مطالب مرتبط با کلیدواژه

باورهای سلامت


۱.

پیش بینی ابتلا به چاقی بر مبنای باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی سبک زندگی سلامت محور باورهای سلامت مکان کنترل سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۱ تعداد دانلود : ۷۷۷
شیوع چاقی از معضلات تهدید کننده سلامتی در سراسر جهان است که متغیرهای بسیاری امکان ابتلا به آن را افزایش می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت در پیش بینی ابتلا به چاقی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع علی مقایسه ای (موردشاهدی) و جامعه آماری آن شامل اعضای کانون چاقی خانه سلامت سرای محله ایرانشهر است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر مبتلا به چاقی و 100 نفر از افراد سالم به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس باورهای غیرمنطقی سلامت، مقیاس چندبعدی مکان کنترل سلامت و نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون لوجستیک و تحلیل واریانس یک راهه به وسیله نرم افزار 24SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که با پیش بینی درست 5/74 درصد افراد با وزن طبیعی و 69 درصد افراد مبتلا به چاقی به طبقات آن ها، مدل کامل به طور معنی داری پایا بود (001/0 P>و 10=df و 69/65 (x2= و در کل 72 درصد از پیش بینی ها درست بودند. باورهای غیرمنطقی سلامت، مکان کنترل سلامت و سبک زندگی سلامت محور توان پیش بینی کنندگی ابتلای به اضافه وزن را دارا هستند و می توان گفت که با تغییر باورهای غیرمنطقی، ایجاد تغییر در سبک زندگی و تعدیل منبع کنترل سلامت افراد می توان احتمال ابتلا به چاقی را در آن ها کاهش داد.
۲.

مدل ساختاری کیفیت زندگی در بیماران دیابت نوع دو بر اساس سرسختی روانشناختی و سواد سلامت با میانجیگری رفتارهای خود مدیریتی و حمایت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سرسختی روانشناختی سواد سلامت رفتارهای خودمدیریتی حمایت اجتماعی باورهای سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۸۴
زمینه و هدف: ارتقا کیفیت زندگی و کنترل گلوکز خون در بیماران مبتلا به دیابت یکی از مهمترین اهداف مداخلات و برنامه های ارتقا سلامتی این بیماران می باشد؛ بنابراین؛ هدف از این پژوهش حاضر تدوین مدل سلامت در بیماران دیابتی نوع ۲ بر اساس سرسختی روانشناختی، سواد سلامتی، خودکارآمدی و باورهای سلامتی با میانجیگری رفتارهای خودمدیریتی و حمایت اجتماعی می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش تحلیلی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک های دیابت شهرستان آبادان در سال ۱۳۹۸ می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ۲۵۴ بیمار مبتلا به دیابت بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سرسختی روانشناختی (کوباسا، ۱۹۸۴)، پرسشنامه سواد سلامت (منتظری، ۲۰۱۴)، پرسشنامه رفتارهای خودمدیریتی (توبرت و گلاسکو، ۱۹۹۴)، پرسشنامه کیفیت زندگی (بروگس، ۲۰۰۴)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (وکس، ۱۹۸۶)، پرسشنامه باورهای سلامت (کارتال، ۲۰۰۶) و پرسشنامه خودکارآمدی (استنفورد، ۲۰۰۱) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که باورهای سلامت بر پیامدهای سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، اثر مستقیم و معنی داری دارد (۰۰۱/۰ ≥ P ) و خودکارآمدی بر پیامدهای سلامت اثرات مستقیم و غیرمستقیمی (با میانجیگری رفتارهای خودمدیریتی) دارد (۰۰۱/۰ ≥ P ). سواد سلامت بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اثر مستقیم و معنی داری نداشت (۰۰۱/۰ ≤ P ). سرسختی روانشناختی بر پیامدهای سلامت اثرات مستقیم و غیرمستقیمی (با میانجیگری رفتارهای خودمدیریتی) دارد (۰۰۱/۰ ≥ P ) و اثر حمایت اجتماعی بر پیامدهای سلامت معنی دار نبود (۰۰۱/۰ ≤ P ). نتیجه گیری: با توجه به نقش باورهای سلامت و خودکارآمدی و سرسختی بر پیامدهای سلامت در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو پیشنهاد می گردد از این متغیرها در برنامه های ارتقا کیفیت زندگی و خودمراقبتی این گروه از بیماران استفاده گردد.
۳.

بررسی نقش انعطاف ناپذیری روانشناختی و باورهای سلامت در سلامتی روانشناختی بیماران قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری قلبی عروقی سلامت روانی اجتناب تجربه ای آمیختگی شناختی باورهای سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دو مولفه اصلی انعطاف ناپذیری روانشناختی، شامل اجتناب تجربی و آمیختگی شناختی، و باورهای بیماری در سلامتی روانشناختی بیماران قلبی عروقی بود. به منظور دستیابی به هدف پژوهش در قالب طرح همبستگی، 300 نفر از بیماران قلبی عروقی مراجعه کننده به مرکز درمانی شهید دکتر قلی پور شهر بوکان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و وارد پژوهش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای سلامتی، پرسشنامه پذیرش و عمل، پرسشنامه آمیختگی شناختی و مقیاس سلامت روانشناختی ریف استفاد شد. نتایج به دست آمده نشان داد باورهای سلامتی، اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی با همه ابعاد بهزیستی روانشناختی بیماران قلبی عروقی به صورت معناداری (01/0>P) همبسته است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد باورهای مربوط به شدت آسیب و اجتناب تجربی پیش بین پذیرش خود، باورهای مربوط به آسیب پذیری، اجتناب و آمیختگی پیش بینی روابط مثبت با دیگران، باور به آسیب پذیری پیش بین استقلال، باور شدت آسیب و اجتناب پیش بین رشد شخصی و باورهای مربوط به شدت آسیب و اجتناب پیش بین تسلط بر محیط بوده و باور به شدت آسیب و اجتناب پیش بین معنادار نمره کل بهزیستی روانشناختی است. یافته های این مطالعه حاکی از نقش مولفه های انعطاف ناپذیری روانشناختی و باورهای مربوط به سلامتی در سلامتی روانشناختی بیماران قلبی عروقی بوده و می توانند منجر به کاهش سلامتی روانشناختی این بیماران شوند.
۴.

نقش میانجی باورهای سلامت در رابطه شیوه های والدگری و پریشانی روان شناختی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای سلامت پریشانی روان شناختی شیوه های والدگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی باورهای سلامت در رابطه شیوه های والدگری و پریشانی روان شناختی فرزندان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را والدین دارای فرزند نوجوان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تبریز در سال 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی (21-DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995)، مقیاس بازخورد نسبت به بیماری(IAS) کلنر (1987) و پرسشنامه والدگری آلاباما (APQ) شلتون و همکاران (1996) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که شیوه والدگری مشارکت و باورهای سلامت اثر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی دارند (009/0=P) و نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار نیز اثر مستقیم معناداری بر باورهای سلامت دارند (009/0=P)، ولی اثر مستقیم مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی به بر باورهای سلامت معنادار نبود (05/0<P). شیوه های والدگری نظارت ضعیف (01/0=P) و انضباط ناپایدار (005/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی داشتند، اما مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی اثرغیرمستقیم معناداری نشان ندادند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که باورهای سلامت نقش میانجی معناداری در رابطه شیوه های والدگری نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار با پریشانی روان شناختی فرزندان نوجوان دارد.