فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۱۴۱ تا ۱۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
از میان گونه های متنوع برنامه سازی (تلویزیونی)،مستند اجتماعی به علت مؤثر بودن درعرصه ی آموزش، ترویج فرهنگ و پرداخت به موضوعات مبتلا به مخاطبان،رمزگانی است که می توان بهوسیله ی آن ارجاعی به پیام های معروف و منکر داشت و در مخاطب انگیزشی مناسب و متناسب ایجاد کرد. از آنجا که مستند اجتماعی از وجود شخصیت، به ویژه شخصیت های واقعی بهره می جوید، زمانی که مستندساز از مقوله شخصیت استفاده می کند، می بایست به گونه ای شخصیت خود را انتخاب و روایت نماید که ارجاعی به پیام های معروف و منکر داشته باشد و در مخاطب انگیزشی نسبت به انجام معروف و انجام ندادن منکر ایجاد نماید؛ بنابراین در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، گردآوری داده ها و با روش تحلیل مضمون و گویه سازی، تحلیل آنها انجام شده که به مهم ترین مؤلفه های مؤثر در انتخاب و روایت شخصیت مستندهای اجتماعی به منظور اجرای صحیح فرآیند امر به معروف و نهی از منکر در رسانه،مانند انتخاب یک فرد معمولی با ویژگی های نظیر زندگی متحول شده، مسئله ای قابل درک، توانایی در معرفی خود و در آخر صورت و بیان جذاب،انتخاب الگوی والامقام یا فرد موفقِ نزدیک به فرهنگ مخاطب و کم حاشیه برای پاسخ به مسئله فیلم و...نائل گشته ایم.
دولت اسلامی و سنجش میزان تاثیر آن در ایجاد تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵ ویژه علوم سیاسی
35 - 68
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تبیین مؤلفه های شکل گیری دولت اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری(حفظه الله) و سپس به تبیین نظری سنجش میزان تاثیر این مؤلفه ها بر تمدن نوین اسلامی می پردازد. (مسأله) در این مقاله چیستی مؤلفه های تشکیل دولت اسلامی در اندیشه ایشان، با بکارگیری نرم افزار MAXQDA بررسی شده است و سپس بوسیله روش نظری داده بنیاد میزان تاثیر این مؤلفه ها در تحقق تمدن نوین اسلامی بعنوان آخرین مرحله تمدنی مورد بررسی قرار گرفته شده است.(روش) ایجاد دولت اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری دارای جایگاهی مهم و کلیدی می باشد. و دولت اسلامی ابزاری برای تحقق تمدن نوین اسلامی و رسیدن به حیات طیبه می باشد که در آن پیشرفت های مادی و معنوی در جامعه محقق خواهد شد. اینکه از نظر مقام معظم رهبری مؤلفه های تحقق دولت مطلوب اسلامی چیست و چه مؤلفه هایی برای ایجاد چنین دولت مطلوبی ضرورت دارد و اینکه میزان تاثیر این مؤلفه ها برای تحقق تمدن نوین اسلامی در چه سطحی از ضرورت است نیازمند بررسی و پژوهش می باشد. با توجه به بررسی سخنان مقام معظم رهبری درباره ماهیت، ضرورت، هدف و منابع و مبانی نظری تحقق دولت اسلامی در کشور، مؤلفه های لازم در تحقق دولت اسلامی را می توان نتیجه گرفت. ایشان معتقد هستند جهت تحقق دولت اسلامی که لازمه ایجاد تمدن نوین اسلامی و رسیدن به حیات طیبه در می باشد، باید در سه سطح ساختاری، محتوانی و انسانی مؤلفه ها استخراج گردیده و به کارگرفته شوند. اگر این مؤلفه ها در هر سه سطح ایجاد شوند در آن صورت علاوه بر ایجاد دولت اسلامی بعنوان سومین مرحله فرآیند تمدنی، یکی از دو بعد ایجاد تمدن نوین اسلامی که همان بعد ابزاری و سخت افزاری آن است ایجاد گردیده است.
مطالعه تطبیقی علوم پلیسی- جرم شناسی در نظام اثبات گرایی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیستم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
127 تا 152
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پلیس امروزی در مواجهه با جرایم به عنوان یک متخصص علت شناس وارد عمل می شود. اتخاذ این رویکرد در پلیس مستلزم آشنایی و بهره گیری او از علوم جرم شناختی است. علوم جرم شناختی را می توان در سطوح و ابعاد مختلفی مطالعه و بازشناسی کرد. یکی از مهم ترین ملاحظات در این بازشناسی، توجه به مبانی است که از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف مقاله حاضر، مطالعه علوم جرم شناختی با رویکرد اثبات گرایی و مقایسه آن با آموزه های قرآنی است. این امر مستلزم توجه به سه حوزه است: روش، مفهوم و دستاورد. روش: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، منابع اینترنتی، مقاله ها، پژوهش های لاتین و فارسی و مطالعة آثار موجود در زمینه اثبات گرایی و آموزه های اسلامیِ مرتبط با رفتار مجرمانه انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری است. یافته ها و نتایج: در بحث «روش»، همه جرم شناسان غربی اعم از خردگرا یا تجربه گرا، برای شناخت جرم، به تناسب از یک «روش» یعنی استقرا، قیاس یا تمثیل بهره می گرفته اند. در دوره رنسانس، استقرا بر تکیه بر علوم تجربی وارد مطالعات جرم شناختی شد. با حاکمیت استقرای تجربی بر علوم جرم شناختی، محور اساسی و اصلی جرم شناسی یعنی مفهوم، رو به زوال نهاد؛ زیرا بسیاری از امور ماورایی، به ویژه خدا، روح، نفس، اراده، فطرت، معنویات و... به تجربه (عمومی و فراگیر) درنمی آید. این در حالی بود که در آموزه های قرآنی، امور یادشده اساسِ مطالعه انسان و رفتارهایش تلقی می شوند. بدین ترتیب از نظر علمی، مفهوم «طبیعت» جایگزین مفهوم آفرینش و «زیست شناسی جنایی» موفق و موثق ترین علم برای بررسی و مطالعه رفتارهای مجرمانه حیوانی به نام «انسان» شد. دستاورد اصلی علوم جرم شناختی غربی روی آوری به ماتریالیسم و رواج تفکر «ماشین گرایی» بود. این، دقیقا نقطه مقابل تفکر اسلامی بود که عموما همه امور را «اندام واره» تلقی می کرد. تفکر اندام واره را به وضوح می توان در بسیاری از آموزه ها و اندیشه های اندیشمندان اسلامی از جمله «جهان اکبر و جهان اصغر» ملاحظه کرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء همبستگی ملی با رویکرد تقویت سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیستم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۷۹)
221 تا 249
حوزههای تخصصی:
هدف: تأکید بیش از حد بر مسیله قومیت باعث میشود تا واقعیت مهمتری یعنی ملت و ملیت فراموش شده و بهمرور زمان قوم، گروه قومی و قومیت به مظهر وفاداری و تعلق خاطر تبدیل شود. از این رو لازم است تا ضمن توجه به مسیله قومیت و مشکلات اقوام، بر پدیده مهمتر ملیت و همبستگی ملی تأکید شود، زیرا ملیت چتر بزرگتری است که همه اقوام را در بر میگیرد. این پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی در استان سیستان و بلوچستان انجام شد. در این پژوهش تأثیر پنج عامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی – مذهبی و فرهنگی بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی مورد مطالعه واقع شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به نوع و ماهیت مسیله، توصیفی تحلیلی است که برای جمعآوری اطلاعات از روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه ساکنان استان سیستان و بلوچستان است که با استفاده از رابطه کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه محاسبه شد. مقدار آلفای کرونباخ برای سؤالات پرسشنامه برابر با 945/0 محاسبه شد که نشاندهنده پایایی بالای آن است. به منظور بررسی فرضیه های مطرحشده از آزمون تی تک نمونهای و دو نمونهای استفاده شد، درنهایت با استفاده از آزمون فریدمن، رتبهبندی عوامل انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که هر پنج عامل مطرح بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی در استان سیستان و بلوچستان تأثیرگذارند و هیچ تفاوت معناداری در نظرات پاسخدهندگان از حیث جنسیت، قومیت و مذهب ایشان وجود ندارد. با توجه به نتایج آزمون فریدمن مشخص شد که عامل قومی- مذهبی از دید پاسخگویان اثرگذارترین عامل در ارتقاء همبستگی ملی در استان سیستان و بلوچستان است. بعد از این عامل، به ترتیب عوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
تبیین جامعه شناختی مولفه های اجتماعی و فرهنگی مرتبط با خانواده گرایی (موردمطالعه :استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
137 - 170
حوزههای تخصصی:
در فرایند گذارجامعه ایران از سنتی به مدرن عناصر ساختار فرهنگی جامعه در هم شکسته شده اند. خانواده گرایی یکی از عناصرسنتی ساختار فرهنگی است که در جامعه ما اهمیت فراوان دارد و یکی از مهمترین ارزش های وابسته به فرهنگ در هر جامعه است که به الگویی از سازمان اجتماعی اشاره می کند وبه عنوان بخشی از یک نگاه سنتی جامعه است که بر نگرشهای وفاداری،اعتمادوهمکاری دربین گروه خانواده تاکید می کند. چهارچوب نظری باستفاده از تبیین های ساختاری (نظریه مدرنیزاسیون،گذار جمعیتی دوم) و تبیین های ایده ای و ارزشی(نظریه ایده الیسم توسعه، دگرگونی ارزشهای اینگلهارت) می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده وجامعه آماری، متشکل ازمردان وزنانی ساکن در سه شهر که خانواده را تجربه نمودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ ، 420 نفر محاسبه وبراساس نمونه گیری سهمیه ای متناسب با تعداد خانواده ها درشهرمحل سکونت انتخاب شده اند.داده ها با کمک پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار spss و Amos واندازه گیری ضریب همبستگی و تاثیر نتایج دادکه میزان خانواده گرایی در سه شهر بالا می باشد و ازشش فرضیه ی مورد بررسی نتایج حاصله نشان می دهدکه هر شش متغیر سرمایه اجتماعی و دینداری،سبک زندگی،تعلق اجتماعی و نوگرایی و هویت اجتماعی رابطه معنادار با خانواده گرایی داشته اند. کلید واژه: خانواده گرایی، دینداری، سرمایه اجتماعی، نوگرایی، سبک زندگی، تعلق اجتماعی و هویت اجتماعی
چالش های سیاست گذاری اجتماعی حوزه مسکن و تأثیر آن بر شکل گیری ناهنجاریهای اجتماعی (مطالعه موردی مسکن مهر پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
141 - 174
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر سیاست خانه دار شدن دولت در سال های اخیر برای آن شهروندانی است که فاقد مسکن بودند. به نظر می رسد عدم برنامه ریزی و توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی در تشکیل و ساخت مسکن مهر از سوی تصمیم گیران، باعث پدیداری ناهنجاری های اجتماعی در آینده خواهد شد. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در برمی گیرد که شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای به زیستن خانواده ها است. ساخت مسکن حداقلی برای شهروندان بدون توجه به آسیب های اجتماعی آن، می تواند جامعه را با چالش های اساسی روبرو کند که حل آنها هزینه های بسیاری را می طلبد. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی با بهره جستن از نظریه های مختلف حوزه سیاستگذاری اجتماعی، ناهنجاری های اجتماعی در رابطه محیط مسکونی، اکولوژی شهری و بی سازمانی اجتماعی به تبیین چالش های سیاستگذاری اجتماعی در حوزه مسکن با تأکید بر شناسایی و سنجش میزان تأثیر مؤلفه های سیاستگذاری اجتماعی در شکل گیری ناهنجاری های اجتماعی در بین ساکنان مهر پرند، بپردازد. به منظور دستیابی بدین مهم، به کمک ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر میزان همبستگی، اثر و مسیر تأثیرگذاری این مؤلفه ها براساس فرضیات تحقیق، سنجیده شده است. نتایج بیانگر آن است که ناهنجاری های اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر نتیجه ی عدم دسترسی به مؤلفه های؛ حس تعلق خاطر، فراغتی و تفریحی، نظارتی و کنترل، ارتباطی و تعاملات اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تجانس فرهنگی، دسترسی به کار و اشتغال و سرانه های فرهنگی است که تا حد زیادی در محدوده مورد مطالعه رعایت نشده و بروز پیدا کرده است.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مهاجرت روستاییان استان ایلام به کشور استرالیا (مطالعه ی موردی روستای آبهر پایین )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مهاجرت روستاییان آبهر پایین، از توابع شهرستان بدره در استان ایلام، به کشور استرالیا، با استفاده از روش کمی (پیمایش)، انجام شده است. نمونه این پژوهش را جمعیتی 100 نفری از کل مهاجران تشکیل داده اند که 150 نفرند و به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. چارچوب نظری تحقیق شامل نظریات دافعه و جاذبه اورت لی و نظریه شبکه است. نتایج پژوهش نشان میدهد که میانگین سنی مهاجران 7/29 سال است، 82 درصد آنها را مردان تشکیل می دهند، تحصیلات 85 درصد از مهاجران دیپلم و راهنمایی است، 96 درصد از آنها در طبقه اقتصادی متوسط و پایین جای می گیرند و بیشتر آنها (56 درصد) ازطریق شبکه دوستی اقدام به مهاجرت کرده اند. ازمیان مجموع متغیرها، متغیرهای رضایت از امکانات رفاهی، شبکه دوستی، شبکه خویشاوندی، و نظارت اجتماعی، به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر مهاجرت داشته اند. درپایان، با توجه به مصاحبه های انجام شده با تعداد زیادی از مهاجران، عامل دافعه مبدأ و وجود شبکه مهاجران در مقصد، علتهای اصلی مهاجرت از روستا شناخته شده اند.
تحلیل تطبیقی احساس امنیت در بین ساکنین مناطق شهری و روستایی در شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
123 - 144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیت به عنوان پیش نیاز توسعه، برآیند مجموعه ای از تعاملات، تعاون و سازگاری بین اجزاء مختلف جامعه است. علاوه بر امنیت، موضوع احساس امنیت که به روان انسان ها مربوط است، جایگاه ویژه ای در بین مردم دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس امنیت در بین ساکنین مناطق شهری و روستایی در شهرستان ساری انجام شد.<br /> روش: این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است که به روش میدانی اجراء گردید. جامعه آماری پژوهش مردم 15 تا 44 سال شهرستان ساری و روستاهای تحت پوشش می باشند که به روش تصادفی تعداد 390 نفر با استفاده از جدول کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته احساس امنیت، با 20 گویه می باشد. برای مطالعه پایایی پژوهش از روش آلفای کرونباخ و برای روایی نیز از روایی صوری و محتوایی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی استفاده شده است.<br /> یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تفاوت معناداری میان ساکنین مناطق شهری و روستایی از نظر چهار بُعد احساس امنیت (امنیت مالی، امنیت جمعی، امنیت جانی، امنیت فکری) وجود دارد.<br /> نتیجه گیری: احساس امنیت فرایند روانی اجتماعی است که صرفاً بر افراد تحمیل نمی شود، بلکه بیشتر افراد جامعه بر اساس علایق، خواسته ها و توانمندی های شخصیتی و روانی خود در ایجاد و از بین بردن آن نقش دارند؛ لذا شناخت وضعیت احساس امنیت در جوامع روستایی و شهری بر اساس یافته های پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای رشد و توسعه متوازن این جوامع کمک نماید.
مطالعه انسان شناختی پدیده «خون بس» در منطقه صیدون خوزستان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
140 - 169
حوزههای تخصصی:
خون بس، از رسوم سنتی بخشی از ایلات کشور برای حل منازعات قومی و نوعی قرارداد اجتماعی با سازوکارهای بومی برای رفع شکاف های به وجود آمده میان اقوام و احیاء انسجام و همبستگی ایلی است. در این سنت قومی، زنان بخشی از دیه مقتول محسوب می شوند. این پدیده اجتماعی، در میان مردم ایل بهمئی ساکن در منطقه صیدون خوزستان و در محدوده مکانی جنوب غربی ایران نیز جاری بوده است. چیستی، عوامل، کنش گران، کارکردها و آثار اجتماعی این پدیده از مسائلی است که نیاز به مطالعه و کنکاش جدّی دارد. نوشتار حاضر برگرفته از پژوهشی جامع با هدف پاسخ به مسائل مذکور است که در سال 1396، با رویکرد انسان شناختی و با روش میدانی و بهره گیری از تکنیک های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد مکتوب و قراردادهای غیرمکتوب به انجام رسیده است. بر اساس یافته های پژوهش: محدودیت سرزمینی، قراردادهای ایلی و نظام ایلخانی از زمینه های این پدیده و قتل، جرح و خسارت از عوامل مهم آن است و کارکردهایی مانند: وحدت ایلی، رفع اختلافات، گسترش جمعیت و نظام خانواده، حفظ انسجام و نیز کنشگرانی همچون بزرگان، کدخداها و زنان دارد. «خون بس» گرچه دارای آثار کوتاه مدت قومی بوده اما در بلندمدت پیامدهای نامطلوبی برای برخی کنشگران در پی داشته است؛ ضمن آنکه ابعادی از آن با آموزه های اسلام ناهمخوانی دارد.
رابطه اسلام و تمدن در اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع رابطه دین و تمدن و نقش دین در فرایند تمدن سازی، از مباحث بسیار مهم در حوزه مطالعات تمدنی به شمار می رود. این نوشتار درصدد است چیستی و چگونگی رابطه دین اسلام و تمدن را در اندیشه امام خمینی(ره) مورد واکاوی قرار دهد. برای این هدف، با روش توصیفی - تحلیلی، تلاش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که از دیدگاه امام چه نسبتی بین اسلام و تمدن برقرار است؟ نتایج این بررسی، نشانگر آن است که امام خمینی(ره) با اعتقاد به جامعیت، قلمرو حداکثری و ابعاد دنیوی و اجتماعی دین اسلام، آن را دینی تمدن ساز می داند که تمدن حقیقی؛ یعنی بالاترین مراتب تمدن را در آن می توان یافت. اسلام در گذشته، توانایی تمدن سازی خود را به خوبی نشان داده و عامل اصلی افول تمدن اسلامی، دوری از دین بوده و راه احیای آن نیز در بازگشت به اسلام است. لازمه تمدن سازی، پویایی اندیشه دینی است. تشکیل حکومت دینی، گامی اساسی در عمل کردن به دین در عرصه حیات اجتماعی مسلمانان و در نتیجه، در تحقق تمدن اسلامی به شمار می رود و تشکیل امت اسلامی، برای دست یابی به تمدن فراگیر اسلامی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
سرمایه فرهنگی و هویت جمعی؛ مطالعه پیمایشی دانشجویان دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
87 - 119
حوزههای تخصصی:
بر مبنای دیدگاه های نظری تلفیقی، هویت یابی فرایندی دیالکتیکی و دوسویه است و در کنار عوامل سطح کلان، قابلیت بازاندیشی هویتی به میزان برخورداری از سرمایه ها و منابع مادی و فرهنگی وابسته است. پژوهش حاضر در چارچوب دیدگاه های نظری تلفیقی به بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر ابعاد هویت جمعی دانشجویان دانشگاه کردستان پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در طی آن با 325 نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان مصاحبه شده است. یافته های توصیفی بیانگر آن است که دانشجویان به طور همزمان از هویت های سه گانه قومی، ملی و جهان وطنی برخوردار هستند و تعلق به هر یک از ابعاد هویت جمعی به منزله نفی و نقض دیگری نیست. نتایج تبیینی نشان داد که سرمایه فرهنگی ضمن داشتن رابطه معنادار با ابعاد هویت جمعی دانشجویان، تأثیر متفاوتی بر ابعاد هویتی دارد؛ به بیان دیگر، سرمایه فرهنگی با هویت ملی و جهان وطنی همبستگی مثبت و با هویت قومی همبستگی منفی دارد. بر مبنای نتایج تحلیل رگرسیون، متغیر سرمایه فرهنگی به ترتیب 0/324، 0/23 و 0/144 تغییرات هویت های جهان وطنی، قومی و ملی را تبیین می نماید. با نظر به سهم بالای سرمایه فرهنگی در جهت گیری های معرفتی و بازاندیشی هویتی دانشجویان، بهینه سازی فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه در دانشگاه به عنوان برنامه درسی پنهان، ترغیب دانشجویان به فعالیت های فرهنگی، برگزاری دوره های مختلف و اعطای گواهینامه به دانشجویان، افزایش دسترسی دانشجویان به کالا ها و منابع فرهنگی مرتبط و بازاندیشی در شیوه بومی گزینی دانشجو در سیاست گذاری دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ضروری به نظر می رسد.
الگوی حکمرانی خوب از دیدگاه نهج البلاغه: گامی در جهت تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب مبحثی است که در دهه های اخیر توجه محافل علمی را به خود جلب کرده است. تحقیقات بیان می دارند متناسب با مقتضیات کشورها (عوامل سیاسی، فرهنگی و مذهبی) الگوی حکمرانی خوب توسعه می یابد. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی حکمرانی خوب از دیدگاه نهج البلاغه، به عنوان گامی در جهت تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی، با استفاده از استراتژی مفهوم سازی داده بنیاد به بررسی شاخص های حکمرانی خوب از دیدگاه حضرت علی(ع) در قالب خطبه ها و نامه های نهج البلاغه پرداخته است و سپس با ارائه الگویی با عنوان حکمرانی کریمه، آن را با الگوهای رایج حکمرانی خوب مقایسه می کند؛ بدین ترتیب که بخش هایی از نهج البلاغه که براساس کلیدواژه های مرتبط با حکمرانی انتخاب شدند، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند که دستاورد آن، برداشت 606 کد، 86 مفهوم و 24 مقوله بود. نتایج نشان داد رفتار فاضله به عنوان پدیده محوری و در تعامل با عوامل دیگر موجد حکمرانی کریمه به عنوان الگوی حکمرانی خوب از دیدگاه نهج البلاغه است. شیوه تعامل این عوامل در مدل نهایی تحقیق نشان داده شده است.
بررسی راهبردهای ارتقاء اخلاق شهروندی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش پیشنهاد راهبردهایی به منظور ارتقاء اخلاق شهروندی در شهر تهران بوده است. بر این مبنا، استراتژی پژوهشی در این تحقیق شناسایی و بررسی میزان تأثیر متغیرهایی در نظر گرفته شد که امکان دست کاری و تغییر وضعیت آن ها برای مدیران شهری فراهم باشد. در همین راستا، استراتژی این پژوهش به جای انجام پیمایش کلی در سطح شهر و سنجش کلی میزان پایبندی شهروندان تهرانی به اصول و ارزش های اخلاق شهروندی و عوامل فردی مؤثر بر آن، پیمایش به صورت مقایسه ای و معطوف به سنجش میزان تأثیر دو متغیر میزان فضای ارتباطی در محله ی مورد سکونت و میزان تعامل و همزیستی با دیگری ناشناس بر روی میزان پایبندی به اخلاق شهروندی سامان داده شده است. بر مبنای یافته های به دست آمده، از میان دو متغیر رقیب، تأثیر متغیر میزان تعامل و همزیستی با دیگری ناشناس بر متغیر اخلاق شهروندی مورد تائید قرار گرفت و در مقابل تأثیر میزان فضای ارتباطی بر میزان پایبندی به اخلاق شهروندی مورد تائید شواهد تجربی قرار نگرفت. با توجه به این نتایج، محور اصلی راهبردهای پیشنهادی، بر در نظر گرفتن تسهیلاتی در دریافت خدمات مختلف ارائه شده از سوی شهرداری تهران به گروه ها به جای محوریت ارائه خدمات متمرکز شده است.
تصویر مخدوش واقعیت اجتماعی در پوزیتیویسمِ استقراییِ نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 125
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم تا با تکیه بر رئوس انتقادات کارل پوپر از پوزیتیویسم و استقراگرایی، این دو مبنایِ پوزیتیویستی و استقراییِ نظریه زمینه ای را مورد انتقاد قرار دهیم: اول، تهی کردن ذهن از هرگونه پیشداوری و ارزشگ ذاریِ اخلاقی در فرآیند تحقیق؛ و دوم، تقدم مشاهده بر نظریه، گرد آوریِ اطلاعات از طریق آن، مقایسه این اطلاعات بر مبنای تفاوت ها و شباهت هایشان، و نهایتاً استنتاج نتیجه ای کلی از این قیاس در قالب مفاهیمی انتزاعی. طبق ادعای نظریه زمینه ای، می توان با عمل به این مبانی واقعیت اجتماعی را «همان گونه که هست» اظهار کرد. استدلال می کنیم که در عمل این ادعا نه تنها محقق نمی شود، بلکه تصویری مخدوش و ای بسا تحریف شده از واقعیت اجتماعی اظهار می شود. همچنین عمل به این دو مبنا، محقق را به جای اینکه تبیین گر منتقد واقعیت اجتماعی باشد، به توصیف گری خنثی، یا به تعبیر ما به «کارگر اطلاعات» و «عمله داده ها» بدل می کند، و این به معنی از بین رفتن خصیصه ذاتیِ علم جامعه شناسی، یعنی جنبه نقادانه آن است.
فرصت های نابرابر و مشارکت اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
67 - 98
حوزههای تخصصی:
مشارکت اقتصادی گسترده مقدمه توسعه و تعالی نظام اجتماعی است. در این ارتباط، کنش های اقتصادی زنان به عنوان نیمی از جمعیت، مهم است. مقاله حاضر با دست مایه قرار دادن نظریه های نابرابری های جنسیتی و با استفاده از داده های ثانویه ارائه شده در مجمع جهانی اقتصاد و سازمان بین المللی کار، به بررسی و تحلیل تأثیر فرصت های نابرابر جنسیتی بر مشارکت اقتصادی زنان می پردازد. برای آزمون فرضیات پژوهش از داده های 143 کشور از نقاط مختلف جهان در سال 2017 استفاده شده است. بر اساس نتایج، نرخ مشارکت اقتصادی زنان با شاخص فرصت های نابرابر جنسیتی رابطه ای متوسط، مثبت و کاملاً معنی دار دارد (0.000 =SIG و 0.508= r). همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان می دهد که ابعاد فرصت های نابرابر جنسیتی (اقتصادی، آموزشی و سیاسی) حدود 42 درصد تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد مطالعه را تبیین می کند. در کل، فرصت های نابرابر جنسیتی یک محدود کننده در کنش اقتصادی زنان است.
مدرنیته و بازنمایی خانواده در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
59 - 83
حوزههای تخصصی:
سینمای ایرانی بنا به دلایل مختلف، در همه دوران حیات خود توجه ویژه ای به خانواده و تحولات آن داشته است. بر این اساس، هم گامی بازنمایی مدرنیته و مدرنیسم از یک سو و خانواده از سوی دیگر، موضوعی قابل تأمل است. فرایند مدرنیته در ایران از آغاز با اساسی ترین و حساس ترین بخش هویت فرهنگی ایران یعنی خانواده و ایستادگی آن در مقابل تغییر، به صورت یک موضوع ویژه برای بازنمایی مسائل جامعه و ایده های تحول مواجه بوده است. پژوهش حاضر، این هدف اساسی را مدّ نظر دارد که نشان دهد پس از انقلاب، مهم ترین عناصر و ابعاد مدرنیته؛ یعنی فردیت و عقلانیت، چگونه در خانواده بازنمایی شده اند. برای تحلیل نظری تحولات روی داده در خانواده، نظریه تجدد گیدنز و برای بازنمایی از دیدگاه بازنمایی استیوارت هال استفاده شده است. در تحقیقی که مبنای این نوشتار بوده است، 95 فیلم سینمایی مهم پس از انقلاب به تفکیک چهار دوره آن، با روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق، نشان داده است که تقریباً در تمامی فیلم های مورد بررسی، به عقلانیت و فردیت (البته با تمام ویژگی های ایرانی شده آن که بیشتر به فردگرایی خودخواهانه و گریزان از تعهدات اجتماعی و خانوادگی است و عقلانیت نفع طلبانه)، توجه شده و به نوعی به نقد کشیده شده است.
پیش بینی کیفیت مراقبت گری در روابط زناشویی براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
201-220
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش عزت نفس و ادراک از سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی سبک های مراقبت گری دانشجویان متأهل بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرد متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1395 است که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 245 نفر از آن ها انتخاب شده و به ابزارهای مراقبت گری، مقیاس عزت نفس و سبک های فرزندپروری والدینی ادراک شده پاسخ دادند. پس از اجرای پرسش نامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و هم چنین روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت مثبت و معنادار، و طرد، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس، فزون حمایتگری و صمیمیت عاطفی، بعد کنترل را به صورت منفی و معنادار و طرد، بعد کنترل را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، بعد وسواس را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
حس تعلق به خوابگاه؛ مطالعه موردی دختران دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوابگاه، عرصه ای نیمه عمومی است که در آن عده ای از همسالان درگیر تعاملات بین فرهنگی می شوند. این تعاملات می تواند تأثیر مثبت یا منفی ای بر زندگی فرد بگذارد و از او در برابر تصمیم گیری های زندگی اجتماعی اش، فردی مستقل یا منفعل بسازد. هدف اصلی این مقاله به تصویر کشیدن زندگی خوابگاهی است. پرسش ما این است که آیا دانشجویان دختر، به خوابگاه حس تعلق دارند؟ حس تعلق از این نظر اهمیت دارد که ازیک سو شرایط مناسب باعث ایجاد این حس می شود و از سوی دیگر، در صورت وجود حس تعلق به یک مکان، فرد برای بهبود وضعیت آن تلاش خواهد کرد. عوامل مهمی ازجمله امنیت، حریم خصوصی فرد، تعامل مثبت با دیگران مهم (هم اتاقی ها و مسئولان خوابگاه)، و قوانین، در شکل گیری حس تعلق مؤثر هستند. در این مقاله از طریق روش داستان زندگی با 60 دانشجوی دختر ساکن خوابگاه های دانشگاه های تهران، تربیت مدرس، الزهرا، و شهید بهشتی در تمام مقاطع تحصیلی مصاحبه کرده ایم. عوامل انسانی، مکانی، و زمانی در شکل گیری حس تعلق در خوابگاه مؤثر هستند. عوامل مهمی ازجمله رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی، فرهنگ، و نوع جامعه پذیری افراد، سن، ویژگی های فردی مانند درون گرا و برون گرا بودن فرد و به میزان بسیار اندکی قومیت، بر شکل گیری این حس تأثیر می گذارند. همچنین، بررسی های ما نشان می دهد که به دلیل نداشتن حریم خصوصی، مشکل در ایجاد و برقراری ارتباط با مسئولان و هم اتاقی ها، و محدودیت های ناشی از قوانین خوابگاه، حس تعلق به خوابگاه در بسیاری از دانشجویان پایین است. در پایان، راهکارهایی برای بهبود شرایط زندگی در خوابگاه ارایه شده است.
شهروندی شهری: حقوق و تکالیف شهروندان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۴
95-136
حوزههای تخصصی:
بی تردید شهروندی شاخصی کلیدی برای جوامع مدرن محسوب می شود و مهمتر آنکه شهروندی دارای مجموعه گسترده ای از حقوق و تکالیف مدنی، سیاسی و اجتماعی است که می تواند در عرصه شهر تبلور یابد. شکل گیری شهروندی در ایران را می توان در دو سطح «شهروند ملی» و «شهروند شهری» بررسی کرد. در واقع شهروند شهری سوگیری های افراد نسبت به استحقاق در برخورداری از خدمات شهری مختلف، برابری در فرصت های عمومی و بهره مندی از امکانات و رفاه شهری است که با مجموعه ای از مسئولیت ها، تمایلات کنشی افراد پیرامون تعهدات و مشارکت در امور شهر همراه می شود. «شهروند شهری» بر دو بعد اساسی "حقوق شهروندی" و "تکالیف شهروندی" استوار است که در این پژوهش در میان شهروندان تهرانی مورد بررسی قرار می گیرد. روش انجام این پژوهش پیمایش با استفاده از تکنیک پرسشنامه بوده و بدین منظور 2400 نفر از افراد 15سال به بالای مناطق مختلف شهر تهران با استفاده از شیوه نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که 35 درصد مردم شهر تهران میزان برخورداری از حقوق شهروندی را در حد کم، و در مقابل 19 درصد آن را حد زیاد بیان داشته اند همچنین زنان تهرانی بیش از مردان به رعایت تکالیف شهروندی، مجردان، کمتر از متأهلان، افراد بدون همسر و همچنین افراد 15 تا 24 ساله جامعه در مقایسه با سایر گروه های سنی کمتر به رعایت تکالیف شهروندی می پردازند. افراد هر چه سال های بیشتری در شهر تهران زندگی کرده باشند، احساس تکلیف بیشتری نموده و نیز بیشتر به رعایت وظایف شهروندی می پردازند. بنابراین می توان دریافت در عرصه شهری برخورداری از حقوق و رعایت تکالیف بطور یکسان در میان گروه های اجتماعی توزیع نشده و این امر بایستی در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های شهری مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل پدیدارشناختی نمایش مصرف و سبک زندگی در شبکه های اجتماعی آنلاین (مطالعه موردی: کاربران اینستاگرام)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
167 - 189
حوزههای تخصصی:
با سیطره یافتن وجه تکنولوژیک در زیست جهان معاصر، ساحت تعاملات اجتماعی و شیوه های هویت یابی و هویت سازی نیز تغییر یافته اند؛ چنان که شبکه های اجتماعی آنلاین از بسترهای مهم خودابرازی، ساخت هویت شخصی و نمایش منش اجتماعی و سبک زیستی هستند. این پژوهش با استفاده از آرای نظری جامعه شناختی مرتبط با سبک زندگی و رسانه های اجتماعی به تحلیل چگونگی بازنمایی و نمایش زیست روزمره در فضای اینستاگرام پرداخته است. روش پژوهش از نوع کیفی است و حجم نمونه با اتکاء بر منطق اشباع نظری شامل 23 نفر است. تحلیل داده ها با استفاده روش تحلیل درون مایه ای کلارک و براون انجام شده است. نتایج پژوهش بیان گر آن است که کُنش گران ایرانی در فضای مجازی، شبکه اینستاگرام را بستری برای نمایش زندگی روزانه، اشتراک گذاری جنبه های جذاب بدنی و ارائه گزارشی از تفریحات و لذت های فردگرایانه می دانند. بنابراین، استراتژی های نمایشی کُنش گران در شبکه اجتماعی اینستاگرام، بیشتر در جهت بازنمایی سبک زندگی مدرن است.