فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۸۱ تا ۶٬۹۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی اهمیت ازدواج و عوامل تعیین کننده آن با تأکید بر نگرش و تجربیات جنسی در دختران است. به این منظور، پیمایشی در بین 1055 دانشجوی دختر دانشگاه های دولتی و آزاد شهر تهران طی سال های 1398-1397 انجام شد. داده ها توسط پرسشنامه آنلاین و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری شد. میانگین سنی دختران 21.2 سال (انحراف معیار=3.32) بود که 76 درصد آنها قصد ازدواج داشتند، ولی سهم مهمی (60 درصد) از آنها از ازدواج خود در 5 سال آینده اطمینان نداشته و 62 درصد نیز ادامه تحصیل را بر ازدواج اولویت می دادند. ازدواج برای حدود نیمی از دختران (51 درصد) اهمیت داشت. برخی نگرش های آزاد جنسی نیز در دختران مشهود بود. گرچه در تحلیل های دومتغیره، متغیر تجربه جنسی با اهمیت کمتر ازدواج رابطه معناداری داشت ولی مدل های رگرسیون چندگانه نشان داد که مهمترین تعیین کننده های اهمیت ازدواج عبارتند از: پایبندی مذهبی، نگرش جنسی مبتنی بر پاکدامنی (حفظ بکارت) و خوش بینی کمتر نسبت به فرصت ازدواج. باتوجه به نتایج این مطالعه، سیاست گذاری های ازدواج، علاوه بر فراهم کردن شرایط اقتصادی تشکیل خانواده، لازم است سازگار کردن مقوله ازدواج با ادامه تحصیل دختران، و تغییرات نگرشی در نسل جدید را در نظر گیرد.
استقلال زنان و دوام ازدواج منجر به طلاق در میان گروه های قومی منتخب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی دنیای معاصر، کاهش دوام ازدواج است. در دهه های اخیر، همراه با افزایش سواد و تحصیلات زنان و مشارکت آنها در بازار کار، ساختار سنتی خانواده دگرگون شده است. هدف این پژوهش بررسی دوام ازدواج منجر به طلاق در میان سه گروه قومی فارس ، تُرک و کُرد است. روش پژوهش پس - رویدادی است. این مقاله تأثیر استقلال زنان بر دوام ازدواج منجر به طلاق را در شهرستان های با اکثریت قومی فارس، تُرک و کُرد بررسی می کند. جمعیت آماری شامل 78 شهرستان در سرشماری سال 1395 است. داده ها از پایگاه داده های مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال اقتباس شد. نتایج نشان داد که رابطه بین قومیت و دوام ازدواج منجر به طلاق از نظر آماری معنادار است. تحلیل های چند متغیره نشان داد که در شهرستان های با اکثریت قومی تُرک، به ازای هر واحد افزایش در استقلال زنان، دوام ازدواج منجر به طلاق 0.189 سال یا 69 روز کاهش می یابد. در مقابل، در میان فارس ها و کُردها، تغییرات دوام ازدواج منجر به طلاق مستقل از استقلال زنان است. این امر می تواند ناشی از ارزش ها و هنجارهای متفاوت فرهنگی در میان قومیت های مختلف باشد. انجام پژوهش های کیفی با هدف درک معانی نهفته در پسِ این روابط ضروری است.
نقش رسانه ها در افزایش آگاهی بهداشت عمومی، بحران و هراس های اجتماعی در طول همه گیری کرونا
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
75-96
حوزههای تخصصی:
امروزه شیوع کرونا ویروس تبدیل به یک بحران بزرگ جهانی شده است و همه کشورهای جهان از جمله ایران را درگیر مشکلات خود نموده است. همه گیری کووید19 مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی را که از نقش قابل بحث رسانه ها ناشی می شود، برجسته می کند. در این زمینه رسانه ها نقش جهانی را در ردیابی و به روز رسانی بیماری کرونا از طریق داشبورد به روز رسانی زنده داشتند. رسانه های جمعی نقشی ضروری در دنیای امروز دارند و می توانند بستری واحد برای همه ارتباطات بهداشت عمومی، دستورالعمل های جامع آموزش مراقبت های بهداشتی و استراتژی های فاصله گذاری اجتماعی قوی و در عین حال که همچنان ارتباطات اجتماعی را حفظ کنند، فراهم کنند. نوع رفتار رسانه های هر کشور در رویارویی با بحران های طبیعی و غیر طبیعی، یکی از موضوع های مهم در فرآیند مدیریت بحران است. فقدان وحدت رویه در عملکرد رسانه ها، به طور کلی، و رسانه های دولتی، به طور خاص در شرایط بحرانی، مدیریت افکار عمومی را با چالش روبه رو می کند. از عواقب شیوع کرونا ویروس ایجاد شایعات، هراس های اجتماعی و تغییرات سریع در سبک زندگی مردم است که داشتن سواد رسانه ای را در این دوران نشان میدهد. در این پژوهش، نقش رسانه های جمعی در بهداشت سلامت، بحران ها و هراس های اجتماعی به روش توصیفی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد شبکه های اجتماعی خارجی بیشترین هراس اجتماعی در میان مردم داشتند و از طرفی از نتایج استنباط می شود که شبکه های اجتماعی نقش مهمی در تغییرات سبک زندگی و ارتباطات بهداشت عمومی شهروندان در فرآیند درگیری با کرونا دارند.
توسعه حیات شهری اصفهان در دوره شاه سلطان حسین صفوی و تأثیرات سنت وقف بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسترهای مناسب زیست محیطی و طبیعی، تاریخی، ارتباطی، نظامی، تجاری و اقتصادی از عوامل تحول و پویایی شهر اصفهان از گذشته تاکنون بوده است. روی کار آمدن سلسله صفویه با حکومت شاه اسماعیل و بعدها انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان جانشینان وی ازجمله شاه عباس کبیر (اول) را می توان عصر طلایی شهر اصفهان دانست. شاه عباس کبیر برای رقابت با حکومت عثمانیان به لحاظ نظامی، اقتصادی، مذهبی و به خصوص معماری و شهرسازی در رشد و توسعه اصفهان و آراستن آن به بهترین شکل ممکن کوشید. رشد و توسعه شهر اصفهان در زمان دیگر جانشینان شاه عباس کبیر تا عصر شاه سلطان حسین ادامه داشت. با توجه به اینکه بیشتر محققان و نویسندگان شاه سلطان حسین را مسبب اصلی سقوط سلسله صفویه دانسته اند، درنتیجه در ارتباط با معماری و شهرسازی اصفهان عهد وی نیز مطالعه جامع و منسجمی صورت نگرفته است. هدف نوشتار پیش رو «بررسی توسعه حیات شهری اصفهان در دوره شاه سلطان حسین صفوی و تأثیرات سنت وقف بر آن» است. بدین صورت سعی می شود تا به این پرسش ها پاسخ گفته شود که شهرسازی و معماری در دوران شاه سلطان حسین صفویه چه پیشرفتی داشته است؟ و وقفیات چه تأثیری در ساخت و سازهای شهری در دوره شاه سلطان حسین صفوی داشته اند؟ در نتیجه پژوهش حاضر، که با بهره گیری از روش اسنادی و میدانی انجام شده، مشخص شد که عصر شاه سلطان حسین در زمینه های معماری و شهرسازی عصر پویایی بوده است و در این دوره شهر اصفهان همانند عصر شاه عباس کبیر رشد و توسعه یافت و حتی بناهای شاخص وقفی مانند مدرسه چهارباغ خلق شد که با بهترین نمونه های عصر شاه عباس کبیر برابری می کند.
نقش معلمان و شاگردان مدارس جدید در انقلاب مشروطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطیت یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر ایران است. این انقلاب پیامدهای مهم سیاسی و اجتماعی در جامعه ایرانی به همراه داشت. تحلیل گران انقلاب مشروطیت، به نقش روشنفکران، علما و بازاریان پرداخته اند، اما این مقاله به نقش گروه هایی همچون معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدرسه های جدید در وقوع انقلاب مشروطیت می پردازد. جمع آوری شواهد به روش اسنادی و تحلیل شواهد به روش تحلیل روایت است. براساس اسناد تاریخی معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدارس یکی از نیروهای تأثیرگذار در انقلاب مشروطیت بوده اند. برنامه های درسی، معلمان و شیوه آموزشی مدارس، مطالعه کتاب ها و روزنامه های انتقادی، نگرش ها، گرایش ها و مهارت هایی در شاگردان مدارس شکل داد که برای تغییر و اصلاح وضع موجودشان حضوری فعالانه در انقلاب مشروطیت داشتند. این مقاله تأیید این مدعاست که آموزش می تواند جامعه را تغییر دهد.
Construction and Standardization of Passion Quotient Test in Elementary Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the role and importance of passion in elementary students, the present study was conducted with the aim of constructing and standardizing passion quotient test in elementary students. Methodology: This study was a descriptive from type of correlation. The population of this research was elementary students in District 5 of Tehran city in the academic year of 2019-20, which number of 500 people of them was selected as a sample by multi-step cluster sampling method. For passion quotient was prepared a researcher-made test (20 items) and its psychometric indices were examined. For this purpose, the content validity of the instrument was calculated by opinion experts, its structural validity was calculated by exploratory factor analysis by principal components method and its reliability was calculated by Cronbach's alpha and combined methods. For analyze data were used from SPSS-25 and LISREL-8.8 statistical software. Findings: The results showed that the content validity of the instrument was confirmed by opinion experts and its construct validity by factor analysis method indicated the existence of four factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships. The reliability of total and factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships with Cronbach's alpha method were calculated 0.94, 0.88, 0.70, 0.90 and 0.71, respectively and with combined method were calculated 0.96, 0.90, 0.88, 0.91 and 0.83, respectively. Conclusion: Passion quotient test with four factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships had good validity and reliability. Therefore, it can be used to investigate and measure the passion quotient of elementary students to plan to improve their passion and motivation.
سیاست های بازاری شدن علوم انسانی بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
291 - 312
حوزههای تخصصی:
در دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موجی عظیم در مخالفت با علوم انسانی ایجاد شده بود و به سه سال تعطیلی علوم انسانی منتهی شد. این مخالفان معتقد بودند این علوم مبنای مادّی اندیشی دارند؛ اما امروزه بعد از 35 سال از بازگشایی آن، این علوم بیش از هر دوره تاریخی در ایران به سمت مادّی اندیشی حرکت کرده اند و خود علوم انسانی به کالا تبدیل شده یا به عبارتی بازاری شده است. این پژوهش به دنبال این پرسش است که: «وضعیت بازاری شدن علوم انسانی چگونه است و چه سیاست هایی دراین خصوص عملیاتی شده اند؟» ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﻮﺿﻮع، روش ﺗﺤﻘﯿﻖ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، تحلیل تاریخی و شیوه گردآوری داده ها، اسنادی است . این پژوهش به صورت روﺷﻤﻨﺪ و ﻣﻨﺴﺠﻢ، وضعیت بازاری شدن علوم انسانی و سیاست های مرتبط با آن را با دقت بحث و بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بازاری شدن، در قالب های مختلفی همچون افزایش پذیرش دانشجوی پولی به ویژه در مقطع تحصیلات تکمیلی، افزایش استادان حق التدریس، تبصره ها و شروط منتهی به درآمد و همچنین پژوهش های پولی رخ داده که در این پژوهش، به تفکیک درباره آنها بحث شده است. همچنین نتایج کلی نشان می دهند که سیاست های بازاری شدن علوم انسانی، تابع سیاست های دولت های مختلفِ بعد از انقلاب(چپ و راست) نبوده اند.
مطالعه جامعه شناختی الگوهای بازنمایی اخلاق اجتماعی در رسانه های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به اخلاق اجتماعی در محتوا و مطالب رسانه های ورزشی، نخست از جهت تأثیر این موضوع بر اخلاق عمومی جامعه و دوم به سبب گستره وسیع مخاطب این گروه از رسانه ها دارای ضرورتی جامعه شناختی است. بر این مبنا، دغدغه پژوهش حاضر آن است که نشان دهد رسانه های ورزشی پرمخاطب در ایران، چه تصویر، معنا و بازنمایی ای از الگوهای اخلاق اجتماعی و ارزش های رفتاری در جامعه را ارائه می دهند و کدام سنخ از کنش اجتماعی را برجسته، ترویج یا تقبیح می کنند. بدین منظور، محتوای یک سال از چهار نمونه روزنامه ورزشی باسابقه در ایران، شامل «ایران ورزشی»، «خبر ورزشی»، «ابرار ورزشی» و «پیروزی»، با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی، مضمون یابی و تیپ بندی شده است. واحد تحلیل محتوا در پژوهش، موضوع، و ملاحظات نظری در آن مبتنی بر رویکرد مفاهیم حساس نظری هربرت بلومر است. یافته های پژوهش نشان می دهد چهار رسانه ورزشی مورد مطالعه، بازنمایی اخلاق اجتماعی را در طیفی دوگانه از اخلاق-ضداخلاق معنا می کنند. در میان شش مقوله اخلاقی شناسایی شده، دو مقوله اخلاقی «قانونمندی» و «اتهام زنی- شایعه پراکنی» پربسامدترین سنخ اخلاق اجتماعی است و دو مقوله «منش پهلوانی» و «خشونت کلامی و رفتاری» به عنوان کم اهمیت ترین سنخ اخلاقی - در یک طیف مثبت و منفی - از منظر این رسانه ها توصیف و بازنمایی شده است.
تدوین راهبردهای تحول سازمانی برای پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییر و تحولات محیطی، تحول سازمانی یکی از رویکردهای مهم و ضروری برای هر سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی انجام شد. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان پلیس در حوزه پیشگیری از جرم می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری، 14 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و برای اطمینان از روایی از نظرات استادان و برای پایایی از روش باز آزمون، مقایسه و تکرارپذیری استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار «اطلس تی» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضمن شناسایی ابعاد تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جهادی در قالب پنج بُعد «ساختار سازمانی ارگانیکی، فناوری، فرهنگ سازمانی، توسعه منابع انسانی و اهداف پیشگیری از جرم» و با مبنا قرار دادن آن ها، عوامل داخلی و خارجی تحول سازمانی نیز شناسایی شده، سپس با استفاده از رویکرد SWOT راهبردهای سازمان در قالب استراتژی های تدافعی، تهاجمی، محافظه کارانه و رقابتی تدوین شد. درنهایت مشخص شد که امروزه سازمان پلیس در حوزه پیشگیری انتظامی از جرم در وضعیت رقابتی قرار دارد. نتیجه گیری : درصورتی که سازمان پلیس از راهبردهای تعیین شده با توجه به تغییر و تحولات محیطی به درستی استفاده کند، توان و قابلیت لازم را با پیاده سازی رویکردی جهادی در پیشگیری از جرائم و همچنین کاهش آن خواهد داشت.
استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای از منظر حق بر توسعه برای جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر بازنمایی آن در رسانه ها و اندیشکده ها ی آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری هسته ای، در کنار کاربردهای نظامی و بازدارنده خود، دارای قابلیت استفاده صلح آمیز برای حق بر توسعه کشورها است و این امکان در سال ها ی متمادی، کانون توجه بسیاری از حقوق دانان بوده است. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از آنچه که در رسانه های بین المللی بازتاب یافته، درصدد پاسخگویی به این سؤال است که استفاده کشورها، از جمله ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای در راستای «حق بر توسعه» چگونه با موازین حقوق بین الملل، قابل ارزیابی است؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه مطرح می شود مادامی که یک قاعده مسلم حقوق بین الملل، حق بر توسعه فناوری و دانش صلح آمیز هسته ای را از دولت ها سلب نکرده باشد، توسعه در کلیت آن از جمله در حوزه فناوری هسته ای نه تنها ممنوع نبوده، بلکه می تواند در راستای «حق بر توسعه» و حقوق بشر و نیز به موجب حقوق بین الملل عام مجاز باشد. رسانه های برون مرزی نیز می توانند این موضوع را به یک مطالبه جهانی، خصوصاً برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران از نهادهای بین المللی، قدرت ها ی بزرگ و صاحبان باشگاه هسته ای در جامعه بین المللی و جنبش نم (NAM) تبدیل نمایند.
رابطه استفاده از اینستاگرام با میزان نشاط اجتماعی جوانان تهرانی در نیمه دوم سال 1399
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
87 - 98
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر یک پژوهش کاربردی باهدف شناسایی رابطه بین میزان و نوع استفاده از اینستاگرام با میزان نشاط اجتماعی جوانان شهر تهران است. چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی و از نظریه استفاده و رضایتمندی و نظریه نشاط اجتماعی داینر استفاده شده است. این پژوهش از نوع کمی و روش آن پیمایشی است. حجم جامعه آماری کلیه جوانان شهر تهران است که براساس آخرین سرشماری تعداد آنها ۱۹۳۷۰۶۴ است. حجم نمونه ۳۸۴ نفر و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. تکنیک گردآوری اطلاعات پرسشنامه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss صورت گرفته است. روایی از نوع اعتبار صوری و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است که برای متغیر میزان استفاده از اینستاگرام 88/0 (88 درصد) و برای متغیر میزان نشاط اجتماعی 82/0 (82 درصد) بوده است. براساس یافته های توصیفی، میانگین استفاده جوانان شهر تهران از اینستاگرام در طول شبانه روز 3 ساعت و 39 دقیقه بوده است که در مقایسه با شبکه های اجتماعی دیگر رتبه اول را دارد. بیشترین نوع استفاده آنها از اینستاگرام جنبه شناختی دارد. همچنین میزان نشاط اجتماعی در طیف لیکرت پنج درجه ای در حد متوسط است. در بین ابعاد نشاط اجتماعی بیشترین نشاط با 6/3 (در طیف 5 درجه ای لیکرت) متعلق به بعد معاشرت است. نتایج نشان می دهد بین نشاط اجتماعی و میزان استفاده از اینستاگرام همبستگی معناداری وجود دارد. این همبستگی از نوع معکوس و شدت آن ضعیف است. در خصوص رابطه بین نوع استفاده از اینستاگرام و میزان نشاط اجتماعی نیز می توان گفت به ترتیب بین نوع استفاده سرگرمی و تفریحی، کسب هویت شخصی، شناخت از دیگران و برقراری ارتباط با دیگران با نشاط اجتماعی همبستگی معکوس وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد تنها در بعد کسب اخبار و اطلاعات و میزان نشاط اجتماعی همبستگی مستقیم با شدت ضعیف وجود دارد. در مجموع می توان بیان داشت که با افزایش میزان استفاده از اینستاگرام در بین جوانان از میزان نشاط اجتماعی آنان در حد ضعیفی کاسته شد. در نوع استفاده از اینستاگرام نیز هر چه استفاده سرگرمی و کسب هویت شخصی افزایش یافت، نشاط اجتماعی جوانان شهر تهران کاهش یافت. همچنین در بین ابعاد نشاط اجتماعی بیشترین همبستگی منفی بر روی نشاط امنیتی بوده است.
ظرفیت اعتباریات علامه طباطبایی برای تولید علوم انسانی و اقتضائات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد علوم انسانی و بررسی اعتبار قضایای آن از موضوعاتی اساسی است که به رغم قدمت آن هنوز محل بحث و مناقشه است. علامه طباطبایی از جمله اندیشمندانی است که با طرح اعتباریات به نقد زیرساخت های این علوم مبادرت کرد. علامه با تقسیم اعتباریات به ثابت و متغیر و اعتباریات پیش از اجتماع و پس از اجتماع ساختار دانش را بر حقیقت گرایی و ملاحظه علم ورای فرهنگ را بنا نهاد. این مداقه علمی با تفحصات علمی شاگردان ایشان نظیر شهید مطهری با طرح بحث فطرت ادامه یافت. در این مقاله بر آن هستیم تا با تشریح اعتباریات علامه طباطبایی و تلفیق آن با اعتقاد به فطرت در آدمی به ارزیابی علوم انسانی مبتنی بر اومانیسم در اشکال مختلف رویکردی آن از جمله رویکردهای اگزیستانسیالیستی و مارکسیستی بپردازیم. اذعان به قلمرو حقیقی و اعتباری، متمایز شدن رویکرد فطری از فرهنگی و اقتضاءات اعتراف به فطرت و وجود ساحت اعتباریات حقیقی و پیش از اجتماع و علوم انسانی متعهد از مباحثی است که در این مجال بدان پرداخته شده است.
مقایسه مفهوم نفس در قرآن با مفهوم روان در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روانشناختی با رویکردی اسلامی، غالبا واژه نفس معادل مفهوم روان در نظر گرفته شده و با این تناظر مفهومی تلاش می شود تا برای روانشناسی در چارچوب دینی تاریخی تدارک شود. این مقاله در صدد است تا نشان دهد که میزان قرابت مفهومی این دو واژه تاچه حد است و آیا می توان این دو را معادل سازی کرده و با این نگاه از دانش روانشناسی اسلامی با بهره گیری از علم النفس یاد کرد. روش تحقیق این پژوهش تحلیل متن است. در این بررسی منابع اصیل تفسیری و لغت، تحلیل و با مقایسه آن با روان و تعریف آن در کتاب های مرجع روانشناسی، به تحلیل نسبت نفس و روان پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژه نفس در قرآن کریم به معنای حقیقت و هویت انسان به کار رفته است و می تواند ابعاد مختلف وجودی او را در برگیرد. اصلی ترین نقطه تمایز نفس و روان در بعد فراجسمانی نفس است. روان در روان شناسی در مکاتب مختلف معنایی مادی و دنیایی دارد. اما در نفسی که قرآن معرفی می کند بعد فرامادی و فراجسمانی، بسیار پررنگ است. به طور خلاصه می توان گفت رابطه نفس و روان عموم و خصوص مطلق است. چرا که نفس همه حقیقت انسان را نشان می دهد؛ اما روان به ابعاد محدودی از وجود انسان اشاره دارد. با این توصیف این تناظر مفهومی موجود که نفس را معادل روان در نظر می گیرد، غالبا به تقلیل مفهوم نفس منتهی شده و نتایج آن از شمول کافی برخوردار نیست.
تحلیل باستان شناختی قلاع اربابی شهرستان بهار (استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلاع اربابی شهرستان بهار از جمله قلاع دشتی هستند که طی سده های متأخر اسلامی به دلیل ضعف حکومت مرکزی و هرج و مرج های ناشی از آن، و نیز با هدف اقامت و سکونت خوانین محلی و اطرافیانشان، احداث شده اند. در ساخت بنای قلعه های منطقه، همچون تمامی قلاع دشتی، تپه های طبیعی و بلندی ها به جهت اشراف به مناطق پیرامون و توان دفاعی بهتر، مورد توجه خاص بوده است. یکی از ویژگی های عمده قلعه های اربابی مورد مطالعه، بهره گیری متفاوت از سازه برج در بنای قلاع است که در طول زمان از کارکردهای متفاوتی چون سکونت و دیده بانی برخوردار بوده اند. عمده تزئینات قلاع مورد مطالعه در بخش ارباب نشین به خصوص در سرستون و پایه ستون های ایوان و نیز در طرح گچ بری های داخل بنا است که با انواع نقش مایه های گیاهی به صورت طرح های اسلیمی و ختایی اجرا شده اند. این بناها با کارکردی به عنوان مراکز حکومتی محلیِ اَمن، در گذشته مورد توجه بوده اند. در این پژوهش، قلاع مذکور با هدف بررسی ساختارهای معماری و تزئینات به کار رفته در آنها و همچنین تحلیل شاخصه های بارز مشترک در میان آنها، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. بررسی علت شکل گیری این دسته از بناها و نقش آنها در امنیت منطقه در طول دوران قاجاریه مهمترین مسئله ای است که در جریان این پژوهش باید به آن پاسخ داده شود. پژوهش حاضر با رویکرد «میدانی توصیفی تحلیلی»، به تبیین وضعیت این دسته از بناها پرداخته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش متکی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است.
تولید محتوا و سواد رسانه ای یاریگران حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی دربردارنده نهادها، فرایندها و قواعدی است که برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت، اجرای تصمیمات و کنترل نتایج یا به عبارتی مدیریت جامعه در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر عهده دارد. مفهومی که با گسترش وب جهان گستر و فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات دچار تغییرات اساسی شده و تحت تأثیر فضایی به نام سایبر است که به دلیل بی مکانی و بی زمانی، جهانیان را در برگرفته و با ارمغان هایی نظیر جامعه شبکه ای مؤلفه های حکمرانی یعنی اقتدار، انحصار و قلمرو قدرت را به چالش کشیده است. آنچه در این شرایط، ضامن بقا و تاب آوری دولت هاست؛ نخست درک حکمرانی نوین و تلاش برای تاب آوری سایبری است؛ زیرا در این فضا حکمرانی سنتی معنایی ندارد و تاب آوری سایبری به معنای راهبرد مقاومت، انعطاف پذیری، واکنش سریع و برگشت به حالت اولیه با کمترین خسارت، حیاتی است. دوم آنکه این تاب آوری منوط به تولید محتوای متناسب و ایجاد قدرت درک، تحلیل و کشف معانی نهفته در پیام های دیگران و جایگذاری صحیح پیام های خود در محیط سایبری و به عبارت دیگر سواد رسانه ای است. در این مقاله، محقق سعی نموده تا نقش یاریگری تولید محتوا و سواد رسانه ای در حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری را توصیف و ضمن تبیین، با نگاه جهانی راهکارهایی بومی ارائه نماید. در این تحقیق ضمن مطالعات کتابخانه ای با شیوه گرانددتئوری و پرسش از صاحب نظران و فعالان رسانه و سایبر، مدل مفهومی تعامل چهار عنصر تولید محتوا، سواد رسانه ای، حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری ترسیم شده است. توفیق در تولید محتوای اثربخش و کارا و مدیریت سواد رسانه ای مخاطبین، ضامن مشروعیت و مقبولیت در حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری حاکمیت خواهد بود.
تحلیل ادراک خوانش از رسانه تلویزیون توسط مخاطبان نوجوان پایه های تحصیلی دهم تا دوازدهم؛ (مطالعه موردی: مجموعه پویانمایی کیخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
116 - 91
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد فناوری های ارتباطی، دسترسی مخاطبان به انواع شبکه های فراملی ماهواره ای، شبکه های اجتماعی، فضاهای مجازی و آنلاین به گونه ای تسهیل شده که رسانه ها برای جذب هر چه بیشتر طیف مختلف مخاطبان و درنتیجه، فروش هرچه بیشتر محصولات رسانه ای خود، مجبورند مطابق خواسته و سلیقه مخاطبان برنامه سازی کنند. ازاین رو ضرورت شناخت دقیق مخاطبان و نیازهای آنان اهمیت بسزایی پیدا کرده است. این مقاله به کمک روش تحقیق کیفی تحلیل ادراک، مبتنی بر تکنیک مصاحبه شامل مصاحبه های عمیق و مصاحبه گروهی متمرکز- و در قالب نظریه «استفاده و رضامندی» و مدل رمزگذاری– رمزگشایی هال، دیدگاه مخاطبان نوجوان مجموعه پویانمایی کیخان را بررسی کرده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که سطح خوانش معانی برداشت شده توسط مخاطبان نوجوان چیزی نیست که فقط در اولین باری که مخاطب، سریال را تماشا می کند، حادث شود، بلکه ساختن معنا، فرایندی است که هر بار به دلیل مطرح شدن زمینه های جدید، دلالتی جدید را مطرح می کند. از سوی دیگر، مخاطب نوجوان برای ارزیابی و قضاوت درباره وقایع مهم سریال از تجربه خویش استفاده می کند و با مقایسه موقعیت به تصویرکشیده شده در سریال با واقعیت و تجربه خود تصمیم می گیرد. [1] مجموعه «کیخان» به کارگردان و تهیه کنندگی امیر کساوندی با تکنیک سه بعدی برای قشر نوجوانان و جوانان ساخته شده است. داستان این پویانمایی، درباره پسر نوجوانی است که به خاطر مشکل برادرش که درگیر اعتیاد شده است، تصمیم می گیرد با توزیع کنندگان مواد مخدر روان گردان در مدارس، دانشگاه ها و حومه شهر مبارزه کند. تخصص او در حوزه رباتیک است، به همین سبب، لباسی طراحی می کند که ظاهری متفاوت دارد و با این لباس و با همکاری پلیس به مبارزه با قاچاقچیان می پردازد.
زنان و مصرف موسیقی؛ سنخ شناسی ذائقه موسیقایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
98 - 63
حوزههای تخصصی:
زنان یکی از مخاطبان فعال مصرف موسیقی هستند و موسیقی همواره در تجربه زندگی روزمره آن ها حضور و نقش دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که ذائقه موسیقایی زنان چگونه است؟ و چه سنخ شناسی از ذائقه موسیقایی زنان می توان صورت بندی کرد؟ این پرسش با روش پژوهش کیفی بررسی شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروه های سنی متفاوت در شهر تهران است که به شیوه نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری رایج در پژوهش های کیفی انتخاب شده اند. نتایج پژوهش روایت گر آن است که زنان، جامعه ناهمگونی هستند و این ناهمگونی در ذائقه موسیقایی آن ها نیز دیده می شود. زنان در مصرف موسیقی به عنوان مخاطبان تصادفی و پراکنده، فراغت طلب و هیجان طلب تا مخاطبان هویت طلب، اعتراضی، مهارت پیشه و معناگرای موسیقی دیده می-شوند. زنان، ذائقه موسیقایی واحدی ندارند بلکه ذائقه آنها مبتنی بر پس زمینه های فردی و اجتماعی شان متفاوت است؛ این به معنای اجتماعی بودن ذائقه موسیقایی و وابستگی آن به پیشینه اجتماعی و فرهنگی است. در عین حال، با توجه به تنوع کارکردهای موسیقی در زندگی روزمره، ذائقه موسیقایی زنان به سوی ترکیبی شدن (مصرف همزمان موسیقی نخبه پسند و عامه پسند) پیش می رود. همچنین در مصرف موسیقایی زنان، جنبه های کارکردی موسیقی بر جنبه های زیبایی شناختی و معناگرایی آن غلبه دارد.
موضوع: سیاست های رفاهی متناسب با مخاطرات اجتماعی (مورد مطالعه کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام حمایت اجتماعی به سیاست گذاری در حوزه «مساعدت اجتماعی»، «بیمه های اجتماعی» و «سیاست بازار کار» مربوط می شود که فارغ از نوع الگوی رفاهی کشورها در مدیریت خطرات اجتماعی و به عنوان حقی انسانی مورد توجه قرار می گیرد . این مطالعه با روش اسنادی، به بررسی وضعیت کشورها ( 170 کشور) با درآمد و نظام رفاهی متفاوت در حوزه سیاست های حمایت اجتماعی در مواجهه با کرونا می پردازد ، همچنین در حوزه حمایت اجتماعی برنامه های 6 کشور آلمان، استرالیا، کره جنوبی، چین، مالزی و ترکیه که یا به دلیل قرار گرفتن در چارچوب های موجود رفاهی و یا داشتن روند پیش رونده ای در حوزه سیاست گذاری رفاهی مورد بررسی دقیق تر قرار گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد که تنوع بیشتر در طرح های حمایت اجتماعی و اقدام پیشینی در کنترل زودهنگام این بیماری مؤثر است و کشورهای با درآمد بالا در زمینه تنوع این طرح ها موفق تر عمل کرده اند، به ویژه، طرح های حمایت از بازار کار و طرح های مکمل حمایت اجتماعی مبتنی بر نیازهای پایه ای، توانسته به کنترل مؤثر بیماری و بهبود شرایط رفاهی جامعه کمک کند.
فرایند شکل گیری طلاق در بین زنان مطلقه شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تجارب زیسته زنان مطلقه شهر ایلام در مورد طلاق است. به این منظور از روش کیفی و رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان در تحقیق عبارتنداز 18 تن از زنان مطلقه در شهر ایلام، خانواده های آنان که با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه استاندارد با آنها گفتگو شد. تحلیل مصاحبه ها، به شکل گیری مدل پارادایمی با مقولاتی مانند «باور زنان نسبت به مسئله طلاق»، شرایط علی با مقوله «شرایط تنش زا»، و شرایط میانجی با مقوله هایی مانند نبود مهارت های ارتباطی بین فردی، ناهمسان همسری، فشار هنجاری، زیست دوگانه»، شرایط زمینه ای با مقوله هایی؛ مانند «بستر اقتصادی»، «بستر فرهنگی»، کژکارکردی خانواده ها»، و راهبردهایی مانند «اعتراض به وضعیت»،«راهبردهای اجباری نزدیکی به شکست»،«مدیریت وضعیت») و پیامدهایی در سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی منتهی شد. با در نظرگرفتن رابطه بین مجموعه مقولات، مفهوم دوسوگرایی جامعه شناختی» که در آن شاهد تناقضات میان هنجار اصلی (هنجارهای برگرفته از سنت ها و عصبیت ها) و ضدهنجار فرعی (ارزش های اجتماعی-فرهنگی مدرن) هستیم، استخراج شد.
عوامل مؤثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
7-42
حوزههای تخصصی:
اقتصاد فرهنگ، تخصیص بهینه منابع به تولید و توزیع کالا ها و خدمات فرهنگی، از طریق تحلیل های اقتصادی، متناسب با اهداف فرهنگی است. رونق اقتصاد فرهنگ درگرو شناخت جایگاه آن است. این پژوهش کیفی، از نوع نظریه برخاسته از داده هاست. افراد، با نمونه گیری هدفمند با تنوع حداکثری، از بین صاحب نظران و افرادی که حوزه های گوناگون اقتصاد فرهنگ را علمی یا عملی تجربه کرده بودند، از اصفهان، تهران و قم انتخاب شدند. اطلاعات با مصاحبه عمیق، جمع آوری و همزمان با رویه های تفضیلی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی، به روش استروس و کوربن، تجزیه و تحلیل شد. مهم ترین یافته ها عبارت اند از:عوامل علّی: تقویت دانش و ارائه نظام جامع فرهنگی، نگاه اقتصادی و فرهنگی به اقتصاد فرهنگ، هزینه پایین راه اندازی، مصرفِ ابداعی فرهنگ و قطع وابستگی دولت ها از اقتصادِ نفتی. راهبرها: تدوین سیاست های کارآمد، گفتمان سازی، بهبود فضای کسب وکار فرهنگی، اصلاح قوانین حق مالکیت و تعهدات اجرایی، مداخله قاعده مند دولت و واگذاری به بخش خصوصی، قاعده مندشدن حمایت های کارشناسی شده، ایجاد پایگاه داده های دقیق، شریان سازی سالم اقتصادی و شکل گیری بازار، برندسازی شبکه ای، شبکه سازی سالم غیردولتیِ تولید و توزیع، راه اندازی کسب وکار های کوچک و ایجاد شهر های خلاق. شرایط مداخله گر: آشنایی عوامل فرهنگی با روابط اقتصادی و مهارت های فرهنگی، تبلیغات و آموزش. شرایط زمینه ای: نابسامانی واردات و صادرات، تضییع حقوق مادی و معنوی بخش خصوصی و نقش تعیین کننده سرمایه داران و واسطه ها. و پیامدها: تأثیرات اقتصادی، حفظ، پیشبرد و انتقال فرهنگ، تقویت اقتدار و امنیت و حفظ محیط زیست.