مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
همبستگی کانونی
حوزه های تخصصی:
خرد عبارت است از توانایی فکر و عمل با استفاده از دانش، تجربه، درک، حس مشترک و بینش. فرض بر این است که بین خرد و هویت موفق ارتباط وجود دارد، ولی این رابطه کمتر شناخته شده است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین ابعاد خرد و سبک های هویت می باشد. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموز دختر چهارم متوسطه شهرستان ارومیه (2599 نفر) بود. نمونه مورد مطالعه 360 دانش آموز می باشد که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از جامعه مذکور انتخاب شدند و به طور همزمان به پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1989) و مقیاس سه بعدی خرد آردلت (2003) پاسخ دادند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. برای تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی کانونی استفاده شد. نتایج تحلیل دو مجموعه معنی دار از روابط بین ابعاد خرد و سبک های هویت را تشخیص داد. در مجموعه اول هر سه بعد خرد با سبک های هویت اطلاعاتی و تعهد رابطه مثبت معنی دار و با سردرگم/اجتنابی رابطه منفی معنی دار نشان دادند. و ابعاد خرد به صورت معنی داری 4 درصد از تغییرات سبک های هویت را تبیین نمودند. در مجموعه دوم رابطه ابعاد شناختی و هیجانی خرد با سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد معنی دار بودند. در مجموعه دوم سبک های هویت و ابعاد خرد 2 درصد از واریانس یکدیگر را تبیین کردند.
تحلیل رابطه کانونی تسهیم دانش با یادگیری سازمانی (نمونه پژوهش: مدارس ناحیه دو شهر همدان)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
45 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه کانونی تسهیم دانش با یادگیری سازمانی در جامعه آماری معلمان مدارس ناحیه دو شهر همدان انجام شد که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 274 نفر انتخاب گردید. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و ابزار پژوهش نیز پرسشنامه تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) است. برای تعیین روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات از شیوه های تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرانباخ استفاده شده، ضرایب پایایی پرسشنامه تسهیم دانش، 945/0 و برای یادگیری سازمانی، 927/0 به دست آمده؛ هم چنین با توجه به نتایج تحلیل عاملی تأییدی، ابزارهای پژوهش از برازش مناسب و قابل قبول (روایی سازه) برخوردار است. برای تحلیل داده ها از همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر بار کانونی ابعاد یادگیری سازمانی در دامنه (396/0-) تا (876/0-) قرار دارد؛ ابعاد یادگیری سازمانی قادر به تببین 5/41 درصد واریانس متغیر یادگیری سازمانی است. مقادیر بار کانونی ابعاد تسهیم دانش در دامنه (339/0-) تا (899/0-) قرار داشت. ابعاد تسهیم دانش قادر به تببین 2/46 درصد واریانس متغیر تسهیم دانش است. ابعاد یادگیری سازمانی قادر به تببین 7/7 درصد واریانس متغیر تسهیم دانش، و ابعاد تسهیم دانش قادر به تببین 9/6 درصد واریانس متغیر یادگیری سازمانی است. هم چنین با توجه به مقادیر اثر معنادار می توان گفت تنها بعد اهدای دانش دارای اثر مثبت و معنادار (353/0) بر متغیر یادگیری سازمانی در سطح 01/0 است. بعد گردآوری دانش فاقد اثر رگرسیونی معنادار بر یادگیری سازمانی است.
ارائه مدلی برای اندازه گیری رابطه ی بین ریسک های مالی و نسبت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۳
109 - 127
حوزه های تخصصی:
کلیه موسسات مالی و بانک ها در جریان عملیات خود با ریسک هایی مواجهند که قادر به از بین بردن آن هانبوده اما امکان مدیریت این ریسک ها وجود دارد. بنابر این موسسات مالی برای ادامه حیات خود بایدریسک ها را شناسایی و کنترل نموده و کاهش دهند که برای این کار، شناسایی عوامل مؤثر بر ریسک هایمختلف بسیار راهگشا خواهد بود. در این تحقیق فرض بر وجود رابطه ی معناداری بین ریسک های مالی ونسبت های مالی است که با بررسی تحقیقات گذشته مورد تایید قرار می گیرد و سپس با مطالعه روشآماری تحلیل همبستگی کانونی، الگویی طبق این روش برای اندازه گیری رابطه ی بین ریسک های مالی ونسبت های مالی مبتنی بر میزان شدت تاثیر ریسک ها ارایه شده است. برای محاسبه ریسک ها و نسبت هایمالی از اطلاعات موجود در صورت های مالی و ترازنامه 10 بانک بین سال های 88 تا 93 استفاده شدهاست. پس از انجام محاسبات مشخص می شود که ریسک های نقدینگی با مقادیر 697 / 0 ، 644 / 0 و 624 / 0بیشترین تاثیر را به ترتیب بر نسبت های نقدینگی، اهرمی و سودآوری بانک دارند
تحلیل کانونی رابطه سلامت سازمانی مدرسه با کیفیت زندگی معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱۱ (پیاپی ۴۴)
133-140
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت سازمانی مدرسه با کیفیت زندگی معلمان ابتدایی با تحلیل همبستگی کانونی بود. جامعه آماری پژوهش را معلمان ابتدایی خراسان شمالی تشکیل می دادند . سیصد و هشتاد و نه نفر از این معلمان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت سازمانی مدارس ( هوی و فلدمن، 1999) و زمینه یابی سلامت (ویر و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و در نرم افزار SPSS.16 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میان سلامت سازمانی مدرسه با کیفیت زندگی معلمان ابتدایی رابطه معناداری وجود دارد. واریانس مشترک سلامت سازمانی مدرسه و کیفیت زندگی 14 درصد است. در مجموع به نظر می رسد، یگانگی نهادی، نفوذ مدیر و روحیه در مدرسه می تواند با سلامت روانی و جسمانی معلمان ابتدایی در ارتباط باشد.
تأثیر افزایش غلظت گاز دی اکسید کربن بر ذخیره کل آب ایران با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، پدیده تغییر اقلیم و خشکسالی به معضلی جهانی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان تب دیل ش ده اس ت. در تحقیق حاضر، تغییرات ماهیانه دی اکسید کربن جو و ذخیره کل آب، در بازه زمانی 2015-2003 در ایران، بررسی شده است. از داده های ترکیب شده با الگوریتم Obsm4MIPs ماهواره GOSAT و سنجنده SCIAMACHY، برای به دست آوردن روند تغییرات غلظت گاز دی اکسید کربن، و داده های ماهواره GRACE، برای تغییرات ذخیره کل آب در بازه زمانی 2003 تا 2015، استفاده شده است. نتایج همبستگی کانونی رابطه ای قدرتمند را، بین غلظت دی اکسید کربن با تغییرات ذخیره کل آب، نشان می دهد. به منظور مدل سازی رابطه بین تغییرات ذخیره کل آب با دی اکسید کربن، میزان تخلیه و مصرف آب های زیرزمینی از مدل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از مدل رگرسیون بین تغییرات اشاره شده نشان دهنده این است که دی اکسید کربن، با 91/0R 2 =، بیشترین رابطه را با تغییرات ذخیره کل آب در مدل دارد. شایان ذکر است که شناسایی این روابط، در مقیاس کلان، ملموس است و در مقیاس محلی شیوه های مدیریتی در تغییرات منابع آب، به ویژه آب های زیرزمینی، تأثیر بیشتری دارد.
تاثیر هوش هیجانی و مالی بر عملکرد حسابرس (رویکرد ضریب همبستگی کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
217 - 230
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تاثیر ابعاد هوش هیجانی و هوش مالی بر ابعاد عملکرد حسابرس با رویکرد ضریب همبستگی کانونی انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، حسابرسان شاغل در کلیه مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابدارن رسمی که در تهران فعالیت دارند. 250 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد بود. جهت بررسی روائی و پایایی ابزارهای اندازه گیری به روائی محتوا و نتایج مدل اندازه گیری استناد شد . برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی کانونی با کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد: اولین، دومین و سومین ضریب همبستگی کانونی در سطح اطمینان 99 درصد معنادار که بیانگر وجود سه مجموعه متغیر وابسته است. تابع همبستگی کانونی در جدول2، نشان از معنی داری سه تابع از توابع استخراج شده در سطح اطمینان 99 درصد دارد. هر متغیر کانونی دارای یک ضریب تعیین بوده و اولین همبستگی کانونی مهمتر از دیگر همبستگی ها است. اولین همبستگی کانونی با ضریب تعیین 0.945 توانسته است 94 درصد از واریانس را تبیین کند. ضریب تعیین کل مقدار تغییرات را نشان می دهد. این مقدار برابر با 0.980 است که نشان می دهد ابعاد هوش هیجانی و هوش مالی به ترتیب به میزان 0.98 و 0.86 درصد توسط ابعاد عملکرد حسابرس تبیین می شود. متداول ترین معیار برای آزمون سطح معنی دار اولین همبستگی کانون، معیار آماره ویلکز است که با توجه به سطح معنی داری به دست آمده (0.000) معلوم می شود سه مجموعه متغیرها باهمدیگر پیوند دارند.
This research has been conducted with the purpose of investigating the effect of dimensions of emotional intelligence and financial intelligence on the dimensions of auditor’s performance with the focal correlation coefficient approach. This study is applicable in terms of objective and concerning data collection method is descriptive correlational. The statistical population of this study is auditors working in all auditing firms that are members of the Society of Certified Public Accountants operating in Tehran. 250 subjects were selected employing cluster random sampling method. Data collection tools were standard questionnaires. Content validity and the results of the measurement model were cited to evaluate the validity and reliability of the measurement tools. To analyze the data, focal correlation coefficient using SPSS software was employed. The results of the hypothesis test indicated that: the first, second and third focal correlation coefficients were reported to be significant at the 99% confidence level, which shows the existence of three sets of dependent variables. The focal correlation function the significance of the three functions extracted at the 99% confidence level. Each focal variable has a coefficient of determination and the first focal correlation is more important than the other correlations. The first focal correlation with a coefficient of determination of 0.945 has been able to explain 94% of the variance. The total coefficient of determination shows the amount of changes. This value is equal to 0.980, which indicates that the dimensions of emotional intelligence and financial intelligence are explained by 0.98% by the dimensions of the auditor’s performance. The most common criterion for testing the significance level of the first focal correlation is the Wilks’ statistic criterion, which according to the obtained significance level (0.000), it is indicated that the three sets of variables are related to each other
بررسی رابطه بین الگوهای پیش بینی بحران مالی (الگوهای مورد مطالعه: آلتمن و دیکین)
حوزه های تخصصی:
طی 40 سال گذشته علاقه و توجه به توانایی پیش بینی بحران مالی، منتج به شکل گیری حجم قابل توجهی از پژوهشها در حوزه حسابداری و مالی شده است. ولی عموما انتخاب متغیر در مطالعات بحران مالی بر اساس پیشنهادات ادبیات تحقیق، موفقیت متغیرها در تحقیقات اولیه یا انتخاب مجموعه بزرگی از متغیرها با یک رویه کاهش داده های ضمیمه بمنظور حداکثرسازی قدرت پیش بینی یا استفاده از برخی معیارهای آماری دیگر می باشد. انتخاب متغیر به شیوه مذکور (انتخاب ارتجالی) در مطالعات بحران مالی، منجر به عدم اجماع عمومی در رابطه با یک مجموعه نهایی از متغیرها با قدرت متمایزکننده بین شرکتهای درگیر بحران مالی و شرکتهای موفق شده است. حدود 30 سال تحقیق در این حوزه، فقدان یک ساختار همبستگی داخلی بین بدیلهای مختلف مجموعه متغیرهای مورد استفاده در تحقیقات بحران مالی را برجسته تر می کند. در این پ ژوهش با انتخاب دو الگوی پیش بینی بحران مالی، با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی رابطه بین این دو مجموعه متغیر مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد. در صورتیکه مجموعه متغیر های مختلف یک رابطه قوی را نشان دهد و بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها بتوانند یکدیگر را پیش بینی نمایند، آنگاه می توان نتیجه گرفت که مجموعه متغیرهای نامتجانس به اطلاعات مشابه دست خواهند یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها رابطه ضعیفی وجود دارد و بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها روابط مالی مشابه را نشان نمی دهد. بعبارت دیگر انتخاب ارتجالی متغیر در مطالعات بحران مالی منتج به استفاده از بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها شامل متغیرهای غیرمتجانس نامرتبط با دیگر متغیرها شده است
رویکردی آمیخته برای ارزیابی عملکرد نگهداری و تعمیرات مبتنی بر مؤلفه های شکست ناپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه رویکردی آمیخته برای ارزیابی عملکرد نگهداری و تعمیرات مبتنی بر مؤلفه های شکست ناپذیری [i] در منطقه ده عملیات انتقال گاز کشور است. در بخش کمّی پژوهش آمیخته حاضر با استفاده از روش دلفی فازی، از 131 شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد نت برگرفته از استانداردهای مختلف جهانی،16 شاخص متناسب با فعالیت های منطقه ده عملیات گاز شناسایی شده است. در بخش کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون، با مشارکت 10 خبره سازمانی و دانشگاهی، عوامل شکست ناپذیری در قالب 254 کد باز، 18 کد سازمان دهنده و دو کد فراگیر با استفاده از نرم افزار ماکس کیودا [ii] نسخه 2020 شناسایی و دسته بندی شده است. تأثیر این شاخص ها بر معیارهای کلیدی ارزیابی نت با استفاده از روش همبستگی کانونی بررسی شد.بررسی نتایج نشان داد یادگیری و رشد، پانارشی [iii] ، هیورستیک [iv] ، هورمونیزه شدن [v] و باربل استراتژی [vi] از مؤلفه های رفتاری و افزونگی [vii] ، نظام مشارکت و قابلیت اطمینان بالا از مؤلفه های ساختاری، بیشترین تأثیر را بر معیارهای کلیدی ارزیابی عملکرد سیستم نگهداری و تعمیرات، شامل درصد هزینه نت مبتنی بر وضعیت، میانگین زمان ازکارافتادگی، درصد حوادث آسیب رسان به کارکنان و میانگین زمان بین دو توقف دارد.
رابطه بین قابلیت لجستیک و ریسک در تاب آوری زنجیره تأمین حمل ونقل کالا با رویکرد تحلیل همبستگی کانونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
247 - 270
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به منظور شناسایی راهکارهای تاب آور نمودن زنجیره تأمین حمل ونقل کالا، 14 شاخص برای قابلیت لجستیک و 13 شاخص برای ریسک از روش تحلیل عاملی به دست آمد. پرسشنامه قابلیت لجستیک توسط مشتریان و پرسشنامه ریسک توسط مدیران و کارکنان شرکت های حمل ونقل پاسخ داده شد. شش عامل در متغیر قابلیت لجستیک و پنج عامل در متغیر ریسک از روش تحلیل عاملی، کشف و نام گذاری شدند. همبستگی کانونی بین شاخص ها از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل همبستگی کانونی نشان می دهد که ترکیب خطی مناسب و همبستگی معنا داری بین متغیر قابلیت لجستیک و متغیر ریسک وجود دارد و در ضریب کانونی اول، میزان واریانس81 درصد و در ضریب کانونی دوم، واریانس 78 درصد بین دو ترکیب خطی کانونی به دست آمد. نتایج نشان می دهد که شاخص های ریسک می توانند تا 2/13 درصد، باعث تغییرات در قابلیت لجستیک شوند و شاخص های قابلیت لجستیک هم می توانند تا 8/16 درصد در متغیر ریسک تغییر ایجاد کنند؛ همچنین شاخص های بیمه و تضمین ایمنی و تحویل به موقع کالا، بیشترین تأثیر را در بهبود قابلیت لجستیک دارند و شاخص های تأخیرات ناوگان و مشکلات تهیه سوخت ناوگان حمل ونقل، بیشترین تأثیر را در افزایش ریسک دارند.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان با تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی آنان (یک همبستگی بنیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
183 - 202
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان با تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی آنان انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان رامسر و شاغل به تحصیل در سال 98-1397 بود. تعداد جامعه شامل ۱۲۳۸ نفر بود که از این تعداد با توجه به جدول مورگان 288 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ و براون (1999)، پرسشنامه تحلیل رفتگی تحصیلی برسو و همکاران (2007) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) بود. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی کانونی استفاده شد. نتایج نشان داد مجموعه متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه با مجموعه مولفه های تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی به طور معنی داری بر اساس همبستگی کانونی پیوند داشته اند. همچنین در رابطه متغیرهای پیش بین و ملاک، می توان گفت که «خودکنترلی ناکافی» و «استحقاق/بزرگ منشی» بهترین پیش بینی کننده های مجموعه ملاک یعنی تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی هستند. بنابراین توجه به طرحواره های ناسازگار اولیه جهت کاهش تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان مهم است.
تحلیل رابطه کانونی مدیریت استعداد با سرمایه اجتماعی معلمان
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
201 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کانونی مدیریت استعداد با سرمایه اجتماعی بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان ابتدایی ناحیه 1 شیراز به تعداد 3000 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 341 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه مدیریت استعداد اوهلی (2007) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب، 95/0 و 92/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی، ماتریس همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد مدیریت استعداد دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 788/0 با سرمایه اجتماعی هستند و ابعاد مدیریت استعداد قادر به تببین 45 درصد واریانسِ متغیر سرمایه اجتماعی هستند. ابعاد جذب و استخدام نیروی مستعد؛ شناسایی و تفکیک کارکنان مستعد؛ توسعه استعداد؛ ایجاد و حفظ روابط مثبت و بعد نگهداری استعداد، دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر سرمایه اجتماعی در سطح 01/0 است.
همبستگی کانونی صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی در سرآغاز جوانی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی همبستگی کانونی صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و از تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی روابط میان متغیرها استفاده می کرد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره کارشناسی یکی از موسسات آموزش عالی شهر مشهد تشکیل می دادند. یک نمونه 200 نفری از دانشجویان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت الکترونیکی به پرسشنامه ها پاسخ دادند. گردآوری داده ها با سیاهه شخصیت 10 سوالی (TIPI) و فرم کوتاه مقیاس بهزیستی اجتماعی(SWS-SF) صورت گرفت. از ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی میان صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی برابر با 0/67=r است. مجذور همبستگی نیز برابر با 0/45 =R2 بود و نشان داد که با آگاهی از صفات شخصیتی، 45 درصد از تغییرات بهزیستی اجتماعی قابل پیش بینی است. یافته های این پژوهش بر این نکته صحه گذاشتند که بهزیستی اجتماعی، از صفات شخصیتی افراد اثر می پذیرد و لازم است در تفسیر ادراک بهزیستی اجتماعی به صفات شخصیتی افراد توجه داشت.
تحلیل رابطه کانونی تدریس اثربخش استادان با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
85 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه کانونی تدریس اثربخش استادان با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان بود.روش پژوهش: جامعه پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 3000 نفر بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 341 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه تدریس اثربخش اسلامیان (1393) و پرسشنامه خودکارآمدی پژوهشی صالحی (1390) بوده است. پایایی و روایی ابزار، از طریق آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (شاخص های مرکز و پراکندگی) و استنباطی (همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه) از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش، نشان دهنده آن است که ابعاد تدریس اثربخش استادان دارای همبستگی کانونی مثبت و معنی دار در آلفای 01/0 به مقدار 7/0 با ابعاد خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان است.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ابعاد تدریس اثربخش استادان قادر به تببین 294 درصد واریانس متغیر خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان است.
تحلیل رابطه کانونی مدیریت دانش با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر (نمونه پژوهش: مدارس ناحیه دو شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
102 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی رابطه کانونی مدیریت دانش با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر انجام شد. روش: روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی ناحیه دو شهر همدان بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 219 نفر انتخاب شدند. و ابزار پژوهش نیز پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش فونگ و چی (2009) و پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع اسپینوال (1994)، بود. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد، جهت تحلیل داده ها از همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که ابعاد مدیریت دانش دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 637/0 با ابعاد استقرار مدیریت کیفیت فراگیر بودند. ابعاد مدیریت دانش قادر به تببین 127% واریانس متغیر استقرار مدیریت کیفیت فراگیر بودند. همچنین با توجه به ضرایب رگرسیونی استاندارد شده می توان گفت: ابعاد کسب دانش، ذخیره دانش و توزیع دانش دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر استقرار مدیریت کیفیت فراگیر درسطح 05/0 می باشند. نتیجه گیری: ابعاد مدیریت دانش دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار با ابعاد استقرار مدیریت کیفیت فراگیر هستند
تحلیل کانونی رابطه سبک های هویت با خودناتوان سازی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
236 - 245
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های هویت و خودناتوان سازی با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی انجام شد.
روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود و از تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی روابط میان دو مجموعه از متغیر پیش بین (سبک های هویت) و ملاک (ابعاد خودناتوان سازی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بجنورد تشکیل می دادند. تعداد 210 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی، 1992) و مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودوالت، 1982) انجام شد. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با استفاده از نرم افزار SPSS.27 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میان سبک های هویت و ابعاد خودناتوان سازی رابطه معناداری وجود دارد. واریانس مشترک سبک های هویت و خودناتوان سازی 28 درصد بود. بیشترین اهمیت در تابع سبک های هویت به هویت اطلاعاتی (81/0) و در تابع خودناتوان سازی به خودناتوان سازی ادعایی اختصاص داشت (99/0-).
بحث و نتیجه گیری: در مجموع به نظر می رسد، پردازش اطلاعات مربوط به هویت می تواند بر میزان استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی تأثیر داشته باشد و نوجوانانی که هویت اطلاعاتی و هنجاری داشته و از تعهد هویت بالایی برخوردارند از رفتارهای خودناتوان ساز کمتر استفاده می کنند.