فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی است. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد. تمامی مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مرکز درمان سوءمصرف مواد سپاهان منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف از بین سوءمصرف کنندگان مواد دارای معیارهای ورود به پژوهش تعداد 36 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در 2 گروه 18 نفری (گروه درمان ترکیبی در سوءمصرف کنندگان مواد محرک، گروه کنترل در سوءمصرف کنندگان مواد محرک) جایگزین شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته، پرسشنامه تجدیدنظر شده افسردگی و پرسشنامه خطر عود مصرف مواد انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آماری، آزمون پیش فرض های آمار پارامتریک و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری Spss-v26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی در آزمودنی های گروه آزمایش دو گروه سوءمصرف کننده مواد محرک بر کاهش میزان عود مصرف و ابعاد آن (قصد مصرف، مشکلات هیجانی، اجبار در مصرف، فقدان کنترل و انتظار مثبت از مصرف مواد) اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: این مطالعه بیش از پیش نقش سازه های روانی-رفتاری را در مبتلایان به سوءمصرف مواد روشن ساخته و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی ترکیبی (شناختی-رفتاری و نوروفیدبک) را به منظور تعدیل علائم در مبتلایان به سوءمصرف مواد آشکار می سازد.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR) و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم (tDCS) بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
15 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه کننده به مراکز تغذیه در بهار 1402 شهر کرج بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس شدت پرخوری(BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس استرس ادراک شده(PSC) کوهن و همکاران(1983) و سیاهه اضطراب بِک(BDI-II) بک و همکاران(1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی(تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش استرس ادراک شده و اضطراب داشته است(05/0>P).
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی بر دلزدگی زناشویی و نگرش به روابط فرازناشویی در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
194 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی بر دلزدگی زناشویی و نگرش به روابط فرازناشویی در زوجین متعارض انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین متعارضی که در سال های 1401_1402 به مراکز مشاوره شهر همدان مراجعه کرده بودند تشکیل دادند که پس از غربالگری با پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی ، علاقمند، فلاحتی و هومن (1387)، 30 زوج که از نقطه برش 135 نمره بالاتری کسب کرده بودند به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه (یک گروه آزمایشی، یک گروه کنترل) قرار داده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه آزمایشی تحت پروتکل زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی هندریکس و هانت (2013) که هفته ای یک بار در 10 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد قرار گرفت، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2008) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی بر بهبود دلزدگی و کاهش نگرش مثبت به روابط فرازناشویی در زوجین متعارض مؤثر بوده است. این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (001/0 P=). نتیجه گیری: توصیه می شود مراکز مشاوره زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی را برای بهبود دلزدگی و کاهش نگرش مثبت به روابط فرازناشویی در زوجین متعارض به کار گیرند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
443 - 476
حوزههای تخصصی:
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای می گذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی شهرستان اندیمشک بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی در بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند. 45 نفر از بیماران به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) ثبت شد. سنجش متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه نشخوار فکری (Nolen-Hoeksema & Morrow)، انعطاف پذیری شناختی (Dennis & Vander)، تاب آوری (Connor-Davidson) و پرسشنامه استرس ادراک شده (Cohen et al.)، صورت گرفت. در تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس، واریانس دوطرفه، اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان داد بین اثربخشی پذیرش و تعهد با روش شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، تفاوت معنی دار وجود دارد (P<0.05). در اثربخشی دو روش بر انعطاف پذیری شناختی و استرس ادارک شده تفاوتی دیده نشد. هیچ کدام از درمان ها بر تاب آوری مؤثر نبود. هر دو رویکرد شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد می توانند به عنوان روش های کارآمدی جهت کاهش علائم و نشانه های افسردگی به کار گرفته شوند اما لازم است تفاوت اثربخشی هر دو روش در متغیرهای مربوط به افسردگی در گروه های مختلف نیز مقایسه و ارزیابی گردد.
مدل یابی روابط بین اهمال کاری تحصیلی، تنظیم هیجان و بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان: آزمون تفاوت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر انجام شد. این مطالعه توصیفی در رده مطالعات همبستگی و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران است. در این مطالعه، 379 دانش آموز (221 پسر و 158 دختر) به مقیاس اهمال کاری تحصیلی پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده و بازدارنده سلامت تحصیلی، سیاهه مشغولیت تحصیلی، سیاهه فرسودگی تحصیلی و سیاهه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان پاسخ دادند. در این پژوهش از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری برای آزمون مدل واسطه مندی فرضی تنظیم هیجان در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی استفاده شد. نتایج نشان دادند مدل واسطه مندی کامل تنظیم هیجان در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی، به خوبی با داده ها برازش دارد. همچنین، نتایج توزیع گروهی روابط بین چند متغیر نشان داد رابطه بین تنظیم هیجان، اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در دو گروه نوجوانان دختر و پسر مشابه است. علاوه بر این، نتایج نشان داد تمامی وزن های رگرسیونی در مدل پیشنهادی از لحاظ آماری معنادار بودند. به طور کلی در مدل پیشنهادی، درصد شایان توجهی از پراکندگی نمرات فرسودگی تحصیلی و پراکندگی نمرات مشغولیت تحصیلی ازطریق اهمال کاری تحصیلی و راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان تبیین شد. نتایج این پژوهش، بر لزوم توجه بر نقش ویژگی های عملکردی تنظیم هیجان ازجمله راهبردهای شناختی تنظیم هیجان دانش آموزان دختر و پسر به طور مساوی در پیش بینی عملکرد تحصیلی آنها در موقعیت های چالش بر انگیز تأکید دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبه خانواده بهزیستی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری است. برای تعیین نمونه 60 نفر به صورت داوطلبانه و هدفمند انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش شفقت به خود و گروه آزمایش دوم آموزش ذهن آگاهی را ازطریق پروتکل های آموزشی شفقت به خود و ذهن آگاهی در هشت جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی ها، قبل و بعد از اجرای مداخله و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به مقیاس کنترل عواطف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرّر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش شفقت به خود و همچنین، آموزش ذهن آگاهی به یک میزان در افزایش کنترل عواطف نوجوانان اثربخش بوده و بعد از 45 روز همچنان پایدار بوده است که این پایداری در ذهن آگاهی ماندگاری بیشتری داشته است. با توجه به اثربخشی مشابه آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در افزایش کنترل عواطف نوجوانان، پیشنهاد می شود در مراکز حمایتی نظیر شبه خانواده بهزیستی از این روش های روانشناسی موج سوم برای بهبود وضعیت عاطفی نوجوانان بهره گرفته شود.
اثربخشی فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای و احساس کفایت والدگری مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۲۴۴-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای و احساس کفایت والدگری مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه بیش فعالی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام مادران دارای فرزند دختر 8 تا 10 سال دارای اختلال نارسایی توجه بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس ابتدایی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. 30 کودک به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر آزمایش و کنترل قرار گرفتند و مادارن گروه آزمایش به مدت دو ماه و نیم و طی 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II؛ باند و همکاران، 2011) و مقیاس احساس والدین از شایستگی (PSOCS؛ گیبود-والستون و اندرسمن، 1978) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون در متغیرهای اجتناب تجربه ای و احساس کفایت والدگری در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P). در نتیجه، فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد یک مداخله موثر بر کاهش اجتناب تجربه ای و بهبود احساس کفایت والدگری مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه بیش-فعالی است.
واکاوی علل موثر در گرایش به انتخاب همسر در بستر آنلاین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
بررسی ها می دهد امروزه بسترهای آنلاین به عرصه ای برای انتخاب همسر تبدیل شده اند. دختران و پسرانی که در سایت های همسریابی ثبت نام و فعالیت می کنند با ملاک ها و معیارهای متعددی اقدام به انتخاب همسر می کنند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف واکاوی علل موثر در گرایش به انتخاب همسر در بستر آنلاین انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان پژوهش را کلیه کاربران سایت های اینترنتی همسریابی در سال 1402 تشکیل داد که سابقه فعالیت در این بسترها را داشتند. از این میان با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس معیارهای ورود، 20 فرد انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. جهت اعتبار داده های پژوهش از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کیفی مصاحبه های به عمل آمده در قالب 8 مضمون شامل "عوامل مرتبط با محیط شغلی-حرفه ای"، "عوامل شناختی و انتخابی"، "عوامل مرتبط با اعتماد"، "عوامل مرتبط با فواید و عواید استفاده از بستر"، "عوامل مرتبط روانی و نگرشی"، "عوامل مرتبط با مدت زمان استفاده"، "عوامل مرتبط با دسترسی مناسب" و "عوامل مرتبط با معیارهای انتخاب" دسته بندی گردید. مجموعاً نتایج پژوهش نشان داد توجه به فضای مجازی به عنوان بستری برای انتخاب همسر و تعیین سیاست های حمایت از تشکیل خانواده سالم در این فضا، مهم و ضروری است.
اثربخشی آموزش تحول معنوی بر نگرش معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد پنج گانه در زندگی، معنویت است، حقیقتی که انسان را به فراروی از ماده و ظاهر می کشاند و به جهان معنایی ویژه می بخشد. نهادینه سازی معنویت و یا تحول معنوی در افراد نیازمند تغییر نگرش معنوی آنهاست. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تحول معنوی بر نگرش معنوی فرد است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش دو گروهی (آزمایش و گواه کنترل) با پیش آزمون و پس آزمون در نظر گرفته شد. جهت انجام پژوهش 30 فرد از افراد شرکت کننده در یکی از هیئت های مذهبی کرمان، به وسیله نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون برای هر دو گروه اجرا شد و بعد از برگزاری ده جلسه آموزش مهارت تحول معنوی در گروه آزمایش پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سنجش نگرش معنوی استفاده گردید و داده ها با استفاده از فنون آمار توصیفی و آزمون های پارامتریک بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت تحول معنوی می تواند بر نگرش معنوی افراد مؤثر باشد؛ همچنین معنویت قابلیت آموزش و توسعه را دارد و با برنامه های آموزشی مناسب می توان سطح نگرش معنوی و توانایی معنوی افراد را افزایش داد؛ درنتیجه دوره آموزشی تحول معنوی هم می تواند بر آگاهی معنوی و هم بر توانایی معنوی افراد مؤثر باشد.
تحلیلی بر چالش های حریم خصوصی خانواده و حقوق اعضای آن در فقه امامیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: حریم خصوصی یکی از موضوعات بسیار مهم در فقه و قوانین ملی و بین المللی است. این موضوع در بستر خانواده به منظور حفاظت از اطلاعات اعضای خانواده و حفظ حقوق و حریم شخصی آنها، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به تغییرات اجتماعی، تکامل فناوری و تأثیر آنان در قوانین و رویه ها، و همچنین تناقضات برخی دستورات فقهی می توان چالش هایی را در حریم خصوصی خانواده تشخیص داد؛ به طوری که فقه نیازمند تطبیق با این تغییرات است و باید تصمیم-گیری های خود را با توجه به آنها تغییر دهد. لذا، این پژوهش به بررسی و شناسایی مهمترین چالش های فقه در حریم خصوصی خانواده پرداخته است. روش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته ها: حاصل مطالعات کتابخانه ای و گفتمان های فقهی، پدید آمدن شش چالش اصلی شامل ریاست مرد بر خانواده، ولایت پدر بر فرزند، مسکن و اختیار سکونت، فرزندآوری و حاکمیت مرد بر آن، حق طلاق و ازدواج مجدد زوج و حضانت فرزند و ازدواج مجدد زوجه بود. نتیجه گیری: توسعه ی فهم دقیق و کامل از این چالش ها، راهنمایی های لازم برای نقد و تصمیم گیری در زمینه ی حریم خصوصی خانواده در قوانین فقهی را فراهم خواهد کرد. بنابراین، با توجه به اهمیت این مسئله، توصیه می شود که متخصصان، فقها و پژوهشگران علاقه مند به حوزه ی فقه و حریم خصوصی خانواده به این پژوهش مراجعه کنند تا با مسائل مربوطه آشنا شوند و برای بهبود قانون گذاری در این حوزه تلاش نمایند.
نظریه ای میانی برای هدایت برنامه جامع تربیت مشاور در ایران: مطالعه نظریه برپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۲۲۷-۱۹۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارائه نظریه ای برای هدایت برنامه جامع و با کیفیت تربیت مشاور در ایران است. روش: با اتخاذ رویکرد کیفی و روش نظریه برپایه، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، در زمینه برنامه های تربیت مشاور در ایران با نمونه گیری هدفمند، جمع آوری و برای تحلیل آن ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها: یافته ها مقوله اصلی «رشد شخصی و توسعه مستمر حرفه ای مشاور و ارتقاء کیفیت مشاوره» را مشخص ساختند. مقوله های مهم دیگر و زیرمقوله ها عبارت بودند از «تعالی شناختی» (تقویت تفکر انتقادی، تقویت خلاقیت)، «ارتقاء عملکرد حرفه ای» (تقویت ارزیابی و تأثیرگذاری مناسب، رشد و توسعه مستمر مهارت های ارتباطی و مشاوره ای) و «یادگیری فعال کارورز محور» (تعاملات آموزشی و حرفه ای، تکالیف رشددهنده، خودسازی پیوسته). نتیجه گیری: در نتیجه این پژوهش نظریه ای میانی برای تسهیل هدایت برنامه جامع تربیت مشاور فرمول بندی شد که به ذی نفعان کمک می کند تا از کیفیت و کفایت این برنامه اطمینان حاصل کنند. همچنین نرخ فارغ التحصیلان آماده ورود به حرفه مشاوره بهبود پیدا کند و اتلاف منابع کاهش یابد. سیاست گذاران و اداره کنندگان برنامه های مختلف تربیت مشاور می توانند از این نظریه بعنوان مرجعی جهت فراهم آوردن محیط آموزشی و تربیتی غنی و حمایت گر برای کمک به رشد شخصی و توسعه مستمر حرفه ای مشاوران آینده استفاده کنند؛ چنین امری در نهایت به ارتقاء کیفیت آموزش و خدمات مشاوره خواهد انجامید شماره ی مقاله: ۷
تدوین مدل عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عملکرد تحصیلی دانش آموزان شاخصی است که به وسیله آن میزان یادگیری و پیشرفت آن ها قضاوت می شود و عوامل فردی و محیطی متعددی در عملکرد تحصیلی اثرگذار هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سال 1398 و 1399 بودند که از میان آن ها 422 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو کاستا و مک ری (1989)؛ پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و همکاران (2013)؛ مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)؛ مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۹۲) و آزمون کارکرد تحصیلی درتاج و دلاور (1384) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی از طریق بی انگیزه تحصیلی معنادار است (01/0>p، 056/0=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین روان رنجورخویی و عملکرد تحصیلی از طریق خودکارآمدی معنادار است (01/0>p، 05/0-=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین وظیفه شناسی و عملکرد تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی درونی (01/0>p، 064/0=β) و از طریق بی انگیزگی تحصیلی (01/0>p، 055/0=β) مثبت و معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین توافق پذیری و عملکرد تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی درونی (01/0>p، 068/0=β) و از طریق بی انگیزگی تحصیلی (05/0>p، 034/0=β) معنادار بود. نتیجه گیری: ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی هستند. برگزاری کارگاه هایی با محتوای خودکارآمدی تحصیلی به مسئولین و مدیران و معلمان پیشنهاد می شود
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر سبک های حل مسئله دانش آموزان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر سبک های حل مساله دانش آموزان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی است. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل ناهمسان و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بودند از این جامعه 60 دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی به صورت غربالگری و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری (سه آزمایش و یک کنترل) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب اجتماعی (کانور، 2000) و سبک های حل مساله(دزوریلا و همکاران، 2002) بود. داده ها با نرم افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی سبب افزایش سبک های حل مسئله کارآمد و کاهش سبک های حل مسئله ناکارآمد در مبتلایان به اضطراب اجتماعی شده است و از بین سه درمان، درمان فراشناخت در سبک های حل مساله کارآمد و فراشناخت و راه حل محور در سبک های حل مسئله ناکارآمد نسبت به تمرینات استقامتی اثربخش تر بوده اند (P≤0.05). بر مبنای این یافته ها می توان گفت که هر سه الگوی درمانی می توانند در نمونه بالینی ایرانی به کار گرفته شوند.
نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه ی حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند، که تعداد 357 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت NEO فرم کوتاه (مک کری و کاستا، 1992)، پرسشنامه تنظیم هیجانی(گراس و جان، 2003) و گرایش به اعتیاد (وید و بوچر، 1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24و Amos 24 تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ویژگی شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد، رابطه مستقیم و مثبت دارد، همچنین صفات برون گرا و وجدان گرایی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و منفی دارند، در حالی که بین صفت توافق پذیری با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری یافت نشد و رابطه مستقیم روان رنجوری با سرکوب تجارب هیجانی و رابطه مستقیم برون گرایی و وجدان گرایی با ارزیابی مجدد هیجان معنادار است و ارزیابی مجدد تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری نداشت، درحالی که سرکوب تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین صفت شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد نقش میانجی دارد. (1/96 < t). بنابراین ویژگی های شخصیتی و ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی نقش مهمی در گرایش به اعتیاد دانشجویان دارند و هدف قراردادن این دو مؤلفه در درمان های روانشناختی، می تواند در کاهش گرایش به اعتیاد دانشجویان مؤثر باشد.
مدلی یابی گرایش به خیانت زناشویی بر اساس صفات تاریک شخصیت و نقش واسطه ای اعتیاد به اینترنت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مدل یابی گرایش به خیانت زناشویی بر اساس صفات تاریک شخصیت و نقش واسطه ای اعتیاد به اینترنت انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی؛ از منظر نوع داده ها، کمی و از بعد شیوه اجرا نیز توصیفی هم بستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه را کلیه زنان و مردان متأهل شهر مشهد در سال 1402 تشکیل دادند که بر اساس ملاک های ورود تعداد 312 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها مقیاس خیانت زناشویی (ATIS)؛ پرسشنامه صفات تاریک شخصیت (SD-3) و آزمون اعتیاد به اینترنت (IAT) بود. روش تفسیر داده ها نیز آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-20 بود. یافته های پژوهش نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است. علاوه بر آن نتایج نشان داد تمام اثر مشاهده شده در گرایش زوجین به خیانت زناشویی ناشی از صفات تاریک شخصیت زوجین است. با توجه به نتایج این پژوهش و تأثیر ویژگی های تاریک شخصیت، این عامل می تواند در برنامه های مداخلاتی مشاوران و خانواده درمانگران در برنامه های قبل و بعد از ازدواج مورداستفاده قرار گیرد.
تعیین اثربخشی مهارت مثبت اندیشی بر غرقگی تحصیلی و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مهارت مثبت اندیشی بر غرقگی تحصیلی و سازگاری با مدرسه دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش تمام دانش آموزان مدارس دوره ی دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1403بودند که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر آزمایش و 20 نفر کنترل) گمارده شدند. سپس گروه آزمایش تحت آموزش مهارت مثبت اندیشی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از سازگاری با مدرسه بیکر و سریاک (1984) و غرقگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری (تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره) و نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مهارت مثبت اندیشی بر غرقگی تحصیلی و سازگاری با مدرسه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه اثربخش است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهاد می شود که آموزش مهارت مثبت اندیشی در کنار سایر مداخلات روان شناختی به عنوان یکی از روش های مؤثر در بهبود غرقگی تحصیلی و افزایش سازگاری دانش آموزان با مدرسه در نظر گرفته شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم شناختی هیجان و نگرانی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب فراگیر می تواند باعث افت تنظیم شناختی هیجان و افزایش نگرانی شود. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم شناختی هیجان و نگرانی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش و مواد: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه همه دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز و دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1402 بودند. حجم نمونه برای هر گروه 20 نفر در نظر گرفته شد که این افراد پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه های منتخب با روش تصادفی در سه گروه 20 نفری جایگزین و گروه آزمایش اول و دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با پرسشنامه های اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و نگرانی (مایر و همکاران، 1990) گردآوری و با روش های کای اسکوئر، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، مقطع تحصیلی و سن تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، هر دو روش درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی درمقایسه با گروه کنترل باعث افزایش تنظیم شناختی هیجان مثبت و کاهش تنظیم شناختی هیجان منفی و نگرانی در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0P<). علاوه بر آن، بین دو روش درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی در افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و نگرانی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر تفاوت معناداری وجود نداشت (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی هر دو روش درمان شناختی- تحلیلی و طرحواره درمانی هیجانی بر افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و نگرانی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بودند. بنابراین، مشاوران و درمانگران می توانند از هر دو روش جهت بهبود ویژگی های روانشناختی بهره ببرند.
نقش سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت با اثر میانجی جاه طلبی در مدیران شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرایط پیچیده و رقابت آمیز سازمان های امروزی سبب افزایش توجه به برخی ویژگی های منفی مانند صفات چهارگانه تاریک شخصیت شده است. در نتیجه، این مطالعه با هدف تعیین نقش سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت با اثر میانجی جاه طلبی در مدیران شهر تبریز انجام شد. روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران اداره های دولتی شهر تبریز در سال 1403 به تعداد 8280 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با توجه به ریزش های احتمالی 420 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در این پژوهش تعداد 39 پرسشنامه مفقوده وجود داشت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرشت و منش (کلونینجر، 1994)، مقیاس صفات چهارگانه تاریک شخصیت (پلوف و همکاران، 2017) و پرسشنامه جاه طلبی (بوت، 2017) استفاده و برای تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل سرشت و منش در شکل دهی صفات چهارگانه تاریک شخصیت با اثر میانجی جاه طلبی در مدیران برازش مناسبی داشت. همچنین، اثر مستقیم سرشت بر جاه طلبی و صفات چهارگانه تاریک شخصیت منفی و معنادار، اثر مستقیم منش بر جاه طلبی مثبت و معنادار و بر صفات چهارگانه تاریک شخصیت منفی و معنادار و اثر مستقیم جاه طلبی بر صفات چهارگانه تاریک شخصیت مثبت و معنادار بود (01/0P<). علاوه بر آن، اثر غیرمستقیم سرشت و منش بر صفات چهارگانه تاریک شخصیت با میانجی جاه طلبی منفی و معنادار بود (01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مذکور، برای کاهش صفات چهارگانه تاریک شخصیت مدیران باید برنامه هایی بر اساس سرشت و منش و جاه طلبی طراحی و اجرا کرد.
Comparing the Efficacy of Bowen Family Systems Therapy and Couple Therapy Based on Integrated Behavioral Systems on Marital Intimacy and Family Functions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of Bowen family systems therapy and couple therapy based on integrated behavioral systems on marital intimacy and family functions in couples attending counseling centers in Mahshahr county. Method: This study was a quasi-experimental design with a pre-test and post-test control group. The population of this study consisted of all couples who referred to counseling centers in Mahshahr city due to marital problems. Out of the population, 30 couples were selected through convenience sampling and were randomly assigned to three groups. The instruments used in this study were Bowen family systems therapy, couple therapy based on integrated behavioral systems, the Marital Intimacy Questionnaire (2006), and the Epstein, Baldwin, and Bishop (1983) Family Functioning Questionnaire. Data processing was conducted using descriptive and inferential statistics (covariance analysis). Findings: The results showed that there was a significant difference between the three groups in the variables of marital intimacy and family function. This means that Bowen family systems therapy and couple therapy based on integrated behavioral systems have a significant effect on these variables. Conclusion: Bowen family systems therapy and couple therapy based on integrated behavioral systems did not differ in their effectiveness on marital intimacy and family functions.
Effectiveness of the Luthans Psychological Capital Intervention Model on Resilience and Social Adaptation of Turkmen Divorced Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the study was to investigate the effectiveness of the Luthans psychological capital intervention model on the resilience and social adaptation of Turkmen divorced women. Method: The research method was a quasi-experimental design with a control group, pre-test, post-test, and two-month follow-up. The population consisted of all Turkmen divorced women who had visited the Behravan counseling centers in Gonbad Kavous city in the first four months of the year 2019. Among them, 30 participants were selected and randomly assigned to either the experimental or control group. The experimental group received weekly group interventions in 10 sessions of 90 minutes each. Both groups completed the Resilience (Connor & Davidson, 2003) and Social Adaptation (Weissman & Paykel, 1974) questionnaires at three stages: pre-test, post-test, and follow-up. Data were analyzed using mixed ANOVA with repeated measures. Findings: The findings showed a significant difference between the two groups in resilience (F=8.79, p=0.006) and social adaptation (F=5.39, p=0.028) at the post-test and follow-up stages. Conclusion: Based on the findings of this study, it can be concluded that training in the psychological capital intervention model helps improve the quality of life of divorced women by enhancing resilience and social adaptation.