فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۸۰۱ تا ۱۲٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله شرح روایتِ زندگی تهیدستانی است که سیاست های نولیبرال آنان را از بازار کار رسمی محروم و به معیشت شان دست درازی کرده است. این گروه از محروم شدگان شهری به ناگزیر برای بهبود بخشیدن به زندگی شان به خیابان ها هجوم آوردند و توانستند در «قلمروهای غیر رسمی» فضا و فرصت کار برای خودشان دست و پا کنند. کار برای طبقات متوسط و برخوردار شهری موقعیت این گروه از کارگران زیست معیشتی را در شهر تثبیت کرد. با وجود این، برنامه سلب مالکیت که همزمان با ریاضت های اقتصادی سال 1389 شدت گرفته بود، دستاوردهای موتورسواران معیشتی را مورد تعدی قرار داد. این تحقیق نشان می دهد بازاری شدنِ فزاینده نظم شهری، چگونه معیشت گروه های فاقد امتیاز را حتی در محدوده های «غیر رسمی» تهدید می کند. تحقیق به روش کیفی و در شهر تهران انجام شده است.
بازنگری ورود آریایی ها به فلات ایران در پرتو آگاهی های جدید ژنتیکی (گورستان گوهرتپه، بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ورود مهاجران آریایی به فلات ایران همواره از اهمیتی ویژه برخوردار بوده است. گرچه پژوهش های دیرپای زبان شناسی و بعدها باستان شناسی نتوانست به طور قطع به مجادله پیرامون این موضوع خاتمه دهد اما ژنتیکِ جمعیت ها و به ویژه ژنتیک باستانی توانست تا حدود زیادی سهم باستان شناسی، انسان شناسی و زبان شناسی در این بحث را روشن و نتایج کاربردی درباره منشأ، مهاجرت و سهم خزانه ژنتیکی ایرانیان از این مردمان مهاجر را ارائه کند. در این پژوهش نتایج استخراج موفقیت آمیز DNA باستانی از استخوان های انسانی منتسب به عصر آهن (هزاره نخست پیش از میلاد و بلافاصله پس از ورود مردمان آریایی به ایران) در محوطه گوهرتپه جنوب شرق دریای مازندران ارائه شده است. مقایسه شناساگرهای ژنتیکی مردمان عصر آهن این محوطه با مردمان پیش از عصر آهن و همچنین ساکنین امروزی این ناحیه جغرافیایی، در کنار مروری اجمالی بر نتایج ژنتیکِ باستانی مردمان ایرانی که توسط متخصصین دیگر انجام پذیرفته، همگی در تائید این گزاره هستند که گرچه تأثیر جمعیت هایی که در تاریخ، آریایی خوانده شده اند بر خزانه ژنتیکی ساکنین بومی سرزمین ایران چندان قابل توجه نبوده، ولی نمی توان اثرات فرهنگی چشمگیر بر روی زبان و آرایه های آئینی جدید را نادیده انگاشت. مردمان امروزی ساکن در ایران اساساً نوادگان هزاران نسل از دودمانی هستند که ریشه در پارینه سنگی جدید (حوالی 40 هزار سال پیش) داشته و در ادوار سپسین با تأثیرپذیری از دیگر فرهنگ های مهاجر، در نهایت پدیدآورنده هویت زیستی- فرهنگی ساکنین امروزی فلات ایران گردیده اند.
سازمان دهی فضایی شهر کرمانشاه در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند سازمان دهی فضایی شهر کرمانشاه در دوره پهلوی اول را توضیح دهد. رویکرد نظری آن مبتنی بر آراء هنری لوفبور درباره «تولید فضا» است. از نظر وی فضا به مثابه ظرف خالی نیست که توسط اشیاء پر شود، واقعیت مادی مستقل و «خود بنیاد» و یا یک واقعیت آغازین معرفت شناسی نیست بلکه «تولیدی اجتماعی است». سه بعد بازنمایی فضا (فضای مفهوم سازی و برنامه ریزی)، فضای بازنمایی (فضا به مثابه امر مستقیماً زیست شده از طریق ایماژها و نمادهای مرتبط به آن)، عمل فضایی (رفتار افراد در مسیرها، فضاها و رهوارهای شهری) به شیوه ای دیالکتیکی در تولید فضای شهری نقش دارند. روش مطالعه کیفی و فن گردآوری داده ها بررسی اسناد و مشاهده است. یافته ها نشان می دهند مدرنیزاسیون، صنعتی شدن، اسکان عشایر و خدمت سربازی اجباری همراه با اقدامات عمرانی در شهر سبب رشد آن به سوی جنوب شد. سازمان دهی فضایی کرمانشاه در نتیجه سه روند است: 1. طراحان و برنامه ریزان متأثر از ایده های «زیبا شهر» هاوسمان بافت های متراکم محلات را پاره پاره و عناصری مانند خیابان، میدان، رستوران و سینما را در شهر جای دادند، 2. فضای اجتماعی شهر تحت تأثیر ایده های جدید و در نتیجه تجربه زیسته افراد در زندگی روزمره به دو بخش سنتی (محلات شهر قدیمی) و مدرن (بخش تازه توسعه یافته) تفکیک شد و 3. پرسه زنی و حضور در فضاهای عمومی روابط اجتماعی را افزایش و شهر را به یک مکان انسان شناسی تبدیل کرد.
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.
نقش اینترنت در فروکش کردن جنبش های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علوم اجتماعی، تا کنون تصور می کردند که گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی، می تواند نقش بسیار مثبتی در افزایش شتاب جنبش های اجتماعی ایفا کرده و درصد موفقیت آنها را به نحو چشمگیری با فراخوان های گسترده ی توده ی مردم در مقابل دولت تضمین کند. هرچند در گذشته نخبگان جنبش ها با استفاده از شبکه های اطلاع رسانی سنتی با سرعت کم و هزینه بالا به بسیج عمومی مردم می پرداختند، ولی با روی کار آمدن رسانه های جدید، گسترده و در دسترس عموم علاوه بر سرعت بسیار بالا در اطلاع رسانی هزینه های این امر نیز به طور چشم گیری کاهش پیدا کرد. اما استفاده از این رسانه ها، در بعضی موارد مسیر جنبش اجتماعی را تغییر داده و خود به عنوان آفت نمود پیدا کرده است. نمونه مورد بررسی این پژوهش جنبش سبز ایران در انتخابات ریاست جمهوری 13۸۸ است که با گذر زمان به جای اینکه رسانه های جدید به فراخوان بیشتر و بسیج مردمی کمک کنند، خود به عاملی منفی در به نتیجه رسیدن اهداف جنبش تبدیل شده است. یکی از سایت های اشتراک گذاری محتوا در سال های 88 سایت بالاترین بود. این سایت علاوه بر اینکه مکانی برای اشتراک گذاری اخبار مهم توسط کاربران فعال ایرانی به شمار می آمد به طور ضمنی شبکه ای اجتماعی مابین کاربران و اخبار منتشر شده در خود ایجاد می کرد. در این مقاله بر روی ویژگی ها و ساختار رفتاری شبکه اجتماعی نهفته در سایت بالاترین پرداخته می شود. برای این منظور ابتدا اخبار منتشر شده در بازه ی زمانی مورد مطالعه این پژوهش، 19خرداد تا 22 بهمن 1388 جمع آوری شده و سپس توسط یکی از ابزارهای تحلیل شبکه اجتماعی، گراف حاصل شده از مجموعه داده واقعی از این شبکه ترسیم شده است. با مطالعه الگوی رفتاری اشتراک گذاری اخبار بر روی این شبکه اشتراک خبر و نیز تطبیق آن با وقایع در محیط حقیقی تأثیر منفی رسانه های اجتماعی بر جنبش های اجتماعی تأیید گردید.
تحلیل نشانه شناختی برنامه های «رنگین کمان» و «هزا رو شصت و شونزده» از منظر آموزش ترافیک به مخاطبان کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان در موقعیت های ترافیکی آسیب پذیرند اما در زندگی شهری، حضور آنان در موقعیت های ترافیکی اجتناب ناپذیر است. بنابراین آموزش مهارت های ترافیکی برای حفظ ایمنی آنان ضرورت دارد. آموزش ترافیک به لحاظ آماده ساختن کودکان برای ایفای نقش به عنوان شهروندان مسئول در بزرگسالی نیز حائز اهمیت است. نظر به ظرفیت برنامه های کودک تلویزیون برای آموزش ترافیک، در مقاله حاضر، متونی از دو برنامه تلویزیونی مختص کودکان (رنگین کمان و هزار و شصت و شونزده) بر اساس سه رویکرد عمده در آموزش ترافیک بررسی شده است. تحلیل نشانه شناسی متون حاکی از آن است که هرچند پیام های آموزشی صریح، توصیه هایی را برای ایمنی کودکان در موقعیت های ترافیکی ارائه می کنند، اما بازنمایی تصویری انفعالی و ناتوان از شخصیت های کودک و کمبود آموزش های عملیاتی، توانمندسازی آنان را در کنش های ترافیکی تحت الشعاع قرار می دهد. همچنین تأکید بر ایمنی شخصی، بعد مسئولیت اجتماعی را در آموزه های مربوط به جامعه پذیری تضعیف می کند.
بنیان های روایتِ سینمایی از منظر پروای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشته آشکار نمودن منشاء و بنیان های روایت سینمایی، یعنی امکان ها و ضرورت های آن، است. روایت سینمایی به مثابه رفتار انسان ریشه در ذات و نحوه هستی انسان دارد و ضرورتاً برآمده از ذات انسان است. در این مقاله از منظر پروای وجود، یعنی از منظر یکی از وجوه بنیادین انسان، و با راهنما قرار دادن نگرش کلی هایدگر به هستی به ماهو و هستیِ انسان و حقیقت یا ناپوشیدگی و با روشی توصیفی-تحلیلی سعی در تبیین ضرورت ها و امکان های روایت به مثابه زبان ، امکان ها و ضرورت های مونتاژ سینمایی بر مبنای حضور نامتعین و آموخته های انضمامی برآمده ایم، و در نهایت و پس از بررسی روایت از این سه زاویه روشن خواهد گشت که پروای وجود به مثابه سرشت ذاتی انسان که دغدغه حقیقت یا ناپوشیدگی موجود و وجود را دارد، و از آن رو که باهم-بودن و لذا زبان به ماهو زبان، و نیز آموخته های انضمامی را ضرورت می بخشد، مبنای بروز رفتاری همچون روایت سینمایی در انسان است.
غربالگری متقاضیان فرزندپذیری: مشخصه ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
485-496
حوزههای تخصصی:
علاقه مندی فراوانی در زمینه مطالعه و شناخت خانواده های فرزندپذیر ایرانی در حال شکل گیری است، با این حال هنوز ناشناخته های این حوزه در ایران فراوان است. با توجه به نیازهای متعدد برنامه ریزی و مداخلاتی به ویژه در حوزه مشاوره فرزندپذیری، این مطالعه به بررسی مشخصه های متقاضیان فرزندپذیری پرداخته است. در این بررسی از روش زمینه یابی توصیفی بهره گرفته شده است. این پژوهش کلیه مراجعینی را دربر می گرفت که طی سال های 1393 و 1394 جهت دریافت خدمات مشاوره فرزندپذیری مراجعه کرده بودند. با 411 متقاضی پذیرش فرزندخواندگی مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. از بین مراجعین، 78 درصد فرزندپذیری را به شیوه مؤسسه ای و 22 درصد این فرایند را به صورت غیرقانونی پیگیری کرده اند. زوج های متقاضی نابارور تقریباً نیمی از زندگی مشترک خود را صرف دریافت خدمات ناباروری کرده بودند. یافته ها نشان داد که فقط نزدیک 27 درصد متقاضیان از آمادگی لازم برای پذیرش فرزند برخوردارند و بیشتر آن ها نیازمند آمادگی بیشتر یا انصراف از ادامه روند فرزندپذیری هستند. غربالگری متقاضیان فرزندپذیری فرایندی مهم و حساس است که ارائه خدمات مشاوره ای این فرایند را تسهیل می کند، اما آن چه اهمیت می یابد زمینه بهره گیری از ابزار و چک لیست های استاندارد با توجه به شرایط بومی و فرهنگی موجود است.
خطاهای اسنادی و نقش آن در رفتار انسان از منظر قران کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی خطاهای اسنادی از منظر قران کریم می باشد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بود. بدین منظور به منابع معتبر روان شناختی در زمینه خطاهای اسنادی و آیات قران کریم مراجعه و آیات در این زمینه گردآوری شد. سپس به تفاسیر معتبر شیعه و سنی مراجعه و آیات مورد تحلیل قرار گرفت. طبق یافته های پژوهش، خطای اسنادی در قران به سوگیری هایی در اسناد اشاره دارد که با باورهای درست دینی تناسب ندارند یا برای جامعه و روابط انسانی مضراند. اسناد درست این است که همه امور به امر خداوند اتفاق می افتد، نعمت ها به لطف خداند است و سختی ها، بخاطر اعمال خود انسان است. در مورد افعال دیگران توصیه شده است که در جامعه دینی، رفتار برادران دینی که ظاهری ناشایست دارند، حمل بر صحّت و معنای مثبت شوند. یافته ها نشان می دهند که قران هشت خطای اسنادی را معرفی می کند. شش خطای اسنادی از نظر مفهومی مشابه خطای اسنادی خدمت به خود و یک خطا مشابه خطای بنیادی اسناد می باشد. وجه مشترک غالب خطاهای اسنادی که قران معرفی می کند، فرار از مسئولیت است که با دلیل انگیزشی خطاهای اسنادی که در روان شناسی مطرح می شود، تناسب دارد. از جمله آثار خطاهای اسنادی می توان به غرور و تکبر، یاس و ناامیدی، تنبلی، کمک نکردن به دیگران اشاره کرد.
شرایط تأسیس نهاد مرجعیت تقلید شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علمای دین، همواره نقش واسط را در انتقال آموزه های دینی به مردم ایفا می کرده اند. با این حال، شکل گیری نهاد واسطه مرجعیت تقلید، به عنوان یک نهاد متمرکز و دارای ساختار و سلسله مراتب، کمتر از دویست سال قدمت دارد. شکل گیری نهاد مرجعیت تقلید با شکل گیری نظریه اجتهاد و تقلید و تکوین و توسعه نظریه تقلید از أعلم پیوند خورده است. این نظریه، با کمک برخی عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، به شکل گیری نهاد مرجعیت تقلید در عالم تشیع منجر شد. از عواملی که به شکل گیری این نهاد کمک کرد، توسعه نظریه اجتهاد و تقلید از أعلم، به دنبال شکست نظری و سیاسی اخباریان از اصولیان - در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری - است. علاوه بر آن، تثبیت پرداخت خمس به مجتهدان و مجتهدان أعلم و تمرکز مرجعیت دینی در عتبات عالیات، شرایط لازم اقتصادی و اجتماعی را برای پدیدآمدن یک نهاد متمرکز و تا اندازه ای دیوان سالار پدید آورد. تبدیل علمای بلاد به نهاد متمرکز مرجعیت تقلید، نتایج شگرفی در عرصه سیاسی و اجتماعی به دنبال داشت. در این مقاله، به روند تاریخی تحولات فکری و اجتماعی فراهم کننده شرایط شکل گیری نهاد مرجعیت تقلید پرداخته شد.
روش شناسی فقه اجتماعی از دوره تأسیس تا دوره تثبیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انزوای سیاسی تشیع در بسیاری از مقاطع تاریخی، اغلب فقه شیعی را به اتخاذ رویکرد فردی سوق داده است. اما برخی از دوره های تاریخی، حمایت حکومت ها از مذهب تشیع، یا دستیابی تشیع به قدرت و حکومت، تحولاتی را در علم فقه به دنبال داشته است. اتخاذ رویکرد اجتماعی تحت عنوان «فقه اجتماعی» یا «فقه الاجتماع» از آن جمله است. در این مقاله برآنیم تا مبادی معرفتی و غیرمعرفتی فقه اجتماعی شیعی را از دوران صفویه تا دوره معاصر، با روش تحلیلی مورد بررسی روش شناختی قرار دهیم. این بررسی نشان می دهد که ویژگی های فردی، فقهایی مثل محقق کرکی، میرزای شیرازی، مرحوم نائینی، شهید صدر و امام خمینی ره، در بستر اجتماعی سیاسی مناسب، فقه را به سمت توجه به مبانی معرفتی ویژه ای، از جمله نقش زمان و مکان، مصلحت، مقاصد، نظر کارشناسان، تاریخ اسلام و روایات غیرفقهی، در فرایند اجتهاد سوق داده است که محصول آن، اتخاذ رویکرد اجتماعی در فقه و تأسیس، تثبیت و تکامل فقه اجتماعی است.
بررسی نقش آموزش و پرورش در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
69 - 104
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان و جوانان، بخش مهم و پایه ای سرمایه انسانی هر جامعه به حساب می آیند که درعین حال، بیش تر از سایر گروه های جامعه در معرض بزه کاری و بزه دیدگی قرار دارند. آموزش و پرورش بیش ترین تأثیر را بعد از خانواده بر روح و روان نوجوانان می گذارد و شخصیت اجتماعی و فرهنگی نوجوان در این نهاد پایه گذاری می شود. هدف اصلی این پژوهش «بررسی نقش آموزش و پرورش در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان» بوده است.<br /> روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از تحقیقات توصیفی تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1394-95 بوده و برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای سنجش نقش آموزش و پرورش و سنجش متغیر پیش گیری از جرم از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی ابزار با استفاده از روایی صوری و سنجش پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: نتایج آزمون فرضیه های اصلی پژوهش نشان داد که «شناخت آموزش و پرورش از عوامل فردی دانش آموزان» و «شناخت آموزش و پرورش از عوامل محیطی دانش آموزان» در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان تأثیر دارند هم چنین آزمون فرضیه های فرعی پژوهش مبین آن است که متغیرهایی مانند «مهارت های اجتماعی مناسب دانش آموزان»، «استقلال و توانایی مقابله با فشارهای روانی»، «داشتن شخصیت و ویژگی های مناسب»، «تمایل به حضور در مدرسه»، «عملکرد تحصیلی مطلوب»، «داشتن افکار و نیات در جهت رفتارهای سالم» و... در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان تأثیر به سزایی دارند.
تحلیل ریشه های تخریب گرایی دربین نوجوانان در فضاهای عمومی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
83 - 108
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تخریب گرایی در فضاهای عمومی از پدیده های نامطلوب اجتماعی در اغلب شهرهای کشور است که آسیب های جدی را در پی دارد. ضرورت انجام این پژوهش، شناخت ریشه های بروز این پدیده توسط نوجوانان است. هدف اصلی پژوهش شناخت ریشه های تخریب گرایی در بین نوجوانان سنین 12 تا 18 سال است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان سنین 12 تا 18سال شهر زنجان (حدود 39727 نفر) در سال 1395، هستند. با استفاده از روش کوکران تعداد 400 نوجوان به عنوان حجم نمونه، برای تکمیل پرسشنامه به روش تصادفی ساده، انتخاب شده اند. وآزمون های پیرسون، تی مستقل و تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده شده اند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهند که بین متغیرهای زمینه ای، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، پایگاه فرهنگی، هیجانات روحی- روانی، جامعه پذیری و عوامل محیطی با تخریب گرایی در بین نوجوانان، رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: در نتیجه، انجام اقدامات در حوزه برنامه ریزی اجتماعی، فضایی، خانواده و آموزش و پرورش، می تواند از میزان آسیب های تخریب گرایی بکاهد.
بررسی جریان شناسانه زمینه معرفتی ماکس وبر
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱ ویژه علوم اجتماعی
57 - 83
حوزههای تخصصی:
بنا به نظر برخی اندیشمندان علوم اجتماعی، روش شناسی علوم اجتماعی وبر در مباحث کنونی فلسفه و روش شناسی علوم اجتماعی جایگاه خاصی یافته است. فی المثل، کیت و اوری می گویند که «درک دیدگاه های پیچیده ی وبر نقطه ی آغازین مهمی برای بیشتر مباحث آتی است». اما از آنجایی که انظار وبر با دو مشکل اختصار و ابهام مواجهند، از سوی اشخاص مختلف مورد بازخوانی هایی متهافت واقع شده اند. یکی از راه های گره گشایی از این اجمال و ابهام، بررسی «جریان شناسانه» زمینه معرفتی وبر است. گرچه در آثار نگارندگان کتب نظریات جامعه شناسی از این زمینه معرفتی بحث شده اما با دو مشکل عدم جامعیت و بررسی های فرد محورانه، و نه جریان شناسانه مواجه بوده است .با نگاه جریانی به زمینه معرفتی وبر آشکار می شود که شخصیت فکری او، مرکب از چند نحله فلسفی است. مهمترین بستر معرفتی که وبر در آن بالیده و بدان منتسب می باشد، سنت فکری ایده آلیسم آلمانی است. او با بزرگان نوکانتی در ارتباط نزدیک بوده و در اندیشه های هستی شناسانه و معرفت شناسانه خویش از آنها ملهم است؛ همچنین وبر در انسان شناسی اش شدیدا متاثر از رمانتیسم و فلاسفه اگزیستانس است. او در روش شناسی نیز بیشتر تحت تاثیر مکتب هرمنوتیک و تاریخگرایی است. تاثیرات مارکسیسم بر وبر بیشتر در حوزه مسایلی است که توسط مارکس طرح شده است.
جامعه شناسی به مثابه هنر: نگاهی انتقادی به طبقه بندی علوم اجتماعی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاید یکی از بزرگترین معضلات در فهم علوم اجتماعی، مسئله طبقه بندی دانش ها است. به عبارت دیگر، اگر ما بخواهیم علوم اجتماعی را به حسب رویکردها و بینش ها و چهارچوب ها و موضوعات آن ها طبقه بندی کنیم، آنگاه یکی از ضروری ترین پرسش ها این است که آیا «سوسیولوژی» همان جامعه شناسی یا شناخت جامعه است یا از اساس ما با پدیده ای دیگر روبرو هستیم گه ذهن ایرانی به محتوای آن هنوز پی نبرده است؟ به زبان دیگر، آیا سوسیولوژی یک بینش و آن هم از نوع «هنری» نیست؟ البته برای تمییز دادن این مفهوم ما نیازمند خوانش جدیدی از «سوسیولوژی» و «هنر» هستیم. زیرا فهم های متعارف از سوسیولوژی به مثابه جامعه شناسی دارای اشکالات بنیادی است که در حوزه نظری ایران به آن کمتر پرداخته شده است. از سوی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که سوسیولوژی به مثابه «هنر» نیز مفهومی پروبلماتیک است، زیرا «هنر» در معنای مصطلح آن مقصود ما را نمی رساند بل باید «هنر» را به مثابه یک بینش و فراسوی معانی مصطلح آن مفهوم سازی کنیم. برای فهم این پرسش، تلاش کرده ایم جامعه شناسی را به مثابه «هنر» تقریر کنیم و نتایج این بحث شاید بتواند در رویکرد ما نسبت به مفهوم سازی «امر اجتماعی» یاری برساند.
بررسی رابطه گونه های هویت جمعی با مصرف گونه های موسیقیایی نمونه مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از دهه 1970 نوعی چرخش مطالعاتی از تمرکز صرف بر وجوه تولید به وجوه مصرف به ویژه مصرف فرهنگی و نوعی چرخش تبیینی از تأکید بر متغیرهای به اصطلاح «سخت» مانند طبقه، به تأکید و توجه به متغیرهای به اصطلاح «نرم» مانند هویت اتفاق افتاد. بر اساس این، پژوهشگران به مصرف موسیقیایی که یکی از مهم ترین گونه های مصرف فرهنگی است و تبیین آن بر اساس هویت جمعی توجه کردند. با وجود این، جامعه شناسان جامعه ما به هر دو واقعیت بررسی مصرف گونه های موسیقیایی و تبیین آن بر اساس عوامل فرهنگی، کمتر توجه کرده اند. با درنظرگرفتن محدودیت های بالا، مقاله حاضر نتیجه پژوهشی کمّی - پیمایشی است که درباره رابطه مصرف گونه های موسیقیایی با هویت جمعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان لر دانشگاه یاسوج بوده اند که برای دسترسی به آنان از شیوه نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، مصرف موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک غربی به ترتیب پرمصرف ترین و کم مصرف رین گونه های موسیقیایی دانشجویان بوده اند. رابطه هویت قومی با مصرف گونه های موسیقیایی محلی، پاپ و مذهبی، مثبت و معنادار و با موسیقی سنتی و غربی، غیرمعنادار بود. رابطه هویت ملی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، منفی و معنادار، با موسیقی مذهبی، مثبت و معنادار و با سایر گونه های موسیقی غیرمعنا دار بود. رابطه هویت جهانی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، مثبت و با موسیقی های سنتی، محلی و مذهبی، منفی و معنادار بوده است. درنهایت می توان گفت میزان برجستگی، تعهد و تعلق به هر یک از گونه های هویت جمعی، ذائقه مصرف موسیقیایی فرد را به سمت و سوی مصرف یک نوع موسیقی خاص سوق می دهد؛ به عبارتی افراد منفعلانه موسیقی مصرف نمی کنند، بلکه فعالانه متناسب با سرمایه های هویتی خود موسیقی های خاصی را انتخاب و مصرف می کنند.
بررسی جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی با تأکید بر خانواده های شهر تهران در سال 1395 -1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی در خانواده های شهر تهران» در سالهای 1393تا 1395 صورت گرفته است. هدف از تحقیق، بررسی ارتباط میان ابعاد اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی در خانواده های شهر تهران است. رویکرد نظری رساله ملهم از نظریات اندیشمندان تلفیق گرا با تأکید بر نظریه ی گیدنز و بوردیو است. روش تحقیق ترکیبی از روش اسنادی و پیمایش است. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در میان آنها پرسشنامه توزیع گردید. یافته های تحقیق نشان داد؛ بین تمامی ابعاد اعتماد اجتماعی و تمامی ابعاد ارتباطات انسانی نیز رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون خطی حاکی نشان داد تغییری به اندازه ی یک انحراف معیار در متغیر اعتماد بین شخصی موجب 288/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 646/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 652/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود. تغییری به اندازه یک انحراف معیار در متغیر اعتماد نهادی موجب 227/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 587/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 737/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود. تغییری به اندازه ی یک انحراف معیار در متغیر اعتماد تعمیم یافته موجب 336/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 512/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 456/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود.
بررسی ارتباط میان ترجیحات موسیقایی و شهر محل سکونت مطالعه ی مقایسه ای دانش آموزان شهرهای شیراز و قائمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان و ترجیحات موسیقایی آنها پرداخته شده است. نمونه ی پژوهش 701 دانش آموز دبیرستانی شیراز و قائمیه بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شده، داده ها با استفاده از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که نوع شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان با تفاوت در بعد رفتاری ترجیح موسیقائی آنها ارتباط معناداری دارد. در زمینه ی ارتباط میان شهر محل سکونت دانش آموزان و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها یافته های پژوهش حاکی از معناداری تفاوت ترجیح موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی، موسیقی ملل غیرغربی و موسیقی غربی و شهر محل سکونت آنها بود. در مورد ارتباط میان ناحیه ی شهری محل سکونت افراد و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها، یافته های پژوهش نشان دادند که ترجیح موسیقی های پاپ ایرانی داخلی، موسیقی غربی، موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی و موسیقی ترکیبی ایرانی ارتباط معناداری با ناحیه ی شهری محل سکونت افراد دارد.
جوانان و روابط پیش از ازدواج؛ مطالعه کیفی زمینه ها، تعاملات و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در نظر دارد تا به میانجی رویکرد برساختی تفسیری به کشف و بررسی زمینه ها و دلالت های معنایی روابط پیش از ازدواج جوانان و پیامد های آن بر زندگی متأهلی در شهر سنندج بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 21 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه گردید و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 18 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جوانان پیش از ازدواج، به دلایل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی و عضویت و تسهیل پذیرش در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند. در این میان محرکات جنس مخالف به مثابه زمینه تسهیل گر و فنّاوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. جوانانِ مورد مصاحبه با میانجی دو راهبرد «روابط عاشقانه» و «روابط مبتنی بر فریب» به رابطه با جنس مخالف تداوم بخشیده اند. بر اساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه پیش از ازدواج، با تقویت حس نوستالژیک، پیامدهایی چون احساس تأسف، مقایسه و تنوع طلبی جنسی، اختلافات خانوادگی، بی وفایی و عدم پایبندی در زندگی متأهلی را در پی داشته است. مقوله هسته «سیالیت پیوند زناشویی» ناظر بر پیامد های رابطه پیش از ازدواج جوانان بر زندگی متأهلی می باشد.
تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ایران، از گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم تأثیر می پذیرد و جایگاهی که این گفتمان ها برای سوژه ها و مقوله ها قائل اند، در برنامه های توسعه بازنمایی می شود. از جمله سوژه های بسیار مهم، مسئله «زنان» است. بسته به اینکه سوژه زنان در چه حوزه گفتمانی قرار دارد، معانی و هویت های مختلفی به خود می گیرد. همین معانی متفاوت است که در نظام برنامه ریزی تبلور می یابد و به نوبه خود به برقراری عدالت جنسیتی یا تداوم نابرابری جنسیتی منجر می شود. پژوهش حاضر، به مطالعه کشمکش های کنونی جامعه ایران بر سر هژمونی معنایی در حوزه زنان (تطور گفتمانی) و بازنمایی بحث عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه با روش تحلیل گفتمان لاکلو و موفه می پردازد. یافته ها در بحث تطور گفتمانی نشان می دهد که گفتمان اعتدال که به تعبیر فرکلافی حاصل دیالکتیک گفتمانی اصلاح طلبی و اصولگرایی است، دال های تهی را در حوزه گفتمان گونگی بازیابی می کند و معنای جدیدی به آن ها می دهد. براین اساس، نشانگان «اشتغال زنان»، «فرصت های برابر»، «رفع موانع حقوقی»، «خانواده گرایی»، «بی توجهی به جنسیت» و «رفاه و بیمه زنان» را در پیوند با دال کانونی «برابری زن و مرد» مفصل بندی می کند. همچنین تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه، نشانگر آن است که گفتمان حاکم بر برنامه ششم، با نشانه ای محوری با عنوان «عدالت جنسیتی» و با مدلول های «فرصت های شغلی»، «سلامت و بهداشت»، «باسوادی زنان»، «اصلاح نظام حقوقی» و «مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری» شکل گرفته است که این نشانه های معنایی، به ترتیب دربرگیرنده عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی، عدالت آموزشی، عدالت حقوقی و عدالت سیاسی هستند. اگرچه این دال ها در متن برنامه، معناهای مستتر در مفاهیم را به طور کامل پوشش نمی دهند، می توان امیدوار بود که با اجرای برنامه ششم توسعه، زمینه های لازم برای نهادینه شدن مطالبات مدنی در موضوع برقراری عدالت جنسیتی در جامعه فراهم و نقش زنان در توسعه کشور پررنگ تر شود.