مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
ناتوانی یادگیری ریاضی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه ی فعال بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی است.
روش: روش این پژوهش آزمایشی بود. برای این هدف، 30 کودک با ناتوانی یادگیری ریاضی پایه سوم ابتدایی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند (15 کودک در گروه آزمایشی و 15 کودک در گروه کنترل). ابزارهای مورد استفاده عبارت از مقیاس هوش کودکان وکسلر ویرایش چهار، آزمون تشخیصی حساب نارسایی و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی پایه سوم دبستان بود. آموزش حافظه ی فعال بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حافظه فعال می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی را بهبود بخشد.
نتیجه گیری: آموزش حافظه ی فعال می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود اشکالات ریاضی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضیات مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه نیم رخ حافظه در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بر اساس آزمون نوروسایکولوژی Nepsy با گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در مطالعات متعددی نشان داده شده است که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی در حافظه مشکل دارند. پژوهش حاضر به منظور مقایسه نیم رخ حافظه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بر اساس آزمون نوروسایکولوژی Nepsy، انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی به روش علی مقایسه ای انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-1387 بودند. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 20 نفر دانش آموز پسر عادی (بدون ناتوانی یادگیری ریاضی) پایه سوم دبستان بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت از آزمون عصب– روان شناختی Nepsy، مقیاس هوش کودکان و Wechsler و آزمون تشخیص حساب نارسایی بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بین عملکرد دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و عادی (بدون ناتوانی یادگیری ریاضی) در انواع حافظه (حافظه چهره ها، حافظه اسامی، حافظه داستانی و حافظه مربوط به تکرار جملات) تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0 > P).
نتیجه گیری: دانش آموزان با ناتوانیهای یادگیری ریاضی دارای نارساییهای حافظه هستند که باید با ابزارهای معتبر تشخیص داده شوند تا مداخلات مناسب آموزشی برای بهبود آن طراحی و اجرا شود.
اثر آموزش فراشناخت و روابط فضایی بر عملکرد ریاضی کودکان دچار ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت و درک روابط فضایی بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی انجام گرفته است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اصفهان در سال تحصیلی90-89 بود. به منظور انجام این پژوهش، 20 کلاس به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هوش کودکان وکسلر4، آزمون تشخیص حساب نارسایی آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. از میان افرادی که بر اساس این ابزارها دارای ناتوانی یادگیری ریاضی تشخیص داده شدند، 45 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آموزش فراشناختی، آموزش درک روابط فضایی و کنترل گمارش شدند. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل کواریانس نشان داد که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد آزمون کمترین تفاوت معنادار نشان داد که تفاوت گروه های آموزش فراشناختی و آموزش روابط فضایی با گروه کنترل معنادار است، درحالیکه گروه های آزمایش تفاوت معناداری با هم ندارند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها هر دو روش آموزش فراشناختی و آموزش درک روابط فضایی به یک اندازه در درمان اختلال یادگیری ریاضی مفید هستند. از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که می توان از فراشناخت و درک روابط فضایی در آموختن ریاضی به دانش آموزان دچار اختلال ریاضی بهره برد.
مقایسه ی توجه متمرکز در کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از جمله مواردی که نظریات کنونی در مورد ناتوانی های یادگیری بر آن تأکید دارند، توجه می باشد [9]. هدف پژوهش حاضر مقایسة عملکرد کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی در توجه متمرکز بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. نمونه آماری شامل کلیه کودکان مقاطع سوم، چهارم و پنجم ابتدایی شهر تبریز بود. نمونه آماری شامل 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری خواندن، 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری ریاضی و 20 کودک دچار ناتوانی یادگیری بیان نوشتاری که به ترتیب با استفاده از آزمون های خواندن و نارساخوانی نما، ریاضیات کی مت و آزمون بیان نوشتاری انتخاب شدند، و 30 کودک عادی (گروه کنترل) بود. برای انتخاب کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و کودکان عادی، به ترتیب از شیوه های نمونه گیری در دسترس و تصادفی ساده استفاده شد. کلیه آزمودنی ها در دامنه ی سنی 9 تا12 سال و دامنه ی هوشی 90 تا115 قرار داشتند. برای ارزیابی سطح هوشی، از آزمون هوشی ریون و جهت سنجش توجه متمرکز از آزمون عملکرد مداوم استفاده شد.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و آزمون های تعقیبی نشان-داد که کودکان دچار ناتوانی یادگیری خواندن و ریاضی نسبت به گروه کودکان عادی عملکرد متفاوت و ضعیف تری در آزمون عملکرد مداوم دارند. تفاوتی بین عملکرد کودکان دچار ناتوانی بیان نوشتاری و عادی در آزمون ذکرشده مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها کودکان دچار ناتوانی های یادگیری خواندن و ریاضی نسبت به کودکان عادی عملکرد ضعیف تری در توجه متمرکز دارند؛ لذا توصیه می شود مسئولین برنامه هایی برای بهبود عملکرد توجه این کودکان تدارک ببینند.
مقایسه ویژگی های عصب- روان شناختی کودکان با ناتوانی های یادگیری ریاضی و عادی دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه ویژگی های عصب- روان شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و عادی انجام شد. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان پایه چهارم دبستان با ناتوانی یادگیری ریاضی و 30 نفر دانش آموز عادی (بدون ناتوانی یادگیری ریاضی) پایه چهارم دبستان شهر اصفهان بودند. مقیاس عصب-روان شناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان وکسلر(WISC) ،مقیاس تشخیص حساب نارسایی(DDT) و مصاحبه بالینی در مورد شرکت کنندگان اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین ویژگی های عصب- روان شناختی شامل کارکردهای اجرایی، توجه، زبان، پردازش بینایی- فضایی، حافظه و یادگیری دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و عادی تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی دارای نارسایی های عصب- روان شناختی هستند. نتایج این پژوهش می تواند در تشخیص و طراحی مداخلات عصب-روان شناختی برای دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی مفید باشد.
اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضیانجام شد. روش پژوهش، آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی با ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اصفهان در سال تحصیلی91-1390 بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هوش کودکان وکسلر4، آزمون تشخیص حساب نارسایی،و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. از میان دانش آموزان پسری که بر اساس این ابزارها دارای ناتوانی یادگیری ریاضی تشخیص داده شدند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های به دست آمده با تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>P). بدین ترتیب متغیر مستقل تفاوت معناداری در گروه آزمایش ایجاد کرده، و توانسته به بهبود عملکرد تحصیلی ریاضی کودکان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی در دوره دبستان در مرحله پس آزمون بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود که از آموزش درک روابط فضایی در آموختن ریاضی به دانش آموزان استفاده شود.
مهارت های اختصاصی پردازش عدد در دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفپژوهش حاضر، بررسی چگونگی پردازش عددی (شمارش و مقایسه ی اعداد با یکدیگر) بر اساس فرضیه های نقص عددی (نقص بازنمایی و دستیابی) و ارتباط آن با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان ناتوان ریاضی بود. روشبه کار گرفته شده جهت تحلیل داده ها در این پژوهش توصیفی- مقایسه ای، آزمون tو تحلیل واریانس یک متغیره بود که با استفاده از تکالیف مقایسه ای درهم (عدد و آرایه های نقطه ای)، غیرنمادین (آرایه های نقطه ای) و سرعت پردازش (تشخیص سریع یک تصویر) بر روی 42 دانش آموزان پسر پایه ی پنجم ابتدایی با میانگین سنی 5/10سال، که به صورت تصادفی انتخاب شده و به دو گروه هدف (با ناتوانی ریاضی) و مقایسه (بدون ناتوانی ریاضی) تقسیم شدند، انجام گرفت. یافته هاتفاوت معناداری در خطای هر سه تکالیف مقایسه ای بین دو گروه نشان دادند ولی هیچ تفاوت معناداری در زمان واکنش بین آن ها دیده نشد. نتیجه گیری:نشان می دهد دانش آموزان ناتوان ریاضی در انجام این تکالیف ضعیف تر عمل می کنند و دچار خطاهای بیشتری می شوند. این یافته نه تنها فرضیه های نقص بازنمایی و نقص دستیابی را حمایت می کند، بلکه با فرضیه ی نقص کلی شناختی که بیان می کند کودکان ناتوان ریاضی در کارکردهای شناختی (حافظه کاری، حافظه معنایی و سرعت پردازش) نقص دارند، همسو است.
شناسایی زیرگونه های ناتوانی یادگیری ریاضی در دانش آموزان ایرانی: رویکرد خوشه بندی مدل- مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی زیرگونه های شناختی ناتوانی ریاضی با استفاده از خوشه بندی مدل- مبنا در یک نمونه بالینی بود. شرکت کنندگان پژوهش 41 دانش آموز دارای ناتوانی ریاضی مشغول به تحصیل در پایه های سوم، چهارم و پنجم با میانگین سنی 93/9 سال و انحراف استاندارد سنی 11/1 (33/13 ماه) بودند که در مراکز درمان ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش به عنوان ناتوان در یادگیری ریاضی آموزش ویژه دریافت می کردند. شرکت کنندگان در دو جلسه به صورت انفرادی با استفاده از مجموعه ای از آزمونها و تکالیف شناختی حوزه - عام و حوزه-ویژه ی مداد-کاغذی و رایانه ای ارزیابی شدند. خوشه بندی داده ها به روش مدل- مبنا حاکی از وجود چهار خوشه مجزا از دانش آموزان بود که روایی آماری و تجربی آنها مورد تایید قرار گرفت: نقص دسترسی (1/31 درصد)، نقص دیداری- فضایی (8/26 درصد)، نقص سرعت پردازش و کنش های اجرایی (8/26 درصد)، نقص سیستم عددی تقریبی (ANS) (2/12 درصد). این یافته ها دلالت هایی برای ارائه تعاریف ایجابی از ناتوانی ریاضی دارد و می تواند برای تدارک مداخله های متناسب با هر زیرگونه پژوهش های بعدی را برانگیزد.
مقایسه خلاقیت و حافظه دانش آموزان دارا و بدون ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خلاقیت و حافظه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. طرح پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مشغول به تحصیل در مدارس منطقه 3 شهر تهران بود. نمونه شامل 30 دانش آموز دارای اختلال ریاضی و 30 دانش آموز عادی شد. برای اندازه گیری خلاقیت، از آزمون تفکر خلاق تورنس و برای اندازه گیری حافظه بصری از آزمون حافظه بصری کیم کاراد استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد، نمرات خلاقیت، حافظه فوری، حافظه کامل و صحت حافظه در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی به طور معناداری (p<0.05) پایین تر از دانش آموزان عادی است. در حوزه خلاقیت، بیشترین تفاوت در نمرات ابتکار و بسط ذهنی و در حوزه حافظه، در نمرات حافظه فوری و کامل دیده شد؛ با این وجود، میان دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال ریاضی، در سیالی و انعطاف پذیری، حافظه فوری، حافظه کامل و صحت حافظه اختلاف معناداری دیده نشد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان دارای اختلال ریاضی صرف نظر از جنسیت، بدکارکردهایی در خلاقیت و حافظه بصری دارند که لزوم توان بخشی شناختی را برای آنان اجتناب ناپذیر می کند.
اثربخشی بازی های شناختی- رفتاری در بهبود ادراک روابط فضایی و عملکرد ریاضی در دانش آموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش آموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص هایی در جهت یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت های پایه ای محاسبات منجر می شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بازی های شناختی- رفتاری در بهبود ادراک روابط فضایی و عملکرد ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و یک پیگیری دو ماهه بود. 30 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند در مرکز آموزش ویژه ناتوانی یادگیری در شهرستان زرندیه-ساوه انتخاب و در گروه های 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون های ریاضیات کی مت کنولی (1988) و ادراکی-دیداری فراستیک (1963) بودند که در سه مرحله بر روی هر دو گروه و برنامه بازی های شناختی- رفتاری شاوفر و همکاران (2002) در 9 جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شدند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازی های شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد ریاضی و ادراک روابط فضایی دانش آموزان تأثیر داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. از آن جایی که بازی های شناختی- رفتاری احتمالاً منجر به تقویت مهارت های پایه ای ریاضی، آگاهی فضایی، ادراک دیداری- فضایی، ادراک فاصله، حرکت و جهت یابی دانش آموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی می شود، می توان از این روش روانی- آموزشی که به کارگیری آن کم هزینه و مؤثر است، برای بهبود کودکان با ناتوانی یادگیری ریاضی استفاده کرد.
اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی در افراد با ناتوانی های یادگیری ریاضی و خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی در افراد با ناتوانی های یادگیری ریاضی و خواندن بود. بدین منظور از بین جامعه ی آماری شهر تبریز، یعنی کلیه ی دانش آموزان با ناتوانی های ریاضی و خواندن مراجعه کننده به مرا کز اختلال های یادگیری در سال تحصیلی 95 - 94 بود. هدف: تعداد 30 دانش آموز با ناتوانی های ریاضی و خواندن که در دامنه ی سنی 8 تا 12 سال بودند، به عنوان نمونه، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی ریاضی و خواندن قرار گرفتند. سپس هر دو گروه از نظر امواج آلفا و تتا مورد ارزیابی قرار گرفتند )پیش آزمون( و بعد گروه آزمایشی به مدت 20 جلسه ی 30 تا 45 دقیقه ای، با نسخه ی فارسی نرم افزار آموزشی SOUND SMART شرکت BRAIN TRAIN ، آموزش های مرتبط را دریافت کردند و در پایان هم به منظور ارزیابی تفاوت های صورت گرفته، آزمون فوق، دوباره یر روی هر دو گروه آزمایشی اجرا شد )پس آزمون(. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار Neuroguid مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آنجایی که روش پژوهش حاضر یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود، برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از روش تحلیل واریانس چند متغیره نیز استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش حاضر نشان داد که توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی آلفا و تتا هیچ گونه تأثیر معناداری نداشته است. نتیجه گیری: بر مبنای یافته های پژوهش حاضر می توان ادعا کرد که آموزش توان بخشی تأثیرهای دیرهنگامی بر جای می گذارد.
مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
۱۲۲-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پایه سوم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و در 3 گروه آموزش کارکردهای اجرایی، بازی درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون ریاضی کی-مت بود. شرکت کنندگان گروه های آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). همچنین بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو مداخله کارکردهای اجرایی و بازی درمانی آثار سومندی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان مبتلا به یادگیری ریاضی دارند.