 03/0=β=) ، احساس تنهایی رمانتیک به فقدان لذت جویی (02/0- p=، 67/0β=)، و احساس تنهایی اجتماعی به فقدان لذت جویی (97/0 p=، 002/0-β=) معنی دار بودند. هم چنین در نتایج نیز مشخص شد بین بعد شناختی خردمندی (017/0 p=، 127/0β=) و انعکاسی خردمندی (035/0 p=، 113/0β=) و احساس تنهایی خانوادگی (005/0 p=، 057/0-β=) با کیفیت روابط مادر- کودک از طریق میانجی گری فقدان لذت جویی رابطه غیر مستقیم وجود دارد. اما بین بعد عاطفی خردمندی (49/0 p=، 017/0β=)، احساس تنهایی رمانتیک (59/0 p=، 13/0β=) و احساس تنهایی اجتماعی (99/0 p=، 084/0β=) با کیفیت روابط مادر- کودک از طریق میانجی گری فقدان لذت جویی رابطه غیر مستقیم مشاهده نشد. بر این اساس پیشنهاد می شود با ایجاد انجمن های مربوط به کودکان اتیسم و مشارکت در انجمن ها، نسبت به حمایت از حداقل توانمندی ها، و آشنایی با سایر ویژگی های رفتاری مختلف در این کودکان گام برداشته شود و از این طریق از میزان وابستگی کودک اوتیسم به مادر کاسته شود و بر اساس حداقل توانایی دیده شده در این کودکان بتوان برنامه بهره وری مناسب از اوقات و زندگی آنان تنظیم و اجرا شود.
فرآیند شکل گیری و تحول طلاق بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور کشف فرایند شکل گیری و تحول طلاق بر اساس منابع اسلامی انجام شد. این پژوهش شامل ترکیبی از روش های کیفی و کمی است که طی چهار مرحله اجرا گردید. برای تدوین فرایند شکل گیری و تحول طلاق، از روش «معناشناسی زبانی» استفاده شد و به منظور تحلیل مراحل و شاخص های به دست آمده از منابع اسلامی، از روش «تحلیل محتوا» و «قواعد اصول فقه» استفاده گردید. روایی محتوای فرایند شکل گیری و تحول طلاق با استفاده از نظر کارشناسان بررسی گردید. یافته های پژوهش نشان داد فرایند شکل گیری طلاق بر اساس منابع اسلامی متشکل از شش مرحله (پیش آشفتگی، بروز آشفتگی، آشفتگی، گسستگی و امکان طلاق، آمادگی برای طلاق و امکان بازگشت، و پس از طلاق و امکان بازگشت) است. روایی محتوا برای تمام مراحل و شاخص های به دست آمده با اظهار نظر هشت کارشناس تأیید گردید.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی بر تحمل پریشانی هیجانی، خودتمایزیافتگی و ناگویی خلقی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های روان تنی به عنوان یکی از شایع ترین اختلال های روانی جزء چالش های مهم بهداشت عمومی محسوب می شود و باعث مشکل های روانشناختی بسیاری می گردد. در نتیجه، هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی بر تحمل پریشانی هیجانی، خودتمایزیافتگی و ناگویی خلقی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی بود. روش و مواد: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر اهواز بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی این شهر مراجعه کردند. نمونه پژوهش 60 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 5 جلسه دو ساعته با روش خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و گروه آزمایش دوم، 10 جلسه دو ساعته با روش خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی آموزش دید و گروه کنترل، در این مدت هیچ آموزشی ندید. جهت گردآوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005)، سیاهه خودتمایزیافتگی (اسکوورون و فریلندر، 1998) و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) استفاده و داده های آن با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو روش مداخله خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش معنادار تحمل پریشانی هیجانی و ناگویی خلقی و افزایش معنادار خودتمایزیافتگی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی شدند (05/0P<). همچنین، بین اثربخشی دو روش مداخله خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی بر کاهش تحمل پریشانی هیجانی و ناگویی خلقی و افزایش خودتمایزیافتگی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، متخصصان و درمانگران حوزه سلامت می توانند از هر دو روش خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی در مداخله های خود برای بهبود ویژگی های روانشناختی استفاده نمایند.
مقایسه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران هایپرهیدروزیس و همتایان عادی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۸۹-۵۸۱
حوزههای تخصصی:
هایپرهیدروزیس یا تعریق بیش ازحد و غیرطبیعی، وضعیتی است که عرق کردن به طور غیرطبیعی افزایش یافته است. این افزایش میزان تعریق تا حدی است که بیش از مقدار موردنیاز برای تنظیم دمای بدن است. این بیماری می تواند کیفیت زندگی فرد مبتلا را از جهات مختلف کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران مبتلابه هایپرهیدروزیس و همتایان عادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعه کنندگان به دو کلینیک زیبایی شهر تبریز جهت درمان پرتعریقی است همتایان عادی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (conner & Davidson, 2003) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (gross & john, 2003) است. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد و با نرم افزار spss-21 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که بین تنظیم هیجان در بیماران هایپرهیدروزیس در مقایسه با همتایان عادی و همچنین تاب آوری آنان تفاوت معنادار وجود دارد؛ بنابراین نتیجه گرفته شد که دو مؤلفه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران مبتلابه هایپرهیدروزیس در مقایسه با افراد عادی ضعیف تر است.
اثر توسعه ی شغلی بر عملکرد کاری با نقش واسطه گری خودکارآمدی در بین معلمان دوره اول ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۴۲-۶۲۸
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی میزان اثر عملکرد کاری با توسعه ی شغلی با نقش واسطه گری خودکارآمدی دانش معلمان زن دوره دوم ابتدایی شهر خرم آباد می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی و ازلحاظ گرداوری داده ها میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان زن دوره اول ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 که تعداد آن ها 296 نفر بود و با روش نمونه گیری در دسترس 162 نفر تعیین شد. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه عملکرد کاری معلمان براتی (1389)، پرسشنامه توسعه شغلی معلمان نیوجرسی (2014) و پرسشنامه خودکارآمدی معلم تشانن موران و وولفولک هوی در سال (2001) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss نسخه 27 استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده مشاهده شد که فرضیه اول رد و دیگر فرضیه ها تائید شدند. اثر هویت شغلی بر فرسودگی کاری در سطح اطمینان 95 درصد مثبت و معنی دار نمی باشد (0/417 =p، 0/125- =β). همچنین اثر هویت شغلی بر درگیری کاری در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار می باشد (0/000 =p، 0/856=β). همچنین درگیری کاری بر فرسودگی کاری در سطح اطمینان 99 درصد اثر مثبت و معنی داری می باشد (0/000 =p، 0/58-=β). درنهایت اثر غیرمستقیم هویت شغلی بر فرسودگی کاری با نقش واسطه گری درگیری کاری در سطح اطمینان 99 درصد مثبت و معنی دار می باشد (0/000=p،0/530-=β).
اثربخشی آموزش مهارت های جنسی بر رضایت جنسی و نشخوار فکری زوجین متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های جنسی بر رضایت جنسی و نشخوار فکری زوجین متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زوجین مراجعه کننده به خانه های سلامت در شهر تهران در سه ماهه دوم سال 1403، تشکیل دادند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش با استفاده از آموزش مهارت های جنسی، 8 جلسه 60-90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه رضایت جنسی (هادسون، 1981) و نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) بودند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش مهارت های جنسی بر رضایت جنسی در زوجین متأهل اثربخش است (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد آموزش مهارت های جنسی بر نشخوار فکری در زوجین متأهل اثربخش است (05/0>P). بنابراین این یافته ها می توانند به عنوان مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی در جهت بهبود کیفیت روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین متأهل مورداستفاده قرار گیرند.
تدوین مدل افکار خودکشی بر اساس تروماهای کودکی و مشکلات رفتاری با نقش میانجگیری وقایع استرس آور زندگی نوجوانان دختر شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
63 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: تروماهای دوران کودکی ومشکلات رفتاری می توانند تأثیر عمیقی بر ویژگی های روان شناختی و سلامت روانی افراد در طول زندگی بگذارد. تروماهای کودکی و مشکلات رفتاری حاصله از آن به همراهی وقایع استرس آور زندگی می توانند دربروزشکل گیری افکار خودکشی در نوجوانی و جوانی مؤثر باشند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی افکار خودکشی بر اساس تروماهای کودکی و مشکلات رفتاری با میانجگیری وقایع استرس آور زندگی در نوجوانان دختر شهر خرم آباد انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل 800 نفر از نوجوانان دختر با گروه سنی 14 تا 18 سال شهر خرم آباد بودند که بصورت نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل، پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ)، مقیاس خودسنجی نوجوان (YSR)، مقیاس سنجش ایده پردازی افکار خودکشی (BSSI)، مقیاس میزان استرس تحصیلی (زاجاکووا)، مقیاس تبعیض جنسیتی (کلونوف و لندرین) و مقیاس میزان گرایش به مواد مخدر (موسوی و همکاران) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار SPSS-19 و Amos-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است (RMSEA=0/08 P < 0/001). در این مدل تروماهای دوران کودکی با میانجی گری مشکلات رفتاری اثر غیر مستقیم و معناداری بر افکار خودکشی داشتند (P < 0/05، (β = 0/59 همچنین تروماهای کودکی با میانجگیری وقایع استرس آور بر افکار خودکشی (0/22= β)، مشکلات رفتاری با میانجی گری وقایع استرس آور بر افکار خودکشی (β=0/54)، وقایع استرس آور زندگی (β= 0/48)، و مشکلات رفتاری (β=0/46) نیزاثر مستقیم و معناداری بر افکار خودکشی داشتند (p < 0/05).بحث و نتیجه گیری: افکار خودکشی می تواند تحت تأثیر تروماهای اولیه کودکی و مشکلات رفتاری حاصله از این تروماها با نقش میانجی گری وقایع استرس آور زندگی قراربگیرد. یافته های این مطالعه می تواند به مسولین درشناسایی عوامل و فاکتورهای خطر خودکشی کمک کرده و متخصصان سلامت نیزدر جهت تدوین برنامه پیشگیری از خودکشی برای دانش آموزان می توانند از این پژوهش استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی در دانش آموزان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی در دانش آموزان دارای افکار خودکشی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوره دوم منطقه 14 تهران، در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه گیری نیز به شیوه خوشه ای بود که براساس نقطه برش، 60 دانش آموز به صورت تصادفی در سه گروه( دو گروه ازمایشی و یک گروه کنترل) قرار داده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، افسردگی بک، و مقیاس تکانشگری بارت، مداخلات روایت درمانی و مداخلات درمان هیجان مدار بود، که هرمداخله در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار، به صورت گروهی اجرا شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در مرحله پس آزمون حاکی از تفاوت معنا داری اثرات هر دو مداخله در کاهش نمرات طرحواره ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی با گروه کنترل بود. هردو مداخله (روایت درمانی و درمان هیجان مدار) نشان دادند که اثربخش بوده اند؛ اما تفاوت معناداری میان دو مداخله مشاهده نشد. براین اساس، روایت درمانی و درمان هیجان مدار تأثیر مثبت بر کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی در دانش آموزان دارای افکار خودکشی داشته اند.
آزمون مدل شادکامی بر اساس هوش معنوی و کیفیت روابط بین فردی با میانجیگری ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی دانشجویان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۵۵-۶۴۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آزمون مدل شادکامی بر اساس هوش معنوی و کیفیت روابط بین فردی با میانجی گری ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه ش امل تمامی دانشجویان مجرد (١٨-30 سال) دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این پژوهش 290 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI؛ آرگایل، 2002)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI؛ کینگ، 2009)، پرسشنامه کیفیت روابط (QRI، پیرس و همکاران، 1991)، پرسشنامه 5 عاملی ذهن آگاهی )FFMQ، بائر و همکاران، 2006)، پرسشنامه استاندارد شفقت ورزی به خود (SCS، نف، 2003) استفاده شد. یافته ها نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است و هوش معنوی، کیفیت روابط بین فردی، ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی با شادکامی رابطه مثبت و مستقیم دارند. نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی نقش میانجی بین رابطه هوش معنوی و کیفیت روابط بین فردی با شادکامی را داشتند. نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که شادکامی دانشجویان نه تنها به عوامل بیرونی مانند موفقیت تحصیلی یا شرایط زندگی بستگی ندارد، بلکه به طور عمیقی با ویژگی های درونی مانند هوش معنوی، کیفیت روابط، ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی مرتبط است.
مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
193 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 45 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفره گمارده شدند (2گروه آزمایش و گروه گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (WISC-IV، 2003)، جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (KMDT، 1988)، آزمون مهارت های دیداری - حرکتی بندر گشتالت (BVMGT، 1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (PMRT،1936) بود. داده ها با روش اماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح (05/0> p) وجود داشت. علاوه بر این، بین میزان اثر بخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت ( 05/0P> ). بنابراین هر دو مداخله جهت بهبود سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی مفید واقع می گردد.
اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سردرد یک مشکل عصبی شایع در کودکان و نوجوانان است که می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن اجرا شد.روش: روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 دانش آموز مبتلا به میگرن انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای روان درمانی مثبت نگر (سلیگمن، 2002) را دریافت کرد و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت، هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شدت علایم میگرن نجاریان (1376) و مقیاس نشخوار خشم سوکودولسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS26 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه سردردهای میگرنی (001/0>P؛ 04/73F= و 73/0ηp2=) و نشخوار خشم (001/0>P؛ 66/20F= و 44/0ηp2=) وجود داشت.نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مداخله روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان مبتلا به میگرن اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان از روان درمانی مثبت نگر در کاهش مشکلات افراد مبتلا به میگرن استفاده کرد.
روایی تشخیصی «روش ارزیابی شدلر- وستن» در نمونه غیربالینی صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی روایی تشخیصی ابزارهای مختلف جهت شناسایی مبتلایان به اختلال های شخصیتی اهمیت زیادی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه تعیین روایی تشخیصی روش ارزیابی شدلر- وستن در نمونه غیربالینی صنعت نفت ایران بود. روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمّی بود. جامعه پژوهش کارکنان صنعت نفت متقاضی تصدی پست های مدیریتی در سال 1402 بودند که تعداد 400 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با روش ارزیابی شدلر- وستن (SWAP-200) گردآوری و برای تعیین روایی تشخیصی از سه روش فاصله اطمینان، ضریب حساسیت و ضریب وضوح گرایی در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر 12 مقیاس روش ارزیابی شدلر- وستن شامل پارانوئید، اسکیزوئید، اسکیزوتایپال، ضداجتماعی، مرزی، هیستریانیک، نارسیستیک، اجتنابی، وابسته، وسواسی، افسرده و منفعل- پرخاشگر به دلیل داشتن فاصله اطمینان بیشتر از 2 انحراف معیار دارای روایی تشخیصی مناسبی بود. همچنین، 9 مقیاس پارانوئید، اسکیزوئید، ضداجتماعی، هیستریانیک، نارسیستیک، اجتنابی، وابسته، وسواسی و منفعل- پرخاشگر به دلیل داشتن ضریب حساسیت و ضریب وضوح گرایی به ترتیب بالاتر از 90/0 و 70/0 حاکی از روایی تشخیصی مناسب بودند، اما مقیاس اسکیزوتایپال به دلیل ضریب حساسیت 21/0 و ضریب وضوح گرایی 80/0، مقیاس مرزی به دلیل ضریب حساسیت 35/0 و ضریب وضوح گرایی 70/0 و مقیاس افسرده به دلیل ضریب وضوح گرایی 57/0 و ضریب حساسیت 65/0 حاکی از روایی تشخیصی نامناسب بود. نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران اختلال های شخصیتی می توانند از روش ارزیابی شدلر- وستن به عنوان یک ابزار دارای روایی تشخیصی مناسب استفاده نمایند.
روایی و پایایی مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۰۸-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری دانش آموزان متوسطه اول و دوم استان اصفهان در سال 1402-1401 بودند. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 400 دانش آموز در مرحله اول و 900 دانش آموز در مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی، پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب تنصیف و روایی آن به روش همگرایی و وابسته به ملاک با پرسشنامه هوش اخلاقی آبادیان و رباط میلی (MIQAR، 1399) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که هر کدام از شاخص های تحلیل عاملی تاییدی مقیاس مذکور از جمله RMSEAI،PCFI ،TLI وcfi از مقدار مطلوب و مناسبی برخوردار بودند. ضریب آلفا و ضریب تنصیف کل مقیاس نیز 96/0و 93/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی منجر به استخراج 7 عامل(احترام، مسئولیت پذیری، وجدان، مهربانی، خویشتن داری، صداقت و بخشش) شد. بارهای عاملی تمام مولفه ها بالاتر از 4/0و از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). روایی وابسته به ملاک با مقیاس هوش اخلاقی به مقدار 52 /0 و معنادار گزارش شد (001/0>P). با توجه به وضعیت مطلوب روایی و پایایی، مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان، می تواند به عنوان ابزاری معتبر و مفید برای بررسی و سنجش هوش اخلاقی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف برای مدیریت بیماری اسکلروز چندگانه (ام اس)، علاوه بر پرداختن به علائم جسمانی، ضروری است که بالینگرها به کیفیت زندگی بیماران توجه کنند. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی پیشایندهای کیفیت زندگی افراد دارای ام اس، به ویژه آزمون نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی بود. مواد و روش ها پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده کرد. جامعه پژوهش افراد مبتلا به ام اس از بیمارستان های سینا و آسیا در تهران در بازه آبان سال 1402 تا خرداد سال 1403 بودند. این پژوهش شامل 166 شرکت کننده بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی (WHOQoL-BREF)، پرسش نامه خودکارآمدی درد (PSEQ) و پرسش نامه هویت بیماری (IIQ) گردآوری شد. تحلیل داده شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون سلسله مراتبی (با و بدون کنترل اثر سن)، تی مستقل و آنوای یک راهه بود. یافته ها نتایج، همبستگی مثبتی را بین خودکارآمدی درد و هویت غنی شدگی با کیفیت زندگی نشان داد، اما هویت غرق شدگی همبستگی منفی با آن داشت. حتی پس از کنترل سن، این سه متغیر کیفیت زندگی را به طور معنی داری پیش بینی کردند. هویت غرق شدگی رابطه خودکارآمدی درد با کیفیت زندگی را تعدیل کرد. به علاوه، هیچ تفاوت معنی داری در کیفیت زندگی سطوح مختلف متغیرهای تحصیلات، وضعیت تأهل، نوع بیماری و مدت بیماری مشاهده نشد. نتیجه گیری باورهای خودکارآمدی درد و همچنین هویت های غرق شدگی و غنی شدگی نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد مبتلا به ام اس بازی می کنند. وقتی که مداخلاتی با هدف بهبود کیفیت زندگی افراد دارای ام اس طراحی می شود لازم است این عوامل مدنظر قرار گیرند.
بررسی تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مرد مقیم خانه سالمندان: کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سو کور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف طیف گسترده ای از افراد مسن با کاهش کیفیت خواب و مسائل سلامت روانی متعاقب آن، مانند اضطراب و افسردگی مواجه می شوند که تأثیرات منفی بر ابعاد مختلف زندگی و همچنین بر سلامت و رفاه آن ها دارد. یکی از روش های مداخله ای مؤثر در بهبود این مشکلات، استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری است. این روش، با بهره گیری از تکنیک های پیچیده ای به بهبود کیفیت خواب و کاهش علائم روانی در سالمندان کمک می کند. پژوهش حاضر، اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مرد مقیم خانه سالمندان را بررسی کرده است. مواد و روش ها در این پژوهش تجربی از نوع کارآزمایی بالینی کنترل شده دوسو کور، نمونه های شامل ۶۸ سالمند مرد مقیم خانه سالمندان شهر کرمانشاه انتخاب شدند که براساس معیارهای ورود و خروج به صورت تصادفی به دو گروه ۳۴ نفره آزمایش (دریافت کننده بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری) و کنترل (بدون مداخله) تقسیم شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه 45 دقیقه ای در 8 هفته بسته آموزشی را دریافت کرد و طی این مدت نیز گروه کنترل به جز مراقبت های معمول روزانه و ارتباط کلامی، تحت درمان خاصی قرار نگرفت. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخله، بلافاصله پس از پایان مداخله و 1 ماه پس از پایان مداخله به وسیله پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) و سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) مورد سنجش قرار گرفتند. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی ( فراوانی و درصد و میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (کلموگروف اسمیرنوف، تی زوجی، تی مستقل و کوواریانس با اندازه های تکراری) به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها در تجزیه وتحلیل بین گروهی براساس آزمون تی مستقل، نتایج نشان داد میانگین نمرات کیفیت خواب و سلامت روان بلافاصله پس از پایان مداخله (پس آزمون) و 1 ماه پس از پایان مداخله (پیگیری) در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و بهبود یافته است (0/001>P)، درحالی که در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد (0/05P)، اما در گروه کنترل بهبود معنی داری مشاهده نشد (0/05 نتیجه گیری نتایج این مطالعه بهبود قابل توجهی در کیفیت خواب و سلامت روان در میان شرکت کنندگانی که بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری را دریافت کردند نشان داد، چنان که شرکت کنندگان در گروه آزمایش الگوهای خواب بهتری ازجمله کاهش موارد بی خوابی و طول مدت خواب طولانی تر و کاهش معنی داری در سطوح سلامت روان و زیرمقیاس های آن گزارش کردند.
پیشبینی اضطراب فراگیر بر اساس سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
245 - 254
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب فراگیر بر اساس سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر شیراز در سال 1402 بود. حجم نمونه آماری 384 نفر برآورد گردید و این افراد با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر-ویرایش چهارم (IV-GADQ، نیومن و همکاران، 2002)، پرسشنامه فرزندپروری آلاباما (APQ، شلتون و همکاران، 1996) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده مک مستر (FAD، اپشتاین و همکاران، 1983) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مولفه های حل مساله (001/0=p)، ارتباطات (001/0=p)، واکنش های عاطفی (003/0=p) و سبک فرزندپروری اقتدار منطقی (001/0=p)، به صورت منفی و معنادار و سبک های فرزندپروری استبدادی (001/0=p) و آزاد گذار (008/0=p)، به صورت مثبت و معنادار قادر به پیش بینی اضطراب فراگیر نوجوانان می باشند. دیگر نتایج حاکی از آن بود که سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در مجموع 33 درصد از واریانس نمرات اضطراب فراگیر را تبیین می کند. بنابراین عملکرد خانواده و نحوه ی ارتباط والدین با فرزندان می تواند در بروز اختلالات اضطرابی در نوجوانان نقش داشته باشد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در بین دانش آموزان دختر
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس باور خودکارآمدی و هوش هیجانی در دانش آموزان دختر انجام شد. پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی نظرآباد-البرز بود، که با نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 340 دانش آموز دختر انتخاب شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی-فرم کوتاه (ریف و همکاران، 2006)، خودکارآمدی عمومی (شرر و مادوکس، 1982) و هوش هیجانی (گلمن، 1995) گردآوری شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه با نرم افزار SPSS-v26 انجام شد. نتایج نشان داد که بین نمره کل باور خودکارآمدی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دختر، همبستگی مثبت و معناداری (615/0=r و 019/0>P)وجود دارد . بین نمره کل هوش هیجانی و هر یک از مؤلفه های آن با بهزیستی روانشناختی از نظر آماری، رابطه مثبت و معناداری (677/0=r و 015/0>P) بود.در تحلیل رگرسیون با روش همزمان نشان داد که متغیرهای پیش بین توان تبیین 34 درصدی واریانس نمره بهزیستی روانشناختی را داشته اند.
اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از تمامی پرستاران بیمارستان شهید لواسانی شهر تهران در بهار سال 1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981، MBI) و خستگی ذهنی جانسون و همکاران (2010،MFS ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون فرسودگی شغلی و خستگی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). در نتیجه آموزش تنظیم هیجان با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران مورد استفاده قرار گیرد.