مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
زنان متقاضی طلاق
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی میان زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس100 نفر از جامعه زنان عادی و 100 نفر از جامعه زنان متقاضی طلاق به عنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان(AAS) و مقیاس بخشودگی خانواده(FFS). برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون t و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج بیا ن کننده آن است که بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اضطرابی با میزان بخشودگی، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین زنان عادی و زنان متقاضی طلاق در سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی آن ها تفاوت معناداری وجود دارد.
اثر بخشی آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام بر بهبود سلامت روانی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام بر بهبود سلامت روانی زنان متقاضی طلاق بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه تحقیق شامل 30 نفر از زنان متقاضی طلاق بود که داوطلبانه از بین 61 نفر از زنان متقاضی طلاق به عنوان جامعه مورد مطالعه، انتخاب، و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی هفت جلسه 80 دقیقه ای مورد آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سلامت روان گلدنبرگ بود. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) با نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره در فرضیه اصلی نشان داد آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام بر سلامت روانی زنان متقاضی طلاق اثربخشی معنی داری دارد. هم چنین نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد آموزش نیز بر مؤلفه های سلامت روانی (ضعف جسمانی، اضطراب و بیخوابی، کنش-وری اجتماعی، افسردگی) اثربخشی معنی داری دارد. آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام می تواند با بهبود سلامت روانی زوجین به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای زنان متقاضی طلاق به کار گرفته شود.
خشونت: مهم ترین عامل برانگیزاننده طلاق از منظر زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم دی ۱۳۹۷ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۱)
119-130
حوزه های تخصصی:
طلاق تهدیدی جدی برای خانواده و جامعه است که در دنیای مدرن رشد چشمگیری داشته است. پدیده ای چندبعدی است و هم معلول علت های متعدد و هم علت بسیاری از آسیب های اجتماعی، اقتصادی و روانی است. یکی از علت های گرایش افراد به طلاق خشونت است. این مطالعه از نوع کیفی است. حجم نمونه 30 نفر است که از بین زنان متقاضی طلاق در شهر کرمان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده ها حاکی از آن است که خشونت فیزیکی با 18 مورد و 60 درصد فراوانی مهم ترین عامل طلاق است و خشونت کلامی با 13 مورد و 3/43 درصد فراوانی و خشونت رفتاری با 12 مورد و 40 درصد فراوانی در جایگاه های بعدی قرار دارند. از منظر زنان متقاضی طلاق خشونت مهم ترین عاملی است که آن ها را برای دادخواست طلاق مصمم کرده است.
اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر کنترل عواطف و دشواری در تنظیم هیجان زنان متقاضی طلاق مواجه شده با خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
197 - 216
حوزه های تخصصی:
زن های متقاضی طلاق که با خیانت زناشویی هم مواجه می شوند، اغلب با آشفتگی، تخلیه ی عاطفی هیجانی شدید واکنش نشان می دهند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر کنترل عواطف و دشواری در تنظیم هیجان زنان متقاضی طلاق مواجه شده با خیانت همسر بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین کلیه ی زنان متقاضی طلاق که در سال 1396 از طرف دادگاه خانواده ی شهر ایلام به مرکز اورژانس اجتماعی این شهر، ارجاع داده بودند، تعداد 30 نفر که با خیانت همسر مواجه شده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه مداخله ای و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از مقیاس PTSD می سی سی پی، پرسش نامه ی کنترل عواطف (Williams & Chambles)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (Gratz & Roemer) و پکیج درمان پردازش مجدد هولوگرافیک (Katz, 2005). داده ها با استفاده نرم افزار SPSS-21 و توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل آزمون کوواریانس چند متغیری نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک، تأثیر معنی داری بر کنترل عواطف و دشواری در تنظیم هیجان زنان متقاضی طلاق مواجه شده با خیانت همسر دارد (00۰/0>p , 1307/30 =F). نتایج آزمون کوواریانس تک متغیری نشان داد که بین پس آزمون دو گروه در کنترل عواطف (00۰/0>p , 2318/32=F) و دشواری در تنظیم هیجان (00۰/0>p , 173/02=F) تفاوت معنی داری وجود دارد. درمان پردازش مجدد هولوگرافیک باعث افزایش کنترل عواطف و بهبودی دشواری در تنظیم هیجان در زنان متقاضی طلاق مواجه شده با خیانت همسر می شود. در طی درمان، خاطرات آسیب زا مورد هدف قرار می گیرند. با روی آوردن به صحنه ی تروماتیک و سناریو سازی مجدد صحنه، می توان باعث تخلیه و آزاد سازی انسداد هیجانی خاطرات تروماتیک شد.
اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
35-59
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه شهرستان بیجار در سال 1394، 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هر کدام 15 نفر جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه شناخت های پس از تروما و مقیاس PTSD می سی سی پی استفاده و داده ها توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل علائم PTSD (75/53 F= و0.000 p< )، خاطرات رخنه کننده (55/53 F= و0.000 p< )، مشکل در ارتباطات بین فردی (44/41 F= و0.000 p< )، ناتوانی در کنترل عاطفه (76/39 F= و0.000 p< )، افسردگی (27/51 F= و0.000 p< )، نمره کلی شناخت های پس آسیبی (32/22 F= و0.000 p< )، شناخت های منفی درباره خود (20/37 F= و0.000 p< )، شناخت های منفی درباره جهان (65/31 F= و0.000 p< )، خود سرزنشی (78/63 F= و0.000 p< ) وجود داشت. نتیجه گیری: همانطور که نتایج نشان می دهد درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق موثر بوده است. پردازش مجدد هولوگرافیک با شناسایی هولوگرام تجربی درمانجو باعث تغییر و بازسازی ادراک وی از یک حادثه گذشته بوده و به اصلاح باورها و تغییر آن می پردازد.
آزمون رابطه علی تعارضات زناشویی بر اساس مولفه های بخشودگی در زنان متقاضی طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
81-91
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آزمون رابطه علی تعارضات زناشویی براساس مولفه های بخشودگی در زنان متقاضی طلاق است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی شهر تهران در سال 98-99 می باشد. نمونه پژوهش 257 نفرکه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ذاکر و براتی(1387) و پرسشنامه بخشودگی(IFI) احتشام زاده و همکاران (1388) استفاده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش معادلات ساختاری صورت گرفت. نتایج یافته ها نشان داد؛ که مولفه های بخشودگی( ارتباط مجدد و کنترل، کنترل رنجش و درک واقع بینانه) روابط مستقیم معنی داری با تعارضات زناشویی دارند و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.
مقایسه ی منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی در زنان متقاضی طلاق و عادی شهر اردبیل در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
73-87
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: خانواده اصلی ترین هسته ی هر جامعه و کانون حفظ سلامت و بهداشت روانی و تأمین کننده ی نیازهای عاطفی، مادی و معنوی اعضای خود است. عوامل مختلفی می تواند موجب حفظ و بقای این بنیان شود که احتمالاً منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی جزئی از آنها است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر مقایسه ی منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی در زنان متقاضی طلاق و عادی شهر اردبیل در سال 1395 بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسه یی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگستری شهر اردبیل طی سال 1395؛ و نمونه ی مطالعه شامل 50 نفر از زنان متقاضی طلاق و 50 نفر از زنان عادی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسش نامه های منبع کنترل راتر، باورهای غیرمنطقی جونز و جهت گیری مذهبی آلپورت را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در پژوهش حاضر همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که در متغیّرهای منبع کنترل (001/0>p)، جهت گیری مذهبی (001/0>p)، باورهای غیرمنطقی (003/0>p) و مؤلفه های آن شامل بی مسئولیتی هیجانی (001/0>p)، اجتناب از مشکل (001/0>p)، توقع تأیید از دیگران (001/0>p) و درماندگی در مقابل تغییر (001/0>p) بین دو گروه زنان متقاضی طلاق و عادی تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین زنان متقاضی طلاق و عادی در متغیّرهای منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور کاهش طلاق در زنان، برای مدیریت صحیح منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی برنامه ها و کارگاه های آموزشی تدوین شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده است که علاوه بر خانواده بر جامعه نیز تأثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی بود که به منظور طلاق در سال 1400-1399 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن متقاضی طلاق بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج MII (ادواردز، جوهانسون و بوث، 1987) و ناسازگاری بیر- استرنبرگDQ (بیر و استرنبرگ، 1977) استفاده شد. برای گروه آزمایشی آموزش تاب آوری در 8 جلسه یک ساعته و هفته ای دو بار برگزار شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری می تواند موجب کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق شود (05/0>p) اما به طور معناداری قادر به کاهش ناسازگاری زناشویی نشد. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای بکارگیری روش آموزش تاب آوری در کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق باشد تا بدین وسیله مانع فروپاشی بنیان خانواده شود.
مقایسه پردازش بین فردی، گوش دادن مؤثر و گسترش خود در زنان متقاضی طلاق و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
173 - 184
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خانواده ایرانی در عصر حاضر در معرض تغییرات گسترده ای قرار گرفته و همین امر روابط موجود در میان اعضای خانواده را دچار دگرگونی نموده است. آمار روز افزون مراجعه به مراکز مشاوره و افزایش آمار طلاق نشان دهنده ضرورت توجه به مسائل ارتباطی زوج هاست. هدف تحقیق حاضر مقایسه پردازش بین فردی و گسترش خود در زنان عادی و متقاضی طلاق بود. روش و داده ها: روش تحقیق علّی-مقایسه ای و نمونه شامل 120 زن متأهّل (60 زن متقاضی طلاق مراجعه کننده به کلینیک مددکاری اجتماعی شهر نورآباد لرستان و 60 زن عادی) در سال 1398 بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های پردازش بین فردی، سبک های گوش سپاری متعهّدانه و گسترش خود را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین زنان متقاضی طلاق و عادی در متغیرهای پردازش بین فردی، گوش دادن مؤثّر و گسترش خود، تفاوت معنی داری وجود دارد و زنان عادی در سه متغیر نسبت به زنان متقاضی طلاق دارای میانگین بالاتری دارند. همچنین زنان متقاضی طلاق، گوش سپاری بیشتری برای پاسخ دادن داشتند. بحث و نتیجه گیری: می توان گفت که زنان متقاضی طلاق به دلیل عدم پردازش مناسب در مورد افکار و احساس های خود و همسر و همین طور گسترش خود کمتر نمی توانند صمیمیت و نزدیکی بیشتری را تجربه کنند و مسائل ارتباطی شان را حل و فصل نمایند. پیام اصلی: مشاوران حوزه زوج و خانواده می توانند در مشاوره های خود از آموزش پردازش بین فردی و همدلی، آموزش سبک گوش سپاری مؤثّر و نیز گسترش خود و تأکید بر استعدادهای فردی برای حل مشکلات زوجی استفاده نمایند.
اثربخشی رویکرد درمانی سابیلیمنال بر افسردگی و تاب آوری در زنان دادخواست دهنده طلاق با سرپرست خانوار معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۷۹-۱۵۲
هدف: امروزه طلاق یکی از خطرات تهدیدکننده زندگی زناشویی است که به ویژه برای زنان می تواند معضلات اجتماعی و روحی فراوانی ایجاد کند و از این نظر باید به آن توجه ویژه داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان سابیلیمنال بر افسردگی و تاب آوری در زنان دادخواست دهنده طلاق با سرپرست خانوار معتاد انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان دادخواست کننده طلاق با سرپرست خانوار معتاد در نیمه دوم سال 1399 بود که به شعبه های مختلف دادگاه خانواده شهر تهران مراجعه کرده بودند. از بین این جامعه آماری، تعداد 30 نفر که دارای شرایط ورود به پژوهش بودند با روش در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون دو بار فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه افسردگی بک (1991) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند، گروه آزمایش رویه درمانی را دریافت کرد ولی گروه کنترل هیچ رویه درمانی را دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد سابلیمینال موجب کاهش معنادار نمرات افسردگی (01/0< P، 63/0= Ƞ2) و افزایش معنادار نمرات تاب آوری (01/0< P، 68/0= Ƞ2) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که رویکرد سابلیمینال می تواند میزان افسردگی زنان دادخواست دهنده طلاق با سرپرست خانوار معتاد را کاهش دهد و میزان تاب آوری آنها را افزایش دهد. بنابراین از این رویکرد می توان به عنوان یک روش مداخله ای مناسب در مراکز روان شناختی و مشاوره برای درمان افسردگی و افزایش تاب آوری بهره برد. شماره ی مقاله: ۶
تجربه زیسته انصراف از جدایی در بین زنان متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۱۶۵-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طلاق پدیده ای است که نه تنها خانواده ها بلکه در نگاه کلان جامعه را نیز دچار مشکل می سازد اما دراین بین افرادی نیز وجود دارند که با وجود ارائه درخواست طلاق از این امر منصرف می شوند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا ادراک و علل انصراف از طلاق در زنان، مورد واکاوی قرار گیرد. روش: رویکرد انجام پژوهش کیفی و از نوع روش پدیدارشناسی است. به این منظور 12 زن منصرف شده از طلاق در منطقه 14 شهر تهران در سال 1396 به شیوه داوطلبانه و هدفمند، انتخاب و داده ها به روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. یافته ها: در سه مقوله اصلی دسته بندی شده اند: ادراک زنان در زمان درخواست طلاق تا انصراف که بیشتر زنان از دوران ارائه درخواست طلاق تا برگشت به زندگی مشترک به برزخ و معلق بودن اشاره کردند و دو مقوله اصلی ادراک منفی و ادراک منطقی دسته بندی شدند. 2- دلایل انصراف این زنان که در 7 مقوله فرزند، عدم حامی، فرصت مجدد، نگاه بد جامعه به زن مطلقه، ترس از تنهایی، استفاده از خدمات مشورتی و مشاوره ای و شخصیت وابسته دسته بندی شدند. 3- نگاه به زندگی کنونی (پس ازآنصراف)، نیز به سه مقوله امیدوار و راضی، امیدوار و ناراضی و ناامید و ناراضی دسته بندی شد که بیشتر زنان از زندگی مشترکشان ناراضی بودند. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده این نکته قابل ذکر است که تعداد زنان منصرف شده از طلاق کم نیستند اما برای بهبود و غنای زندگی این زنان، آموزش ضروری به نظر می رسد. در ضمن بحث مشاوره قبل از اقدام به طلاق می تواند مفید واقع شود.
تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
55 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع داده ها، 17 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه پس از استخراج جملات و کلمات مهم از متن مصاحبه، 4 درون مایه اصلی و 16 درون مایه فرعی استخراج شد. درون مایه های اصلی شامل نارضایتی زناشویی، قطع ارتباط عاطفی، اجبار به طلاق و نگرانی در مورد آینده خود و فرزندان بود. نتیجه گیری: خانواده ها و به ویژه همسران مردان مصرف کننده مواد به دلیل قرار گرفتن در معرض آسیب پذیری شدید فردی و اجتماعی نیازمند درک و حمایت همه جانبه هستند. این یافته ها دیدگاه جدیدی به تیم درمان برای درک واقعی تر خانواده های بیماران وابسته به مواد و مشکلات واقعی آنها می دهد.
مقایسه صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری در زنان متقاضی و غیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1187 - 1204
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مهم ترین چالش هایی که تمام جوامع با آن روبه رو هستند، واقعیتی به نام طلاق است که به طور دائم در حال افزایش است. از طرف دیگر، بر اساس مطالعات پیشین از جمله مهم ترین و عمیق ترین علل طلاق در زنان، صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری است. در مورد مقایسه متغیرهای مذکور در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متقاضی طلاق در دادگاه شهید باهنر و کلینیک کامران در منطقه 5 شهر تهران، کلینیک ندای آرامش روان و آوای باران در منطقه 2 شهر تهران و زنان غیرمتقاضی طلاق در سرای محله مناطق 2 و 5 شهر تهران بود که از بین آن ها 300 نفر (130 زن متقاضی طلاق و 130 زن غیرمتقاضی طلاق) به عنوان نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های بخشودگی بین فردی (احتشام زاده و همکاران، 1388)، شخصیت مرزی (لیشنرنیگ، 1999) و سبک های شنیداری (دوئل، 1997) بود. تحلیل داده ها در این پژوهش با تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد بین صفات شخصیت مرزی به طور کلی و مؤلفه های آن، آشفتگی هویتی با (0/001=P و12/032=F(1,258))؛ مکانیسم های دفاعی با (0/001=P و 17/907=F(1,258)) و ترس از صمیمیت با (0/001=P و 14/390=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. بخشودگی بین فردی به طور کلی و مؤلفه های آن، ارتباط مجدد و کنترل انتقام جویی با (0/001=P و 11/574=F(1,258))؛ کنترل رنجش با (0/001=P و 83/662=F(1,258)) و درک واقع بینانه با (0/001=P و 8/035=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین در زمینه سبک های شنیداری، سبک تأملی با (0/001=P و 44/604=F(1,258)) در دو گروه زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده که نشان داد زنان متقاضی طلاق و غیرمتقاضی طلاق از نظر صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری با هم متفاوت هستند، پبشنهاد می شود در مشاوره های قبل از ازدواج به صفات شخصیت مرزی در طرفین و در زوج درمانی به آموزش بخشودگی بین فردی و سبک شنیداری تأملی در زوجین توجه شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: سالم ترین جامعه بشری جامعه ای است که کوچک ترین واحد آن یعنی خانواده، سالم باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق بود..
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری بود. در پژوهش حاضر از پرسشنامه نشخوار فکری (1991) و پروتکل درمان متمرکز بر شفقت استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناختی شهر شیراز بود. نمونه شامل 40 زن متقاضی طلاق بود که از روش هدفمند انتخاب شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی گروه درمان متمرکز بر شفقت (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شد.
یافته ها: دستاورد تحلیل داده ها نشان داد که درمان متمرکز برشفقت بر کاهش نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق به طور معناداری اثربخش بود به گونه ای که اندازه اثر درون گروهی به میزان 56/0 و بین گروهی به اندازه 57/0 حاصل شد (P<0.05).
نتیجه گیری: بنابراین، می توان از درمان متمرکز بر شفقت به عنوان روش درمانی موثر بر کاهش نشخوار فکری در زنان متقاضی طلاق استفاده نمود.